گفتن صحيح نيست .
پس آيا زيبايی را میتوان تعريف كرد كه چيست ؟ نه ، نمیتوان درباب
فصاحت كه از مقوله زيبايی است علما میگويند فصاحت را در حقيقت نمیشود
تعريف واقعی كرد ، مما يدرك ولا يوصف است يعنی درك میشود ، توصيف
نمیشود و ما داريم در دنيا خيلی چيزها كه انسان وجودش را درك میكند ولی
نمیتواند آن را تعريف بكند زيبايی از همين قبيل است افلاطون تعريفی از
زيبايی كرده است تعريف او اولا در حدش معلوم نيست تعريف درستی باشد ،
و ثانيا تعريف كاملی نيست گفته است : " زيبايی " هماهنگی ميان اجزاء
است با كل يعنی اگر يك كل داشته باشيم مانند يك ساختمان ، چنانچه همه
اجزائش : در ، ديوار ، پايه ، سقف و غيره ، با يك تناسب معينی در آن
به كار رفته باشد ، آن كل زيباست زيبايی يك ساختمان به اين علت است
كه ميان اجزائش تناسب است حالا گيرم اين حرف درست باشد و تناسب يعنی
يك نسبت خاص وجود داشته باشد ، ولی آيا میشود در زيباييها بيان كرد كه
نسبت چيست ؟ آيا همان طور كه مثلا در آب میگويند از H چقدر است و از O
چقدر ، در اينجا میشود چنين چيزی گفت ؟ نه آيا لازم است ما بتوانيم
تعريف بكنيم ؟ نه ، لزومی ندارد برای اين كه به وجود حقيقتی اعتراف
بكنيم ، هيچ ضرورتی ندارد كه اول بتوانيم آن را تعريف بكنيم اگر بتوانيم
، تعريف میكنيم ، نتوانستيم ، میگوئيم از نظر كنه و ماهيت بر ما مجهول
است ولی وجود دارد زيبايی وجود دارد گواينكه بشر نمیتواند آنرا تعريف
بكند حتی بشر همين نيروی برق را نمیتواند تعريف بكند اما شك ندارد كه
وجود دارد .
|