پاورقی : . 1 حشر / . 23
آوردهايم ، ما به او آرامش پيدا كردهايم ، ما به او پناه بردهايم . اصلا
كلمه " امن " از همان معنای باب افعالی است كه درواقع به معنی " صار
" است ، يعنی " صار ذا امن " . وقتی كه شخص به يك حقيقتی به معنی
واقعی ايمان پيدا میكند ( بالخصوص در مورد خدا ، شايد در مورد غيرخدا
اين كلمه صادق نباشد ، يعنی ايمان به معنی واقعی جز به خدا يا آنچه مربوط
به خداست كه آن هم به ايمان به خدا برمیگردد صادق نباشد ) امنيت میيابد
: آن چيزی كه تصديق به آن به انسان امنيت میدهد . مومن يعنی كسی كه صار
ذا امن . " مومن " به خدا اگر گفته میشود يعنی امن دهنده ، و به انسان
وقتی گفته میشود يعنی امنگيرنده . « هو الله الذی لا اله الا هو الملك
القدوس السلام المؤمن المهيمن العزيز الجبار المتكبر »( 1 ) . او مومن
است ( باب افعال است ) به معنای معطی امنيت . انسان مومن بالله است
، " ای صار ذا امن بالله " به وسيله خدا به امن و آرامش میرسد ، چون
خدا يگانه تكيهگاهی است كه انسان میتواند داشته باشد ، با داشتن او به
امنيت مطلق میرسد و با نداشتن او به هر چه اعتماد كند پايهاش متزلزل
است .
« و عليه توكلنا ». اينجا مفسرين كه از كشاف هم شروع شده است
گفتهاند چرا فرموده : « امنا به و عليه توكلنا ». در اولی فعل را بر جار
و مجرور مقدم داشته است و در دومی جار و مجرور را بر فعل . در زبان عربی
حالت طبيعی اين است كه فعل بايد بر متعلقات خودش تقدم داشته باشد ،
مثلا " ا منا به " حالت طبيعی است ولی " به امنا " حالت غيرطبيعی
است كه اين حالت غيرطبيعی به دليل خاص بايد آورده شود. "« توكلت علی
پاورقی : . 1 حشر / . 23 |