بخش شهید آوینی حرف دل موبایل شعر و سبک اوقات شرعی کتابخانه گالری عکس  صوتی فیلم و کلیپ لینکستان استخاره دانلود نرم افزار بازی آنلاین
خرابی لینک Instagram

 

 
 

 

1401

حوسب رجل ممّن كان قبلكم فلم يوجد له من الخير شي ء إلّا أنّه كان رجلا موسرا و كان يخالط النّاس و كان يأمر غلمانه أن يتجاوزوا عن المعسر فقال اللَّه عزّ و جلّ لملائكته نحن أحقّ بذلك منه تجاوزوا عنه.

يكى از پيشينيان را به حساب كشيدند و كار نيكى نداشت جز آنكه مرد توانگرى بود و با مردم داد و ستد داشت و بغلامان خود ميگفت از مطالبه واماندگان درگذريد خداوند بفرشتگان گفت ما بگذشت از او سزاوارتريم، از او درگذريد.

1402

الحجّ المبرور ليس له جزاء إلّا الجنّة.

حج مقبول سزائى جز بهشت ندارد.

1403

الحجّ جهاد كلّ ضعيف و جهاد المرأة حسن التّبعّل.

حج جهاد ضعيفان است و جهاد زن، شوهردارى خوب است.

1404

الحرائر صلاح البيت و الإماء فساد البيت.

زن آزاد مايه اصلاح خانه است و زن بنده موجب فساد خانه است.

1405

الحرام بيّن و الحلال بيّن فدع ما يريبك إلى مالا يريبك.

حرام روشن است و حلال روشن است چيزهاى شبهه ناك را بگذار و چيزهاى بى شبهه را برگير.

1406

الحرب خدعة.

جنگ يعنى خدعه.

1407

الحريص الّذي يطلب المكسبة من غير حلّها.

حريص آنست كه سود به نامشروع جويد.

1408

الحزم سوء الظّنّ.

دور انديشى بد گمان بودن است.

1409

الحسب المال.

برترى را بمال دانند.

1410

الحسد يأكل الحسنات كما تأكل النّار الحطب و الصّدقة تطفى ء الخطيئة كما يطفى ء الماء النّار.

حسد كارهاى نيك را ميخورد چنان كه آتش هيزم را ميخورد و صدقه گناه را نابود ميكند چنان كه آب آتش را خاموش ميكند.

1411

الحسد يفسد الإيمان كما يفسد الصّبر العسل.

حسد ايمان را فاسد ميكند چنان كه صبر تلخ عسل را فاسد ميكند.

1412

الحكمة ضالّة المؤمن يأخذها ممّن سمعها و لا تبالي في أيّ وعاء خرجت.

حكمت گمشده مؤمن است از هر كه بشنود فرا گيرد و اهميت ندهد كه از كجا آمده است.

1414

الحلال بيّن و الحرام بيّن و بينهما أمور مشتبهات لا يعلمها كثير من النّاس: فمن اتّقى الشّبهات فقد استبرأ لعرضه و دينه و من وقع في الشّبهات وقع في الحرام كراع يرعى حول الحمى يوشك أن يواقعه ألا و إنّ لكلّ ملك حمى ألا و إنّ حمى اللَّه تعالى في أرضه محارمه ألا و إنّ في الجسد مضغة إذا صلحت صلح الجسد كلّه و إذا فسدت فسد الجسد كلّه ألا و هي القلب.

حلال روشن است و حرام روشن است و ميان آنها چيزهاى شبهه ناك هست كه بسيارى از مردم آن را ندانند، هر كه از چيزهاى شبهه ناك دورى گيرد دين و آبروى خود را از ارتكاب محرمات بر كنار داشته و هر كه در چيزهاى شبهه ناك افتد در حرام افتد مانند چوپانى كه اطراف قرق گوسفند چراند بيم ميرود كه در قرق افتد. بدانيد كه هر پادشاهى قرقى دارد و قرق خداوند در زمين محرمات اوست بدانيد كه در تن پاره گوشتى است كه اگر بصلاح آمد همه تن بصلاح آيد و اگر بفساد آمد همه تن به فساد آيد بدانيد كه او همين قلب است.

