مشهود و ملموس ماست ، دانشمندان دو گونه نظر داده‏اند : برخی مدعی هستند
كه ابعاد جهان محدود است ، يعنی اين جهان محسوس به جايی می‏رسد كه در
آنجا ديگر تمام می‏شود ، ولی برخی ديگر مدعی هستند كه ابعاد جهان مادی ،
نامحدود است و از هيچ طرف پايان نمی‏پذيرد ، جهان ماده ، اول و آخر و
وسط ندارد . اگر ما جهان ماده و جسم را محدود بدانيم يك پرسش برای ما
مطرح می‏شود و آن اينكه : آيا جهان مادی جسمانی يك است يا بيشتر ؟ ولی‏
اگر جهان نامحدود باشد ، ديگر فرض جهان جسمانی ديگر غير اين جهان‏
نامعقول است ، هر چه را كه جهان ديگر فرض كنيم عين اين جهان يا جزئی از
اين جهان است .
اين مثال مربوط است به جهان اجسام و وجودهای جسمانی كه محدود و مشروط
و مخلوق آفريده شده‏اند و هيچ كدام واقعيت‏شان ، واقعيت مطلق و مستقل و
قائم بالذات نيست . جهان مادی در عين اينكه از نظر ابعاد نامحدود است‏
، از نظر واقعيت محدود است و چون بنا به فرض از نظر ابعاد نامحدود
است ، دوم برايش فرض نمی‏شود .
خداوند متعال وجود نامحدود و واقعيت مطلق است و بر همه اشياء احاطه‏
دارد و هيچ مكان و زمانی از او خالی نيست و از رگ گردن ما به ما
نزديكتر است ، پس محال است كه مثل و مانندی داشته باشد ، بلكه مثل و
مانند برايش فرض هم نمی‏شود .
بعلاوه ما آثار عنايت و تدبير و حكمت او را در همه موجودات می‏بينيم و
در سراسر جهان ، يك اراده واحد و مشيت واحد و نظم واحد مشاهده می‏كنيم و
اين خود نشان می‏دهد كه جهان ما يك كانونی است نه دو كانونی و چند
كانونی .