« يريد الله ليذهب عنكم ( نه عنكن ) الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيرا
. بعد دو مرتبه ضمير مؤنث میشود . قرآن هيچ كاری را به گزاف نمیكند .
اولا در اينجا كلمه اهل البيت آورده و قبلا همهاش نساء النبی است : يا
نساء النبی . يعنی عنوان نساء النبی تبديل شد به عنوان اهل البيت پيغمبر
. و ثانيا ضمير مؤنث تبديل شد به ضمير مذكر . [ اينها ] گزاف و
لغونيست ، لابد چيز ديگری است ، مطلب ديگری میخواهد بگويد غير از آنچه
كه در آيات پيش بوده است . آيات قبل و بعد از اين آيه ، همه تكليف و
تهديد و خوف و رجا و امر است راجع به زنان پيغمبر : « و قرن فی بيوتكن
و لا تبرجن تبرج الجاهلية » در خانههای خودتان بمانيد و مانند زمان
جاهليت تظاهر به زينت نكنيد . همهاش امر است و دستور و تهديد ، و
ضمنا خوف و رجا كه اگر كار خوب بكنيد چنين میشود و اگر كار بد بكنيد
چنان میشود .
اين آيه [ يعنی آيه تطهير ] بالاتر از مدح است ، میخواهد مسئله تنزيه
آنها از گناه و معصيت را بگويد . مفاد اين آيه غير از مفاد آيات ما قبل
و ما بعد آن است . در اينجا مخاطب اهل البيت است و در آنجا نساء
النبی . در اينجا ضمير مذكر است و در آنجا مؤنث . ولی همين آيهای كه
مفاد آن اينهمه با ما قبل و ما بعدش مختلف است ، در وسط آن آيات
گنجانده شده ، مثل كسی كه در بين صحبتش مطلب ديگری را میگويد و بعد
رشته سخنش را ادامه میدهد . اينست كه در روايات ما ائمه عليهم السلام
خيلی تأكيد دارند كه آيات قرآن ممكن است ابتدايش در يك مطلب باشد ،
وسطش در مطلب ديگر و آخرش در يك مطلب سوم . اينكه در مسئله تفسير
قرآن اينقدر اهميت قائل شدهاند برای همين است .
|