به تعليمات عمومی بپردازند ، بلكه سازمانهای ديگری بهداشتی و تعاونی‏
ايجاد كنند و به كمك مردم بشتابند ، با بيماريهای آنها مبارزه كنند ،
باتلاقها را پر كنند ، مالاريا را ريشه كن كنند ، شهر و آباديهای آنها را
اصلاح كنند .
به نقطه‏هائی از نقاط دوردست بعضی كشورهای اسلامی مانند پاكستان و
افغانستان رفته و در آنجا عمران و آبادی كرده‏اند و به تعليم و بهداشت‏
مردم خدمت كرده‏اند ك ه احدی از ما در آنجا پا نگذاشته و يا اگر رفته‏
برای كلاشی و اخذ وجوهات بوده است .
مطابق آماری كه آن كتاب می‏دهد بعضی از كشورهای اسلامی تا چند سال پيش‏
در حدود نود و شش درصدشان بی‏سواد بودند و تدريجا بهتر می‏شود و به هشتاد
درصد رسيده است . در دو سال پيش نمايندگان يونسكو در كشورهای آسيائی ،
كنفرانسی در كراچی تشكيل داده‏اند و در آنجا طرحی بيست ساله برای با سواد
كردن كشورهای آسيائی تهيه كرده‏اند ، طرحی كه از روی دقت و با آمار صحيح‏
و منظم و در نظر گرفتن همه امكانات تنظيم شده است . شوق و رغبتی در
عموم ايجاد كرده‏اند . نوشته بود در كلاسهای مبارزه با بی‏سوادی افغانستان‏
گاهی مردی ديده می‏شود با ريش انبوه كه تا روی سينه‏اش آمده ، در كنار
فرزندان و نوه‏های خود مشغول فرا گرفتن و با سواد شدن است .
من نمی‏دانم نيت و غرض آنها از اين كارها چيست ؟ شايد در پشت پرده‏
يك منظور استعماری هم در كار باشد . وای به حال ما مردم اگر استعمار با
چنين نيرنگها وارد كار شده باشد كه كار ما ساخته است . اينكه می‏گويم‏
نمی‏دانم نيت و غرض آنها چيست واقعا نمی‏دانم و البته