شهید آوینی


عملیات رمضان؛ ورود به خاک عراق


صدام پس از اشغال خرمشهر و به بهانه حمله سراسری اسراییل به جنوب لبنان، قصد داشت جنگ را خاتمه داده و امتیاز خرمشهر را برای خود نگهدارد. از سوی دیگر فرماندهان ایرانی با اطلاع از این قصد بر آن شدند تا با فتح منطقه‌ای از خاک عراق و گرفتن امتیاز اراضی، پایان عادلانه‌ای به جنگ بدهند. به این ترتیب عملیات «رمضان» در چهار محور و پنج مرحله از سوی فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ارتش جمهوری اسلامی ایران طراحی گردید، تا با عبور از خط مرز بین المللی، یک زمین مثلث شکل به وسعت 1600 کیلومتر مربع تصرف شود.

 این منطقه از شمال به «کوشک» و «طلاییه» و پاسگاههای مرزی در جنوب هویزه و حاشیه جنوبی «هورالهویزه» و از غرب به رودخانه اروند ـ در نقطه تلاقی دجله و فرات به نام القرنه ـ تا شلمچه در غرب خرمشهر و از شرق به خط مرزی شمالی ـ جنوبی و از کوشک تا شلمچه منتهی می‌شد. مهندسی عراق درمنطقه شمال غربی «بصره» و «تنومه» خطوط پدافندی عراق را با ساخت یک کانال به طول 30 و عرض 1 کیلومترـ که مختص پرورش ماهی بود ـ با پمپاژ آب و احداث موانع و کمین و سنگرهای تیربار به عنوان مانعی اساسی و بازدارنده از حملات احتمالی نیروهای ایرانی به سوی بصره تدارک دیده بودند.همچنین در قسمت جنوبی منطقه ـ روبروی شلمچه ـ آب رها شده بود تا از هرگونه تردد نیروهای زرهی و پیاده، عملا ممانعت به عمل آید.

سرانجام عملیات رمضان در شب 21 ماه مبارک رمضان و سالروز شهادت امام علی (ع) در ساعت 21 و 30 دقیقه شامگاه 23 تیر 1361 با رمز «یا صاحب الزمان ادرکنی» در منطقه عملیاتی شلمچه در شرق بصره آغاز شد. در این حمله 10 تیپ از سپاه و دو لشکر از نیروی زمینی ارتش حضور داشتند که تحت امر 4 قرارگاه عملیاتی کار می‌کردند.

در مرحله نخست ـ در سه محورـ به علت موانع و استحکامات پدافند مثلثی شکل و میادین مین فراوان، نیروهای ایرانی نتوانستند با سرعت عمل به تمامی اهداف مورد نظر دست پیدا کنند، لذا با روشن شدن هوا از ادامه پیشروی خودداری شد. اما در محور جنوبی ـ جنوب پاسگاه زید ـ چهار تیپ از سپاه و دو تیپ از ارتش توانستند با سرعت عمل چشمگیری همه مواضع دشمن را در هم کوبیده و تا عمق 30 کیلومتری مواضع عراقی‌ها رسیده و خود را به نهر «کتیبان» شرق اروند و کانال «ماهیگیری» برسانند، به گونه‌ای که به قرارگاه لشکر 9 زرهی عراق دست یافته، و ضمن به غنیمت گرفتن خودروی تویوتای فرماندهی، قرارگاه را منهدم نمایند. علی‌رغم این موفقیت، جناح راست نیروها باز مانده بود و با روشن شدن هوا عراقی‌ها با یک لشکر زرهی فشار اصلی را معطوف به این منطقه کرده و از تأمین نیروهای پیشروی ایرانی ممانعت به عمل آوردند.
 

اینفوگرافی,دانلود پوستر,عکس پوستر,پوستر,عملیات,رمضان,عملیات رمضان,دفاع مقدس,جنگ تحمیلی,قمقمه,استراتژی,خاکریز


در این مرحله از عملیات 85 دستاه تانک و نفربر و 12 توپ دشمن منهدم و 71 دستگاه تانک و نفربر نیز به غنیمت گرفته شد. مرحله دوم نیز در محور میانی ـ جنوب پاسگاه زید ـ و با همان یگانها و با تقویت دو تیپ دیگر در تاریخ 25 مرداد ماه 1361 صورت گرفت، که چندان موفقیت‌آمیز نبود و تنها مقداری خسارت به دشمن وارد‌ آمد و شماری از آنان کشته و زخمی و اسیر شدند.

