بخش شهید آوینی حرف دل موبایل شعر و سبک اوقات شرعی کتابخانه گالری عکس  صوتی فیلم و کلیپ لینکستان استخاره دانلود نرم افزار بازی آنلاین
خرابی لینک Instagram

 

عمليات عليه «سفارت آمريكا در بيروت شرقى»

موقعيت هدف

روز پنجشنبه 1363/5/11 ه.ش (2اوت1984م) طى مراسمى كوچك، با حضور «بارتولوميو» سفير آمريكا در بيروت، ساختمان پنج طبقه‏اى كه چندى قبل از «آل بعقلينى» خريدارى شده بود تا امور كنسولى مسيحيان شرق بيروت را انجام دهد، به عنوان ساختمان جديد سفارت آمريكا در لبنان، افتتاح شد.
محل قبلى سفارت كه در محله‏ى «عِين‏المَريسه» در منطقه‏ى مسلمان‏نشين غرب بيروت قرار داشت، روز دوشنبه 1361/1/29 ه.ش)18آوريل1983م)، طى يك عمليات شهادت‏طلبانه منهدم شده بود. پس از آن حادثه، قرار شد تا ساختمان جديد در منطقه‏ى «دِير عوكر» كه شهركى است با ويلاهاى شخصى و آپارتمان‏هاى لوكس، در كنار جاده‏اى باريك در دامنه‏ى بلندى‏هاى مشرف بر درياى مديترانه كه در جنگ‏هاى داخلى كمتر آسيب ديده بود، به عنوان محل اصلى سفارت تجهيز شود.
نگهبانى در بخش مسيحى نشين بيروت، براى صد نفر از نيروهاى «تفنگدار دريايى مارينز» كه مسئوليت حفاظت از پايگاه‏ها و دفاتر آمريكا در لبنان را بر عهده داشتند، بسيار راحت‏تر بود؛ چرا كه اين منطقه محل زندگى مسيحيان و تحت سلطه‏ى نيروهاى فالانژيست بود. در مقايسه با حوادث خشونت بار سه سال گذشته در منطقه‏ى مسلمان نشين غرب بيروت، در آن‏جا فقط چند انفجار كوچك اتفاق افتاده بود. اين منطقه از لحاظ روانى و روحى، براى آمريكايى‏ها امتيازهاى زيادى داشت كه غالبا آن‏جا را همچون دژ، محكم و نفوذناپذير مى‏پنداشتند.
با وجودى كه محل جديد سفارت در ميان مواضع و تدابير شديد حفاظتى و امنيتى كنترل مى‏شد و همه‏ى تجربيات گذشته و ضربه پذيرى‏هاى سفارت قبلى در آن منظور و برطرف شده بود، ولى به گفته‏ى مسئولين امنيتى آمريكا، آن‏ها با عجله محل سفارت را به شرق بيروت منتقل كردند و به همين لحاظ بسيارى از اصول ايمنى، امكانات و ابزار آلات ضرورى حفاظتى به‏كار گرفته نشد. «رابرت لورا» مسئول امنيت سفارت، بعدها اظهار داشت: «يك مانع فولادىِ ضد ضربه و انفجار كه قرار بود داخل مجتمع سفارت در شرق بيروت تعبيه شود، به دليل انتقال سريع به محل جديد، نصب نشده بود.»
همه اين تحليل‏ها و توضيحات براى كاستن از عظمت ضربه‏اى بود كه بر دستگاه امنيتى آمريكا وارد شده بود. همه اين‏ها در حالى بود كه اين ساختمان از طريق يك جاده مارپيچ، با مواضع بلند بتونى كه ميان هر كدام يك اتاقك قرار داشت و در آن‏ها نگهبانى مسلح ايستاده بود، حفاظت مى‏شد و به دليل كثرت مواضع و حفاظت، آن‏جا به «قلعه‏ى آمريكا در بيروت» معروف شده، از نظر كارشناسان آمريكايى، كاملاً ضد ضربه و غيرقابل نفوذ بود.

زمينه‏هاى حمله
در آن برهه از زمان، آمريكا در شوراى امنيت سازمان ملل متحد،قطعنامه‏ى اين سازمان مبنى بر خروج فورى اسرائيل از لبنان را «وتو» كرده بود و فشار زيادى بر دولت لبنان مى‏آورد تا صلح با اسرائيل را بر آن تحميل كند؛ به همين لحاظ، آمريكايى‏ها بيش از هر زمان ديگر انتظار حمله و عكس العمل مسلمانان لبنان را مى‏كشيدند.
