شكنجه بودند همينكه اطلاع پيدا كردند كه پيغمبر كسی را جوار نمی‏دهد ولی او
رفته در ساحل دريا و آنجا نقطه‏ای را مركز قرار داده ، يكی يكی رفتند آنجا
. كم كم هفتاد نفر شدند و خودشان قدرتی تشكيل دادند . قريش ديگر
نمی‏توانستند رفت و آمد بكنند . خودشان به پيغمبر نوشتند كه يا رسول الله‏
! ما از خير اينها گذشتيم ، خواهش می‏كنيم به آنها بنويسيد كه بيايند
مدينه و مزاحم ما نباشند ، ما از اين ماده قرار داد خودمان صرف نظر
كرديم ، و به همين شكل صرف نظر كردند .
به هر حال اين قرار داد صلح برای همين خصوصيت بود كه زمينه روحی مردم‏
برای عمليات بعدی فراهم تر بشود ، و همين طور هم شد ، عرض كردم مسلمين‏
بعد از آن در مكه آزادی پيدا كردند ، و بعد از اين آزادی بود كه مردم‏
دسته دسته مسلمان می‏شدند ، و آن ممنوعيتها به كلی از ميان برداشته شده‏
بود .
حال وارد شرايط زمان امام حسن و شرايط زمان امام حسين بشويم ، ببينيم‏
كه آيا دو جور شرايط بوده است كه واقعا اگر امام حسن به جای امام حسين‏
بود كار امام حسين را می‏كرد و اگر امام حسين هم بجای امام حسن بود كار
امام حسن را می‏كرد ، يا نه ؟ مسلم همين طور است . فقط نكته‏ای عرض بكنم‏
و آن اين كه اگر كسی بپرسد آيا اسلام دين صلح است يا دين جنگ ؟ ما چه‏
بايد جواب بدهيم ؟ به قرآن رجوع می‏كنيم . می‏بينيم در قرآن ، هم دستور
جنگ رسيده و هم دستور صلح . آيات زيادی راجع به جنگ با كفار و مشركين‏
داريم : « و قاتلوا فی سبيل الله الذين يقاتلونكم و لا تعتدوا »( 1 ) ، و
آيات

پاورقی :
. 1 سوره بقره ، آيه . 190