است ، هر كسی هر چه بخواهد بايد از مجرای همان نظام و همان سنتها و
قانونها بخواهد .
ريشه دوم اين اشتباه عدم توجه به مقام و موقع انسان به عنوان يك موجود
مسؤول و تلاشگر برای بهتر كردن زندگی خود و مبارزه با عوامل طبيعت از يك‏
طرف ، و مبارزه با عوامل سوء اجتماعی و بدكرداريها و ستمگريهای افراد
انسان از طرف ديگر است .
اگر در جامعه های برخی نابرابريهاست ، اگر برخی منعم‏اند و كشتی كشتی‏
نعمت را در اختيار دارند و برخی مفلس و با دريا دريا محنت دست به‏
گريبان‏اند ، اين قضای الهی نيست كه مسؤول آن است ، بلكه اين انسان آزاد
مختار و مسؤول است كه مسؤول اين نابرابريهاست .