1415

الحلال ما أحلّ اللَّه في كتابه و الحرام ما حرّم اللَّه في كتابه و ما سكت عنه فهو ممّا عفي عنه.

حلال آنست كه خداوند در قرآن حلال كرده باشد و حرام آنست كه خداوند در قرآن حرام كرده باشد و هر چه را مسكوت گذاشته مورد گذشت است.

1416

الحلف حنث أو ندم.

سرانجام قسم يا شكستن است يا پشيمانى.

1417

الحلف منفقة للسّلعة ممحقة للبركة.

قسم در معامله جنس را تمام و بركت را نابود ميكند.

1418

الحليم سيّد في الدّنيا و سيّد في الآخرة.

بردبار در دنيا و آخرت بزرگوار است.

1419

الحمد على النّعمة أمان لزوالها.

سپاس بر نعمت مايه امنيت از زوال آنست.

1420

الحمرة من زينة الشّيطان.

سرخى آرايش شيطان است.

1421

الحمّى تحتّ الخطايا كما تحتّ الشّجرة ورقها.

تب گناهان را ميريزد چنان كه درخت برگهاى خود را ميريزد.

1422

الحمّى حظّ كلّ مؤمن من النّار و حمّى ليلة تكفّر خطايا سنة.

تب قسمت مؤمن از آتش جهنم است و تب يك شب گناهان يك سال را محو ميكند.

1423

الحمّى رائد الموت و سجن اللَّه في الأرض.

تب پيشاهنگ مرگ و زندان خداوند در روى زمين است.

1424

الحياء خير كلّه.

حيا سراسر نيكى است.

1425

الحياء زينة و التّقى كرم و خير المركب الصّبر و انتظار الفرج من اللَّه عزّ و جلّ عبادة.

حيا مايه زينت و تقوى مايه بزرگى است و بهترين وسيله وصول بمقصود صبر است و انتظار گشايش از طرف خداوند عبادت است.

1426

الحياء شعبة من الإيمان.

حيا شعبه اى از ايمان است.

1427

الحياء لا يأتي إلّا بخير.

از حيا جز نيكى نمى آيد.

1427

الحياء من الإيمان و الإيمان في الجنّة و البذاء من الجفاء و الجفاء في النّار.

حيا از لوازم ايمان است و ايمان در بهشت است و بد زبانى از خشونت است و خشونت در جهنم است.

1428

الحياء هو الدّين كلّه.

حيا تمام دين است.

1429

الحياء و الإيمان قرنا جميعا فإذا رفع أحدهما رفع الآخر.

حيا و ايمان قرين يك ديگرند اگر يكى از ميان برخاست ديگرى هم برود.

1430

الحياء و الإيمان مقرونان في قرن واحد فإذا سلب أحدهما تبعه الآخر.

حيا و ايمان قرين يك ديگرند اگر يكى رفت ديگرى نيز همراه آن ميرود.

1432

الحياء و الإيمان مقرونان لا يفترقان إلّا جميعا.

حيا و ايمان قرين يك ديگرند و جز با هم از كسى دور نشوند.

1433

الحياء و العىّ شعبتان من الإيمان و البذاء و البيان شعبتان من النّفاق.

حيا و كمزبانى دو شعبه ايمان است و خشونت و زبان آورى از لوازم نفاق است.

1434

خاب عبد و خسر لم يجعل اللَّه تعالى في قلبه رحمة للبشر.

بنده اى كه خداوند رحم نسبت بكسان را در دل او قرار نداده زيانكار است.

1435

خدمتك زوجتك صدقة.

خدمتى كه بزن خود ميكنى صدقه است.

1436

خالطوا النّاس بأخلاقهم و خالفوهم في أعمالهم.

با مردان در اخلاقشان مخالط باشيد و در اعمالشان مخالف.

1437

خذ الأمر بالتّدبير فإن رأيت في عاقبته خيرا فأمض و إن خفت غيّا فأمسك.

كار را بتدبير بنگر اگر در سر انجام آن خيرى هست قدم بگذار و اگر از عاقبت آن بيم دارى دست نگهدار.

1438

خذوا على أيدي سفهائكم.

از تجاوز سفيهان خود جلوگيرى كنيد.

1439

خذوا من العمل ما تطيقون فإنّ اللَّه لا يملّ حتّى تملّوا.

عمل بقدر طاقت كنيد زيرا ملالت شما مايه ملالت خدا مى شود.

1440

خرج رجل ممّن كان قبلكم في حلّة له يختال فيها فأمر اللَّه الأرض فأخذته فهو يتجلجل فيها إلى يوم القيامة.

مردى از پيشينان حله اى پوشيد و مكبرانه بيرون آمد خداوند بزمين فرمان داد تا او را گرفت و تا روز قيامت در آن دست و پا ميزند.

1441

خرج نبىّ من الأنبياء بالنّاس يستسقون اللَّه تعالى فإذا هو بنملة رافعة بعض قوائمها إلى السّماء فقال ارجعوا فقد استجيب لكم من أجل هذه النّملة.

پيغمبرى با مردم براى دعاى باران بيرون آمد مورچه اى را ديد كه دست خود را بطرف آسمان بلند كرده است گفت باز گرديد كه خدا بخاطر اين مورچه دعاى شما را پذيرفت.

1442

خشية اللَّه رأس كلّ حكمة و الورع سيّد العمل.

ترس خدا سر همه حكمتهاست و ورع پيشواى اعمال است.

1443

خصّ البلاء بمن عرف النّاس و عاش فيهم من لم يعرفهم.

هر كه كسان را شناخت قرين بلا شد و هر كه نشناختشان در ميانشان آسوده زيست.

1444

خصلتان لا يجتمعان في مؤمن: البخل و سوء الخلق.

دو صفت است كه در مؤمن جمع نشود بخل و بدخوئى.

1445

خصلتان لا يجتمعان في منافق حسن سمت و لا فقه في الدّين.

دو خصلت است كه در منافق جمع نشود نيكنامى و دانائى در امور دين.

1446

خصلتان ليس فوقهما من البرّ شي ء الإيمان باللَّه و النّفع لعباد اللَّه.

دو خصلت است كه نيكتر از آن نيست ايمان بخدا و سودمندى براى بندگان خدا.

1447

خصلتان من كانتا فيه كتبه اللَّه شاكرا صابرا و من لم يكونا فيه لم يكتبه اللَّه لا شاكرا و لا صابرا: من نظر في دينه إلى من هو فوقه فاقتدى به و نظر في دنياه إلى من هو دونه فحمد اللَّه على ما فضّله به عليه كتبه اللَّه شاكرا صابرا و من نظر في دينه إلى من هو دونه و نظر في دنياه إلى من هو فوقه فأسف على ما فاته منه لم يكتبه اللَّه شاكرا و لا صابرا.

دو خصلت است كه در هر كه باشد خدا او را صبور و شكرگزار رقم زند و هر كه از آن بى بهره باشد ويرا نه صابر رقم زند نه شكرگزار هر كه در كار دين بكسى كه فراتر از اوست بنگرد و او را پيروى كند و در كار دنيا بآن كه فروتر از اوست بنگرد و خدا را بر آنچه بيشتر دارد شكر كند، خدا او را صابر و شاكر رقم زند و هر كه در كار دين به آنكه فروتر از اوست بنگرد و در كار دنيا بآن كه فراتر از اوست بنگرد و بر آنچه كمتر دارد تأسف خورد خدا او را نه صابر رقم زند نه شكرگزار.

1448

خلّتان كثير من النّاس فيهما مفتون الصّحّة و الفراغ.

دو صفت است كه بيشتر مردم بدان دلباخته اند صحت و فراغت.

1449

خلّفت فيكم شيئين لن تضلّوا بعدهما: كتاب اللَّه و سنّتي و لن يتفرّقا حتّى يردا عليّ الحوض.

دو چيز ميان شما واگذاشتم كه بعد از آن گمراه نخواهيد شد قرآن و روش من و اين دو از هم جدا نشوند تا بر سر حوض بمن برسند.

1450

خلق اللَّه الخلق فكتب آجالهم و أعمالهم و أرزاقهم.

خداوند خلق را بيافريد و زندگى و اعمال و ارزاقشان را رقم زد.

1451

خلق اللَّه عزّ و جلّ الجنّ ثلاثة أصناف: صنف حيّات و عقارب و خشاش الأرض و صنف كالرّيح في الهواء و صنف عليهم الحساب و العقاب و خلق اللَّه الإنس ثلاثة أصناف: صنف كالبهائم و صنف أجسادهم أجساد بني آدم و أرواحهم أرواح الشّياطين و صنف في ظلّ اللَّه يوم لا ظلّ إلّا ظلّه.

خداوند جن را سه قسم آفريده يك قسم مارها و عقربها و حشراتند و قسم ديگر مانند باد در هوا روانند و قسم ديگر حساب و عقاب دارند و آدميان را سه قسم آفريده يك قسم مانند چهارپايانند و قسم ديگر تنهايشان مانند تن آدميان و جانهايشان مانند جانهاى شياطين است و قسم ديگر روزى كه سايه اى جز سايه خدا نيست در سايه او هستند.

1452

خلق اللَّه مائة رحمة فوضع رحمة واحدة بين خلقه يتراحمون بها و خبأ عنده مائة إلّا واحدة.

خداوند صد جزء رحمت آفريد و يكى را ميان خلق نهاد كه بوسيله آن بر يك ديگر رحم كنند و نود و نه جزء آن را پيش خود نگهداشت.

1453

خلق اللَّه يحيى ابن زكريّا في بطن أمّه مؤمنا و خلق فرعون في بطن أمّه كافرا.

خداوند يحيى پسر زكريا را در شكم مادر مؤمن خلق كرد و فرعون را در شكم مادر كافر آفريد.

1454

خلقان يحبّهما اللَّه و خلقان يبغضهما اللَّه فأمّا اللّذان يحبّهما اللَّه فالسّخاء و السّماحة و أمّا اللّذان يبغضهما اللَّه فسوء الخلق و البخل و إذا أراد اللَّه بعبد خيرا استعمله على قضاء حوائج النّاس.

دو صفت را خدا دوست دارد، و دو صفت را دشمن دارد، دو صفتى كه خدا دوست دارد بخشش است و گذشت و دو صفتى كه خدا دشمن دارد بدخوئى و بخلست و همين كه خدا براى بنده اى نيكى خواهد وى را براى رفع حوائج مردم بكار ميبرد.

1455

خلّلوا بين أصابعكم لا يخلّل اللَّه بينها بالنّار.

هنگام وضو ميان انگشتان خود فاصله دهيد تا خدا بوسيله آتش ميان آنها را فاصله ندهد.

1456

خلّلوا لحاكم و قصّوا أظفاركم فإنّ الشّيطان يجري ما بين الّلحم و الظّفر.

ريشهاى خود را شانه كنيد و ناخنهاى خود را كوتاه سازيد زيرا شيطان ميان گوشت و ناخن روانست.

1457

خمس بخمس ما نقض قوم العهد إلّا سلّط عليهم عدوّهم و ما حكموا بغير ما أنزل اللَّه إلّا فشا فيهم الفقر و لا ظهرت فيهم الفاحشة إلا فشا فيهم الموت و لا طفّفوا المكيال إلّا منعوا النّبات و أخذوا بالسّنين و لا منعوا الزّكاة إلّا حبس عنهم القطر.

پنج چيز از لوازم پنج چيز ست كسانى كه پيمان شكنند دشمنشان بر آنها مسلط شود و كسانى كه بر خلاف آنچه خدا گفته قضاوت كنند فقر ميان آنها رواج يابد و كسانى كه بى عفتى ميان آنها رواج يابد مرگ ناگهانى ميان آنها شايع شود و كسانى كه كم فروشى پيشه كنند بقحط دچار شوند و كسانى كه زكاة ندهند به خشگسالى مبتلا گردند.

1458

خمسة من مصائب الدّنيا فوت الحبيب و ذهاب المال و شماتة الأعداء و ترك العلم و امرأة سوء.

پنج چيز از مصائب دنياست مرگ دوست و تلف شدن مال و سرزنش دشمنان و ترك دانش و زن بد.

1459

خمس خصال يفطّرن الصّائم و ينقضن الوضوء: الكذب و الغيبة و النّميمة و النّظر بشهوة و اليمين الكاذبة.

پنج كار است كه روزه را باطل ميكند و وضو را ميشكند، دروغ و غيبت و سخن چينى و نظر شهوت و قسم دروغ.

1460

خمس دعوات يستجاب لهنّ: دعوة المظلوم حتّى ينتصر و دعوة الحاجّ حتّى يصدر و دعوة الغازي حتّى يقفل و دعوة المريض حتّى يبرأ و دعوة الأخ لأخيه بظهر الغيب و أسرع هذه الدّعوات إجابة دعوة الأخ لأخيه بظهر الغيب.

پنج دعاست كه مستجاب مى شود دعاى مظلوم تا يارى شود و دعاى زائر كعبه تا باز گردد و دعاى كسى كه بجهاد ميرود تا باقامتگاه خود برسد و دعاى مريض تا شفا يابد، و دعاى برادرى كه در غيبت برادر خود براى او كند و اين دعا از همه دعاها زودتر مستجاب مى شود.

1416

خمس ليس لهنّ كفّارة: الشّرك باللَّه و قتل النّفس بغير حقّ و بهت المؤمن و الفرار من الزّحف و يمين صابرة يقتطع بها مالا بغير حقّ.

پنج گناهست كه محوشدنى نيست، شريك قرار دادن براى خدا و كشتن كسان بناحق و بهتان زدن بمؤمن و فرار از جنگ و قسم ناحق كه بوسيله آن مال كسان را ببرند.

1462

خمس من الإيمان من لم يكن فيه شي ء منهنّ فلا إيمان له التّسليم لأمر اللَّه و الرّضا بقضاء اللَّه و التّفويض إلى اللَّه و التّوكّل على اللَّه و الصّبر عند الصّدمة الأولى.

پنج چيز از لوازم ايمانست و هر كه يكى از آنها در او نباشد ايمان ندارد تسليم بفرمان خدا و رضا بقضاى خدا و تفويض كارها بخدا و توكل بخدا و صبر هنگام صدمه نخستين.

1463

خمس من سنن المرسلين: الحياء و الحلم و الحجامة و السّواك و التّعطّر.

پنج چيز از سنت پيغمبرانست حيا و حلم و حجامت و مسواك و عطر زدن.

1464

خمس هنّ من قواصم الظّهر: عقوق الوالدين و المرأة يأتمنها زوجها تخونه و الإمام يطيعه النّاس و يعصي اللَّه و رجل وعد عن نفسه خيرا فأخلف و اعتراض المرء في أنساب النّاس.

پنج چيز كمر شكن است، بد- رفتارى با پدر و مادر و زنى كه شوهرش بدو اطمينان دارد ولى بدو خيانت كند و پيشوائى كه مردم او را اطاعت كنند ولى او خدا را اطاعت نكند و مردى كه وعده دهد و تخلف كند و بد گوئى شخص در باره نسب مردم.

1465

خمس يعجّل اللَّه لصاحبها- العقوبة: البغى و الغدر و عقوق الوالدين و قطيعة الرّحم و معروف لا يشكر.

