شهید آوینی
هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
138101
نام: بتول
شهر: خواجه
تاریخ: 4/19/2017 11:41:28 AM
کاربر مهمان
  خدایا دوس دارم سردار شهید و عاشق امام زمانت باشم ...دوس دارم بنده کمترینت باشم .
به کمترین از این راضی نشو ...
بحق محمد و آل محمد
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
بچه ها خودتان رو کم نفروشی!؟
138100
نام: سحر
شهر: قم
تاریخ: 4/19/2017 1:16:31 AM
کاربر مهمان
  توروخدا...میشه شهیدبشم؟!قول داد...حضرت زینب بهم قول داد...حضرت معصومه بهم قول داد..میدونم..شماهم قول بدین
138099
نام: کبوتر بقیع
شهر: بی قراری ها
تاریخ: 4/19/2017 12:44:24 AM
کاربر مهمان
  سلام بر همه ی دوستان بعد از ۵ ویا ۶ سال دوباره اومدم دلم تنگه ولی نمیتواند چیزی بگوید .ان موقع که اینجا خیلی با صفا بود ولی ما دیگر سعادت نداشتیم‌.التماس دعای زیاد از همه ی دوستان.گره در کارم افتاده دعا کنید رفع شه ممنون
138098
نام: الهام
شهر: ارومیه
تاریخ: 4/18/2017 11:37:22 PM
کاربر مهمان
  فرناز زهرا جان من بیست سالمه اگه بدونین قد یه ادم چهل ساله درد کشیدم هم مالی هم عاطفی همه چی ... به ولای علی میفهمم دردتو چون منم از سر سفره عقد پاشدم به دلیل اینکه حرف زور زدن به خانوادم بی احترامی شد و پاشدم .شب بله برونم سجده زدم به درگاه حق والتماس خدارو کردم گفتم خدایا اگر به صلاحم نیست نشه ونشد بله برون من تا روز عقد 3روز کشید یعنی 3روز نامزد بودم نامزدی که حتی نگاهمم تو نگاهش نیوفتاد دستم تو دستش نرفت باور میکنی حتی موقع خواستگاری که ایشون اومدن حرفاشونو بزنن من از خجالت خواسته هامم نگفتم هر چی گفتن بله وچشم گفتم اینارو میگم تا کسی که میخونه خجالت نکشه که من سخت پشیمونم باید حرف زد زندگی شوخی بردار نیست الان یک ساله ونیمه التماسمو میکنن که برگردم و عروسشون باشم اما قبول نمیکنم چون دلم شکسته خراب شده تصویرشون تو ذهنم تو دلم .خیلی سخته تنها داداشت و بابات بخاطر اشکات اشک بریزن و بخان اروم باشی من با چشم گریون از محضر خونه بیرون اومدم با لباس سفید بابام نمیتونست نگام کنه و داداشم بغلم کرد اشکامو پاک کردو گفت اروم باش لیاقتتو ندارن حال خواهرو مامانم ک گفتن نداره .الان اینارو ک نوشتم دوباره اون روزا اومدن جلو چشمام هی خدا بازم اشکام توروخدا مواظب رفتارو گفتارتون باشین . خیلی خوشحالم به امام حسین خوشحالم قطعا به صلاحم نبوده هر کی ام این اتفاق رو برام مورد و عیب میدونه بدونه والا دخترای مردم از هر کاری درمیان کسی بهشون نمیگه بالا چشمتون ابرو هستش منک خلاف شرع نکردم چیزی ک ب صلاحم نبوده نشده خدا اگاهه توام ذره ای ناراحت نباش میگذرن این روزا خدایااا شکرت شکرت . جالبه بدونی من از اون جریان به بعد دوتا خواستگار داشتم که رد کردم چون واقعا دیگه نمیتونم اعتماد کنم به زمان احتیاج دارم .التماس دعااااا
138097
نام: ساجده
شهر: روستای جوادیه نوق
تاریخ: 4/18/2017 4:26:36 PM
کاربر مهمان
  سلام..برتو ای شهید..
دلتنگم....
همچنین منتظر یک اتفاق خوب..
ای شهیدم هروقت که دلتنگ و دلشکسته ام تو را صدا می زنم...
آوینی..آوینی
یاریم کن.........
138096
نام: الهام
شهر: ارومیه
تاریخ: 4/18/2017 11:24:42 AM
کاربر مهمان
  سلام فرناز جان یه زخمهایی تو زندگیم خوردم حتی فک کردن بهشون نموم روحمو تموم فکرمو داغون میکنه اما امیدم بخداست خدا بالاست به بالای سرم نگاه میکنم چون خدا بالاست.ایشالله همین روزا هم من هم تو هم همه ی جوونا ب ارزوشون برسن اما یادمون باشه خیلی از ارزوها همون ارزو بمونن قشنگه ..خیلی حرفا دارم اما بیخیال .... دعا میکنم به خواسته ات برسی عزیزم همه چی حکمت داره صبر اوج احترام به حکمت خداست.اقای رحمت از پیرانشهر ایه الکرسی بخون خدا لعنت کنه کسایی رو که با حرفاشون یا سحر جادو ب زندگی مردم چنگ میندازن از خشم خدا بترسید .الا لعنت الله القوم الظالمین ..التماس دعا
138095
نام: سوگند
شهر: امان از جدایی
تاریخ: 4/18/2017 8:35:46 AM
کاربر مهمان
 
یانور ...



نسبت عشق به من نسبت جان است به تن

تو بگو من به تو مشتاق ترم یا تو به من؟



زنده ام بی تو همین قدر که دارم نفسی

از جدایی نتوان گفت به جز آه سخن



بعد از این در دل من، شوق رهایی هم نیست

این هم از عاقبت از قفس آزاد شدن



وای بر من که در این بازی بی سود و زیان

پیش پیمان شکنی چون تو شدم عهد شکن



باز با گریه به آغوش تو بر می گردم

چون غریبی که خودش را برساند به وطن



تو اگر یوسف خود را نشناسی عجب است

ای که بینا شده چشم تو ز یک پیراهن





" فاضل نظری "
138094
نام: فاطمه
شهر: ناامیدی
تاریخ: 4/18/2017 1:13:12 AM
کاربر مهمان
  سلام دوستان.من یه سال میشه اینجا نیومدم.امروز 25 سالم شده و دلم خیلی گرفته.خیلی موقعیت ها رو از دست دادم و اینکه عمرم داره میره ناراحتم.خیلی گنهکارم و غیبتم خیلی زیاده.خدا حرفامو نمیشنوه.به یه مرحله ای رسیدم که دیگه احساس میکنم خدا،خدای بعضی آدماس.ما رو چه به بندگی و توجه خدا.خیلی ناامیدم خیلی.از یکی خیلی خوشم میاد خواهش میکنم شما دعا کنین که خدا به احترام دعاهای شما یه دری لذام باز کنه.خیلی دوسش دارم.
138093
نام: علیرضا
شهر: همدان
تاریخ: 4/18/2017 1:13:00 AM
کاربر مهمان
  سلام و درود بر اهل دل
138092
نام: بینام
شهر: کرمانشاه
تاریخ: 4/17/2017 11:16:38 PM
کاربر مهمان
  من چندین ساله هرچه آرزو میکنم بهشون نمیرسم توروخدا برام دعا کنید به آرزوهایم برسم خیلی ناراحتم همش توخودمم حس میکنم دارم افسرده میشم توروخدا واسم دعا کنید
<<ابتدا <قبلی 13816 13815 13814 13813 13812 13811 13810 13809 13808 13807 13806 بعدی> انتها>>



Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved