اطلاع يافتن پيامبر صلی الله عليه و آله از آينده فرزندان خود
روزی پيغمبر اكرم به خانه علی عليهالسلام و فاطمه سلامالله عليها آمدند . در آن وقت امام حسن و امام حسين دو طفل كوچك بودند . قدر مسلم اين است كه امام حسين از هفت يا هشت سال كوچكتر بوده است زيرا در وفات پيغمبر ايشان در اين سن بودهاند . حضرت رسول در آن روز مدتی نشستند و جلسه خيلی خوب و خوشی بود و غذايی تناول فرمودند و خيلی مسرور و خوشحال بودند و همه چنين بودند . بعد رفتند در كنار آن اتاق ، ايستادند به نماز خواندن و مقداری نماز خواندند . بعد از نماز حالت دگرگونی برای ايشان پيدا شد كه بعد شروع كردند به گريه كردن و گريه زيادی كردند . اين امر قهرا سبب بهت و تعجب همه شد كه چه شد ، جلسهای كه اينهمه توام با سرور و خوشحالی بود ، پيغمبر اكرم بعد از نماز يكمرتبه به گريه افتادند ، علت قضيه چيست ؟ ظاهرا ناقل حضرت امير هستند . تعبير عجيبی است . آنطور كه يادم میآيد فرمود : هيچكدام از ما به خود جرات نداد كه از