میگویند اگر
فضلیتهایی که به پیامبر (ص) یا امامان (ع) داده شده، به ما نیز داده
میشد، آن گونه بودیم. مثل این که امام زمان در 5 سالگی به امامت رسید؟
شاید اگر این ادعا از ناحیهی کسی مطرح شود که تمامی فضلیتهای خود
را شناخته و به تناسب آنها درست عمل کرده، جای بحث باقی میماند (البته
بحث برای روشن شدن موضوع و نه این که حق با او بود). اما از ناحیهی ما
که حتی غالباً امکانات و نعمات و فضیلتهای اهدایی خداوند را هدر
میدهیم، اصلاً جای طرح و بحث نیز ندارد.
دقت شود که نظام خلقت ایجاب میکند که مخلوقات در مراتب و ظرفیتهای
مختلف «وجودی» و تفاوتهای «ماهیتی» خلق شوند و معنا ندارد که همه
یکسان و یک شکل باشند و به همین تناسب نقش و وظایف متفاوتی در کارگاه
هستی بر عهده هر کدام گذاشته داشته باشند.
خداوند کریم در قرآن میفرماید که به برخی از شما نسبت به برخی دیگر
فضیلتهایی داده شده و حتی برخی برتر از برخی دیگر هستید، اما دقت
داشته باشید که این فضلیتها یا برتریها فعلاً فقط به زندگی دنیوی
اختصاص دارد، آن چه که مهم است، فضیلت اخروی است:
«انْظُرْ كَيْفَ فَضَّلْنا بَعْضَهُمْ عَلى بَعْضٍ وَ لَلْآخِرَةُ
أَكْبَرُ دَرَجاتٍ وَ أَكْبَرُ تَفْضيلاً» (الإسراء، 21)
ترجمه: ببين چگونه بعضى را بر بعضى برترى داديم، تازه اين برتریها
دنيويست برترى آخرت بيشتر و بزرگتر است.
و هم چنین میفرماید ما برخی از انبیا و رسل را نبر نسبت به برخی دیگر
فضلیت و برتری دادیم:
«وَ رَبُّكَ أَعلَمُ بِمَن فِي السَّماواتِ وَ الأَرضِ وَ لَقَد
فَضَّلنا بَعضَ النَّبِيِّينَ عَلى بَعضٍ وَ آتَينا داوُدَ زَبُوراً»
(الإسراء، 55)
ترجمه: و پروردگارتان داناتر به هر كسى است كه در آسمانها و زمين است
و ما بعضى پيامبران را بر بعضى ديگر برترى داديم و به داوود زبور
داديم.
«تِلكَ الرُّسُلُ فَضَّلنا بَعْضَهُم عَلى بَعضٍ مِنْهُمْ مَنْ
كَلَّمَ اللَّهُ وَ رَفَعَ بَعضَهُمْ دَرَجاتٍ وَ آتَينا عيسَى ابنَ
مَرْيَمَ البَيِّناتِ وَ أَيَّدناهُ بِرُوحِ القُدُس ...» (البقره،
253)
ترجمه: اين پيامبران بعضى از ايشان را بر بعض ديگر برترى دادهايم بعضى
از آنان كسى بوده كه خدا با وى سخن گفت و بعضى از آنان را مرتبهها
بالا برد و عيسى بن مريم را محبت داديم و او را به روح پاك قوى كرديم
... .
لذا شاهدیم که خداوند خود بر این معنا تصریح دارد و کشفی نیست که تازه
صورت گرفته باشد، چرا که نظام خلقت همین تفاوتها را ایجاب میکند.
به امامت رسیدن حضرت مهدی سلام الله علیه و (عج) در سن 5 سالگی نیز که
اخیراً بسیار در سایتهای شبهه افکن مطرح میگردد، چیز عجیبی نیست.
حضرت عیسی (ع) در گهواره سخن گفت و فرمود من برگزیده شدهام، نبی
شدهام و به من کتاب داده شده است. و هم اکنون نیز در میان اقوام و
ملیتها کودکان نابغهی 5 سالهی بسیاری وجود دارند که انصافاً از
تمامی آحاد آن قوم جلوتر هستند و حق این است که آنان جلودار و رهبر
[امام] قومشان باشند.
مهم این است که دقت کنیم اولاً این فضلیتها به سبب نیاز کارگاه هستی
است. چنان چه به کثیفترین آدم روی زمین فضلیتی داده شده است که به هیچ
یک از ملائک نیز داده نشده است و آن فضلیت «اختیار و انتخاب» است. و
ثانیاً هنر در حفظ فضلیت و ایفای نقش و انجام تکالیف محوله است.
خداوند به هرکسی متناسب با جایگاه و نقشش در عالم خلقت فضلیتی داده و
به تناسب آن فضلیت وی را مکلف کرده است و نیز فرموده که به هیچ کس بیش
از ظرفیت و طاقتش تکلیفی نکردیم «لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفساً إِلاَّ
وُسعَها» و فرمود که فضلیتها و برتریهای نسبی در دنیاست و برتری
واقعی و دائمی در آخرت است. یعنی در آخرت به کسی نمیگویند که چون در
دنیا به تو چشم و گوش داده بودیم، بیا و این جایزه را بگیر و به دیگری
نمیگویند که چون تو کر و کور به دنیا آمدی، این عذاب را ببین. بلکه
میگویند: چون تو از نعمت و فضیلت چشم و گوش عطا شده خوب و درست
استفاده کردی، این هم نتیجهاش است و چون تو به رغم محرومیت تلاش کردی
و به حد امکان عمل کردی، این نتیجهی برابر یا حتی بیشتر را بگیر. به
پیامبران نیز نمیگویند که چون به شما وحی کردیم، پاداش هم میدهیم.
بلکه میگویند: چون به وحی ایمان آوردید و عمل کردید و بار رسالت را با
تحمل مشقات و صبر در مقابل ظلمها درست به مقصد رساندید، این مقام را
بگیرید.
دربارهی ما نیز همینطور است. آیا اصلاً نعمتهای داده شده به خود را
میشناسیم؟ آیا به فضیلتهای خود نسبت به سایر مخلوقات و دیگر
انسانها پی بردهایم؟ آیا به حد وسعت وجودی خود به کسب معرفت و علم
برخاستهایم؟ آیا به آن میزان علمی که به دست آوردیم، ایمان آورده و
عمل کردیم؟ آیا هیچ نعمتی را ضایع نکردیم؟ آیا هیچ فرصتی را از دست
ندادیم؟ امکان خداشناسی نداریم یا امکان نماز؟ امکان اخلاق حسنه نداریم
یا امکان نماز شب؟ امکان بصیرت نداریم یا امکان دشمن شناسی؟ چطور امکان
تسلیم و ذلت در مقابل تهاجم فیزیکی یا فرهنگی دشمن را [که مراتب سختتر
و آزار دهندهتر است] داریم، اما امکان مقابله و جهاد نداریم؟ آیا «شکر
نعمت» که معنای استفادهی صحیح از نعمت داده شده است را به جا آوردیم
که مدعی شویم اگر ما نیز امام زمان میشدیم، مثل او بودیم؟! ما حتی مثل
خودمان هم نشدیم. یعنی نتوانستیم حتی فضلیتهای اعطایی را شناخته و
استفادهی درست ببریم، چه رسد به این که استعدادهای عطا شده را به
فعلیت برسانیم!
بدیهی است که هنر به حفظ فضلیت و نعمت داده شده و استفاده صحیح از آن
برای ایجاد ظرفیت اخذ فضلیت بیشتر و بالاتر بردن مرتبهی وجودی است.
هنر، عمل به علم است. هنر به ایمان نسبت به شناخت است، هنر به حفظ خود
از گزند آفات (معاصی که ایمان را میسوزاند) است.
بدیهی است کسی که به نبیاکرم (ص) ایمان آورد، با او محشور میشود و
کسی که به حضرت مهدی سلامالله علیه شناخت پیدا کرد، بدان شناخت ایمان
آورد و از منتظران بود، با او محشور میشود.
x-shobhhe.com |