روز پنجشنبه 1363/6/15 ه.ش (6سپتامبر1984م) دو هفته قبل از حمله به سفارت، آمريكا، قطعنامه‏ى ديگر شوراى امنيت را كه در آن اسرائيل موظف شده بود از آزار و اذيت ساكنان غير نظامى منطقه‏ى جنوب لبنان كه در اشغال داشت، خوددارى كند، وتو كرد. دو روز بعد از آن بود كه سازمان جهاد اسلامى طى بيانيه‏اى كه در بيروت منتشر شد، خطاب به سردمداران آمريكا اعلام كرد:
«اين بى توجهى‏هاى مداوم از سوى آمريكا نسبت به ملت ما، پاسخ مناسبى خواهد داشت. ما به زودى عليه يكى از مهم‏ترين موسسات آمريكايى در خاورميانه دست به عمليات خواهيم زد. قهرمانان ما حاضرند جان خود را فدا كنند تا يكى از مراكز آمريكايى يا اسرائيلى را هر چند بى اهميت باشد نابود سازند» در ادامه‏ى بيانيه خطاب به‏رئيس جمهورى آمريكا آمده بود:
«و تو اى حاكم كاخ سفيد! منتظر ضربه‏هاى دردناك ما باش. قبل از موعد انتخابات، ضرباتى كه ما وارد خواهيم كرد، بسيار دردناك‏تر از ضربه‏هاى سفارت در بيروت غربى و مركز فرماندهى نيروهاى تفنگدار آمريكايى در بيروت خواهد بود».

عمليات
ساعت 11/45 صبح به وقت بيروت، روز پنجشنبه 1363/6/29 ه.ش (24ذيحجه1404ه.ق، 20ستپامبر1984م) بود. هفده ماه از حادثه‏ى انفجار سفارت آمريكا در بيروت غربى، يازده ماه از انفجار مقر مارينز مى‏گذشت و «رونالدريگان» مى‏رفت تا خود را براى انتخابات دور بعدى رياست جمهورى آماده سازد.
يك دستگاه ماشين «دوج وان» سفيد رنگ استيش××× 1 بعضى منابع عنوان كردند داراى پلاك سياسى هلندى و يا آلمانى بوده است؛ ولى خبرگزارى‏ها آن را داراى پلاكِ سفارت آمريكا دانسته‏اند، بنابر بعضى اظهارات، اين ماشين دو سال قبل، از محل سفارت آمريكا در بيروت غربى به سرقت رفته بود و طى اين مدت در جايى پنهان نگه داشته شده بود. ××× از جاده‏ى مارپيچ، به طرف درِ اصلى سفارت رفت. برخى منابع مدعى شده‏اند كه چون عُرف ماشين‏هاى آمريكايى اين بود كه دو نفر يكى به عنوان راننده و ديگرى براى حفاظت در ترددهاى درون‏شهرى در آن قرار داشته باشند، اين ماشين نيز دو سرنشين داشته‏است.
حدود 500 كيلوگرم مواد منفجره از انواع مختلف داخل اين اتومبيل كه از نوع ماشين‏هاى دوجى بود كه سفير آمريكا گاهى از آن‏ها براى رفت و آمد خود استفاده مى‏كرد، جاسازى و آماده‏ى انفجار شده بود. رابين رايت، درباره‏ى عمليات عليه سفارت آمريكا در دير عوكر مى‏نويسد:
«روز 20 سپتامبر 1984، يك روز شرجى مديترانه‏اى، و با توجه به اوضاع و احوال بيروت، روز آرامى بود. «كِنى راجِرز» يك اسكاتلندى تنومند كه آن زمان موقتاً مأمور خدمت در بيروت بود، در پاركينگ سفارت آمريكا در بخش شرقى بيروت، نگهبانى مى‏داد. او منتظر بود تا «ديويد ميرز» سفير انگليس در بيروت، از ملاقات رسمى‏اش با «ريگينالد بارتولوميو» همتاى آمريكايى‏اش باز گردد.
را جرز عضو «پليس نظامى سلطنتى» و از مأموران يگان امنيتى تشكيل شده براى حفاظت از مأموران سياسى انگليس بود. نگهبانى دادن در بخش مسيحى نشين شرق بيروت، خيلى راحت به نظر مى‏رسيد. در مقايسه با حوادث خشونت‏بار سه سال گذشته‏ى منطقه‏ى مسلمان نشين غرب بيروت، در اين‏جا فقط چند انفجار كوچك اتفاق افتاده بود. منطقه‏ى شرقى از نظر روانى هم‏خيلى امتياز داشت.
در لحظاتى كه راجرز در كنار اتومبيل «ليموزين» ضد گلوله‏ى سفير انگليس نگهبانى مى‏داد، در انت‏هاى خيابان مسدود شده با موانع مختلف جلوى سفارت آمريكا، صحنه‏اى توجهش را جلب كرد. راجِرز، روز بعد آن‏چه را كه ديده بود،اين گونه تعريف كرد: در آن لحظه نگاهم به پايين جاده بود كه يك كاميون شورولت سفيد رنگ با نمره‏ى سياسى ديدم. اين طور به نظر آمد كه سرنشينان كاميون، با نگهبان ورودى جاده، درگيرى لفظى پيدا كرده‏اند. ]يكى از نگهبانان كه جزو پليس لبنان بود، به راننده مشكوك شده، و از او درخواست مدارك شناسايى خود و ماشين را داشت. [يكى از آن‏هايى كه داخل كاميون بود، با اسلحه‏ى خود يك تير به طرف نگهبان شليك كرد، سپس راننده به شدت گاز داد و ماشين با سرعت به طرف ساختمان اصلى سفارت حركت كرد. يكى ديگر از نگهبان‏ها به طرف ماشين تيراندازى كرد؛ شايد سه تير شليك شد. ولى چون شيشه‏ى عقب ماشين ضد گلوله بود، تيرها به راننده آسيبى نرساند. در اين لحظه بود كه كاميون به محلى كه من در آن‏جا ايستاده بودم، رسيد.
راجِزر، در آن لحظه متوجه شد آن‏چه كه مى‏ترسيده و خارجيان را در لبنان سخت به وحشت مى‏انداخته، در شُرف وقوع است؛ يك كاميون حامل بمب دارد به طرف در ورودى ساختمانى كه دو نماينده‏ى سياسى خارجى در آن هستند، پيش مى‏آيد. او مى‏گويد: از لاى در، پنج گلوله به طرف راننده شليك كردم و ديدم كه راننده به جلو و روى فرمان خم شد. او در همان لحظه‏ى خم شدن، فرمان را به راست چرخاند. كاميون به پهلو پيچيد و با يك كاميون آمريكايى كه در آن‏جا پارك شده بود، برخورد كرد و در اين لحظه انفجار رخ داد.
«لارى گيل» عضو نيروى دريايى آمريكا، در آن پنجشنبه‏ى آفتابى، مأمور پست بازرسى شماره‏ى يك بود. اين پست، دريچه‏اى بود روى دروازه‏ى بزرگ كه به هالِ ورودى سفارت باز مى‏شد. او مى‏گويد: من صداى تيراندازى و كشيده شدن لاستيك‏هاى ماشين روى زمين را شنيدم و به دنبال آن، همه جا در تاريكى فرو رفت.
لارى، به شدت به پلكانِ پشت سرش خورد و بى‏هوش بر روى زمين پرت شد. «ترى تورِل» درجه‏دار آمريكايى نيز به سوى آسانسور مى‏رفت كه انفجار اتفاق افتاد و موج انفجار، آرواره‏هاى او را خرد كرد؛ البته ترى موفق شد كه با دستگاه بى‏سيم همراه خود به مربيان آمريكايى ارتش لبنان كه در وزارت دفاع بودند، اعلام آماده باش قرمز بدهد.
سرگرد «آلِكس فرانكو» كه از حادثه‏ى انفجار بمب در ساختمان قبلى سفارت آمريكا جان سالم به در برده، و به خاطر كمكى كه به يكى از نظاميان كرده بود يك درجه ترفيع گرفته بود، مى‏گفت: صداى شكسته ولى آشناى تورل را شنيدم كه از آن سوى بى‏سيم مى‏گفت كه سفارت منفجر و به هواپرت شده است. در آن لحظه يك آن به ياد انفجار سفارت در 17 ماه قبل و بلايى كه سر خودم آمد، افتادم.
در حقيقت كماندوهاى شيعى از نتيجه‏ى كار ناراحت بودند. اقدام قهرمانانه راجرز و يك نگهبان لبنانى كه آمريكايى‏ها معتقدند در حقيقت گلوله‏ى كارساز را او به سوى راننده شليك كرده است باعث شد كاميون با 3000 كيلوگرم مواد منفجره، در ده مترى درِ ورودى اصلى متوقف شود و نتواند از آن‏جا جلوتر برود. در غير اين صورت، تعداد كشته‏ها بسيار زيادتر مى‏شد. ژنرال آمريكايى كه بر روى اين موضوع تحقيق كرده است، مى‏گويد: اگر اين انفجار در ساختمان صورت مى‏گرفت، خسارات و تلفات به پنج برابر مى‏رسيد.
ساعتى پس از حادثه، اين خبر به سراسر دنيا مخابره شد:
بيروت، لبنان- آسوشيتد پرس
راديو لبنان و فرستنده‏هاى خصوصى، خبر يك انفجار را در ساختمان فرعى سفارت آمريكا در شرق بيروت منتشر كردند. راديو دولتى لبنان اطلاع داد كه انفجار در داخل ساختمان اتفاق افتاده و آتش سوزى به بار آورده است.
«خبر فورى - 20 سپتامبر 1984«
اين بار هم سفير كشورِ به ظاهر ابرقدرت آمريكا، همچون همكار سابق خود، در دفتر كارش، در زير خروارها بتون، خاك و آهن ماند و باز كاركنان و نيروهاى آمريكايى مجبور شدند با دست خالى، قطعات فرو ريخته‏ى ساختمان را كنار بزنند تا عالى‏ترين نماينده‏ى خود در لبنان را از زير آوار بيرون بكشند.
بارتولوميو، سفير آمريكا در لبنان،از ناحيه دست و سر به شدت مجروح شد و به دليل و خامت حالش، در بخش ويژه‏ى بيمارستان «اَبوجودَه» در شرق مسيحى نشين بيروت بسترى شد و تحت عمل جراحى قرار گرفت. ديويدميرز، سفير انگليس نيز كه در طبقه‏ى چهارم با او جلسه داشت، از ناحيه فك و هر دو پايش مجروح شد.
در اين انفجار «مقر گردهمايى اعضاى جناح مسيحيان راستگرا» موسوم به «جبهه‏ى لبنانى» در منطقه‏ى ديرعوكر، كه در نزديكى سفارت قرار داشت، به شدت مورد آسيب قرار گرفت.
انفجار كه حفره‏اى به عمق 3 متر ايجاد كرده بود، 16 دستگاه ماشين داخل سفارت را منهدم كرد و تعدادى را نيز كشته و مجروح ساخت. «كِنِت‏وِلش» افسر ستاد فرماندهى، كه چهار ماه مى‏شد به لبنان آمده بود و به عنوان هماهنگ كننده‏ى عمليات در دفتر خدمات محرمانه‏ى وزارت دفاع آمريكا كار مى‏كرد، هنگامى كه در اتاق كار خود در طبقه‏ى سوم سفارت مشغول نوشتن يك گزارش با ماشين تايپ بود، شدت انفجار او را چنان به ديوار كوبيد كه گردنش شكست.

تلفات
درباره‏ى تلفات اين عمليات، اظهار نظرهاى مختلفى شده است. رابين رايت، تلفات اين حادثه را 40 كشته كه فقط 2 نفرشان آمريكايى بوده‏اند، و بيش از 20 مجروح عنوان كرده است. نمايندگى خبرگزارى فرانسه در بيروت، از قول منابع امنيتى گفت: «بالغ بر 23 نفر كشته و 60 نفر مجروح شده‏اند.»
«جبهه‏ى مقاومت ملى لبنان» تلفات اين حمله را 23 كشته و 96مجروح اعلام كرد. در همان حال خبرگزارى‏هاى ديگر، از قول منابع آمريكايى، آمار كشته‏ها را 30 نفر و مجروحين را 60 نفر ذكر كردند؛ در حالى كه هيچ اشاره‏اى به هويت آنان نشده بود.
