شبهات اعتقادی |
180-میپرسند: مگر روح ما از خدا نیست؟ چطور خدا روح خود را میسوزاند؟ چطور روح معاویهها و یزیدها به جهنم میروند و روح مؤمنین به بهشت و ...؟ (دبیر/ساوجبلاغ) |
تمامی این مشکلات ذهنی برای این ایجاد میشود که برداشت، تفسیر و فهم دقیقی از آیه مبارکهی «وَنَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِي – از روح خود در او دمیدم» صورت نپذیرفته است و در تعریفهای عامیانه نیز اندیشههای غرب و شرق نفوذ کرده است. از یهودیت و مسیحیت تحریف شده (به تعبیری اسرائیلیات) تا تصورات خرافی بودیسم و هندوییسم. |
179-هر کاری میکنم، انگار نفسم خدا را قبول نمیکند، کتابهای زیادی نیز در این زمینه مطالعه کردهام ولی نه تنها اثر نداشته بلکه مرا در گودال عمیقتر و باتلاق چسبانتری میکشاند. بسیار مشتاقم که حتی 1 دقیقه طعم ایمان را بچشم. (معماری/دزفول) |
همین اشتیاق، از ایمان است. گاهی ذهن نیز مانند نفس دچار وسواس میگردد. گاه به رغم آن که چیزی را قبول دارد، به خود القا میکند که قبول ندارم یا نکند قبول ندارم و خودم نمیدانم؟! ندیدید کسی که وسواس به طهارت دارد، به رغم آن که به لحاظ علمی میداند که اگر دستش را یک بار با آب کُر گرفت، پاک میشود، ولی ده بار یا صدبار این کار را تکرار میکند و در نهایت نیز شک میکند که بالاخره پاک شد یا نه؟ ذهن نیز اگر دچار وسواس شود، همین طور است. البته نسبت به هر موضوعی. |
178-ما بوسیله ائمه و اولیاء خدا ازخداوند شفا و حاجت میگیریم؛ هندوها هم از گاوها و بتهایشان و همینطور ملل و مذاهب دیگر ازچیزی که به آن اعتقاد دارند و همه هم به آن معجزه میگویند. پس ازاین نظر چه فرقی با هم داریم. (لیسانس مدیریت/تهران) |
معمولاً فرق اساسی اعمال و رفتارهای انسان، چه عبادی و چه
غیر عبادی و رفتارهای روزمرهی زندگی آنها، در شکل و فیزیک
ظاهری آن رفتارها نیست، بلکه در هدف، نیّت و چرایی آنهاست که
به چگونی و جهانبینی و اعتقاد آنها بر میگردد. الف – ما در مقابل خداوند متعال سجده میکنیم؛ بتپرستان مقابل بتهایشان سجده میکنند و طاغوت پرستان نیز مقابل فراعنه و قدرتهای زمانشان به سجده میافتند؛ پس فرق در فیزیک رفتار نیست، بلکه در همان «لا إله الا الله» و «أَلاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ إِيَّاهُ» میباشد. |
177-در بحثی مطرح شد: شما میگویید: امام برای حفظ دین از غلوها و تحریفهاست، بدون امام دین حفظ نمیشود، این را با دلایل عقلی اثبات کنید و دلایل نقلی از آیات و روایات نیز بیاورید. (حوزوی/قم) |
ابتدا لازم است که یک تعریف جامعی از دین ارائه گردد و بعد
در خصوص چگونگی محافظت از آن بحث شود. الف - بدیهی است دین مانند یک ساختمان فیزیکی، یک ثروت مالی، یا شیء خارجی نیست که کسی بخواهد از آن محافظت نماید. دین کتاب نیست که پس از تألیف و انتشار، تکثیرش کنند و در کتابخانهها نگهدارند و یا از دسترسی همگان دورش بدارند تا محفوظ بماند. این قرآن کریم که د راختیار ماست نیز فقط صورت لفظی و کتبی «دین» است و گرنه صورت وحی نزولی آن، به قلب مبارک پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله بوده است. |
176-چرا اهل تسنن صفت عدالت را برای خدا قائل نيستند، چگونه میتوان عدالت خدا را اثبات كرد؟ (مهندسی مکانیک) |
«عدل» یعنی قرار دادن هر چیز در جای خودش که تجلی علم، حکمت، قدرت و مشیّت است. عدل در مقابل ظلم است، چرا که اگر چیزی در جای خودش قرار نگیرد، به هم ریختگی در نظم، تعدی در حدود و ثغور هر چیزی پیش میآید که نتیجهی آن فساد، تباهی و نابودی عالم هستی خواهد شد. پس اگر گروهی از اهل سنّت در موضوع «عدل الهی»، اختلاف نظرهایی با گروههای دیگر اهل سنّت و نیز تشیع دارند، به این معنا نیست که آنها [العیاذ بالله] قایل به «ظلم» خداوند متعال هستند، بلکه نوع تعریف آنها از «توحید» و بحث «اسماء یا صفات ذاتی و افعالی» و بالتبع «عدل» متفاوت است. |
175-قرآن تصریح دارد که هر کس جز خدا «ولیّ» بگیرد، جایگاهش جهنم است و حال آن که شیعیان معصومین را «اولیاء الله» میدانند! به این تناقض چگونه پاسخ داده میشود. |
تناقض به هنگام تفکیک و یا مثله کردن آیات و ایمان به بعضی و کفر (پوشاندن) بعضی
دیگر پیش میآید، وگرنه در قرآن کریم تناقضی وجود ندارد. هیچ گاه نباید کسی (موافق
یا مخالف)، در مقام تحقیق و بررسی در آیات قرآن کریم، بر اساس میل، کشش، هوای نفس و
پیشداوری، آیات کریمه را مورد مطالعه قرار دهد. الف – کلمه «ولایت» معانی متفاوتی دارد. واژه «ولايت» و مشتقات آن يعنی ولی، مولی، تولی، همه از يك ماده است. ريشه همه آنها ولايت است. صفت مشبهه اش ولی میشود. جمع آن اولياء است. فعلش هم تولی میباشد... . |
174-اگر در عربستان به دنیا میآمدیم، سنی یا وهابی بودیم، اگر در اروپا به دنیا میآمدیم، قطعاً مسیحی بودیم و حالا که در ایران هستیم، مسلمان و اهل تشیع هستیم؛ پس این جبر جغرافیاست که ما را شیعه کرده است. دلیل استدلالی و قوی میخواهیم. (لیسانس حقوق) |
چه کسی گفته است که در کنار اسلام، کسب دیگر نباشد؟ آیا اسلام چنین فرموده است؟! یا
آن که به خاطر عدم آشنایی با «اسلام»، نمیدانند که اصلاً «اسلام ناب محمدی ص» یعنی
چه؟ و برخی نیز اساساً اسلام را نمیخواهند و چون این جملهی حضرت امام خمینی (ره)
میباشد، میخواهند به نوعی آن را رد و تکذیب کنند و اصلاً کاری با روانشناسی،
جامعهشناسی و سایر علوم روز نیز ندارند. «اسلام ناب محمدی ص»، یعنی همان اسلامی که خداوند متعال به همه انبیای الهی نازل نمود و فرمود: «إِنَّ الدِّينَ عِندَ اللّهِ الإِسْلاَمُ – به یقین که دین نزد خدا همان اسلام است» و آن را به تناسب شرایط زمانی، مکانی و جغرافیایی تکمیل نمود، تا نوبت به آخرین و ختم نبوت رسید و آن را با تعیین و تداوم «ولایت و امامت» چنان کامل نمود که موجب یأس و ناامیدی دشمن از تسلط بر دین و ایجاد انحراف در آن نیز بشود، و فرمود: |
173-پاسخ کسانی که میگویند: ما امروز به اسلام ناب محمدی (ص) احتیاج نداریم، بلکه باید در کنار اسلام علوم روز مثل روانشناسی یا جامعه شناسی باشد، چیست؟ |
چه کسی گفته است که در کنار اسلام، کسب دیگر نباشد؟ آیا اسلام چنین فرموده است؟! یا
آن که به خاطر عدم آشنایی با «اسلام»، نمیدانند که اصلاً «اسلام ناب محمدی ص» یعنی
چه؟ و برخی نیز اساساً اسلام را نمیخواهند و چون این جملهی حضرت امام خمینی (ره)
