شبهات سیاسی
1
، 2 ، 3،
4 ، 5 ،
6 ، 7 |
21-
آیا قبول دارید آقای هاشمی کارهای خلافش را توسط
فرزندان دلبندش انجام میدهد؟ چرا آقای هاشمی رسماً
اعلام برائت از فرزندانشان نمیکنند؟! |
قبل از هر پاسخی باید توجه داشته باشیم که طرح این
گونهی سؤال یا شبهه، چه به لحاظ شرع و چه به لحاظ عرف
مورد اشکال است و قطعاً مرضی خداوند متعال نمیباشد.
چرا که بدون طرح موضوع، بیان مصادیق کارهای خلاف، حکم
به آن و وساطت فرزندان داده میشود و از مخاطب فقط
سؤال میشود که آیا شما هم قبول دارید یا خیر؟!
اما، جهت پاسخ به سؤالی که منظور بوده و طریقهی طرح و
بیان آن مناسب و مشروع نیست، باید دقت نمود که هر کسی
نقطه ضعفهایی دارد که اگر بدانها توجه کافی ننموده و
مرتفع ننماید، در امتحانهایی که به آن نقطه ضعف بر
میگردد، دچار مشکلات جدی میگردد.
بر کسی پوشیده نیست که شخص آقای هاشمی نسبت به اولاد،
برادران و برادرزادهها، نه تنها علاقهی وافری دارند
[که طبیعی است]، بلکه ظاهراً و بر اساس قرائن، حساسیت
و تعصب سنتی و زائد الوصفی نسبت به آنان دارند، تا آن
جا که در مقابل هر سختی و حتی سخن ناروایی که بر
خودشان وارد شود تحمل دارند، اما اگر حتی سخن حق، ولی
ناخوشایندی دربارهی آنان بیان گردد، بی تحمل میشوند!
ادامه
مطلب... |
20-
پیام تسلیت مقام معظم رهبری در هفتمین روز فاجعه بود.
البته ایشان نمایندهای در مراسم تشییع فرستادند، اما
رسانهها پخش نکردند و مردم خبردار نشدند، ولی چرا
...؟ |
دقت بفرمایید، اگر چه حادثهی انفجار زاهدان، هم چون
نسلکشیهای دیگری که به امر آمریکا و توسط عمال وهابی
و ... در کشورهای اسلامی انجام میپذیرد، بسیار تألم
آور و تأثر برانگیز بود، اما نباید اجازه دهیم که
دشمنان در جنگ سخت خون ما را بریزند و در جنگ نرم نیز
حواشی جنایات خود را بر علیه ما استفاده کنند و اذهان
عمومی مردم و به ویژه داغ دیدگان و بازماندگان را به
جای آن که متوجه شناخت چهرهی پلید جانی، اهداف جنایت
و ابعاد توطئه شود، بر علیه خودمان سوق داده و به این
که چرا پیام دیر آمد یا زود آمد مشغول بدارد و نتیجهی
این شور انقلابی و نفرت از دشمنان به وجود آمده در
دلهای مردم بیدار منطقه را معکوس نماید. نه فقط در
این قضیه، بلکه در همهی قضایا. چرا باید اجازه دهیم
که دشمن از سویی ما را بزند و از سوی دیگر به خودزنی
تشویق یا وادارمان نماید؟!
محتوای مطالب مطروحهی جنابعالی مشخص میکند که جوسازی
و شانتاژ در منطقه بسیار است و عزیزان نگران تأثیر سوء
این جوّ سازیها هستند.
ادامه مطلب... |
19-
بیبیسی به نقل از دفتر آقای هاشمی مطالبی راجع به
انتخابات مجلس و نیز پاسخ روزنامهی وطن خبری منتشر
کرده و گفته در حالی که فقط 20٪ بازخوانی صندوقها
انجام شده بود، ادامهی آن به دستور رهبری متوقف شد و
.... لطفاً ما را راهنمایی نمایید. |
لازم است همهی عزیزان و گرامیان به نکات ذیل دقت نمایند:
الف – به هیچ وجه اجازه ندهید در گفتگوها و هر مبحث دیگری، بیبیسی و
سایر بنگاههای خبری و سایبری وابسته به استکبار جهانی و صهیونیسم
بینالملل به عنوان یک منبع موثق مطرح شده و خبری از آن مورد بحث قرار
گیرد. چرا که بیبیسی و سایر بنگاههای مشابه، مراکز دروغپراکنی و
اختلافافکنی در میان ملتها و دولتها در جهت مقاصد آمریکا و انگلیس
میباشند و این موضع و چهرهی شیطانی در افکار عمومی بر کسی پوشیده
نیست. لذا بسیار جاهلانه خواهد بود اگر ما خبری از آن را باور کرده و
به دنبال چند و چونش باشیم.
بیبیسی اگر خبر درستی را هم منتشر نماید، [ما] بنا را بر دروغ گذاشته
و خواهیم گفت: «دروغ است، مگر آن که عین آن خبر از ناحیهی یک منبع
موثق دیگری منتشر گردد»...
ادامه مطلب... |
18- به
عقیده اصلاح طلبان، در دوره احمدی نژاد یاد و خاطره
امام از بین رفته است! خواهش میکنم با ارایه مدارک
مستدل این شبهه را بر طرف کنید. |
اگر چه مدعی دفاع از مواضع دورهی آقای احمدینژاد
نیستیم، اما واقعبینی و انصاف این است که در دورهی
به اصطلاح اصلاحات (خاتمی)، یاد و خاطرهی حضرت امام
(ره) اصلاً مطرح نبود که در دورهی احمدینژاد بیشتر
باشد یا کمتر! مضاف بر این که باید بدانیم منظور از
«یاد و خاطره» چیست؟ مثلاً آوردن نام ایشان، انتشار
پوستر و عکس امام (ره)؟ یا حفظ ارزشها، دستآوردها و
پویایی در خط ایشان؟
اولین تجلی پیروی از خط امام (ره) و زنده نگهداشتن یاد و خاطرهی
ایشان، در اطاعت از ولیفقیه تجلی مییابد. حال آقای خاتمی تجلی این
امر بود، یا بهزاد نبوی، یا موسوی لاری، یا مهاجرانی، یا محتشمی، یا
متفکرانی چون: حجاریان، مرتضی مبلغ، محمد عطریانفر و ... ؟!
آقای خاتمی با شعائری تحت عنوان «آزدی» و «قانونمندی» به میدان آمد و
آرای عمومی را به خود جلب نمود. بدون آن که هیچ تعریفی از آزادی یا
قانونمندی (که خود رئیس قوهی مجریه بود و باید قانونمند عمل مینمود)
ارائه ننمود. تعریف آزادی اصلاحطلبها در عمل «آزادی از دین» بود و از
قانونمندی نیز به جز محدود کردن ولایت به قوانین مجلس یا ... که در
زمان امام (ره) نیز طرح کرده بودند، خبری نبود...
ادامه مطلب... |
17- بسیاری از مؤمنین
نیز با دیدن صحنههای درگیری نیروی انتظامی و ... با تظاهر کنندگان
درCD متأثر و دچار شبهه شدهاند! پاسخ شما چیست؟ |
مخاطب این پاسخ، همان دسته از مسلمانان و مؤمنین
هستند، اگر چه برای دیگران نیز میتواند مفید باشد:
صحنهها و مونتاژها در CD مورد نظر که در سطح گسترده
نیز توزیع شده است، به دقت و بارها مورد بازدید قرار
گرفت و نظر شما را به نکات ذیل جلب مینماییم:
الف – هیچ کس مدعی نیست که در برخورد با اغتشاشگران،
هیچ تخلفی صورت نپذیرفته است که چنین مدینهی فاضلهای
محال است. درگیری (صرف نظر از مواضع طرفین)، درگیری
است و احیاناً فقط امیرالمؤمنین علیهالسلام (معصوم و
نوادر مؤمنین) هستند که میتوانند در درگیری با دشمن،
خشم خود را کاملاً فرو برده و سپس با اخلاص کامل و
برای خدا دشمن را از پای درآورند. که البته ایشان
(جضرت علی علیهالسلام در جنگ با عبدود) نیز در نهایت
سر دشمن را از تنش جدا میکنند.
لذا این ترفندی بسیار شیطانی و القایی بسیار غلطی است
که فقط صحنههای مقابله با اعتشاش کنار هم مونتاژ شود
و از طرف آنان فقط پلاکاردهای «سکوت» به نمایش درآید و
از این طرف حمله، باتوم و دستگیری(؟!) البته خدا را
شکر میکنیم که در تهران زندگی میکردیم و شاهد همهی
«سکوتها» در تظاهراتهای به اصطلاح آرام و حتی سکوت
بیشتر در شبها و در خیابانها، میادین و کوچههای
خلوت نیز بودیم..
ادامه مطلب... |
16- انتظار داشتیم دولت
دکتر احمدی نژاد با این وضع اسفبار بد حجابی و فساد برخورد نماید،
اما هیچ کار خاصی ندیدیم! آیا این مطالبه حق مردم نیست و دولت کوتاهی
نکرده است؟! |
در این که کلیهی دستگاهها، نهادها، سازمانها ....
و مسئولین موظفاند که خدمتگزار مردم باشند و باید
مطالبات به حق آنها را پاسخ داده و اجابت کنند هیچ شکی
نیست و در این که حق مردم است حقوق خود را در هر
زمینهای [به ویژه امنیت فردی، اجتماعی و ...] مطالبه
کرده و عملکرد همهی دستگاهها را رصد نموده و با
پیشنهاد – انتقاد و جدیت در مطالبه شرایط تحقق
خواستهایشان را فراهم کنند نیز تردیدی وجود ندارد.
منتهی مردم نیز باید بدانند که از چه نهاد و کدام
مسئولی چه چیزی را باید مطالبه کنند.
بدیهی است که عدم شناخت کافی اذهان عمومی و انتظار یا مراجعهی نامربوط
نه تنها سبب عدم تحقق مطالبات و خواستهایشان میگردد، بلکه نهاد یا
مسئول موظف را در حاشیهی اختفا و امن قرار داده و ممکن است موجب اهمال
آن نهاد یا مسئول در انجام وظایف به خاطر قرار نگرفتن در جایگاه
پاسخگویی گردد. مضاف بر این (چنان چه تجربههای گذشته نشان داده است)
میتواند زمینه و شرایط را برای تبلیغها یا ضد تبلیغهای سیاسی فراهم
نماید...
ادامه
مطلب... |
15-
اگر دین پاک و طاهر است و دعوت به پاکی می نماید، پس
نباید در سیاست که سراسر ظلم، حقه و دنیاگرایی است
دخالت کند! |
واژه ی دین (صرف نظر از کدام دین)
به معنای راه و روش زندگی به سوی هدف معین است. لذا ممکن است یک دین
دعوت به دنیا و نفسانیت و حیوانیت کند و دین دیگر (مانند اسلام) دعوت
به تکامل و قرب به کمال مطلق (الله) نماید.
بدیهی است اگر دینی جامع الشرایط نباشد و در برخی از مسائل فردی
دستورالعملی داشته باشد و در برخی دیگر از مسائل به ویژه اجتماعی راه
روشنی بیان ننموده باشد، آن دین کامل نیست و اساساً دین نیست.
و اما واژه ی سیاست نیز به معنای ظلم و حقه و دنیاگرایی نیست. بلکه
تدبیر و تدبر در راهبرد و اداره ی یک نظام است. پس سیاست ها نیز مانند
ادیان با یک دیگر متفاوت و حتی متضاد هستند. آن شخص یا جامعه یا حکومتی
که هدفی جز دنیا و فربهی بدن ندارد، سیاستی نفسانی که مستلزم نفی همه ی
ارزش هاست را بر می گزیند و آن شخص، جامعه یا حکومتی که نیل به کمالات
انسانی و قرب به کمال مطلق «الله» را هدف گرفته است، به هیچ وجه سیاست
های شیطانی و نفسانی را پیروی نمی نماید...
ادامه مطلب... |
14-
اگر حکومت به خودش مطمئن است، چرا اعمال فشار میکند،
روزنامهها را توقیف و سایتها را فیلتر میکند، رد
صلاحیت میکنند؟ امکانات بیتالمال در اختیار امثال
شماست که از ظالمین دفاع میکنید. |
پس از تشکر و تقدیر از ارتباط با سایت و ارسال نقطه
نظرات خود، به استحضار میرسانیم به عنوان یک شخص
تحصیلکرده و دانشگاهی، ابتدا باید در نظر داشته باشید
که «حب و بغض»های شخصی که ناشی از چگونگی اطلاعات و یا
منافع است، هیچ واقعیت و حقیقتی را تغییر نمیدهد.
بلکه اگر اطلاعات ضعیف یا غلط باشد و منافع به درست
تشخیص داده نشود، حب و بغض سبب میشود که معترض، بدون
استناد به هیچ دلیل عقلی و درستی، متوسل به تکذیب،
دروغ، افترا، تهمت و حتی فحاشی و ناسزاگویی گردد. در
ثانی لازم است به عنوان یک فرد تحصیلکرده دقت نمایید
که در راستای «آزاد اندیشی و تضارب آراء»، سخن و
اعتراضتان علمی، عقلی و مستدل باشد، نه این که مانند
برخی از عوام غیر مطلع و یا در نهایت برخی از
روزنامهنگاران آماتور به چند شعار اکتفا نموده و هر
چه دلتان بخواهد تهمت زده و افترا ببندید! بدیهی است
که در این صورت هیچ اتفاق خاصی نمیافتد، فقط شما چند
تا فحش میدهید و مخاطب نیز آن را به حساب «بغض» شخصی
شما که به هر علتی پدید آمده است میگذارد و پاسخی هم
نمیدهد...
ادامه مطلب... |
13-
اگر حکومت اسلامی حق و عدل است، چرا سرانی که
بیتالمال مردم را چپاول کردند و با فرزندانشان
تعطیلات را در سوئیس میگذرانند ... و اکنون نیز بر
علیه رهبری توطئه میکنند را محاکمه نمیکند؟
|
«يَأَيهَُّا الَّذِينَ ءَامَنُواْ كُونُواْ
قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ شهَُدَاءَ لِلَّهِ وَ لَوْ
عَلىَ أَنفُسِكُمْ أَوِ الْوَالِدَيْنِ وَ
الْأَقْرَبِينَ إِن يَكُنْ غَنِيًّا أَوْ فَقِيرًا
فَاللَّهُ أَوْلىَ بهِِمَا فَلَا تَتَّبِعُواْ
الهَْوَى أَن تَعْدِلُواْ وَ إِن تَلْوُاْ أَوْ
تُعْرِضُواْ فَإِنَّ اللَّهَ كاَنَ بِمَا تَعْمَلُونَ
خَبِيرًا» (النساء - 135)
ترجمه: اى كسانى كه ايمان آوردهايد! كاملًا قيام به
عدالت كنيد! براى خدا شهادت دهيد، اگر چه (اين گواهى)
به زيان خود شما، يا پدر و مادر و نزديكان شما بوده
باشد! (چرا كه) اگر آنها غنىّ يا فقير باشند، خداوند
سزاوارتر است كه از آنان حمايت كند. بنا بر اين، از
هوى و هوس پيروى نكنيد كه از حق، منحرف خواهيد شد! و
اگر حق را تحريف كنيد، و يا از اظهار آن، اعراض
نماييد، خداوند به آنچه انجام مىدهيد، آگاه است.
دقت شود که: اولاً حکومت اسلامی (جمهوری اسلامی ایران)
مدعی نیست که موفق شده قسط و عدل اسلامی را در همهی
عرصهها محقق نماید، بلکه مدعی است که سعی دارد مسیر
اسلام را بپیماید و شرایط را برای برپایی قسط و عدل و
زمینهسازی ظهور و حکومت منجی عالم بشریت و بر پا
کنندهی قسط و عدل جهانی مساعد نماید...
ادامه مطلب... |
12-
آقای رحیم مشائی گفته است: «اگر ايرانيان نبودند اسلام
در ميان خروارها توهم ناشي از ناسيوناليسم عربي مدفون
بود»! آیا چنین است؟ نظر شما چیست؟ |
یک موقع است شخصیت اسلام شناس، تاریخ شناس و ایران
شناسی چون استاد شهید آیتالله مطهری، نتیجهی سالهای
تحقیقات علمی خود را در کتابی تحت عنوان «خدمات متقابل
ایران و اسلام» منتشر مینماید و در آن به صورت مستدل
به آثار دین مبین اسلام در رشد فرهنگ و تمدن ایرانیان
و نیز فرهنگ ایرانیان به معرفی اسلام اشاره میکند، آن
وقت سطر به سطر و حتی کلمه به کلمهی بیانات او محل
تأمل است و منتقد نیز میتواند نقدی علمی و مستند بر
آن بنویسد، اما یک موقع نشست یا اجلاسی تبلیغاتی ترتیب
داده شده است، اقشار و تیپهای متفاوت و حتی متضادی –
از مؤمن گرفته تا مشهور به جاسوسی – در آن شرکت دارند
و رئیس دفتر ریاست جمهوری نیز برای آنان یک سخنرانی
ژورنالیستی میکند، آن وقت زیاد جای نکتهگیری و حتی
نگرانی نیست. چه بسا اگر انتقادی جدی هم وارد شود،
گوینده یا میگوید: «شما منظور مرا خوب درک نکردید» و
یا میگوید: «منظور من این نبوده است»...
ادامه مطلب... |
11- با توجه به اعتراض مولی
عبدالحمید به بیانات
مقام
معظم رهبری راجع به طلحه و زبیر، پاسخ و نظر راجع به
وی چیست؟ |
با صراحت و بدون هیچ تعارفی
باید اذعان نمود که این جناب «عبدالحمید» نه تنها از
سواد لازم و کافی برخورداری نبوده و حتی کتب و منابع
اهل سنت را به درستی و تا حد مورد قبول مطالعه نکرده
است، بلکه بنا به تعجیل و اهدافی که دارد، بسیار زود
وارد عرصهی سیاست شده و سعی دارد که «دین» را ابزار و
ملعبهی اهداف سیاسی [که به نظر دیکته شده میرسد]
قرار داده و میان مسلمانان اهل سنت و تشیع در ایران
ایجاد اختلاف نماید. و از آن جهت که [به ویژه پس از
انتخابات و فتنههای اخیر]، علاقهی دشمنان انقلاب و
نظام جمهوری اسلامی ایران و ولایت فقیه به بازداشت،
محاکمه و حبس زیاد شده است، وی هم در این راستا
تلاشهای مشابهی دارد...
ادامه
مطلب...
|
10- آیا ولی فقیه همان حاکم شرع
است؟ لطفاً توضیح دهید. |
بله، ولی فقیه همان حاکم شرع است.
توضیح: همان طور که پیشتر به صورت مبسوط بیان گردید (1)، ولایت فقیه
از ولایتهای گوناگونی برخوردار میباشد که از آن جمله است:
ولایت در قضاوت: که حل و فصل خصومتها و رسیدگی به تظلمات و شکایات و
در نهایت قضاوت و صدور حکم و فصل دعاوی را بر عهده دارد.
ولایت در اجرای حدود: اجرای حدود و قوانین کیفری و مجازات مجرمان.
ادامه مطلب... |
9- آیا ولایت فقیه مطلقه است و
درست است که در خصوص مقام معظم ولی فقیه نیز بگوییم
«ولایت مطلقه»؟ |
آن
فقیهی که خود پس از گذشت چند قرن به «ولایت فقیه» در
یک جامعه و حکومت اسلامی جامهيعمل پوشانید (امام
خمینی ره) فرمود که ولایت مطلقه است. و در این معنا
فرقی بین حضرت امام خمینی (ره) و مقام معظم ولی فقیه
حضرت آیتالله العظمی خامنهای نمیباشد، اما لازم است
حتماً به نکات ذیل دقت نمایید:
الف – اساساً کسی که ولایت فقیه را قبول ندارد، مطلقه
یا غیر مطلقه بودن آن برایش فرقی ندارد. به قول مقام
معظم ولی فقیه اینها با اصل «فقه» مخالفاند.
ب – اما کسی که «ولایت فقیه» را که در چارچوب اسلام
تعریف میشود پذیرفته است، میداند که نه تنها ولایت
«مطلق» است، بلکه مقید یا نسبی بودن آن معنایی ندارد و
دیگر به آن ولایت گفته نمیشود...
ادامه مطلب... |
8- این شبهه را بسیار در اذهان
عمومی مطرح میکنند که اگر ولایت انتصابی نبوده و
نیست، چگونه این انتصاب برای ولیفقیه مجاز شده است؟
|
معمولاً
جهت ایجاد شبهه، صورت مسئلهی اشتباهی را طرح میکنند
و خود پاسخ اشتباهتری به آن میدهند و از اذهان عمومی
میپرسند که: اگر چنین است، پس، چرا ...؟!
باید ابتدا به معانی واژهها و سپس زمینهی تعریف و
اجرا توجه نمود. «انتصاب» بدین معناست که شخصی به وطور
مستقیم، دیگری را برای تصدی امری منصوب مینماید و
نقطهی مقابل آن «انتخاب» است، یعنی عدهای جمع
میشوند و بر اساس ملاکهایی کسی را برای تصدی امری
انتخاب میکنند.
عرصه و زمینهی مبحث «ولایت» اسلام و چارچوب آن نیز
اوامر و قوانین الهی است.
اصل «ولایت» در اسلام و به تصریح قرآن کریم انتصابی
است. یعنی خداوند است که «ولیامر» و خلیفهی خود را
انتخاب میکند و سپس توسط پیامبرش به مردم معرفی
مینماید و برای انتخاب «ولی» نیز از هیچ کس مشورت و
یا اجازه نمیگیرد. چنان چه برای معرفی «ولی و ولات
امر» تا به قیامت، به رسولش فرمود:
يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ
مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ
رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ
اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكافِرينَ (المائده
-67)...
ادامه مطلب... |
7- اگر در یک کشور شیعهی دیگر
(جمهوری آذربایجان، عراق و ...) مانند ایران، حکومت
جمهوری اسلامی برقرار شود، با وجود ولیفقیه در ایران،
مسألهی ولایت فقیه در آن دیار چگونه خواهد بود؟ آیا
میشود دو نفر ولیفقیه باشند، یا ... ؟ |
اساساً خداوند متعال اطاعت را فقط از بالاترین
اسوه و مقام جایز نموده است. لذا امر به اطاعت خودش و در راستای آن
اطاعت از نبی (ص)، معصوم (ع) و فقیه اعلم
مینماید. از همین رو در تمامی رسالههای درج شده است [که نه تنها
ولایت فقیه)، بلکه تقلید فقط از «اعلم»
جایز است و نه از هر مجتهد عالمی.
اعلم، صفت «ترین» را دارا میباشد، لذا اسم فرد است. وقتی گفتیم:
عالمترین، با تقواترین، شجاعترین، زیباترین و ...، یعنی هیچ کس به حد
او نمیباشد و دو تایی بر نمیدارد. لذا اگر در برههای از زمان شاهد
معرفی دو، سه، پنج یا حداکثر ده نفر از فقها به عنوان مرجع تقلید
بودیم، به این خاطر است که تشخیص آن «ترین» از میان آنها برای دیگران
مشکل است. وگرنه، اگر «اعلم» قابل تشخیص باشد، نه تنها تقلید از دیگران
جایز نیست، بلکه آن دیگران نیز نباید قیام به مرجعیت کنند...
ادامه مطلب... |
6- آیا میتوان از ولی فقیه انتقاد
کرد و عملکرد او را زیر سئوال برد و به رعایت عدالت و
انصاف هشدارش داد؟! |
اگر چه
چند نوع پاسخ خواستید، اما پاسخ یک چیز است، چه برای
کسانی که «ولایت فقیه» را قبول دارند و چه برای کسانی
که کم قبول دارند یا اصلاً قبول ندارند. منتهی متن و
محتوای نامهی طولانی ارسالی با اشاره به دهها موضوع
و پیشداوری دیگر، ایجاب میکند که قبل از پاسخ، به
نکات دیگری دقت شود که البته مجال بحث همهی آنها به
صورت مفصل نیست.
الف – هدف از طرح هر سؤالی، دانستن نیست. لذا بسیار
سادهلوحانه است اگر پاسخگو، بی توجه به جوانب شروع
به پاسخ سؤال نماید. چرا که سائل اصلاً به دنبال پاسخ
سؤالش نیست و فرقی نمیکند که شما چه جوابی بدهید، او
جریان دیگری را دنبال میکند که هر جوابی بدهید، همان
جریان را دنبال خواهد کرد. لذاست حتی امیرالمؤمنین
علیهالسلام که مرتب میفرمود: «از من بپرسد قبل از آن
که مرا از دست دهید»، خطاب به سائلی فرمود: «پاسخ تو
را نمی دهم. چون نمیپرسی که بدانی، بلکه میپرسی که
مجلس را بر هم زنی»...
ادامه مطلب... |
5- آیا میتوان از «ولی فقیه»
مطالبه داشت؟ آیا میتوان انتقاد داشت و یا نظر وی را
قبول نداشت؟ آیا هر کس نظر متفاوتی داشته باشد، «ضد
ولایت فقیه» است؟ |
اگر چه
این سؤال قبلاً از منظر دیگری مطرح و پاسخ آن داده شده
است (آرشیو سیاسی)، اما نکات ذیل از منظری دیگر مطرح
میگردد.
الف – قبل از هر چیز بهتر است بدانیم که شخص «مقام معظم ولی فقیه» در مورد مباحث
مطروحه در سؤال چه نظری دارند؟ بدیهی است که ملاک بیان ایشان است.
17/7/1386 – در دیدار با دانشجویان نخبه، برتران کنکور و فعالان سیاسی فرهنگی:
«... مطالبه كردن با دشمنى كردن فرق دارد. اين كه ما گفتيم گاهى اوقات معارضهى با
مسئولان كشور نشود - كه الان هم همين را تأكيد ميكنيم؛ معارضه نبايد بشود - اين به
معناى انتقاد نكردن نيست؛ به معناى مطالبه نكردن نيست؛ در باره رهبرى هم همين جور
است. اين برادر عزيزمان ميگويد «ضد ولايت فقيه» را معرفى كنيد. خوب، «ضد» معلوم
است معنايش چيست؛ ضديت، يعنى پنجه در افكندن، دشمنى كردن؛ نه معتقد نبودن...
ادامه
مطلب... |
4- آیا مجلس خبرگان میتواند مصلحتاً ولی فقیه را
ابقا کند؟ آیا ولی فقیه در هر دوره فقط یک نفر است؟ آیا درست است
بگوییم امام خامنهای؟ |
ابتدا باید توجه نمود که متأسفانه در «جنگنرم» بر علیه معارف اسلامی که
14 قرن است ادامه دارد، معنای غلط و نامعقولی از «مصلحت» به اذهان عمومی القا
کردهاند، به گونهای که گمان میکنند «مصلحت» الزاماً خلاف حق و حقیقت است و با در
نظر گرفتن مصلحت، حقی کنار گذاشته میشود! چنان چه شاهدیم گاه به غلط شعار میدهند
که: «حقیقت را فدای مصحلت نکنید»!
در حالی که «مصلحتبینی» و «مصلحت اندیشی» و «عمل صالح»، یعنی عمل به مصلحت، امر
خداوند متعال و تنها راه تکامل و نجات بشر است و بهشت نیز از آن کسانی است که ایمان
آورده و عمل صالح انجام میدهند...
ادامه مطلب... |
3- آیا فرامین ولایت فقیه را باید سمعاً و طاعتاً
پذیرفت؟ 2- قبل از امام خمینی ولایت فقیه چگونه انتخاب میشد؟
|
تکلیف
مردم اطاعت از ولی امر خود است و این مسئله فقط به
مسلمین و ولیامر مسلمین اختصاص ندارد، بلکه دیگران
نیز از ولی امر خود اطاعت میکنند. اگر اطاعت از ولی
امر صورت نپذیرد، ولایت معنا ندارد و هیچ امتی بدون
اطاعت از ولیامر خود با ثبات و پابرجا باقی نمیماند.
لذا هر امتی [اعم از مؤمن و کافر] از ولیامر خود
اطاعت میکند:
« اللَّهُ وَلِيُّ الَّذينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ
إِلَى النُّورِ وَ الَّذينَ كَفَرُوا أَوْلِياؤُهُمُ الطَّاغُوتُ
يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُماتِ أُولئِكَ أَصْحابُ
النَّارِ هُمْ فيها خالِدُونَ» (البقره - 257)...
ادامه مطلب... |
2- چرا امام (ره) فرمودند: حفظ
نظام از اوجب واجبات است و آیا این سخن برای هر عصری
صادق است، حتی زمانی که به بیراهه کشیده شود؟
|
بدیهی
است که این سخن امام (ره) ناظر به نظام اسلامی (و
مصداق فعلی آن یعنی جمهوری اسلامی ایران) است و نه هر
نظامی، که اگر چنین بود، تناقض داشت و قیام و انقلاب
بر علیه نظام باطل (شاهنشاهی) معنایی نداشت. پس حفظ
نظام اسلامی از اوجب واجبات است و نه هر نظامی که به
بیراهه رفته است. (البته باید دقت شود که این معنا
مورد سوء استفاده قرار نگیرد و نگویند که خوب پس چون
در نظام اسلامی فلان اتفاق افتاد یا فلان کس مال زیادی
از بیتالمال به جیب زد، پس به بیراهه رفته است! خیر...
ادامه مطلب... |
1- سوال من این است که رهبر معظم
انقلاب که با حضرت علی (ع) مقایسه می شوند چه وجه
تشابهی دارند که این مقایسه صورت می گیرد آیا نه اینکه
که امام معصوم بوده و کسی همتای ایشان نیست و رهبر
معظم معصوم نیست و در ادوار مختلف اشتباهاتی از ایشان
دیده شد. پس چرا با مقایسه یک انسان عادی با معصوم
مقام و منزلت معصوم را پایین آورده به شکلی که در
اذهان عمومی اصطلاح علی زمان یا علی دوران به شکلی لوث
گردیده و این امر باعث می گردد تا منافقین و مخالفین
مذهب شیعه از این قیاس به ضرر مسلمین استفاده نمایند؟ |
به طور قطع اگر عدهای ایشان یا هر کس دیگری به جز امام زمان «عجالله
تعالی فرجه الشریف» را امیرالمؤمنین زمان بداند و یا بخواند، بسیار خطا
کرده است و شخص ایشان نیز مکرر از این امر نهی نمودهاند. البته افکار
عمومی سلیقهها و بصیرتهای متفاوتی دارند و چه بسا گاهی «بد دفاع
کردن»، بیش از «خوب حمله کردن» به نفع دشمن باشد.
اما در نظر داشته باشید که مقایسهی یا تطبیق
شخصیتها، رفتارها و جریانها، نه تنها هیچ
اشکالی ندارد، بلکه جهت شناخت بیشتر لازم و
ضروری است...
ادامه مطلب... |