شهید آوینی

 

فراماسونری و شیطان پرستی

نجمن های فراماسونری نوعی تشکیلات مخفی است که گردانندگان آن، با شیوه جذب نخبگان یک جامعه و تغییر تدریجی اندیشه های آنان، درصدد همراه کردن عموم مردم جوامع دنیا با اهداف استعماری خویش هستند. اسناد بسیاری دال بر وجود اعتقادات و آموزه های شیطانی در این انجمن ها وجود دارد.
 


نسبت به تاریخ دقیق شکل گیری فراماسونری اختلافات فراوانی مشاهده می شود، چرا که بسیاری از منابع مربوطه، اعم از منابعی که خود فراماسون ها در تدوین آن ها نقش داشته اند و یا افراد غیر ماسون نوشته اند، تصویر مغشوش و آشفته ای نسبت به منشا شکل گیری فراماسونری به دست می دهند. [1]به عنوان مثال برخی از مشهورترین مورخان فراماسونری همچون "جیمز اندرسون" [2]،که خود از اعضاء فراماسونری انگلستان بوده است، در کتاب مشهور خود با عنوان "قانون اساسی فراماسونری" [3] با استناد به برخی اسناد موهوم، سرآغاز شکل گیری فراماسونری را در انگلستان به قرن دهم میلادی باز می گرداند و در مواردی پا را بسیار فراتر نهاده و صراحتا بیان می کند که پیشینه فراماسونری به حضرت آدم(ع) می رسد.
غالبا در تاریخ نگاری هایی که توسط خود فراماسون ها نسبت به شکل گیری فراماسونری تدوین شده است، به شدت تلاش می شود تا پیشینه این جریان در هاله ای از رمز و راز و ابهام باقی بماند و فراماسونری نه به عنوان نهادی نوپدید،بلکه به مثابه ی تداوم نحله ای کهن و رازآمیز جلوه گر شود که قدمت آن به دورانی بسیار کهن می رسد.این ترفند به منظور استتار ماهیت فراماسونری و ایجاد جاذبه ای جادویی برای آن بوده است. [4]
از طرف دیگر برخی از محققین معتقدند که سرآغاز تاریخ جدی فراماسونری به سال 1717 میلادی(سال تاسیس لژ بزرگ انگلستان)باز می گردد.منتهی این بدین معنا نیست که فراماسونری فاقد هرگونه پیش زمینه تاریخی بوده است. در این جا لازم است به این پیش زمینه و ارتباط آن با آئین ها و آموزه های شیطانی اشاره ای شود. چرا که بسیاری از آموزه های شیطان گرایانه در دوران های بعدی جریان شیطان گرایی و فرقه های شیطان پرستی در این دوران ریشه دارد. [5]
طبق نظر برخی از محققین پایه ریزی اولیه انجمن هاي فراماسونري، طي جنگ هاي صليبي شکل گرفته است. در دوران چند صدساله ی این جنگ ها دسته های مختلفی از نظامیان صلیبی اقدام به تشکیل گروه هایی با عنوان مشترک "شهسواران" نمودند. ساختار این گروه ها به شدت متمرکز بود و در راس هر گروه فردی به عنوان "استاد اعظم" وجود داشت. در میان این گروه ها، نام چهار گروه برجسته تر از بقیه گروه ها به چشم می خورد که عبارتند از: "شهسواران سن جان"، " شهسواران معبد"، " شهسواران توتونی"، " شهسواران سن لازاروس". [6]در میان این 4 دسته نقش "شهسواران معبد" در تداوم جنگ های صلیبی و همچنین پایه ریزی هسته های اولیه فراماسونری بارز تر است.
شهسواران معبد که بیشتر با عنوان "شواليه هاي معبد" [7] شناخته می شوند، در سال 1118 میلادی و ‌توسط 9 نفر از شواليه هاي فرانسوی شکل گرفت. این گروه درابتدا خود را "سربازان فقیرعیسی مسیح" می نامیدند.بعد از مدتی "بالدوین"، کنت فلاندرز و سرکرده سپاهیان صلیبی که برخود نام "پادشاه اورشلیم" را نهاده بود، این دسته را در نزدیکی معبد سلیمان جای داد و حفاظت از زائران مسیحی را به ایشان سپرد. بدینسان اعضای این گروه و سربازانشان "سربازان فقیر مسیح و معبد سلیمان" نام گرفتند.
به تدریج این دسته توسعه یافت و به صورت یک سازمان مزدور نظامی درآمد که خدمات خویش را به حکمرانان صلیبی عرضه می کرد. توانمندی نظامی آنان چنان مورد توجه قرار گرفت که ماموریت انتقال شمش های طلا و اموال تاراج شده از شرق به پاریس و لندن به ایشان سپرده شد. [8]به همین خاطر پس از مدتی شوالیه های فقیر معبد سلیمان به توانمندی های اقتصادی قابل توجهی دست یافتند.
شهسواران معبد همچنین مسئول اصلی تهاجم صلیبی ها و قتل عام مسلمانان بودند. به همین دلیل صلاح الدین،فرمانده بزرگ مسلمانان،که لشگر صلیبی هارا در 1187 در نبرد حطین شکست داد وبیت المقدس را آزاد نمود،با این که تعداد زیادی از مسیحیان را مورد عفو قرار داد ،اما شهسواران معبد را به خاطر جنایاتی که مرتکب شده بودند محکوم به مرگ کرد.شهسواران معبد پس از پایان یافتن جنگ های صلیبی در سال 1291 با وجود از دست دادن بیت المقدس و تحمل تلفات سنگین،همچنان به حیات خود ادامه دادند؛و علی رغم کاهش مستمر حضور مسیحیان در فلسطین،آن ها قدرت خود را در اروپا افزایش دادند.آن ها ابتدا در فرانسه و سپس در سایر ممالک به حکومتی در درون یک حکومت تبدیل شدند.
به نوشته دائره المعارف یهود [9] اسنادی موجود است که ارتباطات میان شهسواران معبد ویکی از خاندان های قدرتمند یهودی را از نیمه دوم قرن سیزدهم نشان می دهد.این خانواده متنفذ یهودی که در دربار اسپانیا نفوذ فراوانی داشتند، شاخه ای از خاندان لوی بود که در اسپانیا با نام های "ابولاوی"،"ابن لاوی"،"کاوالریا" و "کابالریا" شناخته می شدند. [10] شکی نیست که قدرت سیاسی و اقتصادی شوالیه ها پادشاهان اروپایی را نگران ساخته بود، اما علاوه برآن شایعات گسترده ای در اروپا رواج یافت که ایشان را متهم به "شیطان گرایی"، "کفرگویی و اهانت به مقدسات"، " انکار مسیح"، "اقدامات غیر اخلاقی" و "لواط" متهم می کرد. [11]این شایعات دستگاه پاپی آن زمان را نیز نسبت به این گروه حساس نمود.
سرانجام در سال 1307 فلیپ لوبل،پادشاه فرانسه،تصمیم گرفت اعضاء فرقه را دستگیر کند. به نوشته دائره المعارف یهود، یکسال قبل از این اقدام، فیلیپ چهارم دستور اخراج صرافان و رباخواران یهودی را از فرانسه داده بود. دستگیری و اخراج یهودیان و سرکوب شهسواران معبد قطعا باید اجزای پیوسته ی یک سیاست ارزیابی شود.سیاست مذکور را می توان اقدامی در جهت پایان دادن به فساد بی رویه و لجام گسیخته مالی و قلع و قمع گروه های غارتگر شکل گرفته در دوران جنگ های صلیبی ارزیابی کرد. پیوند تنگاتنگ میان رباخواران یهودی و شوالیه های معبد، به دلیل کارکردهای مشترک مالی این دو گروه کاملا طبیعی است. برخی از آن ها موفق به فرار شدند،اما اکثر آن ها دستگیر شدند. [12]
