و بايد به آن توجه كرد اين است : گفتيم كه هگل خودش يك آدم
ماترياليست نبوده و بلكه او الهی بوده ولی مكتب الهی او يك نوع مكتب
الهی خاص است كه بعضی او را آنطور كه خودش خودش را الهی میداند الهی
میدانند و بعضی او را الهی نمیدانند ، ولی در مجموع الهی است . يك نكته
خيلی اساسی در فلسفه هگل كه اصلا مبنا و ريشه فلسفه هگل است اين است . (
اين نكته در كتاب فلسفه هگل توضيح داده شده ، خوب هم توضيح داده شده
است . )هگل فلسفه خودش را از يك نقطه شروع كرد و آن نقطه اين است :
میگويد كه فلاسفه هميشه به دنبال علت رفتهاند و خدا را هم وقتی خواستهاند
اثبات كنند به عنوان " علالعلل " و " علت نخستين " خواستهاند
اثبات كنند . بعد هم ايراد میگيرد كه نه ، ما اگر بخواهيم خدا را به [
عنوان ] علت نخستين و علالعلل اثبات كنيم دچار اشكال میشويم ، چون سوال
در خود علت نخستين میآيد كه چرا علت نخستين علت نخستين شده ، كه اين
را ما در علل گرايش به ماديگری طرح كردهايم . میگويد - كه اين هم باز
يك ريشهای در افكار فلاسفه قبلی دارد - اصل عليت اصلی است كه تقريبا
محسوس است ، يعنی انسان همينقدر میداند اصل عليت وجود دارد اما
نمیتواند منطقا آن را ثابت كند كه چرا وجود دارد . مثلا ما میگوييم آب
در صد درجه حرارت تبديل به بخار میشود و در صفر درجه حرارت تبديل به يخ
میشود ، يعنی صد درجه حرارت را علت بخار شدن ، و صفر درجه حرارت را
علت يخ بستن آب میدانيم . میگويد اگر از ما بپرسند چرا اينچنين است كه
آب در صد درجه بايد تبديل به بخار بشود و در صفر درجه تبديل به يخ ،
میگوييم اين را ديگر ما نمیتوانيم برايش دليل بياوريم چون ما میبينيم
اينطور هست . اگر اتفاقا عكس اين میبود يعنی هميشه آب در صد درجه
حرارت تبديل به يخ میشد و در صفر درجه تبديل به بخار میشد ، باز همينطور
بود كه هست ، يعنی عقل ما نمیگويد منطقا بايد اينچنين باشد . اينچنين
هست اما عقل نمیتواند بفهمد كه منطقا هم بايد اينچنين باشد يعنی خلافش
محال است . ولی يك باب ديگر ما داريم و آن باب دليل است نه باب
علت ، يعنی يك چيز دليل برای چيز ديگر است نه علت برای چيز ديگر .
آنجاست كه استنتاج میشود ، يعنی آنجا كه ذهن چيزی را از چيز ديگر
نتيجهگيری میكند . مثل اين كه شما میگوييد كه زاويه الف مساوی است با
زاويه ب ، زاويه ب مساوی است با زاويهج ، پس زاويه الف مساوی است
با زاويهج . اين " پس . . . " يك استنتاج منطقی و قطعی است ، يعنی
ذهن میفهمد
|