مادر پاكدامن
21. امام صادق(ع):
طوبى لمن كانت امه عفيفة; (26) .
خوشبخت كسى است كه مادرش پاكدامن باشد.
جلوه گاه صبر
22. امام صادق(ع) از پدر بزرگوارش:
ان الله تبارك و تعالى جعل للمراة صبر عشرة رجال، فاذاحملت زادها قوة عشرة رجال اخرى; (27) .
خداى تبارك و تعالى براى زن، صبر و تحمل ده مرد را قرار دادهاست و آنگاه كه زن، باردار مىشود خداوند نيروى ده مرد ديگر را بهآن مىافزايد.
پاداش مرزدارى و شهادت
23. اميرالمؤمنين(ع):
ذكر رسولالله(ص) الجهاد، فقالت امراة لرسولالله(ص): يارسولالله! فما للنساء من هذا شيء؟
فقال: بلى، للمراة ما بين حملها الى وضعها الى فطامها من الاجركالمرابط في سبيل الله، فان هلكت فيما بين ذلك كان لها مثلمنزلة الشهيد; (28) .
رسول خدا(ص) در باره جهاد سخن گفت. زنى به رسول خدا(ص) عرضكرد: اى رسول خدا! پس براى زنان از اين جهاد بهرهاى نيست؟
فرمود: بلى; براى زن در فاصله باردارى تا وضع حمل و بعد از شيرگرفتن طفل، پاداشى همانند پاداش مجاهدى است كه در مرز، در راهخدا به مرزبانى مشغول است، و اگر در اين فاصله جان بدهد براى اوپاداشى همانند مقام و منزلتشهيد خواهد بود.
نكته قابل توجه آنكه، پيامبر(ص) پرورش طفل در دوران باردارى وبعد از آن را همانند مرزبانى از حدود و ثغور اسلامى شمرده است و جاندادن در آن ميان را چون شهادت در راه خدا; چرا كه او نيز وظيفه پرورشفرزندان اسلام و حفظ قدرت جامعه اسلامى در سايه وجود فرزندانىصالح را به عهده دارد و زن در اين راه، ممكن است تا سر حد جان دادن نيزبه پيش رود.
شيرمادر
24. پيامبر اكرم(ص):
ليس للصبي لبن خير من لبن امه; (29) .
براى فرزند، شيرى بهتر از شير مادرش نيست.
گرچه مفاد اين سخن شريف، بيشتر ناظر به مصلحت فرزند است كهمناسبترين شير براى او شيرمادر است، ولى مىتواند حاكى از احترام وتجليلى باشد كه اسلام براى مادر قايل است كه فرزندش را خود شير بدهد،و پدر نيز توجه داشته باشد كه شير مادر از هر غذاى ديگر، حتى از شيرمادران ديگر، مفيدتر است، و اين خود يك نوع احساس نياز به همسر رادر شوهر ايجاد خواهد نمود.
روايتبعدى، فلسفه يكى از تفاوتهاى حقوقى ميان زن و مرد رابيان مىكند.
مرد در خدمت همسر
25. حضرت رضا(ع) در بخشى از پاسخهاى خويش به پرسشهاىمحمد بنسنان در زمينه علل و فلسفه احكام نوشت:
و علة اعطاء النساء نصف ما يعطى الرجل من الميراث، لانالمراة اذا تزوجت اخذت و الرجل يعطي فلذلك وفر علىالرجال، و علة اخرى في اعطاء الذكر مثلي ما يعطى الانثى، لانالانثى في عيال الذكر ان احتاجت و عليه ان يعولها و عليه نفقتهاو ليس على المراة ان تعول الرجل و لا تؤخذ بنفقته اذا احتاج،فوفر الله على الرجال لذلك و ذلك قول الله عز و جل:«الرجال قوامون على النساء بما فضل الله بعضهم على بعض و بماانفقوا من اموالهم (30) »; (31) .
علت پرداخت نصف مقدار ميراث مردان به زنان، اين است كه زنهنگام ازدواج مىگيرد و مرد مىپردازد و لذا ميراث براى مردانزيادتر شده است، علت ديگر پرداخت دو برابر سهم زن به مرد، ايناست كه زن اگر نياز داشته باشد تحتسرپرستى مرد است وسرپرستى و هزينه او بر عهده مرد است; در حالى كه بر زن چنينوظيفهاى نيست كه مرد را اداره كند و از او در صورتى كه مرد نيازنيز داشته باشد خرجى گرفته نمىشود.
پس بدين خاطر است كه خداوند براى مرد سهم بيشترى قرار دادهاست، و اين همان سخن خداوند عزوجل است كه:
«مردان سرپرست و عهدهدار زنانند، به خاطر آنچه كه خداوندبعضى از آنان را بر بعضى ديگر برترى داده است و نيز به علتهزينههايى كه مردان از اموال خويش مىپردازند.»
روايات ديگرى نيز در اين باره وجود دارد. (32) .
پاسدارى ارزشها، صيانت جمال
26. اميرالمؤمنين(ع):
صيانة المراة انعم لحالها و ادوم لجمالها; (33) .
صيانت و نگهدارى زن، به حالش مفيدتر و جمالش را پردوامتراست.
زكات زيبايى
27. اميرالمؤمنين(ع):
زكاة الجمال، العفاف; (34) .
زكات زيبايى و جمال، پاكدامنى است.
رسم آزادگان
28. اميرالمؤمنين(ع):
ان الحياء و العفة من خلائق الايمان و انهما لسجية الاحرار وشيمة الابرار; (35) .
همانا حيا و عفت، از آداب و صفات ايمان است، و آن دو از خلق وخوى آزادگان و رسم نيكان است.
حيا و پاكدامنى، نشانه آزادگى و جوانمردى و لازمه ايمان است ومردان و زنان، همه نيازمند آنند ولى خداوند متعال به بانوان به خاطرساختار وجودى و جايگاهى كه در جامعه دارند حيا و آزرم بيشترىعنايت فرموده است و از اين جهت، مسؤوليتبيشترى را بر دوشمىكشند. حيا و عفتبراى همه امرى نيك و لازم است اما براى آنانلازمتر است. حيا نشانه آزادگى است و مردان و زنان آزاده آنانند كهپاكدامن و باحيا باشند، و اگر حريتبه معناى واقعى كلمه وجود داشتهباشد صفات نيكوى ديگر نيز وجود خواهد داشت. زنان و مردان مسلمان ومتعهد، آزادى را در صفاتى مىجويند كه در روايتبعدى بر آنها تاكيد شدهاست.
حيا و آزادى
29. امام صادق(ع):
خمس خصال من لمتكن فيه خصلة منها فليس فيه كثير مستمتع،اولها: الوفاء، و الثانية: التدبير، و الثالثة: الحياء، و الرابعة:حسن الخلق، و الخامسة - و هي تجمع هذه الخصال: - الحرية; (36) .
پنجخصلت است كه اگر كسى يكى از آنها را نيز نداشته باشد، در اوبهرهمندى چندانى نيست. اول از آنها وفادارى است. دوم، تدبير;سوم، حيا، چهارم، حسن خلق، و پنجم كه جامع اين خصلتهاست،آزادگى است.
خصلتهاى نيك
30. اميرالمؤمنين(ع):
خيار خصال النساء شرار خصال الرجال: الزهو و الجبن والبخل. فاذا كانت المراة مزهوة لم تمكن من نفسها، و اذا كانتبخيلة حفظت مالها و مال بعلها، و اذا كانت جبانة فرقت من كلشيء يعرض لها; (37) .
بهترين خصال زنان، بدترين خصلتهاى مردان است و آنها عبارتند از:كبر و ترس و بخل، زيرا زمانى كه زن (در برابر بيگانه) متكبر وگردنفراز باشد خويش را رام نخواهد كرد، و آنگاه كه بخيل باشدمال خود و شوهرش را حفظ خواهد نمود، و هنگامى كه كمجراتبود [خطر نخواهد كرد و] از هر چيزى كه براى او پيش آيد نگرانخواهد شد و پرهيز خواهد نمود.
از اين روايت شريف، اين اصل را بايد استفاده كنيم كه نبايد به زن ومرد از نظر ساختار وجودى در پذيرش مسؤوليتها و وظايف در تمام ابعادبه يك ديد نگاه شود بلكه چه بسا صفتى براى مرد به عنوان يك نقطهضعف و عيب محسوب شود ولى براى زن نقطهاى مثبت و امرى با ارزش بهشمار رود، همين خصلت ترس براى مردان به خاطر وظيفهاى كه در حفظحقوق خود و خانواده و اجتماع دارند امرى ناپسند است اما زنان به خاطرمحدوديتهاى بيشترى كه در دفاع از خود دارند و از طرف ديگر، بيشترمورد طمع و هجوم افكار ناپاكان قرار مىگيرند نياز به احساس نگرانى وخطر گريزى و خوف مواجه شدن با زمينههاى هجوم و دستبرد به خويشرا دارند تا احتياط بيشترى نموده و از افتادن در دامهايى كه امكان گريزبراى آنان نيست مصون باشند، و اين امر منافاتى با اداى مسؤوليتهاىاجتماعى ندارد. در زمينه بخل و تكبر نيز به همين بيان; البته تشخيصموارد مطلوبيت اين صفات از موارد ديگر، كار مشكلى نيست.
Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved