تجسم اعمال
همينطور كه بعضی مفسرين از جمله آقای طباطبايی سلمهالله فرمودهاند ، اين آيه جز آياتی است ( كه دلالت بر تجسم اعمال میكند
ديگر جای نگهداریاش نيست ، در اينجا بايد خود و خاندان خود را در وقايه
قرار بدهيد ، يعنی در اينجا خودتان و خاندان خودتان را طوری بسازيد كه
نتيجهاش جلوگيری از سقوط در آتش جهنم است .
اينجا يكی دو مطلب است كه بايد عرض كنيم . يك مطلب اين است كه
قرآن در اينجا و در يك جای ديگر كه در سوره بقره است ، اين تعبير را
كرده است كه آتش جهنم مايهاش ، آتشگيرهاش مردماند . ( حال كلمه "
آتشگيره " صحيح باشد يا خير ، من نمیدانم ، من توضيح میدهم تا مطلب
معلوم شود . ) در دنيا اگر بخواهند انسانی را آتش بزنند ، انسان كه آتش
نمیگيرد ، بايد يك ماده قابل احتراق ديگری در كار باشد ، لااقل روی
لباسش بنزين يا ماده قابل احتراق ديگری بريزند كه وقتی آن ماده محترق
میشود ، اين هم به تبع آن محترق بشود ، يعنی اين يك امری است كه بايد
چيز ديگر فی حد ذاته قابل احتراق باشد كه اين به تبع آن محترق بشود .
راجع به ماهيت جهنم ، قرآن اين مطلب را بيان میكند كه اشتباه نكنيد ،
خيال نكنيد كه خدا آنجا آتشهايی از مادههای ديگر تهيه كرده است ( مثل
تنوری از آتش كه كندهای ، هيزمی ، چيزی قبلا آتش میزنند و آن را محترق
میكنند ) بعد انسانی را در آنجا میاندازند . قضيه چيز ديگر است ، قضيه
اين است كه اصلا آن چيزی كه محترق و ماده اصلی احتراق است خود انسان
است ، يعنی در آنجا آتشی از بيرون وجود انسان وجود ندارد ، تمام آتشها
زاييده وجود خود انسان است .
تجسم اعمال همينطور كه بعضی مفسرين از جمله آقای طباطبايی سلمهالله فرمودهاند ، اين آيه جز آياتی است ( كه دلالت بر تجسم اعمال میكند |