فرمود: « " لا احصی ثناء عليك انت كما اثنيت علی نفسك " » (1) خدايا
من نمی‏توانم ستايش تو را به پايان برسانم ، آنچنان تو را ستايش كنم كه‏
تو شايسته آن هستی، تو آنچنانی كه خود خود را می‏شناسی، تو آنچنانی كه خود
خود را ثنا می‏گويی .
" « و تسبحوه بكرش و اصيلا »" هر بامدادان و هر شامگاهان او را تسبيح‏
كنيد ، كه همين نماز است . نماز ما تسبيح و تكبير صبحگاهان و شامگاهان‏
است . دو مرتبه آيه وارد همان داستان حديبيه و بيعت الرضوان می‏شود و در
واقع دنباله " « انا ارسلناك شاهدا و مبشرا و نذيرا »" است يعنی در
اين آيه در واقع توصيف پيغمبر است نه توصيف مؤمنين . آيه‏ای كه بعد
خواهيم خواند : " « اذ يبايعونك تحت الشجرش »" ( 2 ) آن مربوط به‏
مؤمنين می‏شود، اين راجع به پيغمبر است. فرمود : " « ان الذين يبايعونك‏
انما يبايعون الله »" ( كسانی كه با تو بيعت می‏كنند ) با خدا بيعت‏
می‏كنند ، بيعت با تو بيعت با خداست . بالاتر از اين ، " « يد الله فوق‏
ايديهم »" دست خداست بالای دست آنها ، يعنی چه ؟
بيعت از ماده " بيع " به معنی فروختن است . حقيقت بيعت پيمان‏
است ، همين چيزی است كه ما امروز در مواقعی به آن می‏گوييم دست دادن .
مثلا شخصی می‏گويد اگر من افرادی كمك پيدا كنم حاضرم پانصد هزار تومان‏
برای فلان كار خير سرمايه‏گذاری كنم . به يكی كه آنجا نشسته و چنين روحی‏
دارد می‏گويد حاضری همين مقدار سرمايه‏گذاری كنی ؟ می‏گويد بله ، می‏گويد
دست بده . اين دست دادن چيست ؟ فردی حرف می‏زند ، يك حرف هم ديگری‏
می‏زند ، ولی وقتی كه می‏خواهند اين را به

پاورقی :
. 1 مصباح الشريعة با تصحيح سيد جلال الدين محدث ، ص . 51
. 2 فتح / . 18