ناحيه خداست ، خداست كه وسيله را وسيله قرار داده است . به عبارت‏
ديگر : در شفاعت غلط ، شفيع تحت تأثير مشفوع له ( گناهكار ) قرار
می‏گيرد و مشفوع عنده ( صاحب قدرت ) تحت تأثير شفيع قرار می‏گيرد ، ولی‏
در شفاعت صحيح برعكس است ، مشفوع عنده ( صاحب قدرت = خدا ) علت‏
مؤثر در شفيع اوست ، و شفيع تحت تأثير او ، و به خواست او در گناهكار
مؤثر واقع می‏شود . سلسله جنبان رحمت ، در نوع غلط شفاعت ، گناهكار است‏
و در نوع صحيح آن ، مشفوع عنده ( خدا ) است .
صدرالمتألهين در تفسير سوره " حديد " بيانی لطيف و علمی دارد در
تفكيك ميان شفاعت باطل و شفاعت درست و اينكه چگونه است كه در نظام‏
اين جهان آنچه را كه شفاعت باطل می‏ناميم وجود دارد و در نظام اخروی وجود
ندارد و محال است وجود داشته باشد .
ايشان با تعميمی كه به بحث می‏دهند ، مسأله علل ذاتی و علل اتفاقی و
مسأله غايات ذاتی و غايات بالعرض را طرح می‏كنند و وارد بحث می‏شوند كه‏
چگونه می‏شود در اين جهان ( اختصاص به جامعه بشری ندارد ) گاهی علل‏
اتفاقيه ، سرنوشت چيزی را معين می‏كند و يا يك چيز از وصول به غايت‏
ذاتی محروم می‏ماند و تنها به غايت ذاتی محروم می‏ماند و تنها به غايت‏
بالعرض می‏رسد ، ولی جهان آخرت ، از تأثيرات علل اتفاقی و غايات عرضی‏
بر كنار است . نظر به اينكه سطح بحث خيلی بالاست از شرح و بسط آن‏
خودداری می‏كنيم و اهل فضل را به بيانات خود صدرالمتألهين در مواضع‏
مختلف تفسيرش ارجاع می‏كنيم .
آياتی از قرآن كريم كه می‏گويد امكان ندارد شفاعت بدون اذن خدا صورت‏
بگيرد ناظر به همين نكته است ، مخصوصا در اين باره تعبيری فوق العاده‏
جالب و عجيب دارد كه می‏فرمايد :
« قل لله الشفاعة جميعا »( 1 ) .
" بگو شفاعت ، تمامی مخصوص خداست " .
اين آيه در كمال صراحت ، شفاعت و وساطت را تأييد می‏كند و در كمال‏
صراحت همه شفاعتها را از خدا و متعلق به خدا می‏داند ، زيرا خداست كه‏
شفيع را ، شفيع قرار می‏دهد . اين آيه ممكن است تنها ناظر به شفاعتی باشد
كه در قيامت صورت می‏گيرد و

پاورقی :
. 1 زمر / . 44