بهره برداری و بر اساس تشخيص سود خود به نهضت میپيوندد بدون آنكه به
روح و معنی و هدف نهضت ايمان داشته باشد بلكه برای استغلال نهضت آنچنان
كه مخالفان و مشروطيت ايران به مشروطيت پيوستند و محكمتر سنگ مشروطه
را به سينه زدند ، عين الدوله و صدر الاشراف نخست وزير مشروطه شدند ،
اينها شكل و پوسته و ظاهر و قيافه نهضت را حفظ میكنند بلكه آرايش
بيشتری میدهند اما روح و هسته و باطن و حقيقت آنرا از ميان میبرند و
آنرا از درون پوك و خالی میكنند و به تعبير اميرالمؤمنين : « يكفأ فيه
الاسلام كما يكفأ الاناء » . به اين ترتيب نهضت را از مسير خودش منحرف
میكنند ، قلب ماهيت میكنند با حفظ صورت . اكثريت قريب به اتفاق مردم
كه ظاهر بين و صورت پسندند ، راضی و خشنود و شاكر و دعاگو میمانند زيرا
شعارها در حد اعلی محفوظ است هر چند اصول از بين رفته است . اينجاست
كه نياز به نوعی رشد و روشن بينی به معنی درون بينی لازم است . جمله :
« و ان لنا فی كل خلف عدولا ينفون عنا تحريف الغالين و انتحال المبطلين»
ممكن است ناظر به خود ائمه اطهار باشد و ممكن است كه ناظر به علما و
عدولی باشد كه همين مراقبت را درباره عقائد مردم نسبت به خود ائمه
مینمايند . به هر حال مبارزه با " بدعتها " منحصر به اين نيست كه مثلا
كسی سنت و قانونی علنا به دين بندد و به معنی مشهور ادخال ما ليس من
الدين فی الدين نمايد . گاهی تدريجا طرز تفكر مردم نسبت به دين آنچنان
عوض میشود كه تفكر اصلی مورد استيحاش مردم قرار میگيرد . به هر حال
منظور اصلی اينست كه همانطور كه قرآن فرمود : « اليوم يئس الذين كفروا
من دينكم فلا تخشوهم و اخشون »از خارج دنيای اسلام بر اسلام نبايد ترسيد ،
از داخل بايد ترسيد . ترس از داخل هم منحصر به اين نيست
|