آیا آن طور که
آقای احمدینژاد گفت: خداوند توانایی خلق هر آنچه كه خود آفریده را در
ذات انسان قرار داده است؟ این سخن مباحث بسیاری را پیش میآورد!
یکی از تواناییهای بزرگی که خداوند متعال به انسان عطا نموده است،
بیان هر نکتهای در جای لازم و متناسب با ضرورت و مخاطب و به صورت روشن
است. به گونهای که ایجاد شک و شبهه ننماید. به طور قطع وقتی چنین
مبحثی از سوی یک غیر کارشناس در مباحث فلسفی و عرفانی، در جمع مهندسین
فنی و آن هم به صورت جملهای کوتاه و ژورنالیستی مطرح میشود، مباحث و
حتی شبهات بسیاری را نیز پیش میآورد.
بدیهی است هنگامی که بحث کارشناسی در این مقوله پیش آید، تعاریف
اولیهی بسیاری لازم است که چه بسا گوینده و شنوندگان آگاهی چندانی
نسبت به آن نداشته باشند. مثل این که اساساً «خلق» یعنی چه؟ چه فرقی
بین «خلق» و «امر» است؟ چه فرقی میان خلقت خدا با (به اصطلاح) خلق توسط
بشر است ...؟ و سپس باید تعریف نمود که «انسان» در این بحث کیست؟ آیا
هر موجود دو پای راست قامتی که تکلم میکند، انسان است؟ یا منظور انسان
کامل است؟ البته که خداوند «انسان» را بالقوه خلیفهی خود قرار داده
است. اما آیا هر انسانگونهای توانسته این قوه را به فعلیت برساند است
یا خیر؟ خالق کریم خود در کلام وحی میفرماید که بسیاری از شما در حد
همان جماد «حجر – سنگ» باقی ماندهاید و بسیاری دیگر فقط زندگی نباتی
میکنید و بسیاری دیگر تازه وارد مرحلهی حیوانیت شده و در همین مرحله
متوقف شدهاید و لذا در آخرت نیز به همین صورت نهایی خود محشور
میگردید.
ایشان در ادامه افزودهاند: «یكی از جلوه های خلاقیت همین فناوری،
تولید علم و صنایع گوناگون است»، اما باید توجه نمود که اولاً هیچ احدی
نمیتواند علم را تولید کند. این واژهی «تولید علم» یک اصطلاح است.
خداوند علیم است و اوست که علمش را در عالم هستی تجلی میدهد و بشر فقط
میتواند کشف علم کند و نه تولید علم، مضافاً بر این که خیلی فرق است
بین «خلقت» با «صنعت».خداوند علیم و حکیم، هم خالق است و هم صانع.
خداوند متعال، حضرات جبرائیل و میکائیل ... و اشرف و اکمل مخلوقات حضرت
محمد مصطفی صلی الله علیه و آله را خلق کرده است و انسان را با تمامی
استعدادهای بالقوه و توانهای بالفعل خلق کرده است، آیا میتواند صرف
خواندن یکی دو حدیث که تشریح و تفسیر خاص خود را دارد، بیان داشت:
انسان در ذات خود توانایی خلق هر آن چه خدا خلق کرده است را دارد؟!
خداوند متعال خود در قرآن کریم تصریح میکند که شما انسانها [از حضرت
آدم (ع) گرفته تا جمع انسانهای روی زمین تا آخرالزمان و با تمامی
امکانات]، حتی نمیتوانید یک «مگس» را خلق کنید و در این امر «طالب» و
«مطلوب» هر دو ضعیف هستند. یعنی هم کسی که میخواهد خلق کند و آگاهی و
توانش نسبت به آن چه میخواهد خلق کند و هم نگاهش به ابعاد و زوایای
امر خلقت، بسیار ضعیف است.
«يا أَيُّهَا النَّاسُ ضُرِبَ مَثَلٌ فَاسْتَمِعُوا لَهُ إِنَّ
الَّذينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَنْ يَخْلُقُوا ذُباباً وَ
لَوِ اجْتَمَعُوا لَهُ وَ إِنْ يَسْلُبْهُمُ الذُّبابُ شَيْئاً لا
يَسْتَنْقِذُوهُ مِنْهُ ضَعُفَ الطَّالِبُ وَ الْمَطْلُوبُ» (الحج -
73)
ترجمه: اى مردم مثلى زده شده گوش بدان داريد: آن كسانى كه سوى خدا
مىخوانيد هرگز مگسى خلق نكنند و گر چه در اين باب همكارى كنند و اگر
مگسى چيزى از آنها بربايد نمىتوانند از او باز بستانند، طالب و مطلوب
هر دو ناتوانند.
خداوند متعال انواع خلقت دارد و میفرماید پس از آن که انسان را از
نطفه به علقه و از علقه به مضغه و ... خلق کردم، خلقتی دیگر – یعنی
متفاوت – را در او ایجاد میکنم. یعنی روح میدمم. و کبریایی خود را در
این خلقت ستوده و به رخ میکشد. آیا انسانی که حتی نمیتواند شیء ربوده
شده توسط یک مگس را باز ستاند، میتواند خلق کند و سپس روح بدمد؟! و
آیا اساساً «مخلوق» میتواند خود «خالق» باشد و آن هم خالق هر آن چه
خدا خلق کرده و از جمله خودش را؟
«وَ الَّذينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لا يَخْلُقُونَ شَيْئاً وَ
هُمْ يُخْلَقُونَ» (النحل، 20)
ترجمه: معبودهايى را كه غير از خدا مىخوانند چيزى را خلق نمىكنند
بلكه خودشان هم مخلوقند.
پس، این که ما در اصطلاح میگوییم: «قوهی خلاقیت»، یا «خلق یک اثر
هنری یا کالای صنعتی»، دلیل نیست که بگوییم انسان در ذات خود توانایی
خلق هر آن چه خدا خلق کرده است را دارد. آیا میتوان با درست کردن
(صنعت) چند تا پیچ و مهره و یا شناخت تأثیر و تأثر اجزای خلقت ایجاد
شده توسط غیر و بهرهوری از آن، مدعی شد که این نمونهی قوه و استعداد
ذاتی بشر در خلقت است؟
بله، در روایات و در شأن بهشت داریم که خداوند متعال در خیر مقدم به
انسان میفرماید: بندهی من آن چه میخواهی به اذن من خلق کن. اما
اولاً این مربوط به بهشت است و ثانیاً بدین معنا است که آن چه اراده
کنی، مهیا میگردد و باز خالق اصلی خداوند متعال است و اساساً انسان
بهشتی به جز آن چه خدا میخواهد و اراده میکند، خواست و ارادهای
ندارد. آنجا «منیت» نیست. لذا این طور نیست که ما بتوانیم به سرعت پس
از خواندن ظاهر یک یا چند روایت، در فرصت کوتاه نشست با چند صنعتگر و
در بیانی که مخاطبش همگان [به واسطهی رسانهها] هستند، به همین راحتی
مدعی شویم که انسان در استعداد ذاتی خود میتواند هر آن چه خدا خلق
نموده است را خلق نماید.
x-shobhhe.com |