از لحاظ حق و قانون چطور ؟ هنوز كه آنها به ما تجاوز نكرده‏اند . آنها
مسلمانند ، ما هم مسلمان هستيم ، تا آنها تجاوز نكنند ما از خودمان دفاع‏
نمی‏كنيم اين انضباط اخلاقی را ببينيد اين همان اخلاقی است كه بر پايه‏
خداشناسی است اين اخلاق را هيچ چيز نمی‏تواند متزلزل بكند ، منافع شخصی ،
حب حيات ، حفظ خود ، حفظ خانواده ، مقام رياست و خلافت نمی‏تواند آن را
متزلزل بكند .
حتی در همان روز خونين عاشورا يكی از شريرترين آنها از پشت می‏آيد
شبيخون بزند بی خبر از اينكه ترتيب خيمه ها و خندقی كه كنده اند مانع از
اين است كه شبيخون بزند عصبانی می‏شود و شروع می‏كند به فحاشی كردن يك‏
نفر عرض می‏كند : " يا ابن رسول الله ! اجازه بدهيد كه با يك چوب كلك‏
اين را بكنم " . فرمود : تا آنها ابتدا [ به جنگ ] نكرده اند برای ما
جايز نيست اول آنها بايد شروع بكنند و بعد ما دفاع بكنيم اين انضباط
اخلاقی ، ديگر خود در آن نيست ، شخص در آن نيست ، خانواده در آن نيست‏
، اهل محل در آن نيست ، اهل شهر و وطن در آن نيست ، آب و خاك در آن‏
نيست ، نژاد و مليت در آن نيست ، از انسانيت هم چند درجه آنطرفتر
است ، جهانی است .
اين است كه مسأله خودی در اخلاق جز با دين با هيچ چيز ديگر حل نمی‏شود
اخلاق كمونيستی و اخلاق نيچه ای و اخلاق ما كياولی هر كدام اخلاقی است كه در
يك شرايط محدود و معينی مفيد واقع می‏شود و اصلا مكتب اخلاقی هم شمرده‏
نمی‏شود ، واكنشهايی است آنهم واكنشهای افراطی در يك شرايط معين اسلام در
عين اينكه خودی را توسعه می‏دهد حفظ حقوق شخص را واجب می‏شمارد . می‏گويد:
" « لا يحب الله »