توجه پيدا كنند كه خودشان سواد پيدا كنند و تا حدی كه مقدور است خودشان‏
و فرزندانشان با سواد و عالم شوند ، توجه‏شان معطوف شد به اينكه اجر و
فضيلت را در احترام و خضوع نسبت به علماء كسب كنند . نتيجه همين شد كه‏
هست .
اين مطلب تا اندازه‏ای درست است ، زيرا هر چند علماء و محققين اسلامی‏
همچو تحريفی را مرتكب نشده‏اند ولی در نوشته‏های سطحی و ساده‏ای كه به دست‏
مردم هم رسيده ، و در منابر و مواعظ معمولی ، منطق همان بوده . اتفاقا سر
و كار مردم با همين نوشته‏ها و همين منابر و مواعظ بوده نه گفتار فلان محقق‏
كه در فلان كتاب علمی خود از اين موضوع بحث كرده است . در بيانات برخی‏
علماء اسلامی هم اگر چه آن انحراف كه ذكر شد نيست ولی يك نوع جمود و
انحراف ديگری كم و بيش ديده می‏شود كه البته آن هم در كند كردن تيغ‏
فرمانهای اسلام درباره علم تأثير داشته ، و آن انحراف اينست كه هر دسته‏
و طبقه و صنفی از علماء اسلام ، محكم چسبيده‏اند كه مقصود رسول اكرم ( ص )
از آن علمی كه فرموده " فريضه " است همان علمی است كه ما داريم .

كدام علم ؟

اخيرا در كتاب " محجة البيضاء " مرحوم فيض به كلام جامعی در اين‏
زمينه برخوردم كه علی‏الظاهر ايشان هم اين كلام را از غزالی نقل كرده‏اند .
غزالی می‏گويد علماء اسلام در تفسير اين حديث تقريبا بيست فرقه شده‏اند و
هر فرقه‏ای اهل هر علم و فنی بوده‏اند گفته‏اند مقصود اين