تحت اين قوانين در می‏آيند صرفا مخلوق خود ذهن است ، ممكن است در واقع‏
و نفس‏الامر قوانين ديگری بر اشياء حكومت كند " .
بيان كانت در اينجا مفصل است . از جمله اين قوانين به عقيده كانت‏
قانون عليت و معلوليت است . كانت درباره اين قانون می‏گويد :
" رابطه علت و معلول ساخته عقل ماست ، در عالم حقيقت معلوم نيست‏
ترتب معلول بر علت واجب باشد " .
خلاصه آنكه جز يك عده آثار متغير و جزئی و متفرق و پراكنده كه به وسيله‏
حواس وارد ذهن می‏شوند آنچه ما درباره جهان خارج ادراك می‏كنيم به وسيله‏
يك عده معلومات و مفاهيم و قوانينی است كه ذهن ما از خود ساخته است و
ما را مجبور می‏كند كه جهان را با اين اشكال و صور و تحت اين قواعد و
قوانين ادراك كنيم و البته كانت در اطراف اين مفاهيم و اين قوانين و
كيفيت و منشأ و ترتيب پيدايش آنها بحثهای مفصل دارد .
مرحوم فروغی می‏گويد :
" حكيم مزبور ( كانت " می‏گويد در تحقيق اين مسأله من روش را از
آنچه فيلسوفان ديگر داشته‏اند تغيير دادم و مانند كپرنيك ( 1 ) در امر
هيأت عالم عمل كردم كه او ديد با اين فرض كه ما مركز جهان باشيم و
خورشيد و سيارات گرد ما بچرخند مشكلات پيش می‏آيد ، پس فرض را معكوس‏
كرد كه خورشيد مركز باشد و ما گرد او بچرخيم ، ديد مشكلات به خوبی حل شد
. من هم ديدم تاكنون ما معتقد بوده‏ايم كه اشياء اصل‏اند و ذهن ما ادراك‏
خود را تابع حقيقت آنها می‏كند يعنی بر آنها منطبق می‏نمايد ، از اين‏رو
مشكل پيش آمده است كه درباره اشياء بيرون از ذهن چگونه با معلومات‏
قبلی ( فطری ) می‏توان احكام تركيبی ( احكامی كه موضوع و محمول در آنها دو
مفهوم مختلف هستند ) ترتيب داد ؟ پس من فرض كردم كه ذهن ما اشياء را
بر ادراك خود منطبق می‏كند يعنی كاری نداريم به اينكه ادراك ذهن ما با
حقيقت اشياء مطابق هست يا نيست ، چون آن را نمی‏توانيم بدانيم ، آنچه‏
می‏دانيم اين است كه ما اشياء را آنچنان درمی‏يابيم كه ادراك ذهن ما
اقتضا دارد ، پس به اين روش مشكل حل شد " .

پاورقی :
. 1 . Copernic