كتاب آذرخش مهاجر( صفحه1)

 بسم ‏اللَّه ‏الرحمن الرحیم‏

سرگذشت ایثار و پیكار پرچمدار فتح خرمشهراحمد متوسلیان‏
نگارش پنجم و كامل

به اهتمام: حسین بهزاد

تمام اجر معنوى این اثر نثار جان تابناك صورتگر نگارخانه‏هاى شرف؛ از دو كوهه تا حلبچه، هنر مرد مجاهد و شهید شاهدى كه موریانه‏هاى موذى، در یك روز پاییزى، گواهى شهادت او را جویدند! پیشكش به محضر جانباز شیمیایى‏، سردار شهید حاج سعید جان‏بزرگى ‏

یاد شهیدان به خیر
حسین بهزاد

سخن ناشر

در پرده ‏اى از غبار

اى با نَفَسِ امام خو كرده‏
زان رایحه كسب آبرو كرده‏
سرمست ز باده كلام او
توفیق شهادت آرزو كرده‏
یك قوم تو را شهید مى‏خوانند
یك قوم تو را اسیر مى‏دانند
اما چه كنم كه ناجوانمردان‏
تصویر تو را ز خویش مى‏رانند
اى بلبل در چمن نگنجیده‏
اى یوسف در وطن نگنجیده‏
اى نور دو چشم پیر كنعانى‏
زندانىِ در وطن نگنجیده‏
اى كاكل غرق خون برآشفته‏
در بوته آزمون برآشفته‏
تو كیستى آنكه نور نوشیده‏
پیراهنى از حضور پوشیده‏
تندیسه غیرت و جوانمردى‏
بر ظلمت شام غم خروشیده‏
من كیستم؟ آنكه در وطن مانده‏
در بند حجاب خویشتن مانده‏
چشمى به در امید خشكیده‏
در حسرت بوى پیرهن مانده‏
اى زمزم كوثرى مرا دریاب‏
وى پنجه حیدرى مرا دریاب‏
دستانم هر تپش عطش دارد
وى لطف برادرى مرا دریاب‏
دریاب كه بى‏تو سخت درماندم‏
در مصر غم تو دربه‏در ماندم‏
از پیرهنت حوالتى بفرست‏
بى‏برگ عبور پشت در ماندم‏
اى جَبهه به خاكِ جِبهه‏ها سوده‏
در معركه‏ها دمى نیاسوده‏
وى اسوه استقامت و ایثار
در مصر شكنجه‏ها نفرسوده‏
اى گمشده حصار پیچیده‏
وى ماه به شام تار پیچیده‏
دستان كدام فتنه رویت را
در پرده‏اى از غبار پیچیده؟

سروده محمدرضا آقاسى‏
و اما بعد.

آنچه در این دفتر مى‏خوانید، برگى چند از كارنامه پربرگ و بار زندگانى سراسر عقیده و جهاد اُسوه ستوده توّسل، موساى مظفر سینه سینایى «مریوان»، بانى برومند لشكر دشمن‏شكن 27 محمد رسول‏اللّه‏r، پرچمدار رشید دریادلان دو كوهه در نبرد حماسى فتح‏المبین، منتقم خون شهیدان مظلوم خونین‏شهر در مصاف پیروزمند اِلى‏ بیت‏المقدس و سرانجام، یوسف گم‏گشته جبهه‏هاى دفاع مقدّس ملّت سلحشور ایران، سردار كبیر حاج احمد متوسّلیان است. همین و دیگر هیچ.
سرگذشت سراسر ایثار و حماسه این جوانمرد راستین، خود گواه صادقى است بر اعجاز روح‏اللّهىِ پیر جماران در احیاى انفاس مرگ زده «جوانان عجم(1)» و تبدیل مس وجود فرزندانِ این آب و خاك به آنچه در بشارات آخرالزمانى حضرات معصومین(صلوات‏اللَّه علیهم اجمعین) به پاره‏هاى پولاد - زُبُر الحدید - تعبیر شده است. اگر نبود همیارى تنى چند از یادگارانِ گرانقدر سالیان عاشورایى جبهه و جهاد، شاید كار گردآورى و نگارش این مختصر، هیچ‏گاه به فرجام نمى‏رسید. در تكوین مطالب فراهم آمده در این دفتر، سهم نخست و اساسى از آنِ مادر بزرگوار و خواهر فهیم و محترم آن سالار سفر كرده است. همچنین سرداران گرامى سپاه برادران: سیدیحیى (رحیم) صفوى، محمدعلى جعفرى، محمد كوثرى، محمدحسن محققى، حسین همدانى، فتح‏اللَّه جعفرى، حسین اللَّه‏كرم، سعید قاسمى، مجتبى عسكرى، على میركیانى، احمد حمزه‏اى، عباس برقى، مجتبى صالحى‏پور، محسن كاظمینى، سیروس صابرى و نیز سروران ارجمند: على نیكوگفتار صفا، نصرت‏اللَّه قریب، رضا غزلى، محمد دانش‏راد، محمود مرادى، عبدالرضا وزوایى، سیدحسن هدایتى، على‏اصغر آب خضر، طاهر مؤذن، احمد بیگدلى، محمدعلى درویشى، محمد جهان‏جانى، ناصر شریفى، منصور حیدرى، كمال سپاهى، شهید سعید جان‏بزرگى، محمدحسین دینى، جواد بهروز فخر، محمدمهدى همّت، رضا رئیسى، سیداحمد میرطاهرى و سیداحمد حسینى، كه هر یك به گونه‏اى، با ارائه خاطرات، دست‏نوشته‏ها، نوارهاى صوتى و تصویرى، اسناد، عكس‏ها، تذكر و تصحیح لغزش‏هاى این قلم، تبیین صحت و سقم هر واقعه یا نقل قول منسوب به حاج احمد متوسلیان و...، على‏قدر مراتبهم، سهمى مهم و نقشى مؤثر داشته‏اند. به‏ویژه، صاحب این قلم، توفیق خود را در گردآورى بخش عمده اسناد و مستنداتِ این وجیزه، مرهون مساعدت‏هاى دلسوزانه هنرمند بزرگوار و سردار شهید حاج قاسم دهقان و نویسنده دردمند بسیجى آقاى گل‏على بابایى مى‏داند كه براى این فقیر امكان بهره‏بردارى از خاطرات ناب تنى چند از عزیزان مذكور در فوق را به‏صورت دریافت مع‏الواسطه فراهم آوردند. دیگر این كه مؤلف بر خود فرض مى‏داند تا از همیارى و الطاف بى‏دریغ هنرمند ارجمند و استاد گرامى؛ حاج نادر طالب‏زاده اردوبادى كه تمام برهه‏هاى نگارش این اثر وامدار عنایات مشفقانه اوست، صمیمانه‏ترین سپاس‏گزارى قلبى خود را ابراز دارد.

همچنین كم نبودند بسیجیان رشیدى كه طى سه سال كار نگارنده بر روى این پروژه، به لطفِ عنایت الهى، چون گل‏هایى معطر بر سر راه صاحب این قلم سبز شدند و سخاوتمند و بى‏دریغ، عطر خاطرات سالیان پرخوف و خطر نبرد در جبهه‏هاى غرب و جنوب طى مقطع چهارساله 1358 تا 1361 را به مشام این قلم هدیه كردند و تنها اجرى كه خواستند، این بود كه در تحریر این نوشتار، نامى از ایشان به میان نیاید؛ لاجرم حرمت درخواست ایشان را پاس داشتیم. سعى این جوانمردان مشكور و مزد همراهى‏شان در فراهم آمدن این دفتر، با حضرت ربّ الشهدا والصدیقین؛ ان‏شاءاللَّه.

