با خود آمد گفت ای بحر خوشی |
ای نهاده هوشها در بيهشی |
خواب در ، بنهادهای بيداری ای |
بستهای در بيدلی دلدادهای |
پاورقی : . 1 ج 11 ص . 5
سرمايه ای است كه در گردش است و سودهايی كه توليد میكند رهين جريان و
گردش آن است . اگر جهان ، ثابت و لا يتغير بود ، مانند سرمايههای راكد
میشد كه نه سودی توليد میكند و نه زيانی ببار میآورد .
سرمايه ای معين و مخصوص كه در يك بازار به جريان میافتد ، گاهی سود
میآورد و گاهی زيان میبرد ، اما اگر مجموع سرمايهها را در نظر بگيريم
ديگر زيانی وجود ندارد و جريان سرمايهها حتما زاينده و فزاينده است .
در نظام جهان نيز بكار افتادن همه مواد جهان كه به وسيله فرمول قابليت
ماده و تضاد صور انجام میگيرد قطعا سودآور است و جهان را به سوی كمال
سوق میدهد . در منطق ديالكتيك ، " مسأله تضاد " با اهميت فوق العاده
تلقی شده و مبنای جهان بينی ديالكتيكی قرار گرفته است . ولی خيلی قبل از
ظهور اين فلسفه ، فلاسفه و عرفای اسلام ، به اصل تضاد توجه كرده و نكات
جالبی در اين زمينه بيان كرده اند ، و حتی از بعضی از منقولات حكمت
يونان بدست میآيد كه توجه به اين اصل در ميان فلاسفه يونان نيز سابقه
داشته است .
طنطاوی در تفسير " الجواهر " ( 1 ) از سقراط نقل میكند كه وی " اصل
تضاد " را به عنوان دليلی برای اثبات زندگی پس از مرگ بكار میبرده
است .
طنطاوی مینويسد : زمانی كه میخواستند سقراط را اعدام كنند ، وی در
لحظات آخر زندگی برای اثبات اينكه پس از مرگ زندگی ديگری وجود دارد
چنين استدلال كرد :
" ما مینگريم كه در جهان همواره ضدها از يكديگر متولد میشوند : زيبايی
از زشتی ، عدالت از ستمگری ، بيداری از خواب ، خواب از بيداری ،
نيرومندی از ناتوانی و بالعكس . . . هر چيزی از ضد خودش پديد میآيد . .
. مرگ و زندگی و نيستی و هستی نيز مشمول همين قاعده كلی خواهند بود و به
اين دليل بايد از مرگ ، يك زندگی ديگر بوجود آيد و الا قاعده عمومی
طبيعت نقض میگردد " .
مولوی درباره پرورش اضداد در شكم يكديگر ، میگويد :
پاورقی : . 1 ج 11 ص . 5 |