سخنان ديگری از امام حسين ( ع ) درباب كرامت نفس
عرض كردم در كلماتی كه از امام حسين عليه السلام رسيده است عزت و شرافت و كرامت انسانی موج میزند و راز اين كه اينگونه كلمات از ايشان به نسبت بيشتر از ساير ائمه رسيده اين است كه داستان كربلا ، زمينه ای بود برای اينكه روح امام حسين در اين قسمت تجلی خودش را ظاهر كند به صورت اين كلمات نوشته اند در وقتی كه حضرت سيدالشهداء میآمدند به طرف كربلا ، مكرر افراد به ايشان برخورد میكردند و هر كس هم برخورد میكرد میگفت آقا نرو خطر جانی دارد حضرت هم به هر يك از اينها جوابی میداد ، و البته جوابها همه در همين حدود بود كه نه ، من بايد بروم يكی از آنها وقتی كه با حضرت ملاقات كرد گفت : مصلحت نيست ، نرويد فرمود : من به تو همان جوابی را میدهم كه يكی از صحابه رسول خدا به شخصی كه میخواست او را از شركت در جهاد اسلامی منع كند داد آنوقت حضرت سيدالشهداء اين شعرها را برای او خواندند :سأمضی و ما بالموت عار علی الفتی |
اذا ما نوی حقا و جاهد مسلما |
و واسی الرجال الصالحين بنفسه |
و فارق مثبورا و خالف مجرما |