درآمد
(يَأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ مَن يَرْتَدَّ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِى اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِى سَبِيلِ اللَّهِ وَلَايَخَافُونَ لَوْمَةَ لَائمٍ ذَلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَن يَشَآءُ وَاللَّهُ وَسِعٌ عَلِيمٌ» .(1)
اين آيه نورانى، الهامبخش تدوين حكمتنامه بسيج شد. در اين آيه، خداوند متعال، ضمن تهديد جمعى از همراهان پيامبر اسلام كه در باورهاى دينى و دفاع از ارزشهاى اسلامى استوار نيستند، با صراحت پيشبينى مىكند در آينده تاريخ، گروهى به يارى اين آيين خواهند شتافت كه خداوند متعال، آنان را دوست دارد و آنان نيز به خدا علاقه دارند. آنان با اهل ايمان، فروتن و مهرباناند و در برابر دشمنانِ ارزشهاى دينى، سرفراز و قاطع، در راه اقامه ارزشهاى الهى با دشمنان پيكار مىكنند و از سرزنش ملامتگران پروايى ندارند.
قرآن در دو آيه ديگر به اين پيشگويى اشارت دارد. يكى آيه 133 سوره نساء:(إِن يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ أَيُّهَا النَّاسُ وَيَأْتِ بِاخَرِينَ وَكَانَ اللَّهُ عَلَى ذَلِكَ قَدِيرًا»
اگر خدا بخواهد، شما را مىبَرَد و ديگرانى را مىآورد، و خداوند بر اين كارْ تواناست.
و ديگر، آيه 38 سوره محمّد:
(وَإِن تَتَوَلَّوْاْ يَسْتَبْدِلْ قَوْمًا غَيْرَكُمْ ثُمَّ لَايَكُونُواْ أَمْثَالَكُم» .
و اگر روى برتابيد، خداوند، گروه ديگرى را جاى شما مىآورد كه آنان، مانند شما نخواهند بود.
آيا اين پيشگويى قرآن تاكنون تحقّق يافته است يا بايد در انتظار تحقّق آن باشيم؟
بى ترديد، همه كسانى كه واجد ويژگيهايى كه قرآن در آيه 54 مائده براى مدافعان ارزشهاى اسلامى در آينده تاريخ ذكر كرده ، بودهاند ، مىتوانند مصداق پيشگويى قرآن باشند؛ امّا مراجعه به رواياتى كه درباره تبيين مصداق يا بزرگترين مصاديق اين پيشگويى است، تأمّلبرانگيز و براى علاقهمندان به انقلاب اسلامى در ايران، بسيار نويدبخش و اميدآفرين است.
در تفسير گرانسنگ مجمع البيان مىخوانيم كه وقتى از پيامبر اسلام درباره مردمى كه مصداق پيشگويىِ قرآن در آيه 54 مائده هستند، پرسيدند، آن حضرت دست به شانه سلمان فارسى زد و فرمود:
هذا و ذووه.(2)(مقصود آيه) اين مرد و هموطنان اويند!
سپس فرمود:
اگر ايمان به (ستاره) ثريّا آويخته باشد، هر آينه مردانى از ايرانيان به آن دست يابند.(3)
همچنين در تفسير آيه 133 سوره نساء «إِن يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ...» ، امين الإسلام طبرسى مىنويسد: روايت شده است كه وقتى اين آيه نازل شد، پيامبر خدا دستش را به پشت سلمان زد و فرمود:
هم قوم هذا، يعنى عجم الفرس.(4)
آنان، هموطنان اين مرد هستند، يعنى ايرانيان.
و نيز در تفسير آيه 38 سوره محمّد: «وَإِن تَتَوَلَّوْاْ يَسْتَبْدِلْ قَوْمًا غَيْرَكُمْ...» مىنويسد: وقتى پيامبر خدا اين آيه را تلاوت فرمود، از ايشان پرسيدند: اينهايى كه اگر ما رو برتابيم، خداوند آنان را جايگزين ما مىكند، كيستند؟
پيامبرصلى الله عليه وآله در حالى كه به شانه سلمان مىزد، فرمود:
هذا و قومه.(5)
اين مرد و هموطنان او.
و افزود:
سوگند به آن كه جانم در دست اوست، اگر ايمان به ثريّا آويزان باشد، مردانى از ايران به آن دست خواهند يافت.نكته قابل توجّه اين كه اگر اين احاديث هم نبود، بى شك، انسانهاى شايستهاى كه از همه اقشار ملّت مسلمان ايران به رهبرى امام خمينىقدس سره در اين مقطع از تاريخ به يارى اسلام آمدند و انقلاب شكوهمند اسلامى ايران را آفريدند و براى تداوم آن، بار سنگين هشت سال دفاع مقدّس را بر دوش كشيدند، مصداق بارز پيشگويى قرآناند، و احاديث مذكور، علاوه بر تأييد صحّت اين استنباط، يكى از دلايل صدق گفتار پيامبر اسلام و از معجزات حضرت ختمى مرتبت است.
اكنون بر همه علاقهمندان به اسلام و ايران و انقلاب اسلامى است كه براى حفظ اين سند افتخار قرآنى و تداوم اين دستاورد بزرگ تاريخى برنامهريزى كنند و در اين راه، همه توان خود را به كار گيرند.
حفظ اين سند افتخار، در گرو تداوم و تقويت ويژگيهايى است كه قرآن براى ياوران راستين اسلام، مشخّص كرده است:ويژگيهاى ياوران راستين اسلام
اينك براى آشنا شدن با ويژگيهاى ياوران راستين اسلام، از قرآن به عنوان متن و از كلام امام خمينىقدس سره به عنوان شرح بهره مىجوييم؛ امّا پيش از آن، توجّه به اين نكته ضرورى است كه از نگاه امام خمينىقدس سره بسيجيان، مصداق كامل ياوران راستين اسلام در اين مقطع از تاريخاند:
اگر بخواهيم مصداق كاملى از ايثار و خلوص و فداكارى و عشق به ذات مقدّس حق و اسلام را ارائه دهيم، چه كسى سزاوارتر از بسيج و بسيجيان خواهند بود؟(6)
بلكه از ديدگاه امام، ياوران راستين اسلام در همه اعصار، بسيجىاند و در قالب مشخّصات و تفكّر بسيجى تشكّل يافتهاند:
بسيج، لشكر مخلص خداست كه دفتر تشكّل آن را همه مجاهدان، از اولين و آخرين، امضا نمودهاند.(7)
با اين مقدمه، به شرحِ اجمالى برجستهترين ويژگيهاى ياوران راستين اسلام يا به تعبير امامقدس سره، بسيجيان، از نگاه قرآن مىپردازيم:يك. محبّت خدا
نخستين ويژگى مدافعان راستين ارزشهاى دينى، محبّت خداست.
قرآن، درباره اين ويژگى مىفرمايد:
يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ .
(خداوند)، آنان را دوست دارد و آنان (نيز) او را دوست دارند.
امام خمينىقدس سره درباره اين ويژگى مىفرمايد:
بسيج، شجره طيّبه و درخت تناور و پُر ثمرى است كه شكوفههاى آن، بوى بهار وصل و طراوت يقين و حديث عشق مىدهد. بسيج، مدرسه عشق و مكتب شاهدان و شهيدان گمنامى است كه پيروانش بر گلدستههاى رفيع آن، اذان شهادت و رشادت سر دادهاند.(8)
و از آنجا كه عشق و محبّت، فرعِ معرفت و آگاهى است، آگاهيهاى دينى، مقدمه رسيدن بسيجى به برجستهترين ويژگيهاى مدافعان راستين ارزشهاى دينى است و از اين رو، برنامهريزى براى تقويت آگاهيهاى دينى بسيج، از اهمّيت فوقالعادهاى برخوردار است.
امامقدس سره براى تقويت آگاهيهاى دينى بسيج، ضمن توصيه به تشكّلهاى بسيج دانشجويى و طلّاب، حوزه و دانشگاه را مسئول تقويت مبانى اعتقادى و آگاهيهاى دينى بسيجيان مىداند:
امروز، يكى از ضرورىترين تشكّلها، بسيج دانشجو و طلبه است. طلّاب علوم دينى و دانشجويان دانشگاهها بايد با تمام توان خود در مراكزشان از انقلاب و اسلام دفاع كنند. فرزندان بسيجىام در اين مراكز، پاسدار اصول تغييرناپذير «نه شرقى و نه غربى» باشند. امروز دانشگاه و حوزه از هر محلّى بيشتر به اتّحاد و يگانگى احتياج دارند. فرزندان انقلاب به هيچ وجه نگذارند ايادى امريكا و شوروى در آن دو محلّ حسّاس نفوذ كنند. تنها با بسيج است كه اين مهم انجام مىپذيرد و مسائل اعتقادى بسيجيان به عهده اين دو پايگاه علمى است. حوزه علميه و دانشگاه، بايد چارچوبهاى اصيل اسلام ناب محمّدى را در اختيار تمامى اعضاى بسيج قرار دهند.(9)دو. فروتنى و سرافرازى
عشق به خدا، عشق به همه زيباييها و همه ارزشهاى اعتقادى، اخلاقى و عملى، و نيز دشمنى با همه زشتيها و ضد ارزشهاست. دوستى با خدا، دوستى با همه دوستان خداوند متعال و دشمنى با همه دشمنان اوست.
