شهید آوینی

 

عرفان حلقه - 2
عرفانی که به اختلاط زن و مرد منجر می شود

«عرفان حلقه» اگر چه با نام درمان بیماری ها و فرادرمانی و تشعشع دفاعی و جاذبه درمان و شفابخشی، توانسته خود را به ظاهر موجه، نشان دهد، اما آسیب‌های روحی و روانی این جریان،فراوان گزارش شده است.

94/05/08

«عرفان حلقه»اگرچه با نام درمان بیماریها و فرادرمانی و تشعشع دفاعی و جاذبه درمان و شفابخشی، توانسته خود را به ظاهر موجه، نشان دهد، اما آسیب‌های روحی و روانی این جریان، فراوان گزارش شده است. همچنین به مرور، گرایش‌های معنوی و اعتقادات دینی در پیروان عرفان حلقه، تضعیف شده و باورهای دینی و اسلامی افراد به صورت مرموزانه‌ای تحریف می‌شود. ​دربخش نخستاین سلسله مقلات به معرفی رئیس عرفان حلقه و آشنایی به اصول و مبانی عرفان حلقه کیهانی پرداختیم[1] در بخش دوم وپایانی آن، با آسیب ها و خطرات احتمالی این عرفان، آشنا شده و نیز به تفاوت های عرفان حلقه با عرفان اسلامی، اشاره خواهد شد.
 

اختلافات خانوادگی، بیماری های روانی، از عوارض درمان در عرفان حلقه 

علاوه بر آسیب های اعتقادی که اولین و مهم ترین آسیب از سوی فرقه ها است، در عرفان حلقه، افراد دچار یک سری آسیب‌ها اعم از جسمی، روانی و... می شوند[2]؛ یکی از این آسیب ها، آسیب‌ها و اختلافات خانوادگی است. پیروان فرقه عرفان حلقه، خود و اطرافیان را در مقابل رذائل اخلاقی، بدون اختیار، می بینند. این گونه افراد از لحاظ اخلاقی دچار مشکل می شوند؛ به عنوان مثال، چرا کهبه فرد القا می شود وقتی همسر شما، عصبانی می شود، دست او نیست، بلکه جن و موجودات غیرارگانیک، در وجود او رخنه کرده است؛ این امر زمینه تسلیم شدن در برابر رذایل اخلاقی است؛ و نه تنها اصلاحی برای رذایل اخلاقی در نظر گرفته نمی شود، بلکه فرافکنی در این خصوص صورت می گیرد و رذیله اخلاقی، به مسائل بیرونی و موجودات غیرارگانیک و اجنه، ربط داده میشود.و طرح چنین مسائلی، آسیب زا است. فراتر از این،در عرفان حلقه، بحثی به نام هم فازی کیهانی وجود دارد یعنی شخص، باید همسر هم فازی کیهانی داشته باشد؛ در این عرفان به فرد القا می کنند که همسر شما با شما هم فاز نیست و با هم خوشبخت نمی شوید و با این صحبت ها بین همسران، به مرور اختلاف و طلاق، ایجاد می شود.

هرچند، برای رهایی و درمان آسیب دیدگان عرفان حلقه،انجمن نجات از حلقه به صورت خودجوش و مردمی، در حال فعالیت، می باشد اما حجم آسیب ها و نگرانی های از تبعات احتمالی این عرفان در اختلافات خانوادگی و بیماری ها جسمی و روانی، بنابر گفته کارشناسان این امر، بسیار فراوان و نگران کننده است و جای توجه بیشتر مسولین و نخبگان فرهنگی کشور را می طلبد. 
 
تشابه فرقه عرفان حلقه ایرانی با فرقه ریکی ژاپن
 
برخی از کارشناسان عرفان های نوظهور، با دقت و مطالعه و بررسی، دریافتند که عرفان حلقه در بیشتر امور، شباهت عجیبی با "فرقه ریکی در ژاپن" دارد. نکته ای که ابهام سفر آقای طاهری به کشور ژاپن را نیز، تا حدودی ممکن است، برطرف کند. از میان بیش از 10 مورد شباهت فرقه عرفان حلقه ایرانی با فرقه ریکی ژاپنی، صرفا، به شباهت و اشتراک این دو فرقه درمانگرا و نوپدید، در عدم اعتقاد به دین و مذهب، اشاره خواهیم کرد. 
 
در عرفان حلقه و نیز در فرقه ریكی ژاپنی، آنچه که دیده می شود، این است كه برای دریافت نیروی شفابخش به ظاهر الهی، نیازی به اعتقادات خاص یا ایمان به ادیان الهی، نیست و گفته می شود: برای دریافت آگاهی، فرقی ندارد، فرد مشرك باشد یا كافر و گناهكار. این دریافت برای همه یكسان است.

