بخش شهید آوینی حرف دل موبایل شعر و سبک اوقات شرعی کتابخانه گالری عکس  صوتی فیلم و کلیپ لینکستان استخاره دانلود نرم افزار بازی آنلاین
خرابی لینک Instagram

 

عمليات شهيد «سيدعبدالله محمد عطوى» (حر عاملى)

عمليات

روز چهارشنبه 1367/7/27 ه.ش (7 ربيع‏الاول 1409ه.ق، 19اكتبر 1988م) هنگامى كه مسلمانان شيعه و سنّى لبنان، همچون ديگر كشورهاى اسلامى، مى‏رفتند تا خود را براى استقبال از «هفته‏ى وحدت» و سالروز ولادت با سعادت پيامبر اسلام حضرت محمدصلى الله عليه وآله وسلم، آماده كنند،جوان آزاده‏اى از جنوب لبنان، برخاست و با خون پاك خويش، ميثاق وحدت را ميان مسلمانان تثبيت كرد.
رژيم صهيونيستى، هر روز، بيش‏تر خود را براى انتخابات در اسرائيل آماده مى‏كرد و كوچك‏ترين حركت حساب نشده‏اى مى‏توانست اثر بزرگى بر نتايج آن وارد آورد؛ اين گونه نيز شد و همه‏ى حساب‏هاى سياسى،نظامى و پيش بينى‏هاى اين رژيم بر هم خورد. حادثه‏اى كه در هزار مترى مرزهاى شمالى فلسطين اشغالى، در جنوب روستاى «كَفَر كِلا» مقابل گذرگاه «بَوّابَهَ‏فاطمه» كه به «جِدارالطَيِّب» نيز معروف بود، رخ داد، علت مهمِ آشفتگى طرح‏ها بود.
يك دستگاه كاميون اسرائيلى با 18 سرنشين از سربازانى كه از «كمربند امنيتى» لبنان باز مى‏گشتند تا به منطقه‏اى ديگر منتقل شوند،همراه با يك دستگاه نفربر از نوع «ام 113« با هشت سرنشين، در حالى كه يك دستگاه جيپ نظامى با چهار سرنشين آن‏ها را اسكورت مى‏كرد،در جاده‏ى منتهى به داخل لبنان در حركت بودند. يك دستگاه «مرسدس بنز» با ظاهر پوششى و غير نظامى، كه چهار تن از عناصر اطلاعاتى رژيم صهيونيستى داخل آن بودند، به دنبال آنان به طرف مناطق اشغالى جنوب لبنان پيش مى‏رفت.
موج حملات چريكى، بمب گذارى‏ها و مين‏گذارى‏هاى داخل جاده‏ها و كمين‏هايى كه جوانان مسلمان لبنانى بر سر راه كاروان‏هاى نظامى اشغال‏گر ايجاد مى‏كردند، باعث شده بود كه نقل و انتقال نيروهاى صهيونيست به‏صورت كاروانى و با چندين ماشين به عنوان اسكورت انجام شود، تا در صورت بروز درگيرى، تعداد نفرات براى مقابله، زياد باشد.
در ساعت 13/30 ظهر، كاروان نيروهاى نظامىِ در حال حركت، به مقابل مقر پست و بازرسى «بوابه فاطمه» رسيد؛ نيروهاى مقر مشغول كنترل برگه‏هاى مأموريت سربازان بودند و هشت نگهبان مرزى، اطراف اتاق كنترل و بازرسى تردد وسايل نظامى قرار داشتند. آن سوتر تعدادى مردم غيرنظامى در حال خروج از منطقه‏ى اشغالى و ورود به مناطق آزاد بودند و نگهبانان در برج‏هاى مراقبت و حفاظت، آن‏ها را كنترل مى‏كردند. در يك‏لحظه انفجار عظيمى رخ داد.
انبوهى از آتش و دود، گذرگاه و خودروهايى را كه در مسيرش قرار داشتند، در بر گرفت. لحظاتى نگذشت كه عربده‏ها و فريادهاى كمك‏خواهى كه به زبان عبرى (يهودى) بود، به گوش رسيد. اين نعره‏ها حكايت از آن داشت كه تعدادى از سربازان اسرائيلى آسيب شديد ديده‏اند.

شخصيت شهيد
«سيد عبداللَّه محمد عطوى »، از رزمندگان مقاومت اسلامى لبنان،كه اسم نظامى «حُرّ عاملى» را به عنوان آزاده‏اى از جنوب لبنان براى خود برگزيده بود، در حالى كه بيش از بيست پاييز از عمرش سپرى نشده بود،قهرمان اين عمليات شهادت طلبانه بود. دوستان و همرزمان او درباره‏اش مى‏گويند: «سيدعبداللَّه از همرزمان نزديك و از دوستان شهيد صلاح غندور(كه بعدها در عملياتى شهادت‏طلبانه در «بنت جبيل» به شهادت رسيد.)بود و همراه و همدوش او، در چندين عمليات عليه مواضع و پايگاه‏هاى اسرائيل شركت داشت. همه‏ى كسانى كه عبداللَّه را مى‏شناختند خوب مى‏دانند كه او بسيار ساكت بود و رحيم القلب. با ديدن هر يتيم يا مسكينى، گريه‏اش مى‏گرفت و به هر وسيله‏ى ممكن، در صدد كمك برمى‏آمد. با وجود همين روحيه‏ى مهربانى و عطوفت، در عمليات از روحيه‏اى بسيار مصمم و استوار برخوردار بود».
يك ساعت به زمان و موعد عمليات مانده، سيد عبداللَّه در حالى كه به نزديكى روستايى رسيده بود، از ماشين تويوتاى سفيد رنگ خود كه500 كيلو مواد منفجره در صندوق عقب و زير صندلى‏هاى آن جاسازى شده بود، پياده شد. ضمن اين‏كه دوردست‏هاى جاده را مى‏پائيد، به طرف كودكانى كه بازى بودند، رفت؛ در كنارشان نشست و شروع به بازى با آنان كرد. بچه‏هاى كم سن و سال كه از گشاده رويى و تبسم‏هاى زيباى او خوششان آمده بود، به بازى‏با او پرداختند. عبداللَّه از مغازه‏اى كه در آن نزديكى بود، مقدارى بيسكويت و خوراكى‏هاى كودكانه خريد و به آن‏ها داد.در حين همبازى شدن با كودكان مظلوم جنوب لبنان، مدام به ساعت خود نگاه مى‏كرد و سپس نگاهش را به گذرگاه مى‏دوخت تا از آمدن كاروان مطمئن شود.
سياهىِ كاميون‏ها از دور نمايان شد. عبداللَّه كه سعى داشت شك كسى را بر نيانگيزد، در كمال خونسردى، با كودكان روبوسى و خداحافظى كرد و در حالى كه مى‏رفت تا بر ماشين خود سوار شود،دست در جيب برد و همه‏ى پولى را كه با خود داشت به آن‏ها داد. زير لب ذكرى گفت و پشت فرمان نشست. ماشين را كه روشن كرد، در حال حركت، با تبسمى زيبا، دستى براى كودكان تكان داد و خداحافظى كرد. آنان نيز با خنده‏هاى شيرين خود، جواب سيد را دادند.
يكى از كسانى كه در آخرين دقايق پيش از حمله، شاهد اعمال و رفتار حرّ عاملى بوده است، آن‏چه را كه خود نظاره كرده، اين گونه تعريف مى‏كند: «هنگامى كه كاميون‏هاى اسرائيلى به گذرگاه نزديك شدند، عبداللَّه كه همچنان سرگرم بازى با كودكان بود ولى نگاهش بدان سو بود، ذوق زده شد و يك آن با صداى تقريباً بلند با خود گفت: او ناهاش... اوناهاش... اللَّه اكبر. كسى منظور او را نفهميد؛ ولى عبداللَّه به طرف ماشين رفت و لحظه‏اى بعد راه افتاد».
سيد عبداللَّه، خونسرد و متبسم، ماشين خود را تا كنار كاميون‏هاى اسرائيلى جلو برد و پس از آن‏كه در آينه‏هاى ماشين، اطراف خود را وارسى كرد، و مطمئن شد هيچ آسيبى به رهگذران شخصى نخواهد رسيد، به يك‏باره فرمان را چرخاند و در حالى كه رمز عمليات «يا رسول‏اللَّه‏صلى الله عليه وآله وسلم» را فرياد مى‏زد، ماشين را به ميان كاروان و پست بازرسى كوبيد، و با زدن چاشنى، آن را منفجر كرد. در يك چشم بر هم زدن، از كماندوهاى اشغال‏گر، چيزى جز اجساد تكه تكه باقى نماند.
يكى از درجه‏داران صهيونيست كه از اين تهاجم جان سالم به در برده و فقط دچار بعضى جراحات سطحى شده بود، بعدها درباره‏ى آن‏چه در «بوابه فاطمه» رخ داد، اين گونه اظهار داشت: «آن روز، من جوانى را ديدم كه در كمال خوشرويى، آرامش و خونسردى، خيلى عادى و بدون هيچ دغدغه‏اى، به طرف معبر (گذرگاه) آمد و در كنار كاميون‏ها خود را منفجر كرد و ضربه سختى بر ما وارد آورد».
يهوديان ساكن شهرك «كِريات شَمعونِه» در شمال فلسطين كه بامحل حادثه 15كيلو متر فاصله دارد در اوج وحشت و هراس، صداى انفجار عظيم را شنيدند و با خود گفتند: كه حتماً يكى ديگر از لبنانى‏ها دست به عمليات انفجارى زده است.
غير نظاميانى كه به محل انفجار نزديك بودند، با ديدن صحنه‏ى به وجود آمده، به سرعت از آن‏جا گريختند. ارتش اسرائيل بلافاصله تمام گذرگاه‏هاى مناطق اشغالى را تا اطلاع بعدى مسدود اعلام كرد و سريع در شهرك‏هاى «عُدَيسه»، «قَليعه»، «دِير مِيماس» و «تَل‏النَحاس» منطقه‏ى بسته امنيتى ايجاد كرد و در خيابان‏ها و جاده‏ها پايگاه‏هاى بازرسى تشكيل داده، و تردد مردم را در شهرك‏ها و روستاها ممنوع اعلام شد.
هلى‏كوپترهاى نظامى، در ارتفاع پايين، به گشت‏زنى در اطراف محل حادثه پرداخته و گروه‏هاى گشتى نيز به روستاها هجوم برده و به جستجوى خانه به خانه پرداختند. بيش از 1500 تن از اهالى ده روستاى اطراف محل عمليات، مورد بازخواست و بازجويى قرار گرفتند و بيش از500 نفر آن‏ها به عنوان مشكوك به همكارى با عمليات انفجارى، دستگير و براى ادامه‏ى بازجويى به بازداشتگاه‏ها اعزام شدند. آمبولانس‏هاى اسرائيلى، مجروحين را به بيمارستان مَرجعيون منتقل كردند كه از آن‏جا پس از مداواى اوليه، با هلى‏كوپتر به داخل فلسطين اشغالى برده شدند.
به دنبال عمليات شهيد حرّ عاملى و بيانيه‏ى مقاومت اسلامى، راديوهاى محلى در داخل فلسطين اشغالى، خبر چگونگى اين عمليات، به خصوص پيام اصلى آن را براى مردم مظلوم آن سامان اعلام كردند.
در روزهاى نخست پس از عمليات، مراسمى در بزرگداشت شهيد حر عاملى در شهرهاى فلسطين به ويژه در «نابلُس» به صورتى با شكوه برگزار شد كه مردم فلسطين در مراسم و اجتماعات خود، با شهيد حرعاملى پيمان بستند كه قيام انتفاضه را همچنان پر شورتر از گذشته، ادامه خواهند داد.
«شيخ اسَعَدالتَميمى» امام جماعت مسجد الاقصى در فلسطين اشغالى، اظهار داشت: «اين عمليات شهادت‏طلبانه، روحيه‏ى معنوى فلسطينى‏ها را بالا برد و قدرت آنان را افزايش داد و به همه‏ى مسلمانان فهماند كه آن‏ها در منطقه از همه قوى‏تر هستند و آنانند كه به راحتى مى‏توانند پايه‏هاى رژيم صهيونيستى را به‏لرزه در آورند.»
در محله‏هاى شيعه‏نشين بيروت، تظاهرات عظيمى به همين مناسبت بر پا شد. بر روى پارچه‏اى در جلوى جمعيت نوشته شده بود: «شهادت اين قهرمان، آتش انتفاضه را شعله‏ور تر خواهد ساخت». در پايان مراسم، يكى از روحانيون جوان، براى جمعيت بسيارى كه اجتماع كرده بودند سخنرانى كرد و گفت: «مقاومت اسلامى آماده است تا عمليات‏هاى ديگرى مشابه‏ى عمليات شهيد حر عاملى انجام دهد».
در روزهاى بعد، مقاومت اسلامى، نوار ويديوئى‏اى از تلويزيون پخش كرد كه حرعاملى بر روى زمين نشسته، در دست راستش تسبيحى دارد و بالاى سرش تصويرى از امام خمينى نصب كرده است و، وصيت‏نامه خويش را قرائت مى‏كند. او اين عمليات را به انتفاضه‏ى اسلامى فلسطين هديه مى‏كند تا به اين وسيله حيات در رگ‏هاى قهرمانان آن دميده شود. او به جوانان انتفاضه تاكيد مى‏كند: «سنگ‏هايى كه شما به وسيله‏ى آن با دشمن صهيونيستى مى‏جنگيد، قوى‏ترين سلاح موجود بر روى كره‏ى زمين است».
وى در ادامه مى‏گويد: «مقاومت اسلامى لبنان از شما حمايت و پشتيبانى مى‏كند. به درستى كه ناراحتى شما، ناراحتى ما، و پيروزى شما، پيروزى ما خواهد بود».
حر عاملى خطاب به مادر خويش مى‏گويد: «از تو مى‏خواهم كه با شنيدن خبر شهادت من خوشحال شوى و بايستى و بگويى: خداوندا! اين قربانى را از ما قبول بفرما».
شهيد عطوى خطاب به برادران، نزديكان و دوستانش مى‏گويد: «آن‏چه كه مهم است، يك چيز است و آن اين‏كه در اين مسير كه من در آن حركت كردم حركت كنيد و اين راهى است كه خط امام حسين‏عليه السلام است و اين است كه شهداى ما به سويش مى‏شتابند».

عكس‏العمل
«دان شِمرون» رئيس اركان ارتش اسرائيل، كه معلوم بود از ضربه‏ى وارد آمده بر پيكره‏ى نظامى و سياسى رژيم صهيونيستى به شدت جا خورده‏است، ادعا كرد: «اين ضربه براى ما دردناك بود؛ ولى انتقام آن را خواهيم گرفت».
ژنرال صهيونيستى «يوسى بيليد»، در يك كنفرانس مطبوعاتى كه در شهرك «المُطّلِه» انجام شد، در پاسخ به سوالات خبرنگاران گفت: «اين عمليات قوى‏ترين ضربه عليه اسرائيل در جنوب لبنان بود. هدف اين حمله، يك كاميون نظامى بود كه به اسرائيل مى‏آمد و كاميون ديگر كه به لبنان مى‏رفت».
«اسحاق رابين» وزير دفاع رژيم صهيونيستى، در حالى كه چهره‏ى برافروخته‏اش حكايت از اضطراب و عصبانيش از اين ضربه‏ى سخت داشت، گفت: «مسئول اين حمله، حزب‏اللَّه است و ضربه‏ى دردناكى بود؛ ولى ما انتقام آن را مى‏گيريم.»
در ميان اظهارات مقامات سياسى، نظامى و امنيتى اسرائيل، سخن «زيف زاهادين» فرمانده «واحد ارتباطات ارتش اسرائيل»، از بقيه بارزتر مى‏نمود كه گفت: «اسرائيل درس‏هاى زيادى از حملات انتحارى آموخته است».
علامه «سيد محمد حسين فضل‏اللَّه» از روحانيون برجسته‏ى شيعه و امام جمعه مسجد امام رضاعليه السلام در حومه‏ى جنوبى بيروت، در مصاحبه با يك خبرگزارى خارجى، ضمن تاييد اين عمليات گفت: «دشمن ما را از مرگ مى‏ترساند؛ در حالى كه قهرمانان ما، مثل شهيد اين عمليات با چهره‏ى خندان به طرف مرگ مى‏روند تا دشمن را از لبنان بيرون كنند. اين عمليات نشان داد كه مجاهدان، به هر هدف، در هر جا كه بخواهند مى‏توانند دست پيدا كنند و ضربه بزنند».

 

 

 
 Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved