اين جمله شروع می‏شود : « تبارك الذی بيده الملك ». اول كلمه " « بيده‏
الملك »" را معنی می‏كنيم ، بعد كلمه " تبارك " را .
معنی " « ملك »"
ملك يعنی سلطه و اقتدار . انواع قدرتها ، نيروها ، تواناييها در عالم‏
وجود دارد ، و بلكه غيرمتناهی . و شك ندارد كه هر موجودی در حد خودش و
به اندازه ظرفيت خودش از يك قدرت و توانايی و اقتداری و از يك حدی‏
از سلطه برخوردار است . اگر ما يك مورچه را هم در نظر بگيريم اين مورچه‏
هم در حوزه عمل خودش دارای يك حدی از قدرت و توانايی است ، و بلكه هر
ذره‏ای را در عالم در نظر بگيريم مظهر يك قدرت و اقتدار است . وجود
به‏طوركلی مساوی با قدرت و توانايی و اقتدار است . قبلا كسی گمان نمی‏برد
كه چقدر قدرت در داخل يك ذره ذخيره باشد و حالا بشر به آن پی برده است‏
. ولی در باب توحيد ، انسان به اين حقيقت بايد پی ببرد كه آن كسی كه‏
زمام همه قدرتها در اختيار و در دست اوست [ خداست . ] هر موجودی هر
اندازه قدرت دارد ، باز خود او و قدرت او دراختيار ذات پروردگار است‏
، يعنی هيچ قدرتی در مقابل قدرت پروردگار هرگز عرض‏اندام نمی‏كند و چنين‏
چيزی محال است . زمام همه امور و زمام همه قدرتها در دست اوست ( ازمه‏
الامور طرا بيده ) (1) . در نهج‏البلاغه هست كه « " علما بان ازمه الامور
بيدك " » (2) . يعنی اوليای تو علم يقينی دارند و می‏دانند كه زمام همه‏
كارها در دست تو و دراختيار توست .

پاورقی :
. 1 شرح منظومه حاج ملاهادی سبزواری ، منظومه حكمت .
. 2 نهج‏البلاغه فيض‏الاسلام ، خطبه . 218