بخش شهید آوینی حرف دل موبایل شعر و سبک اوقات شرعی کتابخانه گالری عکس صوتی فیلم و کلیپ لینکستان استخاره دانلود نرم افزار بازی آنلاین
خرابی لینک
 
next page

fehrest page

back page

واجبات نماز

واجبات نماز یازده چیز است: (اوّل) نیت، (دوم) قیام یعنى ایستادن، (سوم) تكبیرة الاحرام یعنى گفتن الله اكبر در اوّل نماز، (چهارم) ركوع، (پنجم) سجود، (ششم) قرائت، (هفتم) ذكر، (هشتم) تشهّد، (نهم) سلام، (دهم) ترتیب، (یازدهم) موالات یعنى پى در پى بودن اجزاى نماز.

مسأله ۹۵۱ ـ بعضى از واجبات نماز ركن است، یعنى اگر انسان آنها را به جا نیاورد، عمداً باشد یا اشتباهاً، نماز باطل مى شود، و بعضى دیگر ركن نیست، یعنى اگر اشتباهاً كم گردد نماز باطل نمى شود.

و ركن نماز پنج چیز است: (اوّل) نیت، (دوم) تكبیرة الاحرام، (سوم) قیام متّصل به ركوع، یعنى ایستادن پیش از ركوع، (چهارم) ركوع، (پنجم) دو سجده از یك ركعت.

و امّا نسبت به زیادى در صورتى كه عمدى باشد مطلقاً نماز باطل مى شود ـ و بطلان نماز به زیادى عمدى تكبیرة الاحرام از جاهل قاصر محلّ اشكال است ـ و در صورتى كه از روى اشتباه باشد، اگر زیادى در ركوع یا در دو سجده از یك ركعت باشد، نماز باطل است وگرنه باطل نیست.

 

نیت

مسأله ۹۵۲ ـ انسان باید نماز را به قصد قربت ـ چنانكه در وضو گذشت و با اخلاص به جا آورد، و لازم نیست نیت را از قلب خود بگذراند، یا بر زبان جارى كند، مثل آن كه بگوید:(چهار ركعت نماز ظهر مى خوانم براى انجام فرمان خداوند) بلكه در نماز احتیاط جایز نیست به زبان بگوید.

مسأله ۹۵۳ ـ اگر در نماز ظهر یا در نماز عصر نیت كند كه چهار ركعت نماز مى خوانم و معین نكند ظهر است یا عصر ـ نه تفصیلا و نه اجمالا ـ نماز او باطل است، و مقصود از نیت اجمالى این است كه مثلا نسبت به نماز ظهر قصد كند كه آنچه اوّل بر من واجب شده به جا مى آورم.

و نیز كسى كه مثلا قضاى نماز ظهر بر او واجب است، اگر در وقت نماز ظهر بخواهد آن نماز قضا یا نماز ظهر را بخواند، باید نمازى را كه مى خواند در نیت ـ اگر چه اجمالا ـ معین كند، مثلا نسبت به قضاى نماز ظهر، نیت كند آنچه را كه اوّل به ذمّه من آمده به جا مى آورم.

مسأله ۹۵۴ ـ انسان باید از اوّل تا آخر نماز به نیت خود باقى باشد، پس اگر در بین نماز به طورى غافل شود كه اگر بپرسند چه مى كنى؟ نداند چه بگوید، نمازش باطل است.

مسأله ۹۵۵ ـ انسان باید فقط براى خداوند عالم نماز بخواند، پس كسى كه ریا كند، یعنى براى نشان دادن به مردم نماز بخواند، نمازش باطل است، خواه فقط براى مردم باشد یا خدا و مردم هر دو را در نظر بگیرد.

مسأله ۹۵۶ ـ اگر قسمتى از نماز را هم براى غیر خدا به جا آورد نمازش باطل است، بلكه اگر نماز را براى خدا به جا آورد ولى براى نشان دادن به مردم در جاى مخصوصى مثل مسجد، یا در وقت مخصوصى مثل اوّل وقت، یا به طرز مخصوصى مثلا با جماعت نماز بخواند، نمازش باطل است، و بنابر احتیاط واجب اگر مستحبّاتى را كه ظرف آنها نماز است ـ مثل قنوت ـ براى غیر خدا به جا آورد، نمازش باطل است.

 

تكبیرة الاحرام

مسأله ۹۵۷ ـ گفتن «اَللّهُ اَكْبَر» در اوّل هر نماز واجب و ركن است، و باید حروف «اَللّهُ» و حروف «اَكْبَر» و دو كلمه «اَللّهُ اَكْبَر» را پشت سر هم بگوید، و نیز باید این دو كلمه به عربى صحیح گفته شود، و اگر به عربى غلط بگوید، یا ترجمه آن را بگوید، باطل است.

مسأله ۹۵۸ ـ احتیاط واجب آن است كه تكبیرة الاحرام نماز را به چیزى كه پیش از آن مى خواند، مثلا به اقامه یا به دعایى كه پیش از تكبیر مى خواند، نچسباند.

مسأله ۹۵۹ ـ احتیاط مستحبّ آن است كه «اَللّهُ اَكْبَر» را به چیزى كه بعد آن مى خواند، مثلا به «بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ» نچسباند، و اگر خواست وصل كند، باید «راء» «اَكْبَرُ» را پیش ـ یعنى ضمّه ـ بدهد.

مسأله ۹۶۰ ـ موقع گفتن تكبیرة الاحرام باید بدن آرام باشد، و اگر عمداً در حالى كه بدنش حركت دارد تكبیرة الاحرام را بگوید، باطل است.

مسأله ۹۶۱ ـ تكبیر و حمد و سوره و ذكر و دعا را باید طورى بخواند كه خودش بشنود، و اگر به واسطه سنگینى یا كرى گوش یا سر و صداى زیاد نمى شنود، باید طورى بگوید كه اگر مانعى نباشد بشنود.

مسأله ۹۶۲ ـ كسى كه لال است، یا زبان او مرضى دارد كه نمى تواند «اللّهُ اَكْبَر» را درست بگوید، باید به هر طورى كه مى تواند بگوید، و اگر هیچ نمى تواند بگوید، باید در قلب خود بگذراند و براى تكبیر زبانش را حركت دهد، و به انگشت هم به آن اشاره كند.

مسأله ۹۶۳ ـ مستحبّ است قبل از تكبیرة الاحرام بگوید: «یا مُحْسِنُ قَدْ اَتاكَ الْمُسِیی وَ قَدْ اَمَرْتَ الْمُحْسِنَ اَنْ یتَجاوَزَ عَنِ الْمُسِیی، اَنْتَ الْمُحْسِنُ وَ اَنَا الْمُسِیی فَبِحَقِّ مُحَمَّد وَ الِ مُحَمَّد صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ الِ مُحَمَّد وَ تَجَاوَزْ عَنْ قَبِیحِ ما تَعْلَمُ مِنِّی» یعنى اى خدایى كه احسان كننده اى، بنده بدكردار به درگاه تو آمده و تو امر كرده اى به نیكوكار كه از بدكردار بگذرد، تو نیكوكارى و من بدكردار، پس به حقّ محمّد و آل محمّد رحمت خود را برمحمّد وآل محمّد بفرست،واز زشتیهایى كه مى دانى از من سرزده بگذر.

مسأله ۹۶۴ ـ مستحبّ است موقع گفتن تكبیر اوّل نماز و تكبیرهاى بین نماز دستها را تا مقابل گوشها بالا ببرد.

مسأله ۹۶۵ ـ اگر شكّ كند كه تكبیرة الاحرام را گفته یا نه، چنانچه مشغول خواندن چیزى از قرائت شده، به شكّ خود اعتنا نكند، و اگر مشغول نشده باید تكبیر را بگوید.

مسأله ۹۶۶ ـ اگر بعد از گفتن تكبیرة الاحرام شكّ كند كه آن را صحیح گفته یا نه، به شكّ خود اعتنا نكند، چه مشغول خواندن چیزى شده باشد یا نه، و احتیاط مستحبّ آن است كه نماز را تمام كند و بعد اعاده نماید.

 

قیام (ایستادن)

مسأله ۹۶۷ ـ قیام در موقع گفتن تكبیرة الاحرام، و قیام پیش از ركوع كه آن را قیام متّصل به ركوع مى گویند ركن است، ولى قیام در غیر این دو مانند قیام موقع خواندن حمد و سوره، و قیام بعد از ركوع ركن نیست، و اگر كسى آن را از روى فراموشى ترك كند، نمازش صحیح است.

مسأله ۹۶۸ ـ واجب است پیش از گفتن تكبیرة الاحرام و بعد از آن مقدارى بایستد تا یقین كند كه تكبیر را در حال ایستادن گفته است.

مسأله ۹۶۹ ـ اگر ركوع را فراموش كند و بعد از حمد و سوره بنشیند و یادش بیاید كه ركوع نكرده، باید بایستد و به ركوع رود، و اگر بدون این كه بایستد به حال خمیدگى به ركوع برگردد، چون قیام متّصل به ركوع را به جا نیاورده، نماز او باطل است.

مسأله ۹۷۰ ـ موقعى كه براى تكبیرة الاحرام یا قرائت ایستاده است، باید بدن را حركت ندهد و به طرفى خم نشود، و بنابر احتیاط واجب در حال اختیار به جایى تكیه نكند، ولى اگر از روى ناچارى باشد، یا در حال خم شدن براى ركوع پاها را حركت دهد، اشكال ندارد.

مسأله ۹۷۱ ـ اگر در قیام واجب براى تكبیرة الاحرام و قرائت از روى فراموشى بدن را حركت دهد، یا به طرفى خم شود، یا به جایى تكیه كند، اشكال ندارد.

مسأله ۹۷۲ ـ احتیاط واجب آن است كه در موقع ایستادن، هر دو پا روى زمین باشد، ولى لازم نیست سنگینى بدن روى هر دو پا باشد، و اگر روى یك پا هم باشد اشكال ندارد.

مسأله ۹۷۳ ـ كسى كه مى تواند درست بایستد، اگر پاها را خیلى گشاد بگذارد كه ایستادن بر آن صدق نكند، نمازش باطل است، و همچنین بنابر احتیاط واجب اگر به صورت ایستادن معمولى نباشد.

مسأله ۹۷۴ ـ موقعى كه انسان در نماز مشغول خواندن چیزى از اذكار واجب است، باید بدنش آرام باشد، و موقعى كه مى خواهد كمى جلو یا عقب رود، یا كمى بدن را به طرف راست یا چپ حركت دهد، باید چیزى نگوید.

مسأله ۹۷۵ ـ اگر در حال حركت بدن ذكر مستحبّى بگوید ذكر و نماز هر دو صحیح است، ولى اذكار مستحبه نماز را اگر به قصد آنچه در نماز وارد شده بگوید، بنابر احتیاط باید بدن آرام باشد، اگر چه با آرام نبودن بدن نماز صحیح است، ولى (بِحَوْلِ اللّهِ وَ قُوَّتِهِ اَقُومُ وَ اَقْعُدُ) را باید در حال برخاستن بگوید.

مسأله ۹۷۶ ـ حركت دادن دست و انگشتان در موقع قرائت و ذكرهاى واجب اشكال ندارد، اگر چه احتیاط مستحبّ آن است كه آنها را هم حركت ندهد.

مسأله ۹۷۷ ـ اگر موقع خواندن حمد و سوره یا خواندن تسبیحات اربعه بى اختیار به قدرى حركت كند كه از حال آرام بودن بدن خارج شود، بنابر احتیاط مستحبّ بعد از آرام گرفتن بدن، آنچه را در حال حركت خوانده دوباره بخواند.

مسأله ۹۷۸ ـ كسى كه در بین نماز از ایستادن عاجز شود و عجزش تا آخر وقت باقى نباشد، باید نماز را در حال قدرت ایستاده بخواند، و در صورتى كه عجزش تا آخر وقت باقى باشد، باید بقیه نماز را نشسته بخواند، و همچنین اگر از نشستن هم عاجز شود، باید خوابیده بخواند، ولى تا بدنش آرام نگرفته باید قرائت و اذكار واجبه را نخواند، و حكم اذكار مستحبه در این مسأله و مسائل بعد در مسأله«۹۷۵» گذشت.

مسأله ۹۷۹ ـ تا انسان مى تواند ایستاده نماز بخواند، نباید بنشیند، مثلا كسى كه موقع ایستادن بدنش حركت مى كند، یا مجبور است به چیزى تكیه دهد، یا بدنش را كج كند، یا خم شود، یا پاها را بیشتر از معمول گشاد بگذارد به گونه اى كه در این سه صورت ایستادن صدق كند، باید به هر طور كه مى تواند ایستاده نماز بخواند، ولى اگر به هیچ قسم نتواند بایستد، باید راست بنشیند و نشسته نماز بخواند.

مسأله ۹۸۰ ـ تا انسان مى تواند بنشیند، نباید خوابیده نماز بخواند، و اگر نتواند راست بنشیند، باید هر طور كه مى تواند بنشیند، و اگر به هیچ قسم نمى تواند بنشیند، باید به طورى كه در احكام قبله گذشت، به پهلوى راست بخوابد، و اگر نمى تواند، به پهلوى چپ بخوابد، و اگر آن هم ممكن نیست به پشت بخوابد به طورى كه كف پاهاى او رو به قبله باشد.

مسأله ۹۸۱ ـ كسى كه نشسته نماز مى خواند، اگر بعد از خواندن حمد و سوره یا تسبیحات بتواند بایستد و ركوع را ایستاده به جا آورد، باید بایستد و از حال ایستاده به ركوع رود، و اگر نتواند باید ركوع را هم نشسته به جا آورد.

مسأله ۹۸۲ ـ كسى كه خوابیده نماز مى خواند، اگر در بین نماز بتواند بنشیند، باید مقدارى را كه مى تواند، نشسته بخواند، و نیز اگر مى تواند بایستد، باید مقدارى را كه مى تواند ایستاده بخواند، ولى تا بدنش آرام نگرفته، باید قرائت و اذكار واجبه را نخواند.

مسأله ۹۸۳ ـ كسى كه نشسته نماز مى خواند، اگر در بین نماز بتواند بایستد، باید مقدارى را كه مى تواند، ایستاده بخواند، ولى تا بدنش آرام نگرفته، باید قرائت و اذكار واجبه نماز را نخواند.

مسأله ۹۸۴ ـ كسى كه مى تواند بایستد، اگر بترسد كه به واسطه ایستادن مریض شود، یا ضررى به او برسد، مى تواند نشسته نماز بخواند، و اگر از نشستن هم بترسد، مى تواند خوابیده نماز بخواند.

مسأله ۹۸۵ ـ اگر انسان احتمال بدهد كه تا آخر وقت مى تواند ایستاده نماز بخواند، بهتر است نماز را تأخیر بیندازد، پس اگر نتوانست بایستد، در آخر وقت مطابق وظیفه اش نماز را به جا آورد، و همچنین كسى كه در اوّل وقت به پهلو یا خوابیده مى تواند نماز بخواند بهتر است نماز را تأخیر بیندازد، و در آخر وقت مطابق وظیفه رفتار نماید، و در صورتى كه اوّل وقت نماز را خوانده و آخر وقت برایش قدرت بر ایستادن یا نشستن پیدا شد، باید نماز را دوباره به صورتى كه قدرت پیدا كرده به جا آورد.

مسأله ۹۸۶ ـ مستحبّ است در حال ایستادن فقرات پشت و گردن را راست نگهدارد، و شانه ها را پایین بیندازد، و دستها را روى رانها بگذارد، و انگشتها را به هم بچسباند، و جاى سجده را نگاه كند، و سنگینى بدن را به طور مساوى روى دو پا بیندازد، و با خضوع و خشوع باشد، و پاها را پس و پیش نگذارد، و اگر مرد است پاها را از سه انگشت باز تا یك وجب فاصله دهد، و اگر زن است پاها را به هم بچسباند.

 

قرائت

مسأله ۹۸۷ ـ در ركعت اوّل و دوم نمازهاى واجب یومیه، انسان باید اوّل حمد و بعد از آن یك سوره تمام بخواند، و در نماز سوره والضّحى و الم نشرح، و همچنین سوره فیل و لأیلاف، یك سوره حساب مى شود.

مسأله ۹۸۸ ـ اگر وقت نماز تنگ باشد، یا انسان ناچار شود كه سوره را نخواند، مثلا بترسد كه اگر سوره را بخواند دزد یا درنده یا چیز دیگرى به او صدمه بزند، نباید سوره را بخواند، و از مریض و كسى كه در حاجتى عجله دارد سوره ساقط است، و اگر خواند نباید به قصد جزئیت نماز بخواند، بلكه مى تواند به قصد قرائت قرآن بخواند.

مسأله ۹۸۹ ـ اگر عمداً سوره را پیش از حمد به قصد جزئیت بخواند نمازش باطل است، و اگر اشتباهاً بخواند و در بین آن یادش بیاید، باید سوره را رها كند و بعد از خواندن حمد، سوره را از اوّل بخواند.

مسأله ۹۹۰ ـ اگر حمد و سوره یا یكى از آنها را فراموش كند و بعد از رسیدن به ركوع بفهمد، نمازش صحیح است.

مسأله ۹۹۱ ـ اگر پیش از آن كه براى ركوع خم شود بفهمد كه حمد و سوره را نخوانده، باید بخواند، و اگر بفهمد سوره را نخوانده، باید فقط سوره را بخواند، ولى اگر بفهمد حمد تنها را نخوانده، باید اوّل حمد و بعد از آن دوباره سوره را بخواند، و نیز اگر خم شود و پیش از آن كه به ركوع برسد بفهمد حمد و سوره، یا سوره تنها، یا حمد تنها را نخوانده، باید بایستد و به همین دستور عمل نماید.

مسأله ۹۹۲ ـ اگر در نماز واجب یكى از چهار سوره اى را كه آیه سجده دارد و در مسأله «۳۶۱» گذشت، عمداً بخواند، واجب است بعد از قرائت آیه سجده سجده تلاوت را به جا آورد، و در این صورت بنابر احتیاط واجب نماز را تمام كند و اعاده نماید، و همچنین است اگر معصیت كرد و به جا نیاورد.

مسأله ۹۹۳ ـ اگر اشتباهاً مشغول خواندن سوره اى شود كه سجده واجب دارد، چنانچه پیش از رسیدن به آیه سجده بفهمد، باید آن سوره را رها كند و سوره دیگر بخواند، و اگر بعد از خواندن آیه سجده بفهمد، احتیاطاً به سجده اشاره نموده و سوره را تمام كند، و سوره دیگرى هم به قصد قربت مطلقه ـ یعنى اگر وظیفه اش سوره دیگرى است این همان باشد وگرنه به عنوان قرائت قرآن باشد ـ بخواند، و بعد از نماز باید سجده آن را به جا آورد.

مسأله ۹۹۴ ـ اگر در نماز آیه سجده را گوش دهد، نمازش صحیح است، و به قصد سجده تلاوت اشاره كند، و بنابر احتیاط مستحبّ بعد از نماز به نحو متعارف هم سجده آن را به جا آورد.

مسأله ۹۹۵ ـ در نماز مستحبّى خواندن سوره لازم نیست، اگر چه آن نماز به واسطه نذر كردن و مانند آن واجب شده باشد، ولى در بعضى از نمازهاى مستحبّى، مثل نماز وحشت كه سوره مخصوصى دارد، اگر بخواهد به دستور آن نماز رفتار كرده باشد، باید همان سوره را بخواند.

