next page

fehrest page

back page

چيزهائى كه روزه را باطل مى‏كند

مسأله 1552 ـ هشت چيز روزه را باطل مى‏كند:

اول: خوردن و آشاميدن.

دوم: جماع.

سوم: استمناء. و استمناء آن است: كه مرد با خود يا به وسيله ديگرى بدون جماع، كارى كند كه منى از او بيرون آيد. و تحقق آن در زن بنحويست كه در مسئله (345) بيان شد.

چهارم: دروغ بستن به خدا و پيغمبر و جانشينان پيغمبر عليهم‏السلام بنابر احتياط واجب.

پنجم: رساندن غبار به حلق بنابر احتياط واجب.

ششم: باقى ماندن بر جنابت و حيض و نفاس تا اذان صبح.

هفتم: اماله كردن با چيزهاى روان.

هشتم: عمداً قى كردن.

و احكام اينها در مسائل آينده گفته مى‏شود:

 

1 ـ خوردن و آشاميدن

مسأله 1553 ـ اگر روزه دار با التفات به اينكه روزه دارد عمداً چيزى بخورد يا بياشامد، روزه او باطل مى‏شود، چه خوردن و آشاميدن آن چيز معمول باشد مثل نان و آب، چه معمول نباشد، مثل خاك و شيره درخت، و چه كم باشد، چه زياد، حتى اگر مسواك را از دهان بيرون آورد و دوباره به دهان ببرد و رطوبت آن را فرو برد، روزه باطل مى‏شود، مگر آنكه رطوبت مسواك در آب دهان به طورى از بين برود كه رطوبت خارج به آن گفته نشود.

مسأله 1554 ـ اگر موقعى كه مشغول غذا خوردن است بفهمد صبح شده، بايد لقمه را از دهان بيرون آورد، و چنانچه عمداً فرو ببرد روزه‏اش باطل است، و به دستورى كه بعداً گفته خواهد شد كفّاره هم بر او واجب مى‏شود.

مسأله 1555 ـ اگر روزه‏دار سهواً چيزى بخورد يا بياشامد، روزه‏اش باطل نمى‏شود.

مسأله 1556 ـ آمپول و سرم روزه را باطل نمى‏كند، هر چند آمپول تقويتى يا سرم قندى نمكى باشد، و همچنين اسپرى كه براى تنگى نفس استعمال مى‏شود اگر دارو را فقط وارد ريه كند روزه را باطل نمى‏كند، وهمچنين دارو در چشم و گوش ريختن، روزه را باطل نمى‏كند، اگر چه مزه آن به گلو برسد. و اگر در بينى بريزد اگر به حلق نيز نرسد روزه را باطل نمى‏كند.

مسأله 1557 ـ اگر روزه‏دار چيزى را كه لاى دندان مانده است عمداً فرو ببرد، روزه‏اش باطل مى‏شود.

مسأله 1558 ـ كسى كه مى‏خواهد روزه بگيرد، لازم نيست پيش از اذان دندانهايش را خلال كند، ولى اگر بداند غذائى كه لاى دندان مانده در روز فرو مى‏رود، بايد خلال كند.

مسأله 1559 ـ فرو بردن آب دهان، اگر چه بواسطه خيال كردن ترشى و مانند آن در دهان جمع شده باشد، روزه را باطل نمى‏كند.

مسأله 1560 ـ فرو بردن اخلاط سر و سينه، تا به فضاى دهان نرسيده اشكال ندارد، ولى اگر داخل فضاى دهان شود، احتياط مستحب آن است كه آن را فرو نبرند.

مسأله 1561 ـ اگر روزه‏دار بقدرى تشنه شود كه بترسد از تشنگى بميرد، يا به او ضررى برسد، يا آنكه به سختى بيفتد كه نمى‏تواند آن را تحمل كند، مى‏تواند به اندازه‏اى كه ترس از اين امور بر طرف شود آب بياشامد، بلكه در فرض ترس از مرگ و مانند آن واجب است ولى روزه او باطل مى‏شود. و اگر ماه رمضان باشد، بايد ـ بنابر احتياط لازم ـ بيشتر از آن نياشامد، و در بقيه روز از انجام كارى كه روزه را باطل مى‏كند خوددارى نمايد.

مسأله 1562 ـ جويدن غذا براى بچّه يا پرنده، و چشيدن غذا و مانند اينها كه معمولاً به حلق نمى‏رسد، اگر چه اتفاقاً به حلق برسد روزه را باطل نمى‏كند. ولى اگر انسان از اول بداند كه به حلق مى‏رسد، روزه‏اش باطل مى‏شود، و بايد قضاى آن را بگيرد و كفّاره هم بر او واجب است.

مسأله 1563 ـ انسان نمى‏تواند براى ضعف روزه را بخورد، ولى اگر ضعف او بقدرى است كه معمولاً نمى‏شود آن را تحمل كرد، خوردن روزه اشكال ندارد.

 

2 ـ جماع

مسأله 1564 ـ جماع روزه را باطل مى‏كند، اگر چه فقط به مقدار ختنه‏گاه داخل شود و منى هم بيرون نيايد.

مسأله 1565 ـ اگر كمتر از مقدار ختنه‏گاه داخل شود و منى هم بيرون نيايد، روزه باطل نمى‏شود. ولى در شخصى كه ختنه‏گاه ندارد، اگر كمتر از مقدار ختنه‏گاه داخل شود نيز روزه‏اش باطل مى‏شود.

مسأله 1566 ـ اگر عمداً قصد جماع نمايد، و شك كند كه به اندازه ختنه‏گاه داخل شده يا نه ؛ حكم اين مسأله با مراجعه به مسأله (1551) دانسته مى‏شود، و در هر صورت اگر كارى كه روزه را باطل مى‏كند انجام نداده باشد، كفاره بر او واجب نيست.

مسأله 1567 ـ اگر فراموش كند كه روزه است و جماع نمايد، يا او را به جماع مجبور نمايند بطورى كه از اختيار او خارج شود روزه او باطل نمى‏شود، ولى چنانچه در بين جماع يادش بيايد، يا جبر او برداشته شود بايد فوراً از حال جماع خارج شود، و اگر خارج نشود روزه او باطل است.

 

3 ـ استمناء

مسأله 1568 ـ اگر روزه‏دار استمناء كند ـ معناى استمناء در مسأله (1553) گذشت ـ روزه‏اش باطل مى‏شود.

مسأله 1569 ـ اگر بى اختيار منى از انسان بيرون آيد، روزه‏اش باطل نيست.

مسأله 1570 ـ هرگاه روزه‏دار بداند كه اگر در روز بخوابد محتلم مى‏شود ـ يعنى در خواب منى از او بيرون مى‏آيد ـ جايز است بخوابد هر چند به سبب نخوابيدن به زحمت نيفتد، و اگر محتلم شود روزه‏اش باطل نمى‏شود.

مسأله 1571 ـ اگر روزه‏دار در حال بيرون آمدن منى از خواب بيدار شود، واجب نيست از بيرون آمدن منى جلوگيرى كند.

مسأله 1572 ـ روزه‏دارى كه محتلم شده، مى‏تواند بول كند، اگر چه بداند بواسطه بول كردن باقيمانده منى از مجرى بيرون مى‏آيد.

مسأله 1573 ـ روزه‏دارى كه محتلم شده اگر بداند منى در مجرى مانده و در صورتى كه پيش از غسل بول نكند، بعد از غسل منى از او بيرون مى‏آيد، احتياط مستحب آن است كه پيش از غسل بول كند.

مسأله 1574 ـ كسى كه عمداً به قصد بيرون آمدن منى بازى و شوخى كند و منى از او بيرون نيايد، اگر دو مرتبه نيّت روزه نكند روزه او باطل است، و اگر نيّت روزه كند بايد ـ بنابر احتياط لازم ـ روزه را تمام كند و قضاهم بنمايد.

مسأله 1575 ـ اگر روزه دار بدون قصد بيرون آمدن منى مثلاً با زن خود بازى و شوخى كند، چنانچه اطمينان دارد كه منى از او خارج نمى‏شود اگر چه اتفاقاً منى بيرون آيد، روزه او صحيح است. ولى اگر اطمينان ندارد، در صورتى كه منى از او بيرون آيد، روزه‏اش باطل است.

 

4 ـ دروغ بستن به خدا و پيغمبر

مسأله 1576 ـ اگر روزه‏دار به گفتن يا به نوشتن يا به اشاره و مانند اينها به خدا و پيغمبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم و ائمه عليهم‏السلام عمداً نسبتى را بدهد كه دروغ است ـ اگر چه فوراً بگويد دروغ گفتم يا توبه كند ـ روزه او ـ بنابر احتياط لازم ـ باطل است، و همچنين است ـ بنابر احتياط مستحب ـ دروغ بستن به حضرت زهرا سلام اللّه‏ عليها و ساير پيغمران و جانشينان آنان.

مسأله 1577 ـ اگر بخواهد خبرى را كه دليلى بر حجيت او ندارد و نمى‏داند راست است يا دروغ نقل كند ـ بنابر احتياط واجب ـ بايد به نحو نقل بگويد، و آن را به پيامبر و أئمه عليهم‏السلام مستقيماً نسبت ندهد.

مسأله 1578 ـ اگر چيزى را به اعتقاد اينكه راست است از قول خدا يا پيغمبر نقل كند و بعد بفهمد دروغ بوده، روزه‏اش باطل نمى‏شود.

مسأله 1579 ـ اگر چيزى را كه مى‏داند دروغ است، به خدا و پيغمبر نسبت دهد و بعداً بفهمد آنچه را كه گفته راست بوده، اگر مى‏دانسته كه اين كار روزه را باطل مى‏كند، بايد ـ بنابر احتياط لازم ـ روزه را تمام كند و قضاى آن را هم بجا آورد.

مسأله 1580 ـ اگر دروغى را كه ديگرى ساخته عمداً به خدا و پيغمبر و أئمه عليهم‏السلام نسبت دهد ـ بنابر احتياط لازم ـ روزه‏اش باطل مى‏شود، ولى اگر از قول كسى كه آن دروغ را ساخته نقل كند اشكال ندارد.

مسأله 1581 ـ اگر از روزه‏دار بپرسند كه آيا پيغمبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم چنين مطلبى فرموده‏اند و او جائى كه در جواب بايد بگويد نه عمداً بگويد بلى، يا جائى كه بايد بگويد بلى عمداً بگويد نه، روزه‏اش ـ بنابر احتياط لازم ـ باطل مى‏شود.

مسأله 1582 ـ اگر از قول خدا يا پيغمبر حرف راستى را بگويد بعد بگويد دروغ گفتم، يا در شب به دروغ به آنان نسبتى بدهد و فرداى آن كه روزه مى‏باشد بگويد آنچه ديشب گفتم راست است ـ بنابر احتياط ـ روزه‏اش باطل مى‏شود، مگر آنكه مقصودش بيان حال خبرش باشد.

 

5 ـ رساندن غبار به حلق

مسأله 1583 ـ بنابر احتياط واجب رساندن غبار غليظ به حلق روزه را باطل مى‏كند، چه غبار از چيزى باشد كه خوردن آن حلال است مثل آرد، يا غبار چيزى باشد كه خوردن آن حرام است مثل خاك.

مسأله 1584 ـ رساندن غبار غير غليظ به حلق، روزه را باطل نمى‏كند.

مسأله 1585 ـ اگر بواسطه باد غبارى غليظ پيدا شود و انسان با اينكه متوجه است و مى‏تواند مواظبت كند ولى مواظبت نكند و به حلق برسد ـ بنابر احتياط واجب ـ روزه‏اش باطل مى‏شود.

مسأله 1586 ـ احتياط واجب آن است كه روزه‏دار دود سيگار و تنباكو، و مانند اينها را هم به حلق نرساند.

مسأله 1587 ـ اگر مواظبت نكند و غبار يا دود و مانند اينها داخل حلق شود، چنانچه يقين يا اطمينان داشته كه به حلق نمى‏رسد، روزه‏اش صحيح است، و اگر گمان مى‏كرده كه به حلق نمى‏رسد، بهتر آن است كه آن روزه را قضا كند.

مسأله 1588 ـ اگر فراموش كند كه روزه است و مواظبت نكند، يا بى اختيار غبار و مانند آن به حلق او برسد، روزه‏اش باطل نمى‏شود.

مسأله 1589 ـ فرو بردن تمام سر در آب روزه را باطل نمى‏كند، ولى كراهت شديد دارد.

 

6 ـ باقيماندن بر جنابت و حيض و نفاس تا اذان صبح

مسأله 1590 ـ اگر جنب عمداً در ماه رمضان تا اذان صبح غسل نكند، يا اگر وظيفه‏اش تيمم است تيمم ننمايد، بايد روزه آن روز را تمام كند و روزى ديگر را نيز روزه بگيرد، و چون معلوم نيست آن روز قضا است يا عقوبت است، هم روزه آن روز از ماه رمضان را به قصد ما فى الذمه انجام دهد، و هم روزى كه بجاى آن روز روزه مى‏گيرد، وقصد قضا نكند.

مسأله 1591 ـ كسى كه مى‏خواهد قضاى روزه ماه رمضان را بگيرد، هرگاه تا اذان صبح عمداً جنب بماند، نمى‏تواند آن روز را روزه بگيرد، واگر از روى عمد نباشد مى‏تواند، اگر چه احتياط در ترك آن است.

مسأله 1592 ـ در غير روزه ماه رمضان و قضاى آن ـ از اقسام روزه‏هاى واجب و مستحب ـ اگر جنب عمداً تا اذان صبح بر حال جنابت باقى بماند، مى‏تواند آن روز را روزه بگيرد.

مسأله 1593 ـ كسى كه در شب ماه رمضان جنب است، چنانچه عمداً غسل نكند تا وقت تنگ شود، بايد تيمم كند و روزه بگيرد و روزه‏اش صحيح است.

مسأله 1594 ـ اگر جنب در ماه رمضان غسل را فراموش كند وبعد از يك روز يادش بيايد، بايد روزه آن روز را قضا نمايد، و اگر بعد از چند روز يادش بيايد، روزه هر چند روزى را كه يقين دارد جنب بوده قضا نمايد، مثلاً اگر نمى‏داند سه روز جنب بوده يا چهار روز، بايد روزه سه روز را قضا كند.

مسأله 1595 ـ كسى كه در شب ماه رمضان براى هيچ كدام از غسل و تيمم وقت ندارد، اگر خود را جنب كند، روزه‏اش باطل است و قضا و كفّاره بر او واجب مى‏شود.

مسأله 1596 ـ اگر بداند وقت براى غسل ندارد و خود را جنب كند وتيمم كند، يا با اين كه وقت دارد عمداً غسل را تأخير بياندازد تا وقت تنگ شود وتيمم كند روزه‏اش صحيح است، هر چند گناهكار است.

مسأله 1597 ـ كسى كه در شب ماه رمضان جنب است و مى‏داند كه اگر بخوابد تا صبح بيدار نمى‏شود ـ بنابر احتياط واجب ـ نبايد غسل نكرده بخوابد، وچنانچه پيش از غسل اختياراً بخوابد و تا صبح بيدار نشود، بايد روزه آن روز را تمام كند، و قضا و كفاره بر او واجب مى‏شود.

مسأله 1598 ـ هرگاه جنب در شب ماه رمضان بخوابد و بيدار شود، اگر احتمال بدهد كه اگر دوباره بخوابد پيش از اذان صبح بيدار مى‏شود مى‏تواند بخوابد.

مسأله 1599 ـ كسى كه در شب ماه رمضان جنب است و يقين يا اطمينان دارد كه اگر بخوابد پيش از اذان صبح بيدار مى‏شود، چنانچه تصميم داشته باشد كه بعد از بيدار شدن غسل كند، وبا اين تصميم بخوابد و تا اذان خواب بماند، روزه‏اش صحيح است.

مسأله 1600 ـ كسى كه در شب ماه رمضان جنب است و اطمينان ندارد كه اگر بخوابد پيش از اذان صبح بيدار مى‏شود، چنانچه غفلت داشته باشد كه بعد از بيدار شدن بايد غسل كند، در صورتى كه بخوابد و تا اذان صبح خواب بماند ـ بنابر احتياط ـ قضا بر او واجب مى‏شود.

مسأله 1601 ـ كسى كه در شب ماه رمضان جنب است و يقين دارد يا احتمال مى‏دهد كه اگر بخوابد پيش از اذان صبح بيدار مى‏شود، چنانچه نخواهد بعد از بيدار شدن غسل كند، در صورتى كه بخوابد و بيدار نشود، بايد روزه آن روز را تمام كند و قضا و كفاره بر او لازم است. و همچنين است ـ بنابر احتياط لازم ـ اگر ترديد داشته باشد كه بعد از بيدار شدن غسل كند يا نه.

مسأله 1602 ـ اگر جنب در شب ماه رمضان بخوابد و بيدار شود و يقين كند، يا احتمال دهد، كه اگر دوباره بخوابد پيش از اذان صبح بيدار مى‏شود و تصميم هم داشته باشد كه بعد از بيدار شدن غسل كند، چنانچه دوباره بخوابد و تا اذان بيدار نشود، بايد روزه آن روز را قضا كند، و اگر از خواب دوم بيدار شود و براى مرتبه سوم بخوابد و تا اذان صبح بيدار نشود، بايد روزه آن روز را قضا كند ـ و بنابر احتياط استحبابى ـ كفاره نيز بدهد.

مسأله 1603 ـ خوابى كه در آن احتلام صورت گرفته است، خواب اول حساب مى‏شود، بنابراين اگر پس از بيدار شدن دوباره بخوابد و تا اذان صبح بيدار نشود، چنانچه در مسأله قبل گفته شد، روزه آن روز را بايد قضا كند.

مسأله 1604 ـ اگر روزه‏دار در روز محتلم شود، واجب نيست فوراً غسل كند.

مسأله 1605 ـ هرگاه در ماه رمضان بعد از اذان صبح بيدار شود و ببيند محتلم شده، اگر چه بداند پيش از اذان محتلم شده، روزه او صحيح است.

مسأله 1606 ـ كسى كه مى‏خواهد قضاى روزه رمضان را بگيرد، اگر بعد از اذان صبح بيدار شود و ببيند محتلم شده و بداند پيش از اذان محتلم شده است، مى‏تواند آن روز را به قصد قضاى ماه رمضان روزه بگيرد.

مسأله 1607 ـ اگر زن در شب ماه رمضان پيش از اذان صبح از حيض يا نفاس پاك شود و عمداً غسل نكند، واگر وظيفه‏اش تيمم است و تيمم ننمايد، روزه آن روز را بايد تمام كند و قضاى آن را نيز بگيرد. و در روزه قضاى ماه رمضان اگر عمداً غسل وتيمم را ترك كند ـ بنابر احتياط واجب ـ نمى‏تواند آن روز را روزه بگيرد.

مسأله 1608 ـ زنى كه در شب ماه رمضان از حيض يا نفاس پاك شده، اگر عمداً غسل نكند تا وقت تنگ شود، بايد تيمم نمايد، و روزه آن روزش صحيح است.

مسأله 1609 ـ اگر زن پيش از اذان صبح در ماه رمضان از حيض يا نفاس پاك شود و براى غسل وقت نداشته باشد، بايد تيمم نمايد، ولى لازم نيست تا اذان صبح بيدار بماند. و همچنين است حكم جنب در صورتى كه وظيفه‏اش تيمم باشد.

مسأله 1610 ـ اگر زن نزديك اذان صبح در ماه مبارك رمضان از حيض يا نفاس پاك شود، و براى هيچ كدام از غسل وتيمم وقت نداشته باشد، روزه‏اش صحيح است.

مسأله 1611 ـ اگر زن بعد از اذان صبح از خون حيض يا نفاس پاك شود، يا در بين روز خون حيض يا نفاس ببيند، اگر چه نزديك مغرب باشد، روزه او باطل است.

مسأله 1612 ـ اگر زن غسل حيض يا نفاس را فراموش كند، و بعد از يك روز يا چند روز يادش بيايد، روزه‏هائى كه گرفته صحيح است.

مسأله 1613 ـ اگر زن پيش از اذان صبح در ماه رمضان از حيض يا نفاس پاك شود و در غسل كوتاهى كند و تا اذان غسل نكند، و در تنگى وقت تيمم هم نكند ـ چنانچه گذشت ـ روزه آن روز را بايد تمام كند و قضا نمايد، ولى چنانچه كوتاهى نكند مثلاً منتظر باشد كه حمام زنانه شود، اگر چه سه مرتبه بخوابد و تا اذان غسل نكند، و در تيمم كردن كوتاهى نكند، روزه او صحيح است.

مسأله 1614 ـ اگر زنى كه در حال استحاضه كثيره است، هر چند غسلهاى خود را به تفصيلى كه در احكام استحاضه در مسأله (394) گفته شد بجا نياورد، روزه او صحيح است. همچنان كه در استحاضه متوسطه اگر چه غسل نكند، روزه‏اش صحيح است.

مسأله 1615 ـ كسى كه مسّ ميّت كرده ـ يعنى جائى از بدن خود را به بدن ميّت رسانده ـ مى‏تواند بدون غسل مسّ ميّت روزه بگيرد، و اگر در حال روزه هم ميّت را مسّ نمايد، روزه او باطل نمى‏شود.

 

7 ـ اماله كردن

مسأله 1616 ـ اماله كردن با چيز روان اگر چه از روى ناچارى و براى معالجه باشد، روزه را باطل مى‏كند.

 

8 ـ قى كردن

مسأله 1617 ـ هرگاه روزه‏دار عمداً قى كند اگر چه بواسطه مرض و مانند آن ناچار باشد، روزه‏اش باطل مى‏شود. ولى اگر سهواً يا بى اختيار قى كند، اشكال ندارد.

مسأله 1618 ـ اگر در شب چيزى بخورد كه مى‏داند بواسطه خوردن آن، در روز بى اختيار قى مى‏كند، روزه‏اش صحيح است.

مسأله 1619 ـ اگر روزه‏دار بتواند از قى كردن خوددارى كند، اگر به طبع خود حادث شده است، لازم نيست از آن جلوگيرى كند.

مسأله 1620 ـ اگر مگس در گلوى روزه‏دار برود، چنانچه به مقدارى فرو رفته باشد كه به پائين دادن آن خوردن گفته نشود، لازم نيست آن را بيرون آورد، و روزه‏اش صحيح است. و امّا اگر به اين مقدار فرو نرفته باشد بايد آن را بيرون آورد هر چند كه اين كار متوقف بر قى كردن باشد ـ مگر در صورتى كه قى كردن براى او ضرر، يا مشقت زيادى داشته باشد ـ و چنانچه آن را قى نكند و فرو برد، روزه‏اش باطل مى‏شود، واگر آن را با قى كردن خارج كند نيز روزه‏اش باطل مى‏شود.

مسأله 1621 ـ اگر سهواً چيزى را فرو ببرد و پيش از رسيدن به معده يادش بيايد كه روزه است، چنانچه بقدرى پائين رفته باشد كه اگر آن را داخل معده كند به آن خوردن نگويند، لازم نيست آن را بيرون آورد و روزه او صحيح است.

مسأله 1622 ـ اگر يقين داشته باشد كه بواسطه آروغ زدن، چيزى از گلو بيرون مى‏آيد، چنانچه طورى باشد كه بر آن قى كردن صدق كند، نبايد عمداً آروغ بزند. ولى اگر يقين نداشته باشد اشكال ندارد.

مسأله 1623 ـ اگر آروغ بزند و چيزى در گلو يا دهانش بيايد، بايد آن را بيرون بريزد، واگر بى اختيار فرو رود، روزه‏اش صحيح است.

 

احكام چيزهائى كه روزه را باطل مى‏كند

مسأله 1624 ـ اگر انسان عمداً و از روى اختيار كارى كه روزه را باطل مى‏كند انجام دهد، روزه او باطل مى‏شود. و چنانچه از روى عمد نباشد اشكال ندارد. ولى جنب اگر بخوابد و به تفصيلى كه در مسأله (1602) گفته شد تا اذان صبح غسل نكند روزه او باطل است. و چنانچه انسان نداند كه بعضى از آنچه گفته شد روزه را باطل مى‏كند اگر در اين جهل كوتاهى نكرده باشد، و ترديدى هم نداشته باشد، يا آنكه اعتماد بر حجت شرعى داشته باشد، اگر آن چيز را انجام دهد، روزه‏اش باطل نمى‏شود، مگر در خوردن و آشاميدن و جماع.

مسأله 1625 ـ اگر روزه‏دار سهواً يكى از كارهائى كه روزه را باطل مى‏كند انجام دهد و به اعتقاد اينكه روزه‏اش باطل شده، عمداً دوباره يكى از آنها را بجا آورد، حكم مسأله گذشته درباره او جارى مى‏شود.

مسأله 1626 ـ اگر چيزى به زور در گلوى روزه‏دار بريزند، روزه او باطل نمى‏شود، ولى اگر مجبورش كنند كه روزه خود را به خوردن يا آشاميدن يا جماع باطل كند، مثلاً به او بگويند اگر غذا نخورى ضرر مالى يا جانى به تو مى‏زنيم، و خودش براى جلوگيرى از ضرر چيزى بخورد، روزه او باطل مى‏شود. و در غير آن سه چيز نيز ـ بنابر احتياط واجب ـ باطل مى‏شود.

مسأله 1627 ـ روزه‏دار نبايد جائى برود كه مى‏داند چيزى در گلويش مى‏ريزند، يا مجبورش مى‏كنند كه خودش روزه خود را باطل كند، و اگر برود و از روى ناچارى خودش كارى كه روزه را باطل مى‏كند انجام دهد، روزه او باطل مى‏شود. و همچنين است ـ بنابر احتياط لازم ـ اگر چيزى را در گلويش بريزند.

 

آنچه براى روزه‏دار مكروه است

مسأله 1628 ـ چند چيز براى روزه‏دار مكروه است و از آن جمله است:

1 ـ دوا ريختن به چشم و سرمه كشيدن، در صورتى كه مزه يا بوى آن به حلق برسد.

2 ـ انجام دادن هر كارى مانند خون گرفتن، و حمام رفتن كه باعث ضعف مى‏شود.

3 ـ دارو در بينى ريختن، اگر نداند كه به حلق مى‏رسد، و اگر بداند به حلق مى‏رسد جايز نيست.

4 ـ بو كردن گياههاى معطّر.

5 ـ نشستن زن در آب.

6 ـ استعمال شياف.

7 ـ تر كردن لباسى كه در بدن است.

8 ـ كشيدن دندان، و هر كارى كه بواسطه آن از دهان خون بيايد.

9 ـ مسواك كردن با چوب تر.

10 ـ بى جهت آب يا چيزى روان در دهان كردن.

و نيز مكروه است انسان بدون قصد بيرون آمدن منى زن خود را ببوسد، يا كارى كند كه شهوت خود را به حركت آورد.

 

جائى كه قضا و كفاره واجب است

مسأله 1629 ـ اگر كسى روزه ماه رمضان را به خوردن يا آشاميدن يا جماع يا استمناء يا باقى ماندن بر جنابت باطل كند، در صورتى كه از روى عمد و اختيار باشد و از روى ناچارى و جبر نباشد، اضافه بر قضا، كفاره هم بر او واجب مى‏شود. و احتياط مستحب آن است كه كسى كه روزه را به غير آنچه گفته شد باطل كند، اضافه بر قضا، كفاره هم بدهد.

مسأله 1630 ـ اگر كسى چيزى از آنچه را كه گذشت انجام دهد، در حالى كه عقيده قطعى داشته كه روزه را باطل نمى‏كند، كفاره بر او واجب نيست. وهمچنين است كسى كه نمى‏دانسته روزه بر او واجب است، مانند كودكان در اوائل بلوغ.

 

كفاره روزه

مسأله 1631 ـ در كفاره افطار روزه ماه رمضان، بايد يك بنده آزاد كند، يا به دستورى كه در مسأله بعد گفته مى‏شود دو ماه روزه بگيرد، يا شصت فقير را سير كند يا به هر كدام يك مُد كه تقريباً «750» گرم است، طعام ـ يعنى گندم يا جو يا نان و مانند اينها ـ بدهد، و چنانچه اينها برايش ممكن نباشد، بايد به قدر امكان تصدّق دهد، و اگر ممكن نيست، استغفار نمايد. و احتياط واجب آن است كه هر وقت بتواند، كفاره را بدهد.

مسأله 1632 ـ كسى كه مى‏خواهد دو ماه كفاره ماه رمضان را بگيرد، بايد يك ماه تمام ويك روز آن را از ماه ديگر پى در پى بگيرد، و اگر بقيه آن پى در پى نباشد، اشكال ندارد.

مسأله 1633 ـ كسى كه مى‏خواهد دو ماه كفاره روزه رمضان را بگيرد، نبايد موقعى شروع كند كه مى‏داند در بين يك ماه و يك روز، روزى باشد كه مانند عيد قربان، روزه آن حرام است، ياروزه آن واجب است.

مسأله 1634 ـ كسى كه بايد پى در پى روزه بگيرد، اگر در بين آن بدون عذر يك روز روزه نگيرد، بايد روزه‏ها را از سر بگيرد.

مسأله 1635 ـ اگر در بين روزهائى كه بايد پى در پى روزه بگيرد عذرى مثل حيض، يا نفاس، يا سفرى كه در رفتن آن مجبور است، براى او پيش آيد بعد از بر طرف شدن عذر، واجب نيست روزه‏ها را از سر بگيرد، بلكه بقيّه را بعد از بر طرف شدن عذر بجا مى‏آورد.

مسأله 1636 ـ اگر به چيز حرامى روزه خود را باطل كند، چه آن چيز اصلاً حرام باشد مثل شراب و زنا، يا به جهتى حرام شده باشد مثل خوردن غذاى حلالى كه براى انسان ضرر كلى دارد، و نزديكى كردن باعيال خود در حال حيض، يك كفاره كافى است. ولى ـ احتياط مستحب ـ آن است كه كفاره جمع بدهد ـ يعنى يك بنده آزاد كند، و دو ماه روزه بگيرد، و شصت فقير را سير كند، يا به هر كدام آنها يك مُد گندم يا جو يا نان و مانند اينها بدهد ـ و چنانچه هر سه برايش ممكن نباشد، هر كدام آنها كه ممكن است، انجام دهد.

مسأله 1637 ـ اگر روزه‏دار دروغى را به خدا و پيغمبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم عمداً نسبت دهد كفاره ندارد ولى، احتياط مستحب آن است كه كفاره بدهد.

مسأله 1638 ـ اگر در يك روز ماه رمضان چند مرتبه بخورد يا بياشامد، يا جماع يا استمناء كند، براى همه آنها يك كفاره كافى است.

مسأله 1639 ـ اگر روزه‏دار غير از جماع و استمناء كار ديگرى كه روزه را باطل مى‏كند انجام دهد، و بعد با حلال خود جماع نمايد، براى هر دو يك كفاره كافى است.

مسأله 1640 ـ اگر روزه‏دار كارى كه حلال است و روزه را باطل مى‏كند انجام دهد، ـ مثلاً آب بياشامد ـ و بعد كار ديگرى كه حرام است و روزه را باطل مى‏كند انجام دهد ـ مثلاً غذاى حرامى بخورد ـ يك كفاره كافى است.

مسأله 1641 ـ اگر روزه‏دار آروغ بزند و چيزى در دهانش بيايد، چنانچه عمداً آن را فرو ببرد ـ بنابر احتياط واجب ـ روزه‏اش باطل است، و بايد قضاى آن را بگيرد و كفاره هم بدهد. و اگر خوردن آن چيز حرام باشد، مثلاً موقع آروغ زدن، خون يا غذايى كه از صورت غذا بودن خارج است به دهان او بيايد و عمداً آن را فرو برد، بهتر است كفاره جمع بدهد.

مسأله 1642 ـ اگر نذر كند كه روز معينى را روزه بگيرد، چنانچه در آن روز عمداً روزه خود را باطل كند، بايد كفاره بدهد، و كفاره آن در احكام نذر خواهد آمد.

مسأله 1643 ـ اگر روزه‏دار به گفته كسى كه مى‏گويد مغرب شده ولى اطمينان براى او حاصل نشده است، افطار كند و بعد بفهمد مغرب نبوده است، يا شك كند كه مغرب بوده است يا نه، قضا و كفاره بر او واجب مى‏شود، و اگر معتقد بوده كه قول او حجت است، فقط قضا لازم است.

مسأله 1644 ـ كسى كه عمداً روزه خود را باطل كرده، اگر بعد از ظهر مسافرت كند، يا پيش از ظهر براى فرار از كفاره سفر نمايد، كفاره از او ساقط نمى‏شود، بلكه اگر قبل از ظهر مسافرتى براى او پيش آمد كند نيز كفاره بر او واجب است.

مسأله 1645 ـ اگر عمداً روزه خود را باطل كند، و بعد عذرى مانند حيض يا نفاس يا مرض براى او پيدا شود، احتياط مستحب آن است كه كفاره را بدهد، مخصوصاً اگر به وسيله‏اى مانند دارو حيض يا مرضى را بوجود بياورد.

مسأله 1646 ـ اگر يقين كند كه روز اول ماه رمضان است و عمداً روزه خود را باطل كند، بعد معلوم شود كه آخر شعبان بوده، كفاره بر او واجب نيست.

مسأله 1647 ـ اگر انسان شك كند كه آخر رمضان است يا اول شوال، و عمداً روزه خود را باطل كند، بعد معلوم شود اول شوال بوده، كفاره بر او واجب نيست.

مسأله 1648 ـ اگر روزه‏دار در ماه رمضان با زن خود كه روزه‏دار است جماع كند، چنانچه زن را مجبور كرده باشد، كفاره روزه خودش و بنابر احتياط، كفاره روزه زن را بايد بدهد و اگر زن به جماع راضى بوده، بر هر كدام يك كفاره واجب مى‏شود.

مسأله 1649 ـ اگر زنى شوهر روزه‏دار خود را مجبور كند كه با او جماع نمايد، واجب نيست كفاره روزه شوهر را بدهد.

مسأله 1650 ـ اگر روزه‏دار در ماه رمضان، زن خود را مجبور به جماع كند و در بين جماع زن راضى شود، بر هر كدام يك كفاره واجب مى‏شود، و احتياط مستحب آن است كه مرد دو كفاره بدهد.

مسأله 1651 ـ اگر روزه‏دار در ماه مبارك رمضان با زن روزه‏دار خود كه خواب است جماع نمايد، يك كفاره بر او واجب مى‏شود و روزه زن صحيح است و كفاره هم بر او واجب نيست.

مسأله 1652 ـ اگر مرد زن خود را، يا زن شوهر خود را مجبور كند كه غير جماع كار ديگرى كه روزه را باطل مى‏كند بجا آورد، بر هيچ يك از آنها كفاره واجب نيست.

مسأله 1653 ـ كسى كه بواسطه مسافرت يا مرض روزه نمى‏گيرد، نمى‏تواند زن روزه‏دار را مجبور به جماع كند، ولى اگر او را مجبور نمايد، كفاره بر مرد نيز واجب نيست.

مسأله 1654 ـ انسان نبايد در بجا آوردن كفاره كوتاهى كند، ولى لازم نيست فوراً آن را انجام دهد.

مسأله 1655 ـ اگر كفاره بر انسان واجب شود و چند سال آن را بجا نياورد، چيزى بر آن اضافه نمى‏شود.

مسأله 1656 ـ كسى كه بايد براى كفاره يك روز شصت فقير را طعام بدهد، اگر به تمام شصت نفر دسترسى دارد نمى‏تواند عدد را كم كند، ولى همان مقدار كفاره بدهد مثلاً به سى نفر هر كدام دو مُد طعام بدهد و به آن اكتفا كند، ولى مى‏تواند براى هر فرد از عيال فقير اگر چه صغير باشند يك مُد به آن فقير بدهد، و فقير به وكالت از عائله يا ولايت بر آنها اگر صغير باشند قبول نمايد، و اگر نتواند شصت نفر فقير را پيدا كند و مثلاً فقط سى نفر را پيدا كند مى‏تواند به هر كدام دو مُد طعام بدهد ولى ـ بنابر احتياط واجب ـ هرگاه تمكن پيدا كرد به سى نفر فقير ديگر نيز يك مُد بدهد.

مسأله 1657 ـ كسى كه قضاى روزه رمضان را گرفته، اگر بعد از ظهر عمداً كارى كه روزه را باطل مى‏كند انجام دهد، بايد به ده فقير هر كدام يك مُد طعام بدهد، و اگر نمى‏تواند، سه روز روزه بگيرد.

 

جاهائى كه فقط قضاى روزه واجب است

مسأله 1658 ـ در چند مورد ـ غير از مواردى كه قبلاً به آنها اشاره شد ـ فقط قضاى روزه بر انسان واجب است و كفاره واجب نيست:

اول: آنكه در شب ماه رمضان جنب باشد و به تفصيلى كه در مسأله (1602) گفته شد تا اذان صبح از خواب دوم بيدار نشود.

دوم: عملى كه روزه را باطل مى‏كند بجا نياورد ولى نيت روزه نكند، يا ريا كند، يا قصد كند كه روزه نباشد، و همچنين اگر قصد كند كارى كه روزه را باطل مى‏كند انجام دهد به تفصيلى كه در مسأله (1551) بيان شد.

سوم: آنكه در ماه رمضان غسل جنابت را فراموش كند و با حال جنابت يك روز يا چند روز روزه بگيرد.

چهارم: آنكه در ماه رمضان بدون اينكه تحقيق كند صبح شده يا نه، كارى كه روزه را باطل مى‏كند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده است.

پنجم: آنكه كسى بگويد صبح نشده و انسان به گفته او كارى كه روزه را باطل مى‏كند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده است.

ششم: آنكه كسى بگويد صبح شده و انسان به گفته او يقين نكند، يا خيال كند شوخى مى‏كند، و خودش هم تحقيق نكند و كارى كه روزه را باطل مى‏كند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده است.

هفتم: آنكه به گفته كس ديگرى كه گفته او شرعاً برايش حجت است، يا او به اشتباه معتقد باشد كه خبر او حجت است، افطار كند، بعد معلوم شود مغرب نبوده است.

هشتم: آنكه يقين يا اطمينان كند كه مغرب شده و افطار كند، بعد معلوم شود مغرب نبوده است، ولى اگر در هواى ابرى ومانند آن به گمان اينكه مغرب شده افطار كند، بعد معلوم شود مغرب نبوده، و جوب قضا در اين صورت بنابر احتياط است.

نهم: آنكه از جهت تشنگى مضمضه كند، يعنى آب در دهان بگرداند و بى اختيار فرو رود، ولى اگر فراموش كند كه روزه است و آب را فرو دهد، يا براى غير جهت تشنگى مثل مواردى كه مضمضه در آنجاها مستحب است، مانند وضو مضمضه كند و بى اختيار فرو رود، قضا ندارد.

دهم: آنكه كسى از جهت اكراه يا اضطرار يا تقيّه افطار كند، اگر مورد اكراه و تقيه، خوردن ياآشاميدن يا جماع باشد، و همچنين در غير آنها بنابر احتياط واجب.

مسأله 1659 ـ اگر غير آب چيز ديگرى را در دهان ببرد و بى اختيار فرو رود، يا آب داخل بينى كند و بى اختيار فرو رود، قضا بر او واجب نيست.

مسأله 1660 ـ مضمضه زياد براى روزه‏دار مكروه است، و اگر بعد از مضمضه بخواهد آب دهان را فرو برد، بهتر آن است كه سه مرتبه آب دهان را بيرون بريزد.

مسأله 1661 ـ اگر انسان بداند كه بواسطه مضمضه، بى اختيار يا از روى فراموشى آب وارد گلويش مى‏شود، نبايد مضمضه كند، و اگر در اين صورت مضمضه كرد ولى آب فرو نرفت ـ بنابر احتياط واجب ـ قضا لازم است.

مسأله 1662 ـ اگر در ماه رمضان، بعد از تحقيق، براى او معلوم نشود كه صبح شده وكارى كه روزه را باطل مى‏كند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده، قضا لازم نيست.

مسأله 1663 ـ اگر انسان شك كند كه مغرب شده يا نه، نمى‏تواند افطار كند، ولى اگر شك كند كه صبح شده يا نه، پيش از تحقيق هم مى‏تواند كارى كه روزه را باطل مى‏كند انجام دهد.

next page

fehrest page

back page

 
 
https://old.aviny.com/Ahkam/ResalehSistani/resale18.aspx?&mode=print
Copyright © 2003-2013 - AVINY.COM - All Rights Reserved