قدرت و حريت
اگر اتكاء روحانی به مردم باشد ، قدرت به دست میآورد اما حريت را از دست میدهد ، و اگر متكی به دولتها باشد قدرت را از كف میدهد اما حريتش محفوظ است ، زيرا معمولا توده مردم معتقد و با ايمانند اما جاهل و منحط و بیخبر ، و در نتيجه با اصلاحات مخالفند ، و اما دولتها معمولا روشنفكرند ولی ظالم و متجاوز . روحانيت متكی به مردم ، قادر است با مظالم و تجاوزات دولتها مبارزه كند اما در نبرد با عقايد و افكار جاهلانه مردم ، ضعيف و ناتوان است ، ولی روحانيت متكی به دولتها در نبرد با عادات و افكار جاهلانه نيرومند است و در نبرد با تجاوزات و مظالم دولتها ضعيف . به نظر ما صرف اتكاء بودجه روحانيت ايران به عقيده مردم سبب ضعف آن نشده است ، بلكه سازمان نداشتن اين بودجه سبب اين نقص بزرگ شده است ، و میتوان با سازمان دادن اين بودجه اين نقص بزرگ را رفع كرد تا روحانيت شيعه ، هم قدرت داشته باشد و هم حريت . هدف اصلی اين مقاله همين است و روحانيت ايدهآل ما چنين روحانيتی است . بعدا تحت عنوان " راه اصلاح " توضيح بيشتری خواهيم داد .