در اين عمليات، بزرگ‏ترين ضربه براى آمريكا، اين بود كه چنين حادثه‏اى در سفارتِ به شدت حفاظت شده‏اش كه به آن «قلعه‏ى آمريكا» مى‏گفتند، اتفاق افتاده بود. به نوشته‏ى روزنامه «ديلى تلگراف»، اين انفجار توانست موانعى را در هم بشكند كه به «دندان‏هاى اژدها» معروف بود.
بلافاصله پس از انفجار، نيروهاى محافظ سفارت كه سالم مانده بودند و از «دَرَك» (ژاندارمرى) لبنانى و نيروهاى آمريكايى مارينز تشكيل مى‏شدند، از ورود خبرنگاران و عكاسان به محل حادثه جلوگيرى كردند.در حالى كه عده‏اى ميان آوار به دنبال نگهبانان و كاركنان كشته و مجروح شده مى‏گشتند، تعدادى از كارمندان، در ميان ويرانه‏هاى خونين شده، به‏دنبال برگه‏ها و اسناد سرّى سفارت كه در ميان خاك و آهن پراكنده شده بود، مى‏گشتند و آن‏ها را جمع مى‏كردند.
ساعتى بعد، گروه‏هاى ويژه‏ى تحقيق انفجار، در محل سفارت حاضر شدند و در ميان قطعات منهدم شده‏ى ماشين، به دنبال تكه‏هاى پلاك و موتور آن براى شناسايى گشتند. رابين رايت، پيرامون حوادث و اتفاقات بعد از انفجار مى‏نويسد:
«پس از حادثه‏ى انفجار، آمريكا سعى كرد وجهه‏ى خود را حفظ كند. «جورج بوش» معاون رئيس جمهورى، طى يك صحنه سازى گفت: بگذاريد من يك‏چيز را به شما اطمينان بدهم، آمريكا در اين حكومت هيچ‏گاه و هيچ‏گاه اجازه نخواهد داد كه تروريسم يا ترس از تروريسم، سياست خارجى آمريكا را تعيين كند. ما از موضع خودمان عقب نخواهيم نشست؛ چرا كه تروريست‏ها به صحنه آمده‏اند. ما ابر قدرتيم و قوى و مغرور هستيم. ما اصول ثابتى داريم و اين اصول به ما اجازه نمى‏دهند كه بگذاريم تروريسم سياست خارجى ما را تعيين كند.
البته در آمريكا انتخابات رياست جمهورى در پيش بود و از ظواهر امر اين گونه بر مى‏آمد كه حكومت ريگان و مديريت او، دچار مشكل شده است.ساختمان سفارت آمريكا در غرب بيروت بسته شد و حتى يك سرباز هم در آن‏جا باقى نگذاشتند. در ساختمان جديد سفارت در شرق بيروت در دير عوكر،سلاح سنگين كار گذاشتند و پرواز بر فراز اقامتگاه اختصاصى سفير آمريكا،براى تمام هواپيماها ممنوع شد.
به كاركنان سفارت كه در شرق مسيحى نشين بيروت سكونت داشتند،توصيه شد تا به محض تاريك شدن هوا، از خانه‏هايشان بيرون نيايند. ديپلمات‏هاى آمريكايى، به سرعت به وسيله‏ى هلى‏كوپتر به قبرص منتقل شدند؛چون اطراف فرودگاه بيروت نيز به دليل نزديكى به منطقه‏ى شيعيان، منطقه‏ى خطرناك و ممنوع بود. «بِريان كارسِن» سخنگوى وزارت خارجه‏ى آمريكا، توضيح داد كه اين اقدامات موقتى است و بعداً بسته به اين‏كه تجديد سازمان و اطلاع سيستم امنيتى سفارت چه‏قدر طول خواهد كشيد و چه‏قدر موفقيت‏آميز باشد، اوضاع به حال عادى باز خواهد گشت».
آمريكا كه از تأثيرات منفىِ اين انفجار بر انتخابات قريب الوقوع رياست جمهورى مى‏ترسيد، يك گروه حرفه‏اى را جهت تعقيب،شناسايى و كسب اطلاعات درباره‏ى سازمان جهاد اسلامى كه مسئوليت اين حمله را پذيرفته بود، به لبنان فرستاد، تا به زعم خود در يك طرح برق آسا، ضربات خرد كننده به اين سازمان ناشناس وارد آورند.
اين گروه، همراه با «ريچارد مورفى» معاون وزير امور خارجه‏ى آمريكا، عازم لبنان شدند. ساعاتى از ورود آنان به بيروت نگذشته بود كه خود روى حامل مورفى، مورد اصابت موشك‏هاى آر.پى.جى قرار گرفت. ريچارد مورفى جراحاتى سطحى برداشت؛ ولى ادعاها و تصورات آمريكا براى مقابله با سازمان‏هاى مبارز لبنانى، در همان اولين روزها با شكست‏رو به رو شد.
دومين انفجار سفارت آمريكا در بيروت، وحشت زيادى در ميان نيروهاى خارجى ايجاد كرد. آمريكا و انگليس، دفاتر نمايندگى خود در لبنان را تعطيل كرده و اتباع خود را از سفر به اين كشور باز داشتند.

مسئوليت حمله
در لحظاتى كه سفير آمريكا و سفير انگليس، و همين طور ديگر مجروحين حادثه در بيمارستان بسترى و تحت معالجات اوليه بودند، شخص ناشناسى با نمايندگى خبرگزارى فرانسه در بيروت، تماس تلفنى گرفت و بيانيه‏ى سازمان جهاد اسلامى را كه درباره‏ى اين عمليات صادر شده بود، به اين شرح قرائت كرد:
«بسم‏اللَّه الرحمن‏الرحيم
سازمان جهاد اسلامى مسئوليت انفجار ماشين حامل بمب را كه به رانندگى و همراهى دو تن از فدائيان ما صورت گرفت و هدف آن، محل سكونت سفير و كاركنان سفارت آمريكا بود، بر عهده مى‏گيرد. عمليات آينده‏ى ما نزديك است و ماشين بعدى خواهد آمد. ما قبلاً اخطار داده و گفته بوديم كه در صورت عدم خروج آمريكا از لبنان، عمليات خود را عليه منافع آن انجام خواهيم داد. ما به اخطار و وعده‏هاى خود پايبنديم. ما در اين‏جا اعلام مى‏كنيم مادامى كه يك آمريكايى در خاك لبنان وجود داشته باشد، اين گونه حملات ادامه خواهد داشت. ما در همه جا هستيم و به عهد خود وفا داريم.
در اين‏جا از همه‏ى شهروندان لبنانى درخواست مى‏كنيم كه از نزديكى اماكن و موسسات آمريكايى و همچنين نقاط تجمع آنان، به خصوص سفارتخانه،دورى كنند. ما قوى هستيم و قوى خواهيم ماند.
سازمان جهاد اسلامى لبنان»
با وجودى كه تاكنون منابع اطلاعاتى و دستگاه‏هاى جاسوسى آمريكا، نشانه‏ى مستند و مستدلى از عاملين اصلى اين حادثه و هويت راننده‏ى شهادت‏طلب اين عمليات ارائه نداده و فقط به ايراد اتهام به همه‏ى مخالفين، از جمله ايران اقدام كرده‏اند، يكى از نشريات چاپ تهران، به نقل از «اينترنت» مدعى شد كه اين عمليات توسط حزب‏اللَّه لبنان انجام شده‏است. روزنامه‏ى «توس» در شماره دوازدهم خود كه در تاريخ شنبه 1377/5/17ه.ش (8 اوت 1998م) منتشر شد، اين گونه نوشت:
«سپتامبر 1984 بيروت، عمليات انفجار انتحارى يكى از ساختمان‏هاى وابسته به سفارت آمريكا در بيروت از سوى حزب‏اللَّه لبنان».

عكس العمل
رونالد ريگان رئيس جمهورى آمريكا، چند ساعت پس از انفجار سفارت، در حالى كه براى اطلاع از خبر حادثه، از خواب بيدارش كرده بودند، در حضور خبرنگاران گفت: «ما كه نمى‏توانيم به سوراخى بخزيم و وظايفمان را فراموش كنيم».
ولى پس از اين حادثه، آمريكا درست همين كار را كرد. يك سال پيش از آن، آمريكا بيش‏ترين تعداد نيرو را در بين گروه‏هاى خارجى در لبنان داشت. حدود 190 آمريكايى به صورت مخفى در لبنان به فعاليت‏هاى جاسوسى و اطلاعاتى مشغول بودند؛ ولى در روز انتخابات رياست جمهورى آمريكا 1363/8/17 ه.ش (8نوامبر 1984م) فقط شش‏نفر، آن هم ديپلمات، در لبنان باقى مانده بودند. همان تعداد كم هم از جريانات و حوادث سياسى دور نگه داشته شده بودند. از كليه‏ى اعضاى سفارت خواسته شد كه درباره‏ى كارهاى بارتولوميو (سفير) با كسى صحبت و مصاحبه نكنند. دليل اين كار هم اين بود كه آمريكا تصور مى‏كرد هدف سازمان جهاد اسلامى از اين عمليات، شخص سفير بوده است؛ به همين لحاظ بارتولوميو براى حفظ جانش، يك هفته قبل از انتخابات رياست جمهورى، به پاريس رفته و محرمانه در آن‏جا زندگى مى‏كرد؛ ولى هدف سازمان جهاد اسلامى، مبارزه عليه آمريكا و اهداف استكبارى او در لبنان بود. به گفته‏ى رابين رايت: «جهاد اسلامى آمريكا را به مبارزه طلبيد و در مرحله‏ى اولِ اين مبارزه پيروز شده بود».
«كاسپار واينبرگر» وزير جنگ آمريكا، در برابر اين سؤال خبرنگاران كه: آمريكا در قبال اين حمله، چه عكس‏العملى انجام خواهد داد؟ گفت: «تفاوتى نمى‏كند كه آمريكا چه كارى انجام دهد. به هر حال اين گونه عمليات ادامه خواهد يافت و هرگز تصميمى عليه آن وجود نخواهد داشت. به‏ويژه آن‏كه عيب كار اين‏جاست كه عاملان اين گونه عمليات، اقدام به خودكشى مى‏كنند».
پس از اين عمليات، آمريكا سه ناوچه جنگى خود را كه پس از انفجار مقر تفنگداران دريايى، از سواحل بيروت فرا خوانده بود، دوباره به لبنان بازگرداند.
پس از دومين حمله‏ى شهادت‏طلبانه عليه سفارت آمريكا و سومين حمله عليه منافع آمريكا در بيروت، كنگره‏ى آمريكا، قانونى مبنى بر اختصاص 10 ميليون دلار براى جمع آورى و كسب اطلاعات درباره‏ى نقشه‏ها و طرح‏هاى تروريستى گروه‏هاى مخالف، عليه شهروندان آمريكايى و اموال آنان تصويب كرد و براى هر خبر و اطلاع از چنين مواردى، تا سقف 500/000 دلار جايزه تعيين كردند كه اين مسئله عجز دستگاه‏هاى اطلاعاتى عظيم آمريكا «سيا» و «اف.بى.آى» را در شناسايى يك گروه ظاهراً كوچك محلى در لبنان به خوبى نشان داد.
كنگره‏ى آمريكا، همچنين 110 ميليون دلار براى تكميل تاسيسات و تجهيزات امنيتى در سفارتخانه‏ها، و نيز 356 ميليون دلار براى سال 1364ه.ش (1985م)، به منظور تشديد اقدامات امنيتى در 70 نمايندگى خارجى آمريكا كه بيش‏تر مورد تهديد بودند، اختصاص داد.
اواخر سال 1363ه.ش (اوائل 1985م) وزارت خارجه‏ى آمريكا متوجه شد كه 139 محل سياسى و سفارتخانه، يعنى بيش از نيمى از262 سفارتخانه و نمايندگى آمريكا در خارج از حداقل استانداردهاى امنيتى نيز برخوردار نيستند. اين مكان‏ها، پس از دومين انفجار سفارت آمريكا در بيروت، تاسيس شده بودند.
در جريان يك تحقيق معلوم شد كه آمريكا براى اين‏كه بتواند در سفارتخانه‏ها و نمايندگى‏هاى سياسى خود، امنيت قابل قبولى ايجاد كند،مجبور است پر هزينه‏ترين و اجبارى‏ترين پروژه‏ى تغيير يا تجديد ساختمان را در طول تاريخ خود، تحمل كند. هزينه‏ى اين كار را حدود 3/3 ميليارد دلار تخمين زده بودند كه دو سوم آن به سفارتخانه‏ها و نمايندگى‏هاى مستقر در خاور نزديك اختصاص يافته بود.

 

 

 
 Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved