ششها مورد استفاده او قرار می‏گيرد .
شگفت آور است كه جنين تا در رحم است كوچك ترين استفاده‏ای از مجرای‏
تنفس و ريه‏ها نمی‏كند ، و اگر فرضا در آن وقت اين دستگاه لحظه‏ای بكار
افتد ، منجر به مرگ او می‏گردد ، اين وضع تا آخرين لحظه‏ای كه در رحم است‏
ادامه دارد ، ولی همينكه پا به بيرون رحم گذاشت ناگهان دستگاه تنفس‏
بكار می‏افتد و از اين ساعت اگر لحظه‏ای اين دستگاه تعطيل شود خطر مرگ‏
است .
اينچنين ، نظام حيات قبل از تولد با نظام حيات بعد از تولد تغيير
می‏كند ، كودك قبل از تولد در يك نظام حياتی ، و بعد از تولد در نظام‏
حياتی ديگر زيست می‏نمايد .
اساسا جهاز تنفس با اينكه در مدت توقف در رحم ساخته می‏شود ، برای آن‏
زندگی يعنی برای مدت توقف در رحم نيست ، يك پيش بينی و آمادگی قبلی‏
است برای دوره بعد از رحم . جهاز باصره و سامعه و ذائقه و شامه نيز با
آنهمه وسعت و پيچيدگی ، هيچكدام برای آن زندگی نيست ، برای زندگی در
مرحله بعد است .
دنيا نسبت به جهان ديگر مانند رحمی است كه در آن اندامها و جهازهای‏
روانی انسان ساخته می‏شود و او را برای زندگی ديگر آماده می‏سازد .
استعدادهای روانی انسان ، بساطت و تجرد ، تقسيم ناپذيری و ثبات نسبی "
من " انسان ، آرزوهای بی پايان ، انديشه‏های وسيع و نامتناهی او ، همه ،
ساز و برگهايی است كه متناسب با يك زندگی وسيع تر و طويل و عريض تر و
بلكه جاودانی و ابدی است . آنچه انسان را " غريب " و " نامتجانس "
با اين جهان فانی و خاكی می‏كند همينهاست . آنچه سبب شده كه انسان در
اين جهان حالت " نيی " داشته باشد كه او را از " نيستان " بريده‏اند
، " از نفيرش مرد و زن بنالند " و همواره جويای " سينه‏ای شرحه شرحه‏
از فراق " باشد تا " شرح درد اشتياق " را بازگو نمايد همين است .
آنچه سبب شده انسان خود را " بلند نظر پادشاه سدره نشين " بداند و
جهان را نسبت به خود " كنج محنت آباد " بخواند و يا خود را " طاير
گلشن قدس " و جهان را " دامگه حادثه " ببيند همين است .
قرآن كريم می‏فرمايد :
« افحسبتم انما خلقناكم عبثا و انكم الينا لا ترجعون » ( 1 ) .
" آيا گمان برديد كه ما شما را ( با اينهمه تجهيزات و ساز و برگها )
عبث آفريديم و غايت و هدفی متناسب با اين خلقت و اين ساز و برگ‏ها در
كار نيست و شما به سوی ما بازگردانده نمی‏شويد ؟ " .

پاورقی :
. 1 مؤمنون / . 115