next page

fehrest page

back page

اجير گرفتن براي نماز

(مساله 1530) بعد از مرگ انسان مي شود، براي نماز و عبادتهاي ديگر در زندگي بجا نياورده، ديگري را اجير کنند يعني به او مزد دهند که آنها را بجا آورد. و اگر کسي بدون مزد هم آنها را انجام دهد صحيح است.

(مساله 1531) انسان مي تواند براي بعضي از کارهاي مستحبي مثل زيارت قبر پيغمبر و امامان عليهم السلام، از طرف زندگان اجير شود، و نيز مي تواند کار مستحبي را انجام دهد و ثواب آن را براي مردگان يا زندگان هديه نمايد.

(مساله 1532) کسي که براي نماز قضاي ميت اجير شده، بايد يا مجتهد باشد يا مسائل نماز راروي تقليد صحيح بداند واگر عالم به کيفيت احتياط باشد و احتياط کند اشکال ندارد.

(مساله 1533) اجير بايد موقع نيت، ميت را معين نمايد. و لازم نيست اسم او را بداند، پس اگر نيت کند از طرف کسي نماز مي خوانم که براي او اجير شده ام کافي است.

(مساله 1534) اجير بايد خود را بجاي ميت فرض کند و عبادتهاي او را قضا نمايد و اگر عملي را انجام دهد و ثواب آن را براي او هديه کند کافي نيست.

(مساله 1535) بايد کسي را اجير کنند که اطمينان داشته باشند که نماز را مي خواند و اگر شک داشته باشند که صحيح انجام مي دهد يا نه اشکال ندارد.

(مساله 1536) کسي که ديگري رابراي نمازهاي ميت اجير کرده، اگر بفهمد که عمل را بجا نياورده، يا باطل انجام داد، بايد دوباره اجير بگيرد.

(مساله 1537) هرگاه شک کند که اجير عمل را انجام داده يا نه همينکه بگويد انجام داده ام کافي است ولي اگر شک کند که عمل او صحيح بوده يا نه، گرفتن اجير لازم نيست.

(مساله 1538) کسي را که عذري دارد و مثلاً نشسته نماز مي خواند نميشود براي نمازهاي ميت اجير کرد، بلکه بنابر احتياط واجب بايد کسي را هم با تيمم يا جبيره نماز مي خواند اجير نکنند. اگرچه نماز ميت هم همانطور قضا شد، باشد.

(مساله 1539) مرد براي زن و زن براي مرد مي تواند اجير شود و در بلند خواندن و آهسته خواندن نماز بايد به تکليف خود عمل نمايد.

(مساله 1540) لازم نيت قضاي نمازهاي ميت به ترتيب خوانده شود، اگر چه بدانند که ميت ترتيب نمازهاي خود را مي دانسته است. بلي نمازهائي که اداء آنها ترتيب دارد مثل نماز ظهر و عصر يا مغربو عشاء از يک روز بايد به ترتيب قضا شود.

(مساله 1541) اگر با اجير شرط کنند که عمل را بطور مخصوصي انجام دهد، بايد همانطور بجا آوردو اگر با او شرط نکنند بايد در آن عمل به تکليف خود رفتار نمايد و احتياط مستحب آن است که از وظيفه خودش و ميت هر کدام که به احتياط نزديکتر است به آن عمل کند مثلاً اگر وظيفه ميت گفتن سه مرتبه تسبيحات اربعه بوده و تکليف او يک مرتبه، سه مرتبه بگويد.

(مساله 1542) اگر با اجير شرط نکنند که نماز را با چه مقدار از مستحبات آن بخواند، بايد مقداري از مستحبات نماز را که معمول است بجا آورد.

(مساله 1543) اگر ميت ترتيب نمازهائي را که قضا شده مي دانسته و انسان بخواهد براي آن نمازها اجير بگيرد لازم نيست براي هر کدام آنها وقتي را معين نمايد.

(مساله 1544) اگرکسي اجير شود که مثلاُ در مدت يک سال نمازهاي ميت را بخواند و پيش ازتمام شدن سال بميرد،بايد براي نمازهائي که مي دانند بجا نياورده ديگري را اجير نمايند بلکه براي نمازهائي هم که احتمال ميدهند بجا نياورده بايد بنابر احتياط واجب اجير بگيرند

(مساله 1545) کسي را که براي نمازهاي ميت اجير کرده اند، اگر پيش از تمام کردن نمازها بميرد و اجرت همه آنها را گرفته باشد، انچه شرط کرده باشند که تمام نمازها را خودش بخواند، بايد اجرت مقداري را که نخوانده از مال او به ولي ميت بدهند مثلاً اگر نصف آنها را نخوانده، بايد نصف پولي را که گرفته از مال او به ولي ميت بدهند و اگر شرط نکرده باشند، بايد ورثه اش از مال او اجير بگيرند. اما اگر مال نداشته باشد بر ورقه او چيزي واجب نيست.

(مساله 1546) اگر اجير پيش از تمام کردن نمازهاي ميت بميرد و خودش هم نماز قضا داشته باشد، بايد از مال او براي نماازهائي که اجير بوده ديگري را اجير نمايند واگر چيزي زياد آمد، در صورتي که وصيت کرده باشد و ورثه اجازه بدهند براي تمام نمازهاي او اجير بگيرند. و اگر اجازه ندهند ثلث آن را به مصرف نماز خودش برسانند.

يکي از عبادات مهم اسلامي، بلکه کليه اديان الهي روزه است و در فضيلت و اهميت و فلسفه آن، احاديث بسياري از اهل بيت عصمت و طهارت(سلام الله عليهم) صادر گرديده است.حضرت صادق(عليه السلام) فرمود که حضرت رسول اکرم(صلي الله عليه و آله و سلم) به اصحاب خود فرمودند: «آيا به شما خبر بدهم از اعمالي که هرگاه به انجام قيام کنيد شيطان به اندازه فاصله مشرق از مغرب از شما دور مي شود ؟ »اصحاب در پاسخ گفتند: بفرماييد.

حضرتش فرمودند: ط روزه گرفتن شيطان را رو سياه و نااميد مي کند و دادن صدقه در راه خد، پشت او را ميشکند و دوست داشتن مسلمانان يکديگر را در راه خدا و کمک کردن به يکديگر در راه انجام کارهاي نيک، ترفندها و نقشه هاي او را ريشه کن مي سازد و توبه کردن گردنش را قطع مي کند و براي هر نعمتي که خداوند به انسان عنايت فرموده است زکوتي هست و زکوت بدنها(ي سالم) روزه گرفتن است »و نيز حضرت صادق(عليه السلام) فرمودند: « هرکس در روزهائي که هوا گرم است وزه بگيرد و تشنه شود، خداوند به تعداد زيادي ازو فرشتگان امر مي کند که به او بشارت به پاداش الهي بدهند و هنگامي که او به اميد پاداش و ثواب، اين تشنگي را تا وقت افطار تحمل ميکند خداوند اورا مورد لطف و عنايت خويش قرار داده به او مي کويد: به خوشبويي وپاکيزگي نايل گرديدي،ازو آن پس به فرشتگان مي فرمايد: شما گواه باشيد که من گناهان او را بخشيدم. » حضرت رسول اکرم(صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند: « خواب روزه دار عبادت و نقس کشيدن او ثواب تسبيح دارد.» و نيز حضرتش فرمود: « براي روزه دار دو خشنودي وجود دارد:

1-خشنودي در موقع افطار.(مسرت احساس عمل به وظيفه اسلامي)

2-خشنودي در روز قيامت.(موقع گرفتن پاداش خداوندي) »

حضرت موسي بن جعفر(عليه السلام) فرمودند:« دعاي روزه دار در موقع افطار در درگاه حضرت حق مستجاب مي شود.»

حضرت رضا(عليه السلام) فرمودند:« فلسفه روزه داشتن اين است که انسان گرسنگي و تشنگي را لمس کند و حالت خضوع و خشوع در او پديد بيايد و به ضعف خود پي ببرد و غرور وي در هم شکسته شود و براي تحصيل صبر، تمرين و ممارست کند و متذکر سختيهاي روز قيامت گردد و ناراحتي فقرا را که در مضيقه اقتصادي مي باشند درک نمايد و به فکر کمک و مساعدت نسبت بهآنها بيفتد.»

علي بن عبدالعزيز که يکي از محدثان است مي گويد حضرت صادق(عليه السلام) به من فرمودند:«به توخبر بدهم که اصل اسلام و فرع آن واوج عظمت و قله شکوه آن چيست؟» عرض کردم: بفرماييد.

فرمودند: اصل اسلام نماز و فرع آن زکات است و اوج عظمت و قله شکوه اسلام، جهاد در راه خدا است.

سپس فرمودند:« به تو بگويم که درهاي خير از کدام راه به روي انسان گشوده مي شود ؟ روزه گرفتن، سپر آتش جهنم است. »

حضرت پيغمبر(صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود:« خداوند فرموده است: روزه براي من است و پاداش آن را من خودم مي دهم.»

 

احکام روزه 

روزه آن است که انسان براي انجام فرمان خداوند عالم از اذان صبح تا مغرب از چيزهائي که روزه را باطل مي کند و شرح آنها بعداً گفته مي شود خودداري نمايد.

 

 نیت 

(مساله 1547) لازم نيست انسان نيت روزه راقلب خود بگذارند، مثلاً بگويد فردا را روزه مي گيرم، بلکه همين قدر که براي انجام فرمان خداوند عالم از اذان صبح تا مغرب کاري که روزه را باطل مي کند انجام ندهد کافي است و براي آنکه يقين کند تمام اين مدت را روزه بوده، بايد مقداري پيش ازاذان صبح و مقدار ي هم بعد از مغرب از انجت ام کاري که روزه را باطل مي کند خودداري نمايد.

(مساله 1548) انسان مي تواند در هر شب از ماه رمضان راي روزه فرادي آننيت کند و بهتر است که شب اول ماه هم نيت روزه همه ماه را بنمايد.

(مساله 1549) نيت روزه ماه رمضان وقت معين ندارد تا اذان صبح هر وقت نيت روزه فردا بکند اشکال ندارد.

(مساله 1550) وقت نيت روزه مستحبي از اول شب است تا موقعي که به اندازه نيت کردن به مغرب وقت مانده باشد که اگر تا اين وقت کار ي که روزهراباطل مي کند انجام نداده باشد و نيت روزه مستحبي کند روزه او صحيح است.

(مساله 1551) کسي که پيش از اذان صبح بدون نيت روزه خوابيده است، اگر پيش از ظهر بيدار شود و نيت کند، روزه او صحيح است چه روزه او واجب باشد چه مستحب. و اگر بعد از ظهر بيدار شود، نمي تواند نيت روزه نيت روزه واجب نمايد.

(مساله 1552) اگر بخواهد غير روزه رمضان روزه ديگري بگيرد، بايد آن را معين نمايد، مثلاً نيت کند که روزه قضا يا روزه نذر مي گيريم. ولي در ماه رمضان لازم نيست نيت کند که روزه ماه رمضان مي گيرم و همچنين در روزه مستحبي که زمان خاص ندارد روزه اي که زمانش معين است مانند روزه روز عيد غدير مثلاً تعيين لازم نيست، بلکه اگر نداند ماه رمضان است يا فراموش نمايد، و روزه ديگري را نيت کند، روزه ماه رمضان حساب مي شود.

(مساله 1553) اگر بداند ماه رمضان است و عمداً نيت روزه غير رمضان کند، نه روزه رمضان حساب مي شود و نه روزه اي که قصد کرده است.

(مساله 1554) اگر مثلاً به نيت روز اول ماه روزه بگيرد، بعد دوم يا سوم بوده، روزه او صحيح است.

(مساله 1555) اگر پيش از اذان صبح نيت کند و بيهوش شود و در بين روز به هوش آيد، بنابر احتياط واجب بايد روزه آن روز را تمام نمايد نکرد قضاي آن را بجا آورد.

(مساله 1556) اگر پيش از اذان صبح نيت کند و مست شود و در بين روز به هوش، آيد احتياط واجب آن است که روزه آن را تمام کند و قضاي آن را هم بجا آورد.

(مساله 1557) اگر پيش از اذان صبح نيت کند و بخوابد و بعد از مغرب بيدار شود، روزه اش صحيح است.

(مساله 1558) اگر نداند يا فراموش کند که ماه رمضان است و پيش از ظهر ملتفت شود، چنائچه کاري که روزه را باطل مي کند انجام نداده باشد، بايد نيت کند و روزه او صحيح است و اگر کاري که روزه را باطل مي کند انجام داده باشد، يا بعد از ظهر ملتفت شود که ماه رمضان است روزه او باطل مي باشد،.ولي بايد تا مغرب کاري که روزه را باطل مي کند انجام ندهد و بعد از رمضان هم آن روزه را قضا نمايد.

(مساله 1559) اگر بچه پيش از اذان صبح ماه رمضان بالغ شود، بايد روزه بگيرد و اگر بعد از اذان بالغ شود. روزه آن روز بر او واجب نيست.

(مساله 1560) کسي که براي بجا آوردن روزه ميتي اجير شده، اگر روزه مستحبي بگيرد اشکال ندارد. ولي کسي که روزه قضا يا روزه واجب ديگري دارد، نمي تواند روزه مستحبي بگيرد و چنانچه فراموش کند و روزه مستحبي بگيرد، در صورتي که پيش از ظهر يادش بيايد، روزه مستحبي او به هم مي خورد و مي تواند نيت خود را به روزه واجب بر گرداند. و اگر بعد از ظهر ملتفت شود، روزه او باطل است و اگر بعد از مغرب يادش بيايد، روزه اش صحيح است گر چه بي اشکال نيست.

(مساله 1561) اگر غير از روزه ماه رمضان روزه معين ديگري بر انسان واجب باشد، مثلاً نذر کرده باشد که روز معيني را روزه بگيرد، چنانچه عمداً تا اذان صبح نيت نکند، روزه اش باطل است و اگر نداند که روزه آن روز بر او واجب است يا فراموش کند و پيش از

ظهر يادش بيايد، چنانچه کاري که روزه را باطل مي کند، انجام نداده باشد و نيت کند روزه او صحيح و گرنه باطل مي باشد.

(مساله 1562) اگر براي روزه واجب غير معيني مثل روزه کفاره عمداً تا نزديک ظهر نيت نکند اشکال ندارد، بلکه اگر پيش از نيت تصميم داشته باشد که روزه نگيرد. يا ترديد داشته باشد که بگيرد يا نه، چنانچه کاري که روزه را باطل مي کند انجام نداده باشد و پيش از ظهر نيت کند، روزه او صحيح است.

(مساله 1563) اگر در ماه رمضان، پيش از ظهر کافر مسلمان شود و از اذان صبح تا آن وقت کاري که روزه را باطل مي کند انجام نداده باشد نمي تواند روزه بگيرد و قضا هم ندارد.

(مساله 1564) اگر مريض پيش از ظهر ماه رمضان خوب شود و از اذان صبح تا آن وقت کاري که روزه را باطل مي کند انجام مي کند نداده باشد. بايد نيت روزه کند و آن روز را روزه بگيرد و چنانچه بعد از ظهر خوب شود، روزه آن روز بر او واجب نيست.

(مساله 1565) روزي را که انسان شک دارد آخر شعبان است يا اول رمضان واجب نيست روزه بگيرد و اگر بخواهد روزه بگيرد، نمي تواند نيت روزه رمضان کندولي اگر نيت روزه قضا و مانند آن بنمايد و چنانچه بعد معلوم شود رمضان بوده، از رمضان حساب مي شود.

(مساله 1566) اگر روزي را که شک دارد آخر شعبان است يا اول رمضان، به نيت روزه قضا يا روزه مستحبي و مانند آن روزه بگيرد و در بين روز بفهمد که ماه رمضان است، بايد نيت روزه رمضان کند.

(مساله 1567) اگر در روزه واجب معيني مثل روزه رمضان روزه گرفتن بر گردد و يا مردد شود که روزه خود را باطل کند يا نه يا قصد کند که روزه را باطل کند مثلاً چيزي بخورد روزه اش باطل مي شود اگر چه از قصدي که کرده بر گردد و توبه نمايد و کاري هم که روزه را باطل مي کند انجام ندهد.

(مساله 1568) در روزه مستحب و روزه واجبي که وقت آن معين نيست مثل روزه کفاره، اگر قصد کند کاري که روزه را باطل مي کند انجام دهد، يا مردد شود که بجا آورد يا نه چنانچه بجا نياورد و پيش از ظهر دوباره نيت روزه کند، روزه او صحيح است.

 

چيزهائي که روزه را باطل مي کند

(مساله 1569) نه چيز روزه را باطل مي کند:

اول: خوردن و آشاميدن.

دوم: جماع.

سوم: استمناء و استمناء آن است که انسان با خود کاري کند که مني از او بيرون آيد.

چهارم: دروغ بستن به خدا و پيغمبر و جانشينان پيغمبر(عليهم السلام)

پنجم: رساندن غبار غليظ به حلق.

ششم: فرو بردن تمام سر در آب.

هفتم: باقي ماندن بر جنابت و حيض و نفاس تا اذان صبح.

هشتم: اماله کردن با چيزهاي روان.

نهم: قي کردن و احکام اينها در مسائل آينده گفته مي شود.

 

1 – خوردن و آشاميدن

(مساله 1570) اگر روزه دار عمداً چيزي بخورد يا بياشامد، روزه او باطل مي شود، چه خوردن و آشاميدن آن چيز معمول باشد مثل نان و آب. چه معمول نباشد مثل خاک و شيره درخت و چه کم باشد يا زياد، حتي اگر مسواک را از دهان بيرون آورد و دوباره به دهان ببرد و رطوبت آن را فرو ببرد روزه او باطل مي شود، بلکه اگر رطوبت مسواک در آب دهان به طوري از بين برود که رطوبت خارج به آن گفته نشود. ولي بداند که در دهان باقي است و با آب دهان مخلوط شده است بنابر احتياط لازم نبايد آن را فرو برد.

(مساله 1571) اگر موقعي که مشغول غذا خوردن است بفهمد صبح شده، بايد لقمه را از دهان بيرون آور د و چنانچه عمداً فرو برد روزه اش باطل است و به دستوري که بعداً گفته خواهد شد کفاره هم بر او واجب مي شود.

(مساله 1572) اگر روزه دار سهواً چيزي بخورد يا بياشامد، روزه اش باطل نمي شود.

(مساله 1573) احتياط مستحب آن است که روزهدار از استعمال آمپولي که بجاي غذا به کار مي رود خودداري کند، ولي تزريق آمپولي که عضو را بي حس مي کند يا بجاي دوا استعمال مي شود اشکال ندارد و تزريق هيچ نوع از آمپولها روزه را باطل نمي کند.

(مساله 1574) اگر روزه دار چيزي را که لاي دندان مانده است عمداً فرو ببرد روزه اش باطل مي شود.

(مساله 1575) کسي که مي خواهد روزه بگيرد، لازم نيست پيش از اذان دندانهايش را خلال کند،ولي اگر بداند غذايي که لاي دندان مانده درروز فرو مي رود،چنانچه خلال نکند و چيزي از آن فرو رود،روزه اش باطل ميشود بلکه اگر هم فرو هم نرود بنابر احتياط واجب بايدقضاي ان روز را بگيرد.

(مساله 1576) فرو بردن اب دهان،اگر چه به واسطه خيال ترشي ومانند آن در دهان جمع شده باشد،روزه را باطل نمي کند.

(مساله 1577) فرو بردن اخلاط سر وسينه، تا به فضاي دهان نرسيده اشکال ندارد، ولي اگر داخل فضاي دهان شود، احتياط واجب آن است که آن را فرو نبريد.

(مساله 1578) اگر روزه دار بقدري تشنه شود که بترسد از تشنگي بميرد مي تواند به اندازه اي که از مدن نجات پيدا کندآب بياشامد ولي روزه او باطل مي شود و اگر ماه رمضان باشد. بايد در بقيه روزه از بجا آوردن کاري که روز را باطل مي کند خودداري نمايد.

(مساله 1579) جويدن غذا براي بچه يا پرنده و چشيدن غذا و مانند اينها که معمولاً به حلق نمي رسد، اگر چه اتفاقاً به حلق برسد، روزه را باطل نمي کند. ولي اگر انسان از اول بداند که به حلق مي رسد چنانچه فرو رود، روزه اش باطل مي شود و بايد قضاي آن را بگيرد و کفاره هم بر او واجب است.

(مساله 1580) انسان نمي تواند براي ضعف، روزه را بخورد، ولي اگر ضعف او بقدري است که معمولاً نمي شود آن را تحمل کرد، خوردن روزه اشکال ندارد. 

 

2- جماع

(مساله 1581) جماع روزه را باطل مي کند، اگر چه فقط به مقدار ختنه گاه داخل شود و مني هم بيرون نيايد.

(مساله 1582) اگر کمتر از مقدار ختنه گاه داخل شود و مني هم بيرون نيايد روزه باطل نمي شود.

(مساله 1583) اگر شک کند که به اندازه ختنه گاه داخل شده يا نه، اگر قصد دخول نداشته روزه او صحيح ا ست ولي اگر قصد دخول داشته است چه اينکه علم پيدا کند که دخول واقع نشده يا شک در آن کند روزه اش باطل است و قضا آن واجب است و کسي هم که آلتش را بريده اند اگر شک کند که دخول شده يا نه روزه صحيح است.

(مساله 1584) اگر فراموش کند که روزه است و جماع نمايد، يا او را به جماع مجبور نمايند، به طوري که از خود اختياري نداشته باشد روزه او باطل نمي شود ولي چنانچه در بين جماع يادش بيايد يا ديگر مجبور نباشد. بايد فوراً از حال جماع خارج شود و اگر نشود روزه او باطل است.

 

3- استمناء

(مساله 1585) اگر روزه دار استمناء کند يعني با خود کاري کند که مني از او بيرون آيد، روزه اش باطل مي شود.

(مساله 1586) اگر بي اختيار مني از او بيرون آيد، روزه اش باطل نيست، ولي اگر کاري کند که بر حسب عادت او بي اختيار مني بيرون آيد، روزه اش باطل مي شود.

(مساله 1587) هر گاه روزه دار بداند که اگر در روز بخوابد محُتلم مي شود يعني در خواب مني از او بيرون مي آيد، مي تواند در روز بخوابد و چنانچه بخوابد و محتلم هم بشود روزه اش صحيح است.

(مساله 1588) اگر روزه دار در حال بيرون آمدن مني از خواب بيدار شو د، واجب نيست از بيرون آمدن آن جلوگيري کند.

(مساله 1589) روزه داري که محتلم شده، مي تواند بول کند و به دستوري که در مساله 72گفته شد، استبراء نمايد، ولي، اگر بداند به واسطه بول يا استبراء کردن باقي مانده مني از مجري بيرون مي آيد در صورتي که غسل کرده باشد نمي تواند استبراء کند.

(مساله 1590) روزه دار ي که محتلم شده اگر بداند مني در مجري مانده و در صورتي که پيش از غسل بول نکند بعد از غسل مني بيرون مي آيد، بنابراحتياط واجب بايد پيش از غسل بول کند.

(مساله 1591) اگر به قصد بيرون آمدن مني کاري بکند چه مني از او بيرون بيايد يا نيايد روزه اش باطل است.

(مساله 1592) اگر روزه دار بدون قصد بيرون آمد مني با کسي بازي و شوخي کند در صورتي که عادت نداشته باشد که بعد از بازي و شوخي مني از او خارج شود اگر چه اتفاقاً مني بيرون آيد روزه او صحيح است. ولي اگر شوخي را ادامه دهد تا آنجا که نزديک است مني خارج شود و خودداري نکند تا خارج گردد روزه اش باطل است. 

 

4- دروغ بستن به خدا و پيغمبر (ص)

(مساله 1593) اگر روزه دار به گفتن يا به نوشتن يا به اشاره و مانند اينها به خدا و پيغمبر(ص) و جانشينان آن حضرت(ع) عمداً نسبت دروغ بدهد. اگر چه فوراً بگويد دروغ گفتم يا توبه کند،روزه او باطل است.و احتياط.اجب آن است که حضرت زهراسلام الله عليها و ساير پيغمبران و جانشينان آنان هم در اين حکم فرقي ندارند.

(مساله 1594) اگر بخواهد خبري را که نمي داند راست است يا دروغ نقل کند، بنابر احتياط واجب بايد از کسي که آن خبر را گفته، يا از کتابي که آن خبر در آن نوشته شده نقل نمايد.

(مساله 1595) اگر چيزي را به اعتقاد اين که راست است از قول خدا يا پيغمبر نقل کند و بعد بفهمد دروغ بوده، روزه اش باطل نمي شود.

(مساله 1596) اگر بداند دروغ بستن به خدا و پيغمبر روزه را باطلميکند و چيزي را که مي داند دروغ است به آنان نسبت دهد و بعداً بفهمد آنچه را که گفته راست بوده، روزه اش باطل است و در ماه رمضان تا مغرب از آنچه روزه را باطل مي کند خودداري نمايد.

(مساله 1597) اگر دروغي را که ديگري ساخته عمداً به خدا و پيغمبر و جانشينان پيغمبر نسبت دهد روزه اش باطل مي شود، ولي اگر از قول کسي که آن دروغ را ساخته نقل کند اشکال ندارد.

(مساله 1598) اگر از روزه دار بپرسند که آيا پيغمبر 0صلي الله عليه و آله و سلم) چنين مطلبي فرموده اند و او جائي که در جواب بايد بگويد نه، عمداً بگويد بلي يا جائي که بايد بگويد بلي عمداً بگويد نه، روزه اش باطل مي شود.

(مساله 1599) اگر از قول خدا يا پيغمبر حرف راستي را بگويد بعد بگويد دروغ گفتم، يا در شب دروغي را به آنان نسبت دهد و فرداي آن که روزه مي باشد بگويد آنچه ديشب گفتم راست است، روزه اش باطل مي شود.

 

5- رساندن غبار غليظ به حلق

(مساله 1600) رساندن غبار غليظ به حلق روزه را باطل مي کند، چه غبار چيزي باشد که خوردن آن حلال است مثل آرد، يا غبار چيزي باشد که خوردن آن حرام است. و بنابر احتياط واجب غباري را هم که غليظ نيست به حلق نرساند.

(مساله 1601) اگر به واسطه باد غبار غليظي پيدا شود وانسان با اينکه متوجه است مواظبت نکند وبه حلق برسد، روزه اش باطل مي شود.

(مساله 1602) روزه دار بايد بخار غليظي که در دهان مبدل به آب مي شود و نيز بنابر احتياط واجب دود سيگار و تنباکو و مانن اينها را به حلق نرساند.

(مساله 1603) اگر مواظبت نکند و غبار يا بخار يا دود و مانند اينها داخل حلق شود، چنانچه اطمينان داشته که به حلق نمي رسد روزه اش صحيح است.

(مساله 1604) اگر فراموش کند که روزه است و مواظبت نکند، يا بي اختيار غبار و مانند آن به حلق اوبرسد روزه اش باطل نمي شود، و چنانچه ممکن است بايد آن را بيرون آورد.

 

6- فرو بردن سر در آب

(مساله 1605) اگر روزهدار عمداً تمام سر را در آ‘ فرو برد، اگر چه باقي بدن او از آب بيرون باشد، بنابر احتياط واجب بايد قضاي آن روزه را بگيرد. ولي اگر تمام بدن را آب بگيرد و مقداري از سر بيرون باشد، روزه باطل نمي شود.

(مساله 1606) اگر نصف سر رايک دفعه و نصف ديگر آن را دفعه ديگر در آب فرو برد، روزه اش باطل نمي شود.

(مساله 1607) اگر شک کند که تمام سر زير آب رفته يانه، روزه اش صحيح است.

(مساله 1608) اگر تمام سر زير آب برود ولي مقداري از موها بيرون بماند روزه باطل مي شود.

(مساله 1609) احتياط واجب آن است که سررا در گلاب و در آبهاي مضاف ديگر فرو نبرد ولي د رچيزهاي ديگري که روان است اشکال ندارد.

(مساله 1610) اگر روزه دار بي اختيار در آب بيفتد و تمام سر او را آب بگيرد يا فراموش کند که روزه است و سر در آ ب فرو برد، روزه او باطل نمي شود.

(مساله 1611) اگرعادتاً با افتادن در آب سرش زير آب مي رود، چنانچه با توجه به اين مطلب خود را در آب بيندازد و سرش زير آب برود روزه اش باطل ميشو د.

(مساله 1612) اگر فراموش کند که روزه است و سر را در آب فرو برد. يا ديگري به زور سر او را در آب فرو برد، چنانچه در زير آب يادش بيايد که روزه است، يا آنکس دست خود را بردارد، بايد فوراً سر را بيرون آورد و چنانچه بيرون نياورد، روزه اش باطل مي شود

(مساله 1613) اگر فراموش کند که روزه است و به نيت غسل سر را در آب فرو برد، روزه وغسل او صحيح است.

(مساله 1614) اگر بداند که روزه است و عمداً براي غسل سر را در آب فرو برد، چنانچه روزه او مثل روزه رمضان واجب معين باشد، بنابر احتياط واجب بايد دوباره غسل کند و روزه را هم قضا نمايد و اگر روزه مستحب، يا روزه واجبي باشد کخ مثل روزه کفاره وقت معيني ندارد، غسل صحيح و روزه باطل مي باشد.

(مساله 1615) اگر براي آنکه کسي را از غرق شدن نجات دهد، سر را در آب قفرو برد، اگر چه نجات دادن او واجب باشد، روزه اش باطل مي شود. 

 

7- باقيماندن بر جنابت و حيض و نفاس تا اذان صبح

(مساله 1616) اگر جنب عمداً تا اذان غسل نکند، يا اگر وظيفه او تيمم است عمداً تيمم ننمايد، روزه اش باطل است.

(مساله 1617) اگر در روزه واجبي که مثل روزه ماه رمضان وقت آن معين است تا اذان صبح غسل نکند و تيمم هم ننمايد ولي از روي عمد نباشد، مثل آنکه ديگري نگذارد غسل و تيمم کند روزه اش صحيح است.

(مساله 1618) کسي که جنُب است و مي خواد روزه واجي بگيرد که مثل روزه رمضان وقت آن معين است، چنانچه عمداً غسل نکند تا وقت تنگ شود، مي تواند با تيمم روزه بگيرد و صحيح است ولي معصيت کار است.

(مساله 1619) اگر جنُب در ماه رمضان غسل را فراموش کند و بعد از يک روز يادش بيايد، بايد روزه آن روز را قضا نمايد و اگر بعد از چند روز يادش بيايد، بايد روزه هر چند روزي را که يقين دارد جنب بوده قضا نمايد مثلاً اگر نمي داند سه روز جنب بوده يا چهار روز، بايد روزه سه روز را قضا کند.

(مساله 1620) کسي که در شب ماه رمضان براي هيچ کدام از غسل و تيمم وقت ندارد، اگر خود را جنب کند، روزه اش باطل است و قضا و کفاره بر او واجب مي شود ولي اگر براي تيمم وقت دارد، چنانچه خود را جنب کند، باتيمم روزه او صحيح است ولي گناهکار است.

(مساله 1621) اگر گمان کند به اندازه غسل وقت دارد و خود را جنب کند و بعد بفهمد وقت تنگ بوده، چنانچه تيمم کند، روزه اش صحيح است.

(مساله 1622) کسي که در شب ماه رمضان جنب است و ميداند که اگر بخوابد تا صبح بيدار نمي شود، نبايد بخوابد و چنانچه بخوابد و تا صبح بيدار نشود، روزه اش باطل است و قضا و کفاره بر او واجب مي شود.

(مساله 1623) هرگاه جنب در شب ماه رمضان بخوابد و بيدار شود. اگر احتمال بدهد که اگر دوباره بخوابد بيدار مي شود براي غسل، مي تواند بخوابد.

(مساله 1624) کسي که در شب ماه رمضان جنب است و ميداند يا احتمال مي دهد که اگر بخوابد پيش از اذان صبح بيدار مي شود چنانچه تصميم داشته باشد که بعد از بيدار شدن غسل کند و بااين تصميم بخوابد و تا اذان خواب بماند روزه اش صحيح است.

(مساله 1625) کسي که در شب ماه رمضان جنب است و مي داند يا احتمال مي دهد که اگر بخوابد پيش ا ز اذان صبح بيدار مي شود، چنانچه غفلت داشته باشد که بعد از بيدار شدن بايد غسل کند در صورتي که بخوابد وتا اذان صبح خواب بماند روزه اش صحيح است.

(مساله 1626) کسي که در شب ماه رمضان جنب است و مي داند يا احتمال مي دهد که اگر بخوابد پيش از اذان صبح بيدار مي شود، چنانچه نخواهد بعد از بيدار شدن غسل کند، يا ترديد داشته باشد که غسل کند يا نه بي تفاوت باشد در صورتيکه بخوابد و بيدار نشود روزه اش باطل است.

(مساله 1627) اگر جنب در شب ماه رمضان بخوابد و بيدار شود و بداند يا احتمال دهد که اگر دوباره بخوابد پيش از اذان صبح بيدار مي شود و تصميم هم داشته باشد که بعد از بيدار شدن غسل کند، چنانچه دوباره بخوابد و تا اذان بيدار نشود، بايد روزه ان را قضا

کند و همچنين است اگر از خواب دوم بيدار شود و براي مرتبه سوم بخوابد، و کفاره بر او واجب نمي شود.

(مساله 1628) خوابي را که در آن محتلم شده نبايد خواب اول حساب کرد بلکه اگر از آن خواب بيدار شود و دوباره بخوابد خواب اول حساب مي شود.

(مساله 1629) اگر روزه دار در روز محتلم شود، واجب نيست فوراً غسل کند.

(مساله 1630) هر گاه در ماه رمضان بعد از اذان صبح بيدار شود و ببيند محتلم شده، اگرچه بداند پيش از اذان محتلم شده، روزه او صحيح است.

(مساله 1631) کسي که مي خواهد قضاي روزه رمضان را بگيرد، هر گاه تا اذان صبح جنب بماند، اگر چه از روي عمد نباشد روزه او باطل است.

(مساله 1632) کسي که مي خواهد قضاي روزه رمضان را بگيرد، اگر بعد ااز اذان صبح بيدار شود و ببيند محتلم شده و بداند پيش از اذان محتلم شده است، چنانچه وقت قضاي روزه تنگ است، مثلاً پنج روز روزه قضاي رمضان دارد و پنج روز هم به رمضان مانده است بعد از رمضان عوض آن را بجا آورد و اگر وقت قضاي روزه تنگ نيست بايد روز ديگر روزه بگيرد و در هر صورت اين روز رالازم نيست روزه بگيرد.

(مساله 1633) اگر در روزه واجبي غير روزه رمضان و قضاي آن، تا اذان صبح جنب بماند گر چه از روي عمد هم باشد روزه اش صحيح است چه وقت آن معين باشد و چه نباشد.

(مساله 1634) اگر زن پيش از اذان صبح از حيض يا نفاس پاک شود و عمداً غسل نکند، يا اگر وظيفه او تيمم است عمداً تيمم نکند روزه اش باطل است.

(مساله 1635) اگر زن پيش از اذان صبح از حيض يا نفاس پاک شود و براي غسل وقت نداشته باشد. چنانچه بخواهد روزه واجبي بگيرد که مثل روزه رمضان وقت آن معين است با تيمم روزه اش صحيح است ولازم نيست تا صبح بيدار بماند و اگر بخواهد روزه مستحب يا روزه واجبي بگيرد که مثل روزه کفاره وقت آن معين نيست، نمي تواند با تيمم روزه بگيرد.

(مساله 1636) اگر زن نزديک اذان صبح از حيض يا نفاس پاک شود و براي هيچ کدام از غسل و تيمم وقت نداشته باشد، يا بعد از اذان بفهمد که پيش از اذان پاک شده روزه او صحيح است ولي اگر روزه مستحب يا روز ه اي که وقت آن معين نيست باشد، صحيح بودن آن اشکال دارد.

(مساله 1637) اگر زن بعد از اذان صبح از خون حيض يانفاس پاک شود، يا در بين روز خون حيض يا نفاس ببيند اگر چه نزديک مغرب باشد، روزه او باطل است.

(مساله 1638) اگر زن غسل حيض يا نفاس را فراموش کند و بعد از يک روز يا يا چند روز يادش بيايد، روزه هائي که گرفته صحيح است.

(مساله 1639) اگر زن پيش از اذان صبح از حيض يا نفاس پاک شود و در غسل کردن کوتاهي کند و تا اذان غسلل نکند و در تنگي وقت تيمم هم نکند، روزه اش باطل است. ولي چنانچه کوتاهي نکند و در تنگي وقت تيمم هم نکند، روزه اش باطل است. ولي چنانچه کوتاهي نکند مثلاً منتظر باشد که حمام زنانه شود، اگر چه سه مرتبه بخوابد و تا اذان غسل نکند، در صورتي که تيمم کند روزه او صحيح است.

(مساله 1640) اگر زني که در حال استحاضه است، غسل هاي خود را به تفضيلي که در احکام استحاضه گفته شد بجا آورد، روزه او صحيح است.

(مساله 1641) کگسي که مس ميت کرده يعني جائي از بدن خود را به بدن ميت رسانده مي تواند بدون غسل مس ميت روزه بگيرد، و اگر در حال روزه هم ميت را مس نمايد روزه او باطل نمي شود.

 

8- اماله کردن

(مساله 1642) اماله کردن با چيز روان اگر چه از روي ناچاري و براي معالجه باشد روزه را باطل ميکند ولي استعمال شياف هائي که براي معالجه است اشکال ندارد.

 

9- قي کردن

(مساله 1643) هر گاه روزه دار عمداً قي کند، اگر چه به واسطه مرض و مانند آن ناچار باشد، روزه اش باطل مي شود ولي اگر سهواً يا بي اختيار قي کند اشکال ندارد.

(مساله 1644) اگر در شب چيزي بخورد که مي داند به واسطه خوردن آن، در روز بي اختيار قي مي کند، احتياط واجب آن است که روزه آن روز را قضا نمايد.

(مساله 1645) اگر روزه دار بتواند از قي کردن خود داري کند، چنانچه براي او ضرر و مشقت نداشته باشد، بايد خودداري نمايد.

(مساله 1646) اگر مگس در گلوي روزه دار برود، چنانچه بقدري پائين رود که به فرو بردن آن خوردن نمي گويند لازم نيست آن را بيرون آورد و روزه او صحيح است و اگر به اين مقدار پائين نرود و بداند که به واسطه آوردن آن قي ميکند واجب نيست بيرون آوردن و روزه اش صحيح است.

(مساله 1647) اگر سهواً چيزي را فرو ببرد و پيش از رسيدن به شکم يادش بيايد که روزه است، چنانچه بقدري پائين رفته باشد که اگر آن را داخل شکم کند خوردن نمي گويند لازم نيست آن را بيرون آورد و روزه او صحيح است.

(مساله 1648) اگر يقين داشته باشد که به واسطه آروغ زدن چيزي از گلو بيرون مي آيد، نبايد عمداً آروغ بزند ولي اگر يقين نداشته باشد اشکال ندارد.

(مساله 1649) اگر آروغ بزند و بدون اختيار چيزي در گلو يا دهانش بيايد، بايد آن را بيرون بريزد و اگر بي اختيار فرو رود، روزه اش صحيح است.

 

احکام چيزهائي که روزه را باطل مي کند

(مساله 1650) اگر انسان عمداً و از روي اختيار کاري که روزه را باطل مي کند انجام دهد، روزه ا و باطل مي شو د چه عالم باشد چه جاهل حتي بنابر احتياط واجب در مورد جاهل قاصر و چنانچه از روي عمد نباشد اشکال ندارد ولي جنب اگر بخوابد و به تفصيلي که در مساله 1630گفته شد تا اذان صبح غسل نکند روزه باطل است.

(مساله 1651) اگر روزه دار سهواً يکي از کارهائي که روزه را باطل مي کند انجام دهد و به خيال اينکه روزه اش باطل شده، عمداً دوباره يکي از آنها را بجا آورد، روزه او باطل مي شود.

(مساله 1652) اگر چيزي به زور د ر گلوي روزه دار بريزند، يا سر او را به زور در آب فرو برند، روزه او باطل نمي شود. ولي اگر مجبورش کنند که روزه خود را باطل کند مثلاً به او بگويند اگر غذا نخوري ضرر مالي يا جاني به تو مي زنيم و خودش براي جلوگيري از ضرر چيزي بخورد، روزه او باطل مي شود.

(مساله 1653) روزه دارنبايد جائي برود که مي داند چيزي در گلويش مي ريزند يا مجبورش مي کنند که خودش روزه خود را باطل کند و اگر برود و چيزي در گلويش بريزند يا از روي ناچاري کاري که روزه را باطل مي کند انجام دهد روزه اش باطل مي شود بلکه اگر قصد رفتن کند اگر چه نرود روزه اش باطل است.

 

آنچه براي روزه دار مکروه است

(مساله 1654) چند چيز براي روزه دار مکروه است و از آن جمله است. دوا ريختن به چشم و سرمه کشيدن در صورتي که مزه يا بوي آن به حلق نرسد، انجام دادن هر کاري که مانند خون گرفتن و حمام رفتن باعث ضعف مي شود جايز نيست، بو کردن گياه هاي معطر، نشستن زن در آب، استعمال شياف، تر کردن لباسي که در بدن است، کشيدن دندان و هر کاري که به واسطه آن از دهان خون بيايد، مسواک کردن به چوب تر، و نيز مکروه است انسان بدون قصد بيرون آمدن مني زن خود را ببوسد، يا کاري کند که شهوت خود را به حرکت آورد. و اگر به قصد بيرون آمدن مني باشد، روزه او باطل مي شود.

 

جاهائي که قضا و کفاره واجب است

(مساله 1655) اگر در روزه رمضان عمداً قي کند يا در شب جنب شود و به تفصيلي که در (مساله 1630) گفته شد سه مرتبه بيدار شود و بخوابد و تا اذان صبح بيدار نشود فقط بايد قضاي آن روز را بگيرد و چنانچه عمداً اماله کند يا سر زير آب ببرد بنابر احتياط واجب بايد کفاره هم بدهد و اگر کار ديگري که روزه را باطل مي کند عمداً انجام دهد قضا و کفاره بر او واجب مي شود.

(مساله 1656) اگر به واسطه ندانستن مساله کاري انجام دهد که روزه را باطل ميکند، چنانچه مي توانسته مساله را ياد بگيرد بنابر احتياط کفاره بر او واجب مي شود و اگر نمي توانسته مسئله را ياد بگيرد يا اصلاً ملتفت مساله نبوده يا يقين داشته که فلان چيز روزه را باطل نمي کند، کفاره بر او واجب نيست.

 

کفاره روزه

(مساله 1657) کسي که کفاره روزه رمضان بر او واجب است، بايد به دستوري که بعداً گفته ميشود دو ماه روزه بگيرد، يا شصت فقير را سير کند يا به هر کدام يک مُد که تقريباً ده سير است طعام يعني گندم يا جو و مانند اينها بدهد، و چنانچه اينها برايش ممکن نباشد، هر چند مُد که مي تواند به فقراء طعام بدهد و اگر نتواند طعام بدهد، بايد استغفار کند، اگر چه مثلاً يک مرتبه بگويد استغفراللهَ و احتياط واجب آن ايت که هر وقت بتواند کفاره را بدهد.

(مساله 1658) کسي که مي خواهد دو ماه کفاره روزه رمضان رابگيرد، بايد سي و يک روز آن را پي در پي بگيرد و اگر بقيه آن پي در پي نباشد اشکال ندارد.

(مساله 1659) کسي که مي خواهد دو ماه کفاره روزه رمضان را بگيرد، نبايد موقعي شروع کند که در بين سي و يک روز، روزي باشد که مانند عيد قربان، روزه ان حرام است.

(مساله 1660) کسي که بايد پي در پي روزه بگيرد، اگر در بين آن بدون عذر يک روز روزه نگيرد، بايد روز ها از سر بگيرد و همچنين اگر وقتي شروع کند که در بين آن به روزي برسد که روزه آن واجب است، مثلاً به روزي برسد که نذر کردهآن روز را روزه بگيرد، بايد روزه ها را از سر بگيرد. در صورتي که از اول متوجه اين موضوع بوده و يا شک داشته است.

(مساله 1661) اگر در بين روز هائي که بايد پي در پي روزه بگيردد عذري مثل حيض، يا نفاس، يا سفري که در رفتن آن مجبور است، براي او پيش آيد، بعد از برطرف شدن عذر واجب نيست روزه ها را از بگيرد. بلکه بيه را بعد از برطرف شدن عذر بجا مي آورد.

(مساله 1662) اگر به چيز حرامي روزه خود را باطل کند، چه آن چيز اصلاً حرام باشد مثل شراب و زناء، يا به جهتي حرام شده باشد، مثل نزديکي کردن با عيال خود در حال حيض، بنابر احتياط کفاره جمع بر او واجب مي شود يعني بايد يک بنده آزاد کند و دو ماه روزه بگيرد و شصت فقير را سير کند، يا به هر کدام آنها يک مد که تقريباً ده سير است، گندم يا جو يا نان و مانند اينها بدهد. و چنانچه هر سه برايش ممکن نباشد، هر کدام آنها که ممکن است بايد انجام دهد.

(مساله 1663) اگر روزه دار دروغي را به خدا وپيغمبر(صلي الله عليه و آله وسلم) نسبت دهد، کفاره جمع که تفصيل آن در مساله پيش گفته شد بنابر احتياط بر او واجب است.

(مساله 1664) اگر روزه دار در يک روز ماه رمضان چند مرتبه جماع کند، بنابر احتياط واجب براي هر دفعه يک کفاره بر او واجب است و اگر جماع حرام باشد مثل نزديکي با زن خود در حال حيض يا زنا و تعدد پيدا کند براي هر دفعه يک کفاره جمع واجب مي شود.

(مساله 1665) اگر روزه دار در يک روز ماه رمضان چند مرتبه غير جماع کار ديگري که روزه را باطل مي کند انجام دهد، براي همه آنها يک کفاره کافي است.

(مساله 1666) اگر روزه دار جماع حرام کند و بعد با حلال خود جماع نمايد يک کفاره جمع و يک کفاره غير جمع که يکي از سه چيز است را بايد بجابيآورد.

(مساله 1667) اگر روزه دار کاري که حلال است و روزه را باطل مي کند، انجام دهد، مثلاً آب بياشامد و بعد کار ديگري که حرام است و روزه را باطل مي کند انجام دهد، مثلاً غذاي حرامي بخورد دو ماه روزه بگيرد يا شصت فقير را سير کند کافي است.

(مساله 1668) اگر روزه دار آروغ بزند و چيزي در دهانش بيايد. چنانچه عمداً آن را فرو ببرد. روزه اش باطل است. و بايد قضاي آن را بگيرد و کفاره هم بر او واجب مي شود. و اگر خوردن آن چيز حرام باشد، مثلاً موقع آروغ زدن خون يا غذائي که از غذا بودن خارج شده، به دهان او بيايد و عمداًُ آن را فرو برد، بايد قضاي آن روز را بگيرد و بنابر احتياط کفاره جمع هم بر او واجب مي شود.

(مساله 1669) اگر نذر کند که روز معيني را روزه بگيرد، چنانچه در آن روز عمداً روزه خود را باطل کند، بايد يک بنده آزاد نمايد يا دو ماه پي در پي روزه بگيرد يا به شصت فقير طعام دهد.

(مساله 1670) کسي که مي تواند وقت را تشخيص دهد، اگر به گفته کسي که مي گويد مغرب شده افطار کند و بعد بفهمد مغرب نبوده است، قضا و کفاره بر او واجب مي شود.

(مساله 1671) کسي که عمداً‌ روزه خود را باطل کرده، اگر بعد از ظهر مسافرت کند، يا پيش از ظهر براي فرار از کفاره سفر نمايد، کفاره او ساقط نمي شود بلکه اگر قبل از ظهر مسافرتي براي او پيش آمد کند، بنابر احتياط کفاره بر او واجب است.

(مساله 1672) اگر عمداً روزه خود را باطل کند. و بعد عذري مانند حيض يا نفاس يا مرض براي او پيدا شود. کفاره بر او واجب نيست.

(مساله 1673) اگر يقين کند که روز اول ماه رمضان است و عمداً روزه خود را باطل کند بعد معلوم شود که آخر شعبان بوده کفاره بر او واجب نيست.

(مساله 1674) اگر انسان شک کند که آخر رمضان است يا اول شوال و عمداً روزه خود را باطل کند، بعد معلوم شود اول شوال بوده کفاره بر او واجب نيست.

(مساله 1675) اگر روزه دار در ماه رمضان با زن خود که روزه دار است جماع کند چنانچه زن را مجبور کرده باشد، کفاره روزه خود ش و روزه زن را بايد بدهد.

(مساله 1676) اگر زني شوهر روزه دار خود را مجبور کند که جماع نمايد، يا کار ديگري که روزه را باطل مي کند، انجام دهد واجب نيست کفاره روزه شوهر را بدهد.

(مساله 1677) اگر روزه دار در ماه رمضان، با زن خود که روزه دار است جماع کند چنانچه به طوري زن را مجبور کرده باشد که از خود اختياري نداشته باشد و در بين جماع زن راضي شود، بايد مرد دو کفاره بدهد و اگر با اراده و اختيار عمل را انجام دهد اگر چه مجبورش کرده باشد مرد بايد کفاره خودش و زن را بدهد.

(مساله 1678) اگر روزه دار در ماه رمضان با زن خود که خواب است جماع نمايد، يک کفاره بر او واجب مي شود و روزه زن صحيح است و کفاره هم بر او واجب نيست.

(مساله 1679) اگر مرد زن خود را مجبور کند که غير جماع کار ديگري که روزه را باطل مي کند بجا آورد، کفاره زن را نبايد بدهد و بر خود زن کفاره واجب نيست.

(مساله 1680) کسي که به واسطه مسافرت يا مرض روزه نمي گيرد، نمي تواند زن روزه دار خود را مجبور به جماع کند، ولي اگر او را مجبور نمايد کفاره بر مرد نيز واجب نيست.

(مساله 1681) انسان نبايد در بجا آوردن کفاره کوتاهي کند، ولي لازم نيست فوراً آن را انجام دهد.

(مساله 1682) اگر کفاره بر انسان واجب شود و چند سال آن را بجا نياورد، چيزي بر آن اضافه نمي شود.

(مساله 1683) کسي که بايد براي کفاره يک روز شصت فقير را طعام بدهد، اگر به شصت فقير دسترسي دار د، نبايد به هر کدام از آنها بيشتر از يک مد که تقريباً ده سير است طعام بدهد، يا يک فقير را بيشتر ا ز يک مرتبه سير نمايد، ولي چنانچه انسان اطمينان داشته باشد که فقير طعام را به عيالات خود مي دهد يا به آنها مي خوراند مي تواند براي هر يک از عيالات فقير اگر چه صغير باشند، يک مد به آن فقير بدهد.

(مساله 1684) کسي که قضاي روزه رمضان را گرفته، اگر بعد از ظهر عمداً کاري که روزه را باطل مي کند انجام دهد، بايد به ده فقير هر کدام يک مد که تقريباً ده سير است بدهد و اگر نمي تواند بنابر احتياط واجب بايد سه روز پي در پي روزه بگيرد.

 
جاهائي که فقط قضاي روزه واجب است

(مساله 1685) در چند صورت فقط قضاي روزه بر انسان واجب است و کفاره واجب نيست، اول آنکه روزه دار در روز ماه رمضان عمداً قي کند. دوم آنکه در شب ماه رمضان جنب باشد و به تفصيلي که در مساله 1630 گفته شد تا اذان صبح از خواب سوم بيدار نشود. سوم عملي که روزه را باطل مي کند بجا نياورد ولي نيت روزه نکند، يا ريا کند، يا قصد کند که روزه نباشد، يا قصد کند کاري که روزه را باطل مي کند انجام دهد. چهارم آنکه در ماه رمضان غسل جنابت را فراموش کند و با حال جنابت يک روز يا چند روزه بگيرد. پنجم آنکه در ماه رمضان بدون اينکه تحقيق کند صبح شده يا نه، کاري که روزه را باطل مي کند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده. و نيز اگر بعد از تحقيق با اينکه گمان دارد صبح شده، کاري که روزه را باطل مي کند انجام دهد بعد معلوم شود صبح بوده قضاي آن روز بر او واجب است، ولي اگر بعد از تحقيق گمان يا يقين کند که صبح نشده و چيزي بخورد و بعد معلوم شود صبح بوده قضا واجب نيست بلکه اگر بعد از تحقيق شک کند که صبح شده يا نه و کاري که روزه را باطل مي کند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده، قضا واجب نيست. ششم آنکه کسي بگويد صبح نشده و انسان به گفته او کاري که روزه را باطل مي کند انجام دهد. بعد معلوم شود صبح بوده است. هشتم آنکه کور و مانند به گفته کس ديگر افطار کند بعد معلوم شود مغرب نبوده است. نهم آنکه در هواي صاف به واسطه تاريکي يقين کند که مغرب شده وافطار کند، بعد معلوم شود مغرب نبوده است، ولي اگر در هواي ابر به گمان اينکه مغرب شده افطار کند، بعد معلوم شود مغرب نبوده قضا لازم نيست. دهم آنکه براي خنک شدن، يا بي جهت مضمضه کند يعني آب در دهان بگرداند و بي اختيار فرو برد ولي اگر فراموش کند که روزه است و آب را فرو دهد، يا براي وضو مضمضه کند و بي اختيار فرو رود، قضا بر او واجب نيست.

(مساله 1686) اگر غير آب چيزي ديگري را در دهان ببرد و بي اختيار فرو رود يا آب داخل بيني کند و بي اختيار فرو رود، قضا بر او واجب نيست.

(مساله 1687) مضمضه زياد براي روزه دار مکروه است. واگر بعد از مضمضه بخواهد آب دهان را فرو برد، بهتر است سه مرتبه آب دهان را بيرون بريزد.

(مساله 1688) اگر انسان بداند که به واسطه مضمضه بي اختيار، يا از روي فراموشي آب وارد گلويش مي شود، نبايد مضمضه کند.

(مساله 1689) اگر در ماه رمضان، بعد از تحقيق يقين کند که صبح نشده و کاري که روزه را باطل مي کند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده قضا لازم نيست.

(مساله 1990) اگر انسان شک کند که مغرب شده يا نه، نمي تواند افطار کند ولي اگر شک کند که صبح شده يا نه، پيش از تحقيق هم مي تواند کاري که روزه را باطل مي کند انجام دهد.

 

احکام روزه قضا

(مساله 1691) اگر ديوانه عاقل شود، واجب نيست روزه هاي وقتي را که ديوانه بوده قضا نمايد.

(مساله 1692) اگر کافر مسلمان شود، واجب نيست روزه هاي وقتي کافر بوده قضا نمايد.

(مساله 1693) روزه اي که از انسان به واسطه مستي فوت شده، بايد قضا نمايد، اگر چه چيزي را که به واسطه آن مست شده، براي معالجه خورده باشد بلکه اگر نيت روزه کرده و مست شده اگر در اثناء روز از مستي بيرون آيد بنابر احتياط واجب بايد روزه را تمام و نيز قضا نمايد و اگر در حال مستي روزه را تمام کرده باشد قضا نمايد.

(مساله 1694) اگر براي عذري چند روز روزه نگيرد و بعد شک کند که چه وقت عذر او بر طرف شده مي تواند مقدار کمتر را که احتمال مي دهد روزه نگرفته قضا نمايد، مثلاً کسي که پيش از ماه رمضان مسافرت کرده و نمي داند پنجم رمضان از سفر برگشته يا ششم، مي تواند پنج روزه بگيرد و نيز کسي هم که نمي داند چه وقت عذر برايش پيدا شده، مي تواند مقدا ر کمتر را قضا نمايد، مثلاً اگر در آخر هاي ماه رمضان مسافرت کند و بعد از رمضان برگردد و نداند که بيست و پنجم رمضان مسافرت کرده، يا بيست وششم، مي تواند مقدار کمتر يعني پنج روز را قضا کند.

(مساله 1695) اگر از چند ماه رمضان روزه قضا داشته باشد، قضاي هر کدام را که اول بگيرد مانعي ندارد. ولي اگر وقت قضاي رمضان آخر تنگ باشد، مثلاً پنج روز از رمضان آخر قضا داشته باشد و پنج روز هم به رمضان مانده باشد احتياط مستحب آن است که اول قضاي رمضان آخر را بگيرد.

(مساله 1696) اگر قضاي روزه چند رمضان بر او واجب باشد و در نيت معين نکند، روزه اي را که مي گيرد قضاي کدام رمضان است، قضاي سال اول حساب مي شود.

(مساله 1697) کسي که قضاي روزه رمضان را گرفته، اگر وقت قضاي روزه او تنگ نباشد، مي تواند پيش از ظهر روزه خود را باطل نمايد.

(مساله 1698) اگر قضاي روزه معيني را گرفته باشد، احتياط واجب آن است که بعد از ظهر روزه را باطل نکند.

(مساله 1699) اگر به واسطه مرض، يا حيض، يا نفاس، روزه رمضان را نگيرد و پيش از تمام شدن رمضان بميرد، لازم نيست روزه هائي را که نگرفته براي او قضا کنند.

(مساله 1700) اگر به واسطه مرضي روزه رمضان را نگيرد و مرض او تا رمضان سال بعد طول بکشد، قضاي روزه هائي را که نگرفته بر او واجب نيست و بايد براي هر روز يک مد که تقريباً ده سير است طعام يعني گندم يا جو و مانند اينها به فقير بدهد، ولي اگر به واسطه عذر ديگري مثلاً براي مسافرت روزه نگرفته باشد و عذر او تا رمضان بعد باقي بماند، روزهائي را که نگرفته بايد قضا کند و احتياط مستحب آن است که براي هر روز يک مد طعام هم به فقير بدهد.

(مساله 1701) اگر به واسطه مرضي روزه رمضان مرض او بر طرف شود ولي عذر ديگري پيدا کند که نتواند تا رمضان بعد قضاي روزه را بگيرد بايد روزه هائي را که نگرفته قضا نمايد. و نيز اگر در ماه رمضان، غير مرض عذر ديگري داشته باشد و بعد از رمضان آن عذر بر طرف شود و تا رمضان سال بعد به واسطه مرض نتواند روزه بگيرد، روزه هائي را که نگرفته بايد قضا کند.

(مساله 1702) اگر در ماه رمضان به واسطه عذري روزه نگيرد و بعد از رمضان عذر او بر طرف شود و تا رمضان آينده عمداً قضاي روزه را نگيرد، بايد روزه را قضا کند و براي هر روز يک مد گندم يا جو و مانند اينها هم بهفقير بدهد.

(مساله 1703) اگر در قضاي روزه کوتاهي کند تا وقت تنگ شود و در تنگي وقت عذري پيدا کند، بايد قضا را بگيرد و براي هر روز يک مد گندم يا جو و مانند اينها به فقير بدهد بلکه اگر موقعي که عذر دارد، تصميم داشته باشد که بعد از بر طرف شدن عذر روزه هاي خود

را قضا کند و پيش از آنکه قضا نمايد در تنگي وقت عذر روز ه هاي خود را قضا کند و پيش از آنکه قضا نمايد در تنگي وقت عذر روز هاي خود را قضا کند و پيش از آنکه قضا نمايد در تنگي وقت عذر پيدا کند بايد قضاي آن را بگيرد، و احتياط واجب آن است که براي هر روز يک مد غذا به فقير بدهد.

(مساله 1704) اگر مرض انسان چند سال طول بکشد، بعد از آنکه خوب شد اگر تا رمضان آينده به مقدار قضا وقت داشته باشد بايد قضاي رمضان آخر را بگيرد و براي هر روز از ساللهاي پيش يک مد که تقريباً ده سير است، طعام يعني گندم يا جو و مانند اينها به فقير بدهد.

(مساله 1705) کسي که بايد براي هر روز يک مد طعام به فقير بدهد، مي تواند کفاره چند روز را به يک فقير بدهد.

(مساله 1706) اگر قضاي روزه رمضان را چند سال تاخير بيندازد بايد قضا را بگيرد بگيرد و براي هر روز يک مد طعام به فقير بدهد.

(مساله 1707) اگر روزه رمضان را عمداً نگيرد، بايد قضاي آن را بجا آورد و براي هر روز دو ماه روزه بگيرد يا به شصت فقير طعام بدهد، يا بنده آزاد کند و چنانچه تا رمضان آينده قضاي آن روزه را بجا نياورد، براي هر روز نيز دادن يک مد طعام لازم است.

(مساله 1708) اگر روزه رمضان را عمداً‌ نگيرد و در روز مکرر جماع کند کفاره هم مکرر مي شود ولي اگر چند مرتبه کار ديگري که روزه را باطل مي کند انجام دهد مثلاً چند مرتبه غذا بخورد يک کفاره کافي است.

(مساله 1709) بعد از مرگ پدر ومادر پسر بزرگتر بايد قضاي نماز و روزه آنها را به تفصيلي که در مساله 1390 گفته شد بجا آورد.

(مساله 1710) اگر پدر و مادر غير از روزه رمضان، روزه واجب ديگري را مانند روزه نذر نگرفته باشد بنابر احتياط واجب بايد پسر بزرگتر قضا نمايد ولي اگر براي روزه اجير شده و نگرفته باشند بر پسر بزرگ لازم نيست.

 

احکام روزه مسافر

(مساله 1711) مسافري که بايد نمازهاي چهار رکعتي را در سفر دو رکعت بخواند، نبايد روزه بگيرد و مسافري که نمازش را تمام مي خواند مثل کسي که شغلش مسافرت يا سفر او معصيت است، بايد در سفر روزه بگيرد.

(مساله 1712) مسافرت در ماه رمضان اشکال ندارد. ولي اگر براي فرار از روزه باشد مکروه است.

(مساله 1713) اگر غير روزه رمضان روزه معين ديگري بر انسان واجب باشد مثلاً نذر کرده باشد روز معيني را روزه بگيرد بنابر احتياط واجب تا ناچار نشود نمي تواند در آن روز مسافرت کند. وا گر در سفر باشد چنانچه ممکن است بايد بنابر احتياط لازم قصد کند که ده روز در جائي بماند و آن روز را روزه بگيرد.

(مساله 1714) اگر نذر کند روزه بگيرد و روز آن را معين نکند، نمي تواند آن را در سفر بجا آورد. ولي چنانچه نذر کند روز معيني را در سفر روزه بگيرد بايد آن را در سفر بجا آورد و نيز اگر نذر کند روز معيني را چه مسافر يا نباشد، روزه بگيرد بايد آن روز را اگر چه مسافر باشد روزه بگيرد.

(مساله 1715) مسافر مي تواند براي خواستن حاجت سه روز در مدينه طيبه روز مستحبي بگيرد.

(مساله 1716) کسي که نمي داند روزه مسافر باطل است اگر در سفر روزه بگيرد و در بين روز مساله را بفهمد روزه اش باطل مي شود. و اگر تا مغرب نفهمد روزه اش صحيح است.

(مسافر 1717) اگر فراموش کند که مسافر است، يا فراموش کند که روزه مسافر باطل مي باشد و در سفر روزه بگيرد روزه او باطل است.

(مساله 1718) اگر روزه دار بعد از ظهر مسافرت نمايد، بايد روزه خود را تمام کند و اگر پيش از ظهر مسافرت کند، وقتي به حد ترخص برسد يعني بجائي برسد که ديوار شهر را نبيند و صداي اذان آن را نشنود، بايد نيت روزه نداشته باشد و اگر پيش از آن روزه را باطل کند بنابر احتياط کفاره نيز بر او واجب است.

(مساله 1719) اگر مسافر پيش از ظهر به وطنش برسد، يا بجائي برسد که مي خواهد ده روز در آنجا بماند، چنانچه کاري که روزه را باطل مي کند انجام نداده، بايد آن روز را روزه بگيرد و اگر انجام داده، نمي تواند آن روز را روزه بگيرد.

(مساله 1720) اگر مسافر بعد از ظهر به وطنش برسد، يا بجائي برسد که مي خواهد ده روز در آنجا بماند، نبايد آن روز را روزه بگيرد.

(مساله 1721) مسافر و کسي که از روزه گرفتن عذر دارد، مکروه است در روز ماه رمضان جماع نمايد و در خوردن و آشاميدن کاملاً خود را سير کند.

 

کساني که روزه بر آنها واجب نيست

(مساله 1722) کسي که به واسطه پيري نمي تواند روزه بگيرد، يا براي او مشقت دارد، روزه بر او واجب نيست. ولي در صورت دوم بايد براي هر روز يک مد که تقريباً ده سير است گندم يا جو و مانند اينها به فقير بدهد.

(مساله 1723) کسي که به واسطه پيري روزه نگرفته، اگر بعد از ماه رمضان بتواند روزه بگيرد، بنابر احتياط مستحب بايد قضاي روزه هائي را که نگرفته بجا آورد.

(مساله 1724) اگر انسان مرضي دارد که زياد تشنه مي شود و نمي تواند تشنگي را تحمل کند، يا براي او مشقت دار د، روزه بر او واجب نيست. ولي در صورت دوم بايد براي هر روزه يک مد گندم يا جو و مانند اينها به فقير بدهد. و احتياط واجب آن است که بيشتر از مقداري که ناچار است آب نياشامد و چنانچه بعد بتواند روزه بگيرد، بنابر احتياط مستحب بايد روزه هائي که نگرفته قضا نمايد.

(مساله 1725) زني که زائيدن او نزديک است و روزه براي حملش ضرر دارد روزه بر او واجب نيست. و بايد براي هر روز يک مد طعام يعني گندم يا جو و مانند اينها به فقير بدهد. و نيز اگر روزه براي خودش ضرر دارد، روزه بر او واجب نيست و بنابر احتياط واجب بايد براي هر روز يک مد طعام به فقير بدهد. و در هر دو صورت روزه هائي را که نگرفته بايد قضا نمايد.

(مساله 1726) زني که بچه شير مي دهد و شير او کم است چه مادر بچه، يا دايه او باشد، يا بي اجرت شير مي دهد، اگر روزه براي بچه اي که شير مي دهد ضرر دارد روزه بر او واجب نيست. و بايد براي هر روز يک مد طعام يعني گندم يا جو و مانند اينها به فقير بدهد و نيز اگر براي خودش ضرر دارد، روزه بر او واجب نيست، و بنابر احتياط واجب بايد براي هر روز يک مد طعام به فقير بدهد. و در هر دو صورت روزه هائي را که نگرفته بايد قضا نمايد، و اگر کسي پيدا شود که بي اجرت بچه را شير دهد، يا براي شير دادن بچه از پدر يا مادر بچه يا از کس ديگري که اجرت او را بدهد اجرت بگيرد، احتياط واجب آن است که بچه را به او بدهد و روزه بگيرد.

next page

fehrest page

back page

 
 
https://old.aviny.com/Ahkam/Resalehnoori/resale09.aspx?&mode=print
Copyright © 2003-2013 - AVINY.COM - All Rights Reserved