برای اسلام ، زيرا بالاخره مأمون هر چه هست يك خليفه مسلمان است .
يك مطلب ديگر را هم بايد عرض كنم و آن اين است كه ما نبايد اين جور
فكر كنيم كه همه خلفايی كه با ائمه مخالف بودند يا آنها را شهيد كردند
در يك عرض هستند ، بنابراين چه فرقی ميان يزيد بن معاويه و مأمون است
؟ تفاوت از زمين تا آسمان است . مأمون در طبقه خودش يعنی در طبقه خلفا
و سلاطين ، هم از جنبه علمی و هم از جنبههای ديگر يعنی حسن سياست ،
عدالت نسبی و ظلم نسبی ، و از نظر حسن اداره و مفيد بودن به حال مردم ،
از بهترين خلفا و سلاطين است . مردی بود بسيار روشنفكر . اين تمدن عظيم
اسلامی كه امروز مورد افتخار ماست به دست همين هارون و مأمون به وجود
آمد ، يعنی اينها يك سعه نظر و يك روشنفكری فوق العاده داشتند كه
بسياری از كارهائی كه كردند امروز اسباب افتخار دنيای اسلام است . مسئله
" الملك عقيم " و اينكه مأمون به خاطر ملك و سلطنت بر ضد عقيده
خودش قيام كرد و همان امامی را كه به او اعتقاد داشت مسموم كرد يك
مطلب است ، و ساير قسمتها مطلب ديگر .
به هر حال اگر واقعا مطلب اين باشد كه مسئله ولايتعهد ابتكار فضل بن
سهل بوده و فضل بن سهل نيز همين طور كه قرائن نشان میدهد [ سوء نيت
داشته است ، در اين صورت امام میبايست طرف مأمون را بگيرد ] .
روايات ما اين مطلب را تأييد میكند كه حضرت رضا از فضل بن سهل بيشتر
تنفر داشت تا مأمون ، و در مواردی كه ميان فضل بن سهل و مأمون اختلاف
پيش میآمد ، حضرت طرف مأمون را میگرفت . در روايات ما هست كه فضل
بن سهل و يك نفر
|