اين طبقه را البته جوانان تشكيل می‏دهند . لهذا می‏گوئيم نسل جوان . و الا
بسيار پيرها هستند كه طرز تفكر جديد دارند ، بسيار جوانها هستند كه طرز
تفكرشان مثل پيرها و مردم قرون گذشته است . به هر حال مقصود طبقه‏ای است‏
كه حامل طرز تفكر مخصوصی است و رو به افزايش است و پير و جوان آينده‏
دارای اين طرز تفكر خواهند بود و اگر خدا نخواسته ، فكری برای هدايت و
رهبری اين نسل نشود ، آينده به كلی از دست خواهد رفت . اين مسأله يك‏
مسأله با اهميتی است در كشور ما . البته در ساير كشورهای اسلامی هم بوده‏
و هست ولی آنها قبل از ما به فكر افتادند و اين مسأله را به صورت جدی‏
طرح كردند . ما هنوز اين مسأله را جدی نگرفته‏ايم . نسل جوان در نظر ما
صرفا يعنی يك نسل هواپرست و شهوت پرست ، و خيال می‏كنيم با اينكه به‏
آنها دهن كجی بكنيم و چهار تا متلك در روی منبر به آنها بگوئيم و فحش‏
بدهيم ، به خيال خودمان آنها را هو بكنيم و مستمعين ما بخندند ، كار
درست می‏شود ، و همينكه داد بكشيم : آی پسر مدرسه‏ها چنين ، و دختر
مدرسه‏ها چنان ، قضيه حل می‏شود . اين كارها لالائی است ، برای آنست كه شما
در خواب بمانيد و در فكر چاره نيفتيد و يك وقت بيدار بشويد كه كار از
كار گذشته است .

عالم زمان خويشتن باش

كلامی دارد امام صادق ( ع ) كه بسيار كلام بزرگی است . حديثی است در "
كافی " ( 1 ) ، در ضمن آن حديث اين جمله است : « العالم بزمانه لا »

پاورقی :
1 - ج 1 ص 26 و . 27