مسأله ۹۹۶ ـ در نماز جمعه و در نماز ظهر روز جمعه، مستحبّ است در ركعت اوّل بعد از حمد سوره جمعه، و در ركعت دوم بعد از حمد سوره منافقون را بخواند، و اگر مشغول یكى از اینها شود، بنابر احتیاط مستحبّ نمى تواند آن را رها كند و سوره دیگر بخواند.

مسأله ۹۹۷ ـ اگر بعد از حمد مشغول خواندن سوره (قُلْ هُوَ اللّهُ اَحَد) یا سوره (قُلْ یا أیهَا الكافِرُونَ) شود، نمى تواند آن را رها كند و سوره دیگر بخواند، ولى در نماز جمعه و نماز ظهر روز جمعه، اگر از روى فراموشى به جاى سوره جمعه و منافقون، یكى از آن دو سوره را بخواند، مى تواند آن را رها كند و سوره جمعه و منافقون را بخواند، و احتیاط مستحبّ این است كه بعد از تجاوز نصف رها ننماید.

مسأله ۹۹۸ ـ اگر در نماز جمعه یا نماز ظهر روز جمعه عمداً سوره (قُلْ هُوَ اللّهُ اَحَد) یا سوره (قُلْ یا أیهَا الكافِرُونَ) را بخواند، اگر چه به نصف آن نرسیده باشد، بنابر احتیاط واجب نمى تواند آن را رها كند و سوره جمعه و منافقون را بخواند.

مسأله ۹۹۹ ـ اگر در نماز غیر سوره (قُلْ هُوَ اللّهُ اَحَد) و (قُلْ یا أیهَا الكافِرُونَ) سوره دیگرى بخواند تا از نصف تجاوز نكرده مى تواند رها كند و سوره دیگر بخواند، و بنابر احتیاط واجب بعد از تجاوز از نصف تا دو ثلث رها نكند، و پس از اینكه به دو ثلث رسید رها كردن آن و عدول به سوره دیگر جایز نیست.

مسأله ۱۰۰۰ ـ اگر مقدارى از سوره را فراموش كند، یا از روى ناچارى ـ مثلا به واسطه تنگى وقت، یا جهت دیگر ـ نشود آن را تمام نماید، مى تواند آن سوره را رها كند و سوره دیگر بخواند اگر چه از دو ثلث گذشته باشد، یا سوره اى را كه مى خوانده (قُلْ هُوَ اللّهُ اَحَد) یا (قُلْ یا أیهَا الكافِرُونَ) باشد.

مسأله ۱۰۰۱ ـ بر مرد واجب است حمد و سوره نماز صبح و مغرب و عشاء را بلند بخواند، و بر مرد و زن واجب است حمد و سوره نماز ظهر و عصر را آهسته بخوانند.

مسأله ۱۰۰۲ ـ مرد باید در نماز صبح و مغرب و عشاء مواظب باشد كه تمام كلمات حمد و سوره حتّى حرف آخر آنها را بلند بخواند.

مسأله ۱۰۰۳ ـ زن مى تواند حمد و سوره نماز صبح و مغرب و عشاء را بلند یا آهسته بخواند، و اگر نامحرم صدایش را بشنود ـ بنابر احتیاط واجب ـ آهسته بخواند، ولى در صورتى كه شنواندن بر زن حرام باشد ـ مثل این كه قرائت را با خضوع در قول و صداى ظریف بخواند و نامحرم بشنود ـ جایز نیست بلند بخواند، و اگر خواند نمازش باطل است.

مسأله ۱۰۰۴ ـ اگر در جایى كه باید نماز را بلند بخواند عمداً آهسته بخواند، یا در جایى كه باید آهسته بخواند عمداً بلند بخواند، نمازش باطل است، ولى اگر از روى فراموشى یا ندانستن مسأله باشد صحیح است، و اگر در بین خواندن حمد و سوره هم بفهمد اشتباه كرده، لازم نیست مقدارى را كه خوانده دوباره بخواند.

مسأله ۱۰۰۵ ـ اگر كسى در خواندن حمد و سوره بیشتر از معمول صدایش را بلند كند ـ مثل این كه آنها را با فریاد بخواند ـ نمازش باطل است.

مسأله ۱۰۰۶ ـ انسان باید نماز را یاد بگیرد كه صحیح به جا آورد، و كسى كه به هیچ وجه نمى تواند صحیح آن را یاد بگیرد، باید به هر طور كه مى تواند بخواند، و احتیاط مستحبّ آن است كه آنچه را كه امام از مأموم تحمّل مى كند، اگر نتواند یاد بگیرد، نماز را به جماعت به جا آورد.

مسأله ۱۰۰۷ ـ كسى كه حمد و سوره و چیزهاى دیگر نماز را به خوبى نمى داند و مى تواند یاد بگیرد، چنانچه وقت نماز وسعت دارد باید یاد بگیرد، و اگر وقت تنگ است، در صورتى كه ممكن باشد باید نمازش را به جماعت بخواند.

مسأله ۱۰۰۸ ـ مزد گرفتن براى یاد دادن مستحبات نمازجایز است و احتیاط واجب آن است كه براى یاد دادن واجبات نماز مزد نگیرد.

مسأله ۱۰۰۹ ـ اگر یكى از كلمات حمد یا سوره را نداند و مقصّر باشد، یا عمداً آن را نگوید، یا به جاى حرفى حرف دیگر بگوید، مثلا به جاى (ض)، (ظ) بگوید، یا جایى كه باید بدون زیر و زبر خوانده شود، زیر و زبر بدهد، یا تشدید را نگوید، نماز او باطل است.

مسأله ۱۰۱۰ ـ اگر انسان كلمه اى را صحیح بداند، و در نماز همان طور بخواند، و بعد بفهمد غلط خوانده، در صورتى كه در اعتقاد به صحّت قاصر بوده، نمازش صحیح است، و احتیاط مستحبّ آن است كه دوباره نماز را بخواند، و اگر وقت گذشته قضا نماید، و در صورتى كه مقصّر بوده باید دوباره بخواند، و اگر وقت گذشته قضا نماید.

مسأله ۱۰۱۱ ـ اگر نداند مثلا كلمه اى به (س) است یا به (ص) باید یاد بگیرد، و چنانچه دو جور یا بیشتر بخواند، در صورتى كه قصد جزئیت داشته باشد به آنچه كه صحیح است و به غیر آن هم عرفاً ذكر غلط یا قرآن غلط گفته شود ـ مثل آن كه در ( اِهْدِنَا الصِّراطَ المُسْتَقِیمَ ) مستقیم را یك مرتبه با (س) و یك مرتبه با (ص) بخواند ـ نمازش صحیح است، و در صورتى كه كلام آدمى گفته شود، نمازش باطل است، و همچنین است اگر مثلا زیر و زبر كلمه اى را نداند، ولى اگر در آخر كلمه اى باشد كه وقف بر آن جایز است و همیشه وقف كند یا وصل به سكون نماید، یاد گرفتن حركت آخر آن كلمه واجب نیست، و نمازش صحیح است.

مسأله ۱۰۱۲ ـ اگر در كلمه اى واو باشد و حرف قبل از واو در آن كلمه پیش داشته باشد، و حرف بعد از واو در آن كلمه همزه باشد، مثل كلمه (سُوْء) و همچنین اگر در كلمه اى الف باشد و حرف قبل از الف در آن كلمه زبر داشته باشد و حرف بعد از الف در آن كلمه همزه باشد، مثل (جآءَ) و نیز اگر در كلمه اى یاء باشد و حرف پیش از یاء در آن كلمه زیر داشته باشد و حرف بعد از یاء در آن كلمه همزه باشد مثل (جِئ) بنابر احتیاط مستحبّ این سه حرف را با مدّ ـ یعنى با كشیدن ـ بخواند.

و اگر بعد از این حروف ـ واو و الف و یاء ـ به جاى همزه حرفى باشد كه ساكن است ـ یعنى زیر و زبر و پیش ندارد ـ باید این سه حرف را مدّ بدهد، مثلا در (وَ لاَ الضَّآلِّینَ) كه بعد از الف حرف لام ساكن است، باید الف آن را با مدّ بخواند، و چنانچه به دستورى كه در این صورت بیان شد رفتار نكند، نمازش باطل است.

مسأله ۱۰۱۳ ـ احتیاط واجب آن است كه در نماز وقف به حركت ننماید، و معناى وقف به حركت آن است كه زیر یا زبر یا پیش آخر كلمه اى را بگوید و بین آن كلمه و كلمه بعدش فاصله دهد، مثلا بگوید: (الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ) و میم (الرَّحِیمِ) را زیر بدهد و بعد قدرى فاصله دهد و بگوید: (مالِكِ یوْمِ الدِّینِ).

و احتیاط مستحبّ آن است كه وصل به سكون ننماید، و معناى وصل به سكون آن است كه زیر یا زبر یا پیش آخر كلمه اى را نگوید، و آن كلمه را به كلمه بعد بچسباند، مثل آن كه بگوید: (الرَّحْمنِ الرَّحِیم) و میم (الرَّحِیم) را زیر ندهد، و بدون فاصله (مالِكِ یوْمِ الدِّینِ) را بگوید.

مسأله ۱۰۱۴ ـ در ركعت سوم و چهارم نماز مى تواند فقط یك حمد بخواند، یا یك مرتبه تسبیحات اربعه بگوید، یعنى یك مرتبه بگوید: (سُبْحانَ اللّهِ وَ الْحَمْدُ لِلّهِ وَ لا اِلهَ اِلاَّ اللّهُ وَ اللّهُ اَكْبَرُ) و بهتر آن است كه سه مرتبه بگوید، و مى تواند در یك ركعت حمد و در ركعت دیگر تسبیحات بگوید، و بهتر است در هر دو ركعت تسبیحات بخواند.

مسأله ۱۰۱۵ ـ در تنگى وقت باید تسبیحات اربعه را یك مرتبه بگوید.

مسأله ۱۰۱۶ ـ بر مرد و زن واجب است كه در ركعت سوم و چهارم نماز حمد یا تسبیحات را آهسته بخوانند.

مسأله ۱۰۱۷ ـ اگر در ركعت سوم و چهارم حمد بخواند، بنابر احتیاط واجب باید ( بِسْمِ اللّهِ ) آن را هم آهسته بخواند.

مسأله ۱۰۱۸ ـ كسى كه نمى تواند تسبیحات را یاد بگیرد یا درست بخواند ولى مى تواند حمد را درست بخواند، باید در ركعت سوم و چهارم حمد بخواند.

مسأله ۱۰۱۹ ـ اگر در دو ركعت اوّل نماز به خیال این كه دو ركعت آخر است تسبیحات بگوید، چنانچه پیش از ركوع بفهمد باید حمد و سوره را بخواند، و اگر در ركوع یا بعد از آن بفهمد، نمازش صحیح است.

مسأله ۱۰۲۰ ـ اگر در دو ركعت آخر نماز به خیال این كه در دو ركعت اوّل است حمد بخواند، یا در دو ركعت اوّل نماز با این كه گمان مى كرده در دو ركعت آخر است حمد بخواند ـ چه پیش از ركوع بفهمد و چه بعد از آن ـ نمازش صحیح است.

مسأله ۱۰۲۱ ـ اگر در ركعت سوم یا چهارم مى خواست حمد بخواند تسبیحات به زبانش آمد، یا مى خواست تسبیحات بخواند حمد به زبانش آمد، باید آن را رها كند و دوباره حمد یا تسبیحات را بخواند، ولى اگر عادتش خواندن چیزى بوده كه به زبانش آمده، مى تواند همان را تمام كند و نمازش صحیح است.

مسأله ۱۰۲۲ ـ كسى كه عادت دارد در ركعت سوم و چهارم تسبیحات بخواند، اگر بدون قصد ـ حتّى قصد انجام آنچه كه بر او واجب است ـ مشغول خواندن حمد شود، باید آن را رها كند و دوباره حمد یا تسبیحات را بخواند.

مسأله ۱۰۲۳ ـ در ركعت سوم و چهارم مستحبّ است بعد از تسبیحات استغفار كند، مثلا بگوید: (اَسْتَغْفِرُ اللّهَ رَبِّى وَ اَتُوبُ اِلَیهِ) یا بگوید: «اَللّهُمَ اغْفِرْ لِى».

و اگر نمازگزار پیش از خم شدن براى ركوع ـ اگر چه مشغول گفتن استغفار یا بعد از فراغ از آن باشد ـ شكّ كند كه حمد یا تسبیحات را خوانده یا نه، باید حمد یا تسبیحات را بخواند.

مسأله ۱۰۲۴ ـ اگر در ركوع ركعت سوم یا چهارم شكّ كند كه حمد یا تسبیحات را خوانده یا نه، باید به شكّ خود اعتنا نكند، و اگر پیش از رسیدن به حدّ ركوع شكّ كند، لازم است برگردد و حمد یا تسبیحات را بخواند.

مسأله ۱۰۲۵ ـ هرگاه بعد از فراغ از آیه اى شكّ كند كه آیه یا كلمه اى از آن را درست گفته یا نه، به شكّ خود اعتنا نكند، چه داخل در غیر آن شده یا نشده باشد، و اگر قبل از فراغ از آیه شكّ كند كه كلمه اى از آیه را درست گفته یا نه، باید به شكّ خود اعتنا كند و دوباره آن كلمه و ما بعد آن را به طور صحیح بگوید، اگر چه به تكرار ما قبل آن كلمه باشد، و در هر دو صورت تكرار آن آیه یا كلمه و ما بعد آن براى احراز صحّت اشكال ندارد تا به حدّ وسواس نرسد، كه در این صورت دوباره گفتن حرام است، ولى بطلان نماز محلّ اشكال است، و احتیاط واجب این است كه نمازش را تمام كرده و دوباره بخواند.

مسأله ۱۰۲۶ ـ مستحبّ است در ركعت اوّل پیش از خواندن حمد بگوید: (اَعُوذُ بِاللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجِیمِ) و در ركعت اوّل و دوم نماز ظهر و عصر (بِسْمِ اللّهِ) را بلند بگوید، و حمد و سوره را شمرده بخواند، و در آخر هر آیه وقف كند، یعنى آن را به آیه بعد نچسباند، و در حال خواندن حمد و سوره به معناى آیه توجه داشته باشد، و اگر نماز را به جماعت مى خواند بعد از تمام شدن حمد امام، و اگر فرادى مى خواند بعد از آن كه حمد خودش تمام شد بگوید: (اَلْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ) و بعد از خواندن سوره ( قُلْ هُوَ اللّهُ اَحَد ) یك یا دو یا سه مرتبه (كَذلِكَ اللّهُ رَبِّی) یا سه مرتبه (كَذلِكَ اللّهُ رَبُّنا) بگوید، و بعد از خواندن سوره كمى صبر كند، بعد تكبیر پیش از ركوع را بگوید یا قنوت را بخواند.

مسأله ۱۰۲۷ ـ مستحبّ است در تمام نمازها در ركعت اوّل، سوره (اِنّا اَنْزَلْناهُ) و در ركعت دوم سوره ( قُلْ هُوَ اللّهُ اَحَد ) را بخواند.

مسأله ۱۰۲۸ ـ مكروه است انسان در تمام نمازهاى یك شبانه روز، سوره ( قُلْ هُوَ اللّهُ اَحَد ) را نخواند.

مسأله ۱۰۲۹ ـ خواندن سوره ( قُلْ هُوَ اللّهُ اَحَد ) به یك نفس مكروه است.

مسأله ۱۰۳۰ ـ سوره اى را كه در ركعت اوّل خوانده مكروه است در ركعت دوم بخواند، ولى اگر سوره (قُلْ هُوَ اللّهُ اَحَد) را در هر دو ركعت بخواند مكروه نیست.

 

ركوع

مسأله ۱۰۳۱ ـ در هر ركعت بعد از قرائت باید به اندازه اى خم شود كه سر انگشتها به زانو برسد، و این عمل را ركوع مى گویند، و احوط آن است كه بتواند دست را به زانو بگذارد.

مسأله ۱۰۳۲ ـ اگر به اندازه ركوع خم شود ولى سر انگشتها را به زانو نگذارد، اشكال ندارد.

مسأله ۱۰۳۳ ـ هرگاه ركوع را به طور غیر معمول به جا آورد، مثلا به چپ یا راست خم شود، اگر چه دستهاى او به زانو برسد صحیح نیست.

مسأله ۱۰۳۴ ـ خم شدن باید به قصد ركوع باشد، پس اگر به قصد كار دیگر ـ مثلا براى كشتن جانورى ـ خم شود، نمى تواند آن را ركوع حساب كند، بلكه باید بایستد و دوباره براى ركوع خم شود، و به واسطه این عمل ركن زیاد نشده و نماز باطل نمى شود.

مسأله ۱۰۳۵ ـ كسى كه دست یا زانوى او با دست و زانوى دیگران فرق دارد، مثلا دستش خیلى بلند است كه اگر كمى خم شود به زانو مى رسد، یا زانوى او پایین تر از مردم دیگر است كه باید خیلى خم شود تا دستش به زانو برسد، باید به اندازه متعارف خم شود.

مسأله ۱۰۳۶ ـ كسى كه نشسته ركوع مى كند، باید به قدرى خم شود كه صورتش مقابل زانوها برسد، و احوط آن است كه به قدرى خم شود كه اگر ایستاده ركوع مى كرد به همان مقدار خم مى شد.

مسأله ۱۰۳۷ ـ در حال اختیار واجب است در ركوع سه مرتبه (سُبْحانَ اللّهِ) یا یك مرتبه (سُبْحانَ رَبِّی الْعَظِیمِ وَ بِحَمْدِهِ) یا هر ذكرى كه به این مقدار باشد بگوید، و احتیاط مستحبّ آن است كه تسبیح را به صورتى كه بیان شد بر ذكر دیگر مقدم بدارد، و در تنگى وقت و در حال ناچارى گفتن یك (سُبْحانَ اللّهِ) كافیست.

مسأله ۱۰۳۸ ـ ذكر ركوع باید دنبال هم و به عربى صحیح گفته شود، و مستحبّ است آن را ( سُبْحانَ رَبِّی الْعَظِیمِ وَ بِحَمْدِهِ ) سه یا پنج یا هفت مرتبه بلكه بیشتر بگویند.

مسأله ۱۰۳۹ ـ در ركوع باید به مقدار ذكر واجب بدن آرام باشد، و در ذكر مستحبّ هم اگر آن را به قصد ذكرى كه براى ركوع دستور داده اند بگوید، بنابر احتیاط واجب آرام بودن بدن لازم است، و اگر به قصد مطلق ذكر بگوید لازم نیست.

مسأله ۱۰۴۰ ـ اگر موقعى كه ذكر واجب ركوع را مى گوید بى اختیار به قدرى حركت كند كه از حال آرام بودن بدن خارج شود، باید بعد از آرام گرفتن بدن دوباره ذكر را بگوید، ولى اگر كمى حركت كند كه از حال آرام بودن بدن خارج نشود، یا انگشتان را حركت دهد ضررى ندارد.

مسأله ۱۰۴۱ ـ اگر پیش از آن كه به مقدار ركوع خم شود و بدن آرام گیرد عمداً ذكر ركوع را بگوید، نمازش باطل است، مگر این كه جاهل قاصر باشد، كه نمازش از جهت این زیاده باطل نمى شود.

مسأله ۱۰۴۲ ـ اگر پیش از تمام شدن ذكر واجب عمداً سر از ركوع بر دارد، نمازش باطل است، مگر این كه جاهل قاصر باشد، كه از این جهت نمازش باطل نمى شود، و اگر سهواً سر بر دارد، چنانچه پیش از آن كه از حال ركوع خارج شود یادش بیاید كه ذكر ركوع را تمام نكرده، باید در حال آرامى بدن ذكر را بگوید، و اگر بعد از آن كه از حال ركوع خارج شد یادش بیاید، نمازش صحیح است.

