خوشبيناند . الهيون عموما يا اكثر ، از اين گروهاند . مولوی ، آن عارف
بزرگ ، سخنگوی اين گروه است . در سراسر گفتههای او عشق و شور و حال
ديده میشود . انسان از نظر اين عارف بزرگ كانون خوشی و لذت و سعادت
است اما به شرط آن كه بخواهد از اين كانون رايگان بهرهبرداری كند . هيچ
غمی در جهان نيست كه قابل تبديل به سرور و بهجت نباشد . او انسانهايی
را كه لذت را منحصرا از میيا جماع يا سماع میخواهند مورد تحقير قرار
میدهد ، انسان را مخاطب ساخته میگويد :
باده كاندر خم همی جوشد نهان
|
ز اشتياق روی تو جوشد چنان
|
ای همه دريا ! چه خواهی كردنم ؟
|
وی همه هستی ! چه میجويی عدم ؟ !
|
تو خوشی و خوب و كان هر خوشی
|
تو چرا خود منت باده كشی ؟
|
تاج كرمنا است بر فرق سرت
|
طوق اعطيناك آويز برت
|
علم جويی از كتبهای فسوس ؟ !
|
ذوق جويی تو ز حلوای سبوس ؟ !
|
میچه باشد يا جماع و يا سماع
|
تا تو جويی زان نشاط و انتفاع ؟ !
|
آفتاب از ذره كی شد وامخواه ؟
|
زهرهای از خمره كی شد جامخواه ؟
|
و هم او است كه میگويد :
عاشقم بر لطف و بر قهرش به جد
|
ای عجب من عاشق اين هر دو ضد
|
سعدی و حافظ و ساير شاعران عرفان مسلك نيز همين راه را پيمودهاند .
بعضی كلمات دو پهلو در كلمات حافظ و ديگران پيدا میشود ، اما كسانی كه
با زبان اينها آشنا باشند میدانند كه در مكتب آنان جز خوبی ديده نمیشود
.
مربوط به عرفان و تصوف نيست ، بطور كلی خاصيت ايمان اين است . بی
ايمانی نوعی كمبود است كه به نوبه خود ، عدم تعادل ايجاد میكند ، و عدم
تعادل ، رنج بوجود میآورد . در ايمان ، خاصيت تغيير و تبديل وجود دارد ،
غم و رنج را تبديل به لذت و سرور میكند .
تربيت شدگان اسلام ، در هنگام رويدادها و مصيبتها به اين حقيقت توجه
میكنند كه : " ما مملوك خداييم و بازگشت ما نيز به سوی اوست " ( 1 )
.
برای نشان دادن يك نمونه خارجی از اين تربيت يافتگان ، داستانی از
يك زن و
پاورقی :
. 1 الذين اذا اصابتهم مصيبة قالوا انا لله و انا اليه راجعون ». (
بقره / 156 ) .