چگونگی نگهداری اسرای عراقی در ایران طی سال های جنگ

(مستند «فرزند حبیب الله» درباره وضعیت نگهداری اسرای عراقی در ایران از زبان سیروس هرمزی است؛ او ۱۳۱۸ در سنندج به دنیا آمد و در سال ۱۳۵۸ به آمریکا مهاجرت کرد اما به گفته خودش هر چقدر تلاش کرد نتوانست در کشوری غریب زندگی کند. سیروس هرمزی در نهایت با زنی عراقی ازدواج کرد در حالیکه اقوام همسرش همگی در آمریکا زندگی می کردند و حتی یکی از آنها سناتور ایالتی در این کشور بود. او تعریف می کند که در آن سال ها اقوام همسرش اصرار زیادی به او کردند که سیروس در غرب زندگی اش را ادامه دهد ولی او بر این عقیده بود که هر چند آمریکا کشوری با امکانات زیاد محسوب می شود ولی کشور او جایی دیگر است؛ سرانجام سیروس همراه با فرزندانش به ایران برگشت و هنوز هم عقیده دارد تصمیم درستی گرفته است. زندگی او در ایران با آغاز جنگ تحمیلی همراه بود و همان زمان، مأموریت پیدا کرد گمرک ذوب آهن را با تعدادی پرسنل سامان دهی کند ولی وقتی به آبادان رفت، فرودگاه این شهر توسط ارتش بعث عراق بمباران شد و خسارات زیادی دید. سیروس هرمزی همچنین نمایندگی کلیساهای ایران و مسئول رابط کمیسیون حمایت از اسرا و مفقودان و اسرای مسیحی را بر عهده گرفته بود؛ او از خاطرات آن سال ها می گوید و اینکه وضعیت نگهداری اسرای عراقی در ایران چگونه بود)