در سال 1312 پاپ کلمنت پنجم نیز به این پاکسازی ادامه داد و دسته فوق را به خاطر داشتن اعتقادات کفرآمیز و شیطانی منحل اعلام کرد. بسیاری از شهسواران معبد، بعد از بازجویی ها و محاکمه های طولانی به انحرافات خود اعتراف، و پذیرفتند که از عقاید مسیحیت دست برداشته و دراجتماعات خود به حضرت مسیح(ع) اهانت کرده اند. سرانجام در سال 1314 به دستور کلیسا و پادشاه، رهبران شهسواران معبد که استاد اعظم نامیده می شدند و سرکرده آنان ژاک دموله،که به یک خاندان اشرافی تعلق داشت، در ملاعام اعدام شدند و مابقی به زندان افتادند و هسته اصلی این فرقه متلاشی گشت و در ظاهر از بین رفت.اما هرچند فرقه ظاهرا منهدم شد، ولی در واقع از بین نرفت. در طی توقیف سریع سال 1307 برخی از شهسواران معبد گریخته و موفق شدند که خود را مخفی نمایند. تعداد زیادی از آن ها به دو کشور اسکاتلند و پرتغال گریختند.
در پرتغال پس از صدور فرمان پاپ مبنی بر انحلال این فرقه، شورایی از مقامات کلیسای پرتغال برای رسیدگی به اتهامات شاخه شوالیه های معبد در این کشور گرد آمد و به سود آن رای داد. این در زمان سلطنت "دینیز" است. از آن جا که شوالیه های معبد در پرتغال بسیار ثروتمند، متنفذ و دارای روابط حسنه با دربار بودند، دنیز بعد از مرگ پاپ کلمنت پنجم فعالیت این فرقه را با عنوان "شهسواران مسیح" تداوم بخشید. این فرقه در سال 1319 حمایت پاپ بعدی را به دست آورد و بعدها نقش مهمی در توسعه مستعمراتی پرتغال ایفا نمود. [13]
اما فرار برخی افراد این فرقه به اسکاتلند به این علت بود که این کشور تنها سرزمین سلطنتی اروپا بود که هنوز در قرن چهاردهم، اقتدار کلیسا را به رسمیت نشناخته بود. در آن جا آنان تحت حمایت پادشاه اسکاتلند،"روبرت بروس" تجدید سازمان کردند. مدتی بعد آن ها روش مناسبی برای حیات سری و مخفیانه ی خود یافتند. آن ها به یکی از مهمترین اصناف در جزایر قرون وسطی انگلستان یعنی صنف بنایان رخنه کردند و سرانجام کاملا این لژها را تحت کنترل خود درآوردند. [14]
با شروع عصر مدرن لژ بنایان نام خود را به "لژ ماسونی" تغییر دادند. آئین اسکاتلندی قدیمی ترین شاخه فراماسونری است و تاریخ آن به اوایل قرن چهاردهم زمانی که شوالیه های معبد به اسکاتلند پناهنده شدند، باز می گردد. نام هایی که به بالاترین مقام ها در آئین اسکاتلندی داده می شود، همان عناوینی است که سده های پیشین به شوالیه های فرقه ی شهسواران معبد داده می شد، و تا امروز نیز از آن ها استفاده می شود.
البته باید به این نکته توجه داشت که شکل گیری گروه شوالیه های معبد را تنها می توان به عنوان پیش زمینه تاریخی ایجاد انجمن های فراماسونری قبول کرد، کما این که نظریات دیگری نیز در خصوص زمینه های تاریخی شکل گیری فراماسونری وجود دارد. لکن تاریخچه جدی پیدایش انجمن های فراماسونری کنونی نهایتا به اواخر قرن شانزدهم در اسکاتلند [15] و اواسط قرن هفدهم میلادی در انگلستان [16] می رسد. انجمن های مخفی فراماسونری خصوصا بعد از سال 1717 که چهار لژ [17] بزرگ انگلستان با یکدیگر متحد شده و "لژ بزرگ و متحد انگلستان" [18] را ایجاد نمودند [19]، به صورت جدی و انسجام یافته ای فعالیت خود را آغاز نموده و دست پنهانی قدرت های سلطه طلب در معادلات جهانی شده است. [20]

________________________________________
[1] .اوج انتشار منابع ماسونی مربوط به سده های نوزدهم و بیستم میلادی است که به پیدایش انبوهی از منابع مکتوب انجامید.در حوالی نیمه سده بیستم تعداد این آثار حدود 80هزار عنوان در اروپا و 100هزار عنوان در ایالات متحده آمریکا تخمین زده می شود.(زرسالاران یهودی و پارسی،ج4،ص12)
[2] .James Anderson (1680?-1739)
[3] .The constitution of Free-Masons
[4] .نک.زرسالاران یهودی و پارسی،ج4،نخستین تکاپوهای فراماسونری
[5] . به طور کلی سه نظریه در باب پیش زمینه های تاریخی پیدایش انجمن های مخفی فراماسونری وجود دارد: پیدایش این انجمن ها:
1.از میان صنف بنایان قرون وسطی
2. از میان شهسواران صلیبی در طی جنگ های صلیبی (این دیدگاه به "منشا معبدی فراماسونری" (Templar origin of Freemason) شهرت دارد. یکی از این محققین موافق با این نظریه، "عدنان اکتار" با نام مستعار هارون یحیی محقق مسلمان ترکیه ای می باشد. بسیاری از آثار وی در زمینه فراماسونری به زبان فارسی ترجمه شده است، "شوالیه های معبد" ، "فراماسونری جهانی" ، "مبانی فراماسونری" از جمله این آثارمی باشند. )
3. از میان جنبش رزویکروسیانیسم (توضیحات بیشتر پیرامون این جنبش در بخش شیطان گرایی در دوران مدرن قرن 17 در همین مقاله آورده شده است) نک.زرسالاران یهودی و پارسی،ج4،نخستین تکاپوهای فراماسونری
[6] . زرسالاران یهودی وپارسی،ج4،ص 162
[7] . Knights Templar
[8] .زرسالاران یهودی وپارسی،ج2،صص 26 و27
[9] . Judaica
[10] .زرسالاران یهودی و پارسی،ج2،ص 26
[11] . زرسالاران یهودی و پارسی، ج4، ص156
[12] . زرسالاران یهودی و پارسی،ج4، ص156
[13] . زرسالاران یهودی و پارسی،ج4،ص158
[14] .فراماسونری جهانی،صص14-17
[15] . نک. Stevenson, David. The Origins of Freemasonry: Scotland's Century 1590-1710
[16] . نک. Coil, Henry Wilson . Coil's Masonic Encyclopedia
[17] . لُژ واژه‌ای فرانسوی به معنای محل ویژه و درجه یک در تالارهای نمایشی است.به محل و ساختمان مرکز فعالیت فراماسون‌ها لژ ماسونی گفته می‌شود. (فرهنگ واژه‌های اروپایی در فارسی)
[18] . United Grand Lodge of England (UGLE)
[19] .فراماسونری:تاریخ،اسطوره،واقعیت ؛ ص 33
[20] . برای آشنایی کلی با انجمن های مخفی در دوران معاصر می توان به کتاب هایی همچون: انجمن های سری،برایان ویلسون و بخش هایی از کتاب کمیته300 کانون توطئه جهانی،جان کولمن مراجعه نمود.

 

 

منبع: سایت پرسمان دانشجویی عرفانهای نوظهور نهاد مقام معظم رهبری در دانشگاهها

 

Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved
logo