با وجود معصوم جای انتخاب نيست
مسئله امامت از جنبه زعامت و حكومت اينست كه حالا كه بعد از پيغمبر مانند زمان ايشان معصوم وجود دارد و پيغمبر وصيی برای خود معين كرده است كه او در سطح افراد ديگر نيست و از نظر صلاحيت مثل خود پيغمبر استثنايی است ، ديگر جای انتخاب و شورا و اين حرفها نيست . همانطور كه در زمان پيغمبر نمیگفتند كه پيغمبر فقط پيام آور است و وحی به او نازل میشود ، تكليف حكومت با شور است و مردم بيايند رأی بدهند كه آيا خود پيغمبر را حاكم قرار دهيم يا شخص ديگر را ، بلكه اينطور فكر میكردند كه با وجود پيغمبر ، اين بشر فوق بشر كه در مرحلهای است كه با عالم وحی اتصال دارد ، اصلا اين مسئله مطرح نيست ، بعد از ايشان نيز جای اين سخنان نيست . زيرا پيغمبر ( ص ) اوصيای دوازده گانهای داشته است كه اينها بايد در طول دو سه قرن پايه اسلام را محكم كنند و اسلام از يك منبع صاف و خطا ناپذيری بيان شود . با وجود چنين كسانی برای بيان احكام اسلامی ، ديگر جای انتخاب و شورا و اين حرفها نيست . آيا ما شخص معصوم از خطا و عالم به تمام معنا داشته باشيم كه حتی امكان اشتباه هم برايش وجود ندارد و با اين حال برويم شخص ديگری را به جای او انتخاب كنيم ؟ ! گذشته از اينكه چون علی ( ع ) به مقام امامت به اين معنی كه عرض میكنم تعيين شده است قهرا مقام زعامت دنيوی هم شأن او خواهد بود ، پيغمبر برای همين مقام هم تصريح كرده است . اما پيغمبر كه علی را برای اين مقام تصريح كرده به خاطر اينست كه علی ( ع ) آن مقام ديگر را واجد است . بنابر اين در زمان غيبت امام