جنگ افزارهاى غيرمتعارف 
اينگونه جنگ افزارها، تسليحات و تجهيزات هسته اى ، شيميايى و ميكروبى و موشك هاى حامل آنها را شامل مى شود.
الف ) توان هسته اى : اين رژيم هنوز نيز از اذعان رسمى به داشتن سلاح هسته اى امتناع مى كند و بر اين نكته همچنان پا مى فشارد كه هرچند قادر به توليد سلاح هسته اى است ولى براى ورود اين گونه تسليحات به منطقه ى خاورميانه پيش قدم نخواهد بود. اسراييل سياست بازدارندگى هسته اى خود را علنى نمى كند، بلكه براى كسب منافع استراتژيك و سياسى بيش تر در سطح منطقه اى و بين المللى ، آن را در هاله اى از ابهام باقى نگه مى دارد و از پيوستن به معاهده ى منع گسترش سلاح هاى هسته اى ، سال 1968، خوددارى و با بازديد همه جانبه ى بازرسان بين المللى از تاسيسات هسته اى خود مخالف مى كند. اما ادعا مى كند كه اصل عارى بودن سراسر منطقه ى خاورميانه (از جمله ايران ) را پس از دستيابى به سلاحى فراگير و جامع قبول دارد هرچند در اين صورت بر لزوم بازديد كشورهاى منطقه از تاسيسات هسته اى يكديگر اصرار مى ورزد.
1 - شالوده ى تكنيكى : اسراييل از بدو تشكيل ، تلاش براى دستيابى به توان هسته اى را آغاز كرد و در دهه ى پنجاه به اين تلاش سرعت بخشيد و بدين منظور كميته ى انرژى هسته اى را در سال 1952 تشكيل داد و در سال 1955 قرارداد ساخت رآكتور هسته اى ناحل سوريك را با امريكا منعقد ساخت . اين رآكتور هسته اى 5 مگاواتى ويژه ى تحقيقات هسته اى بوده و بازرسان آژانس بين المللى انرژى هسته اى مستقر در شهر وين از آن بازرسى مى كنند. اين رژيم در سال 1945 و در پى يك رشته مذاكرات محرمانه با فرانسه با هدف توسعه ى فعاليت هاى هسته اى موفق شد اين كشور را به ساخت نيروگاه هسته اى ديمونا در اسراييل متقاعد كند و اين نيروگاه در اواخر سال 1963 شروع به كار كرد و تاكنون بازرسان بين المللى نتوانسته اند از آن بازديد كنند. بر اساس اطلاعات اوليه قدرت نيروگاه ديمونا 24 مگاوات است كه براى توليد ماده پلوتونيم لازم جهت ساخت يك كلاهك هسته اى در سال كفايت مى كند. اما بعضى اطلاعاتى كه بعدها به دست آمد مى گويد كه نيروگاه مزبور 40 مگاوات قدرت دارد كه با اين مقدار قدرت ، نيروگاه مى تواند سالانه پلوتونيم لازم را براى ساخت 2 يا 3 كلاهك هسته اى توليد كند. در سال 1974 سازمان اطلاعات مركزى امريكا (سيا) فاش كرد كه اسراييل قادر به ساخت جنگ افزارهاى هسته اى است . در سال 1986 مردخاى فعنونواز دانشمندان علوم هسته اى اسراييل درباره ى برنامه ى هسته اى نظامى و نيروگاه ديموناى اسراييل فاش كرد كه شك و ترديدهاى تازه اى در مورد قدرت واقعى اين نيروگاه ايجاد كرد و معلوم شد كه برنامه ى هسته اى نظامى اسراييل گسترده تر و پيچيده تر از آن است كه قبلا تصور مى شد، چه اين كه آزمايشگاه ها، تاسيسات جداسازى پلوتونيم از مواد زائد و مركز جمع آورى در زير زمين ساخته شده اند.
