پاورقی : . 1 كافی ، ج 3 ، ص . 399
در اين وقت امام به سوی زرارش توجه كرد و فرمود :
" همانا چنين كسی آنگاه كافر است كه انكار كند و جحود بورزد " ( 1 )
.
و هم در كافی نقل میكند كه هاشم بن البريد ( صاحب البريد ) گفت :
من و محمد بن مسلم و ابوالخطاب در يك جا گرد آمده بوديم ، ابوالخطاب
پرسيد عقيده شما درباره كسی كه امر امامت را نشناسد چيست ؟ من گفتم :
به عقيده من كافر است . ابوالخطاب گفت : تا حجت بر او تمام نشده كافر
نيست ، اگر حجت تمام شد و نشناخت آنگاه كافر است . محمد بن مسلم گفت
: سبحان الله ! اگر امام را نشناسد و جحود و انكار هم نداشته باشد چگونه
كافر شمرده میشود ؟ ! خير ، غير عارف اگر جاحد نباشد كافر نيست ، به
اين ترتيب ما سه نفر سه عقيده مخالف داشتيم .
موقع حج رسيد ، به حج رفتم و در مكه به حضور امام صادق ( عليهالسلام )
رسيدم . جريان مباحثه سه نفری را به عرض رساندم و نظر امام را خواستم .
امام فرمود : هنگامی ميان شما قضاوت میكنم و به اين سؤال پاسخ میدهم كه
آن دو نفر هم حضور داشته باشند . وعده گاه من و شما سه نفر همين امشب در
منی نزديك جمره وسطی .
شب كه شد سه نفری رفتيم . امام در حالی كه بالشی را به سينه خود
چسبانيده بود سؤال را شروع كرد :
- چه میگوييد درباره خدمتكاران ، زنان ، افراد خانواده خودتان ؟ آيا
آنها به وحدانيت خدا شهادت نمیدهند ؟
من گفتم : چرا .
- آيا به رسالت پيغمبر گواهی نمیدهند ؟
- چرا .
- آيا آنها مانند شما امامت و ولايت را میشناسند ؟
- نه .
- پس تكليف آنها به عقيده شما چيست ؟
- عقيده من اين است كه هر كس امام را نشناسد كافر است .
- سبحان الله ! آيا مردم كوچه و بازار را نديدهای ، سقاها را نديدهای ؟
- چرا ، ديده و میبينم .
- آيا اينها نماز نمیخوانند ؟ روزه نمیگيرند ؟ حج نمیكنند ؟ به
وحدانيت خدا و رسالت پيغمبر شهادت نمیدهند ؟
پاورقی : . 1 كافی ، ج 3 ، ص . 399 |