در مرحله سوم احتمال می‌رفت که دشمن با تجمع نیروهای زرهی و آرایش وسیع آنان قصد پاتک دارد، لذا در تاریخ 30 مرداد ماه 1361 از شرکت نیروهای زرهی خودی صرف‌نظر شد تا نیروهای پیاده بتوانند به انهدام تانکها و نفربرها بپردازند. بنابراین عملیات مرحله سوم از جنوب پاسگاه زید آغاز شد و نیروهای ایرانی بطور خیره‌کننده‌ای به درهم شکستن و تصرف مواضع دشمن پرداختند. رزمندگان اسلام توانستند در این مرحله مهم، در زمینی به وسعت 180 کیلومتر مربع، نزدیک به 700 دستگاه تانک و نفربر را منهدم و 14 دستگاه تانک و نفربر دشمن را که 4 دستگاه آن از نوع پیشرفته «تی 72» بود را به غنیمت بگیرند.

مرحله چهارم عملیات در یکم شهریور ماه 1361 از محور جنوبی منطقه عملیاتی شلمچه شروع شد اما به دلیل هوشیاری و آمادگی عراقی‌ها و استحکامات و مواضعی که تعبیه شده بود، راهی از خط نخست دشمن، به روی رزمندگان اسلام باز نشد.

مرحله پنجم و پایانی که تلاش نهایی و اصلی این عملیات سیاسی ـ نظامی بود، در تاریخ 6 شهریور ماه 1361 از شمال پاسگاه زید در حد فاصل دژ مرزی عراق و خاکریزهای مثلثی آغاز شد. در بدو درگیری و نبرد، همه چیز طبق طرح فرماندهان ایرانی پیش می‌رفت و نیروهای ارتش و سپاه توانستند گذشته از پاکسازی و الحاق، خاکریزی مناسب و دو جداره در جناح شمالی بسازند. ولی از آنجا که دقت کافی در ساخت آن بکار نرفت، دشمن توانست 5 کیلومتر در آن رخنه کند. در این مرحله 130 دستگاه تانک و نفربر منهدم و 11 دستگاه نیز به غنیمت گرفته شد و همچنین 800 تن از نیروهای دشمن کشته و زخمی شدند.

بنابراین آمار کل تلفات و خسارات وارده به ارتش عراق در عملیات رمضان عبارت بود از:

1097 دستگاه تانک و نفربر منهدم شده، 50 تانک و نفربر به غنیمت نیروهای اسلام در آمد و 8715 تن از نیروهای بعثی عراقی نیز کشته و زخمی و اسیر شدند.
جمهوری اسلامی ایران با اجرای این عملیات سیاسی ـ نظامی نشان داد که در نفوذ به خاک عراق و ادامه نبرد، تنها به دنبال خواسته‌های به حق مردم خود است، هر چند که محدوده پاسگاه زید عراق به وسعت 400 کیلومتر مربع تصرف و لشکر 9 زرهی عراق به طور کامل منهدم شد و هدف اصلی تأمین نگشت، اما این عملیات یک اقدام مثبت تلقی گردید.


نام عملیات‌: رمضان

زمان اجرا‌: 23/4/1361

تلفات دشمن (کشته، زخمی یا اسیر)‌: 8715

رمز عملیات‌: یا صاحب الزمان ادرکنی

مکان اجرا: منطقه عملیاتی شلمچه ـ شمال غربی خرمشهر و شرق بصره

ارگانهای عمل کننده‌: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نیروهای ارتش جمهوری اسلامی

اهداف عملیات: فتح منطقه‌ای از خاک عراق و گرفتن امتیاز اراضی برای پایان عادلانه به جنگ دو ساله ـ طی 5 مرحله

عمليات رمضان؛ رزم مشترك سپاه وارتش براى تعيين سرنوشت جنگ در چهار مرحله


رمضان عملياتى براى فرار از دام

عمليات رمضان با همكارى مشترك سپاه و ارتش براى تعيين سرنوشت جنگ در ۲۳ تير ۱۳۶۱ مصادف با ۲۱ رمضان (۱۴۰۲ه. ق) انجام شد.

پس از فتح خرمشهر و برترى سياسى- نظامى ايران، رژيم بعث عراق درحالى مسئله صلح را مطرح كرد كه هيچ تغييرى در ماهيت رفتار سران اين رژيم مشاهده نمى شد.

