داريم اما هيچكدام اختصاص به علماء ندارد ، اگر يك لباس با كيفيت‏
بالخصوصی مستحب باشد همينطوری كه برای عالم مستحب است برای غير عالم‏
هم مستحب است ، و اگر مكروه باشد همان جوری كه برای علما مكروه است‏
برای غير علماء هم مكروه است .
باز از جمله كارهايی كه اسلام درباره علماء دين نكرده است اينست كه در
قانون خودش امتياز و استثناء برای عالم دينی قائل نشده است ، مثلا نگفته‏
جاهلان چهار ركعت نماز بخوانند و علماء دو ركعت ، شما اگر ثروتمند شديد
زكات بدهيد و علماء ندهند ، شما اگر مالی داشتيد كه خمس به آن تعلق‏
می‏گيرد خمس بدهيد و علماء ندهند ، در اديان ديگر بوده است ، مثلا در دين‏
برهمائی و زردشتی ، برهمن و موبد از ماليات دادن معاف بوده‏اند ، ولی‏
اسلام هيچ فرقی ميان عالم و غير عالم نه در مقررات عمومی و نه در
مجازاتها قرار نداده است ، نگفته است كه اگر فلان گناه را عالم بكند
مجازات او از غير عالم كمتر است ، حتی در مجازات اخروی مجازات عالم‏
را بيشتر نيز دانسته است ، ولی در دنيا فرقی ندارد . حق فهم و تفسير و
تخصص منحصر به طبقه معينی نيست ، بلكه شرط آن را علم و صلاحيت فنی‏
دانسته است . در بسياری از اديان ، شما تشريفاتی را می‏بينيد برای مولود
يا مرده يا ذبيحه يا معبد و يا عروسی كه اين تشريفات اختصاص به‏
روحانيون دارد . فرضا آنكه بايد به گوش بچه نوزاد دعا بخواند منحصرا
بايد مثع كاهن باشد ، روحانی باشد ، يا آنكه نامگذاری می‏كند روحانی باشد
، آنكه مثلا برای مرده دعا می‏كند يا نماز ميت می‏خواند روحانی باشد . اسلام‏
می‏گويد نماز ميت را هر كس می‏تواند بخواند ، دعای مستحبی را به گوش بچه‏
هر كس می‏تواند بخواند ، ذبح حيوانات همينطور . مثلا يهوديها می‏گويند
حتما خاخام بايد باشد تا اين مرغ يا حيوان ديگر را بكشد . اسلام هيچوقت‏
برای