قسمتی از سرزمين دشمن را تصرف كند می‏گوئيم فلان لشكر در حال پيشرفت است‏
ولی نمی‏گوئيم در حال تكامل است . چرا ؟ برای اينكه در مفهوم تكامل ،
تعالی خوابيده است يعنی تكامل حركت است اما حركت رو به بالا و عمودی .
تكامل ، حركت از سطحی به سطح بالاتر است . ولی پيشرفت در يك سطح افقی‏
هم درست است . يك سپاهی كه سرزمينی را اشغال كرده است وقتی قسمت‏
ديگری را بر متصرفات خودش اضافه می‏كند ، می‏گوئيم پيشروی كرده است يعنی‏
در همان سطحی كه بوده مقدار ديگری به قلمرو خودش افزوده است . چرا
اينجا نمی‏گوئيم تكامل ؟ برای اينكه در تكامل تعالی خوابيده است . پس‏
وقتی كه ما می‏گوئيم تكامل اجتماعی ، در مفهومش تعالی انسان از نظر
اجتماعی است نه صرف پيشرفت . ای بسا چيزها كه برای انسان و جامعه‏
انسان پيشرفت باشد ولی برای جامعه انسانی تكامل و تعالی شمرده نشود .
اين را می‏گويم برای اينكه معلوم شود كه اگر بعضی از علما در اينكه بتوان‏
نام بعضی از مسائل را تكامل گذاشت ترديد كرده‏اند ، نظرشان خالی از نوعی‏
دقت نيست . با اينكه نظر آنها را تأييد نمی‏كنيم ولی آنها متوجه نوعی‏
دقت شده‏اند . پس تكامل با پيشرفت و همچنين با توسعه تفاوت دارد . (
توسعه و پيشرفت تقريبا يك مفهوم دارند ) .
اما فرق تكامل با مسئله تمام اين است كه يك شيئی اگر دارای يك سلسله‏
اجزاء باشد مثل يك ساختمان و يا يك اتومبيل ، مادامی كه همه اجزاء لازم‏
در او وجود پيدا نكرده ، می‏گوئيم ناقص است ، وقتی كه آخرين جزء را مثلا
آخرين آجر را زدند و می‏گوئيم تمام شد يعنی همه اجزاء به پايان رسيد . ولی‏
تكامل ، در درجات و مراحل