پافشارى عراق بر ادعاى قبلى عدم پذيرش قرارداد ۱۹۷۵الجزاير، حضور در بخشى از خاك ايران و ادامه حملات، تاييد اين مسئله بود و تلاش عراق و مجامع بين المللى وكشورهاى حامى آن در منطقه براى طرح صلح نه از روى اعتقاد بلكه به دليل شرايط حادى بود كه آنان را در موضع ضعف قرار داده بود و منافعشان را تهديد مى كرد. علاوه بر آن تصميم گيرندگان سياسى و فرماندهان نظامى ايران با توجه به برترى مطلق جمهورى اسلامى در اين زمان حاضر نبودند بدون دستيابى به حداقل امتياز ( تنبيه متجاوز وگرفتن غرامت ) قرارداد پايان جنگ را امضاء كنند.

از اين رو هدف اصلى ايران از ورود به خاك عراق و ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر وادار كردن جامعه بين المللى به تنبيه متجاوز بود تا از اين رهگذر به ماهيت انقلاب اسلامى خدشه وارد نشود.

پس از پيروزى در عمليات بيت المقدس كه به آزاد سازى بخش اعظمى از مناطق اشغالى منجر شد، ايران براى اجراى عملياتى كه سرنوشت جنگ را مشخص كند چاره اى جز ورود به خاك عراق نداشت كه با اذن حضرت امام خمينى(ره) مبنى بر ورود به خاك عراق، فرماندهان، منطقه شلمچه و بصره را براى حمله نهايى خود برگزيدند كه بر اساس پيش بينى هاى صورت گرفته با رسيدن نيروهاى ايرانى به بصره يا نزديكى آن، كار رژيم صدام تمام بود، اما در اين ميان مسئله حمله گسترده اسرائيل از زمين و هوا به لبنان به اوج خود رسيد.

در اين زمان در جلسه شوراى عالى دفاع كه با حضور شهيد سپهبد صياد شيرازى و محسن رضايى برگزار شد، بعد از چندين ساعت بحث و تبادل نظر تصميم گرفته شد ايران به جنوب لبنان نيرو اعزام كند ،اما شهيد صياد شيرازى كه در آن مقطع به سوريه سفر كرده بود از قراين و شواهد متوجه اين مطلب شد كه پرداختن به لبنان و غفلت از عراق دامى براى ايران است و نظر خود را در اين خصوص در بازگشت به محضر امام (ره) رساند و ايشان فرمان بازگشت نيروها را از لبنان صادر كردند. هرچند ايران از اين دام رهيد اما صدام از يك ماه غفلت، نهايت استفاده را كرد و ضمن ساماندهى ارتش خود به سرعت بر استحكامات شرق بصره افزود.

عمليات رمضان با مشاركت و فرماندهى ارتش و سپاه، نخستين عملياتى بود كه با هدف حضور قواى نظامى ايران در پشت شط العرب و تسلط بر معابر وصولى بصره و با اين اميد كه در صورت موفقيت امكان پايان پيروزمندانه جنگ فراهم شود، در خاك عراق انجام شد. اين عمليات در چهار مرحله انجام گرفت كه در مرحله اول و دوم نيروهاى ايران توانستند به مواضع دشمن حمله كرده و به رغم تصرفات قابل توجه و تلفات و خسارات سنگينى كه بر دشمن وارد كردند، ناچار به عقب نشينى شدند.

در مرحله سوم اين عمليات كه بامداد روز ۳۰تيرماه ۶۱ آغاز شد، با وجود وارد كردن تلفات بسيارى بر نيروها و ادوات دشمن و دست يافتن به برخى اهداف از پيش تعيين شده، به علت شدت مقاومت دشمن يگانها پس از پيشروى اوليه ناچار به بازگشت به مواضع قبلى شدند.

مرحله چهارم در شامگاه اول مرداد ماه ۶۱ با حركت گردان هاى خط شكن سپاه آغاز شد و نيروهاى خودى موفق به شكستن خط اول دشمن شدند، ولى محدود بودن زمين منطقه، وجود انواع موانع از قبيل سيم خاردار و ميدان مين و تمركز انبوه آتش توپخانه و فشار رده هاى بعدى ارتش عراق در منطقه، مانع پيشروى يگانها شد.

