بخش شهید آوینی حرف دل موبایل شعر و سبک اوقات شرعی کتابخانه گالری عکس  صوتی فیلم و کلیپ لینکستان استخاره دانلود نرم افزار بازی آنلاین
خرابی لینک Instagram

 

متفرقه/شبهه155

ش (تهران): چرا خداوند در مقابل سپاه ابرهه از کعبه حفاظت کرد، اما در مقابل ابن زبیر، حجاج یا وهابی‌ها و ...، این کار را نکرد؟

 همه‌ی اتفاق‌های مشابه در عالم [حتی برای خود ما]، در یک زمان، یک مکان، یک شرایط و ... اتفاق نمی‌افتد که اقدام مشابهی – یا به قول معروف نسخه‌ی مشابهی – برای همه آنها داشته باشیم. لذا یک انسان عاقل و حکیم نیز برای هر اتفاقی بر اساس حکمت‌اش اراده‌ای کرده و اقدامی می‌نماید، چه رسد به خداوند حکیم و متعال. از همین رو شاهدیم، پیامبری را در آتش می‌اندازند، اما زنده و سلامت بیرون می‌آید، اما پیامبر دیگری در بدنه‌ی درختی پنهان می‌شود، درخت و او را با هم از وسط اره می‌کنند. پیامبری را سر می‌برند، اما پیامبر دیگری را که می‌خواهند به صلیب بکشند، خداوند به آسمان می‌برد ... یا حتی در زمان خودمان شاهدیم که سیل کعبه را خراب می‌کند، اما یک مسجد از سونامی شدیدی که شهرهایی متفاوتی در چند کشور را نابود کرده، سالم بیرون می‌آيد. هزاران نفر در یک زلزله می‌میرند، اما یک نوزاد یا یک پیرزن بالای هفتاد سال، حتی پس از چند روز سالم بیرون می‌آيد.

پس هر موردی شرایط جداگانه‌ای دارد که حکمت جداگانه‌ای به آن تعلق می‌گیرد. خواه انسان بر اساس مطالعات و تحقیقات به برخی از حکمت‌ها پی ببرد و یا نبرد. اما در خصوص کعبه نیز به دو مطلب ذیل اشاره می‌گردد:

الف – خداوند متعال به هیچ وجه در لسان هیچ پیامبر و یا در هیچ کتابی وعده نفرموده که هر کس به مقدسات من اهانتی کند، عذاب می‌فرستم و یا در جا خشک می‌شود و یا از آسمان سنگ‌بارانش می‌کنم و ...، این القائات دروغین را بر این در اذهان عمومی رایج کردند که اگر جایی چنین اتفاقی نیفتاد، بگویند: یا خدایی نیست و یا آن موضوع مقدس نبوده است. لذا ممکن است کعبه را خراب کنند و عذاب ظاهری که منظور همگان است نازل نگردد، یا هم چنین قرآن را بسوزانند و یا مهم‌تر از همه اینها «امام معصوم» را بکشند و بر جنازه‌اش بتازند، اما آن عذاب ظاهری نازل نگردد. بلکه بر اساس حکمت‌اش، ممکن است به خاطر پی کردن ناقه‌ی صالح عذاب بفرستد و به خاطر کشتن 70 نبی (ع) هیچ عذابی نفرستد.

ب – البته هر معصیتی مستوجب عذابی در دنیا و آخرت است و عذاب حتماً این نیست که از آسمان سنگ ببارد، یا زمین دهان باز کند و یا بادهای صرصر بوزد و یا طوفان نوح بیاید و سیل همه جا را ببرد. بلکه عذاب بدتر،‌ حکومت جهل، نفس و ظلم بر انسان و جامعه است که هر فرد یا جامعه‌ی کافری را در بر می گیرد.

ج – اما فرق‌های اساسی و سرنوشت سازی نیز در قضیه‌ی ابرهه با دیگر کسانی که در طول تاریخ به کعبه هجوم آورده‌اند وجود دارد، که از جمله می‌شود به موارد ذیل اشاره نمود:

ج/1: قصد ابرهه، تنها تخریب کعبه نبود. بلکه نابودی کعبه برای همیشه از یک سو و ساختن کعبه‌ی بدلی در یمن از سوی دیگر بود و همه می‌دانند که القای بدل به جای اصل، خسران‌آورتر از کشتن یا تخریب اصل است. به عنوان مثال: گناه، خسران و عواقب کشتن امام حسین (ع)، به مراتب کمتر از آن است که معاویه و یزید را به عنوان «خلیفة‌الله» یا «امیرالمؤمنین» جعل کنند و به تفکر اسلامی غالب کنند. لذا امام خمینی (ره) بدین مضمون می‌فرمایند: کشتن امام حسین (ع) یکی از گناهان کوچک‌تر یزید بود.

پس، هیچ یک از افراد یا گروه‌هایی که قصد تخریب کعبه را داشتند، قصد ساختن بدل به جای اصل، که موجب از بین رفتن همه‌ی حقایق و از میان رفتن حجت خدا می‌شود، نداشتند.

ج/2: هر چه در زمین و آسمان‌ها است، حجت و آیه‌ی خداست و برای راهنمایی بشر در عرصه‌ها و درجات مختلف سیرش به سوی الله قرار داده شده است. لذا ضمن آن که این حجج و آیات الهی هدایتگر بشر هستند، وسیله‌ی امتحان او نیز هستند. مثل پیامبر و اهل بیت (ع)،‌ قرآن، نماز، کعبه، اسلام و ... .

بدیهی است که هر کجا حجت تمام شود، امتحان به پایان رسد و دیگر هیچ امکانی برای به فعلیت رسیدن (خیر یا شر) وجود نداشته باشد، اجل انسان، موضوع یا آن حجت سر می‌رسد. به عنوان مثال: عذاب الهی وقتی نازل می‌شود که حجت بر همگان به اتمام رسیده باشد و دیگر هیچ امیدی نباشد و هیچ قوه‌ای برای به فعلیت رسیدن وجود نداشته باشد.

در حمله‌ی ابرهه، شرایط این گونه بود. جبهه‌ها سه دسته بودند. عامه‌ی مردم، که بت پرست بودند و حتی در کعبه نیز بت می‌گذاشتند و برایشان فرقی هم نمی‌کرد که کعبه ویران بشود یا نشود. موحدین، که دست‌ها را بالا بردند و با اخلاص تمام و نه از روی رفاه‌طلبی، اعلام کردند که در این مورد کاری از دستشان بر نمی‌آید و سپاه ابرهه که برای تخریب و بدل‌سازی آمده بود. پس حجت کعبه برای همه تمام شده بود. لذا دیگر امتحان به پایان رسیده بود.

اما در زمان ابن زبیر، خودش مدعی پرده‌داری و اعتقاد به کعبه بود – ملت مسلمان بوده و کعبه قبله‌ی آنها بود – بسیاری در مدینه و مکه ادعای دفاع داشتند – خیلی‌ها که حجی انجام داده بودند، گمان می‌کردند یک نوع پیوند معنوی با خانه‌ی خدا دارند که در دنیا و آخرت به کارشان می‌آید ...، لذا همه باید امتحان شوند. یک عده دفاع کرده و شهید شدند، یک عده فرار کردند، یک عده در کناری نشسته و نظاره کردند، یک عده با اندکی متاع دنیا با دشمن همکاری کردند ... و این چنین «کعبه» در صلابت و استواریش و نیز در مورد حمله قرار گرفتنش، موجب امتحان مدعیان شد. مثل ائمه و از جمله امام حسین علیه‌السلام. خیلی‌ها مدعی اسلام بودند، خیلی‌ها ادعای تشیع داشتند، خیلی‌ها ابراز محبت می‌کردند، خیلی‌ها مدعی شدند که تا پای جان ایستاده‌اند، خیلی‌ها نامه نوشتند و حکومتش را خواستار شدند و ...، اما به هنگام با یک سختی همه امتحان شدند و واقعیت‌شان بیرون ریخت.

x-shobhhe.com

بازگشت به صفحه ی شبهات متفرقه

 
 Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved