همان آدمی است كه وارد قيامت می‏شود ، خودش را می‏بيند مثل يك زمين‏
لخت ، آن كه برايش كار نكرده خودش است ، و آن كه برايش كار كرده ،
او نبوده .
در زمين ديگران خانه مكن
كار خود كن كار بيگانه مكن
كيست بيگانه ، تن خاكی تو
كز برای اوست غمناكی تو
تا تو تن را چرب و شيرين می‏دهی
گوهر جان را نيابی فربهی
گر ميان مشك ، تن را جا شود
وقت مردن گند آن پيدا شود
اگر اين بدن را هميشه توی مشك بگذاری ، همين قدر كه مرد ، دو روز كه‏
بگذرد عفونت می‏گيرد و مردم مجبورند برای فرار از عفونتش ، آن را دو متر
زير خاك مخفی بكنند .
مشك را بر تن مزن بر جان بمال ( 1 )
مشك چه بود نام پاك ذوالجلال
« و لا تكونوا كالدين نسوا الله فانسيهم انفسهم »( 2 ) .

روح انسان منشأ احساسهای اخلاقی و دروازه‏ای به سوی معنويت

از نظر اسلامی ، من واقعی انسان همان نفخه الهی است كه در هر كسی هست‏
، و احساس اخلاقی انسان از اين " من " سرچشمه می‏گيرد اگر چنين منی كه‏
او لجن نيست ، بلكه روح الهی است و از عالم بالاتر از عالم طبيعت و
ماده است در انسان نمی‏بود ، و اگر من واقعی و خود واقعی

پاورقی :
1 ) كه " خود " ت او هستی .
2 ) سوره حشر ، آيه . 19