بايد گفت خود اين فكر يكی از آن سمومی است كه در افكار مسلمين وارد
شده است
تجديد در هر هزار سال
اين فكر كه هر صد سال يك مجدد بايد ظهور كند زمينه را مساعد كرد برای
قبول يك فكر ديگر كه گفته شد هر هزار سال يك نفر ظهور خواهد كرد ، و
مستمسك واقع شده است برای فرقههای گمراه . آن مرد شاعر میگويد :
به هر الفی الف قدی برآيد
|
الف قدم كه در الف آمد ستم
|
اين هم داستانی دارد كه هزار سال يك بار يك نفر بايد پيدا بشود ، يك
شخص در سر هزار سال بايد پيدا بشود . اين هم در فلسفه ايرانيهای قديم و
هنديها باز ريشهای دارد . در فلسفه ايرانی و هندی يك فكری بوده براساس
طبيعيات قديم كه اولا آن طبيعيات غلط بوده و تازه از آن طبيعيات هم
استنتاج اين فكر غلط است شيخ اشراق آن را در فلسفه اسلامی وارد كرد .
حاجی سبزواری در منظومه نقل میكند به صورت " قيل " .
قيل نفوس الفلك الدوار
|
نقوشها واجبة التكرار
|
اصطلاحا در فلسفه میگويند " دور و كور " . گفتند در هر چند هزار سال
يك بار همه چيز عالم تجديد و تكرار میشود ، همه چيز نو میشود ، منتها
شبيهش ، شبيه هر فردی يك فرد پيدا میشود ، شبيه هر محيی و مصلحی يك
محيی و مصلحی پيدا میشود ، شبيه همه حوادث از نو پيدا میشود . ولی آنها
گفتند در هر بيست و پنج هزار و دويست سال يك بار حوادث عالم