میباشد، میخواهند به نوعی آن را رد و تکذیب کنند و اصلاً کاری با روانشناسی،
جامعهشناسی و سایر علوم روز نیز ندارند. «اسلام ناب محمدی ص»، یعنی همان اسلامی که خداوند متعال به همه انبیای الهی نازل نمود و فرمود: «إِنَّ الدِّينَ عِندَ اللّهِ الإِسْلاَمُ – به یقین که دین نزد خدا همان اسلام است» و آن را به تناسب شرایط زمانی، مکانی و جغرافیایی تکمیل نمود، تا نوبت به آخرین و ختم نبوت رسید و آن را با تعیین و تداوم «ولایت و امامت» چنان کامل نمود که موجب یأس و ناامیدی دشمن از تسلط بر دین و ایجاد انحراف در آن نیز بشود، و فرمود: |
172- لطفاً دلایل عقلی و فلسفی بر وجود امام زمان (عج) را بیان کنید؟ |
اول بیاندیشیم که دلیل فلسفی بر وجود امام زمان (عج) یعنی چه و منظور از آن چیست – اگر گسی دلیل فلسفی وجود خودمان از ما سؤال نماید، چه میگوییم؟! یک موقع کسی دلیل اعتقادی، یا دلایل قرآنی، یا اخبار روایی یا دلایل عقلی میخواهد، یک موقع سؤال میشود «دلایل فلسفی»، آن هم برای اثبات «وجود» یک شخصی که از «ممکنات» است و نه واجب الوجود چیست؟ خُب یعنی چه؟ منظور چیست؟ اثبات شود که او وجود دارد، یا اثبات شود که فلسفهی وجودیاش چیست؟ |
171-خدایی که خیر محض است و از او شرّی صادر نمیگردد، چگونه « يُضِلُّ مَن يَشَاءُ» دارد و هر کسی را بخواهد گمراه میکند؟ |
بدیهی است ذهن در برخورد اول با سؤال و شبهه مواجه میگردد که اولاً: چگونه است که او هر که را بخواهد هدایت و هر که را بخواهد گمراه مینماید، پس تکلیف و نقش «اختیار»ی که داده چه میشود؟ ثانیاً: چرا به کسی که خودش هدایت نموده پاداش میدهد و کسی را که خودش گمراه نموده کیفر مینماید؟ و ثالثاً: از او که شرّی صادر نمیگردد، پس چگونه و چرا گمراه مینماید. گمراه نمودن که کار خیر و خوبی نیست؟! |
170-حج رفتن بهتر است یا کمک به فقرا ؟ |
حج را میتوان یکی از مهمترین و با شکوهترین رویدادهای مهم در جهان اسلام نام گذاری کرد چرا که مسلمانان با عقاید مختلف از سراسر جهان به سرزمین حجاز میآیند تا با اتحادی غیر قابل وصف زیباترین عبادات را شانه به شانه و در صفوف به هم پیوسته انجام دهند. |
169-آیا ممکن است اعتقاد و ایمان با عمل در تضاد باشند؟ علت چیست و چه باید کرد؟ |
آری ممکن است و خود بسیار شاهد آن هستیم. آیا وقتی
خودمان مرتکب گناهی میشویم، اعتقادمان به خدا و معاد
را از دست دادهایم؟! |
168-در قرآن کریم مکرر به ترس از خدایی که مهربان، عاشق و معشوق است تأکید شده و برخی چنان میگویند که سبب فرار میشوند، از سوی دیگر میفرماید به او توکل کنید، به او پناه ببرید و ...؟ |
بحث «محبت الهی» در قرآن، روایات، حکمت، عرفان و ...
بسیار گسترده و البته زیبا و شیرین است. سخن از عشق،
عاشق و معشوق حقیقی واقعی است و جالب است بدانیم که
نقطه تلاقی و اتحاد «عقل و قلب» همین عشق است، چنان چه
امام خمینی (ره) میفرمود: «عشق واقعی و عاشق واقعی،
دلیل بر وجود معشوق واقعی است». |
167-آیا دوست داشتن به غیر از خدا، موجب کاهش محبت خدا به ما میشود؟ حتی دوست داشتن اهل بیت علیه السلام یا ... |
مگر میشود که انسان هیچ چیزی را دوست نداشته باشد؟!
