بستگی داشته باشد كه طرف هميشه با دلهره فكر كند آيا می‏برم يا خير ،
بيرون آورد . در حدودی كه ممكن است بايد پايه معاملات بر تشخيص و علم و
عمد باشد . و به همين دليل هر كاری كه با شانس و بخت و تصادف وابستگی‏
داشته باشد از نظر اسلام نمی‏تواند مشروع باشد . اسلام فقط معامله و كاری را
مشروع می‏داند كه در روشنی بصيرت صورت گرفته باشد و تا حدود ممكن حساب‏
شده باشد ، سرنوشت آن كار به دست تصادف و قرعه كشی و غيره نباشد .
اينهاست كه معامله را نزديك به قمار می‏كند .
يكی از جهاتی كه قمار حرام است اينست كه امری است كه به تصادف بسته‏
است ، به مجهول بسته است ، تير به تاريكی انداختن است .
در معارف اسلامی ، پيغمبر اكرم جمله‏هائی فرموده است كه اين جمله‏ها با
اينكه كوچك است ، برای عارف يك مفهوم عرفانی بسيار بسيار عالی دارد ،
برای فيلسوف مفهوم فلسفی عالی دارد ، برای يك نفر عامی مفهوم واضح و
روشن دارد ، هر طبقه‏ای جمله را كه می‏شنود خيال می‏كند مخاطب فقط هموبوده‏
است ، فقط برای او مفيد است . مثلا فرموده : « من عرف نفسه فقد عرف‏
ربه » ( 1 ) . آنكه خود را بشناسد خدای خود را می‏شناسد . اين جمله برای‏
عارف ، برای كسی كه مدعی معرفت شهودی است معنی خاصی دارد . اهل عرفان‏
و معرفت ، معرفتی را قائل هستند كه نام آن را معرفت شهودی گذاشته‏اند .
راه معرفت شهودی حق ، معرفت نفس است ، چون تنها موجودی كه انسان‏
معرفت حضوری به آن دارد نفس خودش است و اگر انسان بتواند نفس خود را
آن طوری كه هست درك بكند و بشناسد اين درك و اين شهود از شهود خدا
منفك نيست ، درست مثل اينكه آئينه كه در درجه اول آن را

پاورقی :
. 1 غرر الحكم و درر الكلم ، فصل 77 حديث . 301