پاورقی : > سؤال كننده : همه خصوصيات مربوط به وضع اتمها است ، اگر اين اتم اينجور قرار بگيرد يك خاصيت دارد ، و اگر آن جور قرار بگيرد يك خاصيت دارد . جواب : يك خاصيتی مقارن با خاصيت ديگر باشد غير از اينستكه " دارد " مثلا اگر يك شكل هندسی داشته باشيم ، مربع بگويند خاصيت مربع چهارگوش بودن است خوب اين خاصيت هندسی آن است ، شما ديگر نمی توانيد بگوييد ، اين شيئی اگر مربع باشد شيرين است و اگر كروی باشد تلخ است . سؤال كننده : اين همان وضعی است كه در داخل اتمها وجود دارد . جواب : داخل اتمها چيست ؟ صحبت سر تفسير همين است ، مثلا اگر الكترونها 15 باشد فلان حالت پيدا میشود ، اين خاصيت عدد است ؟ يا اينكه ذاتش در حالت 10 بودن الكترون يك ذات و جوهر است و در حالت 25 بودن ذات ديگر ؟ و الا تنها كم و زياد شدن عدد بدون تغيير ذات چطور ممكن است منجر به تغيير كيفيت شود ؟ كميت يك مقوله است و كيفيت عرض ديگر و محال است كميت تبديل به كيفيت بشود ؟ ما داريم تحليل میكنيم و در اين تحليل میگوييم : اگر آنچه كه در ماده تغيير میكند فقط عدد باشد ( حرفی كه فيثاغورث گفته عدد نمی تواند جز خاصيت عددی داشته باشد ، عدد ديگر خاصيت كيفی نمی تواند داشته باشد ، ولی اين شيئی ، وقتی دارای يك سلسله خاصيتهای كيفی میشود ، غير از كمی ، خاصيتهای كيفی گزاف نمی تواند باشد ، همين كه ببينيم مقارن با خاصيت كمی واقع شد نمی توانيم اين را مستند به آن بدانيم ، در علم ممكن است مسامحه بشود و اين تعبيرات بشود ، ولی فلسفه اجازه نمی دهد كه چنين تعبيرات مسامحه آميز بكار رود .