فلسفه اسلامی
مسأله نظام احسن و اشكال شرور ، از مهمترين مسائل فلسفه است و چنانكه در بخش نخست توضيح داديم اين مسأله در شرق و غرب موجب پيدايش فلسفههای " ثنويت " ، " ماديگری " و " بدبينی " گرديده است . كمتر كسی است كه به اين مسأله توجه نكرده باشد و درباره آن سخنی نگفته باشد . فلاسفه شرق و غرب به اشكال شرور توجه كردهاند ولی تا آنجا كه من مطالعه دارم ، فلاسفه غرب ، پاسخی قاطع برای اين اشكال نيافتهاند ، ولی فلاسفه و حكمای اسلام اشكال را مورد تجزيه و تحليل قرار داده و بخوبی از عهده پاسخ آن برآمده و راز مهمی را گشوده اند . بيجا نيست در اينجا يك جمله درباره حكمت الهی شرق بگوئيم و از اين گنجينه بزرگ معنوی قدردانی كنيم . حكمت الهی مشرق زمين سرمايه عظيم و گرانبهايی است كه در پرتوی اشعه تابناك اسلام بوجود آمده و به بشريت اهداء گرديده است . اما افسوس كه عده قليل و بسيار محدودی عميقانه با اين سرمايه عظيم آشنا هستند و از ناحيه بيخبران و دشمنان متعصب ، بر آن ، ستمها شده است . عده ای كه اطلاعاتشان از فلسفه قديم عموما از حدود افلاك تسعه و عقول عشره تجاوز نمیكند ، و چون فقط نام آن را شنيده و يا اگر به كتابها مراجعه كردهاند چيزی از آن سر در نياوردهاند ، خيال كردهاند فلسفه اسلامی همان است كه درباره افلاك تسعه و عقول عشره بحث میكند ، و چون امروز بی اساسی نظريه افلاك تسعه و عقول عشره بحث میكند ، و چون امروز بیاساس نظريه افلاك روشن شده پس آنها میتوانند گردن