آنها - اگر اين تعبير صحيح باشد - رخ نمیدهد ، برخلاف زندگی اجتماعی
انسان كه متحول و متطور است ، بلكه دارای شتاب است ، يعنی تدريجا بر
سرعت آن افزوده میشود ، لهذا تاريخ زندگی اجتماعی انسان دورهها دارد كه
از نظر گاههای مختلف اين دورهها با يكديگر متفاوتاند .
مثلا از نظر لوازم معيشت : دوره صيد و شكار ، دوره كشاورزی ، دوره
صنعتی . از نظر نظام اقتصادی : دوره اشتراكی ، دوره بردهداری ، دوره
فئوداليسم ، دوره سرمايهداری ، دوره سوسياليزم . از نظر نظام سياسی :
دوره ملوكالطوايفی ، دوره استبدادی ، دوره آريستو كراسی ، دوره دموكراسی
. از نظر جنسی : دوره زن سالاری ، دوره مردسالاری . و همچنين از جنبههای
ديگر .
چرا اين تطور در زندگی ساير جانداران اجتماعی ديده نمیشود ؟ راز اين
تطور و عامل اساسی كه موجب میشود انسان از يك دوره اجتماعی به دوره
اجتماعی ديگر منتقل شود ، چيست ؟ به عبارت ديگر ، آنچه در انسان هست
كه زندگی را به جلو میبرد و در حيوان نيست ، چيست و اين انتقال و اين
جلو بردن چگونه و تحت چه قوانينی و به اصطلاح با چه مكانيسمی صورت
میگيرد ؟
البته اينجا معمولا يك پرسش از طرف فيلسوفان تاريخ مطرح میشود و آن
اين است كه آيا پيشرفت و تكامل واقعيت دارد ؟ يعنی واقعا تغييراتی كه
در طول تاريخ در زندگی اجتماعی بشر رخ داده در جهت پيشرفت و تكامل بوده
است ؟ ملاك و معيار تكامل چيست ؟
برخی در اينكه اين تغييرات پيشرفت و تكامل شمرده میشود
|