خلق كرده كه نتيجه‏اش اين است كه شما از اين آب با كشتی استفاده می‏كنيد
، يعنی اينها حساب شده آفريده شده‏اند . " « لتجری الفلك فيه بامره
" كه كشتی به امر و اراده او و به خواست او ( حركت كند ) . او خواسته‏
است كه كشتی روی دريا حركت كند كه حركت می‏كند ، و در نتيجه مسافرتها
بكنيد ، تجارتها بكنيد ، نقل مكان‏ها بكنيد . " « و لتبتغوا من فضله »"
و از فضل الهی خير طلب كنيد . گفته‏اند مقصود استفاده‏های ( مختلف از
درياست ) . يك استفاده از دريا همان است كه به وسيله كشتی انجام می‏شود
كه انسان قاره‏ها را طی می‏كند ، و ديگر اينكه از خود دريا بهره‏ها ببريد ،
از حيوانات دريا ، از گوهرهای دريايی كه از دريا گرفته می‏شود ، يعنی آن‏
ماهی‏ای كه در دريا هست و هر حيوانی كه در دريا هست و قابل استفاده است‏
و آن گوهرهايی كه در دريا هست ، لؤلؤی اگر هست ، مرجانی هست ، هر چه‏
هست ، باز اينها هم يك كار حساب شده است و تصادفی نيست . آن هدف‏
نهايی و اصلی ، آن جنبه مدرسه بودن اينهاست .
تا اينجا همان بهره‏گيری مادی است . ولی در عين حال چون انسان كودكی‏
است كه در اين دنيا می‏آيد و در اين دنياست كه بايد معرفت پيدا كند :
" « و لعلكم تشكرون »" باشد كه شما سپاسگزار خدای خود باشيد ، يعنی‏
خدای خودتان را به اين وسيله بشناسيد و بعد از شناختن سپاسگزار او باشيد
، و معنی " سپاسگزار " را هميشه گفته‏ايم كه سپاسگزاری يعنی هر چه كه او
به شما داده است ، در همان مسيری كه بايد ، مورد استفاده قرار بدهيد .
بعد می‏فرمايد: " « و سخر لكم ما فی السموات و ما فی الارض جميعا منه‏
". در هيچ كتابی " انسان " به اندازه‏ای كه در قرآن ، بزرگ است بزرگ‏
نيست . در عصر ما فلسفه‏های به اصطلاح اومانيستی زياد پيدا شده ، دم از "
انسان " می‏زنند ، ولی هيچ كسی به اندازه قرآن شأن انسان را بالا نبرده و