طبيعی در اين است كه كار اخلاقی در وجدان هر بشری دارای ارزش است يعنی
يك كار ارزشمند و گرانبها است و بشر برای خود اين كار ، قيمت قائل
است آن قيمتی هم كه برايش قائل است نه از نوع قيمت و ارزشی است كه
برای كار يك كارگر قائل است كه ارزش مادی به اصطلاح ايجاد میكند و
استحقاق مبلغی پول يا كالا در مقابل كار خودش پيدا میكند ، بلكه يك نوع
ارزش ما فوق اين ارزشهاست كه با پول و كالای مادی قابل تقويم نيست آن
سربازی كه جان خودش را فدای ديگران میكند ، كارش كار با ارزشی است ولی
ارزش آن از نوع ارزشهای مادی نيست كه مثلا بگوئيم فلان عمله كارش ساعتی
بيست و پنج تومان ارزش دارد ، معمار هشتاد تومان ، مهندس صد و پنجاه
تومان ، آن ديگری پانصد تومان ، و خيلی بالا باشد ، مثلا میگويند فلان كس
آمد چاه نفت را خاموش كرد و برای هر ساعت كارش پنج هزار تومان ارزش
قائل بودند ، بالاخره قابل تقويم به ارزشهای مادی است .
كارهای اخلاقی ، در ذهن و وجدان بشر دارای ارزش و قيمت است ، گرانبها
است ولی نوع ارزشش با ارزشهای مادی مقياس را هر اندازه بالا بگيرد
متفاوت است آن يك ارزش ديگری است ، ارزشی است مافوق ارزشهای مادی
قضايايی كه از علی عليه السلام نقل كرديم ، قابل اين نيست كه بگوئيم اين
كار علی را حساب بكنيد ببينيد چند ميليون تومان يا چند ميليارد دلار
قيمت دارد اين با تومان و دلار قابل تقويم نيست البته ارزش و قيمت
دارد ولی نوع ارزشش اساسا با اين ارزشها متفاوت است .
بعد از آنكه ثابت شد كه در ميان كارهای انسان يك سلسله كارها هست
دارای ارزش و قيمت ، آن هم نوعی ارزش كه با ارزشهای مادی
|