صورت كه ] شخصا رسيدگی بكنند نه فقط دستور بدهند ، يعنی نايب نپذيرند و
آن را به ديگری موكول نكنند . بديهی است كه مردم اينها را می‏ديدند .

نقشه دستگاه هارون

در مدتی كه حضرت در زندان بودند دستگاه هارون نقشه‏ای كشيد برای اينكه‏
بلكه از حيثيت امام بكاهد . يك كنيز جوان بسيار زيبائی مأمور شد كه به‏
اصطلاح خدمتكار امام در زندان باشد . بديهی است كه در زندان ، كسی بايد
غذا ببرد ، غذا بياورد ، اگر زندانی حاجتی داشته باشد از او بخواهد . يك‏
كنيز جوان بسيار زيبا را مأمور اين كار كردند ، گفتند : بالاخره هر چه‏
باشد يك مرد است ، مدتها هم در زندان بوده ، ممكن است نگاهی به او
بكند ، يا لااقل بشود متهمش كرد ، يك افراد ولگويی بگويند : " مگر
می‏شود ؟ ! اتاق خلوت ، يك مرد با يك زن جوان ! " يكوقت خبردار شدند
كه اصلا در اين كنيز انقلاب پيدا شده ، يعنی او هم آمده سجاده‏ا ی [
انداخته و مشغول عبادت شده است ] ( 1 ) ديدند اين كنيز هم شده نفر دوم‏
امام . خبر دادند به هارون كه اوضاع جور ديگری است . كنيز را آوردند ،
ديدند اصلا منقلب است ، حالش حال ديگری است ، به آسمان نگاه می‏كند ،
به زمين نگاه می‏كند . گفتند قضيه چيست ؟ گفت : اين مرد را كه من ديدم ،
ديگر نفهميدم كه من چی هستم ، و فهميدم كه در

پاورقی :
. 1 چون امام در زندان بود و كاری نداشت ، آن كاری كه در آنجا
می‏توانست بكند فقط عبادت بود و عبادت ، يك عبادت طاقت فرسايی كه جز
با يك عشق فوق العاده امكان ندارد انسان بتواند چنين تلاشی بكند .