اگر انسان چیزی را دوست نداشته باشد، اصلاً حرکت
نمیکند و هلاکت فرا میرسد، چرا که هر حرکتی (مادی یا
معنوی)، فقط برای رسیدن و وصال محبوب (دوست داشته شده)
است. |
166-میدانم که حقیقت هستی فقط خداست و انسان به سمت چیزی میرود که آن را دوست دارد، ولی من چگونه عشق و محبت خدا را در خودم ایجاد کنم؟ |
همانطور که در سؤال ایجاد شده، انسان در هر حرکتی به
سوی محبوب میرود و نه به سوی معقول. چنان چه انسان
خود میداند که بسیاری از راههایی که میرود خطاست و
یا بسیاری از کارهایی که انجام میدهد نادرست است، اما
چون آن راه، آن کار، یا غایت و نتیجهی آن را دوست
دارد، انجام میدهد. محبت ریشه، انگیزه و به اصطلاح موتور حرکت است و محبوب نیز هدف آن است. لذا خداوند متعال به خاتم ابنیاء، حضرت محمد مصطفی صلوات الله علیه و آله فرمود که به مردم بگو، اجر رسالتم در «مودت» اهل بیت علیه السلام است، چرا که مودت، پایه محبت و عشق است و تا مودتی نباشد، جهتگیری و تبعیتی نیز نخواهد بود. |
165-اگر مقدرات سال آینده در شب قدر رقم میخورد، پس تکلیف اختیار انسان در طی سال چه میشود؟ |
لازم است ابتدا بدانیم که «قدر» یعنی چه و تعریف درستی
از آن داشته باشیم و بدانیم تفاوت «قضا و قدر» چیست؟ الف - «قدر» به معنای «اندازه و اندازهگیری» است. همان طور که ما نیز در محاورهی روزمره میپرسیم: طول یا عرض این شیء چه قدر است؟ قیمت آن چه قدر است؟ وزن آن چه قدر است؟ تحصیلات وی چقدر است؟ یا فلان عمل نیک چه قدر ثواب دارد ...؟ چنان چه امام رضا علیهالسلام در تعریف قدر میفرمایند: «هندسة شی ء من طول و العرض و البقاء – یعنی: اندازه هر چیز اعم از طول و عرض و بقا» (بحارالانوار، ج 5، ص 122) |
164-در آیاتی فرمود که «چشم و گوش آنها را مهر میزنیم»؛ آیا اگر چنین نشود ممکن است که برگردند و آیا این با عدل الهی در تضاد نیست؟ |
خداوند متعال برای هدایت ما نشانههایی قرارداده است، برخی از این نشانهها را به قلم صُنع (صنعت، خلقت) نوشته و برخی دیگر را به قلم وحی نوشته و بر انبیایش نازل نموده است تا او را بهتر بشناسیم. پس قطعاً در قرآن کریم آیهای یافت نمیشود که دلیلی متناقض بر علم، حکمت و عدل الهی باشد. از این رو خوب است که ذهن کار کند، برایش پرسش ایجاد شود که مثلاً این موضوع چگونه میشود و یا تعریف و توضیحاش چیست؟ اما این که ذهن سریع هر سؤالی در مقابل علم خدا، حکمت خدا، رحمت خدا، عدل خدا و ... قرار دهد و بخواهد به آیات قرآن برای رد خدا استدلال کند، درست نیست و جای تأمل دارد. |
163-دلایلی که در رد وجود خدا میآورند را مختصر بیان نمایید. آیا فلاسفه ما با آنها بحث کرده و موفق هم شدهاند؟ میگویند نظم عالم فیزیکی است و دلیلی بر اثبات وجود خدا نیست. |
در خصوص ذکر دلایلی که در رد خدا میآورند، مثل این است بخواهند بیان کنید: «دو دو تا، چند تا نمیشود؟» بدیهی است که چون مصداق باطل است، دچار کثرت شده و حد و مرزی هم ندارد. اما در عین حال و به ناچار همه در چارچوب معینی قرار گرفته و به ریشههای واحدی میرسند: |
162- در احادیث آمده «انتظار» بالاترین عبادت است، آیا همه ما بهترین عبادت کنندگان هستیم یا باید کار خاصی انجام دهیم؟ |
سالروز میلاد مسعود قطب عالم هستی، صاحب العصر، حضرت مهدی عج الله تعالی فرجه الشریف را به همه شیعیان، مسلمانان و آزادیخواهان جهان تبریک و تهنیت عرض مینماییم. البته که «انتظار» بالاترین عبادت است و احادیث و روایات بسیاری از معصومین علیهمالسلام در این زمینه وارد شده است که برای نمونه فقط به دو روایت ذیل بسنده میشود: |
161-ممکن است تمامی کارهای خوب انسان به خاطر یک گناهش بسوزد (گویا روایاتی هست)، آیا این بیعدالتی در حق انسان نیست؟ |
یعنی چه کسی در حق انسان بیعدالتی میکند؟ خدا؟! |
160-در مباحث اعتقادی (جهانبینی) باید عقلگرا بود یا نصگرا؟ اگر در تعارض قرار گرفتند چه؟ عقلگرایی با حکم ارتداد چگونه تطابق پیدا میکند؟ عقلها نیز یکسان نیستند و ...؟ |
هر چند ممکن است به خاطر نوع مثال، موضوع سیاسی به نظر آید، اما کاملاً یک سؤال عقیدتی است و در موضوع دیگری نیز میتواند مطرح گردد، لذا تقاضا میشود پاسخ ذیل با دقت و تأمل مورد مطالعه قرار گیرد. |
159-در مباحث اعتقادی (جهانبینی) باید عقلگرا بود یا نصگرا؟ اگر در تعارض قرار گرفتند چه؟ عقلگرایی با حکم ارتداد چگونه تطابق پیدا میکند؟ عقلها نیز یکسان نیستند و ...؟ |
در هر تحقیق و بحثی، به ویژه تحقیق علمی، باید ابتدا
ذهن را از خلط مبحث جدا نمود و سپس به سراغ تک تک
مقولهها و موضوعهای مطرح رفت و سپس چگونگی ارتباط
آنها با یک دیگر را مورد بررسی قرار داد. |
158-آیا در قیامت محاکمه برقرار میگردد، آیا متهمین میتوانند از خود دفاع نموده و احیاناً خود را تبرئه کنند؟ |
البته که در قیامت محاکمه برقرار میگردد. وقتی ابلیس
نافرمانی کرد، خداوند متعال همان جا محاکمه برقرار کرد
تا او دلیل و حجت خودش برای نافرمانی را بیان دارد و
به او گفت: |
157-چرا از ما برای خلق کردنمان سؤال نشد، شاید من دوست نداشتم که خلق شوم؟! |
توجه لازم به غلط بودن این سؤال، خود به نوعی پاسخ را
نیز معلوم مینماید. وقتی شما نبودید، از چه کسی باید
سؤال میشد؟ مگر از عدم سؤال میشود؟ |
156-«ولایت تکوینی» را ساده و جامع توضیح دهید؛ آیا بدون اعتقاد به آن میتوان مسلمان و شیعه بود؟ |
هر چند ممکن است پاسخ کمی طویل باشد، اما از آنجا که
نکتهی بسیار مهم و مؤثری در شناخت و اعتقادات است، از
کاربران گرامی تقاضا میشود که حوصله کرده و با دقت
مطالعه نمایند. |
155-چه دلیلی برای حُسن و قبح ذاتی افعال وجود دارد؟ به بیانی دیگر، چه اثباتی داریم که عقل انسان ملاک تشخیص حق از باطل است؟ |
حسن و قبح بحث فلسفی و کلامی مبسوطی است که شرح آن در
یک کتاب نیز نمیگنجد، لذا در این مجال کوتاه،
اشارهای به صورت مختصر و جمال ایفاد میگردد: |
154-چرا دختران زودتر به سن تکلیف میرسند |
یکی از سؤالاتی که همواره در ذهن بسیاری از خانوادهها
و دخترها جولان میدهد، مقوله سن تکلیف در دختران است.
در این نوشتار در صددیم در بخش اول به برخی ادله دینی
در مورد سن تکلیف دختران اشاره و در بخش دوم فارغ از
ادله دینی، نکات پنچ گانهای را در مورد چرایی این حکم
الهی متذکر شویم. |
153-آمدهایم برای عبادت خدا و او نیز میداند چه کسانی عبادت نمیکنند، پس ما را آورده است تا خودمان بدانیم که عبادت نمیکنیم و میرویم به جهنم. خوب این چه کاری است؟ اصلاً مگر ضعیف بودن ما تقصیر خودمان است؟ |
اول دقت کنیم که آیا با خدایی که یا عبادتش نمیکنیم
یا کم میکنیم دعوا هم داریم، یا دوست داریم که او را
بهتر بشناسیم و از جایگاه وجودی خود و آن چه باید
انجام دهیم بیشتر با خبر گردیم؟! |
152-شفاعت و پارتی بازی، قسمت دوم، پاسخ به شبهات |
ما در قسمت قبل در مورد حقیقت و و
چیستی شفاعت اندکی توضیح دادیم. حال در این پست می
خواهیم به پاسخ به چند شبهه و سوال که ممکن است در این
زمینه مطرح شود بپردازیم. ابتدا سوال را مطرح و سپس به
آن پاسخ می دهیم: |
151-شفاعت و پارتی بازی، قسمت اول |
در این مطلب می خواهیم به بحث شفاعت
بپردازیم. شفاعت یکی از مسائلی است که وهابیت زیاد با
استناد به این مسأله به شیعه حمله می کند. برخی ها
شفاعت را شرک می دانند. ما در این پست و پست های بعدی
ابتدا حقیقت شفاعت را توضیح داده؛ سپس به بیان شبهات و
سوالات مربوط به شفاعت و پاسخ آن می پردازیم. |