پاورقی : . 1 آل عمران / . 103 . 2 حج / . 78
پيوستگی ميان اعضای يك حزب يا پيوستگی به طور مطلق آمده است ؟ ثانيا
مگر قرآن پيوستگی ميان اهل ايمان ( حزبالله ) را صريحا توصيه و تأكيد
نكرده است ؟ " « و اعتصموا بحبل الله جميعا و لا تفرقوا »" ( 1 ) (
همه با يكديگر به ريسمان الهی چنگ بزنيد و از يكديگر جدا مباشيد ) .
اكنون چه ضرورتی هست كه هر جا نام " صلوش " آمده آن را به معنی
پيوستگی عناصر انقلابی در رابطه با كل هستی به حساب آوريم ؟ ثالثا اينكه
میگوييد " به روزگار غيب انقلاب ، بايد بين عناصر انقلابی نوعی پيوستگی
. . . باشد " مفهومش اين است كه در روزگار شهادت انقلاب ، دستور "
« اقيموا الصلوش »" ( 2 ) بلاموضوع است ، همچنانكه نظير اين را در مورد
جمله " « و مما رزقناهم ينفقون »" گفتهايد . آيا مسلمانان صدر اسلام در
دوره مدينه ، كه دوره به اصطلاح شهادت انقلاب بود ، دستور " « اقيموا
الصلوش »" و دستور " « و مما رزقناهم ينفقون »" را اجرا نمیكردند ؟!
از شما میپرسم آيا از نظر قرآن ، پيوستگی عناصر مؤمن ، مولود و تابع
وابستگی انسان با خداست يا وابستگی انسان با خدا تابع و مولود و مظهر
وابستگی عناصر مؤمن انقلابی است ؟ آيا نماز معهود مسلمانان صورت خارجی
پيوستگی مؤمنان است يا پيوستگی مؤمنان در حكم صورت اجتماعی پيوستگی
مؤمنان با خداست ؟
شما خلود و جاودانگی را كه در قرآن آمده است ، همان گونه تفسير میكنيد
كه فلاسفه مادی تفسير كرده و میكنند ، كه خلاصهاش اين است كه اگر فرد در
طريق تكامل جامعه فانی گردد ، جاودان میگردد ، زيرا راه جاودان است و
تكامل جاودان است هر چند فرد
پاورقی : . 1 آل عمران / . 103 . 2 حج / . 78 |