شهید آوینی
هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:  
ایمیل:  اختیاری
شهر:    
درج مطلب
 
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
139181
نام: بهار
شهر: ارومیه
تاریخ: 3/31/2018 4:46:57 PM
کاربر مهمان
  الهي,
دردهايي هست كه نمي توان گفت
و گفتني هايي هست كه هيچ قلبي محرم آن نيست
الهي
اشك هايي هست كه با هيچ دوستي نمي توان ريخت
و زخم هايي هست كه هيچ مرحمي آنرا التيام نمي بخشد
و تنهايي هايي هست كه هيچ جمعي آنرا پر نمي كند
الهي
پرسش هايي هست كه جز تو كسي قادر به پاسخ دادنش نيست
دردهايي هست كه جز تو كسي آنرا نمي گشايد
قصد هايي هست كه جز به توفيق تو ميسر نمي شود
الهي
تلاش هايي هست كه جز به مدد تو ثمر نمي بخشد
تغييراتي هست كه جز به تقدير تو ممكن نيست
و دعاهايي هست كه جز به آمين تو اجابت نمي شود
الهي
قدم هاي گمشده اي دارم كه تنها هدايتگرش تويي
و به آزمون هايي دچارم كه اگر دستم نگيري و مرا به آنها محك بزني، شرمنده خواهم شد.

اما من میدانم که تو هرگز این بنده ات راتنها نخواهی گذاشت
*************
از بینِ مردها ؛
همیشه مردهایِ جدی و اخمو را بیشتر دوست داشته ام ...
از آن مردهایی که چندان در بندِ ظاهر و تیپ زدن نیستند ،
ولی بدونِ اینکه بخواهند و برایش تلاشی بکنند ، جذابند ...
از آن مردهایی که به جایِ بوی ادکلن هایِ گران قیمت ، همیشه بوی بنزین و خستگیِ کار می دهند ...
مردهایی که اهلِ زندگی اند و چشم و دلشان به مردانگی و پشتکارشان گرم است و با چشم چرانی و نامردی و این وصله هایِ ناجور غریبه اند ...
مردهایی که پشتیبان ، قوی و تکیه گاهند ...
که برایِ تمامِ دنیا سرشان شلوغ و سایه شان سنگین است ، و برای کسی جز زن و فرزندشان فرصتِ تفریح ندارند ...
مادرم همیشه می گفت آن دسته مردهایی که برایِ دیگران بداخلاق و بی تفاوتند ، تویِ زندگی و برای خانواده شان مسئولیت پذیر و مهربانند ...

چه خوب که اگر قرار است میانِ زن و مرد ، تفاوتی هم باشد ، از این تفاوت هایِ خوب باشد ...
مثلاً زن همیشه ظریف باشد و ناز کند ،
و مرد همیشه تکیه گاه باشد و با تمامِ زُمختی و وقارش برای یک زن حمایت باشد و نیاز کند ...
این مردها خیلی خوبند ...
مردهایِ امنی که در اوجِ بی پناهی و نگرانیِ یک زن ؛ با صدای بمِ مردانه یک جمله ی "بسپارش به من" می گویند و همه چیز را درست می کنند ...
از حق اگر نگذریم ؛
جهان به زن ها نیاز دارد ،
و زن ها هم به این مردهایِ خوب و اصیل ...
******************
قديما
بيسکويت هاهم با وفابودند
«مادر» !

اما الآن
بيسکويت هاهم بي وفاشدن
«هاي باي»...!!
نیومده میره.......
سلام خداحافظ
نمیدونم قد ما کوتاه بود یا قدیما برف بیشتر میومد!!

نمیدونم دل ما خوش بود یا قدیما بیشترخوش میگذشت!!
نمیدونم سلامتی بیشتر بود یا ما مریض نبودیم!!

نمیدونم ما بی نیاز بودیم یا توقع ها پایین بود!!
نمیدونم همه چی داشتیم یا چشم وهم چشمی نداشتیم!!
نمیدونم اون موقع ها حوصله داشتیم یا الان وقت نداریم!!
نمیدونم چی داشتیم چی نداشتیم

ولی روزای خوبی داشتیم ...
*************
ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ ﺍﮔﻪ ﺑِﺸﮑﻨﻪ، ﺑﺎ ﻫﯿﭻ ﭼَﺴﺒﯽ نِمیشه ﺩُﺭﺳﺘﺶ ﮐﺮﺩ،مثلِ
ﺩﻝِ ﺁﺩما

ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽﺭﻭ ﺍﮔﻪ ﺑُﺨﻮﺭﯼ، ﺑﺎ ﻫﯿﭻ چیزی ﻧِﻤﯿﺘﻮﻧﯽ ﺑِﺮﯾﺰﯾﺶ ﺑﯿﺮﻭﻥ، مثلِ
ﻣﺎﻝِ ﺑﭽﻪ یتیم

ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽﺭﻭ ﺍﻭﻧﺠﻮﺭﯼ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﻗَﺪﺭﺷﻮ ﻧِﻤﯿﺪﻭﻧﯽ، مثلِ
پدرومادر

ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽﺭﻭ ﻧِﻤﯿﺸﻪ ﺗَﻐﯿﯿﺮ ﺩﺍد، ﻣﺜﻞِ
ﮔُﺬﺷﺘﻪ

ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽﺭﻭ ﺑﺎ ﻫﯿﭻ پوﻟﯽ ﻧِﻤﯿﺸﻪ ﺧَﺮﯾﺪ، ﻣﺜﻞِ
ﻣُﺤﺒﺖ

ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽﺭﻭ ﻧَﺒﺎﯾﺪ ﺍﺯ ﺩَﺳﺖ ﺩﺍﺩ، ﻣﺜﻞِ
دوستِ ﻭﺍﻗِﻌﯽ

ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽﺭﻭ ﻧِﻤﯿﺘﻮﻧﻢ ﺗَﺤﻤﻞ ﮐﻨﻢ، ﻣﺜﻞِ
ﺁﺩﻣﺎﯼِ ﭼﺎپلوﺱ ﻭ ﺩﺭﻭﻏﮕﻮ

ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ ﻫَﺰﯾﻨﻪ ﻧﺪﺍﺭﻩ، اﻣﺎ ﺧﯿﻠﯽ ﺣﺎﻝ ﻣﯿﺪﻩ،ﻣﺜﻞ
ﺧَﻨﺪﯾﺪﻥ

ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ ﺧﯿﻠﯽ ﮔِﺮﻭﻧﻪ، ﻣﺜﻞِ
تاوان

ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ ﺧﯿﻠﯽ تَلخه، ﻣﺜﻞِ
139180
نام: بهار
شهر: ارومیه
تاریخ: 3/31/2018 3:39:53 PM
کاربر مهمان
  تو ، معمولا چه وقتهایی خدا رو شکر میکنی؟!
بعد از نعمتهاش؟
مثلا غذای روزانه،درآمد ماهانه؟
حالا بیا و گاهی،موقعی که یه چیزی نمیشه و‌نمیخواد و‌ نمیده،شکرش کن.
گاهی اصرار میکنی و تلاش می کنی و زمین و زمان رو به هم میبافی که بشه و نمیشه آخرش.
تو با دنیا،با خودت و با همه چیزهایی که هستند لج میکنی.
بعد ...
خیلی بعد شاید ...
خداوند غافلگیرت میکنه و تو، میشینی به قضاوت روزهایی که گذشت.لحظه هایی که گذشت و عمری که گذشت!
خدا،گاهی از روش های عجیبی برای نشون دادن آینده به تو استفاده می کنه.
قبول دارم سخت میگذره،تلخ میگذره.ولی وقتی میگذره و تو،عین شن کف رودخونه بعد از طوفان،آرام مینشینی کف بستر رود، همون لحظه های آرامش، به یاد لج و لجبازی های خودت بیفت.
یه کمی توی خلوت خودت خجالت بکش.
یه کمی ذوق کن، یه کمی گریه.
ولی بیشتر از همه،از همه وقت،از همه حال شکرش کن.
به زبون دلت شکرش کن.
ببین با ندادنش،نخواستنش، چه چیزایی بهت بخشیده!
بهش اعتماد کن.
یه چشمکی هم بزن به اون چیزایی که داری و‌ مدتیه که نمیخوای از داشتن اونها لذت ببری!
برو،شکر کن و شاد باش.
بهش اعتماد کن.
به نداده هاش، بیشتر از داده هاش اعتماد کن ...!
***********
یک وقت‌هایي،
باید خودت را به "بیخیالي" بزني
بیخیال تمام آدم‌هایي که دوستت ندارند!
بیخیال تمام کارهایي کـه مي‌خواستي بشود اما نشد، بیخیال هرکس که امروز "وارد" زندگي ات و فردا رفت!
بیخیالِ تلاش‌های بي‌نتیجه‌ات
دوست داشتن‌های بي ثمرت، وقتي کسي دوستت ندارد اصرار نکن!
وقتي کسي برایت وقت نداردخودت را به زور در برنامه‌هایش جا نده!

