پاورقی : . 1 رجوع شود به صفحات 308 و 309 آن كتاب . در آنجا از ماركس و انگلس درباره مذهب ، خلاف اين نظريه را نقل كرده است .
طبقه باشند تا به چنين خودآگاهی رسيده باشند . همانطوری كه محال است وضع
روبنايی يك جامعه از لحاظ دوره تاريخی بر زيربنای خود پيشی گيرد و
همانطور كه محال است يك طبقه از نظر وجدان اجتماعی بر موضع اجتماعی خود
پيشی گيرد ، محال است كه يك فرد به عنوان " رهبر " بر طبقه خود پيشی
گيرد و خواستههايی بيش از خواستههای طبقه خود را منعكس سازد ، از اين
رو محال است كه از ميان طبقات استثمارگر جامعه ، فردی ولو استثنايی
عليه طبقه خود و به سود طبقه استثمار شده قيام نمايد .
در كتاب تجديد نظرطلبی از ماركس تا مائو میگويد :
" نوآوری ديگر ( كتاب ) ايدئولوژی آلمانی تحليل آگاهی طبقاتی است .
ماركس در اينجا برخلاف آثار پيشين خود ( 1 ) آگاهی طبقاتی را محصول خود
طبقه میداند نه اينكه از بيرون به آن وارد شده باشد . آگاهی حقيقی جز يك
ايدئولوژی نيست ، زيرا بايد به منافع طبقه يك شكل عمومی بدهد ، لكن اين
امر مانع آن نيست كه اين آگاهی بر بنياد آگاهی خودانگيخته طبقه از منافع
آن استوار باشد . به هر حال ، طبقه جز با فراهم ساختن آگاهی طبقاتی ويژه
خود به پختگی دست نخواهد يافت .
اين امر به نظر ماركس تقسيمی را ميان كار فكری ( كار ايدئولوژيكی ،
رهبری ) و كار مادی در درون طبقه ايجاب میكند . بعضی افراد ،
انديشهمندان اين طبقه میشوند در حالی
پاورقی : . 1 رجوع شود به صفحات 308 و 309 آن كتاب . در آنجا از ماركس و انگلس درباره مذهب ، خلاف اين نظريه را نقل كرده است . |