اين رژيم اورانيوم خام را از فسفات استخراج مى كند همچنين اقدام به خريد و انتقال قانونى يا غير قانونى مقاديرى از آن و نيز مقاديرى از اورانيوم غنى شده (با درجه خلوص بالا) از اروپا، امريكا و افريقاى جنوبى كرده است . به گفته ى رييس سابق سازمان انرژى هسته اى فرانسه در دوران همكارى هسته اى فرانسه و اسراييل در اوايل دهه ى 60، فرانسه نه تنها در زمينه ى فناورى بلكه در ساخت تسليحات هسته اى نيز به اسراييل كمك كرده است . مطلب ياد شده رازى را فاش نمى كند، زيرا همكارى اسراييل از يك سو و آمريكا و اروپاى غربى از سوى ديگر در بخش علوم و فناورى نظامى ، خود به خود سبب مى شود كه دانشمندان اسراييلى از تازه ترين دستاوردهاى فناورى هسته اى در زمينه هاى گوناگون مطلع شوند.
در خصوص ذخاير كنونى كلاهك هاى هسته اى اسراييل آمار و ارقام مختلفى ارايه مى شود و منابع گوناگون ميزان اين ذخاير را از 60 تا 200 كلاهك برآورد مى كنند و اين به مقدار اورانيوم غنى شده و پلوتونيمى كه اسراييل مى توانسته است به دست آورد، بستگى دارد. بر اساس ادعاى فعنونو اين رژيم موفق به توليد مواد تريتيوم و ليتيوم كه بر شدت انفجار هسته اى مى افزايد، شده است ولى منابع علمى هنوز نسبت به توانايى اسراييل در ساخت بمب هيدروژنى ترديد دارند، زيرا برخلاف كلاهك هاى هسته اى ، ساخت بمب هيدروژنى نيازمند انجام آزمايش است . با اين حال ، سازمان اطلاعات مركزى امريكا گزارش داد كه اسراييل قصد ساخت چنين بمبى را دارد.
2 - ملاحظات استراتژيك : تلاش اسراييل براى دستيابى به تسليحات هسته اى به دو عامل اصلى بر مى گردد. عامل نخست ميزان نيروهاى نظامى است كه با گذشت زمان و به خصوص در بخش نيروى انسانى به نفع اعراب خواهد بود و پيشرفت هاى علمى و تكنيكى اعراب نيز مؤ ثر مى باشد. عامل دوم آن است كه تجربه ى تاريخى نشان داده است كه اين رژيم براى حفظ و بقاى موجوديت خود نمى تواند به ضمانت هاى بين المللى متكى باشد.
نظريه پردازان و انديشمندان عرب در خصوص كاركرد هرچه مبهم سياست بازدارندگى هسته اى اسراييل نظر يكسانى ندارند. گروهى آن را عامل اصلى دست برداشتن اعراب از تفكر نابودى اسراييل مى دانند و گروهى ديگر نقش آن را در درجه ى دوم اهميت قلمداد كرده و مى گويند كه عرب ها در جنگ 1967 با سلاح هاى متعارف شكست خوردند و به دنبال اين شكست بوده است كه بيشترين كشورهاى عربى كه مستقيما درگير بحران خاورميانه اند، تفكر نابودى آن را كنار گذاشته اند. در هر صورت ، موضوع بازدارندگى هسته اى در حال حاضر ابعاد مختلفى دارد و از زواياى گوناگون مورد بحث قرار مى گيرد. بعضى كشورهاى عربى خطر آن را در آينده بسيار جدى تلقى ميكنند و نسبت به سلطه ى نظامى اسراييل بر منطقه و بروز رقابت تسليحاتى به شدت نگرانند. بعضى ديگر، هرچند مسلح بودن اسراييل به سلاح هاى هسته اى را تهديدى براى امنيت منطقه به حساب آورده و خواهان پيوستن اين دولت مانند كشورهاى عربى به معاهده ى منع گسترش سلاح هاى هسته اى مى باشند، اما خطر آن را چندان بزرگ نمى دانند و معتقدند كه هسته اى بودن اسراييل نبايد اعراب را از پرداختن به طرح هاى استراتژيك و دراز مدت باز دارد. از ديدگاه اين كشورها با كنارگذاشتن تفكر نابودى اسراييل ، بازدارندگى هسته اى به دو دليل عمده نمى تواند از وقوع جنگ محدود به منظور آزادسازى سرزمين هاى اشغالى جلوگيرى كند. اين دو دليل عبارتند از: محدوديت هاى سياسى بين المللى عليه به كارگيرى سلاح هاى هسته اى و خطر ناشى از استفاده از اين قبيل سلاح ها بر ضد كشورهاى عربى مجاور به علت همجوارى و نزديكى جغرافيايى و امكان انتقال تشعشعات هسته اى به درون خود اسراييل به سبب تغيير جهت وزش باد. هرچند اطلاعاتى درباره ى ساخت سلاح هاى هسته اى تاكتيكى (يعنى با قدرت تخريبى حدودا 1 تا 5 كيلوتن ماده ى تى .ان .تى ) با مين هاى هسته اى زمينى دردست نيست ، اما به فرض وجود چنين تسليحاتى امكان به كارگيرى آن بر ضد كشورهاى عربى مجاور به دليل فوق محل ترديد است و نبايد فراموش شود كه مصر و سوريه با آگاهى از توان هسته اى اسراييل ، جنگ 1973 را آغاز كردند. مضاف بر اينكه تهديد اسراييل به حمله ى هسته اى به شهرها و تاسيسات حياتى كشورهاى عربى در پاسخ به تهاجم محدود اين كشورها چندان نمى تواند واقعى باشد و مى توان گفت كه بادستيابى سوريه و عراق (در مورد عراق تا پيش از جنگ خليج فارس در سال 1991) به موشك هاى دوربرد مجهز به كلاهك هاى شيميايى كه مى تواند در يك جنگ محدود مثلا براى آزادسازى جولان يا كرانه ى باخترى تلفات سنگين و غيرقابل قبولى به اسراييل وارد سازد، اين تهديد تا حدود زيادى منتفى شده است .
در مذاكرات صلح نيز اسراييل سخنى از توان هسته اى خود به ميان نياورده است . و با توجه به ملاحظات فوق ميتوان گفت كه نيروهاى مسلح اين رژيم بيش تر به سلاح هاى متعارف متكى هستند، زيرا در صورت شكست بازدارندگى منطقه اى و بروز جنگ ، استفاده از چنين سلاح هايى به راحتى امكان پذير است . در جريان دومين جنگ خليج فارس بعضى اسراييلى ها سياست بازدارندگى هسته اى را سودمند تشخيص دادند چراكه عراق بر حسب نظر آنان ، به دليل ترس از حملات تلافى جويانه ى هسته اى از به كارگيرى سلاح شيميايى خوددارى كرد. اما اين صرفا يك نظر است و امريكا به عنوان سركرده ى ائتلاف عليه عراق اجازه ى استفاده از سلاح هاى هسته اى نمى داد. عليرغم اين ملاحظات استراتژيك و ارتباط امنيتى كه اسراييل با آمريكا دارد، اين رژيم به توان هسته اى به عنوان يك بيمه نامه مى نگرد. بنابراين و با وجود پيشرفت مذاكرات صلح ، نمى توان تصور كرد كه اسراييل در آينده ى نزديك دست از تسليحات هسته اى بكشد، چراكه همواره نگران دستيابى كشورهاى عربى يا منطقه از جمله ايران به اين گونه تسليحات است و هميشه اعلام داشته است كه براى جلوگيرى از اين امر از تمامى راه ها بهره خواهد جست .
ب )موشك هاى بالستيك : همكارى هاى هسته اى فرانسه و اسراييل به مسايل تكنيكى محدود نماند و ساخت موشك هاى بالستيك زمين به زمين قادر به حمل كلاهك هاى هسته اى را نيز شامل گرديد. اين نكته را نيز يادآور مى شويم كه هواپيماهاى جنگنده و بمب افكن پس از انجام تغييرات فنى لازم مى توانند بمب هاى هسته اى را حمل و پرتاب كنند.
حاصل اين همكارى ساخت موشك اسراييلى يريحو 1 با برد 200 تا 480 كيلومتر و قدرت حمل يك كلاهك هسته اى يا غيرهسته اى به وزن 250 كيلوگرم است . در سال 1972 اين رژيم موشك لانس را با برد 110 كيلومتر و قدرت حمل يك كلاهك هسته اى يا غيرهسته اى به وزن 250 كيلومتر از امريكا دريافت كرد. در اوايل دهه ى هشتاد، اسراييل موشك يريحو 2 با برد 490 تا 680 كيلوگرم حمل مى كند، توليد كرد و در اواخر همين دهه ساخت موشك دو مرحله اى يريحو 3 بابرد 800 تا 1480 كيلومتر و قدرت حمل كلاهك هسته اى به وزن 750 كيلوگرم نيز به پايان رسيد و پيش بينى مى شود كه هم اكنون سرگرم ساخت موشكى با برد بيشتر مى باشد. زيرا اسراييل ، ايران و تاحدودى الجزاير كه در پى دستيابى به فناورى هسته اى براى مقاصد صلح آميزبرآمده و نيز ليبى را كه ممكن است به خريد سلاح هسته اى موفق شود، جزو كشورهاى خط مقدم به حساب مى آورد.
اين رژيم قدرت خود را در زمينه ى موشك هاى بالستيك با پرتاب ماهواره ى تقريبا 110 كيلوگرمى اوفيك - 1 در سال 1988 با استفاده از موشك سه مرحله اى شافيت 2 به نمايش گذاشت . و در سال هاى 1990 و 1995 به ترتيب اوفيك 2 و 3 به فضا پرتاب شدند و اسراييل ضمن بيان امكانات جاسوسى اين ماهواره ها، آشكارا خبر از عبور اين ماهواره ها بر فراز سوريه ، عراق و ايران داد، كه البته اين بخشى از جنگ روانى است ، چه اين كه ماهواره هاى امريكا مدتهاست كه سه كشور مزبور را زير نظر دارد. عده اى از متخصصان معتقدند كه با انجام برخى تغييرات در شافيت 2، اين موشك قادر خواهد بود كلاهك هسته اى يا غيرهسته اى 900 كيلوگرمى تا مسافت حدودا 3000 مايل دريايى يا 500 كيلومترى را تا مسافت تقريبا 4700 مايل دريايى حمل كند كه بدين ترتيب در رديف موشك هاى قاره پيما قرار خواهد گرفت . منابع ديگرى مقدار برد را 2000 مايل دريايى و وزن كلاهك را 1000 كيلوگرم يا 3000 هزار مايل دريايى و 500 كيلوگرم برآورد كرده اند. اكثر مطلعان بر اين عقيده اند كه بين يريحو 3 و شافيت 2 به لحاظ مراحل و مقدار برد شباهت زيادى وجود دارد.
ج ) تسليحات شيميايى : برخلاف سلاح هاى هسته اى ، اسراييل سعى دارد سلاح هاى شيميايى را به عنوان بخشى از موازنه ى استراتژيك با اعراب منظور نكند زيرا مى داند بعضى كشورهاى عربى و به ويژه مصر، سوريه و عراق توانسته اند كلاهك هاى شيميايى بسازند و با پرتاب آن به وسيله ى موشك هاى بالستيك قادرند اسراييل را هدف قرار دهند. به همين دليل ، اسراييل به معاهده ى منع سلاح هاى شيميايى سال 1993 پيوست تا كشورهاى عربى كه هنوز به اين معاهده نپيوسته اند (يعنى مصر، سوريه ، اردن ، ليبى و لبنان ) در معرض فشارهاى بين المللى قرار گيرند. عليرغم اين كه مقامات اسراييلى توليد سلاح هاى شيميايى را همواره انكار مى كنند، اما بيش تر صاحب نظران بر اين عقيده اند و امريكا نيز اذعان دارد كه اسراييل سلاح هاى شيميايى را توليد و انبار مى كند.
اطلاعات موجود از توليد گاز اعصاب در يك ايستگاه نزديك نيروگاه هسته اى ديمونا و چندين ايستگاه و مركز تحقيقاتى ديگر حكايت مى كند. علاوه بر مجهز بودن تمامى مردم به ماسك ضدگاز، تمرين هايى براى آگاهى از اثرات به كارگيرى سلاح هاى شيميايى در ميادين جنگ برگزار مى گردد. اسراييل پيش تر پيمان 1969 ژنو را كه حق كشورهاى امضاكننده را در استفاده ى متقابل از سلاح شيميايى محفوظ نگه مى دارد، امضا كرده بود و اين يكى ازدلايل برخوردارى اسراييل از اين قبيل سلاح هاست .
از سلاح هاى شيميايى و برخلاف سلاح هاى هسته اى ، ميتوان به راحتى بر عليه دشمنى كه دست به تهاجم شيميايى زده است ، استفاده كرد ولى به دليل همجوارى و نزديكى جغرافيايى و تغيير جهت وزش باد به كارگيرى گسترده ى اين قبيل سلاح ها عليه كشورهاى هم مرز ممكن نيست ، زيرا خطر انتقال آلودگى به داخل اسراييل وجود دارد. از سوى ديگر، به كارگيرى سلاح هاى شيميايى به عنوان قدم اول به سوى گسترش جنگ و استفاده از سلاح هاى هسته اى تلقى مى شود. با اين حال مى توان چنين فرض كرد در زمينه ى سلاح هاى شيميايى و موشك هاى پرتاب كننده ى آن حالتى از تعادل نسبى ميان اسراييل و برخى كشورهاى عربى برقرار شده به گونه اى كه هيچ يك از طرفين ، آغازگر استفاده از اين گونه سلاح ها نخواهد بود. به هر حال ، مى توان استفاده از سلاح هاى شيميايى را در رويارويى هاى آتى اعم از سطح استراتژيك يا تاكتيك ، در صورت عدم امكان دفع مهاجم به وسيله ى ابزار دفاعى متعارف ، به كلى منتفى دانست هرچند به نظر نمى رسد كه تحقق چنين وضعيتى به راحتى امكان پذير باشد.
د) سلاح هاى ميكروبى : اين رژيم تاكنون از پيوستن به معاهده ى منع سلاح هاى ميكروبى سال 1972 با اين بهانه كه در اين معاهده ترتيبى براى تحقيق و بازرسى پيش بينى نشده ، خوددارى كرده است . به رغم تكذيب رسمى ، تمامى منابع بر وجود مراكز تحقيقاتى و تاسيسات توليد سلاح هاى ميكروبى در اسراييل اتفاق نظر دارند.
در خصوص سلاح هاى ميكروبى و تفاوت آن با سلاح هاى شيميايى و هسته اى يك سؤ ال اساسى وجود دارد و آن اين كه به لحاظ نظامى و اخلاقى امكان بهره گيرى از اين گونه سلاح ها تا چه اندازه ميسر است ؟زيرا از يك سو نميتوان اثرات به كارگيرى سلاح هاى ميكروبى را به يگان هاى نظامى محدود و از سرايت آن به غيرنظاميان جلوگيرى كرد. از سوى ديگر، نزديك بودن واحدهاى نظامى اعراب و اسراييل به يكديگر به علت عدم گستردگى ميادين جنگ ، امكان آلودگى طرفين را يكسان مى كند. چيزى كه مى توان گفت آن است كه در جنگ اعراب و اسراييل به كارگيرى سلاح هاى هسته اى و ميكروبى به عنوان آخرين ضربه تلقى مى شود و با توجه به شرايط سياسى حاكم بر منطقه نمى توان به اسانى آن را تصور كرد. البته در خصوص سلاح هاى شيميايى وضعيت تفاوت مى كند و به كارگيرى نه چندان زياد آن همان گونه كه در جنگ عراق و ايران ديده ايم ، با محدوديت هاى استراتژيك نظامى و سياسى كمترى روبرو است به خصوص كه اگر تاثير اين سلاح ها به يگان هاى نظامى دشمن محدود شود و از گسترش آن به شهرها و مراكز مسكونى جلوگيرى به عمل آيد.
صنايع نظامى 
در ميان كشورهاى خاورميانه ، اسراييل پيشرفته ترين و گسترده ترين صنايع نظامى را دارد و توانسته با مشاركت و همكارى امريكا و كشورهاى اروپايى تجهيزات جنگى بسيارى را توليد كند. موافقتنامه ى همكارى هاى استراتژيك با امريكا كه در سال 1981 منعقد شد، زمينه ى بهره بردارى اسراييل از فناورى امريكا را فراهم مى كند و از اين رو صنايع نظامى آن با بسيارى از كشورهاى اروپايى برابرى مى كند و در مواردى مانند سيستم هاى الكترونيكى جنگنده ها از آن ها نيز پيشى گرفته است . اسراييل تانك مركاوا، جنگنده ى كفير وانواع نفربرهاى زرهى ، توپخانه ، جنگ افزارهاى سبك ، سيستم هاى الكترونيكى ، موشك هاى هوا به هوا و زمين به هوا، موشك هاى بسيار دقيق بوب آى با قابليت هدايت تلويزيونى و غيره را توليد مى كند و در بخش نوسازى و بهسازى جنگ افزارهاى قديمى مانند تانك ها و هواپيماها توانايى زيادى از خود نشان داده است .
بيشتر توليدات صنايع نظامى به خارج صادر مى شود تا هم هزينه ها تامين و هم سودى عايد آن شود، هرچند در حال حاضر صادرات نظامى آن وضعيت چندان مطلوبى ندارد. اسراييل در 15 سال گذشته حدود 70 توليدات نظامى خود را به خارج صادر كرده و ميزان فروش داخلى و خارجى صنايع نظامى در سال 1992 تقريبا 2/2 ميليارد دلار بالغ گرديد و از سال 1989 تا 1993 حدودا 266/2 ميليارد دلار تجهيزات نظامى به خارج صادر كرده است .
يكى از مهم ترين هدف هاى اسراييل از گسترش و تقويت صنايع نظامى ، رهايى از فشار ابرقدرت هاست كه با خوددارى از فروش تسليحات منحصر به فردشان (كه در واقع جزو اسرار نظامى آن ها محسوب مى شود) به كشورهاى ديگر وارد مى آورند. به علاوه ، با كمك هاى فنى امريكا و اروپا اسراييل توانسته است در اين بخش بر اعراب فايق آيد. هم اكنون حدود 200 شركت دولتى و خصوصى در بخش توليدات نظامى فعاليت مى كند و 15 نيروى انسانى در اين شركت ها مشغول به كارند. شركت صنايع هوايى اسراييل (آى ام آى )، سازمان توسعه ى تجهيزات جنگى (رافائل )، شركت كشتى سازى اسراييل و شركت صنايع نظامى اسراييل (آى ام آى ) بزرگ ترين شركت هاى صنايع نظامى اين رژيم به شمار رفته و 80 فروش ‍ داخلى و خارجى تسليحات را به خود اختصاص داده اند. اما اين صنايع گاهى به دليل كمبود اعتبارات مالى ناگزير به لغو يا كاهش حجم طرح هاى مربوطه مى شود كه لغو پروژه ى ساخت هواپيماى (لافى ) به دنبال قطع پشتيبانى مالى امريكا از اين پروژه در سال 1987 يك نمونه ى آن مى باشد. با لغو پروژه ى مذكور، شركت صنايع هوايى اسراييل به ناچاز در قالب بخش هاى ساخت هواپيما، الكترونيك ، فناورى و خدمات هوايى به تجديد سازمان تن داد. اين سازمان هم اكنون جنگنده ى كفير، هواپيماى ترابرى عرفا و هواپيماهاى كنترل از راه دور را توليد مى كند و در زمينه ى مطالعات فضايى ، سرگرم پروژه ى ساخت موشك ارو (پيكان ) با مشاركت شركت امريكايى لاكهيد است . امريكا 80 هزينه ى مرحله ى اول اين پروژه را تامين كرده و هم اكنون در حال تامين 70 هزينه 320 ميليون دلارى مرحله دوم مى باشد. توسعه و ساخت ماهواره هاى اوفيك و ماهواره ى ارتباطى عاموس از ديگر برنامه هاى در حال اجراى اين شركت است . اسراييل 3 توليد ناخالص ملى خود را به تحقيقات و پژوهش هاى نظامى اختصاص داده است و اين نشانگر اهميتى است كه به اين امر مى دهد.
