" « انا بلوناهم كما بلونا اصحاب الجنه غ" ما اينها را مورد آزمايش‏
قرار داديم ، آنچنان كه صاحبان باغ را مورد آزمايش قرار داديم .
( كلمه " صاحب " در فارسی به معنی " مالك " گفته می‏شود ، می‏گوييم‏
صاحب اين خانه ، يعنی مالك اين خانه . در اينجا اتفاقا همين معنا درست‏
است ، ولی كلمه " صاحب " در زبان عربی معنای وسيعتری دارد . انسان با
هر چيزی كه نوعی همراهی داشته باشد ، به آن می‏گويند صاحب او ، يار او .
اصلا صاحب يعنی همراه . به مالك هم اگر می‏گويند صاحب ، چون نوعی همراهی‏
ميان مالك و مملوك وجود دارد ، و لهذا همراه سفر انسان را می‏گويند
صاحب سفر ، يعنی همراه سفر . ) ما آنها را مورد آزمايش قرار داديم ،
همچنانكه قبلا صاحبان باغ را ، همراهان باغ را ( مقصود در اينجا همان‏
مالكان است : مالكان باغ را ) مورد آزمايش قرار داديم " « اذ اقسموا
ليصرمنها مصبحين »" آنگاه كه با يكديگر تبانی كردند و هم‏قسم شدند كه‏
صبح بسيار زود ، بامدادان [ ميوه‏های ] اين باغ را بچينند ، كه تا ديگران‏
خبر شدند اينها برده باشند .
" « و لا يستثنون »" و قسم خوردند كه استثنا نكنند . استثنا يعنی‏
جداكردن . كلمه " « و لا يستثنون »" را مفسرين دو جور تفسير كرده‏اند :
يكی اينكه " « و لا يستثنون »" يعنی ( قسم خوردند كه صبحانه بچينند و )
قسم خوردند كه جدا نكنند ، يعنی گفتند همه يك‏جور كار كنيم ، سهمی برای‏
فقرا جدا نكنيم ، اين هم جز قسمشان بود . ديگر اينكه چون در زبان عربی "
ان شاالله " گفتن را هم استثنا می‏گويند ( می‏گويند : استثنا كرد ، يعنی‏
گفت : فلان كار را می‏كنم اگر خدا بخواهد . معنايش اين است : مگر اينكه‏
خدا نخواهد ) بعضی گفتند : اينجا مقصود از " « و لا يستثنون »" اين‏
است كه قسم خوردند و " ان شاالله " نگفتند . ولی ظاهر اين است كه اگر