اگر شما نهضتهای بشری دنيا را نگاه كنيد می‏بينيد كه اين نهضتها در يك‏
زمان و مكانهای محدودی با يك شور و غليانی پيدا می‏شود ، ولی پس از مدتی‏
خاموش می‏گردد . اگر خاموشش هم نكنند خود به خود خاموش می‏شود . مثال‏
می‏زنم به بعضی از نهضتهائی كه در زمان خودمان بوده است يا هست . در
همين ده پانزده سال پيش يك نهضتی در ايران پيدا شد به نام ملی شدن نفت‏
. اين يك نهضتی بود كه سراسر يك كشور را گرفته بود و در زمان خودش هم‏
نهضت زنده‏ای بود ، ملتی را به حركت در آورده بود برای يك هدفی . هدف‏
چه بود ؟ می‏گفت صنعت نفت بايد ملی شود . به اكثريت اين مردم و شايد
به همه افراد اين مردم وقتی كه می‏رسيدی می‏ديدی از همين موضوع صحبت‏
می‏كنند كه بلی نفت بايد ملی شود . زن و مرد ، پير و جوان ، جاهل و عالم‏
همين را می‏گفتند . ولی نهضتی كه بر اين اساس باشد ، با اينكه مقدس است‏
نمی‏تواند در ميان مردم دوام پيدا بكند ، چون هدفش يك هدف جزئی است .
اگر ملتی ده سال ، پانزده سال برای يك همچو هدفی مبارزه كرد ، اگر رسيد
به هدفش ، نهضت خود به خود به پايان می‏رسد . بعد از آن چيزی نيست .
بايد هدف ديگری عرضه شود كه جای آن هدف را بگيرد تا ملت به حركت و
جنبش درآيد . و اگر ده سال ، بيست سال ، سی سال هم برای اين هدف زحمت‏
كشيد و ديد كه خير به آن نمی‏رسد ، يأس حاصل می‏شود و خود به خود نهضت‏
خاموش می‏گردد ، از هم می‏پاشد ، متلاشی می‏شود ، نظير آنكه در ايران ما بود
.
نهضتی هست در يك گوشه‏ای از ممالك اسلامی به نام [ ( نهضت آزادی و
استقلال كشمير ) ] . ميليونها نفر بار اين نهضت را به دوش كشيده‏اند ،
فعاليت می‏كنند ، زحمت می‏كشند ، زندان می‏روند . مردی هست به نام شيخ‏
عبدالله كه به او شير كشمير می‏گويند . اين مرد عمرش را روی اين نهضت‏
گذاشته