بحث درباره نسبيت شريت وجوداتی است كه شرور ذاتی يعنی اعدام از آنها
ناشی می‏شود ، مقصود نسبی بودن در مقابل حقيقی بودن است نه نسبی بودن در
مقابل مطلق بودن كه بسياری از خيرات هم به اين معنی نسبی می‏باشند .
اكنون بايد ديد آيا بدی بدها يك صفت حقيقی است يا يك صفت نسبی ؟
قبلا گفتيم بدها دو نوعند : بدهايی كه خود اموری عدمی‏اند ، و بدهايی كه‏
اموری وجودی اند اما از آن جهت بد هستند كه منشأ يك سلسله امور عدمی‏
می‏گردند . شروری كه خود عدمی هستند مانند جهل و عجز و فقر ، صفاتی حقيقی‏
( غير نسبی ) ولی عدمی هستند ، اما شروری كه وجودی هستند و از آن جهت‏
بدند كه منشأ امور عدمی هستند ، مانند سيل و زلزله و گزنده و درنده و
ميكروب بيماری ، بدون شك بدی اينها نسبی است . از اينگونه امور ، آنچه‏
بد است ، نسبت به شی‏ء يا اشياء معينی بد است . زهر مار ، برای مار بد
نيست ، برای انسان و ساير موجوداتی كه از آن آسيب می‏بينند بد است .
گرگ برای گوسفند بد است ولی برای خودش و برای گياه بد نيست ،
همچنانكه گوسفند هم نسبت به گياهی كه آن را می‏خورد و نابود می‏كند بد