پنج چيز است كه خدا مرتكب آن را زود كيفر ميدهد ستم و خيانت و بد- رفتارى با پدر و مادر و بريدن از خويشاوندان و حق نشناسى.

1466

خيار أئمّتكم الّذين تحبّونهم و يحبّونكم و تصلّون عليهم و يصلّون عليكم و شرار أئمّتكم الّذين تبغضونهم و يبغضونكم و تلعنونهم و يلعنونكم.

بهترين پيشوايان شما كسانى هستند كه آنها را دوست داريد و شما را دوست دارند شما آنها را دعا كنيد و آنها نيز شما را دعا كنند و بدترين پيشوايان شما كسانى هستند كه آنها را دشمن داريد و شما را دشمن دارند و آن ها را نفرين كنيد و شما را نفرين كنند.

1467

خيار المؤمنين القانع و شرارهم الطّامع.

بهترين مؤمنان كسى است كه قانعست و بدترين آنها كسى است كه طمعكار است.

1468

خيار أمّتي أحدّاؤها الّذين إذا غضبوا رجعوا.

بهترين امت من تندخويانند كه وقتى بخشم آيند زود آرام شوند.

1469

خيار أمّتي علماؤها و خيار علمائها حلماؤها.

بهترين امت من دانشمندانند و بهترين دانشمندان امت من بردبارانند.

1470

خيار أمّتي علماؤها و خيار علمائها رحماؤها ألا و إنّ اللَّه تعالى ليغفر للعالم أربعين ذنبا قبل أن يغفر للجاهل ذنبا واحدا، ألا و إنّ العالم الرّحيم يجي ء يوم القيامة و إنّ نوره قد أضاء بمشي فيه ما بين المشرق و المغرب كما يضي ء الكواكب الدّرّيّ.

بهترين امت من دانشمندانند و بهترين دانشمندان امت من رحيمانند بدانيد كه خدا پيش از آنكه يك گناه نادان را ببخشد چهل گناه دانشمند را مى بخشد و بدانيد كه دانشمند رحيم روز رستاخيز مى آيد و در نور خود كه فاصله ميان مشرق و مغرب را چون ستاره هاى درخشان روشن كرده راه رود.

1471

خيار أمّتي من دعا إلى اللَّه تعالى و حبّب عباده إليه.

بهترين امت من كسى است كه مردم را بسوى خدا بخواند و بندگان خدا را دوستدار او سازد.

1472

خياركم أحاسنكم أخلاقا الّذين يألفون و يؤلفون.

بهترين شما كسانى هستند كه اخلاقشان بهتر است و با مردم سازگارند و كسان را با يك ديگر سازگارى دهند.

1474

خياركم أحسنكم قضاء للدّين.

بهترين شما كسانى هستند كه قرض خود را بهتر ادا كنند.

1475

خياركم أطولكم أعمارا و أحسنكم أخلاقا.

بهترين شما كسانى هستند كه عمرشان درازتر و اخلاقشان نيكتر است.

1476

خياركم أطولكم أعمارا و أحسنكم أعمالا.

بهترين شما كسانى هستند كه عمرهايشان درازتر و اعمالشان بهتر است.

1477

خياركم خياركم لنسائهم.

بهترين شما كسانى هستند كه براى زنان خود بهتر باشند.

1477

خياركم خيركم لأهله.

بهترين شما كسى است كه براى كسان خود بهتر است.

1478

خياركم من ذكّركم باللَّه رؤيته و زاد في علمكم منطقه و رغّبكم في الآخرة عمله.

بهترين شما آن كس است كه ديدار او خدا را بياد شما آرد و سخنانش دانش شما را بيفزايد و رفتارش شما را بآخرت راغب سازد.

1479

خير الأصحاب صاحب إذا ذكرت اللَّه أعانك و إذا نسيت ذكّرك.

بهترين ياران كسى است كه وقتى خدا را ياد كردى ترا كمك كند وقتى ياد خدا را فراموشى كردى او را بياد تو آورد.