«زندگي همین است» شاید،
تو برای همه وقت بگذاری
ولي قرار نیست که: همه دوستت داشته
باشند و برایت وقت داشته باشند...
شاید که بهانه‌هایشان برای فرار تورا قانع نکند
گاهي فقط باید لبخند بزني و رد شوی...
بگذار فکر کنند نفهمیدی!
**************
دریا🌊باش تا
هر کس لایق توست با تو آرام گیرد و....
هر کس لایقت نیست در تو غرق شود🌊
139179
نام: بهار
شهر: ارومیه
تاریخ: 3/31/2018 11:30:01 AM
کاربر مهمان
  حاصل عمر #گابریل_گارسیا_مارکز (نویسنده بزرگ کلمبیایی) از زبان خودش:

در ۱۵ سالگی آموختم كه مادران از همه بهتر می‌دانند، و گاهی اوقات پدران هم.

در ۲۰ سالگی یاد گرفتم كه كار خلاف فایده‌ای ندارد، حتی اگر با مهارت انجام شود.

در ۲۵ سالگی دانستم كه یك نوزاد، مادر را از داشتن یك روز هشت ساعته و پدر را از داشتن یك شب هشت ساعته، محروم می‌كند.

در ۳۰ سالگی پی بردم كه قدرت، جاذبه مرد است و جاذبه ، قدرت زن.

در ۳۵ سالگی متوجه شدم كه آینده چیزی نیست كه انسان به ارث ببرد؛ بلكه چیزی است كه خود می‌سازد.

در ۴۰ سالگی آموختم كه رمز خوشبخت زیستن، در آن نیست كه كاری را كه دوست داریم انجام دهیم؛ بلكه در این است كه كاری را كه انجام می‌دهیم دوست داشته باشیم.

در ۴۵ سالگی یاد گرفتم كه ۱۰ درصد از زندگی چیزهایی است كه برای انسان اتفاق می‌افتد و ۹۰ درصد آن است كه چگونه نسبت به آن واكنش نشان می‌دهند.

در ۵۰ سالگی پی بردم كه كتاب بهترین دوست انسان و پیروی كوركورانه بد ترین دشمن وی است.

در ۵۵ سالگی پی بردم كه تصمیمات كوچك را باید با مغز گرفت و تصمیمات بزرگ را با قلب.

در ۶۰ سالگی متوجه شدم كه بدون عشق می‌توان ایثار كرد اما بدون ایثار هرگز نمی توان عشق ورزید.

در ۶۵ سالگی آموختم كه انسان برای لذت بردن از عمری دراز، باید بعد از خوردن آنچه لازم است، آنچه را نیز كه میل دارد بخورد.

در ۷۰ سالگی یاد گرفتم كه زندگی مساله در اختیار داشتن كارت‌های خوب نیست؛ بلكه خوب بازی كردن با كارت‌های بد است.

در ۷۵ سالگی دانستم كه انسان تا وقتی فكر می‌كند نارس است، به رشد وكمال خود ادامه می‌دهد و به محض آنكه گمان كرد رسیده شده است، دچار آفت می‌شود.

در ۸۰ سالگی پی بردم كه دوست داشتن و مورد محبت قرار گرفتن بزرگترین لذت دنیا است.

در ۸۵ سالگی دریافتم كه همانا زندگی زیباست.
**********
در نهایت همه‌چیز بستگی به ذهن خودمان دارد؛

هر تفکری که ما به آن قدرت می‌دهیم، همان تفکر بر روی ما قدرت خواهد داشت ...
**************
به انسانی که گرسنه است،
از معنویت سخن گفتن
و از کمال ارزش های اخلاقی دم زدن،
فریب و فاجعه است...!

139178
نام: بهار
شهر: ارومیه
تاریخ: 3/31/2018 10:12:57 AM
کاربر مهمان
  دزدی فقط بالا رفتن از دیوار مردم نیست❗️

🔹وقتی پزشکی برای «نفع رساندن» به همکار و رفیق رادیولوژیست خود، بیمار بی خبر از همه جا را به او حواله میکند،
این دزدی است!

🔸وقتی راننده تاکسی مسافر شهرستانی ناآشنا را در شهر دور خودش می چرخاند و دو برابر کرایه میگیرد،
این دزدی است!

🔹وقتی تعمیرکار ماشین با دست های چرب و چیلی و درحالیکه عرق پیشانی اش را پاک میکند، برای تعویض یک پیچ از شما دویست هزارتومان میگیرد، شما نمیدانید و تشکر هم میکنید، ولی خودش میداند که حق العمل اش پنج هزار تومان است،
این دزدی است!

🔸وقتی کارمند مملکت به جای کار، میگوید سیستم قطعه و بازی می‌کند و فیلم دانلود میکند،
این دزدی است!

🔹وقتی به جای حل کردن مشکل مردم، مدام وعده میدهید، اعتماد آنها را می دزدید و در ادامه ایمان و دین و باورش هم به خدا کمرنگ میشود،
این دزدی‌ است!

🔸وقتی استاد بدون مطالعه وارد کلاس میشود و برای پر کردن وقت کلاس از دانشجوها میخواهد یکی یکی بیایند و کنفرانس! بدهند،
این دزدی است!

🔹وقتی کارخانه داری به جای لیمو، اسید سیتریک می ریزد توی شیشه و به اسم آبلمیوی خالص به خلق الله میفروشد،
این دزدی است!

🔸وقتی مامور بهداشتی اینها را می بیند و صورتش را آنطرف میکند،
این دزدی است!

🔹دزدی فقط جیب بُری توی اتوبوس نیست، دزدها هم همیشه روی دست شان خالکوبی های گنده ندارند و کاپشن خلبانی نمی پوشند!

🔸دزدها میتوانند بوی خوش ادکلن بدهند، ساعت گرانقیمت ببندند، میتوانند لباس مارک دار بپوشند و حرفهای قلمبه سلمبه هم پست کنند و بزنند، اما وقت و عمر مردم را بدزدند!

🔹دزدهای تابلودار! دزدهایی که دست و پایشان را خالکوبی اژدها میکنند، به مراتب از دزدهای کت و شلوار پوش و ادکلن زده قابل تحمل ترند!

🔻احساس مسولیت و وجدان داشته باشیم!
مطمئن باشیم چوب خدا صدا ندارد
دزدی نکنیم تا مملکتمان اصلاح شود❗️
139177
نام: بهار
شهر: ارومیه
تاریخ: 3/30/2018 3:54:48 PM
کاربر مهمان
  واحد اندازه گیری انسانیت:
دست هایی است که گرفتیم؛
گره های است که ازمشکلات دیگران بازکردیم؛
و دلهایی که به دست آوردیم و اشکهایی که به لبخند نشاندیم ...
139176
نام: بهار
شهر: ارومیه
تاریخ: 3/30/2018 2:00:05 PM
کاربر مهمان
 
بابت در های بسته پشت سرت نگران نباش،
اگه به حرکت ادامه بدی،
در های جدیدی برات باز میشه.
139175
نام: بهار
شهر: ارومیه
تاریخ: 3/28/2018 8:59:32 PM
کاربر مهمان
  ‏به همه انسان ها احترام بذار
حتی اونایی که لیاقتشو ندارن!
نه به عنوان یه انعکاس از شخصیت اونا ، بلکه به عنوان یه بازتاب از شخصیت خودت!
139174
نام: مرضیه
شهر: بیرجند
تاریخ: 3/25/2018 12:18:38 PM
کاربر مهمان
  # دنیارا نمیخواهم .... # همه برای تو .... # آب مال تو .... # نان مال تو .... # آسمان مال تو .... # خاک مال تو .... # اما !!! اما نه .... اندکی صبر کن ... خاک را نه ... خاک را میخواهم !!! خاک کربلا را نمیدهم .... # شلمچه را نه نمیدهم .... # طلاییه آن را هم نمیدهم .... # هویزه # فکه # اروند # دهلاویه # فتح المبین # شرهانی # کانال کمیل # پاسگاه زید نه هیچ یک را نمیدهم .... همه شان برای من کربلایند .... بوی # بهشت دارند .... خون را نمیدهم یاد شهدا را نمیدهم ... اگر بدهم قلبم چه میشود ؟؟؟ برای چه بتپد ؟؟؟ اگر روزی خواستی من را از کربلا و خوزستان جدا کنی و کربلاها را از من بگیری !!! بگیر ... اما ... اما بهایش گزاف است !!! فقط به قیمت # شهادت ....
139173
نام: بهار
شهر: ارومیه
تاریخ: 3/25/2018 12:05:09 PM
کاربر مهمان
  اکنون کاری را شـروع
کرده ام که مـیتوانستم
ده سال پیش آغاز کنم
اما از این که برای آن
بیست سال دیگر صبر
نکـردم، «خـوشـحالم»
139172
نام: مهدی
شهر: ماهشهر
تاریخ: 3/23/2018 5:16:30 PM
کاربر مهمان
  💎از گابریل گارسیا پرسیدند: اگر بخواهی کتابی صد صفحه ای درباره امید بنویسی، چه می نویسی؟
گفت: 99 صفحه رو خالی میذارم ، صفحه آخر ، سطر آخر می نویسم:
یادت باشه دنیا گرده ، هر وقت احساس کردی به آخر رسیدی شاید در نقطه شروع باشی.
زندگی ساختنی است ، نه ماندنی.
بمان برای ساختن ، نساز برای ماندن.
منتطر نباش کسی برایت گل بیاورد ، خاک را زیر و رو کن ، بذر را بکار ، از آن مراقبت کن ، گل خواهد داد.
<<ابتدا <قبلی 13924 13923 13922 13921 13920 13919 13918 13917 13916 13915 13914 بعدی> انتها>>



Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved