هم بايد بوجود بيايند . مردم از طريق اين كانونها ، ميبايد تعليمات و
آموزشهای سياسی ببينند اما اگر همه اين نهادها ، جای مسجد را بگيرند ،
آنوقت فاجعه بوجود ميايد راه جلوگيری از اين فاجعه تعطيل اين نهادها
نيست ، بلكه اين مساجدند كه بايد در وضع خود تجديد نظر كنند و در اين‏
ميان سهم عمده و نقش اصلی به دوش روحانيت است .
انقلاب ايران اگر در آينده بخواهد به نتيجه برسد و هم چنان پيروزمندانه‏
به پيش برود ، می‏بايد باز هم روی دوش روحانيون و روحانيت قرار داشته‏
باشد اگر اين پرچمداری از دست روحانيت گرفته شود و به دست به اصطلاح‏
روشنفكران بيفتد ، يك قرن كه هيچ ، يك نسل كه بگذرد ، اسلام به كلی مسخ‏
می‏شود زيرا حامل فرهنگ اصيل اسلامی ، در نهايت باز هم همين گروه‏
روحانيون متعهد هستند به اين دليل لازمست روحانيت را اصلاح كرد نه اينكه‏
آنرا از بين برد ثابت نگاه داشتن سازمان روحانيت در وضع فعلی نيز به‏
انقراض آن منتهی خواهد شد اين مطلب را حدود ده سال است كه بارها و
بارها تكرار كرده‏ام و گفته‏ام كه روحانيت يك درخت آفت زده است و بايد
با آفتهايش مبارزه كرد اما كسی كه می‏گويد دست به تركيب اين درخت‏
نزنيد ، معنای سخنش اين است كه با آفتهای آنهم مبارزه نكنيد و اين‏
باعث می‏شود كه آفتها ، درخت را از بين ببرند آن كسی نيز كه می‏گويد اصلا
اين درخت را بايد از ريشه كند ، اشتباه بزرگی مرتكب می‏شود زيرا اگر اين‏
درخت كنده شود ، ديگر هيچكس قادر نخواهد بود تا نهال جديدی به جای آن‏
بكارد به اين ترتيب آينده انقلاب اسلامی ايران ، پيوند زيادی با آينده‏
روحانيت دارد .
سؤالی كه در ابتدای سخنم مطرح كردم در اينجا پاسخ ميگويم اينكه‏
روحانيت شيعه توانسته است در طول تاريخ منشاء حركتهای بزرگ بشود ، ولی‏
روحانيتهای ديگر نتوانسته‏اند ، دو دليل عمده دارد .