ب : برگزيدهای ازيادداشتها
امامت و منطق ديالكتيك
يكی از نتايج منطق ديالكتيك اينست كه نياز جامعه را به هدايت و رهبری نفی میكند . حداكثر نياز جامعه به روشنفكر و رهبر طبق اين منطق اينست كه توده را واقف به ناهنجاريها و تضادها و نابرابريها بكند و تضاد موجود در جامعه را وارد شعور توده نمايد تا حركت ديالكتيكی ايجاد شود و چون حركت ، جبری است و عبور از تز و آنتی تز به سنتز لا يتخلف است جامعه خود به خود راه خود را طی میكند و به تكامل منتهی میگردد . رجوع شود به ورقه " رهبری - امامت - ديالكتيك " و به آنچه ما در حاشيه " از كجا آغاز كنيم ؟ " صفحه 39 نوشتهايم . [ در ورقه " رهبری - امامت - ديالكتيك " آمده است : ] يكی از مسائل مهم در باب رهبری و امامت مخصوصا به مفهوم اسلامی امامت اينست كه وظيفه به اصطلاح روشنفكر چيست ؟ آيا وظيفه روشنفكر و مسئوليت روشنفكر فقط منعكس كردن ناهمواريها و ناهنجاريها و بيدار كردن شعور طبقات استثمار شده و وارد كردن