صراحت و صداقت در سياست
مشكل سوم خلافت او مسأله صراحت و صداقت او در سياست بود كه اين را هم باز عدهای از دوستانش نمیپسنديدند ، میگفتند : " سياست اينهمه صداقت و صراحت بر نمیدارد ، يك مقدار خدعه و دغلبازی هم بايد در آن قاطی كرد ، چاشنی سياست دغلبازی است " ( اينهايی كه عرض میكنم تمامش در نهج البلاغه است ) و حتی بعضی میگفتند علی سياست ندارد ، معاويه را ببين چقدر سياستمدار است ! میگفت : " « و الله ما معاوية بادهی منی ، و لكنه يغدر و يفجر ، و لولا كراهية الغدر لكنت من ادهی الناس ، و لكن كل غدرش فجرش ، و كل فجرش كفرش ، و لكل غادر لواء يعرف به يوم القيامة » " ( 2 ) .پاورقی : . 1 نهج البلاغه ، خطبه . 124 . 2 نهج البلاغه ، خطبه . 198