پسرش امام حسين كشته شد ، چنانكه میگوئيم : چرا پيغمبر در ابتدا نجنگيد
؟ حداكثر اين بود كه كشته بشود همينطور كه امام حسين كشته شد . چرا در
حديبيه صلح كرد ؟ حداكثر اين بود كه كشته بشود همين طور كه امام حسين
كشته شد . يا میگوييم چرا اميرالمؤمنين در ابتدای بعد از پيغمبر نجنگيد ؟
حداكثر اين بود كه كشته بشود ، بسيار خوب ، مثل امام حسين كشته میشد .
همچنين چرا تسليم حكميت شد ؟ حداكثر اين بود كه كشته میشد ، بسيار خوب
مثل امام حسين كشته میشد . آيا اين سخن درست است يا نه ؟ بعد هم میآييم
به زمان امام حسن وصلح امام حسن . ائمه ديگر هم كه تقريبا همه شان در
حالی شبيه حال صلح امام حسن زندگی میكردند . اين است كه مسئله ، تنها
مسئله صلح امام حسن و جنگ امام حسين نيست ، مسئله را بايد كلی تر بحث
كرد . من قسمتهايی از " كتاب جهاد " فقه را برای شما میخوانم تا يك
كلياتی به دست آيد ، بعد ، از اين كليات وارد جزئيات میشويم .
موارد جهاد در فقه شيعه
میدانيم كه در دين اسلام جهاد هست . جهاد در چند مورد است . يك مورد
، جهاد ابتدايی است ، يعنی جهاد بر مبنای اينكه اگر ديگران [ غير مسلمان
باشند و ] مخصوصا اگر مشرك باشند ، اسلام اجازه میدهد كه مسلمين ولو
اينكه سابقه عداوت و دشمنی هم با آنها نداشته باشند به آنها حمله كنند
برای از بين بردن شرك . شرط اين نوع جهاد اين است كه افراد مجاهد بايد
بالغ وعاقل و آزاد باشند ، و انحصارا بر مردها واجب است نه بر زنها . و
در اين نوع