مسأله ۱۰۴۳ ـ در موارد ضرورت جایز است به یك (سُبْحانَ اللّهِ) در ذكر ركوع اكتفا كند، و احتیاط مستحبّ آن است كه دو (سُبْحانَ اللّهِ) دیگر را در حال برخاستن بگوید.

مسأله ۱۰۴۴ ـ اگر به واسطه مرض و مانند آن در ركوع آرام نگیرد، نمازش صحیح است، ولى باید پیش از آن كه از حال ركوع خارج شود، ذكر واجب را بگوید.

مسأله ۱۰۴۵ ـ هرگاه نتواند به اندازه ركوع شرعى ـ كه در مسأله «۱۰۳۱» گذشت ـ خم شود باید به چیزى تكیه دهد و ركوع شرعى را به جا آورد، و اگر موقعى هم كه تكیه داده نتواند ركوع شرعى را به جا آورد، در صورتى كه متمكّن از ركوع عرفى است، بنابر احتیاط واجب باید ركوع عرفى را به جا آورد، و به سر هم در حال قیام اشاره به ركوع بنماید، و اگر نتواند به اندازه ركوع عرفى هم خم شود، یا هیچ نتواند خم شود، بنابر احتیاط واجب موقع ركوع بنشیند و نشسته ركوع كند، و نماز دیگرى هم بخواند و براى ركوع آن در حال ایستادن با سر اشاره نماید.

مسأله ۱۰۴۶ ـ كسى كه وظیفه اش این است كه براى ركوع با سر اشاره كند، اگر نتواند با سر اشاره كند باید به نیت ركوع چشمها را، هم بگذارد، و ذكر آن را بگوید، و به نیت برخاستن از ركوع چشمها را باز كند، و اگر از این هم عاجز است باید در قلب خود نیت ركوع كند و ذكر آن را بگوید.

مسأله ۱۰۴۷ ـ كسى كه نمى تواند ایستاده یا نشسته ركوع كند حتّى به مقدار عرفى آن، و فقط مى تواند در حالى كه نشسته است كمى خم شود، باید ایستاده نماز بخواند و براى ركوع با سر اشاره نماید، و در صورتى كه خم شدنش در حال نشستن به حدى باشد كه ركوع عرفى براى نشسته صدق كند، احتیاط واجب این است كه نماز دیگرى هم بخواند، و موقع ركوع آن بنشیند و به همان اندازه خم شود.

مسأله ۱۰۴۸ ـ اگر بعد از رسیدن به حدّ ركوع سر بردارد و دو مرتبه به اندازه ركوع خم شود، نمازش باطل است، و اگر بعد از آن كه به اندازه ركوع خم شد به قدرى خم شود كه از اندازه ركوع بگذرد و دوباره به ركوع بر گردد، در صورتى كه به همان حالت خمیدگى برگردد تا به حدّ ركوع برسد، نمازش باطل نیست.

مسأله ۱۰۴۹ ـ بعد از تمام شدن ذكر ركوع باید راست بایستد، و بعد از آن كه بدن آرام گرفت به سجده رود، و اگر عمداً پیش از ایستادن یا پیش از آرام گرفتن بدن به سجده رود نمازش باطل است.

مسأله ۱۰۵۰ ـ اگر ركوع را فراموش كند، و پیش از آن كه به سجده برسد یادش بیاید، باید بایستد بعد به ركوع رود، و چنانچه به حالت خمیدگى به ركوع بر گردد، نمازش باطل است.

مسأله ۱۰۵۱ ـ اگر بعد از آن كه پیشانى به زمین رسید یادش بیاید كه ركوع نكرده، باید برگردد و ركوع را بعد از ایستادن به جا آورد و نمازش صحیح است، و بنابر احتیاط واجب دو سجده سهو براى زیادى سجده به جا آورد، و احتیاط مستحبّ آن است كه دوباره نماز را اعاده نماید، و اگر در سجده دوم یادش بیاید نمازش باطل است.

مسأله ۱۰۵۲ ـ مستحبّ است پیش از رفتن به ركوع در حالى كه راست ایستاده تكبیر بگوید، و در ركوع زانوها را به عقب دهد، و پشت را صاف نگهدارد، و گردن را بكشد و مساوى پشت نگهدارد، و بین دو قدم را نگاه كند، و پیش از ذكر یا بعد از آن صلوات بفرستد، و بعد از آن كه از ركوع برخاست و راست ایستاد، در حال آرامى بدن بگوید: (سَمِعَ اللّهُ لِمَنْ حَمِدَهُ).

مسأله ۱۰۵۳ ـ مستحبّ است در ركوع زنها دست را از زانو بالاتر بگذارند، و زانوها را به عقب ندهند.

 

سجود

مسأله ۱۰۵۴ ـ نمازگزار باید در هر ركعت از نمازهاى واجب و مستحبّ، بعد از ركوع دو سجده كند، یعنى پیشانى را به قصد خضوع به زمین بگذارد، و در سجده نماز واجب است كه كف دو دست و دو زانو و دو انگشت بزرگ پاها را بر زمین بگذارد.

مسأله ۱۰۵۵ ـ دو سجده روى هم یك ركن است، و اگر كسى در نماز واجب عمداً یا از روى فراموشى در یك ركعت هر دو را ترك كند، یا دو سجده دیگر به آنها اضافه نماید، نمازش باطل است.

مسأله ۱۰۵۶ ـ اگر عمداً یك سجده كم یا زیاد كند، نمازش باطل مى شود، و اگر سهواً یك سجده كم یا زیاد كند حكم آن خواهد آمد.

مسأله ۱۰۵۷ ـ اگر پیشانى را عمداً یا سهواً به زمین نگذارد، سجده نكرده است اگر چه جاهاى دیگر به زمین برسد، ولى اگر پیشانى را به زمین بگذارد و سهواً جاهاى دیگر را به زمین نرساند، یا سهواً ذكر نگوید، سجده صحیح است.

مسأله ۱۰۵۸ ـ در حال اختیار واجب است در سجده سه مرتبه (سُبْحانَ اللّهِ) یا یك مرتبه (سُبْحانَ رَبِّی الاَْعْلى وَ بِحَمْدِهِ) یا هر ذكرى كه به این مقدار باشد بگوید، و احتیاط مستحبّ آن است كه تسبیح را بر مطلق ذكر مقدّم بدارد، و باید این كلمات دنبال هم و به عربى صحیح گفته شود، و مستحبّ است (سُبْحانَ رَبِّی الاَْعْلى وَ بِحَمْدِهِ) را سه یا پنج یا هفت مرتبه یا بیشتر بگوید.

مسأله ۱۰۵۹ ـ در سجود باید به مقدار ذكر واجب بدن آرام باشد، و همچنین ـ بنابر احتیاط واجب ـ در موقع گفتن ذكر مستحبّ، در صورتى كه آن را به قصد ذكر در سجده بگوید.

مسأله ۱۰۶۰ ـ اگر پیش از آن كه پیشانى به زمین برسد و بدن آرام بگیرد، عمداً ذكر سجده را بگوید، یا پیش از تمام شدن ذكر عمداً سر از سجده بر دارد، نماز باطل است، مگر این كه جاهل قاصر باشد، كه در این صورت در هر دو فرض، نماز صحیح است.

مسأله ۱۰۶۱ ـ اگر پیش از آن كه پیشانى به زمین برسد سهواً ذكر سجده را بگوید و پیش از آن كه سر از سجده بردارد بفهمد اشتباه كرده است، باید دوباره در حال آرام بودن بدن ذكر را بگوید.

مسأله ۱۰۶۲ ـ اگر بعد از آن كه سر از سجده برداشت بفهمد پیش از آن كه ذكر سجده تمام شود سر بر داشته، نمازش صحیح است.

مسأله ۱۰۶۳ ـ اگر موقعى كه ذكر سجده را مى گوید، یكى از هفت عضو را عمداً از زمین بر دارد، در صورتى كه جاهل قاصر نباشد نماز باطل مى شود، ولى موقعى كه مشغول گفتن ذكر نیست، اگر غیر پیشانى جاهاى دیگر را از زمین بردارد و دوباره بگذارد، اشكال ندارد.

مسأله ۱۰۶۴ ـ اگر پیش از تمام شدن ذكر سجده سهواً پیشانى را از زمین بر دارد، نمى تواند دوباره به زمین بگذارد، و باید آن را یك سجده حساب كند، ولى اگر جاهاى دیگر را سهواً از زمین بر دارد، باید دو مرتبه به زمین بگذارد و ذكر را بگوید.

مسأله ۱۰۶۵ ـ بعد از تمام شدن ذكر سجده اوّل باید بنشیند تا بدن آرام گیرد و دوباره به سجده رود.

مسأله ۱۰۶۶ ـ جاى پیشانى نمازگزار باید از جاى سر انگشتان پاى او بلندتر یا پست تر از چهار انگشت بسته نباشد، و بنابر احتیاط واجب از جاى زانوهاى او هم بلندتر یا پست تر از این مقدار نباشد.

مسأله ۱۰۶۷ ـ در زمین سراشیب كه شیب آن درست معلوم نیست، اگر جاى پیشانى از جاى سر انگشتهاى پاى او و زانوهایش بیش از چهار انگشت بسته بلندتر یا پست تر باشد، بنابر احتیاط نماز او باطل است.