این مطلب در فرقه ریكی این گونه بیان می شود:
 
برای درمان این طریق، هیچ گونه ایمان، یا اعتقاد خاصی ضروری نیست. افرادی با مذاهب و ایمان های گوناگون، آزاداندیشان و پیروان فلسفه ها و جهان بینی های كاملاً متفاوت، ریكی را با موفقیت یكسانی به كار می گیرند. این حقیقت كه ریكی بسیاری از مردم را به درك بهتری از مسائل مذهبی نائل می كند و آنها به تجارب معنوی عمیق تری دست می یابند، حاكی از جهانی بودن ریكی است.[3]
 
در عرفان حلقه نیز این مطلب تصریح می شود:

عرفان كیهانی (حلقه) نوعی سیر و سلوك عرفانی است كه مباحث عرفانی را مورد بررسی نظری و عملی قرار می دهد. ازآنجاكه انسان شمول است، همه انسان ها صرف نظر از نژاد، ملیت، دین، مذهب و عقاید شخصی، می توانند جنبه نظری آن را پذیرفته و جنبه عملی آن را مورد تجربه و استفاده قرار دهند.
درواقع، طاهری راه نجات انسان ها را در اتصال به این حلقه دانسته و هیچ عاملی را در ایجاد اتصال، شرط نمی داند. در عرفان كیهانی (حلقه)، عوامل انسانی، خصوصیات فردی، شرایط جغرافیایی و اقلیمی، امكانات و توان های فردی و... نقشی در ایجاد اتصال و دریافت های ماورایی ندارند:

هر انسانی صرف نظر از نژاد، ملت، دین و مذهب، تحول خواه و كمال پذیر بوده، می تواند در صراط مستقیم قرار بگیرد.
 

در عالمی که طاهری "لاتضاد" می‌خواند و مراد او دنیای پس از مرگ است، رحمانیت و عدل خدا معنا ندارد. او می گوید: ما به هستی معنا دادیم! ما نباشیم هستی نیست!


با دقت در مطالب طاهری، باطل بودن آن مشخص می شود؛ چراكه طریق مشترك برای كافر و مؤمن، آن هم بدون مقدمه و خودسازی در مسیر كمال، اجتماع نقیضین است،وی از یك سو عرفان خود را همان صراط مستقیم می داند. از سوی دیگر، هیچ ملاك ایمانی یا عمل صالح برای این اتصال قائل نیست.درحالی كه این تمایز بین مؤمنان و كفار در قرآن وجود دارد و در مقابل صراط مستقیم، صراط جحیم نیز آمده است.در اینجا لازم است مقایسه ای بین صراط مستقیم طاهری، كه همان اتصال به شبكه شعور كیهانی است، با تفسیری كه در قرآن كریم از صراط مستقیم ارائه می كند، بیان كنیم.آن گونه كه از بررسی آیات قرآن مجید برمی آید صراط مستقیم، همان آیین خداپرستی و دین حق و پایبند بودن به دستورات خداست. چنان كه قرآن می فرماید:قُلْ إِنَّنِی هَدانِی رَبِّی إِلی صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ دِیناً قِیماً مِلَّةَ إِبْراهِیمَ حَنِیفاً وَما كانَ مِنَ الْمُشْرِكِینَ؛[4]بگو خداوند مرا به صراط مستقیم هدایت كرده، به دین استوار، آیین ابراهیم كه هرگز به خدا شرك نورزید. همچنین می فرماید:ألَمْ أعْهَدْ إِلَیكُمْ یا بَنِی آدَمَ أنْ لا تَعْبُدُوا الشَّیطانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ وَأنِ اعْبُدُونِی هذا صِراطٌ مُسْتَقِیمٌ؛[5]ای فرزندان آدم مگر با شما پیمان نبستم كه شیطان را پرستش نكنید و مرا پرستش كنید. این همان صراط مستقیم است. در اینجا به جنبه های عملی آیین حق اشاره شده كه نفی هرگونه كار شیطانی و عمل انحرافی است. به گفته قرآن، راه رسیدن به صراط مستقیم پیوند و ارتباط با خدا استوَمَنْ یعْتَصِمْ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِی إِلی صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ.[6]

راه مستقیم همیشه یك راه بیش نیست؛ زیرا میان دو نقطه، تنها یك خط مستقیم وجود داردكه نزدیك ترین راه را تشكیل می دهد. بنابراین، اگر قرآن می گوید: صراط مستقیم، همان دین و آیین الهی در جنبه های عقیدتی و عملی است، این فرض باطل است كه صراط دیگری وجود داشته باشد كه از دید طاهری جنبه رحمانیت عام الهی و اتصال به شبكه به اصطلاح شعور كیهانی است و فارغ از اعتقاد و انجام عمل صالح باشد. به همین دلیل، دین واقعی یك دین بیشتر نیست:انَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ؛[7]دین در نزد خدا اسلام است.[8]

همچنین روایاتی كه در منابع اسلامی در این زمینه وارد شده و هریك به زاویه ای از این مسئله اشاره كرده، همه به یك اصل بازمی گردد. ازجمله، از پیامبر صلی الله علیه و آله چنین نقل شده است:الصِّراطَ الْمُسْتَقِیمَ صراط الانبیاء و هم الذین انعم اللَّه علیهم ؛[9]صراط مستقیم راه پیامبران است و همان ها هستند كه مشمول نعمت های الهی شده اند.

از امام صادق علیه السلام می خوانیم كه در تفسیر آیهاهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِیمَفرمود:الطریق و معرفة الامام؛[10]منظور راه و شناخت امام است. در حدیث دیگری از همان امام نقل شده:و اللَّه نحن الصراط المستقیم؛[11]به خدا سوگند ماییم صراط مستقیم. در حدیث دیگری باز از آن حضرت می خوانیم كه فرمود: صراط مستقیم؛ امیرمؤمنان علی علیه السلام است.[12]

درحالی كهطاهری اصولاً توسل و تمسك به امامان معصوم علیهم السلام را نوعی شرك به خدا می داند و قطعاً صراط مستقیم او از مسیر اهل بیت علیهم السلام عبور نمی كند.تمام این معانی، بازگشت به همان دین و آیین الهی در جنبه های اعتقادی و عملی است. دین، هم دارای اعتقاد است و هم انجام عمل صالح. درحالی كه طاهری، اتصال به شبكه شعور كیهانی، یا همان صراط مستقیم خود را فارغ از هرگونه اعتقادی و عمل صالحی می پندارد:

در عرفان كیهانی عوامل انسانی، خصوصیات فردی،... نقشی در ایجاد اتصال و دریافت های ماورایی ندارد (مثل سن، استعداد، ریاضت، سعی و كوشش و...) هر انسانی صرف نظر از نژاد، ملیت، دین و مذهب تحول خواه و كمال پذیر بوده، می تواند در صراط مستقیم قرار بگیرد.

لازم به ذکر است که این مقاله، درصدد بیان ابطال دو ادعای مهم طاهری، است؛ ادعای اول اینکه، تمام مباحث عرفانی به او وحی شده و الهاماتی است كه از سوی خداوند به وی صورت پذیرفته و این مباحث را از جایی اقتباس نكرده است. و ادعای دوم اینکه: او درصدد بیان عرفان اصیل ایرانی ـ اسلامی است. در این مقاله برای رد ادعای اول، به چهارده مورد از مشتركات عرفان حلقه با فرقه ریكی بیان میشود كه نشان می دهد این مباحث وحی الهی به طاهری نبوده است و دقیقاً ترجمه مطالب در مكاتب دیگر و از جمله فرقه ریكی است. همچنین، این همه شباهت، كذب ادعای دوم او را نیز اثبات می كند و مشخص می كند كه نه تنها عرفان او اسلامی نیست، بلكه مخالف قرآن بوده و غیرالهی بودن آن را بدیهی است.


نکته پایانی
 
«عرفان حلقه» اگر چه با نام درمان بیماری ها و فرادرمانی و تشعشع دفاعی و جاذبه درمان و شفابخشی، توانسته خود را به ظاهر موجه، نشان دهد، اما آسیب‌های روحی و روانی این جریان،فراوان گزارش شده است. همچنین به مرور ،گرایش‌های معنوی و اعتقادات دینی در پیروان عرفان حلقه، تضعیف شده و باورهای دینی و اسلامی افراد به صورت مرموزانه‌ای تحریف می‌شود.عرفان حلقه، "معنویت بدون شریعت اسلامی" را ترویج می کند. اما از آنجا که «عرفان حلقه» داعیه دین را دارد و خود را یک عرفان اسلامی-ایرانی می‌داند و به آموزه‌های‌ خود لعاب آیات قرآن می‌بخشد. خطر این نوع عرفان، از عرفان‌های وارداتی دیگر، خیلی بیشتر استو ضروی است درباره آن آگاهی و اطلاع رسانی، بیشتری صورت گیرد.
 
البته هرچند، برای رهایی و درمان آسیب دیدگان عرفان حلقه،انجمن نجات از حلقه به صورت خودجوش و مردمی، در حال فعالیت، می باشد اما حجم آسیب ها و نگرانی های از تبعات احتمالی عرفان حلقه در اختلافات خانوادگی و  بیماری ها جسمی و روانی، بنابر گفته کارشناسان این امر، بسیار فراوان و نگران کننده استو جای توجه بیشتر مسولین و نخبگان فرهنگی کشور را می طلبد. 

 

 
[2]نسیم، شماره 963671، در تاریخ 93/10/08
 
[3] باگینسكی و شارامون، 1386، ص29
 
[4]سوره انعام- آیه 161
 
[5]سوره یس- آیات 60و 61
 
[6]سوره آل عمران- آیه 101
 
[7]سوره آل عمران- آیه 19
 
[8]مكارم شیرازی و دیگران، 1374، ص50
 
[9] حویزی، 1415 ق، ص20
 
[10]همان
 
[11]همان ص21

منبع: فرهنگ نیوز

 

Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved
logo