را تأمين و تحصيل نمايد . در وضع و شرايط حاضر ، روحانيين شهرستانها
چارهای ندارند از اينكه روحانيت را حرفه و مسجد را محل كسب و كار خود
قرار دهند .
اگر اين وضع اصلاح شود هيچ شخصی مستقيما با مردم سر و كار نخواهد داشت
، مراجع عاليقدر تقليد آزاد خواهند گشت ، مساجد از صورت دكه كسب ،
خارج و به اين وضع تأسفآور مساجد خاتمه داده خواهد شد . ديگر در مساجد
بزرگ و جامعهائی مانند جامع گوهرشاد دهها نفر هر كدام در گوشهای اقامه
جماعت نخواهند كرد و مورد اعتراض هر آدم فهميدهای نخواهد شد ، ديگر
جائی برای اين سؤال باقی نخواهد ماند كه چرا نماز جماعت در ميان اهل
تسنن مظهر شوكت و جلال ، و در ميان اهل تشيع مظهر تفرقه و اختلاف است ؟
!
معيشت
كار معيشت را نمیتوان ساده گرفت ، يك ركن از اركان اساسی حيات است
، اگر مختل باشد در ساير شؤون حيات اثر میگذارد .
از جمله مختصات اسلام ، اين است كه نقش مؤثر امر معاش را به دقت
مورد توجه قرار داده است تا آنجا كه برخی پنداشتهاند اسلام نظريه زير بنا
بودن اقتصاد را گردن نهاده است . مكتب واقع بين و واقعگرای اسلام ،
اقتصاد را زير بنا نمیداند ، اما نقش اساسی آن را نيز ناديده نمیگيرد .
اسلام اصلاح امر معاش را در همه سازمانهای بزرگ و كوچك اجتماعی شرط لازم
میشمارد نه شرط كافی . اينست كه میگوئيم : كار معيشت را نمیتوان ساده
گرفت ، يك ركن از اركان اساسی حيات