پاورقی : . 1 منتهی الامال ، ج / 2 ص . 333
فهميدم نه ، امام يعنی همين ( 1 ) .
" « سيعلمون غدا من الكذاب الاشر »" فردا خواهند فهميد كه كذاب اشر
كيست، دروغگوی طمعكار كه طمعش او را به دروغگويی وا میدارد كيست؟ يعنی
شماييد كه اين دروغ را به خاطر مطامع دنيوی میگوييد . " « انا مرسلوا
الناقة فتنة لهم فارتقبهم واصطبر »" ما فرستنده آن شتر هستيم به عنوان
يك امتحان ، حالا منتظر آنها باش و ببين چه میكنند ( يعنی به آن پيغمبر
چنين گفتيم ). " « و نبئهم ان الماء قسمة بينهم كل شرب محتضر »" و به
آنها خبر بده كه آب بايد قسمت بشود ، امتحان الهی است ، چيزی
غير از امتحان نيست ، قسمتی از آن آب به آنها تعلق دارد و قسمتی به اين
حيوان . " « فنادوا صاحبهم »" گفتند عجب ! چه مزاحمی برای ما پيدا
شده ! ( با توجه به اينكه اين حيوان با اعجاز الهی به وجود آمده ) عجب
مزاحمی ! يك روز آب مال ما يك روز مال او ، يك ساعت مال ما يك
ساعت مال او ! بياييم كلك او را بكنيم كه همه آب مال ما باشد : "
« فنادوا صاحبهم غ" رفيقشان را كه مردی بود بعضی گفتهاند به نام "قيدار
" ، يكی از آن جانيها و شمردلهايی كه برای اين جور كارها آماده هستند او
را صدا زدند كه آيا میتوانی اين كار را بكنی ؟ " « فتعاطی فعقر »" پس
حربهاش را به دست گرفت و اين حيوان را كشت ، يعنی اين معجزه باقی در
ميان مردم را كه گواهی بود بر صدق دعوی پيغمبرشان، به دست خودشان از بين
بردند . آن وقت بود كه عذاب الهی نازل شد . باز میگويد: " « فكيف كان
عذابی و نذر غ" عذاب و نذر من چگونه بود؟ رابطه عذاب و نذر چگونه بود؟
چه كرديم؟ " « انا ارسلنا عليهم صيحة واحدش »" فقط يك فرياد كافی بود
و فرستاديم " « فكانوا كهشيم المحتظر غ" پشت سر اين صيحه وقتی سراغشان
پاورقی : . 1 منتهی الامال ، ج / 2 ص . 333 |