1501
خير النّاس مؤمن فقير يعطي جهده.
بهترين مردم مؤمن فقيرى
است كه بقدر توانائى خود انفاق كند.
1502
خير النّاس من انتفع به النّاس.
بهترين مردم كسى است كه
مردم از او منتفع شوند.
1503
خير النّاس من طال عمره و حسن عمله و شرّ النّاس من طال عمره و ساء عمله.
بهترين مردم كسى است كه
عمرش دراز و رفتارش نيك باشد و بدترين مردم كسى است كه عمرش دراز و رفتارش بد باشد.
1504
خير النّساء الّتي تسرّه إذا نظر و تطيعه إذا أمر و لا تخالفه في نفسها و لا مالها
بما يكره.
بهترين زنان آنست كه وقتى
مرد بدو نگرد مسرور شود و وقتى بدو فرمان دهد اطاعت كند و با تن و مال خود بر خلاف
رضاى شوهر كارى نكند.
1505
خير النّساء الولود الودود.
بهترين زنان زن مهربانى
است كه فرزند بسيار آورد.
1506
خير النّساء من تسرّك إذا أبصرت و تطيعك إذا أمرت و تحفظ غيبتك في نفسها و مالك.
بهترين زنان آنست كه وقتى
بدو نگرى ترا مسرور كند و وقتى فرمان دهى اطاعت كند و تن خويش و مال تو را در غيابت
محفوظ دارد.
1507
خير النّكاح أيسره.
بهترين ازدواجها آنست كه
آسان تر انجام گيرد.
1508
خير أبواب البرّ الصّدقه.
بهترين راه هاى نيكى صدقه
دادن است.
1509
خير إخوانكم من أهدى إليكم عيوبكم.
بهترين برادران شما آنست
كه عيوبتان را بشما آشكارا بگويد.
1510
خير بيت في المسلمين بيت فيه يتيم يحسن إليه و شرّ بيت في المسلمين بيت فيه يتيم
يساء إليه أنا و كافل اليتيم في الجنّة هكذا.
بهترين خانه هاى مسلمانان
خانه ايست كه در آن يتيمى باشد و باو نيكى كنند و بدترين خانه هاى مسلمانان خانه
ايست كه در آن يتيمى باشد و با او بدى كنند من كسى كه كفالت يتيم را بعهده بگيرد در
بهشت مانند دو انگشت همراهيم
1511
خير بيوتكم بيت فيه يتيم مكرّم.
بهترين خانه هاى شما خانه
ايست كه در آن يتيمى محترم باشد.
1512
خير دينكم الورع.
بهترين صفات دين شما
پرهيزكارى است.
1513
خير دينكم أيسره.
بهترين كارهاى دين شما
آنست كه آسانتر است.
1514
خير شبابكم من تشبّه بالكهول و شرّ كهولكم من تشبّه بشبابكم.
بهترين جوانان شما آنست
كه رفتار پيران پيش گيرد و بدترين پيران شما آنست كه روش جوانان داشته باشد.
1515
خير صفوف الرّجال أوّلها و شرّها آخرها و شرّ صفوف النّساء أوّلها و خيرها آخرها.
بهترين صف هاى مردان صف
اول است و بدترينش صف آخر است و بدترين صف هاى زنان صف اولست و بهترينش صف آخر است.
1516
خير طيب الرّجال ما ظهر ريحه و خفي لونه و خير طيب النّساء ما ظهر لونه و خفي ريحه.
بهترين عطر مردان آنست كه
بويش عيان و رنگش نهان باشد و بهترين عطر زنان آنست كه رنگش عيان و بويش نهان باشد.
1517
خيركم أزهدكم في الدّنيا و أرغبكم في الآخرة.
بهترين شما كسى است كه
بدنيا بى رغبتتر و بآخرت راغب تر است.
1518
خيركم إسلاما أحاسنكم أخلاقا إذا فقهوا.
از ميان شما اسلام آن كس
بهتر است كه اخلاقش نيك تر است اگر در كار دين دانا باشند.
1519
خيركم المدافع عن عشيرته ما لم يأثم.
بهترين شما كسى است كه از
طايفه خود دفاع ميكند بشرط آنكه در اين راه مرتكب گناه نشود.
1520
خيركم خيركم لأهله و أنا خيركم لأهلي ما أكرم النّساء إلّا كريم و لا أهانهنّ إلّا
لئيم.
بهترين شما كسى است كه
براى كسان خود بهتر است، من از همه شما براى كسان خود بهترم، بزرگ مردان زنان را
گرامى شمارند و فرومايگان زنان را خوار دارند.
1521
خيركم خيركم للنساء.
بهترين شما كسانى هستند
كه براى زنان بهترند.
1522
خيركم خيركم لنسائه و لبناته.
بهترين شما كسى است كه
براى زنان و دختران خود بهتر باشد.
1523
خيركم من أعانه اللَّه على نفسه فملّكها.
بهترين شما كسى است كه
خداوند كمكش كرده و بر خويشتن تسلط يافته است.
1524
خيركم من تعلّم القرآن و علّمه.
بهترين شما كسى است كه
قرآن را را تعليم گيرد و تعليم دهد.
1525
خيركم من لم يترك آخرته لدنياه و لا دنياه لآخرته و لم يكن كلّا على النّاس.
بهترين شما كسى است كه
آخرت خود را براى دنيا از دست ندهد و دنياى خود را براى آخرت از دست نگذارد و سربار
مردم نباشد.
1526
خيركم من يرجى خيره و يؤمن شرّه و شرّكم من لا يرجى خيره و لا يؤمن شرّه.
بهترين شما كسى است كه
بخيرش اميد توان داشت و از شرش امان توان يافت و بدترين شما كسى است كه بخيرش اميد
و از شرش امان نيست.
1527
خير لهو المؤمن السّباحة و خير لهو المرأة المغزل.
بهترين سرگرمى مؤمن شناست
و بهترين سرگرمى زن دستگاه نخ ريسى است.
1528
خير ما أعطى النّاس خلق حسن.
بهترين چيزى كه به مردم
داده اند خوى نيكست.
1529
خير ما أعطى الرّجل المؤمن خلق حسن و شرّ ما أعطى- الرّجل قلب سوء في صورة حسنة.
بهترين چيزى كه به مرد
داده اند خوى نيك است و بدترين چيزى كه به مرد داده اند سيرت بد است در صورت نيك
1530
خير ما ألقى في القلب اليقين.
بهترين صفتى كه در قلب
نهاده اند ايمان است.
1531
خير ما يخلّف الإنسان بعده ثلاث ولد صالح يدعو له و صدقة تجري يبلغه أجرها و علم
ينتفع به من بعده.
بهترين چيزى كه انسان پس
از خود وامى گذارد سه چيز است فرزند پارسا كه براى او دعا كند و صدقه جارى كه پاداش
آن بدو رسد و دانشى كه پس از وى از آن بهره مند شوند.
1532
خير مساجد النّساء قعر بيوتهنّ.
بهترين مسجد زنان كنج
خانه آنها است.
1533
خير نساء أمّتي أصبحهنّ وجها و أقلّهنّ مهرا.
بهترين زنان امت من كسانى
هستند كه رويشان نكوتر و مهرشان كمتر است.
1534
خير نسائكم العفيفة الغلمة عفيفة في فرجها غلمة على زوجها.
بهترين زنان شما زن عفيف
راغب است كه در ناموس خود عفت و به شوهر خود رغبت داشته باشد.
1535
خير نسائكم الولود الودود المواسية المواتية إذا اتّقين اللَّه و شرّ نسائكم
المتبرّجات المتخيّلات و هنّ المنافقات لا يدخل الجنّة منهنّ إلّا مثل الغراب
الأعصم.
بهترين زنان شما زن بچه
آور مهربان است كه شريك و مطيع شوهر باشد اگر از خدا بترسند و بدترين زنان شما
آرايش كنان و متكبرانند و آنان منافقانند و از آنها جز باندازه كلاغى كه خط
سفيد بگردن دارد ببهشت نميروند.
1536
خيرهنّ أيسرهنّ صداقا.
بهترين زنان آنست كه مهرش
آسانتر باشد.
1537
خيّرت بين الشّفاعة و بين أن يدخل شطر أمّتي الجنّة فاخترت الشّفاعة لأنّها أعمّ و
أكفى أ ترونها للمؤمنين المتّقين؟ لا و لكنّها للمذنبين المتلوّثين الخطّائين.
مرا مخير ساختند كه شفاعت
كنم يا يك نيمه امتم ببهشت در آيند و من شفاعت را اختيار كردم زيرا دامنه آن وسيعتر
و كفايت آن بيشتر است، تصور مى كنيد شفاعت براى مؤمنان
پرهيزكار است؟ نه بلكه براى گنهكاران آلوده خطا كار است.
1538
خيّر سليمان بين المال و الملك و العلم فاختار العلم فاعطي الملك و المال لاختياره
العلم.
سليمان پيغمبر را ميان
ملك و دانش مخير كردند دانش را بر- گزيد ملك را نيز بدو دادند براى آنكه دانش را
برگزيده بود.
1539
الخبر الصّالح يجي ء به الرّجل الصّالح و الخبر السّوء يجي ء به الرّجل السّوء.
خبر خوب را مرد خوب آرد و
خبر بد را مرد بد.
1540
الخرق شؤم و الرّفق يمن.
خشونت شئامت است و مدارا
ميمنت.
1541
الخطّ الحسن يزيد الحقّ وضحا.
خط نيكو وضوح حق را افزون
ميكند.
1542
الخلق الحسن يذيب الخطايا كما يذيب الماء الجليد و الخلق السّوء يفسد العمل كما
يفسد الخلّ العسل.
خوى نيك گناهان را محو
ميكند چنان كه آب يخ را ذوب ميكند و خوى بد اعمال را فاسد ميكند چنان كه سركه عسل
را تباه ميكند.
1543
الخلق كلهم عيال اللَّه فأحبّهم إلى اللَّه أنفعهم لعياله.
مردم همه عيال خدايند و
محبوب ترين كسان پيش خدا كسى است كه براى عيال وى سودمندتر باشد.
1544
الخمر أمّ الخبائث فمن شربها لم تقبل صلاته أربعين يوما فإن مات و هي في بطنه مات
ميتة جاهليّة.
شراب مادر ناپاكيهاست، هر
كه بنوشد چهل روز نمازش پذيرفته نشود و اگر بميرد و شراب در شكم او باشد چنانست كه
در دوران جاهليت مرده باشد.
1545
الخمر أمّ الفواحش و أكبر الكبائر من شربها وقع على أمّه و خالته و عمّته.
شراب مادر بديهاست و از
همه گناهان بزرگ بزرگتر است هر كه آن را بنوشد باك ندارد كه با مادر و خاله و عمه
خود زنا كند.
1546
الخمر جماع الآثام.
شراب مجموعه گناهان است.
1547
الخيانة تجرّ الفقر.
خيانت مايه فقر است.
1548
الخير كثير و من يعمل به قليل.
خوبى بسيار است و كسى كه
بدان عمل كند اندك.
1549
الخير مع أكابركم.
خوبى همراه بزرگان شماست.
1550
الخير معقود بنواصى الخيل إلى يوم القيامة و المنفق على الخيل كالباسط كفّه
بالنّفقة لا يقبضها.
نيكى تا قيامت به پيشانى
اسبان بسته است خرج اسب چون نفقه ضروريست و نبايد از آن امساك كنند.
1551
الخيل معقود بنواصيها الخير إلى يوم القيامة الأجر و المغنم.
نيكى يعنى پاداش و غنيمت
تا قيامت به پيشانى اسبان بسته است.
1552
الخيل معقود بنواصيها الخير و النّيل إلى يوم القيامة و أهلها معانون عليها و
المنفق عليها كباسط يده في صدقة.
نيكى و كامروائى تا قيامت
به پيشانى اسبان بسته است و اسب- داران بوسيله آن معونت بينند و كسى كه براى اسب
خرج كند چنانست كه صدقه داده باشد.
1553
الخيل معقود في نواصيها الخير إلى يوم القيامة و أهلها معانون عليها فامسحوا
بنواصيها و ادعوا لها بالبركة و قلّدوها و لا تقلّدوها الأوتار.
نيكى تا روز قيامت به
پيشانى اسبان بسته است و اسب داران بوسيله آن كمك بينند به پيشانى اسب دست بكشيد و
براى آن بركت بخواهيد چيز بدان بياويزيد ولى زه كمان مياويزيد.
1554
داووا مرضاكم بالصّدقة فإنّها تدفع عنكم الأمراض و الأعراض.
بيماران خود را بوسيله
صدقه علاج كنيد زيرا صدقه امراض و اعراض را از شما دفع ميكند.