هرچند عمليات رمضان برابر طرح هاى تهيه شده به اهداف نهايى خود دست نيافت اما رزمندگان اسلام به هدف اصلى كه تنبيه متجاوز و انهدام هر چه بيشتر نيروهاى بعثى و مقابله با تمامى فشارهاى سياسى- تبليغاتى دنياى استكبار بود، دست يافتند.

كارشناسان سياسى، بى اعتنايى به شرايط و حقوق جمهورى اسلامى (شناسايى و تنبيه متجاوز، پرداخت غرامت، عقب نشينى از مناطق اشغالى و به رسميت شناختن حاكميت ارضى در قلمرو جغرافيايى) ، تاكيد بر پذيرش آتش بس و نه صلح (برخى از اين پيشنهادهاى آتش بس در زمانى ارائه مى شد كه عراق قسمت هاى عمده اى از خاك ايران را در اشغال خود داشت و چنانچه ايران آتش بس رامى پذيرفت، برترى هاى نظامى موجود به مثابه تضمين هايى بود براى عراق تا اراده سياسى و سلطه جويانه خود را در خصوص ادعاهاى ارضى بر ايران تحميل كند) و عملكرد مغرضانه شوراى امنيت را از جمله عوامل ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر و ورود به خاك عراق در عمليات رمضان عنوان مى كنند.

با وجود مسائل ياد شده، حضرت امام خمينى (ره) در ۳۰ خرداد ۱۳۶۱ قبل از شروع عمليات رمضان در يك سخنرانى درباره اعزام هيئت صلح به ايران وعراق فرمودند: «... اشخاصى بيايند كه طرفين قبول دارند و بنشينند و ببينند كه ما به عراق حمله كرديم يا عراق به ما.

خرابى هايى را كه آنها وارد كردند ببينند و بروند شهرهاى آنها را هم ببينند.» اما هيئت مزبور به جاى اقدام عملى در جهت شناسايى متجاوز، مذاكره با طرف متجاوز را توصيه مى كند و مشخص است كه در مذاكراتى از اين قبيل، طرف متجاوز هيچگاه به آنچه كه دست يازيده است، اعتراف نخواهد كرد. خصوصا آن كه كمك هاى مختلف سياسى، نظامى و اقتصادى نيز وى را پشتيبانى مى كرد. »

نيروهاى عمل كننده ايران در عمليات رمضان، با وجود استحكامات متعدد عراق خط را شكستند و حدود ۱۸ كيلومتر پيش رفتند و حتى در يكى از محورها، به نزديكى شهر بصره رسيدند اما با روشن شدن هوا و حملات سنگين زرهى عراق كار مشكل تر شد و سرانجام بعد از چند روز جنگ سنگين، ايران به آن چه كه مى خواست دست نيافت.

متخصصان و تحليل گران نظامى مستقر در قرارگاه ها قدرت زرهى برتر، تشكيل يگان هاى دفاع متحرك،عدم ارزيابى صحيح از امكانات دشمن و تاخير در شروع عمليات را از جمله عوامل اين ناكامى ذكر كردند، اما از نظر شهيد صياد شيرازى ضعف بنيه معنوى رزمندگان و غرور ناشى از پيروزى در عمليات بيت المقدس و نيز خود محورى ارتش و سپاه درعدم موفقيت در اين عمليات را نبايد از ياد برد.

ذكر اين نكته لازم است كه پس از فتح خرمشهر، با وجود مشكلات نظامى كه در حفظ متصرفات گريبانگيرعراق شده بود، صدام در صدد بود تا با عقب نشينى از برخى اراضى ايران، نبرد از ميدان هاى جنگ را به عرصه هاى سياسى بكشاند و بدون آن كه شرايط ايران براى صلح در نظر گرفته شود، با به دست آوردن وجهه صلح طلبى، هم ايران را وادار به پذيرفتن شرايط جديد خود بكند و هم با نگاهى به چندماه آينده كه قرار بود ميزبانى «كنفرانس سران كشورهاى غير متعهد» و رياست آن را به مدت ۸ سال عهده دار شود، شرايط دلخواه را به ايران تحميل نمايد. ازطرف ديگر، ايران براى برگزارى كنفرانس غيرمتعهدها در بغداد دو راه بيشتر نداشت يا در كنفرانس شركت نمى كرد كه ضررهاى آن براى سياست خارجى ايران جدى بود و يا اگر شركت مى كرد، با توجه به زمينه هاى مناسبى كه در اين كنفرانس وجود داشت بعيد نبود كه با اقدامات برخى كشورهاى موجه و متنفذ به نوعى شرايط عراق بر ايران تحميل شود.

اما در اين زمان عراق نه تنها به اين اهداف نرسيد بلكه ايران با اتخاذ روشى مبنى بر تداوم نبرد تا تحقق شرايط خود و نا امن كردن عراق براى كنفرانس غير متعهدها و دركنار آن، تلاشهاى موثر ديپلماتيك عراق را از ميزبانى «هفتمين كنفرانس سران جنبش عدم تعهد» محروم ساخت.

شهيد سرلشكر خلبان عباس دوران در سى ام تيرماه ۱۳۶۱ در حين بازگشت ازعمليات بمباران پالايشگاه «الدوره» در ضلع جنوبى بغداد مورد حمله شديد پدافند هوايى و زمينى دشمن قرار گرفت و زمانى كه ديد هواپيما در حال سقوط است، تصميم گرفت تا آنجا كه مى تواند حداكثر ضربه را به دشمن بزند و طى يك عمليات استشهادى از كمك خلبان خواست تا هواپيما را ترك كند و خود با هدايت هواپيما به سمت هتل محل برگزارى «اجلاس سران غير متعهدها» به استقبال شهادت رفت و سرانجام پيكر پاكش پس از ۲۰ سال به همراه ۵۷۰ شهيد ديگر دوم مرداد ماه ۱۳۸۱ به خاك پاك ميهن بازگشت.



احمد معمارى

در رمل هاى رمضان مانديم تا عبرت بگيريم


عمليات رمضان از چند جهت يكى از نقاط عطف تاريخ دفاع مقدس ۸ ساله محسوب مى شود. اول اين كه ما در عمليات رمضان اگر نگوييم كه شكست خورديم بايد بپذيريم كه به اهداف از پيش تعيين شده نرسيديم كه اين خود دلايل متعددى دارد، از جمله خيانت ستون پنجم دشمن مانند ناخدا افضلى، آمادگى و تقويت جبهه دشمن توسط همپيمانانش و … اما يكى ديگر از دلايل عدم موفقيت ما در عمليات رمضان غرورى بود كه در پى پيروزى هاى بزرگ در عمليات هاى فتح المبين و بيت المقدس همه را فرا گرفته بود. در اين مقال سعى شده است اين مساله موشكافى گردد. باشد كه از حوادث تاريخ عبرت بگيريم و آينده اى روشن تر براى خود رقم بزنيم.

بعد از پيروزى هاى پى در پى و با شكوه در عمليات هاى بزرگ فتح الفتوح ( فتح بستان)، فتح المبين و بيت المقدس كه دشمن متحمل ضربات سنگينى گشته و وادار به عقب نشينى تا پشت مرزهاى بين المللى گرديد وارد مرحله جديدى از جنگ شديم كه به تبع آن اوضاع منطقه و اوضاع بين المللى نيز دگرگون شد. قدرت هاى بزرگ دنيا به ويژه امريكا كه بقا و گسترش انقلاب اسلامى ايران را خطر بزرگى براى خود مى دانستند با شنيدن اخبار پيروزى هاى جمهورى اسلامى در جبهه هاى جنگ ايران و عراق به صرافت دريافتند كه پيروز جنگ جمهورى اسلامى است، بنابراين با جديت و حساسيت بيشترى موضوع را دنبال كردند و روند حمايت هاى مادى و معنوى از رژيم صدام تشديد گرديد تا جايى كه علاوه بر ارسال انواع سلاح هاى پيشرفته غربى و شرقى و كمك هاى مالى شيوخ عرب شاهد اعزام نيروهاى نظامى از سوى برخى كشورهاى عرب به عراق بوديم.

بر همين اساس صاحب نظران سياسى - نظامى معتقدند يكى از اهداف حمله اسراييل به لبنان در بهار سال 1361 و بعد از فتح خرمشهر تحت الشعاع قرار دادن پيروزى هاى چشمگير جمهورى اسلامى و همچنين درگير كردن آن در جبهه هاى جديد و مستمسك سازى براى مداخله مستقيم قدرت هاى بزرگ در جنگ به نفع صدام بوده است.

اما در اين سو فرماندهان جنگ و مسوولين عالى رتبه نظام با تحليل اوضاع به اين نتيجه رسيدند كه دشمن در موضع ضعف و جبهه خودى در موضع قدرت است و اين شرايط فرصت خوبى است تا تكليف جنگ يكسره شود.

