آيا عدالت خواهی فطری است ؟

قسمت دوم عرض من بحث نسبتا بيشتری لازم دارد ، و آن اين است : آيا
در نهاد بشر تمايل به عدالت هست يا نيست ؟ بشريت چيزهايی را به حكم‏
نهاد و فطرت خودش می‏خواهد ، يعنی هيچ دليلی [ بر خواستن آنها ] ندارد
جز ساختمان جسمی و روحيش . مثلا شما در اين جلسه محترم شركت می‏كنيد ،
اين كتيبه‏های زيبا را می‏بينيد ، اين لااله الا الله را در وسط می‏بينيد ، در
طرف راست " محمد رسول الله " را می‏بينيد ، در طرف چپ " علی ولی‏
الله " را می‏بينيد ، يك ستاره مشكی به عنوان نشانه‏ای از عصمت كبری‏
فاطمه زهرا سلام الله عليها می‏بينيد ، اسم دوازده معصوم ديگر را می‏بينيد
، آيات قرآن را كه همه ، شعارهای اسلام است می‏بينيد ، كلام پيغمبر را
می‏بينيد ، كلام اميرالمؤمنين را می‏بينيد ، كلام امام حسين را می‏بينيد ، هر
كدام با قرينه مخصوص ، كاشيهای زيبا را می‏بينيد ، خط زيبا را می‏بينيد ،
خط می‏كنيد و خوشتان می‏آيد . چرا ؟ كی شما را مجبور كرده است كه خوشتان‏
بيايد ؟ هيچكس مجبور نكرده است . به دليل اينكه زيباست خوشتان می‏آيد .
در نهاد هر انسانی اين قوه قرار داده شده است كه در مقابل زيبائی كه‏
قرار می‏گيرد تحسين بكند . اين ديگر نمی‏خواهد قانون برايش وضع كنند يا
يك زوری بر انسان اعمال شود . اين در نهاد انسان است . اينجور چيزها
را می‏گويند اموری كه در نهاد بشر است . علم دوستی و خيلی چيزهای ديگر در
نهاد بشر است . آيا ميل به عدالت ، يعنی ميل به عادل بودن و علاقه به‏
عادل بودن ديگران ولو انسان خودش منفعتی نداشته باشد ، و به عبارت ديگر
ميل به عادل