بيرون بيائيم . حالا ببينيد اين فكر چقدر مسخ شده است ! اين حقيقت عالی‏
به شكل منكوس در فكر ما وارد شده ، در ما نتيجه معكوس داده ، وسيله‏
تنبلی شده ، وسيله هيچ كار نكردن با انتظار اينكه همه كارها را مولی كرده‏
، در قيامت هم مولی می‏كند . اين داستان را از تاريخ صدر اسلام برايتان‏
نقل می‏كنم ببينيد چگونه است .

امتياز شيعه از مرجئه

طائفه‏ای در ميان متكلمين بودند به نام " مرجئه " كه بحمد الله منسوخ‏
شدند . اينها می‏گفتند كه ايمان اگر درست شد ، عمل هيچ اثری ندارد . اين‏
هم البته ريشه سياسی داشت . اينها در زمان بنی‏اميه بودند و بنی اميه‏
اينها را تأييد می‏كردند . اينها بدينوسيله می‏خواستند اعمال سائسين بنی‏
اميه و سلاطين بنی اميه را تصحيح كنند . اين مطلب را من نمی‏گويم ، تاريخ‏
می‏گويد . می‏گفتند آقا ! ايمانت درست باشد ، ايمان كه درست بود ، عمل‏
مهم نيست . عمل كردی كردی ، نكردی نكردی ، عمل چيزی نيست . بعد از
اينكه بنی اميه رفتند ، بنی العباس روی خصومتی كه با بنی اميه داشتند
ريشه مرجئه را زدند ولی با كمال تأسف اين فكر مرجئی امروز در دماغ شيعه‏
پيدا شده است ، در صورتی كه داستانی كه می‏خواهم نقل بكنم ثابت می‏كند كه‏
اصلا عقيده شيعه نقطه مقابل اين عقيده بوده ، و آن داستان اين است :
احمد امين مصری در " ضحی الاسلام " از " اغانی " ابوالفرج اصفهانی‏
نقل می‏كند . با اينكه خود احمد امين ، نزعه ضد شيعی دارد ولی اين را او
نقل می‏كند . يك نفر را اسم می‏برد می‏گويد يك نفر شيعی و