مسأله ۱۰۶۸ ـ اگر پیشانى را اشتباهاً بر چیزى بگذارد كه از جاى انگشتهاى پاى او بلندتر از چهار انگشت بسته است، چنانچه بلندى آن به قدرى است كه نمى گویند در حال سجده است، باید سر را بردارد و بر چیزى كه بلند نیست یا بلندیش به اندازه چهار انگشت بسته یا كمتر است بگذارد، و اگر بلندى آن به قدرى است كه مى گویند در حال سجده است، باید پیشانى را از روى آن بر روى چیزى كه بلندیش به اندازه چهار انگشت بسته یا كمتر است بكشد، و اگر كشیدن پیشانى ممكن نیست، بنابر احتیاط واجب باید نماز را تمام كند و دوباره بخواند.

مسأله ۱۰۶۹ ـ باید بین پیشانى و آنچه بر آن سجده مى كند، چیزى فاصله نباشد، پس اگر مُهر به قدرى چرك باشد كه پیشانى به خود مهر نرسد، سجده باطل است، ولى اگر مثلا رنگ مهر تغییر كرده باشد اشكال ندارد.

مسأله ۱۰۷۰ ـ در سجده باید دو كف دست را به زمین بگذارد، و در حال ناچارى باید پشت دست را بر زمین بگذارد، و اگر پشت دست هم ممكن نباشد ـ بنابر احتیاط واجب ـ مچ دست را به زمین بگذارد، و چنانچه آن را هم نتواند، تا آرنج هر جا را كه مى تواند به زمین بگذارد، و اگر آن هم ممكن نیست بازو را بگذارد.

مسأله ۱۰۷۱ ـ در سجده باید دو انگشت بزرگ پاها را به زمین بگذارد، هر چند احتیاط مستحبّ این است كه سر دو انگشت بزرگ را به زمین بگذارد، و اگر انگشتهاى دیگر پا، یا روى پا را به زمین بگذارد، یا به واسطه بلند بودن ناخن، شست به زمین نرسد نماز باطل است، و كسى كه به واسطه ندانستن مسأله نمازهاى خود را این طور خوانده، اگر مقصّر است باید دوباره بخواند، و اگر قاصر است نمازش صحیح است.

مسأله ۱۰۷۲ ـ كسى كه مقدارى از شست پایش بریده، باید بقیه آن را به زمین بگذارد، و اگر چیزى از آن نمانده یا اگر مانده خیلى كوتاه است، احتیاط واجب آن است كه بقیه انگشتان را به زمین بگذارد، و اگر هیچ انگشت ندارد، باید هر مقدار كه از پا باقى مانده به زمین بگذارد.

مسأله ۱۰۷۳ ـ اگر به طور غیر معمول سجده كند، مثلا سینه و شكم را به زمین بچسباند، یا پاها را دراز كند، اگر چه هفت عضوى كه بیان شد به زمین برسد، بنابر احتیاط واجب نماز را دوباره بخواند.

مسأله ۱۰۷۴ ـ مهر یا چیز دیگرى كه بر آن سجده مى كند باید پاك باشد، ولى اگر مثلا مهر را روى فرش نجس بگذارد، یا یك طرف مهر نجس باشد و پیشانى را به طرف پاك آن بگذارد، اشكال ندارد.

مسأله ۱۰۷۵ ـ اگر در پیشانى دمل و مانند آن باشد، چنانچه ممكن است باید با جاى سالم پیشانى سجده كند، و اگر ممكن نیست باید آنچه را كه سجده بر آن صحیح است گود كند و دمل را در گودال و جاى سالم را به مقدارى كه براى سجده كافى باشد بر آن بگذارد، و احتیاط مستحبّ آن است كه آن گودال در زمین باشد.

مسأله ۱۰۷۶ ـ اگر دمل یا زخم تمام پیشانى را فرا گرفته باشد، بنابر احتیاط واجب به یكى از دو طرف پیشانى و چانه ـ اگر چه به تكرار نماز باشد ـ سجده كند، و اگر ممكن نیست فقط به چانه، و اگر به چانه هم ممكن نیست باید براى سجده اشاره كند.

مسأله ۱۰۷۷ ـ كسى كه نمى تواند پیشانى را به زمین برساند باید به قدرى كه مى تواند خم شود، و مهر یا چیز دیگرى را كه سجده بر آن صحیح است روى چیز بلندى گذاشته و طورى پیشانى را بر آن بگذارد كه بگویند سجده كرده است، ولى باید كف دستها و زانوها و انگشتان پا را به طور معمول به زمین بگذارد.

مسأله ۱۰۷۸ ـ اگر چیز بلندى نباشد كه مهر یا چیز دیگرى كه سجده بر آن صحیح است روى آن بگذارد، لازم است كه مهر یا چیز دیگر را با دست بلند كرده و بر آن سجده نماید، و در صورتى كه خودش نتواند، دیگرى بلند كند و او بر آن سجده نماید.

مسأله ۱۰۷۹ ـ كسى كه هیچ نمى تواند سجده نماید، باید براى سجده با سر اشاره كند، و اگر نتواند باید با چشمها اشاره نماید، و اگر با چشمها هم نمى تواند اشاره كند، باید در قلب نیت سجده كند و ذكر آن را بگوید.

مسأله ۱۰۸۰ ـ اگر پیشانى بى اختیار از جاى سجده بلند شود، چنانچه ممكن باشد باید نگذارد دوباره به جاى سجده برسد، و این یك سجده حساب مى شود، چه ذكر سجده را گفته باشد یا نه، و اگر نتواند سر را نگه دارد و بى اختیار دوباره به جاى سجده برسد، روى هم یك سجده حساب شدن محلّ اشكال است، اگر چه یك سجده یقیناً آورده شده، پس اگر ذكر نگفته باشد، بنابر احتیاط واجب به قصد آنچه به او امر دارد ـ اعمّ از واجب و مستحبّ ـ ذكر بگوید.

مسأله ۱۰۸۱ ـ جایى كه انسان باید تقیه كند، مى تواند بر فرش و مانند آن سجده نماید، و لازم نیست براى نماز به جاى دیگر برود، ولى اگر بتواند بر حصیر یا چیز دیگرى كه سجده بر آن صحیح مى باشد طورى سجده كند كه به زحمت نیفتد، نباید بر فرش و مانند آن سجده نماید.

مسأله ۱۰۸۲ ـ اگر روى تشك پر یا چیز دیگرى كه استقرار بر آن حاصل نمى شود سجده كند باطل است.

مسأله ۱۰۸۳ ـ اگر انسان ناچار شود كه در زمین گل نماز بخواند، چنانچه آلوده شدن بدن و لباس براى او حرجى نیست، باید سجده و تشهّد را به طور معمول به جا آورد، و اگر حرجى باشد در حالى كه ایستاده براى سجده با سر اشاره كند و تشهّد را ایستاده بخواند، و نمازش صحیح است.

مسأله ۱۰۸۴ ـ در ركعت اوّل و ركعت سومى كه تشهّد ندارد ـ مثل ركعت سوم نماز ظهر و عصر و عشاء ـ بنابر احتیاط مستحبّ بعد از سجده دوم قدرى بى حركت بنشیند و بعد برخیزد.

 

چیزهایى كه سجده بر آنها صحیح است

مسأله ۱۰۸۵ ـ سجده باید بر زمین و چیزهاى غیر خوراكى و پوشاكى كه از زمین مى روید ـ مانند چوب و برگ درخت ـ باشد و سجده بر چیزهاى خوراكى و پوشاكى، مانند گندم و جو و پنبه، و چیزهایى كه زمین و روییدنى از زمین بر آنها صدق نمى كند، مانند طلا و نقره و قیر و زفت و امثال اینها صحیح نیست، و همچنین است بنابر احتیاط واجب سجده بر سنگهاى گرانبها مانند زمرّد و فیروزه.

مسأله ۱۰۸۶ ـ سجده بر برگ مَوْ تا وقتى كه معمولا خوردنى است جایز نیست.

مسأله ۱۰۸۷ ـ سجده بر چیزهایى كه از زمین مى روید و خوراك حیوان است، مثل علف و كاه صحیح است.

مسأله ۱۰۸۸ ـ سجده بر گُلهایى كه خوراكى نیستند صحیح است، و امّا دواهاى خوراكى كه از زمین مى روید چنانچه خود آنها خوردنى باشد سجده بر آنها صحیح نیست، و بنابر احتیاط مستحبّ بر دواهایى كه مى جوشانند یا دَمْ مى كنند و از آب آنها استفاده مى كنند، سجده نكند.

مسأله ۱۰۸۹ ـ سجده بر گیاهى كه خوردن آن در بعضى از جاها معمول است و در جاهاى دیگر معمول نیست، و نیز سجده بر میوه نارس صحیح نیست.

مسأله ۱۰۹۰ ـ سجده بر سنگ آهك و سنگ گچ صحیح است، و احتیاط مستحبّ آن است كه در حال اختیار به گچ و آهك پخته و آجر و كوزه گلى و مانند اینها سجده نكند.

مسأله ۱۰۹۱ ـ اگر كاغذ را از چیزى كه سجده بر آن صحیح است ـ مثلا از كاه ـ ساخته باشند، مى شود بر آن سجده كرد، ولى سجده بر كاغذى كه از پنبه و مانند آن ساخته شده باشد محلّ اشكال است.

مسأله ۱۰۹۲ ـ براى سجده بهتر از هر چیز تربت حضرت سید الشهداء (علیه السلام) مى باشد، بعد از آن خاك، بعد از خاك سنگ و بعد از سنگ گیاه است.

مسأله ۱۰۹۳ ـ اگر چیزى كه سجده بر آن صحیح است ندارد، یا اگر دارد به واسطه سرما یا گرماى زیاد و مانند اینها نمى تواند بر آن سجده كند، باید به لباسش سجده كند به شرط آن كه از حریر و ابریشم نباشد، و احوط این است كه لباسى كه از پنبه و كتان است بر غیر آن مانند لباسى كه از پشم و كرك است مقدّم بدارد.

