مرده از خود حسين زنده برای او و امثال او كمتر مزاحم نيست . چون ائمه
دين در اثر همين توصيه و دستورها نگذاشتند حسين بن علی بميرد ، به صورت
يك فكر ، به صورت يك ايده ، به صورت يك عقيده مبارزه با ظلم ، حسين
را زنده نگه داشتند . متوكل هم در حساب خودش خوب حساب كرده بود ،
حساب كرده بود بلكه بتواند اين فكر را و اين ذكر را و اين ايده را و اين
عقيده را از بين ببرد ، و الا خيلی هم آدم عاقلی بود ، آدم مقدس مابی هم
بود ، هيچ عقده روحی و شخصی نداشت درباره حسين بن علی ، ولی میديد حسين
با همين مرثيه خوانيها به صورت يك مكتب درآمده است كه ديگر متوكل
نمیتواند متوكل باشد .
باز هم ما داستانها داريم . اگر كسی در اين زمينه جمعآوری بكند و ببيند
مرثيههای مرثيه خوانهای سيدالشهداء تا آن وقتی كه از تعليمات ائمه پيروی
میكردند چه نقشی در اجتماع داشت مورد اعجاب خواهد بود . پس اگر اين دو
چيز دانسته بشود - و بايد دانسته بشود - میتوان از همين عزاداريها
استفادههای خوب برد .
اين را هم بگويم : با همه نقائصی كه الان در كار است خوشبختانه مردم ،
احساساتی بسيار پاك و احساساتی واقعی نسبت به سيدالشهداء سلام الله عليه
دارند . بعضی از اشخاص كه البته نيت سوء ندارند ، چون میبينند از اين
قضيه سوء استفاده میشود عقيدهشان اين شده كه بايد به كلی اين قضيه از بين
برود ، میگويند مردم كه گريه میكنند به علت اينست كه شنيدهاند
گناهانشان به اين گريهها بخشيده میشود و الا گريه نمیكردند . نه آقا اين
اشتباه است . واقعا اينطور نيست . مگر میشود مردم را با تطميع گرياند ؟
! اگر اين جور است شما بياييد به يك عده مردم
|