را به اين كتاب شگفت و عظيم زياد می‏كند ، می‏رساند كه معارف عالی آن ،
مستقل از افكار زمينی مردم است و سرچشمه‏ای آسمانی دارد .
اينك ما دلائل هر يك از دو گروه متخاصم ( روشنفكر ماب و مقدس ماب )
را آورده بررسی می‏كنيم تا با نقادی آنها ، به منطق سوم يعنی منطق قرآن در
اين مسأله و فلسفه خاص آن تدريجا نزديك گرديم .

روشنفكر مابها

اين تيپ برای خود دو نوع دليل می‏آورند : عقلی و نقلی .
. 1 دليل عقلی : برهان منطقی و دليل عقليی كه می‏گويد عمل نيك از هر
كس كه صادر شود پاداش خواهد داشت بر دو مقدمه استوار است :
الف . اينكه خدای متعال با همه موجودات ، نسبتی متساوی و يكسان دارد
، نسبت خدا با همه زمانها و همه مكانها متساوی است ، خدا همانگونه كه‏
در شرق هست ، در غرب هم هست ، همانطوری كه در بالا هست در پايين هم‏
هست ، خدا در زمان حال هست و در زمان گذشته و آينده نيز بوده و خواهد
بود ، گذشته و حال و آينده برای خدا بی‏تفاوت است ، همانطوری كه بالا و
پايين و شرق و غرب برای او يكسان است ، بندگان و مخلوقات هم برای او
يكسانند ، او با هيچكس خويشاوندی و رابطه خصوصی ندارد ، عليهذا نظر لطف‏
و يا نظر غضب خداوندی به بندگان نيز يكسان است مگر آنكه از ناحيه‏
بندگان تفاوتی در كار باشد ( 1 ) .

پاورقی :
. 1 البته اين سخن به اين معنی نيست كه اشياء هم جملگی با خدا يكجور
نيست دارند و استحقاق آنها يكسان است . نسبت اشياء با خدا يكسان نيست‏
ولی نسبت خدا با اشياء يكسان است . خدا به همه اشياء يكجور نزديك است‏
ولی اشياء در قرب و بعد نسبت به خدا متفاوت می‏باشند . در دعای افتتاح‏
جمله جالبی در اين باره هست ، می‏خوانيم :
الذی بعد فلا يری ، و قرب فشهد النجوی » .
در اين جمله خدا چنين توصيف شده است :
" آن كسی كه دور است و در نتيجه ديده نمی‏شود ، و نزديك است و در
نتيجه نجواها و سخنان بيخ گوشی را گواه است " .
در حقيقت ، ما از او دوريم ولی او به ما نزديك است . معماست ،
چگونه ممكن است دو چيز نسبت به هم از لحاظ قرب و بعد دو نسبت مختلف‏
داشته باشند ؟ بلی ، در اينجا چنين است ، خداوند به اشياء نزديك است‏
ولی اشياء به خداوند نزديك نيستند ، يعنی با نسبتهای مختلف دور يا
نزديكند . >