بی‏رونق و بركت نمی‏شد " ( 1 ) .
به هر حال كتاب بسيار خوبی است در موضوع خودش ، و من تعجب می‏كنم كه‏
چرا اين كتاب آنطور كه شايسته است معروف و رائج نشده است . در اين‏
كتاب دو شرط ذكر می‏كند : اخلاص و صدق . درباره هر دو خوب بحث می‏كند ،
مخصوصا راجع به صدق و راستی ، و درباره انواع و اقسام دروغ خيلی خوب بسط
می‏دهد و می‏رساند كه اين مرد چه اندازه به اخبار و احاديث احاطه داشته .
من تاكنون در جائی نديده‏ام درباره اين موضوع به اين تفصيل بحث شده باشد
.
ايشان درباره اخلاص كه بحث كرده‏اند موضوع اجرت و پول گرفتن را پيش‏
كشيده‏اند . اخلاص يعنی اينكه عمل فقط برای خدا باشد و اغراض ديگری وارد
نشود . حالا برای غير خدا باشد چند جور است . يك جورش اينست كه برای‏
پول باشد . جورهای ديگر هم هست . من جورهای ديگرش را ذكر می‏كنم .
و به نظر من امروز اهميت اينها از اهميت مسئله اجرت و پول خيلی‏
بيشتر است ، خطرش بسيار زيادتر است .

دلالی شخصيتها

يكی از اينها اينكه كسی كه روی كرسی خطابه ، روی كرسی حسين بن علی قرار
می‏گيرد ، به جای اينكه هادی دين و مبلغ دين باشد دلال شخصيتها باشد ، منبر
را وسيله دلالی برای شخصيتها قرار دهد .

پاورقی :
1 - عين عبارت حاجی نوری است در مقدمه كتاب " لؤلؤ و مرجان " .