و اگر لباس میسر نشد ـ بنابر احتیاط واجب ـ بر فیروزه و عقیق و امثال اینها و بر كاغذى كه از پنبه ساخته اند سجده كند، و اگر آن هم فراهم نشد، بر كاغذى كه از ابریشم و حریر ساخته اند سجده كند، و اگر آن هم میسّر نشد، بر هر چیز دیگرى كه در حال اختیار سجده بر آن جایز نیست سجده نماید، ولى احتیاط مستحبّ آن است كه تا سجده بر پشت دست ممكن است، بر غیر آن از چیزهایى كه سجده بر آنها جایز نیست سجده نكند، و اگر پشت دست هم میسّر نشد، تا پنبه و كتان و قیر و زفت فراهم مى شود، بر چیز دیگر سجده نكند.

مسأله ۱۰۹۴ ـ سجده بر گل و خاك سستى كه پیشانى روى آن آرام نمى گیرد باطل است.

مسأله ۱۰۹۵ ـ اگر در سجده اوّل مهر به پیشانى بچسبد، باید براى سجده دوّم مهر را بر دارد.

مسأله ۱۰۹۶ ـ اگر در بین نماز چیزى كه بر آن سجده مى كند گم شود، و چیزى كه سجده بر آن صحیح است نداشته باشد، چنانچه وقتوسعت دارد بایدنماز را بشكند، و اگر وقت تنگ است باید به ترتیبى كه در مسأله«۱۰۹۳» گذشت، عمل نماید.

مسأله ۱۰۹۷ ـ هرگاه در حال سجده بفهمد پیشانى را بر چیزى گذاشته كه سجده بر آن باطل است، چنانچه وقت نماز وسعت دارد و ممكن است بر چیزى كه سجده بر آن صحیح است سجده نماید پیشانى را از روى آن بر داشته و بر چیزى كه سجده بر آن صحیح است سجده نماید، و بنابر احتیاط واجب دو سجده سهو به جا آورد، و اگر ممكن نیست نماز را از سر گیرد، و چنانچه وقت تنگ است به ترتیبى كه در مسأله «۱۰۹۳» گذشت عمل نماید.

مسأله ۱۰۹۸ ـ اگر بعد از سجده بفهمد پیشانى را روى چیزى گذاشته كه سجده بر آن باطل است، باید بر چیزى كه سجده بر آن صحیح است سجده نماید، و بنابر احتیاط واجب دو سجده سهو به جا آورد، و اگر این كار در دو سجده از یك ركعت اتّفاق افتاد نمازش باطل است.

مسأله ۱۰۹۹ ـ سجده كردن براى غیر خداوند متعال حرام مى باشد، و بعضى از مردم كه مقابل قبر امامان (علیهم السلام) پیشانى را بر زمین مى گذارند، اگر براى شكر خداوند متعال باشد اشكال ندارد، وگرنه حرام است.

 

مستحبات و مكروهات سجده

مسأله ۱۱۰۰ ـ در سجده چند چیز مستحبّ است:

۱ ـ كسى كه ایستاده نماز مى خواند بعد از آن كه سر از ركوع برداشت و كاملا ایستاد، و كسى كه نشسته نماز مى خواند بعد از آن كه كاملا نشست، براى رفتن به سجده تكبیر بگوید.

۲ ـ موقعى كه مى خواهد به سجده برود، مرد اوّل دستها را، و زن اوّل زانوها را به زمین بگذارد.

۳ ـ بینى را به مُهر یا چیزى كه سجده بر آن صحیح است بگذارد

۴ ـ در حال سجده انگشتان دست را به هم بچسباند و برابر گوش بگذارد به طورى كه سر آنها رو به قبله باشد.

۵ ـ در سجده دعا كند و از خدا حاجت بخواهد، و این دعا را بخواند:

«یا خَیرَ الْمَسْؤُلِینَ وَ یا خَیرَ الْمُعْطِینَ اُرْزُقْنِی وَ ارْزُقْ عِیالِی مِنْ فَضْلِكَ الْواسعِ فَاِنَّكَ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ».

(یعنى اى بهترین كسى كه از او سؤال مى كنند، و اى بهترین عطا كنندگان، از فضل فراگیر خودت به من و عیال من روزى بده، پس به درستى كه تو داراى فضل بزرگى)

۶ ـ بعد از سجده بر ران چپ بنشیند، و روى پاى راست را بر كف پاى چپ بگذارد.

۷ ـ بعد از هر سجده وقتى نشست و بدنش آرام گرفت تكبیر بگوید.

۸ ـ بعد از سجده اوّل بدنش كه آرام گرفت «اَسْتَغْفِرُ اللّهَ رَبِّی وَ اَتُوبُ اِلَیهِ» بگوید.

۹ ـ سجده را طول بدهد، و در موقع نشستن دستها را روى رانها بگذارد.

۱۰ ـ براى رفتن به سجده دوم، در حال آرامى بدن «اَللّهُ اَكْبَرُ» بگوید.

۱۱ ـ در سجده ها صلوات بفرستد.

۱۲ ـ در موقع بلند شدن ، دستها را بعد از زانوها از زمین بردارد.

۱۳ ـ مردها آرنجها و شكم را به زمین نچسبانند، و بازوها را از پهلو جدا نگاه دارند، و زنها آرنجها و شكم را بر زمین بگذارند، و اعضاى بدن را به یكدیگر بچسبانند.

و مستحبات دیگر سجده در كتابهاى مفصّل ذكر شده است.

مسأله ۱۱۰۱ ـ قرآن خواندن در سجده مكروه است، و نیز مكروه است براى بر طرف كردن گرد و غبار، جاى سجده را فوت كند، و اگر در اثر فوت كردن حرفى از دهان عمداً بیرون آید، حكم آن در مبطلات نماز (ششم) ذكر شده است.

و غیر از اینها مكروهات دیگرى هم در كتابهاى مفصّل ذكر شده است.

 

سجده واجب قرآن

مسأله ۱۱۰۲ ـ در هر یك از چهار سوره ( والنجم ) و ( اقرأ ) ( الم تنزیل ) ( حم سجده ـ فصلت ـ ) یك آیه سجده است كه اگر انسان بخواند یا گوش دهد، بعد از تمام شدن آن آیه باید فوراً سجده كند، و اگر فراموش كرد هر وقت یادش آمد باید سجده نماید، مگر در حال نماز باشد، كه در این صورت باید به دستورى كه در مسأله «۹۹۲ و ۹۹۳ و ۹۹۴» گذشت عمل كند، و امّا اگر بدون اختیار آیه سجده را بشنود، احتیاط مستحبّ این است كه سجده كند.

مسأله ۱۱۰۳ ـ اگر انسان موقعى كه آیه سجده را گوش مى دهد خودش نیز بخواند باید دو سجده كند.

مسأله ۱۱۰۴ ـ در غیر نماز، اگر در حال سجده آیه سجده را بخواند یا گوش دهد، باید سر از سجده بردارد و دوباره سجده كند.

مسأله ۱۱۰۵ ـ اگر انسان از بچّه غیر ممیز كه خوب و بد را نمى فهمد، یا از كسى كه قصد خواندن قرآن ندارد، یا مثلا از گرامافون یا نوار ضبط صوت آیه سجده را استماع كند، سجده واجب نیست، ولى اگر شخصى در ایستگاه رادیو آیه سجده را به قصد این كه از قرآن است بخواند و انسان به وسیله رادیو گوش دهد، سجده واجب است.

مسأله ۱۱۰۶ ـ در سجده واجب قرآن باید جاى انسان غصبى نباشد، و بنابر احتیاط واجب جاى پیشانى او از جاى سر انگشتانش بیش از چهار انگشت بسته بلندتر نباشد، و لازم نیست با وضو یا غسل و رو به قبله باشد و عورت خود را بپوشاند و بدن و جاى پیشانى او پاك باشد، و نیز چیزهایى كه در لباس نمازگزار شرط مى باشد در لباس او شرط نیست.

مسأله ۱۱۰۷ ـ در سجده واجب قرآن باید پیشانى را بر چیزى كه سجده بر آن صحیح است گذاشته، و بنابر احتیاط واجب جاهاى دیگر بدن را كه در سجده نماز ذكر شد بر زمین بگذارد.

مسأله ۱۱۰۸ ـ هرگاه در سجده واجب قرآن پیشانى را به قصد سجده بر زمین بگذارد، اگر چه ذكر نگوید كافیست، و گفتن ذكر مستحبّ است، و بهتر این است كه بگوید: «لا اِلهَ اِلاَّ اللّهُ حَقّاً حَقّاً لا اِلهَ اِلاَّ اللّهُ اِیماناً وَ تَصدِیقاً، لا اِلهَ اِلاَّ اللّهُ عُبُودِیةً و رِقّاً، سَجَدْتُ لَكَ یا رَبِّ تَعَبُّداً وَ رِقّاً لا مُسْتَنْكِفاً وَ لا مُسْتَكْبِراً بَلْ اَنَا عَبْدٌ ذَلِیلٌ ضَعِیفٌ خائِفٌ مُسْتَجِیرٌ».

 

تشهّد

مسأله ۱۱۰۹ ـ در ركعت دوم تمام نمازهاى واجب و مستحبّ، و ركعت سوم نماز مغرب، و ركعت چهارم نماز ظهر و عصر و عشاء باید انسان بعد از سجده دوم تشهّد بخواند، یعنى بگوید: «اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اللّهُ وَحْدَهُ لا شَرِیكَ لَهُ، وَ اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ الِ مُحَمَّد» و احتیاط واجب آن است كه به غیر كیفیت ذكر شده نگوید، و در نماز وتر هم تشهّد لازم است، و در نمازهاى واجب باید بعد از سجده دوم بنشیند، و در حال آرام بودن بدن تشهّد را بخواند، ولى نشستن و آرام بودن بدن در نمازهاى مستحبّ واجب نیست.

مسأله ۱۱۱۰ ـ كلمات تشهّد باید به عربى صحیح و به طورى كه معمول است پشت سر هم گفته شود.

