سازندگی موضعی اجتماعی غير از موضع اجتماعی كه از آن برخاسته است وجود
ندارد . از نظر اين مكتب هر طبقه از خود نوعی خاص تجلی فكری و ذوقی‏
دارد ، از اين رو در جامعه‏های طبقاتی ، و تجزيه شده از نظر حيات اقتصادی‏
، دو گونه درد ، دو طرز تفكر فلسفی ، دو سيستم اخلاقی ، دو سبك هنر ، دو
جور شعر و ادبيات ، دو نوع ذوق و احساس و نگرش به هستی و احيانا دو
تيپ علم وجود دارد . زيربنا و روابط مالكيت كه دو شكل می‏شود همه اينها
دو شكلی و دو سيستمی می‏گردند .
ماركس شخصا دو استثنا برای اين دو سيستمی قائل است : مذهب و ديگر
دولت . از نظر ماركس ايندو اختراع خاص طبقه غارتگر و متد ويژه بهره‏كشی‏
آن طبقه است و طبعا جهت‏گيری و جبهه‏گيری اين دو پديده به سود همان طبقه‏
است ، طبقه استثمار شده بر حسب موقعيت اجتماعی خود نه خاستگاه مذهب‏
است و نه خاستگاه دولت ، مذهب و دولت از طرف طبقه مخالف به او
تحميل می‏شود ، پس دو سيستم مذهب وجود ندارد ، همچنانكه دو سيستم دولت‏
وجود ندارد .
برخی روشنفكران مسلمان ( 1 ) مدعی شده‏اند كه بر خلاف نظريه ماركس ، دو
سيستمی بر مذهب نيز حاكم است . همان‏طور كه اخلاق و هنر و ادبيات و ساير
امور فرهنگی در جامعه‏های طبقاتی دو سيستمی است و هر سيستم خاستگاه‏
وجهت‏گيری‏اش خاص طبقه خودش است - يكی تعلق دارد به طبقه حاكم و ديگری‏
به طبقه محكوم - مذهب نيز دو سيستمی است ، همواره در جامعه دو مذهب‏

پاورقی :
. 1 [ دكتر شريعتی در كتاب مذهب عليه مذهب ] .