اما دو مشكل عمده وجود داشت:

۱- به نظر مى رسد تحليلگران جنگ از احتمال نقش آفرينى و مداخله بيشتر قدرت هاى بزرگ در پشتيبانى از صدام غفلت كرده و يا راهكار مناسبى براى مقابله با آن پيش بينى نكرده بودند.

۲- افت معنوى در جبهه ها و پشت جبهه ها كاملا مشهود بود. آنچه كه ما را در عرصه هاى مختلف مبارزه پيروز ساخته بود و هميشه امتياز ما نسبت به دشمنانمان محسوب مى شد توكل و توسل ما بود. با بررسى تاريخ جنگ نيز معلوم مى شود هر زمان كه روح توسل و توكل بر فضاى جبهه ها و پشت جبهه ها حاكم بود و اشك و راز و نياز در دل شب موج مى زد پيروز شده ايم اما آن گاه كه بر توانمندى هاى نظامى و مادى خود غره گشته ايم با تحمل شكست و ناكامى تنبيه شده ايم تا براى آينده عبرت بگيريم.

در جريان عمليات هاى فتح بستان، فتح المبين و بيت المقدس، آن گونه كه از تصاوير ضبط شده نيز بر مى آيد اشك، دعا و التجا به درگاه خدا روح حاكم بر كشور بود.

اما در جريان عمليات رمضان به استناد آنچه كه خود شاهد بوده ام مراسمات مذهبى زياد بود اما حس غرور آميزى بر همه سايه افكنده بود گو اينكه دشمن زبون و دست و پا بسته اى را پيش رو داريم و منتظر است تا در اثر ضربه هاى سنگين ما شكست ديگرى را پذيرا باشد. زمانى كه در شب ۲۳ تير ماه خط دشمن شكست و ستون هاى پياده و زرهى ما به سمت فتح بصره پيش روى را آغاز كردند سر و ته ستون ها با چشم غيرمسلح قابل مشاهده نبود. من با خود گفتم دشمن هرگز نخواهد توانست در مقابل اين نيروهاى عظيم ايستادگى كند و ما تا بغداد پيش خواهيم رفت. بعد از عمليات با هر كس كه صحبت مى كرديم از وجود اين حس غرور در خود خبر مى داد. به ياد دارم كه بعد از عقب نشينى در مرحله اول به قعر پل نو در خرمشهر منتقل شديم و آن شب بعد از نماز مغرب و عشا شهيد احمد كاظمى فرمانده وقت تيپ نجف اشرف و حاج آقا سمندرى روحانى تيپ در سخنرانى خود صريحا اعتراف كردند كه ما را غرور گرفته بود و با اين شكست (عقب نشينى مرحله اول) خدا ما را گوش مالى داد.

ناگفته نماند با وجود سرسختى دشمن و شدت جنگ، عمليات رمضان دستاوردى قابل توجه نيز داشت. يكى از دستاوردهاى مهم انهدام بى سابقه تعداد زيادى از تانك ها و زره پوش هاى عراقى به ويژه تانك هاى پيشرفته ۷۲T بود كه در جريان نبرد نفر با تانك اتفاق افتاد. زمانى كه معلوم شد گلوله هاى آر.پى.جى ۷ و تفنگ (۱۰۶) در تانك هاى ۷۲T كارگر نيست رزمندگان سلحشور ما با روحيه شهادت طلبى خود را به تانك ها نزديك مى كردند و با پرتاب نارنجك به درون كابين خدمه تانك آن را منهدم و خدمه را به هلاكت مى رساندند.

به نظر من مهم ترين درسى كه ما بايد از عمليات رمضان بگيريم اين است كه تحت هيچ شرايطى به توانمندى هاى خود غره نشويم و خدا را فراموش نكنيم. فراموش نكنيم، «كم من فئة قليله غلبت فئة كثيره» اما ـ باذن الله. بديهى است كه طبق حكم عقل و دستور قرآن بايد خود را به علم و فناورى هاى روز مجهز سازيم اما اين را نيز فراموش نكنيم كه جز به نصرت الهى پيروزى حاصل نمى شود.
در پايان ياد و خاطره شهداى مظلوم عمليات رمضان را كه اكثرا با لب تشنه به شهادت رسيدند گرامى داشته و به روحشان درود مى فرستيم.

منبع: ویژه نامه سروقامتان روزنامه جوان
سایت ساجد

Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved
logo