اهميت حديث ثقلين
راجع به مسئله امامت از حديث : « انی تارك فيكم الثقلين » كه عرض كردم ، غافل نشويد . اگر با يكی از علما يا غير علمای اهل تسنن روبرو شديد ، بگوئيد آيا پيغمبر چنين جملهای را فرمود يا نه ؟ اگر بگويد نه ، میتوان چندين كتاب از خودشان جلويش گذاشت . میبينيد اصلا علمای اهل تسنن نمیتوانند در [ وجود و صحت ] چنين حديثی اختلاف داشته باشند و ندارند . ( 1 ) بعد بگوئيد اينكه پيغمبر قرآن را بعنوان يك مرجع و عترت را بعنوان مرجع ديگر معين كرده ، عترت چه كسانی هستند ؟ آنها اصلا فرقی ميان عترت پيغمبر و غير عترت پيغمبر قائل نيستند بلكه آنچه كه نقل میكنند از صحابه و غير صحابه ، از غير علی ( ع ) بيشتر نقلپاورقی : 1 - برخی منبريها و روضه خوانها اين حديث را خراب كردند چون هميشه آنرا مقدمه گريز زدن برای مصيبت خواندن قرار دادهاند . انسان خيال میكند كه مقصود پيغمبر در اين حديث فقط اين بوده كه من بعد از خود دو چيز را در ميان شما باقی میگذارم يكی قرآن كه احترامش كنيد و ديگر عترت كه احترامشان كنيد و به ايشان اهانت نكنيد . در حاليكه مقصود اينست يكی قرآن كه به آن مراجعه كنيد و ديگر عترت كه به آنها مراجعه كنيد زيرا در دنباله حديث میفرمايد : لن تضلوا ما ان تمسكتم بهما ابدا » تا وقتی كه به ايندو بچسبيد گمراه نمیشويد . پس ، مسئله رجوع مطرح است و پيغمبر ( ص ) عترت را عدل قرآن قرار داده است در رجوع كردن . خود پيغمبر هم فرمود قرآن ثقل اكبر است و عترت ثقل اصغر .