تولّا و تبرّا نخستين شاخه محبّت حقيقى نسبت به حضرت حق تعالى است. انسان نمىتواند خدا را دوست داشته باشد و دوستان خدا و ارزشهاى الهى را دوست نداشته باشد و دشمنان خدا و ضدّ ارزشها را دشمن ندارد.
بر اين اساس، ياوران راستين اسلام از نگاه قرآن با دوستان خدا كه اهل ايماناند، فروتن و مهرباناند و در برابر دشمنان خدا - كه كفّار ناميده مىشوند - سرفراز وقاطع:
أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ.
در برابر مؤمنان، فروتن و در برابر كفّار، سرافرازند.
امام خمينىقدس سره براى سرفرازى در برابر دشمنان خدا، پيروان اسلام ناب را به آشنايى به فنون نظامى و دفاعى توصيه مىفرمايد:
ملّتى كه در خطّ اسلام ناب محمّدىصلى الله عليه وآله و مخالف با استكبار و پول پرستى و تحجّر گرايى و مقدّس نمايى است، بايد همه افرادش بسيجى باشند و فنون نظامى و دفاعى لازم را بدانند؛ چرا كه در هنگامه خطر، ملّتى سربلند و جاويد است كه اكثريت آن، آمادگى لازم رزمى را داشته باشد.(10)سه. جهاد در راه خدا
سومين ويژگى ياوران راستين اسلام كه نشانه ديگرى از ايمان و محبّت حقيقى به خداوند متعال، و دوستى با دوستان او و دشمنى با دشمنان اوست، جهاد در راه خداست:
يُجَاهِدُونَ فِى سَبِيلِ اللَّهِ.
در راه خدا جهاد مىكنند.
جهاد در راه خدا، در واقع به معناى بهكارگيرى همه توان در پيكار با همه ضد ارزشهاى اعتقادى، اخلاقى و عملى با هدف ايجاد حكومت بزرگ اسلامى و در جهت رشد و تكامل جامعه انسانى است.
امام خمينىقدس سره، نه تنها بسيجيان ايران، بلكه بسيجيان جهان اسلام را به آماده شدن براى چنين جهادى توصيه مىكند:
بايد بسيجيان جهان اسلام در فكر ايجاد حكومت بزرگ اسلامى باشند و اين شدنى است؛ چرا كه بسيج، منحصر به ايران اسلامى نيست. بايد هستههاى مقاومت را در تمامى جهان به وجود آورد و در مقابل شرق و غرب ايستاد.(11)چهار. مقاومت در برابر تهاجم تبليغاتى
چهارمين و آخرين خصوصيات برجسته بسيجيان راستين - كه نشانه ديگرى از محبّت آنان به خدا و ارزشهاى دينى است - نهراسيدن از دشمنان و عقبنشينى نكردن در برابر تهاجم تبليغاتى آنان است:
وَلَايَخَافُونَ لَوْمَةَ لاَئمٍ .
و از سرزنش هيچ ملامتگرى نمىهراسند.
تهاجم تبليغاتى، مقدّمه نبرد تسليحاتى است. كسى كه در جنگ تبليغاتى عقبنشينى مىكند، بى ترديد نمىتواند در صحنه نبرد مسلّحانه، مدافع اسلام و ارزشهاى دينى باشد.
اصول حكمتنامه بسيج
آنچه تاكنون در تبيين ويژگيهاى ياوران راستين اسلام ذكر شد، در واقعْ اصول حكمتنامه بسيج است.
به سخن ديگر، آنچه در اين كتاب درباره جايگاه بسيج، بايستهها، مسئوليتها و راز موفّقيت اين نهاد مقدّس آمده، به گونهاى با اين ويژگيها و اين اصول در ارتباطاند. يا از پيشْنيازهاى وصول به اين اصولاند و يا از لوازم و آثار آن.
جايگاه قرآنى بسيج
بسيج، هنگامى در جايگاه قرآنىِ خود - كه در فصل اوّل اين حكمتنامه آمده - قرار مىگيرد و بسيجى، هنگامى پيروِ پيامبران بزرگ الهى، برادرِ خاتم پيامبران در آخر الزّمان، ارجمندتر از يارانِ پيامبر اسلام در بَدر و اُحد و در نهايت، زمينهساز حكومت جهانى اسلام به رهبرى مهدى آل محمدصلى الله عليه وآله است(12) كه جانش لبريز از عشق خدا باشد؛عشقِ پيامبرانه، نه عشقِ صوفيانه. محبّتى كه او را در برابر دوستان خدا، فروتن، و در برابر دشمنان او سرفراز مىدارد؛ عشقى كه عاشق را براى استقرار آرمانها و ارزشهاى الهى و انسانى در جهان به پيكار وا دارد، و «اذان شهادت و رشادت سردادن» و استوارى در برابر تهاجم تبليغاتى دشمنان خدا، گواه صداقت عاشق در دعوى محبّت است.
بايستههاى بسيج
دارا بودن آگاهيهاى دينى، آگاهيهاى سياسى، اخلاق شايسته و دورى از صفات نكوهيده، به شرحى كه در فصل دوم حكمتنامه آمده، مقدّمه و پيشنيازِ دستيابى به قلّه شكوهمند بسيج است.
مسئوليتهاى بسيجى
همچنين انجام دادن مسئوليتهاى فردى، اجتماعى، فرهنگى و نظامى كه در فصل سوم حكمتنامه بدان پرداختهايم و نيز آنچه در فصل چهارم رازِ موفّقيت بسيجى شناخته شده است، آثار و لوازم دستيابى به اين جايگاه بلند است.
بسيجيان نمونه
در فصل پنجم حكمتنامه، دو نمونه از پيشتازان وصول به قلّه جايگاه بسيج، معرّفى شدهاند:
نمونه اوّل، شمارى از يارانِ امير مؤمناناند كه «شُرطة الخميس(نيروهاى ويژه)» ناميده مىشدند و با آن حضرت، پيمان جانبازى بسته بودند و علىعليه السلام در سوگشان از عمق جان آه مىكشيد.
نمونه دوم، ياران سالار شهيدان، امام حسينعليه السلام هستند كه حضرت آنان را بهترينِ ياوران خوانده است.
عصر ما، از نگاه امام خمينىقدس سره، دوران ظهور سومين نمونه از اين دست بسيجيان است؛ آنانى كه امامرحمهم الله به خلوص و صفايشان غبطه مىخورَد و بسيجى بودن را مايه افتخار خود در دنيا مىداند و از خدا مىخواهد تا او را در قيامت، در صف آنان محشور نمايد:
من همواره به خلوص و صفاى بسيجيان غبطه مىخورم و از خدا مىخواهم تا با بسيجيانم محشور گرداند؛ چرا كه در اين دنيا افتخارم اين است كه خود، بسيجىام.(13)
بدان اميد كه ادامهدهندگان راه امام بتوانند با تقويت نهاد نورانى بسيج و تربيت هرچه بيشتر بسيجيان نمونه، مقدّمات تحقّق كامل پيشگوييهاى قرآن را فراهم سازند و بدينسان، انقلاب اسلامى ايران را به انقلاب جهانىِ اسلام به رهبرى امام عصر - أرواحنا فداه و عجّل اللَّه فرجه - پيوند دهند.
1. مائده: 54.
2. ر.ك: فصل يكم / ح 1.
3. ر.ك: فصل يكم / ح 1.
4. ر.ك: فصل يكم / ح 4.
5. ر.ك: فصل يكم / ح 1.
6. صحيفه نور: 21 / 52.
7. صحيفه نور: 21 / 52.
8. صحيفه نور: 21 / 52.
9. همان: 53 .
10. صحيفه نور: 21 / 52 - 53.
11. صحيفه نور: 21 / 53.
12. ر. ك: فصل اوّل كتاب.
13. صحيفه نور:21 / 52.