تعيين بكند و مردم هم هيچ حق دخالتی در امر حكومت نداشته باشند ؟ پيغمبر
( ص ) يك شخص معين را تعيين كرد و او هم شخص معينی را برای بعد از
خودش تعيين كرد و او هم كس ديگر را ، و تا دامنه قيامت تكليف امر
حكومت اينست كه هميشه تعيينی و تنصيصی است و قهرا اين امر اختصاص به‏
ائمه ندارد چون ائمه دوازده نفرند و اين تعداد مطابق معتقدات شيعه نه‏
قابل بيشتر شدن است و نه قابل كمتر شدن . طبق اين سخن قانون كلی در باب‏
حكومت از نظر اسلام اينست كه پيغمبر كه حاكم بود بايد حاكم بعد از خودش‏
را تعيين كند ، او هم حاكم بعد از خودش را و تا دامنه قيامت چنين باشد
. اگر اسلام دنيا را هم بگيرد ( همانطور كه نيمی از دنيا را گرفت و الان‏
هم جمعيتی در حدود هفتصد ميليون نفر 1 تحت لوای اسلام هستند ) و بنا بشود
كه مقررات اسلامی در تمام نقاط آن رعايت شود چه به صورت حكومت واحد و
چه به صورت حكومتهای متعدد ، قانون همين است . پس اينكه می‏گوئيم‏
پيغمبر ( ص ) علی ( ع ) را تعيين كرد ، بر اساس همين اصل كلی بود كه‏
حكومت بايد تنصيصی و تعيينی باشد و مطابق اين فلسفه اصلا لزومی ندارد كه‏
حتی پيغمبر علی را از جانب خدا تعيين كرده باشد چون پيغمبر می‏توانست با
وحی مطلبی را بيان كند و ائمه نيز هم ملهم هستند و هم از ناحيه پيغمبر
علومی را تلقی كردند ولی بعد كه اينطور نيست . پس اگر اصل كلی در
حكومت از نظر اسلام اين باشد [ كه حكومت بايد تنصيصی و تعيينی باشد ] ،
حتی لزومی ندارد كه پيغمبر ( ص ) علی ( ع ) را از طريق وحی تعيين كرده‏
باشد بلكه به نظر و صوابديد

پاورقی :
1 - اين تعداد مطابق آمار زمان ايراد اين سخنرانيها است .