پاورقی : . 1 نحل / . 125
میبينيم . يكی دو نسل گذشت . كم كم شيطان اين وسوسه را برای مردم به
وجود آورد كه خود اسقلينوس اگر در آسمان هست جسدش در اينجاست ، هر چه
از خودش میخواستيد از مجسمهاش بخواهيد . به تدريج مردم چسبيدند به اين
مجسمه به عنوان اينكه روح اسقلينوس در اين مجسمه وجود دارد و از او مثلا
حاجت بخواهند ، نزد او استغفار كنند . كم كم اين فكر برايشان پيدا شد كه
" اين التراب و رب الارباب " ما كجا و خدای يگانه كجا ؟ ! بياييم
عبادتها را هم برای همين مجسمه انجام بدهيم . ديگر خدا را به كلی فراموش
كردند و همه عبادتها برای اين ( مجسمه شد ) . كم كم اين شد دو تا ، دو تا
شد پنج تا ، پنج تا شد ده تا . به اين ترتيب ( بتها و بت پرستی ) به
وجود آمد .
اين است كه قرآن با بت پرستهای مكه هم كه صحبت میكند صحبت فرزند
نداشتن خدا را میكند .
مقدمه ديگر اين است كه آيا اين آيه استدلال و برهان است يا جدل است ؟
فرق است ميان برهان و جدل . خود قرآن دستور جدل هم میدهد : ( « و جادلهم
بالتی هی احسن ») ( 1 ) . برهان اين است كه انسان مقدمهای را كه عين
حقيقت است پايه قرار میدهد و از آن نتيجه میگيرد ، مثل اينكه شما
میخواهيد برای يك بچه در يك مسأله رياضی استدلال بكنيد كه فلان زاويه
برابر است با فلان زاويه . با يك مقدمات صد در صد قطعی استدلال میكنيد .
جدل اين است كه انسان مقدمهای را در كلام خودش میآورد كه آن مقدمه
حقيقت نيست ولی طرف آن را قبول دارد ، بعد روی قول خود طرف ، طرف را
محكوم میكند ، با مطلبی كه گوينده آن را قبول ندارد ولی طرف قبول دارد .
طرف را میخواهد محكوم كند بر
پاورقی : . 1 نحل / . 125 |