به طور كلى صنايع نظامى به دلايل متعددى در حال حاضر با نوعى ركود و كاهش فروش مواجه است . اهم اين دلايل عبارتند از: كاهش بودجه هاى نظامى ، روآوردن نيروهاى مسلح اسراييل به خريد تجهيزات خارجى به علت اين كه نميخواهند صبر كنند تا كارآمدى تجهيزات داخلى محرز شود و كاهش ميزان سرمايه گذارى و حجم صادرات به بازارهاى اروپاى غربى و امريكا كه 25 كل صادرات نظامى اسراييل را تشكيل مى دهد. در پى كاهش فعاليت بخش صنايع نظامى ، از تعداد شاغلين در اين بخش كاسته شده و در حالى كه اين تعداد درسال 1985، 14500 نفر بود، در سال 1993 به 5620 نفر تقليل يافت . همچنين شركت رافائل در سال 1992 از تعداد نيروى انسانى خود به ميزان 15 كاست و در مجموع حدود 20 هزار فرصت شغلى در بخش صنايع نظامى از دست رفت به علاوه اين كه بعضى شركت ها به توليدات غيرنظامى پرداختند.
شركت هاى توليد صنايع نظامى اميدوارند با صدور محصولات خود به آسيا، كشورهاى جهان سوم و اعضاى سابق پيمان ورشو، از بحران كنونى خود خارج شوند، كه پيشرفت مذاكرات صلح و به تبع آن گسترش روابط اسراييل با كشورهاى خارجى و فروپاشى اتحاد جماهير شوروى سابق به عنوان يكى از بزرگترين صادركنندگان سلاح و قطعات يدكى در جهان را مى توان يك عامل كمكى در اين زمينه دانست . همكارى نظامى اسراييل و چين از دهه ى هشتاد آغاز شده و اسراييل اقدام به نوسازى تانك ها، خودروهاى زرهى ، رادارها و سيستم هاى الكترونيكى هواپيماهاى جنگى چين كرده است . گفته مى شود اين همكارى هم اكنون به صورت استفاده از برخى بخشهاى پروژه ى لغو شده ى جنگنده ى (لافى ) در نسل جديد جنگنده هاى چينى و ساخت يك سيستم دفاع موشكى براى مقابله با موشك هاى بالستيك (پس از اين كه اسراييل اطلاعاتى درباره ى موشك ضدموشك پاتريوت امريكا در اختيار چين قرار داد) در جريان است . ميزان خريدهاى نظامى چين از اسراييل از اوايل دهه ى هشتاد حدود يك ميليارد دلار برآورد مى شود.
به منظور نوسازى و بهسازى جنگنده هاى اف - 4 قراردادى با تركيه منعقد شده و درباره ى شرايط و نحوه ى پرداخت هزينه ى اين قرارداد، مذاكرات همچنان ادامه دارد. يادآورى مى شود كه شركت هاى اسراييلى هم اكنون سرگرم نوسازى جنگنده هاى ميگ 21 ساخت شوروى در بعضى از كشورهاى اروپاى شرقى مى باشند و قرارداد اوليه ى ساخت مشترك يك هواپيماى مسافربرى غيرنظامى با روسيه را به امضا رسانيده اند.
اين رژيم براى همكارى نظامى با هند تلاش و سعى مى كند و براى نوسازى جنگنده هاى ميگ 21 هند، به دنبال كسب توافقى با اين كشور است . به اين نكته نيز بايد توجه كرد كه امريكا همواره از صدور فناورى پيشرفته ى نظامى توسط اسراييل به ديگر كشورها استقبال نمى كند، زيرا به علت مشاركت در اين فناورى آن را بخشى از اسرار نظامى خود به حساب مى آورد و نيز اجازه نمى دهد كه با پيشنهاد مبلغ كمترى ، با او رقابت كند. براى مثال ، امريكا با انتقال فناورى سوختگيرى هوايى اسراييل به تركيه مخالفت كرد.
چشم انداز آينده 
دومين جنگ خليج فارس بر اسراييل اثر گذاشت . به لحاظ نظامى عراق ، اسراييل را با موشك هاى الحسين كه نوع بهسازى شده ى موشك اسكاد بى است مورد هدف قرار داد. البته به سبب كوچكى كلاهك و بى دقتى اين موشك ها حتى در حمله به شهرها، آثار تخريبى اين موشك ها تقريبا صفر بود. با اين حال بر روحيه ى اسراييلى ها اثرات منفى داشت ، زيرا دريافتند كه در جنگ هاى آينده تنها با يك طرف روبرو نخواهند بود. اسراييل قصد داشت به حملات عراق پاسخ دهد ولى آمريكا، براى حفظ مصر و سوريه در ائتلاف بين المللى عليه عراق ، از اين امر ممانعت كرد همچنين در خصوص فايده ى حملات متقابل ميان رهبران اسراييل اختلاف نظر وجود داشت .
اصابت موشك هاى عراقى به قلب اسراييل ، نظريه پردازان و طراحان سياست استراتژيك اين دولت را به تفكرى تازه براى آينده و استقرار يك سيستم دفاع موشكى تاكتيكى براى دفع حملات موشك هاى بالستيكى دشمن با استفاده از موشك هاى ارو كه 30 كيلومتر برد دارد، واداشته است . براساس طرح هاى تهيه شده موشك ارو بايد اين قابليت را داشته باشد كه موشك هاى دشمن را بدون اين كه با آنها برخورد كند، منهدم سازد. چه بسيارى از زيان هاى وارده براثر حملات موشكى عراق به اسراييل ، از برخورد موشك ضدموشك پاترويت به موشك هاى مهاجم و ريزش ‍ قطعات خرد شده روى مناطق مسكونى ناشى گرديد. عليرغم ناكامى آزمايش هاى اوليه ى موشك ارو، به نظر مى رسد كه امريكا بر ساخت اين موشك اصرار دارد و بدين منظور كمك مالى و فنى به اسراييل مى كند. آمريكا اخيرا تصميم به استقرار يك سيستم دفاع موشكى تاكتيكى گرفته و اسراييل با به كارگيرى نوع بهسازى شده ى جنگنده هاى اف - 15 موسوم به (اف - 15 اى ) بر فعاليت نيروى هوايى افزوده و مصمم است از هواپيماها و ماهواره به عنوان سيستم هشداردهنده ى سريع الكترونيكى استفاده كند تا از اين طريق بتواند به سكوهاى پرتاب موشك حمله كند و موشك ها را پيش از شليك منهدم سازد.
البته شايان ذكر است كه آن چه در دومين جنگ خليج فارس اتفاق افتاد قابل تكرار در جنگ هاى آينده ى اعراب و اسراييل نيست ، زيرا اسراييل از توان و امكانات لازم براى حملات تلافى جويانه نه تنها بر ضد تاسيسات نظامى ، بلكه عليه شهرها و تاسيسات زيربنايى كشورهاى عربى برخوردار بوده و براى استفاده از آن ترديدى به خود راه نخواهد داد.
با وجود ادعاهاى مكرر اين رژيم ، به نظر مى رسد به نفع ايران باشد كه براى حمايت از اعراب وارد جنگ بر عليه اسراييل شود به خصوص كه امكان مداخله ى امريكا به نفع اسراييل زياد است . عراق نيز در صورت تجديد قواى نظامى خود به منظور تهاجم به اسراييل با وضعيت مشابهى روبرو خواهد بود.

 

Logo
https://old.aviny.com/Occasion/Islamic/Felestin/87/8-2-mosalah/html/mos00002.aspx?&mode=print