اول حسن نيت داشت و تا آخر هم بر حسن نيت خود باقی بود مورد قبول‏
نيست . بسياری از فرنگی‏ها چنين اعتقادی دارند ، معتقدند كه مأمون واقعا
شيعه بود ، واقعا معتقد و علاقه‏مند به آل علی بود .

مأمون و تشيع

مأمون عالمترين خلفا و بلكه شايد عالمترين سلاطين جهان است . در ميان‏
سلاطين جهان شايد عالمتری ، دانشمندتر و دانش دوست تر ( 1 ) از مأمون‏
نتوان پيدا كرد . و در اينكه در مأمون تمايل روحی و فكری هم به تشيع بوده‏
باز بحثی نيست ، چون مأمون نه تنها در جلساتی كه حضرت رضا شركت‏
می‏كردند و شيعيان حضور داشتند دم از تشيع می‏زده است ، [ در جلساتی كه‏
اهل تسنن حضور داشتند نيز چنين بوده است ] . ابن عبدالبر كه يكی از
علمای معروف اهل تسنن است اين داستانی را كه در كتب شيعه هست ، در آن‏
كتاب معروفش نقل كرده است كه روزی مأمون چهل نفر از اكابر علمای اهل‏
تسنن در بغداد را احضار می‏كند كه صبح زود بيائيد نزد من . صبح زود می‏آيد
از آنها پذيرائی می‏كند ، ومی‏گويد من می‏خواهم با شما در مسئله خلافت بحث‏