پاورقی : 1 و 2 ) نهج البلاغه فيض ، حكمت 390 ، ص . 1273 3 ) نهج البلاغه فيض ، خطبه 51 ، ص . 138
به اطراف نگاه كرد ، از من بی دست و پا تر و بی شخصيت تر پيدا نكرد ،
ناگهان آمد جلو ريش مرا گرفت و كشيد به طرف جلو و گفت اينطور میبردم
مردم هم خنديدند خيلی خوشحال شدم .
اينها صحيح نيست .
بعضی هم ممكن است در حد افراط باشند كه حتی اگر نيازی هم داشته باشند
به احدی نمیگويند . پيغمبر فرمود : « اطلبوا الحوائج » حاجتهايتان را
بخواهيد ولی « بعزش الانفس » اما عزت نفس را از دست ندهيد آنجا كه
حاجتتان را با دوست و رفيقی بيان میكنيد ، تا آنجا كه شرافتتان ، عزت و
كرامت نفستان پايمال نشده جلو برويد ، آنجا كه دارد بر كرامت و عزت
نفستان خدشه وارد میآيد توقف كنيد ، نيازمندی و نداشتن بهتر است كما
اينكه باز در نهج البلاغه است : « المنية و لا الدنية » ( 1 ) مرگ و نه
پستی ، « التقلل و لا التوسل » ( 2 ) به كم ساختن و دست پيش كس و ناكس
دراز نكردن .
علی عليه السلام در يكی از خطابه هايی كه در صفين خوانده و در نهج
البلاغه هست ، دم از پيروزی و غلبه میزند و میگويد اصلا زندگيی كه با تو
سری خوری و زير دستی باشد ، مردن از آن بهتر است ، و مردنی كه با پيروزی
باشد بر چنين زندگی هزاران بار ترجيح دارد آخرين جمله آن حماسه اش اين
است : « فالموت فی حيوتكم مقهورين و الحيوش فی موتكم قاهرين » ( 3 )
مردن اين است كه مغلوب و مقهور و توسری خور ديگران باشيد و لو روی زمين
راه برويد ، و زندگی اين است كه پيروز باشيد و لو زير خاك
پاورقی : 1 و 2 ) نهج البلاغه فيض ، حكمت 390 ، ص . 1273 3 ) نهج البلاغه فيض ، خطبه 51 ، ص . 138 |