میدهد كه پيغمبر اكرم برای بعد از خودش فتنههايی را پيش بينی میكرد كه
مسلما يكی از آنها همين بوده است .
اين مطلب [ كه چرا قرآن اين موضوع را به اسم بيان نكرده است ] را
اينطور پاسخ میگويند كه اولا بنای قرآن بر اينست كه مسائل را به صورت
اصل بيان بكند و ثانيا پيغمبر اكرم يا خدای تبارك و تعالی نمیخواست در
اين مسئلهای كه بالاخره هوا و هوسها دخالت میكند ، مطلبی به اين صورت
طرح شود گو اينكه [ صورت طرح شده را هم ] اينها آمدند به صورت توجيه و
اجتهاد و اين حرفها گفتند كه نه ، مقصود پيغمبر چنين و چنان بوده است .
يعنی اگر آيهای هم به طور صريح [ در اين خصوص وجود داشت ، باز آنرا
توجيه میكردند ] . پيغمبر ( ص ) در گفتار خودش به طور صريح گفت :
« هذا علی مولاه » ديگر از اين صريحتر چه میخواهيد ؟ ! ولی خيلی فرق است
ميان گفتار پيغمبر با اين صراحت را زمين زدن و آيه قرآن را با وجود كمال
صراحت اسمی در آن ، همان روز اول بعد از وفات پيغمبر زمين زدن . و لهذا
من اين جمله را در مقدمه آن كتاب ( خلافت و ولايت ) نقل كردهام كه يك
يهودی در زمان حضرت امير میخواست عموم مسلمين را سر كوفت بدهد به
|