را بلد هستيم . در قرآن اين منطق آمده است كه " « و مكروا مكرا و مكرنا
مكرا »" ( 1 ) آنها مكری به كار بردند ، ما هم مكری به كار برديم و مكر
آنها را از بين برديم . قرآن كه تعبير " مكر " می‏كند ، چون همين طور كه‏
آنها از راه پنهان وارد می‏شوند ، از يك راه پنهان هم می‏خورند . در آن‏
تعبير آمده است : " « و مكروا و مكر الله و الله خير الماكرين »" (2)
چون همين طور كه آنها از راه مخفی وارد می‏شوند ، خدا از راه مخفی تر
نقشه آنها را نقش بر آب می‏كند . اين است كه در يك آيه ديگر دارد كه‏
" « فالذين كفروا هم المكيدون »" ( 3 ) . به هر حال اين مطلب به‏
عبارتهای مختلف در قرآن آمده : با خدا كه نمی‏شود مكر كرد ، خدا را كه‏
نمی‏شود فريب داد ! در اول سوره بقره راجع به منافقين داريم كه "
« يخادعون الله و الذين امنوا و ما يخدعون الا انفسهم و ما يشعرون غ" (4)
اول كلمه " مخادعه " می‏آورد ، آنجا در مقام برآمدن است : منافقين در
مقام فريب خدا و مؤمنين بر می‏آيند و نمی‏دانند كه اينها خودشان را دارند
فريب می‏دهند ( و اين خيلی عجيب است كه آدم خودش خودش را فريب بدهد
! ) يعنی وقتی خوب توجه كنند می‏بينند تمام اين نقشه‏های فريبی كه به كار
برده بودند برای اينكه طرف را از بين ببرند عليه خودشان تمام شد ، پس‏
كأنه از اول خواسته‏اند خودشان را فريب بدهند . به قول حافظ :
بازی چرخ بشكندش بيضه در كلاه
زيرا كه عرض شعبده با اهل راز كرد
خواست با روزگار مكر كند " بازی چرخ بشكندش بيضه در كلاه " . حال‏

پاورقی :
. 1 نمل / . 50
. 2 آل عمران / . 54
. 3 طور / . 42
. 4 بقره / . 9