ش: چرا با گذشت 33 سال از انقلاب هنوز
نتوانستهایم حتی یک محصول با کیفیت و قابل رقابت ارائه دهیم؟ حتی اگر یک
کالا میشناسید نام ببرید.
اگر چه به این شدت که میفرمایید نیست و برخی از کالاهای ایرانی به
مراتب بهتر از کالاهای خارجی است. اما در مجموع درست میفرمایید.
امروزه میتوان به جرأت اذعان نمود که بسیاری از کالاها، از کالای تخصصی
چون فرش گرفته تا برخی از کالاهای صنعتی مصرفی، اگر بهتر از بسیاری از
نمونههای خارجیاش نباشد، بدتر نیز نیست. یا هم چنین است صنعت پوشاک -
چنان چه خبر داریم کثرت چند میلیونی
برخی البسه مانند تیشرت برای اروپا و ... به پاکستان سفارش شده و در ایران
تولید میشود، یا همینطور است بسیاری از اقلام صنعتی صادراتی. آیا
میدانیم که بسیاری از قطعات انواع ماشینآلات تولید اروپا در ایران ساخته
میشود؟
باور بفرمایید حتی در همان دههی اول انقلاب که ایران با معضل جنگ مواجه
بود، اغلب اقلام حولهای (یک نفره، حمامی، استخری، پالتویی و ...) که در
کشورهایی چون آلمان و تحت برندهای معروف بینالمللی فروخته میشد، تولید
ایران و از اقلام صادراتی بود و جالبتر آن که ایرانی نیز همانها را از
آلمان میخرید و کلی هم از خریش خوشحال میشد و هر چه میگفتیم این همان
حولهای ایرانی است، باور نمیکرد.
جهت اطلاع بسیاری از کیف و کفشهایی که به نام ترکیهای یا ایتالیایی و
چینی و با قیمت بالا در بازار عرضه میشود و بسیار هم خوب و با کیفیت است،
در جنوب تهران و پشت منطقهی صابونسازی قدیم تولید شده و به نرخ زیر ده
هزار تومان به دلالان و فروشندگان فروخته میشود و همین طور شلوارهای جینی
که به نام آمریکایی در دبی یا مکه و مدینه تهیه میکنند و به صورت انبوه یا
فردی به بازار ایران میآورند، در اصفهان تولید میشود - تا قبل از ورود
کالاهای بیکیفیتتر چینی به بازار جهان و از جمله ایران، اغلب لباس و
پوشاک و سیسمونی بچهای که در کیش تحت برندهای معروف انگلیسی یا فرانسوی و
ایتالیایی و ... عرضه میشد و با روشهای تحقیرآمیزی، چون خرید کارت –
چترباز و قاچاق و ... به تهران منتقل میگردید، تولید کارگاههای موجود در
تهران بود. و مهمتر از همه آن که به خاطر بقایای فرهنگ تحمیلی استعمار طی
دو سه قرن اخیر، اغلب مردم نیز از «مارک خارجی» حتی اگر به تقلب روی جنس
خورده باشد، خوششان میآید! و همین امر سبب شده است که نه تنها تولید
کنندهی ایرانی محصول یا کالای خود را به نام خارجی به بازار عرضه کند،
بلکه یکی از کسبهای پر رونق بازار تهران، تولید مارکها و برچسبهای
برندهای خارجی باشد. شما امروز میتوانید اغلب مارکهای معروف را به صورت
کیلویی یا متری در بازار تهیه نمایید.
به عنوان مثال روشنتر در صنعت مواد غذایی چون انواع بیسکوییت یا شکلات،
ایران تولیدات بسیار با کیفیتی دارد که اغلب نیز در منطقه آذربایجان و
کارخانجات اطراف تبریز تولید میشود و به مراتب بهتر از شکلاتها با
برندهای آلمانی و ... است (که معلوم نیست کجا تولید شده است)، اما یک عده
حرص خوردن شکلات و بیسکوئیت خارجی دارند، حتی اگر تولید ایران و یا اطراف
باشد و فقط برچسبش آلمانی باشد!
اما در عین حال درست میفرمایید معمولاً چنس ایرانی از کیفیت پایینتری
برخوردار است. حدود 30٪ این معضل به دولت و مقولههایی چون کنترل کیفیت بر
میگردد و 70٪ بقیه از از فرهنگ و روحیه مردم ماست که نه تنها طی سی سال
گذشته، بلکه طی صد سال گذشته نیز همینطور بوده و احیاناً صد سال دیگر نیز
همینطور خواهد بود، مگر آن که هر کسی خود نسبت به تغییر فرهنگش در این
زمینه گامی بردارد. این دیگر مربوط به «وجدان کاری» است که در آلمانیها یا
ژاپنیهای به مراتب بیش از ما دیده میشود. متأسفانه ما چه در صنایع
خانهسازی و چه خودروسازی و چه صنایع کوچک و حتی امور شخصی، معروف به
کمکاری - پشت هم اندازی - سرسری کار کردن - عجله - ظاهر سازی - و خدایی
ناکرده به قول معروف بنداز و در رویی هستیم.
لذا ما باید فرهنگ خودمان را عوض کنیم. این که باز میخواهیم انقلاب یا
دولت را مقصر کنیم نیز از همان تنبلی ما سرچشمه میگیرد که همیشه دیگران را
مقصر میکنیم و یا مایلیم مشکل از بیرون حل شود و کار از بیرون انجام پذیرد
و زحمتی بر ما تحمیل نگردد.
در هر حال حل این معضل به غیر از جدیت دولت، به خود ما بر گشته و همت ما را
میطلبد. تصمیم بگیریم غیرت ملی را افزایش دهیم و به هیچ وجه جنس خارجی
نخریم، اگر چه مرغوبتر و حتی ارزانتر باشد. کمترین حسن این تصمیم این
خواهد بود که دیگر تولید کنندهی ایرانی مارک برند خارجی را به دروغ روی
کالای خود نخواهد زد و مردم میفهمند که بسیاری از اجناس مرغوب به اصطلاح
خارجی تولید خودمان است و حسن بیشترش این است که کیفیت تولید داخلی نیز
بالا میرود.
در ضمن فراموش نشود که «ضد تبلیغ» بر علیه کالاها و محصولات ایرانی، پس از
رشد صنعتی و اقتصادی ایران به شدت افزایش یافته است که ضمن «تلخ کردن» هر
نوع شیرینی به کام ملت، تضعیف صنعت و اقتصاد، بدبینی بیشتری القاء کنند.
لذا به جای آن که بگویند: حال که میشد ظرف 33 سال این قدر رشد کرد، پس چرا
طی دو قرن اخیر رشدی نداشتیم؟ میگویند: چرا به رغم 33 سال گذشت از انقلاب
محصول با کیفیت نداریم؟
x-shobhe.com |
بازگشت به صفحه ی شبهات اقتصادی