پاورقی : . 1 ملك / . 2
قرآن میفرمايد :
« الذی خلق الموت و الحيوش ليبلوكم ايكم احسن عملا »( 1 ) .
" آنكه مرگ و زندگی را آفريد تا شما را در امتحان نيكوترين عمل و
صواب ترين عمل قرار دهد " .
فرمود " صواب ترين " عمل و نفرمود " بيشترين عمل " زيرا عمده اين
است كه بدانيم آنگاه كه تحت تأثير انگيزههايی روحی ، عملی انجام میدهيم
گذشته از پيكر عمل كه يك سلسله حركات و سكنات است و دارای اثرها و
ارزشهای خاص اجتماعی است ، از نظر معنوی واقعا و حقيقتا به سويی میرويم
و طی طريقی میكنيم .
مطلب به اين سادگی نيست كه هر چه هست " عمل " است ، كار است ،
انرژی عضلانی است كه مصرف میشود و اما انديشهها و نيتها ، به اصطلاح
ارزش مقدماتی دارد برای عمل ، همه ذهنيت است و همه مقدمه است و عمل
ذوالمقدمه ، اساس ذوالمقدمه است ، مقدمه هر طور بود ، بود . خير ،
اصالت فكر و نيت ، از اصالت عمل كمتر نيست . اين گونه تفكر " اصالة
العملی " كه انديشه و نيت و عقيده را " اصيل " نمیشمارد و تحت عنوان
" عينيت " و " ذهنيت " صرفا ارزش مقدمی برايش قائل است ، يك
تفكر مادی است . گذشته از اينكه بطلان اين مكتب در جای خود روشن است ،
قدر مسلم اين است كه معارف قرآن را با اينگونه طرز تفكرها نتوان توجيه
كرد .
از نظر قرآن ، شخصيت واقعی ما و " من " حقيقی ما همان روح ماست ،
روح ما با هر عمل اختياری ، از قوه بسوی فعليت گام بر میدارد و اثر و
خاصيتی متناسب با اراده و هدف و مقصد خود كسب میكند ، اين آثار و
ملكات جزء شخصيت ما میشود و ما را به عالمی متناسب خود از عوالم وجود
میبرد .
پس حسن و قبح فعلی ، يا خوبی و بدی اعمال ، از نظر بعد اول بستگی به
اثر خارجی آن عمل دارد ، و حسن و قبح فاعلی ، يا خوبی و بدی از نظر بعد
دوم بستگی به كيفيت صدور آن از فاعل دارد . در حساب اول ، قضاوت ما
درباره يك عمل از لحاظ نتيجه خارجی و اجتماعی آن است ، و در حساب دوم
، قضاوت ما از نظر تأثير داخلی و روانی عمل در شخص فاعل است .
وقتی يك فرد ، بيمارستانی بوجود میآورد يا اقدام نيكوكارانه ديگری در
امور فرهنگی يا بهداشتی يا اقتصادی يك كشور انجام میدهد ، شك نيست كه
عمل او از
پاورقی : . 1 ملك / . 2 |