مادرش می‏گويد : اف بر شما ، آنها را تحقير می‏كند ، به افكار و عقايد
آنها می‏خندد ، می‏گويد « اتعداننی ان اخرج »شما به من اين موهومات را
وعده می‏دهيد و می‏گوئيد قيامتی هست ، عالم ديگری هست ، زندگی ديگری هست‏
، و حال آنكه نسلهائی درگذشته آمدند و زندگی كردند و مردند و مات وفات‏
شدند . پدر و مادرش كه متدين‏اند و حاضر نيستند هيچ چيز برخلاف دين و
ايمان بشنوند و از آنطرف هم می‏بينند عزيزشان اينطور حرف می‏زند ناراحت‏
می‏شوند می‏گويند : « ويلك آمن ان وعد الله حق »وای بر تو ! انكار نكن .
وعده خدا حق است .
يكی از دردناكترين امور اينست كه پدر و مادر متدين ببينند فرزند
عزيزشان بی‏دين شده و از او رده و ارتداد و كفر ببينند . در اين وقت است‏
كه فرياد استغاثه‏شان به آسمان بلند می‏شود . « و هما يستغيثان الله » .
اما او می‏گويد : « ما هذا الا اساطير الاولين ». اينها افسانه‏هائی است كه‏
گذشته‏ها درست كرده‏اند .
اين آيات مظهر دو نسل مختلف بود ، يكی حالت يك نسل صالح را بيان‏
می‏كند و يكی حالت يك نسل فاسد را . حالا ببينيم نسل جوان ما چطور است ؟
.

نسل جوان امروز

نسل جوان ما مزايائی دارد و عيبهائی . زيرا اين نسل يك نوع ادراكات و
احساساتی دارد كه درگذشته نبود و از اين جهت بايد به او حق داد . در عين‏
حال يك انحرافات فكری و اخلاقی دارد و بايد آنها را چاره كرد . چاره‏
كردن اين انحرافات بدون در نظر گرفتن مزايا يعنی ادراكات و