می‏بينيم جواب اين سوال كه راز اخلاقی بودن چيست ، به اين سادگيها نيست‏
، بلكه از مشكل ترين مسائل فكری و پيچيده ترين مسائل فلسفی بشر است و از
چند هزار سال پيش تا امروز هنوز فلاسفه جهان توافق نظری روی آن پيدا
نكرده اند ما به جای اينكه اول ملاكهای اخلاقی بودن را در مكتبهای اخلاقی‏
بيان بكنيم و مثلا بگوئيم افلاطون درباره ملاك اخلاقی بودن چه گفته است ،
ارسطو چه گفته است ، اپيكور چه گفته است ، غزالی چه گفته است ، در
دنيای جديد ، فلاسفه اروپا هر كدام چه گفته اند ، به جای اينها اول موارد
ساده بسيار روشنش را ذكر می‏كنيم بعد به تفسير می‏پردازيم ، زيرا قبل از
آنكه موارد فعل اخلاقی روشن بشود ، تفسير كردن چندان صواب نيست قبلا از
موارد مسلم فعل اخلاقی ، مثالهايی از " ايثار " يعنی غير را بر خود مقدم‏
داشتن ، زحمت خود و آسايش ديگران را طلبيدن ، در قالب تاريخچه هايی از
خارج و داخل دنيای اسلام ، و مثالهايی هم از يك مورد ديگر اخلاقيات يعنی‏
همدردی با دردمندان ذكر كرديم اكنون باز می‏خواهيم به مثالهای ديگری در
اين مورد بپردازيم همه برای اين است كه می‏خواهيم موضوع كاملا روشن بشود و
قبل از ذكر مثالها ، برای اينكه شما به اهميت اين موضوع پی ببريد لازم‏
است مطلبی را عرض كنم .

ارزش كار اخلاقی

كارهايی كه ما به آنها می‏گوئيم كار اخلاقی ، می‏بينيم فرقشان با كار عادی‏
اين است كه قابل ستايش و آفرين و تحسين اند به عبارت ديگر بشر برای‏
اين گونه كارها ارزش قائل است تفاوت كار اخلاقی با كار