موجب منتهای تأسف است كه مردم جلو چشم خود ببينند كه اولاد و احفاد و
حواشی برخی از مراجع تقليد بزرگ آنقدر از هرج و مرج و بینظميهای بودجه
روحانيت اختلاس میكنند كه سالهای متمادی در كمال اسراف خرج میكنند و
تمام نمیشود . آيا هيچ فكر كردهايد كه اين جريانها چقدر به عالم روحانيت
لطمه وارد آورده و میآورد ؟ !
يك مشكل بزرگ جامعه روحانيت ما ، وجود روحانی نمايانی است كه سا
خته دستگاههائی هستند ، آن دستگاهها به اينها قدرت میدهند ، بودجههائی
در اختيار اينها میگذارند ، اينها با زرنگی و يا تطميع و يا وسائل ديگر
عده ديگر را با خود موافق میكنند و معنا هميشه به نفع آنها و بر ضرر
مسلمانان در فعاليتند .
من نمیخواهم در اين مقاله در اطراف اين پليدها و مفاسدی كه بر وجودشان
مترتب است بحثی كرده باشم ، هر كسی كم و بيش از آن آگاه است . در
اينجا همينقدر میگويم كه آيا قطع اين ريشه فساد جز با سازمان دادن صحيح
به تشكيلات روحانی ما ميسر است ؟ .
وعظ و تبليغ
وعظ و تبليغ و خطابه و منبر يكی از رشتههای وابسته به روحانيت ما است
. اگر بنا شود درباره اين قسمت از لحاظ وظيفهای كه به عهده دارد و
خدماتی كه انجام داده و میدهد و نقائصی كه داشته و دارد بحث شود . مقاله
مستقلی خواهد شد . در اينجا به مناسبت مطالب گذشته همينقدر میگويم كه
دستگاه وعظ و تبليغ ما به نوعی ديگر گرفتار عوامزدگی است . اين ديگر به
وجوهات و سهم امام مربوط نيست ، مربوط به اينست