سهولت اطاعت می‏كند .
آنكس كه بر مركب چموش هوا و هوس و شهوت و حرص و طمع و جاه‏طلبی‏
سوار است و تكيه گاهش اين امور است زمام اختيار از دست خودش گرفته‏
شده و به اين امور سپرده شده ، ديوانه‏وار به دنبال اين امور می‏دود ، ديگر
عقل و مصلحت و مال انديشی در وجود او حكومتی ندارد ، و اما آنكه‏
تكيه‏گاهش تقوا است و بر مركب ضبط نفس سوار است عنان اختيار در دست‏
خودش است و به هر طرف كه بخواهد در كمال سهولت فرمان می‏دهد و حركت‏
می‏كند .
در خطبه 189 می‏فرمايد : « فان التقوی فی اليوم الحرز و الجنة ، و فی غد
الطريق الی الجنة » . يعنی تقوا در امروزه دنيا برای انسان به منزله يك‏
حصار و بارو و به منزله يك سپر است و در فردای آخرت راه بهشت است .
نظير اين تعبيرات زياد است ، مثل تعبير به اينكه « ان التقوی دار حصن‏
عزيز ، و الفجور دار حصن ذليل ، لا يمنع اهله ، و لا يحرز من لجأ اليه »
( خطبه 155 ) كه تقوا را به پناهگاهی بلند و مستحكم تشبيه فرموده است .
اين مقدار كه گفته شد برای نمونه بود كه معنای واقعی و حقيقت تقوا از
نظر اسلام شناخته شود و معلوم شود كه واقعا چه كسی شايسته است كه به او
متقی و با تقوا گفته شود . معلوم شد كه تقوا حالتی است روحی در انسان كه‏
برای روح حالت حصن و حصار و حرز و اسلحه دفاعی و مركب رام و مطيع را
دارد و خلاصه يك قوت معنوی و روحی است .