گفته‏اند . هر چه باشد اينها هم گروهی از بشر هستند ، اشتباهاتی در
حرفهايشان هست گاهی در اخلاق صوفيانه ما ضد اين تعبير اسلامی ديده می‏شود
اساسا گروهی از متصوفه پيدا شدند كه اينها را ملامتيان يا ملاميه می‏گفتند
ملاميه روششان اين بود كه می‏گفتند برای اينكه نفس اماره را ذليل كنيم‏
بايد هر چه می‏توانيم خودمان را در نظرها خاكسار بكنيم ( شايد درويشهای‏
خاكساری هم كه الان می‏گويند ، لااقل اين اسم از همان زمان مانده ) كسی برای‏
ما ارزشی قائل نباشد ، و در واقع عزت نفس را از دست بدهيم .

اشتباه سعدی و برخی از متصوفه

من مكرر گفته ام كه اين شعر سعدی تعبير صحيحی نيست علی رغم اينكه سعدی‏
نصايح بسيار سودمندی دارد كه از متن اسلام گرفته شده است ولی در سخنانش‏
اين چيزها هم هست :
من آن مورم كه در پايم بمالند
نه زنبورم كه از نيشم بنالند
من افتخار می‏كنم كه يك مورچه ام كه زير دست و پاها پامال می‏شوم ،
زنبور نيستم كه مردم از نيش من ناله كنند اين درست نيست . زبان حال‏
يك مسلمان اين است :
نه آن مورم كه در پايم بمالند
نه زنبورم كه از نيشم بنالند
مگر امر دائر است كه انسان يا مور باشد و يا زنبور ؟ ! نه مور باش و
نه زنبور . بعد می‏گويد :
چگونه شكر اين نعمت گزارم
كه زور مردم آزاری ندارم
من خدا را شكر می‏كنم كه زور ندارم كسی را بيازارم ! خوب زور نداری‏