و احكام موضوع مفروض الوجودی را بيان كرده و وجود و چگونگی وجود آن را
به جای ديگر ( حس يا برهان فلسفی ) احاله می‏نمايد .
گفتار بالايی را در چند جمله زير می‏توان خلاصه كرد :

پاورقی :
> بحث از علة العلل و واجب الوجود بود " الهيات " می‏خواندند و در
يونان باستان به مناسبت خاصی كه در خاتمه همين مقاله گفته خواهد شد "
متافيزيك " ( metaphysics ) خوانده می‏شد صرفا محصول قوه تعقل بشر است‏
و تجربه حسی در مسائل آن راه ندارد ، غالبا هر وقت " فلسفه " گفته شود
مقصود همان است .
ولی از قرن هفدهم به بعد گروهی از دانشمندان پديد آمدند كه ارزش "
برهان " و " قياس عقلی " را به كلی انكار كردند و اسلوب تجربی را
تنها اسلوب صحيح و قابل اعتماد دانستند . به عقيده اين گروه فلسفه نظری‏
و تعقلی كه مستقل از علم باشد پايه و اساسی ندارد و علم هم محصول حواس‏
است و حواس جز به ظواهر و عوارض طبيعت و فنومنها ( Phenomen ) تعلق‏
نمی‏گيرد ، پس مسائل " فلسفه اولی " كه صرفا نظری و تعقلی و مربوط به‏
كنه واقعيات و امور غير محسوسه است بی‏اعتبا ر است و اين گونه مسائل‏
برای بشر نفيا و اثباتا درك نشدنی است ، آنها را بايد از دايره بحث‏
خارج كرد و امور غير قابل تحقيق ناميد .
اگوست كنت ( August Cont ) دانشمند معروف فرانسوی قرن نوزدهم يكی از
كسانی است كه منكر فلسفه عقلی و نظری است ولی در عين حال به يك فلسفه‏
حسی متكی به علوم معتقد است به اين معنی كه بيان روابط علوم را با
يكديگر و همچنين پاره‏ای از فرضيه‏های بزرگ را كه در همه يا غالب علوم‏
مورد استفاده قرار می‏گيرد از لحاظ شباهتی كه فی‏الجمله به فلسفه اولی از
حيث كلی و عمومی بودن دارند " مسائل فلسفی " می‏خواند . امروز هم بيان‏
روشهای علوم و متدهايی كه در هر يك از علوم به كار برده می‏شوند به نام‏
" فلسفه علمی " خوانده می‏شود .
اين فلسفه حسی كه اگوست كنت قائل است و همچنين ساير سيستمهای فلسفی‏
حسی كه از طرف فلاسفه امپيريست ( empirist ) يا حسيون ابراز شده متكی به‏
علوم حسی است و مانند خود آن علوم محدود است و از حدود توجيه عوارض و
ظواهر طبيعت ( فنومنها ) تجاوز نمی‏كند .
در اين مقاله با فلاسفه حسی و كسانی كه فلسفه اولی را از آن جهت كه‏
صرفا >