همان ادراك با فرض تغيير شرايط زمان و مكان خطا بوده و در فرض تازه ،
ادراك و فكر ديگری صواب خواهد بود ، و همچنين در مورد واحد ، حاسه ما
هر چه با اجزای بيشتری از ماده و شرايط بيشتری از زمان و مكان مواجهه و
مقابله كند ادراك

پاورقی :
> دارد " واضح است كه دروغ است زيرا در مثال بالا كه دكتر ارانی از
ماخ در مورد مداد نقل می‏كند هر چند خاصيت مداد از لحاظ تأثيری كه بر چشم‏
وارد می‏كند و كيفيت امواج نوری كه به چشم می‏فرستد در هوا و در آب فرق‏
می‏كند ، و هر چند اين مطلب نيز صحيح است كه ما علت اين اختلاف را به‏
وسيله تجربه و قرائن علمی می‏فهميم و اينكه ماخ می‏گويد " نقص در تجربه‏
است " غلط است ولی نتيجه فلسفی هم كه دكتر ارانی و رفقايش از اين دو
مطلب صحيح علمی می‏گيرند و می‏گويند " هر دو تصوير مختلف مداد كه در
حاسه ما پديدار آمده است حقيقت است " نيز غلط است زيرا يقينا خود
مداد در واقع و نفس‏الامر يا مستقيم است يا منكسر ، يا دارای قامت راست‏
است يا شكسته ، و در هر دو حالت ( محيط هوا و محيط آب ) قامت مداد
تغيير نكرده ، پس يكی از دو احساس ما از لحاظ واقع‏نمايی و نشان دادن‏
قامت واقعی مداد خطاست . ما اگر بخواهيم به طور صحيح از جنبه فلسفی‏
نتيجه گيری كنيم بايد اينطور بگوييم : " به كمك تجربه و از روی قرائن‏
علمی است كه علت اين اختلاف و علت خطای باصره را در يكی از دو حال‏
می‏فهميم " .
عليهذا توجيه ماترياليسم ديالكتيك درمورد خطای حواس قابل قبول نيست.

آيا ماترياليسم ديالكتيك شكاك است يا جزمی ؟

طرفداران ماترياليسم ديالكتيك مسلك خود را مسلك جزم و يقين معرفی‏
می‏كنند و از اينكه " شكاك " يا " سوفسطائی " خوانده شوند به شدت‏
احتراز دارند ، حتی آنكه آن رشته از قوانين علمی علوم طبيعی كه متكی به‏
فرضيه‏هاست و گواهی جز انطباق با تجربيات محدود و موجود ندارد و قاطبه‏
دانشمندان ( حتی خود صاحبان فرضيه‏ها ) آنها را با احتمال و يقين اضافی‏
تلقی می‏كنند نه با جزم و يقين حقيقی ، دانشمندان مادی جديد درباره آنها
نيز ادعای جزم و يقين حقيقی می‏كنند و تغيير و تبديل آن فرضيه‏ها را كه‏
گواه قطعی بر حقيقی نبودن آنهاست از راه تغيير و و تكامل حقيقت >