اسرائيليها ، آنها سيمهای خاردار زيادی كشيده بودند ، اينها در حال حمله
يك وقت به آنجا رسيدند ، وسيلهای نداشتند كه از روی آن سيمها عبور كنند
، پيشنهاد كردند كه افرادی بيايند وسيله شوند ، چند نفر آمدند خودشان را
انداختند روی سيمهای خاردار و ديگران اينها را پل قرار دادند و عبور
كردند كه بدن اينها له شد .
غرض اين است كه ماركسيسم به همين دليل كه دانش مبارزه است در دنيا
موفقيت پيدا كرده است نه به دليل اينكه منطقش منطق درستی است ، به
دليل اينكه برای يك طبقهای راه گشوده ، راه مبارزه ، و لهذا اگر روزی در
دنيا مبارزه متوقف بشود ، اگر به همان ماركسيسم واقعی يعنی به دنيای
بیطبقه برسند ، همان روز است كه ديگر ماركسيسم هيچ جاذبهای نخواهد داشت
، يعنی روز شكست ماركسيسم است .
به هر حال اين مساله مساله مهمی است و انصافا هم هر ايدئولوژی بايد
مكانيسم عمل داشته باشد يعنی بايد بر اساس يك انسانشناسی ، انسان فردی
و انسان اجتماعی ، بر اساس شناخت فرد انسان و جامعه انسان ، راه تحقق
بخشيدن ايدهها را منطقا نشان بدهد ، راه عمل و كوشش را منطقا نشان بدهد
. چنين ايدئولوژی موفق میشود . همين مساله مكانيسم عمل يك راز بزرگ
موفقيت ماركسيسم است .
بحثمان رسيد به اول فصل دوم : فلسفه ماركسی ، فلسفه ماديگرا .
- از اين كتاب ، غير از چهل صفحه اول باز هم میخوانيم ؟
نه ، برای اين درس [ كافی است . ] البته اين كتاب كتاب خوبی است .
اما در عين حال اگر كسی دقيق مطالعه كند آن وقت میبيند نقاط ضعف زيادی
دارد . در عين اينكه در ميان كتابهايی كه راجع به ماركس و ماركسيسم
نوشتهاند - آنهايی كه من خواندهام به نظر من بهتر از اين كتابی نيست ،
ديگران هم كه خواندهاند همين را میگويند ، ولی در عين حال نقاط ضعف
زيادی دارد .
- ماركسيستها اين كتاب را قبول ندارند ، میگويند [ نويسنده ] با غرض
نوشته .
ماركسيستها هيچ چيز را قبول ندارند، در صورتی كه خيلی به سودشان نوشته.
|