اين يك منطق مسلم است در معارف اسلامی . بعدها هم آثار اين منطق را
در ادبيات اسلامی چه عربی و چه فارسی زياد میبينيم . ادبا و فضلای ما اين
حقيقت را اقتباس كرده و به كار بردهاند ، و میتوان گفت يكی از پايههای
ادبيات اسلامی روی همين منطق گذاشته شده . به عنوان نمونه از ادبيات
عرب بيتی از قصيده نونيه معروف ابوالفتح بستی را شاهد میآورم ، میگويد:
زياده المرء فی دنياه نقصان
|
و ربحه غير محض الخير خسران
|
و كل وجدان حظ لا ثبات له
|
فان معناه فی التحقيق فقدان
|
و كن علی الخير معوانا لذی امل
|
يرجو نداك فان الحر معوان
|
من كان للخير مناعا فليس له
|
علی الحقيقة اخوان و اخدان
|
احسن الی الناس تستعبد قلوبهم
|
فطال ما استعبد الانسان احسان (1)
|
اين قصيده يكی از شاهكارهای ادبيات عرب شمرده شده . آن بيت از اين
قصيده كه مورد استشهادم بود ، اين است :
هما رضيعا لبان حكمة و تقی
|
و ساكنا وطن مال و طغيان ( 2 )
|
يعنی دو چيز هستند كه از يك پستان شير خوردهاند . آن دو ، حكمت است
و تقوا . و دو چيز است كه اهل يك وطن و در يك جا قرار دارند .
پاورقی :
1 - [ افزون شدن در دنيای مرد برای او نقص است ، و سود بردنش در جز
خير محض ، زيان است . و هرگونه دستيابی به بهرههای دنيوی پايدار نيست
، زيرا معنای آن در حقيقت از دست دادن است . و به هركس كه اميد به
خير تو دارد ياور باش ، كه انسان آزاده هميشه ياور ديگران است . و
هركس از كارهای خير خودداری كند ، در حقيقت برادر و دوستی نخواهد داشت
. به مردم نيكی كن تا دلهای آنها را بنده خود كنی ، كه چه بسا احسان ،
آدمی را بنده خود میسازد ] .