اصل فراموش شده
آقای آيتی از اصل امر به معروف ، به نام اصل فراموش شده ياد كردند . راست است اصل فراموش شده هم هست ، اما بايد ديد چرا فراموش شده ؟ من معتقدم كه در اين مورد هم مثل همه موارد ، ما بايد قبل از توجه به علل خارجی قضيه ، سخن معروف منسوب به اميرالمؤمنين ( ع ) را فراموش نكنيم كه فرمود « دواؤك فيك ، و داؤك منك » دوای درد تو در خود تو است و منشأ درد هم در خود تو است . اين خود ما بوديم كه اين اصل را به صورتی درآورديم كه مردم را بيزار كرديم و اين اصل را فراموشانديم . امر به معروف و نهی از منكر در اسلام از نظر اجرايی شرايطی دارد . اولين شرطش حسن نيت و اخلاص است . ما فقط در مورد منكراتی كه علنی است و به آنها تجاهر میشود حق تعرض داريم . ديگر حق تجسس و مداخله در اموری كه مربوط به زندگی خصوصی مردم است نداريم . ولی در گذشته نزديك يكعده مردم ماجراجو و شرور بالطبع كه میخواستند ماجراجوئی كنند و حساب خردههای خود را با ديگران صاف كنند ، اين اصل مقدس را دستاويز قرار میدادند ، احيانا برای آنكه بتوانند مقاصد خود را عملی كنند چند صباحی در گوشه مدرسه زندگی میكردند و برای خود عبائی و ردائی و عمامه و نعلينی و ريش و هيكلی میساختند و بعد به جان مردم میافتادند . چه جرمها و جنايتها كه به اين نام نشد ! و چه منكرات شنيع كه به نام نهی از منكر واقع نشد ! داستانها در اين زمينه هم شنيدهايم و میدانيم . میگويند در زمان رياست مرحوم آقا نجفی اصفهانی يك روز عدهای