دیگر اینكه زحمت پیرایش و ویراستارى متن دستنویس اثر را برادر ارجمند جناب آقاى مهدى عقابى متحمل شده‏اند كه اگر نبود دقت و تیزبینى این عزیز نكته‏سنج در ویرایش آنچه مى‏خوانید، قطعاً در هر برگ این دفتر میدان گسترده‏اى براى تركتازى آن طایفه از منتقدان مچ‏گیر! وادى ادبیات فارسى گشوده مى‏شد، كه مع‏الاسف نه با سنجش وزن مغز كلام، كه صرفاً به گرفتن ایرادهاى نیش غولى بر پوسته ظاهرى لفظ، دل خوش مى‏دارند. هر چند اگر به نفس جرأتِ جنون‏آساى نگارش این دفتر توسط قلم‏زن تُنُك مایه‏اى چون فقیر تأملى داشته باشیم، مگر نه این است كه هم‏اینك نیز چنین میدانى براى چنان منتقدان والامقامى گشایش یافته است؟... بگذریم! مى‏ماند چند توضیح ضرورى و مختصر در مورد كتابى كه در دست دارید.

1- با عنایت به اینكه از اُمّهاتِ اصول نگارش یك زندگى‏نامه، پرهیز از حاشیه‏روى‏ها و تمركز قلم بر محور اصل وقایع، خاطرات و حوادث مبتلا بِهِ شخصیت اصلى اثر است، ما نیز ره چنان رفته‏ایم كه رهروان این وادى رفته‏اند. ثقل موضوعى كتاب، مبتنى بر رخدادها و خاطرات بوده و سهم این قلم حتى‏الامكان به پیوند دادن سیر منطقى هر ماجرا به ماجراى بعدى، از آغاز تا فرجام، محدود گشته است. ضمن آنكه معتقدیم شیرینى و لطفى كه در نوع الفاظ و تعابیر تك‏تك راویان درباره شخصیت محورى كتاب - حاج احمد متوسلیان - وجود دارد، اگر بناى نگارش را بر روایت یكنواخت و ملال‏آور قلم‏دانان كل مى‏گذاشتیم، یكسره زائل مى‏شد و از بین مى‏رفت.
2- از هنگام شروع كار نگارش و تحویل نسخه اول تا آخرین زمانى كه قرار شد متن اثر روانه حروف‏چینى شود، مؤلف در پنج نوبت ناگزیر از بازنگرى كلّى مفاد كتاب و تجدید نگارش آن گردید. بخش عمده ضرورت این تجدید تحریر ناشى از دست‏یابى به اسناد و مداركى بوده است سخت ارزشمند و مغتنم كه آوردن هر یك در جاى خود به كار رفع ابهام و كمك به تشریح هر چه مناسب‏تر بسیارى از وقایع و حوادث مورد اشاره در كتاب مى‏آمدند. فرازهاى كردستان، تهاجم ارتش متجاوز عراق به غرب كشور در آغاز جنگ تحمیلى، درگیرى‏هاى شخصیت محورى اثر با لیبرالیزم منحط، مراحل چهارگانه نبرد فتح‏المبین، چهار مرحله عملیات الى بیت‏المقدس و لبنان در جنگ 1982 میلادى از جمله مقاطعى بوده‏اند كه مكرر مورد بازنگرى و بازنویسى متكى به مستندات قرار گرفته‏اند. متن نهایى، همین تحریر پنجم مبتنى بر تجدید نظر كلى و منقح است كه اكنون در دست شماست.
3- در تحریر نهایى كتاب، روال فصل‏بندى موضوعى عمداً نادیده گرفته شد. اگر حمل بر خودستایى نشود، نگارنده به اتكاى بیش از یك دهه سابقه كار مستمر قلمى در عرصه كتابت جنگ و روزنامه‏نگارى بر این باور است كه به هیچ روى نمى‏توان روندِ شتابناك و پرفراز و فرود زندگى حماسى انسانى از طراز احمد متوسلیان را، با فصل‏بندى‏هاى فاضل مآبانه از هم گسیخت و این كلّ ِ لایتجزّى را با تیغ جداسازى ذوقى دچار انشقاق و سلاخى ادبى كرد. كارنامه زندگانى سراسر جهاد و مقاومت این دلاورمرد سپاه اسلام، چنان با حوادث عاشورایى جبهه و جنگ گره خورده است كه تفكیك وقایع و نبردهایى كه او عامل و علمدار آنها بوده، از شخصیت فردى و زندگى خصوصى وى، اگر نگوییم امرى ناممكن، لااقل بسیار دشوار به‏نظر مى‏رسد؛ ضمن آن كه بزرگان ما بحق فرموده‏اند كه مردمان را از اعمال‏شان باید شناخت و درخت را از میوه‏اش. هم از این روى، چاره‏اى ندیدیم جز آن كه سیماى تابناك سردار رشید دو كوهه را در آیینه حوادث و وقایعى كه او عامل یا درگیر آنها بوده است، جست‏وجو كنیم.
4- تذكر این مطلب از سوى مؤلف بسیار ضرورى به‏نظر مى‏رسد كه در این دفتر چه بسا حوادث، وقایع، شخصیت‏ها، نبردها و... بودند كه به‏گونه‏اى در خور، مذكور واقع نگشته‏اند. از آن جمله رشادت‏هاى رزم‏آوران رده‏هاى مختلف یگان‏هاى تابعه نیروى زمینى ارتش جمهورى اسلامى ایران، نیروى هوایى ارتش، شیرمردان هوانیروز، رزمندگان جمعى ژاندارمرى و كمیته سابق، جهادگران مظلوم، جنگاوران مردمى عضو فدائیان اسلام، گروه‏هاى داوطلب مردمى اعزامى از دیگر استان‏هاى كشور به كردستان، برادران و خواهران آموزشیار و از جان گذشته نهضت سوادآموزى، امدادگران هلال‏احمر جمهورى اسلامى ایران، پزشكان، پرستاران و كلیه كادرهاى درمانىِ ایثارگر حاضر در عرصه‏هاى نبرد و پشت جبهه، برادران و خواهران طلبه و دانشجوى داوطلب اعزام به غرب جهت اقدامات فرهنگى و عمرانى، روحانیت انقلابى اهل سنت و اهل تشیع در منطقه غرب كشور، نیروهاى سلحشور و مؤمن سازمان پیشمرگان مسلمان كُرد و سرانجام كلیه سرداران شهید، جانباز و ایثارگر و نیروهاى دشمن‏شكن سپاه پاسداران انقلاب اسلامى در تك‏تك مناطق غرب كشور،... كه ناگفته پیداست انعكاس رنج‏ها و رزم‏هاى هر یك از ایشان خود محتاج نگارش صدها جلد كتاب مستقل و مفصل مى‏باشد. بدیهى است با عنایت به اینكه در تدوین این مختصر، نیت عمده انعكاس سرگذشت سردار كبیر حاج احمد متوسلیان بوده است، عزیزان مذكور در فوق عذر تقصیر مؤلف را در این رابطه، از سر كرامت خویش خواهند پذیرفت؛ ان‏شاءاللَّه.
5- و آخر اینكه هنوز آرشیوها و بایگانى‏هاى فراوانى دربسته مانده‏اند و اسناد و مدارك بى‏شمارى وجود دارند كه محكوم به پرده‏نشینى و خاك‏خوردن‏اند.
جانِ كلام، ناگفته‏ها و نانوشته‏ها، بسیار بیش از آنند كه در این دفتر فراهم آمده است. نگارنده اذعان مى‏دارد كه این وجیزه، لیاقت دریافت عنوان «فصل الخطاب» را در ساحت روایت حماسه حیات طیبه سردار كبیر حاج احمد متوسلیان ندارد؛ اما اگر همین چند برگ مختصر، خشت اول موزون و فتح بابى مناسب براى این مهم بوده باشد، صاحب این قلم اجر خود را برده است.

لاحول و لاقوّة الاّ باللّه العلى العظیم‏
محرم الحرام 1417 - حسین بهزاد

   
 
 
https://old.aviny.com/books/book_Aviny/Azarakhsh/3_1.aspx?&mode=print
Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved