قرآن و نهج البلاغه و پارهای از احاديث و ادعيه پيغمبر اكرم و اهل بيت
اطهار را در يك اوج عالی احساس میكردم .
در اين وقت فكر كردم ديدم اگر در اين رشته نبودم و فيض محضر اين
استاد را درك نمیكردم همه چيز ديگرم چه از لحاظ مادی و چه از لحاظ معنوی
، ممكن بود بهتر از اين باشد كه هست ، همه آن چيزهايی كه اكنون دارم
داشتم و لااقل مثل و جانشين و احيانا بهتر از آن را داشتم ، اما تنها چيزی
كه واقعا نه خود آن را و نه جانشين آن را داشتم همين طرح فكری بود با
نتايجش ، الان هم بر همان عقيدهام .
بحث عدل الهی كه ابتدا در نظر بود به صورت سادهتری طرح شود تا پای
قله بحثهای عميق فلسفی كشيده شد . اگر بخواهيم بيشتر برويم بايد آماده
صعود به قله های مرتفع تری باشيم و به نظر نمیرسد چنين آمادگی در كار
باشد . بهتر اين است با زبانی سادهتر و در سطحی پايين تر ، مطلب را
مورد بررسی قرار دهيم . خوانندگانی كه فكر میكنم اين كتاب را خواهند
خواند ، با بيان سادهتر ، بهتر مطلب را میفهمند . خلاصه سخن اينكه :
جواب اجمالی اشكال " تبعيضها " و " شرور " مبنی بر اينكه " يك
سلسله مصالح در كار است و به خاطر منافع و فوائد و مصالحی كه بر آنها
مترتب است وجود آنها شر محض نيست ، بلكه شر آميخته به خير است ، و
چون جنبه خير بر جنبه شر میچربد مجموعا خير است نه شر " مبتنی بر اين
اصل است كه نظام اسباب و مسببات ، نظامی است قطعی و لا يتخلف و ذاتی
، نه تشريفاتی و قراردادی . دانستن اين مطلب ، زمينهرا برای بحث آينده
كه آنچه وجود دارد " تفاوت " است نه " تبعيض " آماده میسازد .
تفاوت نه تبعيض
آنچه در خلقت وجود دارد " تفاوت " است نه " تبعيض " . "
تبعيض " آن است كه در شرايط مساوی و استحقاقهای همسان ، بين اشياء فرق
گذاشته شود ، ولی " تفاوت " آن است كه در شرايط نامساوی ، فرق گذاشته
شود . به عبارت ديگر تبعيض از ناحيه دهنده است و تفاوت ، مربوط به
گيرنده .
با يك مثال ساده ، مطلب روشن میشود : اگر دو ظرف را كه هر كدام
ظرفيت ده ليتر آب دارند در مقابل شير آب قرار دهيم و در يكی ده ليتر
آب بريزيم و در ديگری پنج ليتر ، در اينجا تبعيضی صورت گرفته است ،
منشأ اختلاف ، نيرويی است كه آب را خالی میكند ، و اما اگر دو ظرف
داشته باشيم يكی به ظرفيت ده ليتر و ديگری به