گناهكاران را بانگ می‏زنند كه :
« و امتازوا اليوم ايها المجرمون »( 1 ) .
" از مردم پاك جدا شويد ای ناپاكان " .
در آنجا پدر از پسر ، و پسر از پدر جدا می‏گردد ، هر كس جزای عمل خودش‏
را دريافت می‏كند .
« و لا تزر وازرش وزر اخری »( 2 ) .
" هيچكس بار ديگری و گناه ديگری را به دوش نمی‏گيرد " .
اين تفاوت از اينجا پيدا شده كه آخرت ، جهان فعليت محض است و دنيا
جهان حركت ، يعنی جهان آميختگی استعداد با فعليت . فعليتهای محض از
يكديگر تأثير نمی‏پذيرند و با يكديگر تركيب نمی‏شوند ولی فعليتهای آميخته‏
تأثير پذيرند و قابل تركيب شدن هستند . از اين رو در دنيا " جامعه "
به وجود می‏آيد كه نوعی تركيب و وحدت انسانهاست ، و در آخرت " جامعه‏
" مفهوم ندارد ، در دنيا تأثير و تأثر تدريجی و فعل و انفعال هست ولی‏
در آخرت نيست ، در دنيا اگر كسی با نيكوكاران بنشيند از مجالست با
آنان نيكی می‏پذيرد و اگر با بدان بنشيند گمراه می‏گردد . مولوی می‏گويد :
می‏رود از سينه‏ها در سينه‏ها
از ره پنهان صلاح و كينه‏ها
فردوسی می‏گويد :
به عنبر فروشان اگر بگذری
شود جامه تو همه عنبری
اگر بگذری سوی انگشت گر
از او جز سياهی نيابی دگر
ولی در جهان ديگر اگر انسان تا ابد با نيكوكاران بنشيند درجه‏اش بالا
نمی‏رود و اگر هم با بدكاران بنشيند تنزل نمی‏كند ، آنجا مجالست و همنشينی‏
مؤثر نيست و هيچ چيز اثر نمی‏گذارد . در آنجا صلاح و كينه‏ها از سينه‏ها به‏
سينه‏ها راه نمی‏يابد . در آنجا نه از مجالست با عنبر فروش بوی خوش عائد
می‏شود و نه از

پاورقی :
. 1 يس / . 59
. 2 انعام / 164 ، اسراء / 15 ، فاطر / 18 ، زمر / 7 ، نجم / 38.