صورت يك ماشين اقتصادی معرفی كرد ، بعد خواست يك ايده اجتماعی مقدس‏
بسازد . نشد . چنين چيزی نمی‏شود : به انسان بگويند در عالم خدايی وجود
ندارد ، در تو هم هيچ شی مقدسی وجود ندارد ، اما تو متعهد و ملتزم باش‏
كه برای ايده های مقدس اجتماعی كار بكنی ، متعهد باش آز و حرص نداشته‏
باشی ، ظلم نكنی ، و دلت به حال ديگران بسوزد بديهی است ايندو ضد
يكديگرند آن تعليمات اساسی فلسفی جهان بينی انسان شناسی بر ضد اين ايده‏
اجتماعی است " ژرژ پوليتسر " در كتابش می‏نويسد : " ما اگر چه از نظر
فلسفی ماترياليست هستيم ، از نظر اخلاقی ايده آليست هستيم " مگر می‏شود
انسان از نظر فلسفی ماترياليست باشد ، از نظر اخلاقی ايده آليست ؟ ! با
گفتن كه درست نمی‏شود .
مدتی خودشان را سرگرم اين كار كردند ولی مگر می‏شود چنين چيزی ؟ ! همه‏
اين تلاشها برای اين است كه از ايمان فرار كنند ابتدا گفتند : ايمان نه ،
علم ولی علم به تنهايی كار نكرد بعد گفتند : ايمان نه ، فلسفه اجتماعی ،
مسلك ، مرام ولی مرام بر [ اساس ] اين جهان بينی‏ها عملا می‏بينيم شكست‏
خورده چون هيچ جنبه انسانی ندارد پيروزيها باز همان پيروزيهای سياسی و
همان سازشكاريها است ، باز دعواها همه سر لحاف ملانصرالدين است قطب‏
شرقش را ببين ، قطب غربش را ببين ، امپرياليسمش را ببين ،
سوسياليسمش را ببين آخر كار باز از همان جا سر در آورد كه در گذشته سر
در می‏آوردند .