1555
دبّ إليكم داء الأمم قبلكم الحسد و البغضاء هى الحالقة حالقة الدّين لا حالقة
الشّعر و الّذي نفس محمّد بيده لا تدخلوا الجنّة حتّى تؤمنوا و لا تؤمنوا حتى
تحابّوا أفلا أنبّئكم بشي ء إذا فعلتموه تحاببتم؟ أفشوا السّلام بينكم.
مرض امتهاى قبل در شما
نفوذ كرده است حسد و دشمنى كه سترنده است اما نه سترنده موى بلكه سترنده دين است
بخدائى كه جان محمد بكف اوست ببهشت نمى رويد تا مؤمن شويد و مؤمن نشويد تا يك ديگر
را دوست داريد آيا ميخواهيد شما را بچيزى خبر دهم كه اگر انجام دهيد، يك ديگر را
دوست داريد، به همديگر سلام كنيد.
1556
دخلت الجنّة فإذا أكثر أهلها البله.
ببهشت در آمدم و بيشتر
اهل آن ابلهان بودند.
1557
دخلت الجنّة فرأيت على بابها: الصّدقة بعشرة و القرض بثمانية عشر فقلت يا جبريل كيف
صارت الصّدقة بعشرة و القرض بثمانية عشر قال لأنّ الصّدقة تقع في يد الغنيّ و
الفقير و القرض لا يقع إلّا في يد من يحتاج إليه.
ببهشت در آمدم و بر در آن
نوشته ديدم، صدقه را ده برابر پاداش است و قرض را هيجده برابر پاداش، گفتم اى
جبرئيل چگونه صدقه را ده برابر و قرض را هيجده برابر پاداش دهند، گفت براى آنكه
صدقه بدست بى نياز و نيازمند افتد و قرض جز بدست محتاجان نيفتد.
1558
دخلت الجنّة فرأيت في عارضتي الجنّة مكتوبا ثلاثة أسطر بالذّهب: السّطر الأوّل «لا
إله إلّا اللَّه محمّد رسول اللَّه» و السّطر الثّاني «ما قدّمنا وجدنا و ما أكلنا
ربحنا و ما خلّفنا خسرنا» و السّطر الثّالث «أمّة مذنبة و ربّ غفور».
ببهشت در آمدم و ديدم كه
در دو نماى آن سه سطر بطلا نوشته بود سطر اول چنين بود: «خدائى جز خداى يگانه نيست
و محمّد پيغمبر خداست.» و سطر دوم چنين بود: «آنچه را از پيش فرستاديم يافتيم و
آنچه را مصرف كرديم از آن سود برديم و آنچه را عقب گذاشتيم از دست داديم.» سطر سوم
چنين بود: «امتى گناهكار است و پروردگارى بخشنده»
1559
دخلت امرأة النّار في هرّة ربطتها فلم تطعمها و لم تدعها تأكل من خشاش الأرض حتّى
ماتت.
زنى بجهنم رفت براى آنكه
گربه اى را بسته بود و چيزى بدو نخورانيد و نگذاشت از چيزهاى زمين بخورد تا بمرد.
1560
درهم الرّجل ينفق في صحّته خير من عتق رقبة عند موته.
درهمى كه انسان در حال
صحت در راه خدا خرج كند بهتر از بنده اى است كه هنگام مرگ آزاد كند.
1561
درهم ربا يأكله الرّجل- و هو يعلم- أشدّ عند اللَّه من ستّة و ثلاثين زنية.
يك درهم ربا كه انسان
دانسته گيرد در نظر خدا بدتر از سى و شش زناست.
1562
دعاء الأخ لأخيه بظهر- الغيب لا يردّ.
دعائى كه برادر پشت سر
برادر خود كند ردشدنى نيست.
1563
دعاء المحسن إليه للمحسن لا يردّ.
دعائى كه نكوئى ديده براى
نكوكار كند ردشدنى نيست.
1564
دعاء المرء المسلم مستجاب لأخيه بظهر الغيب عند رأسه ملك موكّل به كلّما دعا لأخيه
بخير قال الملك: آمين و لك بمثل ذلك.
دعاى مرد مسلمان كه پشت
سر برادر خود كند پذيرفته شود بر سر
او فرشته اى موكل است و هر دم براى برادر خود دعائى كند گويد پذيرفته باد و
براى تو نيز نظير آن باشد.
1565
دعاء الوالد لولده كدعاء- النّبيّ لأمّته.
دعائى كه پدر براى فرزند
كند مانند دعائيست كه پيغمبر براى امت خود ميكند.
1566
دع قيل و قال و كثرة- السّؤال و إضاعة المال.
از قيل و قال و كثرت سؤال
و تلف كردن مال در گذر.
1567
دع ما يريبك إلى مالا يريبك فإنّ الصّدق ينجي.
از آنچه شبهه ناك است
بگذر و آنچه را شبهه ناك نيست بر گير كه راستى مايه نجات است.
1568
دع ما يريبك إلى مالا يريبك فإنّك لن تجد فقد شي ء تركته للَّه.
از آنچه شبهه ناك است در
گذر و آنچه را شبهه ناك نيست برگير زيرا فقدان چيزى را كه براى خدا رها كرده اى
احساس نخواهى كرد.
1569
دع ما يريبك إلى ما لا يريبك فمن رعى حول الحمى يوشك أن يقع فيه.
از آنچه شبهه ناك است در
گذر و آنچه را شبهه ناك نيست بر گير زيرا هر كه در اطراف قرق گوسفند چراند ممكن است
در آن افتد.
1570
دعوا الحسناء العاقر و تزوّجوا السّوداء الولود فإنّي أكاثر بكم الأمم يوم القيمة.
زيباى عقيم را بگذاريد و
با سياه بچه آور ازدواج كنيد كه من روز رستاخيز بفزونى شما بر امت هاى ديگر تفاخر
ميكنم.
1571
دعوا الدّنيا لأهلها، من أخذ من الدّنيا فوق ما يكفيه أخذ حتفه و هو لا يشعر.
دنيا را باهل آن
واگذاريد، هر كه از دنيا بيش از حاجت خود فرا گيرد، هلاك خويش را گرفته و نميداند.
1572
دعوا النّاس يرزق اللَّه بعضهم ببعض.
بگذاريد خداوند بعضى مردم
را بوسيله بعضى ديگر روزى دهد.
1573
دعوا النّاس يصيب بعضهم من بعض فإن استنصح أحدكم أخاه فلينصحه.
بگذاريد مردم از يك ديگر
فائده برند و وقتى يكى از شما از برادر خويش مشورت خواست رأى خوت را باو بگويد.
1574
دعوة المظلوم مستجابة و إن كان فاجرا ففجوره على نفسه.
دعاى ستمديده پذيرفته است
اگر چه بد كار باشد بد كارى. او مربوط بخودش است.
1575
دعوتان ليس بينهما و بين اللَّه حجاب دعوة المظلوم و دعوة المرء لأخيه بظهر الغيب.
دو دعاست كه ميان آن و
خدا پرده اى نيست، دعاى ستمديده و دعائى كه مرد پشت سر برادر خود كند.
1576
دعوة في السّرّ تعدل سبعين دعوة في العلانية.
يك دعاى نهانى مساوى
هفتاد دعاى آشكار است.
1577
دليل الخير كفاعله.
رهبر نيكى چون نكوكار
است.
1578
دوروا مع كتاب اللَّه حيثما دار.
پيوسته پيرو كتاب خدا
باشيد.
1580
دينار أنفقته في سبيل اللَّه و دينار أنفقته في رقبة و دينار تصدّقت به على مسكين و
دينار أنفقته على أهلك أعظمها أجرا الّذي أنفقته على أهلك.
دينارى در راه خدا خرج
كرده اى و دينارى براى آزاد كردن بنده اى داده اى و دينارى بينوائى صدقه كرده اى و
دينارى خرج كسان خود كرده اى، بهتر از همه ديناريست كه خرج كسان خود
كرده اى.
1581
دين المرء عقله و من لا عقل له لا دين له.
دين مرد عقل اوست و هر كه
عقل ندارد دين ندارد.
1582
الدّار حرم فمن دخل عليك حرمك فاقتله.
خانه حرم است و هر كه بى
اجازه به حرم تو در آمد او را بكش.
1583
الدّاعي و المؤمّن في الأجر شريكان و القاري و المستمع في الأجر شريكان و العالم و
المتعلّم في الأجر شريكان.
