بايد باشد، همين‏طور محبت اميرالمومنين، حضرت زهرا و ساير ائمه هدی، ولی‏
قضيه اين است كه برای بعضی از ائمه جريانهايی پيش آمده است كه آن‏
جريانها توانسته لااقل قسمتی از واقعيت آنها را نشان دهد و بارز و ظاهر
كند. و الا فرق نمی‏كند، همه آنها نور واحد هستند. امام حسين عليه السلام در
قضايا و مسائل عاشورا از وجود مقدسش آنقدر فضائل ظهور و بروز كرد كه‏
امكان ندارد كسی واقعا مؤمن باشد و در عمق دل و روحش امام حسين عليه‏
السلام را دوست نداشته باشد .

اطلاع يافتن پيامبر صلی الله عليه و آله از آينده فرزندان خود

روزی پيغمبر اكرم به خانه علی عليه‏السلام و فاطمه سلام‏الله عليها آمدند .
در آن وقت امام حسن و امام حسين دو طفل كوچك بودند . قدر مسلم اين است‏
كه امام حسين از هفت يا هشت سال كوچكتر بوده است زيرا در وفات پيغمبر
ايشان در اين سن بوده‏اند . حضرت رسول در آن روز مدتی نشستند و جلسه خيلی‏
خوب و خوشی بود و غذايی تناول فرمودند و خيلی مسرور و خوشحال بودند و
همه چنين بودند . بعد رفتند در كنار آن اتاق ، ايستادند به نماز خواندن و
مقداری نماز خواندند . بعد از نماز حالت دگرگونی برای ايشان پيدا شد كه‏
بعد شروع كردند به گريه كردن و گريه زيادی كردند . اين امر قهرا سبب‏
بهت و تعجب همه شد كه چه شد ، جلسه‏ای كه اينهمه توام با سرور و خوشحالی‏
بود ، پيغمبر اكرم بعد از نماز يكمرتبه به گريه افتادند ، علت قضيه‏
چيست ؟ ظاهرا ناقل حضرت امير هستند . تعبير عجيبی است . آن‏طور كه يادم‏
می‏آيد فرمود : هيچ‏كدام از ما به خود جرات نداد كه از