عبدالرحمن ابن ملجم می‏آيد علی ( ع ) را می‏كشد ، آنوقت ببينيد چقدر
برايش كف می‏زنند . يكی از اين خارجيها يك رباعی دارد ، [ در بيت اول‏
آن ] می‏گويد :
يا ضربة من تقی ما اراد بها
الا ليبلغ من ذی العرش رضوانا
مرحبا به ضربت آن مرد پرهيزكار . ( كی ؟ ابن ملجم ) آن مرد پرهيزكاری‏
كه جز رضای خدا چيزی را در نظر نداشت . بعد می‏گويد : " اگر اعمال تمام‏
مردم را در ترازوی ميزان الهی بگذارند و آن ضربت ابن ملجم را نيز
بگذارند ، آنوقت خواهند ديد كه در ميان خلق خدا هيچكس عملی بزرگتر از
عمل ابن ملجم انجام نداده " . جهالت اينچنين می‏كند با اسلام و مسلمين .

شهادت علی عليه السلام

ابن ملجم يكی از آن نه نفر زهار و خشكه مقدس‏هاست كه می‏روند در مكه و
آن پيمان معروف را می‏بندند و می‏گويند همه فتنه‏ها در دنيای اسلام معلول سه‏
نفر است : علی ، معاويه و عمر و عاص . ابن ملجم نامزد می‏شود كه بيايد
علی ( ع ) را بكشد . قرارشان كی است ؟ شب نوزدهم ماه رمضان . چرا اين‏
شب را قرار گذاشته بودند ؟ ابن ابی الحديد می‏گويد : نادانی را ببين !
اينها شب نوزدهم ماه رمضان را قرار گذاشتند ، گفتند چون اين عمل ما يك‏
عبادت بزرگ است آن را در شب قدر انجام بدهيم كه ثوابش بيشتر باشد .
ابن ملجم آمد به كوفه ومدتها در كوفه منتظر شب موعود بود . در اين‏
خلالهاست كه با دختری به نام " قطام " كه او هم خارجی و