. 3 شرط حضرت رضا
يكی ديگر از مسلمات تاريخ اين است كه حضرت رضا شرط كرد و اين شرط را هم قبولاند كه من به اين شكل قبول میكنم كه در هيچ كاری مداخله نكنم و مسؤوليت هيچ كاری را نپذيرم . در واقع میخواست مسؤوليت كارهای مأمون را نپذيرد و به قول امروزيها ژست مخالفت را و اينكه ما و اينها به هم نمیچسبيم و نمیتوانيم همكاری كنيم حفظ كند و حفظ هم كرد . ( البته مأمون اين شرط را قبول كرد ) . لهذا حضرت حتی در نماز عيد شركت نمیكرد تا آن جريان معروف رخ داد كه مأمون يك نماز عيدی از حضرت تقاضا كرد ، امام فرمود : اين بر خلاف عهد و پيمان من است ، او گفت : اينكه شما هيچ كاری را قبول نمیكنيد مردم پشت سر ما يك حرفهايی میزنند ، بايد شما قبول كنيد ، و حضرت فرمود : بسيار خوب ، اين نماز را قبول میكنم ، كه به شكلی هم قبول كرد كه خود