« و ما امروا الا ليعبدوا الله مخلصين له الدين »( 1 ) .
" مأموريت نيافتند جز اينكه خدا را از روی اخلاص بپرستند " .

كيفيت يا كميت ؟

از بحث گذشته نتيجه جالبی بدست می‏آيد و آن اينكه : آنچه در حساب خدا
مايه ارزش اعمال است كيفيت است نه كميت . توجه نكردن به اين نكته‏
سبب شده گروهی از مردم در برخی از اعمال فوق العاده با ارزش اولياء خدا
وقتی كه حجم اجتماعی آنها را كوچك ديده‏اند افسانه سازی كنند . مثلا
درباره انگشتری كه اميرالمؤمنين علی ( ع ) در حال ركوع به فقير دادند و
آيه درباره‏اش نازل گشت گفته‏اند ارزش آن معادل خراج سوريه و شامات‏
بوده است ، و برای اينكه مردم باور كنند ، شكل روايت به آن داده‏اند .
به نظر اينان شگفت بوده است كه درباره انفاق يك انگشتر حقير ، آيه‏ای‏
عظيم از قرآن نازل شود ، و چون نتوانسته اند اين معنی را باور كنند
افسانه سازی كرده بهای مادی آن را بالا برده‏اند ، فكر نكرده‏اند انگشتری كه‏
معادل خراج سوريه و شام باشد ، در مدينه فقير و بيچاره ، زينت بخش دست‏
علی (ع) نخواهد بود . فرضا چنين انگشتری در دست علی (ع) می‏بود او آن را
به يك گدا نمی‏داد بلكه با چنان انگشتری مدينه را آباد می‏كرد و همه‏
بينوايان شهر را نجات می‏داد .
عقل افسانه سازان درك نكرده است كه عمل بزرگ در نزد خدا حسابی غير
از حسابهای مادی دارد ، گويی ايشان پنداشته اند كه گرانقيمت بودن انگشتر
چشم خدا را - معاذ الله - خيره كرده و او را وادار به تحسين كرده است كه‏
آفرين به علی ، چه كار بزرگی انجام داد !
نمی‏دانم اين كوته فكران ، درباره قرصه‏های جوينی كه علی ( ع ) و
خاندانش انفاق كردند و سوره " هل اتی " در شأن آنان نازل شد چه فكری‏
كرده‏اند ؟ لابد در آنجا هم می‏گويند آرد آن نانها از جو نبوده مثلا براده طلا
بوده است !
نه ، چنين نيست . اهميت عمل علی ( ع ) و خاندانش از جنبه مادی كه‏
نظرهای ما را جلب می‏كند نيست ، اهميت عمل آنان در اين است كه عملی‏
پاك و صد در صد خالص برای خدا بوده است ، در آن حد از اخلاص كه برای‏
ما قابل تصور هم نيست ، اخلاصی كه برای ما قابل تصور هم نيست ، اخلاصی كه‏
در ملكوت اعلی انعكاس يافته و عكس العمل تمجيد و تحسين به وجود

پاورقی :
. 1 بينة / . 5