عمل ما ترتيب اثر بدهد . پس معنای احتمال تأثير اينست كه احتمال بدهی
مصلحت تشريع اين حكم بر سخن يا عمل تو مترتب بشود .
حال از شما سؤال میكنم كه چرا در مورد نماز نگفتهاند اگر احتمال میدهی
اين نماز در تو اثر داشته باشد و آن مصلحتی كه در نماز هست مترتب میشود
بخوان ، و اگر احتمال نمیدهی نخوان ؟ و همچنين درباره وضو و روزه و حج و
غيره .
برای اين كه آنها تعبدی محض میباشند . ما نمیتوانيم عقل خودمان را در
كيفيت آنها و در اين كه بايد بكنيم يا نبايد بكنيم و چه جور بكنيم
دخالت بدهيم . ولی امر به معروف و نهی از منكر از كارهائی است كه
ساختمان و كيفيت ترتيب آن و اينكه در كجا مفيد است و به چه شكل مفيد
است و مؤثر است و بهتر ثمر میدهد و بار میدهد و نتيجه میدهد ، همه را
شارع در اختيار عقل ما و فكر ما و منطق ما گذاشته است . عرض كردم صاحب
جواهر هم میگويد : در همه موارد ، يگانه چيزی را كه بايد در نظر گرفت
اينست كه به چه نحو و به چه شكل و با چه كيفيت و چه وسيله ، به هدف و
مقصود نزديك میشويم .
اگر اين مطلب را خوب بفهميم طرز فكر ما در فهم اخبار و احاديث امر
به معروف و نهی از منكر عوض میشود و بسياری از تعارضهائی كه خيال
میكنيم بين ادله اين اصل در بعضی خصوصيات وجود دارد مرتفع میشود . فعلا
نمیتوانيم بيش از اين در اطراف اين مطلب صحبت بكنم زيرا وقت گذشته
است .
خلاصه اينكه اگر ما راستی میخواهيم اين اصل فراموش شده را زنده كنيم
بايد مكتبی و روشی به وجود آوريم عملی ( نه زبانی فقط ) و در عين
|