1480

خير الأصحاب عند اللَّه خيرهم لصاحبه و خير الجيران عند اللَّه خيرهم لجاره.

بهترين رفيقان پيش خدا كسيست كه براى رفيق خود بهتر باشد و بهترين همسايگان كسى است كه براى همسايه خود بهتر باشد.

1481

خير الأمور أوسطها.

بهترين كارها آنست كه به اعتدال نزديكتر است.

1482

خير الدّنيا و الآخرة مع العلم و شرّ الدّنيا و الآخرة مع الجهل.

نيكى دنيا و آخرت با دانش هم راهست و بدى دنيا و آخرت با نادانى قرين است.

1483

خير الذّكر الخفيّ و خير- الرّزق ما يكفي.

بهترين ذكرها آنست كه مخفى باشد و بهترين روزيها آنست كه كافى باشد.

1484

خير الرّزق ما كان يوما بيوم كفافا.

بهترين روزى آنست كه روز به روز بحد كفايت برسد.

1485

خير الرّفقاء أربعة و خير- الطّلائع أربعمائة و خير الجيوش أربعة آلاف.

بهترين دوستان چهار تن و بهترين پيش قراولان چهار صد و بهترين سپاهيان چهار هزار است.

1486

خير الزّاد التّقوى و خير ما ألقي في القلب اليقين.

بهترين توشه هاى سفر حيات تقوى است و بهترين صفات قلب ايمان است.

1487

خير الشّهادة ما شهد بها صاحبها قبل أن يسألها.

بهترين شهادت ها شهادتى است كه پيش از آنكه بپرسند ادا شود.

1488

خير الشّهود من أدّى شهادته قبل أن يسألها.

بهترين شاهدان كسى است كه پيش از آنكه بپرسند شهادت دهد.

1489

خير الصّداق أيسره.

بهترين مهرها آنست كه سبكتر باشد.

1490

خير الصّدقة ما أبقت غنى و اليد العليا خير من اليد السّفلى و ابداء بمن تعول.

بهترين صدقه ها آنست كه چيزى پس از آن بجاى ماند، و دست دهنده بهتر از دست گيرنده است و صدقه را از نانخوران خود آغاز كن.

1491

خير الصّدقة ما كان عن ظهر غنى.

بهترين صدقه آنست كه با فراخ دستى انجام دهند.

1492

خير العبادة أخفيها.

بهترين عبادت ها آنست كه پنهان تر است.

1493

خير العمل أن تفارق الدّنيا و لسانك رطب من ذكر اللَّه.

بهترين كارها آنست كه هنگام مفارقت از جهان زبانت به نام خدا گويا باشد.

1494

خير العمل ما نفع و خير الهدى ما اتّبع.

بهترين اعمال آنست كه سودمند باشد و بهترين هدايتها آنست كه پيروى كنند.

1495

خير الكسب كسب يد العامل إذا نصح.

بهترين كسبها كسبى است كه كارگر با دست كند اگر با دقت انجام گيرد.

1496

خير المجالس أوسعها.

بهترين مجالس آنست كه وسيع تر باشد.

1497

خير المسلمين من سلم- المسلمون من يده و لسانه.

بهترين مسلمانان كسى است كه مسلمانان از دست و زبانش در امان باشند.

1498

خير النّاس أحسنهم خلقا.

بهترين مردم كسانى هستند كه اخلاقشان نيك تر باشد.

1499

خير النّاس أقرؤهم و أفقههم في دين اللَّه و أتقاهم للَّه و آمرهم بالمعروف و أنهاهم عن المنكر و أوصلهم للرّحم.

بهترين مردم كسانى هستند كه قرآن بهتر خوانند و در كار دين داناتر باشند و از خدا بيشتر ترسند و به نيكى بيشتر امر كنند و از بدى بيشتر جلوگيرى كنند و با خويشاوندان بيشتر نزديك شوند.

1500

خير النّاس أنفعهم للنّاس.

بهترين مردم كسى است كه براى مردم سودمندتر باشد.

 

 
 

 

 
 Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved