خلق ، و . . .
از آنچه توضيح داديم روشن شد كه توحيد اسلامی ، هيچ انگيزه‏ای غير خدا را
نمی‏پذيرد . واقعيت تكاملی انسان و واقعيت تكاملی جهان ، واقعيت " به‏
سوی اويی " است ، هر چه رو به آن سو ندارد باطل و بر ضد مسير تكاملی‏
خلقت است . از نظر اسلام همچنانكه كار خود را بايد برای خدا كرد ، كار
خلق را نيز بايد برای خدا كرد . اينكه گفته می‏شود كار برای خدا يعنی كار
برای خلق ، راه خدا و خلق يكی است و برای خدا يعنی برای خلق ، وگرنه كار
برای خدا منهای خلق ، آخوندبازی و صوفيگری است ، سخن نادرستی است . از
نظر اسلام راه ، راه خداست و بس ، و مقصد خداست نه چيز ديگر ، اما راه‏
خدا از ميان خلق می‏گذرد . كار برای خود كردن نفس پرستی است ، كار برای‏
خلق كردن بت پرستی است ، كار برای خدا و برای خلق كردن شرك و دوگانه‏
پرستی است ، كار خود و كار خلق برای خدا كردن توحيد و خداپرستی است .
در روش توحيدی اسلامی كارها بايد به نام خدا آغاز شود . آغاز كردن كار
بنام خلق بت پرستی است و به نام خدا و خلق شرك و بت پرستی است و
تنها به نام خدا توحيد و يگانه پرستی است .
از قرآن مجيد در مورد " اخلاص " نكته جالبی استفاده می‏شود و آن اينكه‏
مخلص بودن ( به كسر لام ) غير از مخلص بودن ( به فتح لام ) است . مخلص‏
بودن ( به كسر لام ) يعنی در عمل اخلاص ورزيدن ، عمل را پاك و خالص برای‏
خدا انجام دادن . اما مخلص بودن ( به فتح لام ) يعنی پاك و خالص شده‏
برای خدا . بديهی است كه پاك و خالص كردن عمل ، چيزی است و پاك و
خالص بودن به تمام وجود ، چيز ديگر است .