« بالحق و لكن اكثركم للحق كارهون »" خطاب به مردم است ، البته مردم
زمان پيغمبر ، نزولش در آنجا و درباره همه مردم ( است ) : ما عين حق و
حقيقت را برای شما آوردهايم ولی بيشترين شما حقيقت را كراهت داريد ،
كه راجع به اين مطلب در جلسه پيش صحبت شد و عرض كرديم كه آن چيزی كه
با روح دين و روح اسلام صد در صد مخالف و معاند است اين است كه انسان
اين حالت را پيدا كند كه از حق كراهت داشته باشد . خداوند فطرت انسان
را آنچنان آفريده است كه حق جوست . انسان به حسب فطرت ، حق جو و حق
خواه است و چون حق جو و حق خواه است ، هر چيزی را كه بالذات و بالفطره
میخواهد آن چيز برايش شيرين هم هست . اصلا شيرينی همين است . اگر بعضی
از غذاها در ذائقه ما شيرين است علت شيرينیاش ملايمت است ، يعنی
علتش اين است كه دستگاه ذائقه و هاضمه ما برای اين غذاها ساخته شده و
اين غذاها برای آن ساخته شده . اين است كه وقتی كه ما میرسيم به چنين
مأكول يا آشاميدنی ، مطبوع بودن و شيرين بودن آن را احساس میكنيم در
صورتی كه يك حيوان ديگر كه هاضمهاش طور ديگری ساخته شده است اين جور
احساس نمیكند . مثالی عرض میكنم تا روشن شود كه شيرينی چطور امر نسبی
است و چطور اين مطلب درك میشود . بعضی حيوانات علفخوارند و بعضی
گوشتخوار . هاضمه بعضی طوری ساخته شده كه میتواند گوشت را ببلعد و هضم
كند و برای او گوشت خوب است ( درندگان ) . حيوانات علفخوار برعكسند و
طور ديگر ساخته شدهاند . شما میبينيد برای حيوان گوشتخوار گوشت چقدر
لذيذ است ! جلوی يك سگ يا گربه يك ذره گوشت میاندازيد میبينيد با چه
حرص و ولعی آن را میخورد . چشم گربه كه به گوشت میافتد بزاق دهانش
شروع میكند به ريزش كردن ، ولی يك حيوان
|