معلوم نيست كه مال كجاست . هنوز تاريخ نتوانسته ثابت كند كه او اصلا
ايرانی است يا عرب ، و اگر ايرانی است آيا اصفهانی است يا خراسانی .
او غلامی جوان بود - بيست و چند ساله - كه ابراهيم امام با وی برخورد كرد
. خيلی او را با استعداد تشخيص داد ، او را به خراسان فرستاد ، گفت اين‏
برای اين كار خوب است ، و او در اثر لياقتی كه داشت توانست سايرين را
تحت الشعاع خود قرار دهد و رهبری اين نهضت را در خراسان اختيار كند .
البته ابومسلم سردار خيلی لايقی است به مفهوم سياسی ، ولی فوق العاده آدم‏
بدی بوده ، يعنی يك آدمی بوده كه اساسا بويی از انسانيت نبرده بوده‏
است . ابو مسلم نظير حجاج بن يوسف است . اگر عرب به حجاج بن يوسف‏
افتخار كند ، ما هم حق داريم به ابومسلم افتخار كنيم . حجاج هم خيلی مرد
با هوشی بوده ، خيلی مرد با استعدادی بوده ، خيلی سردار لايقی بوده و خيلی‏
به درد عبدالملك می‏خورده ، اما خيلی هم آدم ضد انسانی بوده و از
انسانيت بويی نبرده بوده است . می‏گويند در مدت حكومتش صد و بيست‏
هزار نفر آدم كشته ، و ابومسلم را می‏گويند ششصد هزار نفر آدم كشته . به‏
اندك بهانه‏ای همان دوست بسيار صميمی خودش را می‏كشت و هيچ اين حرفها
سرش نمی‏شد كه اين ايرانی است يا عرب ، كه بگوئيم تعصب ملی در او بوده‏
است .
ما نمی‏بينيم كه امام صادق در اين دعوتها دخالتی كرده باشد ولی بنی‏
العباس فوق العاده دخالت كردند و آنها واقعا از جان خودشان گذشته بودند
، مكرر هم می‏گفتند كه يا ما بايد محو شويم ، كشته شويم ، از بين برويم و
يا خلافت را از اينها بگيريم .
مسئله ديگری كه در اينجا اضافه می‏شود اين است :