اعتناء نكند خواهد مرد . مردن ، نتيجه طبيعی و اثر وضعی نوشيدن سم است .
چنين آدم خيره سری قطعا می‏ميرد ، ولی غلط است كه كسی بگويد اين بيچاره‏
فقط پنج دقيقه مرتكب جرم شده چرا به كيفر مرگ مبتلا شد و هستی خود را از
دست داد ؟ اگر به كسی بگويند خود را از قله كوه پرت نكن و گرنه نابود
می‏گردی ، حق ندارد اعتراض كند و بگويد چه تناسبی هست ميان خيره سری من‏
و اين جزای شاق . اينجا حساب علت و معلول است . سقوط از كوه يا نوشيدن‏
زهر ، علت است و نابودی معلول آن است . اثر آن علتها اين است و جز
اين نتواند بود .
مسأله تناسب جرم و كيفر ، مربوط به كيفرهای قراردادی است كه رابطه‏
آنها با جرم ، رابطه قراردادی است نه واقعی و ذاتی ، اما مكافاتهای‏
طبيعی ، نتيجه و لازمه عملند و همانطوری كه در بخش دوم اين كتاب بيان‏
كرديم هر چيزی در نظام علت و معلول جهان ، موقعيت خاصی دارد و هرگز
ممكن نيست كه علت واقعی ، معلول واقعی را به دنبال خود نياورد .
در بحث تفاوتهای دنيا و آخرت گفتيم كه دنيا موسم كشت است و آخرت‏
فصل درو . ولی گاهی برخی از اعمال در همين دنيا ، نتايج خود را نشان‏
می‏دهد و به اصطلاح كشته‏ها درو می‏گردد . البته اين دريافت ثمره عمل و درو
كردن كشته ، نوعی از جزای الهی است ولی جزای كامل نيست ، محاسبه دقيق و
مجازات كامل در آخرت انجام می‏گيرد . دنيا خانه عمل است و احيانا جزا
هم در آن ديده می‏شود ولی آخرت صد در صد خانه جزا و حساب است ، در آنجا
مجالی برای عمل نيست .
كارهايی كه مربوط به مخلوق خداست ، خواه نيكی و خدمت به خلق باشد يا
بدی و صدمه به مردم ، غالبا در همين دنيا پاداش و كيفری دارد بی آنكه‏
چيزی از جزای اخروی آنها كاسته گردد .
بدی كردن با والدين ، در همين جهان كيفر دارد مخصوصا اگر آن بدی العياذ
بالله - كشتن والدين باشد . حتی اگر پدر و مادر انسان فاسق و يا كافر هم‏
باشند باز هم بدی نسبت به آنها بی عكس العمل نمی‏ماند .
منتصر عباسی پدرش متوكل را كشت و پس از مدت كوتاهی خودش نيز كشته‏
شد ، در حالی كه متوكل مرد بسيار خبيث و ناپاكی بود ، متوكل در محافل‏
انس و سرگرميش اميرالمؤمنين علی ( ع ) را به مسخره می‏گرفت ، دلقكهايش‏
خود را به قيافه آن حضرت می‏ساختند و تقليد در می‏آوردند و مسخرگی می‏كردند
و در اشعار خويش به او اهانت می‏كردند . گويند منتصر از او شنيد كه‏
حضرت فاطمة سلام الله عليها را دشنام می‏دهد ، از بزرگی پرسيد كه مجازاتش‏
چيست ؟ وی پاسخ داد قتلش واجب