اين آيات عاد و ثمود و فرعون می‏آيد ، ولی در آخر دوباره سوره به اول‏
خودش برمی‏گردد . گفتند چگونه اين سوره سوره جد شما حسين بن علی است ؟
فرمود آن آيه آخرش را ببينيد ، يعنی مصداق اين آيه امام حسين بود . خدا
به زبان تكوين و به زبانی كه مصداق ظاهر واضح اين آيه او بود [ اين سخن‏
را فرمود ، ] امام حسين در كربلا به اين ندای الهی پاسخ می‏گفت ، يعنی از
در و ديوار صدای حقيقت بلند بود : ای حسين ، ای دارای اين آرامش و
طمانينه الهی ، چون به مقام طمانينه الهی رسيده‏ای ديگر هيچ چيزی تو را
تكان نمی‏دهد ، هيچ ناراحتی و سختی و مصيبتی ، تويی آن كسی كه به آن مقام‏
رسيده‏ای كه خدا به تو می‏گويد : ما تو را پسنديده‏ايم و تو ما را . تو
اكنون در گروه بندگان خاص من وارد شو . حال ، حسين می‏خواهد به گروه كدام‏
بندگان وارد شود ؟ معلوم است ، در گروه افراد مثل پيامبر و علی و فاطمه‏
، و الا در گروه بندگان بود و با يك گروه از بندگان در حال جنگ بود. اما
بندگان من ، آنهايی كه ديگر بنده هيچ چيزی نيستند . « و ادخلی جنتی » .
اينجا كه در اين آيه می‏فرمايد : " « راضيه مرضيه »" اين سخن خداست در
اين آيه ، سخن خود اباعبدالله عين همين سخن است . آخرين سخن اباعبدالله‏
كه از وجود مقدسش شنيدند ، يعنی مقارن با آخرين مقاومتش ، مقارن با آن‏
لحظه‏ای كه ديگر مقاومتش پايان پذيرفته بود ، يعنی لحظه سقوط از مركب ،
مقارن با اينكه از مركب به روی زمين می‏افتد ، اين است ، اين آهنگ از
زبان مباركش شنيده می‏شود كه فرمود: « رضی بقضائك و تسليما لامرك لامعبود
سواك يا غياث المستغيثين ».
و لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظيم