پاورقی : 1 - سوره يوسف ، آيات 88 تا . 90 2 - سوره يوسف ، آيه . 33
يوسف و برادرش چه كرديد آنها يكه خوردند « قالواء انك لانت يوسف
گفتند آيا تو يوسف هستی ؟ « قال انا يوسف و هذا اخی قد من الله علينا
گفت بلی من يوسفم و اين هم برادر من است . خداوند عنايت و لطف خاص
خود را شامل حال ما گردانيد . « انه من يتق و يصبر فان الله لا يضيع اجر
المحسنين »( 1 ) هر كس كه تقوا و صبر داشته باشد ، خود نگهداری و
مقاومت داشته باشد ، خداوند پاداش نيكوكاران را ضايع نمیكند . اينكه
میبينيد ، نتيجه تقوا است ، نتيجه پاكی و خودنگهداری است . غلام شدم و
زير دست اين و آن افتادم اما تقوا را حفظ كردم ، كارم به جائی رسيد كه
متشخصترين زنان مصر و يكی از زيباترين زنان مصر از من جوان بیاسم و رسم
تقاضای كام گرفتن كرد ولی من خودم را در پناه تقوا نگه داشتم و گفتم
« رب السجن أحب الی مما يدعوننی اليه »(2) من زندان را بر اين لذتهای
مقرون به آلودگی ترجيح میدهم . تقوای آنروز ، مرا امروز عزيز مصر كرد .
تقوا و صبر و پاكی و نزاهت در اين جهان گم نمیشود ، آدمی را از حضيض
ذلت به اوج عزت میرساند . « انه من يتق و يصبر فان الله لا يضيع اجر
المحسنين ». مثل اينست كه قرآن كريم نتيجه داستان يوسف را در اين يك
جمله خلاصه كرده است كه عاقبت از آن تقوا است . تقوا آدمی را از مهالك
و شدائد بسياری نجات میدهد و به اوج عزت میرساند « و من يتق الله يجعل
له مخرجا »برای مردمان متقی كه در همه حال خود را حفظ میكنند بنبست و
شكست وجود ندارد .
پاورقی : 1 - سوره يوسف ، آيات 88 تا . 90 2 - سوره يوسف ، آيه . 33 |