چرا حجاب داشته باشیم؟

عفاف، ملکه ای اخلاقی است که سبب مجموعه ای از اعمال در جهت حفظ کرامت و ارزش انسانی و قرار گرفتن نیاز جنسی در مسیر انسانی(خانواده) می شود.حجاب یکی از اصلی ترین ظهورات عفاف است که در احکام اسلامی یعنی همه بدن زن موقع حضور در جامعه، مگر گردی صورت و مچ دستان (بدون آرایش و زینت) پوشیده شود.

نویسنده: سید عبدالرسول علم الهدی

در پاسخ از چرایی احکام معمولا سوال کننده را به چرایی دین و اطاعت از خدا ارجاع می دهند، زیرا عقل بشر ناقص است و احاطه بر خلقت ندارد، برای همین سعادت را از خالق جستجو می کند و هر حکمی که از خالق صادر شده باشد، مطلوبیت دارد. اگر هم دلایلی برای برخی احکام گفته می شود صرفا از جهت فهم حِکمت است نه لزوما علت حکم، مگر اینکه شارع مقدس خود علت حُکم را بیان کند. به هر حال در برابر این سوال از یک طرف به شارع(قرآن و سنت) و از طرف دیگر به عقل(دلایل روانشناسانه و جامعه شناسانه) در جهت فهم حکم توجه می کنیم.

عفاف، ملکه ای اخلاقی است که سبب مجموعه ای از اعمال در جهت حفظ کرامت و ارزش انسانی و قرار گرفتن نیاز جنسی در مسیر انسانی(خانواده) می شود. حجاب یکی از اصلی ترین ظهورات عفاف است که در احکام اسلامی یعنی همه بدن زن موقع حضور در جامعه، مگر گردی صورت و مچ دستان (بدون آرایش و زینت) پوشیده شود.

توجه به حجاب در آیات قرآن و روایات:

در این مقاله فقط به برخی از این آیات و روایات در حد فهم کلی اشاره می شود. سه واژه «خمار»، «جلباب» و «سراویل» نقش كليدي در فهم حدود حجاب اسلامي دارند، و از اين سه با عناوين «مقنعه»، «چادر» و «شلوار» در جامعه ایران ياد مي شود. ضرورت پوشيدن خمار از آيه شريفه سوره نور استفاده مي شود كه مي فرمايد: «وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ...» (نور/31) راغب ذيل واژه خمار مي نويسد: خمار در اصل به معناي پوشاندن چيزي است و در اصطلاح پارچه اي كه زن سرش را با آن مي پوشاند اطلاق مي شود. (راغب اصفهاني، 1412ق، ص210) امّا نكته اي كه قابل توجه است اين است كه كاركرد مقنعه فقط پوشاندن سر نيست؛ بلكه بايد گريبان را نيز بپوشاند و اين معنا از كلمه «جيوب» فهميده مي شود. (مصطفوي، 1360، ج2 ص157)

آيه اي ديگر چگونگي پوشيدن چادر را به زنان آموزش مي دهد.« يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لأزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلابِيبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا»(احزاب/59) كلمه «يدنين» از ريشه «دنو» به معناي نزديك است. (راغب اصفهاني، 1412ق، ص172) «جلباب» جامه اي است سرتاسري كه تمامي بدن را مي پوشاند. (طباطبائي، 1417ق، ج16: 364)

وجه دیگر حجاب، دورى از تبرج يا خودنمايى است، زيرا تبرج رفتار جاهليت است. «وَ قَرْنَ فىِ بُيُوتِكُنَّ وَ لَا تَبرََّجْنَ تَبرَُّجَ الْجَهِلِيَّةِ الْأُولىَ‏»(احزاب/33) يعنى در جوامعى كه به تمدن نرسيده اند، زنان به خودنمايى می پردازند. پس زن مسلماني كه بدون توجه به قانون الهي، خود نمايي مي‎كند عمل او تبرج جاهلي است، مثلا با آرايشهاي تند قسمتهايي از بدن خود را برهنه و آشكار كند.

پوشش سوم سراویل به معنای شلوار است که در روایات به آن اشاره شده است. در روایتی از امیرالمومنین علیه السلام است که می فرمایند: خدمت پیامبر اکرم در نزدیکی بقیع نشسته بودیم، زنی سوار بر الاغ از آنجا عبور می کرد که ناگهان به پا زدن الاغ از آن افتاد، پیامبر رویش را برگرداند، اصحاب گفتند: آن زن پایش پوشیده بود و پیامبر فرمود: «اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُتَسَرْوِلَاتِ ثَلَاثاً أَيُّهَا النَّاسُ اتَّخِذُوا السَّرَاوِيلَاتِ فَإِنَّهَا مِنْ أَسْتَرِ ثِيَابِكُمْ وَ حَصِّنُوا بِهَا نِسَاءَكُمْ إِذَا خَرَجْنَ»[1](نوری، 1408ق، ج3: 245) از کنار هم قرار دادن خمار(پوشاندن سر و گردن) و جلباب(پوشاندن سراسری بدن) و همچنین سراویل(پوشاندن کامل پاها)، به یک حجاب کامل در زن می رسیم.

توجه به حجاب با رویکردی عقلایی و علمی:

با رویکرد عقلایی باید به خصوصیات روانی زن و مرد و تناسب حکم حجاب با ایشان و آثار و پیامدهای جامعه شناختی حجاب توجه کنیم. در این جهت بین خلقت زن و مرد، روابط ایشان با یکدیگر، استحکام پیوند خانواده و بالاخره سلامت روانی جامعه ارتباط نزدیکی یافت می شود.

حجاب برآمده از مفهوم و منطقی دیگر، قبل از خود است. در این جهت باید به نیاز فطری بشر در مورد عفت توجه کنیم. عفاف خواسته ای فطری در انسان است. در داستان آفرينش آدم و حوّا به تلاش آنها براى ستر عورت اشاره مى كند كه ناشى از كشش فطرى و درونى به حياست. (اعراف/22، طه/121) با مرور تاريخ زندگى انسان هاى پيشين و آثار به جا مانده از كتيبه ها و نقاشى ها در مى يابيم كه علت اصلى اختيار پوشاك، سرما و گرما نبود، بلكه داشتن حيا دليل اصلى پوشاندن شرمگاه بوده است.( مجله پيام زن، مقاله انسان، پوشش و ريشه هاي تاريخي، ش 19:  69) مسئله پوشش، قبل از اسلام و در اديان مختلف رايج بوده ولى حد و مرز آن توسط اسلام تعيين شده است. پوششى كه در قالب حجاب وضع گرديده، عامل نيرومندى براى حفظ عفت و حياست. اگر وظيفه پوشش، بيشتر به زن تعلق گرفته، از اين روست كه ملاك آن مخصوص زنان مى باشد زيرا آنها بيشتر به خودنمايى و جلوه گرى تمايل دارند، بر خلاف مردان كه به نگاه كردن و چشم چرانى گرايش دارند.

زن در قبال رعايت حجاب علاوه بر اعلام عفت خود، عفت جامعه را نيز تضمين مي‌نمايد، همان گونه كه خداي متعال پس از امر به درست پوشيدن چادر مي فرمايند: « ذَلِكَ أَدْنَى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ»(احزاب/59) اين كار براي اينكه (به عفت) شناخته شوند و مورد آزار و اذيت قرار نگيرند، بهتر است. بنابراين رعايت حجاب بهترين راه اعلام عفت است و ثمره آن امنيت جنسي است، همان امنيتي كه امروزه حلقه مفقوده‌اي در جوامع غربي است.

کرامت نفس در ارتباطات را می توان با نظریه هربرت مید درباره تعامل نمادین توضیح داد. این نظریه بیان می کند انسانها در ارتباط با سایرین براساس معانی ای که سایرین برایشان دارند، رفتار می کنند.(ر.ک: Blumer, 1969) ما در ارتباط با دیگران از خود پیام هایی جهت برخورد و نوع رفتار دیگران با خویش ارسال می کنیم و این نوع ارتباط در همه مردم وجود دارد. حال کسی که برای خود در نظر دیگران احترام قائل شود سعی می کند پیامی به دیگران ارسال کند که آنها در رفتار با او احترامش را حفظ کرده و به یک رابطه انسانی دست یابند. شاید این مفهوم به مفهوم کرامت نفس در نظر ما نزدیک باشد. در حقیقت کرامت نفس برآمده از خود احترامی(Self-respect) است، یعنی کسی که برای خود در نظر دیگران احترام قائل می شود.

وندی شلیت با اشاره به اهمیت عفاف برای دختران می نویسد: «با حفظ عفاف بعنوان یک دختر خوب، در جایگاه بالاتری قرار می گیری و کرامت نفس خود را حفظ می کنی و در پی آن مردم هم با شما محترمانه برخورد می کنند. فکر می کنم این مسئله به امواجی که از خود به دیگران منتقل می کنی ارتباط دارد. اگر شما این حس را منتقل کنی که «من ارزشی ندارم، هر طور می خواهی با من رفتار کن» آنگاه مردم هم براساس همین حسی که از شما ساطح می شود با شما رفتار می کنند.»(شلیت، 1388: 66) البته این احترام به خود که موجب کرامت نفس می شود از ارتباط درون فردی انسان آغاز شده و همه سطوح ارتباطی او را پوشش می دهد که براساس آن زندگی انسانی شکل می گیرد.

توجه به عواقب و پیامدهای بدحجابی نیز می تواند دلیل دیگری بر انتخاب حجاب کامل باشد:

1.  برانگیختن حس شهوانی مردانی که هر لحظه شاهد پوشش بدن نمای زنان هستند و در نتیجه تولید هزاران نگاه آلوده در هر روز و هر ساعت.

2.  عدم اعتماد و بدبینی متقابل بین زن و شوهر

3.  این نوع پوشش، چراغ سبزی ناخواسته به افراد شهوت ران و سوء استفاده گر است که همواره دردسرهایی را برای دختران و زنان به همراه دارد و باعث ایجاد پریشانی فکری زیادی در آنان می شود.

4.  کاهش امنیت روانی و جسمی برای زنان و دختران

5.  دختران مجرد با این نوع پوشش بخش زیادی از طیف خواستگارها را از دست می دهند. عمدتاً پسرهای متعهد و مقید و سالم  به دنبال دختران  باحیا هستند و به سراغ دختران  بی حجاب نمی روند

.6.  تزلزل خانواده: معمولاً عواقب این پوشش، ازدواج با کسی است که برای او نگاه آلوده دیگران به همسرش بلامانع است. چنین کسی نگاه آلوده به زنان را برای خود هم بلامانع می داند. خوب در این شرایط به نظر شما میزان پایداری این ازدواج چقدر خواهد بود؟

 7.  مهمترین و بدترین عقوبت بدحجابی، قهر و عذاب الهی است که اصلاً قابل مقایسه با موارد فوق نیست. 


[1] خداوند بیامرزد زنانی که شلوار می پوشند. ای مردم، شلوارها را برای پوشش برگیرید زیرا آنها پوشاننده ترین لباسها است و بوسیله آن حجاب زنان خود را هنگام خروج از خانه حفظ کنید.

 

منبع:سایت شهید آوینی

Logo
https://old.aviny.com/article/maghale/90/12/02.aspx?mode=print