مجموعه درس هایی از احکام اسلامی
امتیازات فقه شیعه [15]
اجتهاد
اجتهاد از نظر لغت به معنای رنج بردن و کوشیدن تا سر حد توانایی است
و در اصطلاح فقه اسلامی به کار بردن همت و کوشش درراه پی بردن به احکام
و قوانین شرعی از منابع و ادله استنباط و در مقابل آن، تقلید عبارت است
از پیروی از رای دیگری بدون تحقیق شخصی.
شوون فقیه
بنابه آنچه امام خمینی در کتاب الرسائل بیان داشته
اند، شؤون فقیه عبارت است از:1. استنباط
2. اجتهاد [26]
1. استنباط
مستنبط کسی است که توانایی استنباط و به دست آوردن احکام را از ادله
داشته باشد.
2. اجتهاد [26]
مجتهد کسی است که می تواند طبق رای و نظر خود عمل نماید به طوری که در
صورت مطابقت با واقع پاداش می گیرد و در صورت مطابقت نداشتن با واقع
معذور است و آن عبارت است از به دست آوردن حکم شرعی از راههایی که نزد
متخصصان فقه متعارف است و با تحصیل مقدمات اجتهاد به دست می آید.
مقدمات اجتهاد
1. فرا گرفتن ادبیات عربی به مقدار نیاز.
2. آشنایی به محاورات عرفی و زبان مردم مورد خطاب قرآن وسنت و پرهیز از
مخلوط کردن مفاهیم عرفی با دقایق علمی و عقلی.
3. آشنایی به علم منطق.
4. دانستن مسائل مهم اصول فقه که در فهم احکام شرعی مؤثر است.
5. آشنایی به علم رجال به مقدار احتیاج در تشخیص صحت و سقم روایات.
6. انس و آشنایی به قرآن و سنت، که بیش از هر چیز در استنباط حائز
اهمیت است.
7. داشتن تمرین استنباط به طوری که برایش قوه (و ملکه) استنباط حاصل
شده باشد.
8. جستجوی کامل از آرا و نظریات پیشینیان تا فقیه در جهت خلاف شهرت و
اجماع قرار نگیرد.
9. بررسی فتاوا و اخبار اهل سنت، مخصوصا در مورد تعارض
[27]
اخبار چه بسا که در فهم احکام به مجتهد یاری دهد.
10. به کار بردن جهد و کوشش کامل و به کارگرفتن همه توان در استنباط
احکام.
وقتی مجتهد باشرایط فوق، احکام شرعی را استنباط نمود، می تواند، به
آنچه به دست آورده عمل کند و چنانچه فرضا استنباط او بر خلاف واقع در
آید، معذور خواهد بود.
3. افتا
مجتهدی که با شرایط یاد شده به اجتهاد می پردازد و حکم واقعی یاظاهری
را استنباط می کند، همان طور که می تواند به آن عمل کند، می تواند به
آن فتوا دهد. (14)
14. امام خمینی (ره) ، الرسائل، ص 94؛ وسائل الشیعه ج 18 ص 95.
4. مرجع فتوا
کسی که مرجع فتواست، و بر دیگری جایز یا واجب است که به وی مراجعه و در
احکام شرعی از وی پیروی نماید، باید دارای شرایط زیر باشد:
1. عالم باشد (و بنا بر احوط، در صورت امکان، باید اعلم بوده و احاطه
اش بر مسائل فقهی از مجتهدان دیگر بیشتر باشد) .
2. مجتهد باشد.
3. عادل باشد (عدالت خصلتی است پایدار که همواره شخص را به تقوا و ترک
محرمات و انجام واجبات وا می دارد) .
4. با ورع و با تقوا باشد.
[28]
5. و بنابر احتیاط، حریص به دنیا و ریاست طلب نباشد .
در حدیثی، به نقل از امام حسن عسکری (ع) آمده است:
«من کان من الفقهاء صائنا لنفسه، حافظا لدینه، مخالفا لهواه، مطیعا
لامر مولاه فللعوام ان یقلدوه؛
فقیهی که خویشتن دار، نگهبان دین و مخالف هوا و هوس بوده و تنها مطیع
رهبر الهی خود باشد، بر عامه مردم است که از او پیروی کنند.»
5. قضاوت
یکی از شؤون فقیه، قضاوت است، او می تواند به خصومتها و نزاعها پایان
دهد.
6. زعامت و ولایت فقیه
زعیم و ولی فقیه کسی است که عالم به سیاستهای دینی و برقرار کننده
عدالت اجتماعی در میان مردم است و طبق روایات، ولی فقیه، وارث پیامبران
و بهترین خلق خدا بعد ازائمه است و مجاری امور و احکام و دستورات، به
دست اوست.
|