بخش شهید آوینی حرف دل موبایل شعر و سبک اوقات شرعی کتابخانه گالری عکس  صوتی فیلم و کلیپ لینکستان استخاره دانلود نرم افزار بازی آنلاین
خرابی لینک Instagram

 

عمليات عليه «مقر چتربازان فرانسوى»

زمينه‏ حمله

با شدت گرفتن نبردها در لبنان، و به دنبال تصويب طرح اعزام «نيروهاى حافظ صلح چند مليتى» متشكل از نيروهاى نظامى آمريكا،فرانسه، انگليس و ايتاليا، دولت فرانسه حدود 1600 نيروى چترباز خود را براى آن‏چه كه به اصطلاح «حفظ و برقرارى صلح در بيروت» خوانده مى‏شد، به لبنان اعزام كرد. اولين واحد نيروهاى چترباز فرانسوى روز 1361/7/2 ه.ش (24 سپتامبر1982م)، با هواپيما وارد بيروت شدند و در مقرهاى از پيش تعيين شده استقرار يافتند.
از همان بدو ورود، نيروهاى فرانسوى همچون تفنگداران آمريكايى،به دليل مصالح و منافع كشور مطبوع خود، جانب نيروهاى متجاوز اسرائيلى و شبه نظاميان مسيحى فالانژيست را گرفته، و به درگيرى و سركوب نيروهاى مقاومت لبنان پرداختند. اين مسئله براى نيروهايى كه در برابر اسرائيل مى‏جنگيدند، بسيار سنگين آمد كه نيروهاى خارجى به بهانه‏ى پايان دادن به تخاصم و درگيرى آمده‏اند؛ ولى به جاى جلوگيرى از اعمال اشغالگران و تهاجم و تجاوز وحشيانه به خانه و كاشانه‏ى مردم بى‏دفاع، خود به عنوان نيروى نظامى در صحنه‏ى نبرد با لبنانى‏ها وارد شوند.
روز پنجشنبه 1362/6/14 ه.ش (5سپتامبر 1983م)، چهار فروند از جنگنده بمب‏افكن‏هاى «سوپراِتاندارد» متعلق به ارتش فرانسه، به‏دستور شخصِ «فرانسواميتران»، رئيس جمهورى اين كشور، مناطق مسلمان نشين غرب بيروت را بمباران كردند كه در اين جنايت، تعدادى زن و بچه نيز كشته شدند. اين تهاجم وحشيانه‏ى فرانسوى‏ها كه به حمايت از متجاوزين صهيونيست و به عنوان پشتيبانى از نيروهاى فالانژيست مسيحى انجام شد، بر شدت خشم و تنفر مسلمانان و به خصوص شيعيان لبنان از فرانسه افزود.
فرداى آن بمباران جنايتكارانه، سخنگوى وزارت جنگ فرانسه در پاريس گفت: «شارل هِرنو وزير جنگ فرانسه به دنبال اوامر رئيس جمهورى به نيروهاى فرانسوىِ مستقر در بيروت دستور داد تا مناطق مسلمان نشين را به‏شدت در هم بكوبند.»
پرواز هواپيماهاى آمريكايى و فرانسوى بر بالاى شهرها و بمباران آنها، گلوله باران روستاهايى كه در برابر نيروهاى صهيونيست مقابله مى‏كردند، همه و همه بر شدت خشم مردم و به خصوص مسلمانان منطقه مى‏افزود. درگيرهاى متفرقه در كوچه و خيابان‏ها، حمله با «كوكتل مولوتُف» و به آتش كشيدن ماشين‏هاى گشتى فرانسوى و آمريكايى در مناطق مسلمان نشين بيروت، و كار گذاشتن بمب‏هاى دست‏ساز و مين بر سر راه آن‏ها، از جمله عكس‏العمل‏هاى مردمى در برابر نيروهاى مداخله گر بود.
براساس طرح ريزى و تقسيم كارها، گشت زنى در مناطق مسلمان‏نشين غرب بيروت، بر عهده‏ى نيروهاى فرانسوى بود كه اين امر براى آن‏ها خسارات و تلفاتى را در بر داشت. با ورود 200 چترباز ديگر به لبنان، در روز جمعه 1362/7/1 ه.ش (24 سپتامبر 1983م)، تعداد نيروهاى نظامى فرانسوى مستقر در پايگاه‏هاى مختلف بيروت به 1800نفر رسيد.
يكى از فرماندهان گروه‏هاى مقاومت انقلابيون مسلمان، ضمن تهديد نيروهاى مداخله گر خارجى و نقش جنايتكارانه‏ى آنان در لبنان گفت: «در صورتى كه نيروهاى مداخله گر چند مليتى در بيروت، بار ديگر مناطق مسلمان نشين برفراز كوه‏هاى مركزى لبنان را مورد حمله قرار دهند، يك جنگ تمام عيار در انتظار آنان خواهد بود، و اين آخرين اولتيماتوم است.»
با وجود اين اعتراضات و تهديدات، بمباران هوايى و گلوله باران مناطق كوهستانى بيروت توسط هواپيماها و توپ‏هاى آمريكايى و فرانسوى، همچنان ادامه داشت و نيروهاى مداخله گر از اين مسئله غافل بودند كه اين اعمال و جنايات، لحظه به لحظه شعله‏ى عصبانيت و حس انتقام‏گيرى مسلمانان را فزونى خواهد بخشيد، و آنان را وا خواهد داشت تا سنگين‏ترين ضربات را بر آن‏ها وارد سازند.

وضعيت هدف
مقر «فرماندهى نيروهاى چترباز فرانسه در بيروت» كه بخش اعظمى از منطقه‏ى مسلمان نشين بيروت غربى تحت سلطه‏ى نظامى شان قرار داشت آپارتمانى بود هشت طبقه به اسم «دِراكار» (نام يكى از كاخ‏هاى معروف فرانسه) در منطقه‏ى «اِسبينس» (جناح) نزديك بيمارستان الزهراء بيروت غربى در محله‏ى «بِئرحَسَن». اين ساختمان بتونى و مستحكم كه با كيسه‏هاى پر از شن و ماسه و سيم‏هاى خاردار حلقوى محصور شده بود،پيش از آن متعلق به «اداره‏ى بازرسى و آموزش تربيتى» دولت لبنان بود كه پس از تهاجم اسرائيل، با بيش‏تر شدن حضور نيروهاى سوريه در لبنان، واحد اطلاعات ارتش سوريه در آن مستقر شد و سپس «قواه الردع عربى» (نيروهاى بازدارنده‏ى عرب) پايگاه خود را در آن‏جا قرار داد؛ ولى پس از عقب‏نشينى اسرائيل از غرب بيروت، و تخليه‏ى اين ساختمان، نيروهاى نظامى مداخله‏گرِ فرانسوى آن‏جا را كه متروك مانده و كسى در آن سكنا نداشت، پس از بررسى‏هاى امنيتى و حفاظتى لازم، براى استقرار مقر فرماندهى خود مناسب ديده و اشغال كردند.
يك خانواده‏ى مهاجر لبنانى كه در پى تجاوز اسرائيل در جنوب، به بيروت عزيمت كرده بودند، در اطاق‏هاى كوچك طبقه‏ى همكف ساختمان زندگى مى‏كردند كه با جلبِ موافقت نيروهاى فرانسوى، توانستند به‏عنوان «ناتورِه» (سرايدار) در آن‏جا بمانند و بعضى امور لازم ساختمان را انجام دهند. در روز حادثه، به غير از اين خانواده، 94 چترباز فرانسوى در ساختمان دراكار در فاصله‏ى بين مناطق «روشه» و فرودگاه بيروت، حضور داشتند.

عمليات
در صبحدم خنك پائيزى روز تعطيل يكشنبه 1362/8/1 ه.ش)16محرم الحرام 1404ه.ق، 23 اكتبر 1983 م) ساعت 6/20 دقيقه،صداى انفجارى عظيم، كه به اصابت و انفجار موشك زمين به زمين مى‏ماند، بيروت را كه در خواب فرو رفته بود، لرزاند. نيروهاى خارجى،سراسيمه و زودتر از هر كس ديگر، از مقرهاى خود خارج شدند تا هر چه سريع‏تر علل و مكان حادثه را بيابند.
ساعت 6/23 يعنى درست 3 دقيقه پس از انفجار اول، كه بر اثر هجوم كاميون پر از مواد منفجره به مقر تفنگداران دريايى آمريكايى در نزديكى فرودگاه بيروت به وجود آمده بود، نيروهاى پست‏هاى نگهبانى فرانسوى كه به حال آماده باش درآمده و در اطراف ساختمان دراكار موضع گرفته بودند، كاميون كوچك قرمز رنگى را ديدند كه با سرعتى‏عادى از جاده‏ى اصلى خارج شده، به طرف مقر فرماندهى چتربازان فرانسوى مسير خود را ادامه داد.
با توجه به اين‏كه اين كاميون، از نوع وسايل نقليه‏اى بود كه هر روز صبح، در اطراف ديده مى‏شدند و رانندگان محلى آن‏ها، سبزى و ميوه‏ى تازه براى فروش به مسئولين آشپزخانه مقر، با خود مى‏آوردند، هيچ يك از نگهبانان به آن شك نكرد.
اين بار، در قسمت بارِ كاميون قرمز رنگ كه جوانى خوش سيما آن را هدايت مى‏كرد، به جاى سبزى و ميوه‏ى تازه، صدها كيلوگرم ماده پلاستيك انفجارى «سى4« جاسازى شده بود و چاشنى اصلى نيز در كنار دست راننده قرار داشت.
رابين رايت در «الغضب المقدس»، مقدار مواد منفجره‏ى اين عمليات را 1100 كيلو گرم عنوان كرده است؛ ولى بعضى منابع محلى آن را حدود 200 كيلوگرم اعلام كرده‏اند.
همه چيز در يك ثانيه اتفاق افتاد. نگهبانان فرصت تفكر اين‏كه چرا كاميون از محدوده‏ى ممنوع گذشته و به طرف طبقه‏ى همكف ساختمان مى‏رود، نداشتند. تا آمدند به خود بجنبند، متوجه شدند كه جهنمى از آتش و دود در مقابل خويش دارند. هيچ يك از فرانسوى‏ها نمى‏دانستند چنين اتفاقى، دقايقى قبل بر سر نيروهاى آمريكايى آمده است و چه بسا اگر مى‏دانستند، خيلى سريع از نزديك شدن كاميون به ساختمان جلوگيرى مى‏كردند.
بر اثر انفجار، مقر فرماندهى نيروهاى چترباز فرانسوى، همچون ورقه‏هاى كيك، به طور هولناك و وحشت آورى بر روى هم فشرده شدند كه اين مسئله حاصل از تركيب بتونى ساختمان بود. كلّ بنا به يك‏باره به يك طرف خوابيد و ديوارهاى بتونى، مثل خانه‏اى كه از ورقه‏هاى مقوايى ساخته شده باشد، روى هم فرو ريختند.
خبرگزارى فرانسه، در گزارش خود به نقل از يكى از سربازان فرانسوى كه از اين حادثه جان سالم به در برده بود، گفت: «من ديدم كه يك كاميون كوچك قرمز به طرف مقر مى‏آيد كه وارد طبقه‏ى همكف شد و دريك لحظه منفجر شد».
