شبهات قرآنی 1 ، 2 ،
3 ، 4
|
21- برقعی
در کتابش که به بسیاری ایمیل شده نوشته: دعای عشرات در
مفاتیح ضد قرآن و شرک است، چون در فرازی به غیر از خدا
را شاهد بر ایمان گرفته است و خدا فرموده شهادت خدا
کافیست، پاسخ چیست؟ |
بالاخره از یک مبلغ وهابیت به جز این نیز انتظار نیست.
اگر قرار بود که آنها دعا، توسل، شفاعت و ... را قبول
کنند که به این وضع نمیافتادند.
برقعی در این کتاب معترض شده است که خواننده در این
دعا به غیر از خدا، ملائک، انبیاء و رسولان و حاملین
عرش و ... را شاهد بر ایمان خود می گیرد و چون
وهابیها مدعیاند که به جز قرآن هیچ موضوع و سخن
دیگری را قبول ندارند و از غروری که ناشی از جهلشان
است گمان میکنند که همین قرآن را نیز به خوبی
میفهمند و میگوید: شاهد گرفتن به غیر از خدا شرکت
است و مگر دیگرانی چون ملائک یا رسولان نیز مانند خدا
سمیع و بصیر هستند؟
الف – این استدلالهای سست نشان میدهد که برقعی حتی
ظاهر آیات قرآن را کریم کاملاً نخوانده است، چه رسد به
این که از تفسیر و تأویل و تشریح آنها چیزی بداند.
خداوند متعال حتی در مورد الوهیت و حقانیت خود، به
شهادت ملائک و هم چنین اهل علم نیز تصریح مینماید، در
حالی که ملائک و اهل علم همه مخلوقات او هستند و شهادت
خدا کافیست:
«شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ وَ
الْمَلائِكَةُ وَ أُولُوا الْعِلْمِ قائِماً
بِالْقِسْطِ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ الْعَزيزُ
الْحَكيمُ» (آل عمران - 18)
ادامه مطلب... |
20- چرا
قرآن در مقام تحدی اول گفته است یک کتاب مانندش
بیاورید و بعد فرموده یک سوره بیاورید و بعد فرموده ده
آیه بیاورید؟ در صورتی که مراتب تحدی عقلی برعکس است. |
الف – قبل از هر نکتهای دقت فرمایید که ترتیب نزول به
شکلی قرآنی که امروز در دست ما قرار دارد نبوده است.
چنان چه همگان میدانند که اولین آیهی نازله «اقرء»
میباشد که در جزو آخر قرآن کریم درج شده است. وانگهی
همهی آیاتی که امروزه در یک سوره تلاوت مینماییم نیز
در یک زمان نازل شده است، یا حتی برخی از آیات یا سور
دو بار نازل شده است. چنان چه مینویسند: سورهی حمد
اولین سورهی کاملی است که بر پیامبر اکرم (ص) یک جا
نازل شد و دوبار نازل شده است.
بدین ترتیب هیچگاه نباید بدون مطالعه دقیق تاریخ نزول
آیات، نسبت به تقدم و تأخر آنها بر اساس قرآنی که در
دست هست، استناد نمود.
ب – در جایی ذکر نشده که «ده آیه» بیاورید. بلکه یک جا
فرموده اگر به کلام خدا بودن این قرآن باور ندارید،
شما هم حدیثی مثل آن بیاورید – یعنی سخنی و بیانی
مانند قرآن بیاورید:
«فَليَأْتُوا بِحَديثٍ مِثلِهِ إِن كانُوا صادِقينَ»
(الطور - 34)
ادامه مطلب... |
19- آیا
آیهی دوم سوره فتح که به پیامبر (ص) میفرماید:
گناهان (ذنوب) قبل و بعد تو را میبخشم، دلیل بر این
نیست که ایشان نیز گناه داشتهاند؟ |
قبلاً پاسخ کامل این سؤال درج شده بود که با کلیک روی
شماره (1) میتوانید مطالعه فرمایید. اما در این بخش
به صورت خلاصه و اجمال به نکات ذیل اشاره می گردد:
معنای «ذهب» گناه نیست. بلکه به معنای «دنباله و تبعات
بد» است. گناه به نافرمانی امر خداوند و معصیت در
مقابل او اطلاق میگردد، اما «ذنب» به هر عملی که
بتواند آثار بدی به دنبال آورد گفته میشود. لذا اگر
چه هر گناهی چون آثار و عواقب بدی در دنیا و آخرت به
دنبال دارد ذنب است، اما هر ذنبی، یعنی هر فعلی که
بتواند آثار ناخوشایندی به دنبال داشته باشد، گناه
نیست. و بسیار اتفاق میافتد که یک عمل درست و خوب نیز
آثار و عواقب ناخوشایندی به دنبال داشته باشد. مثل این
که مأموری مجرمی را دستگیر میکند و یا یک قاضی به
عدالت وی را محکوم میکند، اما او پس از آزادی به قصد
انتقام، نقشهی ترور وی را میکشد.
ادامه مطلب... |
18- اگر
«معجزه» از دلایل بعثت انبیاست، پس چرا پیامبر اسلام
(ص) نیز مانند پیامبران دیگر معجزات نداشت و فقط
«کتاب» معجزهی اوست؟ |
در مورد معجزهی قرآن، پیش از این مطالبی بیان گردید که مطالعهی آخرین
مطلب درج شده (1) میتواند برای آشنایی بیشتر مفید باشد. اما در پاسخ
سؤال فوق، نکات ذیل نیز ایفاد میگردد:
الف – معجزه یعنی انجام کاری خارقالعاده، به واسطهی قدرتی که خداوند
میدهد، برای اثبات نبوت.
اصلاً چنین نیست که پیامبر اسلام (ص) هیچ معجزهای به جز کتاب «قرآن
کریم» نداشته باشد. به عنوان مثال از معجزات دیگری که در قرآن کریم ذکر
شده است، «معراج» است که بسیار معظمتر از طیالارضهای حضرت سلیمان
(ع) است. «شق القمر» است که بسیار غیر قابل دسترستر از شکافتن رود نیل
به ضربهی عصای حضرت موسی (ع) است. «خبر از غیب» است و آن هم اخباری که
بسیار حساستر، نقشآفرینتر و حتی دورتر از اخبار حضرت موسی (ع) یا
عیسی (ع) از انواع یا مقادیر مواد غذایی موجود در انبارهاست. زنده کردن
مردگان، شفای بیماران و ... به مانند حضرت عیسی (ع)،که توسط ائمه
علیهمالسلام نیز انجام گرفته و میگیرد، چه رسد به خود ایشان. و
معجزاتی که مانند سایر انبیای الهی در قرآن ذکر نشده، اما در تاریخ ثبت
شده نیز بسیار و مکرر است. اما، معجزهی اصلی پیامبر اکرم (ص) به عنوان
دلیلی بر نبوت ایشان «قرآن کریم» است که والاتر از تصرف در مادیات
میباشد.
ادامه مطلب... |
17-
آيه مبارکه «أَلا بِذِكرِ اللَّهِ تَطمَئِنُّ
القُلُوبُ» در کدام سوره است و با توجه به اثر بخشی
قرائت تمامی آیات قرآن، آیا آیات خاص دیگری هم برای
اثر بخشی بیشتر وجود دارد؟ |
در مورد معجزهی قرآن، پیش از این مطالبی بیان گردید که مطالعهی آخرین
مطلب درج شده (1) میتواند برای آشنایی بیشتر مفید باشد. اما در پاسخ
سؤال فوق، نکات ذیل نیز ایفاد میگردد:
الف – معجزه یعنی انجام کاری خارقالعاده، به واسطهی قدرتی که خداوند
میدهد، برای اثبات نبوت.
اصلاً چنین نیست که پیامبر اسلام (ص) هیچ معجزهای به جز کتاب «قرآن
کریم» نداشته باشد. به عنوان مثال از معجزات دیگری که در قرآن کریم ذکر
شده است، «معراج» است که بسیار معظمتر از طیالارضهای حضرت سلیمان
(ع) است. «شق القمر» است که بسیار غیر قابل دسترستر از شکافتن رود نیل
به ضربهی عصای حضرت موسی (ع) است. «خبر از غیب» است و آن هم اخباری که
بسیار حساستر، نقشآفرینتر و حتی دورتر از اخبار حضرت موسی (ع) یا
عیسی (ع) از انواع یا مقادیر مواد غذایی موجود در انبارهاست. زنده کردن
مردگان، شفای بیماران و ... به مانند حضرت عیسی (ع)،که توسط ائمه
علیهمالسلام نیز انجام گرفته و میگیرد، چه رسد به خود ایشان. و
معجزاتی که مانند سایر انبیای الهی در قرآن ذکر نشده، اما در تاریخ ثبت
شده نیز بسیار و مکرر است. اما، معجزهی اصلی پیامبر اکرم (ص) به عنوان
دلیلی بر نبوت ایشان «قرآن کریم» است که والاتر از تصرف در مادیات
میباشد.
ادامه مطلب... |
16-
اگر «معجزه» از دلایل بعثت انبیاست، پس چرا پیامبر
اسلام (ص) نیز مانند پیامبران دیگر معجزات نداشت و فقط
«کتاب» معجزهی اوست؟ |
در مورد معجزهی قرآن، پیش از این مطالبی بیان گردید که مطالعهی آخرین
مطلب درج شده (1) میتواند برای آشنایی بیشتر مفید باشد. اما در پاسخ
سؤال فوق، نکات ذیل نیز ایفاد میگردد:
الف – معجزه یعنی انجام کاری خارقالعاده، به واسطهی قدرتی که خداوند
میدهد، برای اثبات نبوت.
اصلاً چنین نیست که پیامبر اسلام (ص) هیچ معجزهای به جز کتاب «قرآن
کریم» نداشته باشد. به عنوان مثال از معجزات دیگری که در قرآن کریم ذکر
شده است، «معراج» است که بسیار معظمتر از طیالارضهای حضرت سلیمان
(ع) است. «شق القمر» است که بسیار غیر قابل دسترستر از شکافتن رود نیل
به ضربهی عصای حضرت موسی (ع) است. «خبر از غیب» است و آن هم اخباری که
بسیار حساستر، نقشآفرینتر و حتی دورتر از اخبار حضرت موسی (ع) یا
عیسی (ع) از انواع یا مقادیر مواد غذایی موجود در انبارهاست. زنده کردن
مردگان، شفای بیماران و ... به مانند حضرت عیسی (ع)،که توسط ائمه
علیهمالسلام نیز انجام گرفته و میگیرد، چه رسد به خود ایشان. و
معجزاتی که مانند سایر انبیای الهی در قرآن ذکر نشده، اما در تاریخ ثبت
شده نیز بسیار و مکرر است. اما، معجزهی اصلی پیامبر اکرم (ص) به عنوان
دلیلی بر نبوت ایشان «قرآن کریم» است که والاتر از تصرف در مادیات
میباشد.
ادامه مطلب... |
15-
میگویند: حکومت جهانی حضرت مهدی (عج) و اسلامگرایی،
عدالت و امنیت در سطح جهان مسئلهی سادهای نیست، چرا
در قرآن کریم هیچ اشارهای به آن نشده است؟
|
در زمان حضرت رسول اکرم (ص) نیز بسیاری میگفتند: اگر آن چه ما
میخواهیم را به عنوان وحی بیان نماید، ما به دین او می گرویم، در حالی
که «الله» و «هادی» اوست و آن چه بر اساس حکمت و مشیتاتش صلاح بداند
نازل مینماید و او در امورش نه از کسی صلاح و مشورت میپرسد و نه
اجازه میگیرد. پس همیشه باید دقت نمود که به طور کلی سؤالاتی مبنی بر
این که خدا چرا این را فرمود و آن را نفرمود، غلط است. وانگهی خداوند
متعال مکرر در کلام وحی تکرار و تأکید نموده است که آن چه رسول اکرم
(ص) فرمود را بپذیرید، او را اطاعت و از او تبعیت کنید، در هر موردی
سؤال، شبهه یا حتی اختلاف داشتید به او رجوع کنید و تفسیر و تأویل آیات
را نیز از او بپرسید.
الف - اما در عین حال از آنان سؤال نمایید که آیا در
آیات قرآن مجید جستجویی نموده و آیهای نیافتهاند و
یا اصلاً جستجو هم ننمودند؟! اتفاقاً از مواردی که حق
تعالی وعده نموده و مفصل در این خصوص بیان نموده،
مسئلهی حکومت و بر پایی قسط و عدل جهانی است.
ادامه مطلب... |
14-
میخواستم بدانم فرق «الله» با «رب» چیست؟ |
الله، رب، خالق، حکیم، رازق و ...، همهی اسمهای خداوند متعال هستند.
لذا بین «مسمای» الله و رب، فرقی نیست، بلکه بین معانی این دو واژه فرق
است.
به طور کلی بدانیم که «اسم» یعنی «نشانه». و نشانهها
همیشه معرف صاحب نشانه هستند. مثل این بگوئیم: استاد
شهید، آیت الله مرتضی مطهری. استاد یک اسم است و نشان
از آن دارد که مقصود ما «در علم یا علومی به حد استادی
است»، آیت الله هم یک اسم است و مقصود این است که علم
او در مبحث «فقه و اصول» در حد اجتهاد است، مرتضی و
نیز مطهری هم اسم و نشانهای هستند که شخص خاصی را
نشان میدهند و در عین حال همهی این اسمها به ذات
دلالت میکنند. اسمهای حق تعالی نیز همینطور هستند،
هر کدام معنای جداگانهای داشته و معرفتی از او را
بیان میکنند، اما در عین حال به یک ذات دلالت دارند
ادامه مطلب... |
13- در
سایتها گفتهاند: در سورهی «الفیل» به حملهی سپاه
ابرهه اشاره کرده است. آخر در آن بیابانهای حجاز فیل
کجا بود؟ پاسخشان چیست؟ |
اخیراً سایتها دست به تجزیه و تحلیل فیزیکی قرآن و یا
حوادث و وقایعی چون کربلا زدهاند و گمان می کنند که اگر از راه براهین
عقلی نتوانستند، از این راه میتوانند خدشهای به قرآن کریم وارد
نمایند.
اما برای این که به شما عزیزان ثابت شود که مشکل آنها
وجود یا عدم وجود «فیل» نیست، از آنها بپرسید: واقعاً
اگر مسئلهی بودن چند فیل در سرزمینهای حجاز برای شما
حل شود، همهی مشکلاتتان با خدا و اسلام و قرآن حل
میشود و یا این فقط یک بهانه برای تشویش اذهان است؟
ادامه مطلب... |
12- مگر
خواندن قرآن چه فایدهای دارد؟ |
برای انجام هر کاری و رسیدن به هر هدفی، وسیله یا
وسایلی وجود دارد. به عنوان مثال: خودرو، وسیلهی حمل
و نقل است. هم میتوان با آن مسافر حمل نمودد و هم
کالا و هم قاچاق و نیز مواد مخدر. هم میتوان با آن
زیارت و یا برای کسب حلال رفت و هم میتوان به دنبال
فسق و فجور رفت. میتواند ابزاری برای سهولت امور باشد
و یا ابزاری برای فخر و مباهات و تکبر و رفتن به جهنم.
ادامه مطلب... |
11- آیا در
بیان حرمت روابط نامحارم به شکل «دوست دختر و دوست
پسر»، میتوان به آیهی 5 از سورهی المائده استناد
نمود؟ |
بله. خداوندی که انسان را خلق نموده و راههای رسیدن
به کمال و سعادت دنیا و آخرت را به نشان داده و با
بیان چگونگی روابط انسان با هر شخص، جامعه یا موضوعی
به گونهای که هم رفع نیازش را نماید و سبب کمالش گردد
قوانینی وضع نموده است، نه تنها خود بهتر از هر کس
دیگری میداند که انسان [اعم از مذکر یا مؤنث] به جنس
مخالف نیاز دارد، بلکه میفرماید: خودم در قوانین
تکوینی خلقتم، و برا اساس علم و حکمتم این غریضه و
محبت را به شما دادهام.
ادامه مطلب... |
10- با
استناد به آیه « وَ لَقَد يَسَّرنَا الْقُرآنَ
لِلذِّكرِ فَهَل مِن مُدَّكِرٍ» که چهار بار در قرآن
تکرار شده است میگویند: خداوند خود فهم قرآن را برای
همگان آسان کرده و نیازی به تفسیر و مفسر نیست. |
اگر چه فهم ظاهر قرآن نیز صعب و دشوار نیست و هر کسی میتواند
بالاخره اگر چه اندک از آن بهرهای ببرد، اما باید دقت نمود که چرا در
اینجا «ذکر» را «فهم» معنی کرده و نتیجه گرفتهاند که خداوند فرموده
فهم قرآن را برای همه آسان نمودهام؟ معنای آیهی فوق چنین است:
ترجمه: و با اين كه ما قرآن را براى تذكر آسان كردهايم آيا كسى هست
متذكر شود؟
دقت شود که ضرورت معلم و مفسر، به خاطر ضرورت همان
تعلیم و تفسیر است. از همان ابتدا بسیار سعی کردهاند
که به هر طریق ممکن، قرآن را از معلمش جدا سازند تا
اگر کسی به سراغ معلم رفت، خود را از رجوع به قرآن
بینیاز بیند و اگر کسی به سراغ قرآن آمد، لزومی برای
معلم و مفسر نیابد.
ادامه مطلب... |
9- با توجه به آیه 7 سورهی آل
عمران، چرا خداوند متعال همهی آیات را از محکمات قرار
نداد و چرا آیات متشابه فرستاد تا زمینه برای
فتنهانگیزی برخی فراهم شود؟ |
«هُوَ الَّذي أَنْزَلَ عَلَيْكَ
الْكِتابَ مِنْهُ آياتٌ مُحْكَماتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتابِ وَ أُخَرُ
مُتَشابِهاتٌ فَأَمَّا الَّذينَ في قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ
ما تَشابَهَ مِنْهُ ابْتِغاءَ الْفِتْنَةِ وَ
ابْتِغاءَ تَأْويلِهِ وَ ما يَعْلَمُ تَأْويلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَ
الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ
عِنْدِ رَبِّنا وَ ما يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُولُوا الْأَلْبابِ» (7 – آل
عمران)
ترجمه: و او كسى است كه كتاب را بر تو نازل كرد، بعضى از آيات آن، آيات
محكم است كه اصل كتابند، و
بعضى ديگر آيات متشابهاند، اما آن كسانى كه در دلهايشان انحراف است
تنها آيات متشابه را پيروى مىكنند تا به اين وسيله فتنه به پا كنند و
به همين منظور آن آيات را به دلخواه خود تاويل مىكنند، در حالى كه
تاويل آن را نمىدانند مگر خدا و راسخين در علم، مىگويند به همه قرآن
ايمان داريم كه همهاش از ناحيه پروردگار ما است و به جز خردمندان از
آن آيات پند نمىگيرند...
ادامه مطلب... |
8- در سورهی الرحمٰن ابتدا «علم
القرآن» بیان شده و سپس «خلق الانسان»، پس قرآن قبل از
انسان به چه کسانی تعلیم داده شده است؟ |
در
سوره مبارکهی «الرحمٰن»، از ابتدا تا به انتها به
رحمتها و نعمات واسعهی الهی اشاره شده است، چنان چه
ابتدای آن با کلمه و اسم رحمت خدا «الرحمن» آغاز شده
است و ختم به اسمای جلال و کریم میگردد. «تَبَارَكَ
اسْمُ رَبِّكَ ذِى الجَْلَالِ وَ الْاكْرَام» و در طی
سوره 31 مرتبه به نعمتهای غیر قابل انکار و شمارش خدا
تذکر میدهد «فَبِأَىِّ ءَالَاءِ رَبِّكُمَا
تُكَذِّبَان» و به برخی از آن نعمتها و آلاء (قرآن،
انسان، علم بیان، خورشید، ماه، خوردنیها، نوشیدنیها،
بهشت و حتی جهنم و ...) نیز اشاره مینماید...
ادامه مطلب... |
7- دلایل اعجاز قرآن کریم چیست؟
|
جاز، یا
معجزه، امری است که به علم و قدرت الهی توسط برگزیدهی
او انجام میشود و دیگران از انجام مانند آن عاجز و
ناتوان هستند. لذا از دلایل اثبات نبوت قلمداد
میگردد.
خداوند متعال معجزات بسیاری را به دست انبیاء و اولیای خود به ظهور
رسانده است. پیامبر اکرم (ص) نیز معجزات فراوانی داشتند، اما «قرآن
کریم» به عنوان معجزهی اصلی او اعلام گردید...
ادامه مطلب... |
6- آیا قران از
فرهنگ عصر و مکان خود تاثیر گرفته است؟ مثلاً اگر جای
دیگری نازل میشد به جای خرما و شتر چیز دیگری در قرآن
میآمد؟ لطفاً جواب کلی دهید که بقیه مثالها را هم
پوشش دهد؟ |
باید
دقت شود که گاهی در طرح یک بحث، با خلط مبحث ظریف و جا
به جایی یک واژه که شاید ابتدا زیاد هم مهم به نظر
نرسد، یک معنای کاملاً انحرافی و غلط را بیان و القا
میکنند، که از جمله همین واژهی «تأثیر پذیری» به جای
واژههای چون «انطباق، هماهنگی و ...» است.
به عنوان مثال: اگر منظور از سؤال این باشد که در هر
حال آیات الهی در هر دینی منطبق با زبان پیامبر آن دین
و هماهنگ و مفهوم قوم مخاطب و محیط رسالتش (محدود و یا
جهانی) نازل میگردد، درست است و حرف جدیدی نیست...
ادامه مطلب... |
5- چرا
ضمیر نام خداوند متعال (هو) مذکر است؟ خداوند که جنسیت
ندارد. |
رخی از
زبانها (مانند: عربی، انگلیسی، فرانسه، ایتالیایی و
...) برای هر اسمی «حرف تعریف». برخی یک حرف تعریف
(مانند انگلیسی: The) و برخی دو حرف تعریف (مانند
فرانسه: La و Le) و برخی سه حرف تعریف (مانند عربی و
آلمانی: Der-Die-Das).
اگر چه به خاطر قواعد دستوری حرف تعریفهای به مذکر -
مؤنث و خنثی تقسیم شدهاند، اما دلیل ندارد که مسمی
(صاحب اسم) حتماً جنسیت داشته باشد. مثلاً حرف تعریف
«دختر» در زبان آلمانی (Das Mädchen) خنثی است، در
صورتی که او مؤنث بوده و خنثی نمیباشد...
ادامه مطلب... |
4- چرا حضرت علی علیه
السلام قرآنی را که در زمان خلافت ابوبکر جمع آوری کرده بود و خلیفه
نپذیرفت را در زمان خلافت خودشان ارايه ننمود؟ |
در
بارهی جمعآوری قرآن حرفها، شایعات و گاه اختلاف
نظرهای بسیاری وجود داشته و دارد. مثل این که قرآن را
اولین بار ابوبکر به سند شهود (نقل قول و دو شاهد بر
صحت) جمعآوری کرد – قرآن در زمان خلیفهی دوم
جمعآوری شد – قرآن در زمان خلیفهی سوم جمعآوری شد و
...، در صورتی که قرآن کریم در زمان حیات پیامبر اکرم
(ص) جمعآوری شده بود.
مگر میشود پیامبری که به عنوان آخرین انبیای الهی
برای همهی جهانیان در تمامی قرون و اعصار آینده ارسال
شده است، برای جمعآوری و حفظ قرآن به عنوان آخرین
کتاب آسمانی تدبیری اتخاذ ننموده باشند؟!...
ادامه مطلب... |
3- در کتاب الکترونیکی
که در نفی قرآن منتشر شده است بیان شده که طبق آیات قرآن حج مناسک یک
امت خاص است، پس مخصوص اعراب است و نه همه و اهل سنت نیز به جز ایام حج
به مکه نمیروند و این حج ما برای خدا هیچ منفعتی ندارد. |
نویسنده
در ابتدای کتاب مدعی شده است که سالها مسلمان و
شیعهی بسیار عالمی بوده است! چنان چه همهی کتب و
رسالهها را نیز مطالعه نموده! اما معلوم است که از
ابتداییترین علوم (به ویژه علوم قرآنی) بیبهره است و
فقط با بغض، عناد و لجاجی که دارد، مأمور شده تا ضد
تبلیغی به راه بیاندازد. نویسنده به دو آیهی ذیل
استناد نموده است که حج فقط مخصوص اعراب میباشد:
«وَ لِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنا مَنْسَكاً لِيَذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ
عَلى ما رَزَقَهُمْ مِنْ بَهيمَةِ الْأَنْعامِ فَإِلهُكُمْ إِلهٌ
واحِدٌ فَلَهُ أَسْلِمُوا وَ بَشِّرِ الْمُخْبِتينَ» (الحج - 34)
ترجمه: براى هر امتى عبادتى داديم تا نام خدا را بر حيوانات بسته زبان
كه روزيشان كرده است ياد كنند، پس معبود شما خداى يگانه است، مطيع او
شويد و فروتنان را بشارت ده...
ادامه مطلب... |
2- چرا
خداوند که در قرآن کریم انسان را اشرف مخلوقات نامیده،
در سورهی غافر فرموده که خلقت زمین و آسمانها
بزرگتر از انسان است؟! |
لَخَلْقُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ أَكْبَرُ مِنْ
خَلْقِ النَّاسِ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا
يَعْلَمُونَ (غافر -57)»
ترجمه: بايد بدانند خلقت آسمانها و زمين بزرگتر از خلقت مردم است و
ليكن بيشتر مردم نمىدانند.
برای «انسان» در کلام وحی اسامی متفاوتی چون: آدم، بشر، انسان و ...
به کار رفته است که هر کدام معنای جداگانهای دارد و به حالتها و
ویژگیهای متفاوتی از بشر اشاره مینماید.
اگر چه در قرآن کریم آیهای دال بر این که انسان اشرف مخلوقات است
وجود ندارد، اما از فحوای آیات همین معنا بر میآید. چرا که بارها
فرموده است که زمین و آسمان و هر آن چه در آن است را مسخر انسان نموده
است. اما، باید دقت شود که این بزرگی و ویژگی فقط مخصوص «انسان» است و
انسان با بشر یا بنیآدم فرق دارد...
ادامه مطلب... |
1- آیا کم بودن انسانهای کامل مثل امام (ره)، دلیل
بر ضعف دین نیست؟ چنان چه اگر از یک میلیون تولید یک خودروسازی فقط یک
خودرو درست کار کند، ایراد به کارخانه وارد است؟ |
اگر چه گفتهاند: «در
مثال مناقشهای نیست»، اما در هر حال مثال نیز
باید با موضوع تناسب داشته باشد و ذهن را به
مفهوم مورد نظر نزدیک سازد. لذا اگر مثال خیلی
با واقعیت متفاوت باشد، میتواند که مانع
تقریب ذهن به موضوع و اخذ نتیجهی درست گردد.
گاهی ممکن است کسی خدا یا اسلام را قبول نداشته باشد که در آن صورت با
او بحثی راجع به درستی یا راحتی احکام اسلامی نداریم، اما کسی که خدا
را قبول دارد و میداند که او شریعت را او وضع نموده است، نباید چنین
مثالی بیاورد. چرا که او میداند که کارخانهی خودرو یا هر محصول دیگری
را انسان با عقل، علم، همت، اراده و اشرافیت محدود خود به عالم مادی
محدود درست کرده است، لذا ممکن است نواقص بسیاری داشته باشد، اما دین
را خداوند فرستاده است و لابد هیچ ضعف، کاستی و نقصی در آن نیست و از
جمله ضعفها همین خارج از طاقت و امکان بودن است. از این رو خداوند
متعال به انسان متذکر میگردد که اگر ضعف، فساد و نقصی - نه فقط در
میان مسلمانان – بلکه در حیات کلیهی انسانها به وجود آید، از ناحیهی
خود آنان است. چرا که خداوند خیر محض است و از خیر محض به جز خیر صادر
نمیگردد...
ادامه مطلب... |