است ، همچنين گفتند امر به معروف نهی از منكر شرط ندارد ، در مقابل هر
امام جائر و هر پيشوای ظالمی در هر شرايطی بايد قيام كرد ولو با يقين به‏
اينكه قيام بی فايده است . اين هم يك چهره خشن عجيبی به اينها داد .
اصل ديگری كه برای مذهب خودشان تأسيس كردند كه باز حاكی از تنگ نظری و
جهالت اينها بود ، اين بود كه گفتند اساسا عمل جزء ايمان است ، و ايمان‏
منفك از عمل نداريم . مسلمان به گفتن " اشهد ان لااله الا الله و اشهد ان‏
محمدا رسول الله " مسلمان نيست . مسلمان اگر نمازش را خواند ، روزه‏اش‏
را گرفت ، شراب نخورد ، قمار نكرد ، زنا نكرد ، دروغ نگفت ، و اگر از
هر گناه كبيره‏ای پرهيز كرد تازه اول اسلامش است ، و اگر مسلمان يك دروغ‏
بگويد ، اصلا او كافر است ، نجس است ومسلمان نيست . اگر يك بار غيبت‏
بكند يا شراب بخورد از دين اسلام خارج است . مرتكب كبيره را از دين‏
اسلام خارج دانستند . نتيجه اين شد كه فقط خودشان اين مقدسها در دنيا
مسلمانند ، [ گوئی می‏گفتند ] در زير اين قبه آسمان غير از ما ديگر
مسلمانی وجود ندارد . و يك سلسله اصول ديگر كه برای خودشان ساختند .
چون يكی از اصول خوارج اين بود كه امر به معروف و نهی از منكر واجب‏
است و هيچ شرطی هم ندارد و در مقابل هر امام جائری بايد قيام كرد و علی‏
( ع ) را جزء كفار می‏دانستند ، گفتند پس راهی نمانده غير از اينكه ما
بايد عليه علی قيام كنيم . ناگهان در بيرون [ شهر ] خيمه زدند و رسما
ياغی شدند . درياغی شدنشان هم يك اصول بسيار خشك و خشنی را پيروی‏
می‏كردند ، می‏گفتند ديگران مسلمان نيستند ، چون ديگران مسلمان نيستند از
آنها