را كه صورت مكتب فلسفی به خود گرفته " هر مس " ( 1 ) حكيم تنظيم‏
نموده و عده‏ای از فلاسفه كه " هرامسه " خوانده می‏شوند در مكتب او تعليم‏
و تربيت يافته‏اند و چنانكه از كتاب علل منسوب به بليناس ( 2 ) بر
می‏آيد ، در آن عهد ، فلسفه به نام " علل اشياء " ناميده می‏شده . پيروان‏
اين مكتب به وجود عالمی ماوراء عالم طبيعت قائل بوده‏اند .
پس از اين دوره نظرهای فلسفی گوناگونی از ملطيين داريم . دوره ملطيين‏
را می‏توان دوره دوم تكامل فلسفه ناميد . در اين دوره نيز مطابق نقلهای‏
تاريخی قديم و جديد و آنچه در كتب فلسفه از عقايد و آراء آنها نقل شده‏
گفتگو از عالمی ماوراء عالم طبيعت در ميان بوده . همچنين يونانيين معاصر
ملطيين يا متأخر از آنها تا زمان سقراط .
آنچه هم از فلاسفه هندوچين كه معاصر ملطيين ( قرن ششم قبل از ميلاد ) يا
قبل از آنها بوده‏اند نقل شده است تقريبا همين‏طور است . بالاخره در ميان‏
پيشينيان يك مكتب مشخص فلسفی كه دارای پيروانی بوده باشد و به كلی‏
منكر ماوراء الطبيعه بوده باشد نمی‏توان پيدا كرد . افراد مادی و دهری كه‏
در غالب ازمنه بوده‏اند غالبا كسانی هستند كه در حال حيرت و ترديد
بوده‏اند و مدعی بوده‏اند كه ادله الهيون آنها را قانع نكرده است .
عليهذا برای فلسفه مادی نمی‏توان يك سابقه تاريخی پيدا كرد و تنها در
قرن هجدهم و نوزدهم بود كه در اروپا فلسفه مادی به عللی كه عن قريب‏
خواهيم گفت سر و صدايی راه انداخت و قيافه يك مكتب فلسفی به خود
گرفت و در مقابل ساير مكاتب عرض اندام و اظهار قدرت نمود هر چند طولی‏
نكشيد كه در قرن بيستم با شكست شديد مواجه شد و جلال و جبروت خود را از
دست داد . پس در حقيقت تاريخچه حقيقی فلسفه مادی از قرن هجدهم شروع‏
می‏شود .
ولی ماديين خودشان سعی دارند كه مكتب مادی را دارای يك سابقه ممتد
تاريخی و جميع دانشمندان بزرگ دنيا را مادی جلوه دهند ، جلوداران پيشروی‏
علوم را مادی و ماديين را جلوداران پيشروی علوم معرفی كنند ، تا جايی كه‏
گاهی درباره ارسطو می‏گويند " بين ماترياليسم و ايده‏آليسم در نوسان بود
" و گاهی در نوشتجات

پاورقی :
. 2 . Balinas
. 1 . Hermes