تأويل نيست ) ، داستان معراج و سوره اسراء را چگونه می‏توان توجيه و
تعبير كرد ؟ در كمال صراحت می‏فرمايد :
« سبحان الذی أسری بعبده ليلا من المسجد الحرام‏إلی المسجد الأقصی الذی‏
باركنا حوله لنريه من اياتنا ».
منزه است آن كه شبی بنده خويش را از مسجدالحرام تا مسجدالاقصی ( بيت‏
المقدس ) برد تا برخی از آيات خود را به او بنمايانيم .
آيا اين جريان يك خرق عادت ، يك معجزه نيست ؟ !
در سوره مباركه تحريم ، داستان در ميان گذاشتن پيامبر رازی را با يكی‏
از زنان خود ، و باز در ميان گذاشتن آن زن آن راز را با زنی ديگر آمده‏
است ( 1 ) ، كه رسول اكرم ( ص ) به آن زن گفت چرا با ديگری گفتی ؟ و
قسمتهايی از آنچه ميان آن دو زن گذشته بود بازگو كرد . آن زن ( با تعجب‏
) پرسيد : تو از كجا اينها را دانستی ؟ رسول اكرم ( ص ) فرمود : خداوند
مرا آگاه ساخت . آيا اين خبر از غيب نيست ؟ معجزه نيست ؟
داستان آيات 90 - 93 سوره اسراء و بعضی آيات ديگر از اين قبيل كه‏
مورد استناد واقع شده چيز ديگر است . در آنجا مسأله

پاورقی :

. 1 وإذ أسر النبی‏إلی بعض أزواجه حديثا فلما نبأت به و أظهره الله‏
عليه عرف بعضه و أعرض عن بعض فلما نبأها به قالت من أنبأك هذا قال‏

نبأنی العليم الخبير ».
آنگاه كه پيامبر رازی را با يكی از همسرانش در ميان نهاد ، همينكه آن‏
زن آن راز را به زن ديگر گفت و خدا پيامبر را بر افشای راز آگاه كرد ،
قسمتی از آن را پيامبر بازگو كرد و از بازگو كردن قسمت ديگر خودداری‏
نمود . آن زن گفت : چه كسی تو را آگاه ساخت ؟ پيامبر گفت : خدای دانای‏
آگاه .