از مجموع آنچه در دو فصل اخير گفتيم معلوم شد كه همه غير مسلمانان از
نظر مأجور بودن در قبال اعمال خير ، يكسان نيستند ، ميان غير مسلمانی كه‏
به خدا و قيامت معتقد نيست و غير مسلمانی كه به خدا و قيامت معتقد
هست ولی از موهبت ايمان به نبوت محروم است تفاوت عظيم است . برای‏
دسته اول امكان انجام يك عمل مقبول عند الله نيست ولی برای دسته دوم‏
هست . اين دسته ممكن است با شرايطی به بهشت بروند ، ولی برای دسته اول‏
ممكن نيست . به نظر می‏رسد فلسفه اينكه اسلام ميان مشركان و اهل كتاب در
همزيستی تفاوت قائل است ، مشرك را تحمل نمی‏كند ولی اهل كتاب را تحمل‏
می‏كند ، مشرك را مجبور به ترك عقيده می‏كند ولی اهل كتاب را مجبور به‏
ترك عقيده نمی‏كند همين است كه مشرك يا منكر خدا به واسطه شرك و انكار
، باب نجات را برای ابد به روی خود بسته است ، در شرايطی است كه از
عبور از طبيعت مادی و صعود به ملكوت و بهشت جاويدان ، برای هميشه خود
را محروم كرده است ، ولی اهل كتاب در شرايطی هستند كه می‏توانند ولو به‏
طور ناقص عمل صالح انجام دهند و با شرايطی نتيجه آن را بيابند :
قرآن كريم خطاب به اهل كتاب می‏فرمايد :
« تعالوا الی كلمه سواء بيننا و بينكم ان لا نعبد الا الله و لا نشرك به‏
شيئا و لا يتخذ بعضنا بعضا اربابا من دون الله »( 1 ) .
" بياييد به سوی يك كلمه و يك عقيده مشترك ميان ما و شما ، و آن‏
اينكه جز خدا چيزی را نپرستيم و چيزی را شريك خداوند قرار ندهيم ، و
بعضی از ما بعضی ديگر را مطاع و ارباب خود نشمارد " .
قرآن كريم با اهل كتاب چنين صلائی داده است ولی هرگز با مشركان و
منكران ، چنين صلائی نداده و نمی‏دهد .

آفت زدگی

سومين مسأله كه در اينجا به تناسب بحث از ارزش ايمان لازم است مورد
دقت قرار گيرد ارزش منفی كفر و عناد است ، يعنی آيا كفر و عناد موجب‏
نابود شدن و از اثر افتادن عمل خير می‏گردد و مانند يك " آفت " آن را
فاسد می‏كند ؟ به عبارت ديگر : آيا

پاورقی :
. 1 آل عمران / . 64