جنگ و دعوا ، دوره اختلاف ، دوره فساد اخلاق ، و دوره سياهی و ظلمت يك‏
دوره موقت است و عاقبت نورانيت و عدالت است . اگر هم [ اين تعليم ]
در اديان ديگر هست ، به اين روشنی كه در مذهب شيعه وجود دارد قطعا در
هيچ جا وجود ندارد . اين هم يك مطلب كه آينده بشريت در همين دنيا نيكی‏
و رخت بر بستن ظلم و آمدن عدالت است ، و اگر انسان در درجه اول قرآن‏
كريم را تأمل بكند می‏بيندقرآن اين مطلب را تأييد و تأكيد می‏كند ، نويد
به آينده می‏دهد و آينده دنيا را روشن می‏بيند . آيات زيادی در اين زمينه‏
هست ، از جمله همين آيه‏ای كه در ابتدای سخنم تلاوت كردم :
« وعد الله الذين آمنوا منكم و عملوا الصالحات ليستخلفنهم فی الارض‏
كما استخلف الذين من قبلهم و ليمكنن لهم دينهم الذی ارتضی لهم و
ليبدلنهم من بعد خوفهم امنا يعبدوننی لا يشركون بی شيئا ».
وعده می‏دهد به اهل ايمان و مردمی كه عملشان صالح و شايسته است كه‏
عاقبت دنيا به دست اينهاست ، آن كه در نهايت امر بر دنيا حكومت‏
می‏كند دين الهی و معنويت و لااله الا الله است، ماديگريها و ماده پرستی‏ها
و خود خواهيها از بين خواهد رفت ، عاقبت دنيا امنيت است :
« وليبدلنهم من بعد خوفهم امنا » . عاقبت دنيا توحيد است به تمام‏
مراتب خود .
بنابراين ، از قرآن مجيد دو مطلب استفاده شد : يكی اينكه هدف اساسی‏
انبياء دو چيز است : توحيد و بر قراری عدالت . اولی مربوط است به‏
ارتباط انسان با خدا ، و دومی مربوط است به ارتباط انسانها با يكديگر .
مطلب دوم اينكه مسئله عدالت ، تنها يك آرزو و خيال نيست ، يك‏
واقعيتی است كه دنيا به سوی آن می‏رود ، يعنی