آنكه دعا ميكند و آنكه
آمين گويد در پاداش شريكند و قارى و مستمع در پاداش شريكند و دانشمند و دانش آموز
در پاداش شريكند.
1584
الدّالّ على الخير كفاعله و اللَّه يحبّ إغاثة اللّهفان.
رهبر نيكى چون نكوكار است
و خداوند فريادرسى بيچارگان را دوست دارد.
1585
الدّعاء بين الأذان و الإقامة لا يردّ.
دعائى كه ميان اذان و
اقامه كنند رد نميشود.
1586
الدّعاء جند من أجناد اللَّه مجنّد يردّ القضاء بعد أن يبرم.
دعا سپاهى از سپاهيان
مجهز خداست و قضاى محتوم را دفع مى كند
1587
الدّعاء سلاح المؤمن.
دعا سلاح مؤمن است.
1588
الدّعاء مفتاح الرّحمة و الوضوء مفتاح الصّلاة و الصّلاة مفتاح الجنّة.
دعا كليد رحمت و وضو كليد
نماز است و نماز كليد بهشت.
1589
الدّعاء هو العبادة.
دعا عبادت است.
1590
الدّعاء يردّ البلاء.
دعا دافع بلاست.
1591
الدّعاء يردّ القضاء و إنّ البرّ يزيد في الرّزق و إنّ العبد ليحرم الرّزق بالذّنب
يصيبه.
دعا دفع قضا كند و نيكى
روزى را بيفزايد و بنده بوسيله گناهى كه مرتكب شود از روزى خود محروم ماند.
1592
الدّعاء ينفع ممّا نزل و ممّا لم ينزل فعليكم عباد اللَّه بالدّعاء.
دعا در باره آنچه فرود
آمده و آنچه نيامده مفيد است بندگان خدا از دعا غافل مشويد.
1593
الدّنانير و الدّراهم خواتيم اللَّه في أرضه من جاء بخاتم مولاه قضيت حاجته.
دينارها و درهمها مهرهاى
خدا در روى زمين است و هر كه مهر آقاى خود را بياورد حاجتش بر آورده شود.
1594
الدّنيا حلوة خضرة فمن أخذها بحقّه بورك له فيها و ربّ متخوّض فيما اشتهت نفسه ليس
له يوم القيامة إلّا النّار.
دنيا شيرين و دوست داشتنى
است هر كه از آن مطابق حق بهره گيرد بر او مباركباد و بسا كسان كه در
خواهشهاى خود فرو روند و روز قيامت نصيبى جز آتش ندارند.
1595
الدّنيا حرام على أهل الآخرة و الآخرة حرام على أهل الدّنيا و الدّنيا و الآخرة
حرام على أهل اللَّه.
دنيا بر اهل آخرت حرام
است و آخرت بر اهل دنيا حرام است و دنيا و آخرت بر اهل خدا حرام است.
1596
الدّنيا خضرة حلوة من اكتسب فيها مالا من حلّه و أنفقه في حقّه أثابه اللَّه عليه و
أورده جنّته و من اكتسب فيها مالا من غير حلّه و أنفقه في غير حقّه أحلّه اللَّه
دار الهوان.
دنيا شيرين و دوست داشتنى
است هر كه در دنيا مالى از حلال بدست آورد و به حق خرج كند، خدايش پاداش دهد و
ببهشت در آورد هر كه مالى از غير حلال به دست آورد و بناحق خرج
كند خدا او را بجهنم در آورد.
1597
الدّنيا دار من لا دار له و مال من لا مال له و لها يجمع من لا عقل له.
دنيا خانه كسى است كه
خانه ندارد و مال كسى است كه مال ندارد و كسى براى دنيا مال فراهم ميكند كه عقل
ندارد.
1598
الدّنيا دول فما كان لك أتاك على ضعفك و ما كان منها عليك لم تدفعه بقوّتك.
دنيا متغير است منفعتى كه
نصيب تو است اگر ضعيف هم باشى بتو ميرسد و ضررى را كه نصيب توست دفع آن بقوت نتوانى
كرد
1599
الدّنيا سبعة أيّام من أيّام الآخرة.
عمر دنيا مساوى هفت روز
از روزهاى آخرتست.
1600
الدّنيا سجن المؤمن و جنّة الكافر.
دنيا زندان مؤمن است و
بهشت كافر.