پاورقی : 1 - سوره انعام : آيه . 129
می دانيم . اما اينها كه قائل به چنين فطرتی و چنين وجدانی برای انسان
نيستند و علی رغم همه ادعاهای انسان منشانهای كه میكنند چنين خوشبينی به
انسان ندارند ، از اين رو معتقدند كه يك راه بيشتر وجود ندارد و تحولات
اجتماعی فقط از راه تضادها صورت میگيرد ، و اين تضادها هم در نهايت امر
منجر به انقلاب میشود .
و از همين جهت مخالف اصلاحات هم هستند ، چون میگويند اصلاحات تدريجی
ضد انقلاب است و انقلاب را تأخير میاندازد ، چون به منزله يك مخدر است
كه جامعه را از آن حركت تند خودش آرام میكند برای اينكه از تضادها
میكاهد ، و تا تضاد بين طبقات محروم و طبقات بهرهكش زياد نباشد انقلاب
صورت نمی گيرد .
در اين كتاب هم زيركانه اين مطلب بيان شده است ، چون میگويد :
جنبشهای اصلاحی هميشه از طرف طبقه حاكمه است . طبقه حاكمه پس از آنكه
يك پيشرويهائی در قسمتهائی از جامعه میبيند و برای موقعيت خودش احساس
خطر میكند جبرا چارهای ندارد كه دست به اصلاحات بزند . در اينكه خيلی از
اصلاحات كه از طرف طبقه حاكم صورت میگيرد واقعا هم همين جور است و
برای جلوگيری از انقلاب است ، ترديدی نيست ، ولی آيا همه اصلاحاتی كه در
جامعه صورت میگيرد میتوان گفت برای حفظ موقعيت طبقه حاكم است و هيچ
حركت اصلاحی ناشی از وجدان خيرخواهانه انسان نيست ؟ بدون شك اين حرف
درستی نيست و حرف زوری است .
اصلاحات وقتی صورت بگيرد و آن وضع ناهنجار از بين برود و جامعه تكامل
پيدا بكند خود بخود زمينه سوء استفاده طبقه حاكم از بين میرود . پس
اينجور نيست كه اصلاحات هميشه بنفع آنها باشد . اين آيه شريفه "
²و كذلك نولی بعض الظالمين بعضا غ" (1) يا آن جملهای كه از حضرت رسول
( ص ) نقل شده است " « كما تكونون يولی عليكم » " معنايش اين است
كه تا وقتيكه شما وضع خودتان را اصلاح نكردهايد آنها بر شما حاكم هستند ،
اگر شما وضع خودتان را اصلاح كنيد خود به خود آنها طرد میشوند و میرو ند ،
نه اينكه هميشه كار بايد از بالا شروع شود ، اينجور نيست . جامعه اگر از
بنياد خودش يك حركت اصلاحی را شروع بكند خود به خود وضع نامتناسبی اگر
وجود داشته باشد طرد و رفع میشود ، پس اينجور نيست كه حركتهای اصلاحی
هميشه به نفع آنهاست .
[ بعد ] میگويد : " در گذشته ، مخصوصا در جامعههای ايستای فلاحتی جنبش
اصلاحی به ندرت و با دشواری روی میداد ، طبقه حاكم كه تثبيت امتيازات
خود را در تثبيت اوضاع اجتماعی میديد ، مسلما از هر گونه اصلاحی روی
گردان بود ، فقط هنگامی كه تحولاتی جبری پيش میآمدند و سازگاری اجتماعی
از ميان میرفت و بازسازی جامعه با سير قهقرائی ميسر نمی شد ، طبقه حاكم
برای اينكه جامعه را از انفجار انقلابی باز دارد به اكراه به پارهای
تغييرات اصلاحی تن میداد " .
پاورقی : 1 - سوره انعام : آيه . 129 |