پاورقی : . 1 بحار چاپ كمپانیج 9 ، ص . 401
گناهان افراد مسلمان از لحاظ عقوبت مانند گناهان غير مسلمانان است يا
نه ؟
طرح مسأله قبل ، از آن نظر كه يك عقيده علمی بشمار میرفت ضرورت
داشت ولی طرح اين مسأله ، يك ضرورت عملی است ، زيرا يكی از عوامل
انحطاط و تباهی اجتماعات مسلمان در عصر حاضر غرور بی جايی است كه در
دورههای متأخر در عده زيادی از مسلمانان خصوصا اكثريتی از شيعيان پديد
آمده است .
اگر از اين افراد پرسيده شود كه آيا اعمال نيك غير شيعه مورد قبول
درگاه خدا واقع میشود ؟ بسياری از آنها جواب میدهند : نه . و اگر از
آنان پرسيده شود كه اعمال بد و گناهان شيعه چه حكمی دارد ؟ جواب میدهند
: همه بخشيده شده است .
از اين دو جمله استنتاج میشود كه آن چيزی كه هيچ ارزشی ندارد عمل است
، نه ارزش مثبت دارد و نه ارزش منفی ، شرط لازم و كافی برای سعادت و
نيكبختی اين است كه انسان ، نام خود را شيعه بگذارد و بس .
معمولا اين دسته چنين استدلال میكنند :
. 1 اگر بنا باشد كه گناهان ما و ديگران يكجور مورد محاسبه قرار گيرد
پس فرق بين شيعه و غير شيعه چيست ؟
. 2 روايت معروفی است : " « حب علی بن ابی طالب حسنة لا تضر معها
سيئة » " ( 1 ) يعنی محبت علی ( ع ) حسنهای است كه هيچ گناهی با وجود
آن به آدمی لطمه نمیزند .
در پاسخ استدلال اول بايد گفت فرق بين شيعه و غير شيعه ، وقتی آشكار
میگردد كه شيعه به برنامهای كه رهبرانش به او دادهاند عمل بكند و غير
شيعه هم به برنامه دينی خودش عمل كند ، آنوقت تقدم شيعه بر غير شيعه ،
هم در دنيا و هم در آخرت روشن میگردد . فرق را در جانب مثبت بايد
جستجو كرد نه در جانب منفی . نبايد گفت اگر شيعه و غير شيعه برنامههای
مذهبی خود را زير پا بگذارند بايد تفاوت داشته باشند ، و اگر تفاوتی
نباشد پس چه فرقی ميان شيعه و غير شيعه هست ؟
اين درست مثل آن است كه دو بيمار به طبيب مراجعه كنند ، يكی به
طبيب حاذق مراجعه كند و دومی به طبيب غير حاذق ، ولی وقتی كه نسخه را
از طبيب دريافت داشتند هيچكدام عمل نكنند ، آنگاه بيمار اول گلايه كند
كه فرق بين من و بيماری كه به طبيب غير حاذق مراجعه كرده چيست ؟ چرا
بايد من مريض بمانم همان طوری كه او مريض مانده است در حالی كه من به
طبيب حاذق مراجعه كردهام و او به طبيب غير حاذق .
پاورقی : . 1 بحار چاپ كمپانیج 9 ، ص . 401 |