نيروهاى امداد و همين طور قواى ارتش لبنان كه براى كمك‏رسانى به قربانيان حادثه شتافتند، گيج و مبهوت مانده بودند. باقى‏مانده‏ى نيروهاى فرانسوى و بخشى از ارتش و پليس لبنان، كمربند امنيتى‏اى در اطراف مقر ويران شده كشيدند و امدادگران به جستجوى افرادى كه احتمالاً سالم مانده بودند، پرداختند.
ساعت 8 شب، حدود چهارده ساعت بعد از انفجار، وزير جنگ فرانسه «شارل هرنو» به همراه ژنرال «جانولاكاز» رئيس اركان نيروهاى فرانسه و تنى چند از فرماندهان نظامى آن كشور، با يك فروند هواپيماى اختصاصى، وارد فرودگاه بيروت شدند و در ساعت 10/45 شب، در حالى كه «عِصام خورى» وزير دفاع، و «عماد ابراهيم طِنوس» فرمانده ارتش لبنان آن‏ها را همراهى مى‏كردند، به محل ويرانه‏ى مقر فرماندهى چتربازان فرانسوى رفته، از نزديك به بررسى انفجار و مسائل پيرامون آن پرداختند.
انهدام مقر نيروهاى فرانسوى، ضربه‏اى براى اين كشور محسوب مى‏شد سخت و باور نكردنى! اهميت مسئله بدان حد بود كه ساعت 7/45 صبح روز بعد «فرانسوا ميتران» رئيس جمهورى اين كشور، با هواپيماى اختصاصى خود كه دو هواپيماى جنگى «مِستر 20« آن را اسكورت مى‏كردند، وارد فرودگاه بيروت شد. او به كاخ رياست جمهورى لبنان رفت و از آن‏جا به محل انفجار ساختمان نيروهاى فرانسوى و مقر مارينز شتافت و ساعتى بعد با خاطرى آشفته، سوار بر هواپيماى خويش بيروت را به مقصد پاريس ترك كرد.

تلفات
درباره‏ى تلفات ارتش فرانسه در اين عمليات، اظهارات و ادعاهاى مختلفى عنوان شده است:
منابع انقلابى لبنان، كشته شدن 58 چترباز و انهدام يازده دستگاه جيپ و كاميون نظامى را كه در مقابل مقر، پارك شده بودند، تلفات و ضايعات فرانسه دانستند. دكتر سعد ابوديه تلفات ارتش فرانسه در اين حادثه را 47 كشته و26 زخمى عنوان كرده است. بنى موريس و يان‏بلك در كتاب «جنگ‏هاى نهانى اسرائيل» آورده‏اند كه در اين انفجار 74 چترباز فرانسوى كشته شده‏اند. جوون كوولى در كتاب «الحصاد» نيز رقم كشته شدگان فرانسوى را 59 نفر اعلام كرده است. روبرت فيسك در خاطرات و يادداشت‏هاى خود كه به نام «ويلات وطن» به زبان عربى در بيروت منتشر شده است، درباره‏ى تلفات نيروهاى مداخله گر فرانسوى در انفجار ساختمان دراكار مى‏نويسد:
«اين تعداد كشته )58 نفر چترباز) از زمان جنگ الجزاير به اين طرف،براى فرانسه سابقه نداشت. زن و فرزندان سرايدار آپارتمان نيز در اين حمله كشته شدند. خود سرايدار براى خريد سيگار از ساختمان خارج شده بود. پنج روز بعد از حادثه، اجساد خانواده‏ى او از زير آوار بيرون كشيده شدند.»
روبرت فيسك مشاهدات خود را از ويرانى مقر چتربازان فرانسوى، اين گونه مى‏نويسد:
«هنگامى كه به مقر چتربازان فرانسوى رسيدم، خود را ميان صدها چترباز فرانسوى و سرباز لبنانى يافتم. توجهم به حفره‏اى جلب شد كه حدود 2متر عمق داشت و قطر آن 35 متر بود. به طرف ساختمان كه نگاهم را بر گرداندم، در كمال حيرت ديدم كه ساختمان هشت طبقه، مثل ورقه‏هاى نان ساندويچ روى هم خوابيده، و پاها و دست‏هايى ميان خرابى‏ها و آوار پراكنده است. ميان آن‏ها، پيكر يك درجه دار فرانسوى نظرم را به خود جلب كرد. جلوتر كه رفتم، ديدم سر در بدن ندارد و پاهايش نيز ميان ويرانه‏ها مانده است و امعا و احشاء شكمش پراكنده شده‏اند. از يكى از سربازان فرانسوى كه آن‏جا بود، پرسيدم كه چند نفر از چتربازان نجات پيدا كرده‏اند؟ در برابر اين سوالم، دستش را به علامت حزن و اندوه در هوا تكان داد و در حالى كه غمگينانه به زمين اشاره مى‏كرد، گفت: خواهش مى‏كنم هنگام قدم زدن در اين محوطه، مواظب باشيد پايتان را روى قطعات بدن چتربازان نگذاريد!
ژنرال فيليپ. دى. لونجو با چشمانى از حدقه در آمده و وحشت زده، به‏حفره‏ى محل انفجار كاميون مى‏نگريست. او به مصيبتى كه بر سر نيروهاى تحت امرش آمده بود، نگاه مى‏كرد و آهسته سخن مى‏گفت. آن گونه كه پندارى به‏سبب حادثه‏اى كه پيش آمده، هذيان مى‏گويد: سه نفر زنده پيدا كرديم؛ در حالى كه حدود صد سرباز زير آوار مانده‏اند... اين بمب، ساختمان را به هوا پرتاب كرد؛ آيا مى‏فهميد؟ ساختمان هشت طبقه را بلند كرد و به آن طرف‏تر پرت كرد.
ژنرال لونجو، سپس به ويرانه‏ها اشاره كرد. او راست مى‏گفت. به واقع بمب ساختمان را به هوا بلند كرده و به مسافتى حدود 15 متر آن‏سوتر پرتاب كرده بود. پندارى همه‏ى ساختمان به هوا بلند شده بود و حفره‏اى كه جلوى آن قرار داشت، تنها اثر از مكان قبلى آن بوده است. ولى اين سوال همچنان وجود دارد كه چگونه چنين چيزى ممكن است؟ وقتى اين سوال را از ژنرال فرانسوى، لونجو پرسيدم، نگاه معنادارى به‏من انداخت و گفت: ماشين پر از مواد منفجره، بمب، با راننده‏ى انتحارى. درست مثل بلايى كه بر سر سفارت آمريكا آوردند. پشت سر ژنرال، سرباز جوانى را از ميان آوار ساختمان بيرون مى‏كشيدند.وقتى بيرون آورده شد، سعى كرد و توانست روى پاهاى خودش بايستد. خون از سراپايش جارى بود، ناگهان به طرف پزشكان و امداد گرانى كه دورش را گرفته بودند، برگشت و بر سر آن‏ها داد و فرياد راه انداخت و شروع كرد به فحاشى. هر چه از دهانش در مى‏آمد، گفت. چشمش كه به يكى از افسران افتاد،كارد سنگرى‏اى از ميان خاك‏هاى روى زمين برداشت و شتابان به سمت او حمله ور شد تا او را بكُشد. او به معناى واقعى ديوانه شده بود. پس از اين‏كه جلويش را گرفتند و مانع اعمالش شدند، آرام گرفت؛ رفت و روى آشغال‏هاى حاصل از انفجار نشست و مثل كودكان، سرش را ميان دستهايش گرفت و گريه كرد.
در همين اثناء، دستى از ميان تكه‏هاى بتونى و خاك نمايان شد. سربازى به آن سو دويد و محكم دست را فشرد تا صاحب آن را از زير خاك بيرون بكشد؛ اما لحظه‏اى بعد متوجه شد كه صاحب دست ديگر مرده است و جان در بدن ندارد.
يكى ديگر از نجات يافتگان اين حادثه گفت: داخل اتاق مشغول تراشيدن صورتم بودم كه صداى انفجارِ اول، كه بعداً فهميدم متعلق به مقر فرماندهى مارينز بوده، به گوشم خورد. سريع به بالكن اتاق رفتم. چرا كه احساس كردم اين انفجار بايد در مقر تفنگداران آمريكايى باشد. اين حس را از جهت صداى انفجار پيدا كردم. در همين اثناء بود كه ناگهان انفجار دوم در ساختمان خودمان به وقوع پيوست...»

بازتاب
پس از اين حوادث، «امين جميل» رئيس جمهورى لبنان، طى تلگرافى كه براى «رونالد ريگان» رئيس جمهورى آمريكا، و «فرانسواميتران» رئيس جمهورى فرانسه ارسال كرد، نوشت: «به نام خود و ملت لبنان تأسف عميق خود را از اين حوادث به شما و مردم كشورتان اعلام مى‏دارم.»
وزير خارجه‏ى مصر نيز به سرعت اين حوادث را محكوم كرد. «وليد جنبلاط» رهبر «حزب سوسياليست» و عضو «كميته‏ى نجات ملى لبنان»، در عكس‏العمل نسبت به اين حوادث گفت: «خروج نيروهاى فرانسوى ازبيروت ممكن است فاجعه آفرين باشد.»

مسئوليت
«حركه‏الثوره الاسلاميه الحره» (حركت آزاد انقلاب اسلامى)، در تماس با خبرگزارى فرانسه در بيروت، پس از عمليات مقر مارينز و مقر فرانسوى، اعلام كرد:
«مجاهدين ما، ابومازن 26 ساله و ابوسيجان 24 ساله، اين دو عمليات را انجام دادند».
پنج سال پس از اين حوادث، «سازمان جهاد اسلامى»، طى بيانيه‏اى كه به مناسبت سالگرد اين عمليات صادر شد، نام نظامى شهيدِ عمليات عليه مقر فرماندهى چتربازان فرانسه را «جعفر» اعلام كرد.
تاكنون به دلايل بسيارِ امنيتى و سياسى، هيچ حزب و گروه رسمى، مسئوليت اين حملات را بر عهده نگرفته و اسامى واقعى و تصاوير شهداى اين دو عمليات، همچون شهداى دو حمله به سفارت آمريكا در بيروت، به هيچ وجه ارائه نشده است.

عكس‏العمل فرانسه
روزنامه‏ى «مالين» چاپ فرانسه، روز جمعه 1362/8/20 ه.ش (11 نوامبر 1983م) حدود سه هفته پس از انفجار مقر چتربازان فرانسوى، از قول بيانيه‏ى سفارت جمهورى اسلامى ايران در بيروت، درباره‏ى عمليات انتقام‏جويانه‏ى نيروهاى فرانسوى در بيروت عليه ايران، نوشت: «اعضاى نيروهاى فرانسوى در بيروت، در پى انجام عمليات تروريستى عليه سفارت ايران هستند و روز گذشته سه جيپ كه حاوى 8 نظامى فرانسوى بود، در شب‏هاى 2 تا 3 نوامبر به دور ساختمان سفارت ايران در جنوب بيروت، نزديك يك موضع نيروهاى ايتاليايى چرخ زده وسپس پشت سنگرهاى شنى مقابل سفارت موضع گرفته و شروع به شليك موشك و گلوله به طرف سفارت كردند. در همين حال يك جيپ حاوى حدود 500 كيلوگرم مواد منفجره توسط يكى از گروه‏ها در كنار سفارت قرار داده شد و سرنشينان آن جيپِ ديگر رفتند و با شليك موشك به طرف آن، قصد منفجر نمودن آن را داشتند كه به لطف خدا ماشين منفجر نشد.
مسئولين نظامى فرانسه در لبنان، اين ادعاى سفارت ايران را رد كردند.»
در عكس‏العمل به انفجار مقر چتربازان فرانسوى، روز پنجشنبه 1362/8/25 ه.ش (10 صفر 1404ه.ق، 16 نوامبر 1983 م) ساعت پنج بعد از ظهر به وقت بيروت، 12 فروند هواپيماى سوپر استاندارد فرانسوى كه از ناو هواپيما بر «كِلمانسو» در ساحل بيروت برخاسته بودند، به منطقه‏ى شيعه نشين دره‏ى بقاع حمله بردند و اقدام به بمباران پادگان «شيخ‏عبداللَّه» در شهر «بعلبك» و پادگان آموزشى «جِنِتا» مقر حزب‏اللَّه لبنان، وهتل قديمى و اجاره‏اى «خِيام» كه محل استقرار نيروهاى سپاه پاسداران ايران در كنار پارك «رَاسُ‏العَين» بعلبك بود، كردند. در اين حملات 39 نفر از جمله 13 ايرانى به شهادت رسيدند و 150 نفر از جمله تعداد زيادى از ساكنين خانه‏هاى اطراف مجروح شدند. اين بمباران 35 دقيقه طول كشيد. هنگام غروب نيز دوباره همين اهداف بمباران شدند.
اين حملات، در راستاى ادعاى سردمداران آمريكا، فرانسه و اسرائيل بود كه ايران و شيعيان غيرتمند لبنان و به خصوص حزب‏اللَّه را مسئول حمله به مقر نيروهاى خارجى مى‏دانستند و در پى انتقام از مسلمانان بودند.
به دنبال اين جنايات كه موج شديدى از اعتراض عليه نيروهاى مداخله‏گر ايجاد كرد، يكى از مسئولين مقاومت اسلامى لبنان، اعلام كرد: «فرانسه، آمريكا و اسرائيل جنگ را شروع كردند. آن‏ها ما را كشتند، پس كفن‏هايشان را بر تن كرده و منتظر مرگ باشند.»
حدود سه ماه پس از اين عمليات، و درپى فشارها و تهديدهاى نيروهاى رزمنده مسلمان شيعه، فرانسه، ايتاليا و انگليس نيروهاى خود را از بخش‏هايى از لبنان عقب كشيدند.
روزنامه‏ى فرانسوى «مالين»، يك ماه پس از انفجار مقر چتربازان فرانسوى، به نقل از يكى از اعضاى دفتر سياسى «جنبش امل اسلامى» نوشت:
«دولت فرانسه هيچ مدركى از شركت حسين موسوى رهبر جنبش امل اسلامى در سوء قصد بر ضد فرانسوى‏ها در بيروت، نداشته است. ما به‏عملياتى كه عليه آمريكايى‏ها و فرانسوى‏ها انجام شد، كمك نكرده‏ايم ؛ ولى از اين پس حملات جديدى عليه فرانسوى‏ها به‏وقوع خواهد پيوست، اگر شيعيان تصميم به شكار فرانسوى‏ها در بيروت بگيرند، در مدت يك هفته حداقل صد نفر از فرانسوى‏ها را خواهند كشت. ارتش اسرائيل وقتى بيروت را اشغال كرد، جرأت نكرد وارد اماكن شيعه‏نشين شود؛ در مورد حمله‏اى كه عليه فرانسه صورت گرفته، سياست دولت فرانسه در مورد عراق تعيين كننده بوده است.»
يكى از نشريات اتريش درباره‏ى حمله به چتربازان فرانسوى نوشت:
«حمام خونى كه در مورد سربازان فرانسوى در بيروت به راه افتاد، باعث شده است كه تدابير شديد امنيتى در مورد شخص فرانسوا ميتران رئيس‏جمهورى فرانسه هم افزايش يابد. از آن زمان به اين طرف، مدخل اصلى كاخ‏اِليزه در پاريس، بسته شد و خيابانى كه خانه ميتران در آن است، بر روى كليه‏ى رفت و آمدها مسدود شد.»

 

 
 Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved