نداشته و يك امر زشتی بوده است بايد كوشش كند رويش پوشيده شود ) برود
آن سخن را بازگو كند يعنی ايندو را دشمن يكديگر كند . اينگونه افراد را
" نمام " میگويند .
قرآن نمیفرمايد نمام ، تعبيرش اين است : " « مشاء بنميم »" مثل
اينكه در اينجا نوعی سخنچينی را كه پستترين نوع آن است بيان میكند و آن
اينكه انسان حرفی را در جايی از كسی میشنود ، آنقدر به كار سخنچينی حريص
است كه اينطور نيست كه بعد از مدتی با آن شخص ديگر [ برخورد میكند و
آن حرف را میگويد ، بلكه ] فورا كفش و لباس میپوشد و راه میافتد كه
برود اين خبر را به او بدهد ، كاری ندارد غير از اينكه همين را به او
بگويد ، يعنی برای او اين كار آنقدر هدف است كه هيچ كاری ندارد جز
اينكه راه بيفتد برای همين كار . اين ديگر پستترين نوع سخنچينی است .
نمامی در شريعت اسلام بسيار مذموم است . سعدی خوب میگويد :
ميان دو كس جنگ چون آتش است
|
سخنچين بدبخت هيزم كش است
|
عاقبت سخنچين هم كه معلوم است : دعواها آخرش اصلاح میشود ، بعد كه
میخواهند صلح كنند حرفهای مخفی رو میآيد و به اصطلاح معروف روی دايره
میريزد ، بعد معلوم میشود اساسا چه كسی سبب اين دعوا شده است .
كنند اين و آن خوش دگر باره دل
|
وی اندر ميان شور بخت و خجل
|