معرفی می‏كند مانند بهشت و يا فرار از جهنم ، هدفهای درجه دوم است برای‏
انسانهايی كه از اين هدفهای خيلی پست جهنمی بايد رهائی پيدا كنند و الا
خود حكمت از آن جهت كه حكمت است ، قطع نظر از اينكه انسان را به خدا
برساند ، هدف نيست . بلی اگر حكمت انسان را به حقيقت برساند خوب‏
است و خوبيش هم به واسطه اين است كه انسان را به حقيقت می‏رساند خوب‏
است نه اينكه خود ، مطلوب با لذات است . عدالت اخلاقی هم از آن جهت‏
خوب است كه جلوی نفس اماره را می‏گيرد و اين مانع را از راه وصول به‏
حقيقت برمی‏دارد كه تا كشور وجود انسان كشوری متعادل نباشد ، انسان‏
نمی‏تواند سير الی الله داشته باشد . محبت نيز شايد از نظر اثر باشد نه‏
مقدمه ، يعنی لازمه وصول به حقيقت باشد .
به هر حال از نظر ما " ايمان " در اسلام " هدف " است نه وسيله .
اين ، خلاصه حرف است . در اينجا سؤالی مطرح می‏شود و آن اينكه وقتی‏
می‏گوئيم « يا ايها الذين آمنوا آمنوا »( 1 ) آيا ايمان هدف است يا
وسيله ؟ شك ندارد كه ايمان آثار زيادی هم دارد ولی آيا ايمان را به خاطر
آثارش گفته‏اند ؟ و انسان بايد ايمان داشته باشد تا از اضطراب رهايی‏
پيدا كند ، ايمان داشته باشد تا به ديگران تعدی نكند ، ايمان داشته باشد
تا افراد به هم اعتماد متقابل داشته باشند و . . . ؟ آيا ايمان مقدمه‏
اينهاست يا اينها آثار آن است و ايمان قطع نظر از اينها خود هدف است‏
چون ايمان پيوند انسان با حق و حقيقت است .
پس از نظر ما خود ايمان به خدا هدف است و به عبارت ديگر

پاورقی :
1 - سوره نساء آيه 136 ای كسانی كه ايمان آورده‏ايد ايمان بياوريد .