تاثير و نفوذ خداشناسی در انسان مراتب و درجات دارد و تفاوت انسانها
از نظر كمال انسانی و قرب به خداوند به اين درجات بستگی دارد و همه
اينها " صدق " و " اخلاص " ناميده میشود ، يعنی همه اين درجات ،
درجات صدق و اخلاص است .
توضيح اينكه : قبلا گفتيم آنگاه كه به خدا رومیآوريم و او را عبادت
میكنيم ، چنين ابراز میداريم كه تنها مستحق اطاعت ، ذات احديت است و
من در مقابل او تسليم محض هستم . اين گونه ايستادن و ابراز داشتن ،
عبادت است و جز برای خدا جايز نيست ، ولی اين اظهار و ابراز ما تا چه
اندازه دارای " صدق " است ؟ يعنی ما در عمل تا چه اندازه قيد تسليم در
برابر غير خدا را رها كردهايم و در مقابل ذات او تسليم محض هستيم ؟ اين
جهت به درجه ايمان ما بستگی دارد .
مسلما همه افراد از نظر صدق و اخلاص در يك درجه نيستند . برخی تا اين
حد پيش میروند كه عملا جز امر خدا بر وجود آنها حاكم نيست ، از درون و
برون فرماندهی جز خدا ندارند ، نه هوای نفس و تمايلات نفسانی میتواند
آنها را از اين سو به آن سو بكشاند و نه يك انسان ديگر میتواند آنان را
مسخر فرمان خويش سازد ، به تمايلات نفسانی آن اندازه اجازه فعاليت
میدهند كه موافق رضای خدا باشد - و البته رضای خدا همان راهی است كه
انسان را به كمال واقعی خود میرساند - و فرمان انسانهای ديگر را از قبيل
پدر و مادر و معلم و غيره برای رضای خدا و در حدود اجازه خدا انجام
میدهند . برخی از اين پيشتر میروند و مطلوب و محبوبی جز خدا ندارند ،
خداوند محبوب و معشوق اصلی آنها قرار میگيرد و خلق خدا را به حكم اينكه
" هر كس چيزی را دوست بدارد آثار آن چيز و
|