استدلال باشند و اگر طرف به هيچ اصلی اذعان نداشته باشد و برای هر مقدمه
دليل بخواهد ، تا بینهايت پيش خواهد رفت و قهرا حصول نتيجه غير ميسر
خواهد بود .
يكی از ماديين در مقام رد سفسطه ايدهآليستها ، برای اثبات وجود عالم
خارج ، به فرضيه لاپلاس و اينكه زمين از خورشيد جدا شده و سالها در حال
التهاب بوده و پس از ميليونها سال موجودات زنده و از آن جمله انسانها
و از آن جمله شخص ايده آليست كه همه چيز را ذهنی میداند [ پديد آمدهاند
] متمسك شده و اين را استدلال قاطعی در رد سفسطه ايده آليستها پنداشته
است .
واضح است كه اينگونه استدلالات در رد كسی كه خورشيد و زمين و انسانهای
روی زمين و بالاخره همه جهان را صور ذهنی و بیواقعيت میداند و اساسا علم
و فلسفه را بیمعنی میشمارد چقدر بيهوده است .
در متن اين مقاله كه كيفيت وقوع خطا بررسی شده منظور اقامه دليل بر رد
مدعای سوفسطائيان نيست بلكه منظور جواب شبههای است ( شبهه 2 از شبهات
مقاله 2 ) كه درباب كاشفيت علم و خطای قوای ادراكی ايراد نمودهاند .
در متن اين مقاله بررسی شده كه هيچ علمی بیمكشوف نيست و هيچگاه قوای
ادراك كننده در كار خود اشتباه نمیكنند ، منشأ وقوع خطاها و اشتباهات
چيز ديگری است كه شرح داده شده است .
. 2 ميزان تشخيص حقيقت از خطا چيست ؟
از يك سلسله حقايق مسلمه كه ذهن ما آنها را در كمال بداهت و روشنی
میيابد بگذريم به مسائل ديگری برمیخوريم كه بر ما روشن نيست و بايد آنها
را از طريق فكری و استدلالی كشف كنيم و همچنانكه وجود يك سلسله حقايق
مسلمه بر ما مسلم است اين مطلب نيز مسلم است كه بشر گاهی در كوششهای
علمی و استدلالی خود خطا میكند و به غلط میافتد . پس بايد ديد وسيلهای
برای تشخيص صحيح از سقيم و حقيقت از خطا هست يا نه ، و آن وسيله چيست
؟
مقياس و معيار تشخيص حقيقت از خطا " منطق " ناميده میشود .
معروفترين و شايد قديمیترين اسلوبهای منطقی همان است كه ارسطو موفق به
جمع و تدوين آنها شده . در تحول جديد اروپا منطق ارسطو مورد اعتراض و
انتقاد دانشمندان قرار گرفته