مسأله ۱۱۱۱ ـ اگر تشهّد را فراموش كند و بایستد و پیش از ركوع یادش بیاید كه تشهّد را نخوانده، باید بنشیند و تشهّد را بخواند و دوباره بایستد، و آنچه باید در آن ركعت خوانده شود بخواند و نماز را تمام كند.

و بنابر احتیاط مستحبّ بعد از نماز، براى ایستادن بى جا دو سجده سهو به جا آورد، و اگر در ركوع یا بعد از آن یادش بیاید، باید نماز را تمام كند و بعد از سلام نماز ـ بنابر احتیاط مستحبّ ـ تشهّد را قضا كند، و باید براى تشهّد فراموش شده دو سجده سهو به جا آورد.

مسأله ۱۱۱۲ ـ مستحبّ است در حال تشهّد بر ران چپ بنشیند، و روى پاى راست را به كف پاى چپ بگذارد، و پیش از تشهّد بگوید: «اَلْحَمْدُ لِلّهِ» یا بگوید:

«بِسْمِ اللّهِ وَ بِاللّهِ وَ الْحَمْدُ لِلّهِ وَ خَیرُ الاَْسْماءِ لِلّهِ» و نیز مستحبّ است دستها را بر رانها بگذارد، و انگشتها را به یكدیگر بچسباند، و به دامان خود نگاه كند، و بعد از صلوات در تشهّد اوّل بگوید: «وَ تَقَبَّلْ شَفاعَتَهُ وَ ارْفَعْ دَرَجَتَهُ».

مسأله ۱۱۱۳ ـ مستحبّ است زنها در وقت خواندن تشهّد رانها را به هم بچسبانند.

 

سلام نماز

مسأله ۱۱۱۴ ـ بعد از تشهّد ركعت آخر نماز مستحبّ است در حالى كه نشسته و بدن آرام است بگوید: «اَلسَّلامُ عَلَیكَ اَیهَا النَبِىُّ وَ رَحْمَةُ اللّهِ وَ بَرَكاتُهُ» و بعد از آن باید بگوید: «اَلسَّلامُ عَلَینا وَ عَلى عِبادِ اللّهِ الصالِحِینَ» یا بگوید: «اَلسَّلامُ عَلَیكُمْ» و مستحبّ است كه به جمله «اَلسَّلامُ عَلَیكُمْ» جمله «وَ رَحْمَةُ اللّهِ وَ بَرَكاتُهُ» را اضافه نماید، و در صورتى كه «اَلسَّلامُ عَلَینا وَ عَلى عِبادِ اللّهِ الصالِحِینَ» را اوّل بگوید مستحبّ است كه بعد از آن «اَلسَّلامُ عَلَیكُمْ وَ رَحْمَةُ اللّهِ وَ بَرَكاتُهُ» را هم بگوید.

مسأله ۱۱۱۵ ـ اگر سلام نماز را فراموش كند و موقعى یادش بیاید كه صورت نماز به هم نخورده و كارى هم كه عمدى و سهوى آن نماز را باطل مى كند ـ مثل پشت به قبله كردن ـ انجام نداده، باید سلام را بگوید و نمازش صحیح است.

مسأله ۱۱۱۶ ـ اگر سلام نماز را فراموش كند و موقعى یادش بیاید كه كارى كه عمدى و سهوى آن نماز را باطل مى كند ـ مثل پشت به قبله كردن ـ انجام داده باشد، نمازش باطل است، و اگر موقعى یادش بیاید كه صورت نماز به هم خورده است، ولى كارى كه عمدى و سهوى آن نماز را باطل مى كند انجام نداده است، بنابر احتیاط نمازش باطل است.

 

ترتیب

مسأله ۱۱۱۷ ـ اگر عمداً ترتیب نماز را به هم بزند، نماز باطل مى شود، مثل آن كه سوره را پیش از حمد بخواند، مگر این كه به هم خوردن ترتیب در غیر دو ركن باشد و آن شخص هم جاهل قاصر باشد، كه در این صورت نماز صحیح است.

مسأله ۱۱۱۸ ـ اگر ركنى از نماز را فراموش كند و ركن بعد از آن را به جا آورد، مثلا پیش از آن كه ركوع كند دو سجده نماید، نماز باطل مى شود.

مسأله ۱۱۱۹ ـ اگر ركنى را فراموش كند و چیزى را كه بعد از آن است و ركن نیست به جا آورد، مثلا پیش از آن كه دو سجده كند تشهّد بخواند، باید ركن را به جا آورد، و آنچه را اشتباهاً پیش از آن خوانده دوباره بخواند.

مسأله ۱۱۲۰ ـ اگر چیزى را كه ركن نیست فراموش كند و ركن بعد از آن را به جا آورد، مثلا حمد را فراموش كند و مشغول ركوع شود، نمازش صحیح است.

مسأله ۱۱۲۱ ـ اگر چیزى را كه ركن نیست فراموش كند و چیزى را كه بعد از آن است و آن هم ركن نیست به جا آورد، مثلا حمد را فراموش كند و سوره را بخواند، باید

آنچه را فراموش كرده به جا آورد، و بعد از آن، چیزى را كه اشتباهاً جلوتر خوانده دوباره بخواند.

مسأله ۱۱۲۲ ـ اگر سجده اوّل را به خیال این كه سجده دوم است، یا سجده دوم را به خیال این كه سجده اوّل است به جا آورد، نماز صحیح است، و سجده اوّل او سجده اوّل، و سجده دوم او سجده دوم حساب مى شود.

 

موالات

مسأله ۱۱۲۳ ـ انسان باید نماز را با موالات بخواند، یعنى كارهاى نماز مانند ركوع و سجود و تشهّد را پشت سر هم به جا آورد و بین آنها به اندازه اى فاصله نیندازد كه صورت نماز بهم بخورد، و همچنین چیزهایى را كه در نماز مى خواند، به طورى كه معمول است پشت سر هم بخواند، و اگر به قدرى بین آنها فاصله بیندازد كه نگویند نماز مى خواند، نمازش باطل است.

مسأله ۱۱۲۴ ـ اگر در نماز عمداً بین حرفها یا كلمات به قدرى فاصله بیندازد كه صورت كلمه یا تركیب كلمات به هم بخورد، نمازش باطل است، مگر این كه جاهل قاصر باشد و آن فاصله به قدرى باشد كه صورت نماز از بین نرود و در تكبیرة الاحرام هم نباشد.

و اگر سهواً بین حرفها یا كلمات فاصله بیندازد، و فاصله به قدرى نباشد كه صورت نماز از بین برود و در تكبیرة الاحرام نباشد، چنانچه مشغول ركن بعد نشده باشد، باید آن حرفها یا كلمات را دوباره به طور معمول بخواند، و در صورتى كه چیزى بعد از آن خوانده شده لازم است تكرار نماید، و اگر مشغول ركن بعد شده باشد نمازش صحیح است، و اگر ركنى بعد از آن نباشد مانند تشهّد آخر، چنانچه قبل از سلام ملتفت بشود، باید آن قسمت و ما بعد آن را دوباره بخواند، و اگر بعد از سلام ملتفت شود نمازش صحیح است.

و امّا اگر بین حروف یا كلمات سلام، به قدرى فاصله انداخت كه موالات فوت شد وظیفه اش همان است كه در فراموشى سلام در مسأله «۱۱۱۵ و ۱۱۱۶» گذشت.

مسأله ۱۱۲۵ ـ طول دادن ركوع و سجود، و خواندن سوره هاى بزرگ موالات را به هم نمى زند.

 

قنوت

مسأله ۱۱۲۶ ـ در تمام نمازهاى واجب و مستحبّ، بعد از قرائت و قبل از ركوع ركعت دوم مستحبّ است قنوت بخواند، و در نماز شفع احوط آن است كه به رجاء مطلوبیت بخواند، و در نماز وتر با آن كه یك ركعت مى باشد، خواندن قنوت پیش از ركوع مستحبّ است.

و نماز جمعه در هر ركعت یك قنوت دارد، و نماز آیات پنج قنوت، و نماز عید فطر و قربان در ركعت اوّل پنج قنوت، و در ركعت دوم چهار قنوت دارد، و احتیاط واجب آن است كه قنوت ها در نماز عید فطر و قربان ترك نشود.

مسأله ۱۱۲۷ ـ مستحبّ است در قنوت دستها را مقابل صورت، و كف آنها را رو به آسمان و پهلوى هم نگهدارد، و غیر شست انگشتهاى دیگر را به هم بچسباند، و به كف دستها نگاه كند.

مسأله ۱۱۲۸ ـ در قنوت هر چه بر زبان بیاید از دعا و مناجات و ذكر، اگر چه یك «سُبْحانَ اللّهِ» باشد كافیست، و بهتر است بگوید: «لا اِلهَ اِلاَّ اللّهُ الْحَلِیمُ الْكَرِیمُ، لا اِلهَ اِلاَّ اللّهُ العَلِی الْعَظِیمُ، سُبْحانَ اللّهِ رَبِّ السَّمَواتِ السَّبْعِ وَ رَبِّ الاَْرَضِینَ السَّبْعِ وَ ما فِیهِنَّ وَ ما بَینَهُنَّ وَ رَبِّ الْعَرشِ الْعَظِیمِ وَ الْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ».

مسأله ۱۱۲۹ ـ مستحبّ است انسان قنوت را بلند بخواند، ولى براى كسى كه نماز را به جماعت مى خواند، اگر امام جماعت صداى او را بشنود، بلند خواندن قنوت مكروه است.

مسأله ۱۱۳۰ ـ اگر عمداً قنوت نخواند قضا ندارد، و اگر فراموش كند و پیش از آن كه به اندازه ركوع خم شود یادش بیاید، مستحبّ است بایستد و بخواند، و اگر در ركوع یادش بیاید، مستحبّ است بعد از ركوع قضا كند، و اگر در سجده یادش بیاید، مستحبّ است بعد از سلام آن را قضا نماید.

 
 Copyright © 2003-2013 - AVINY.COM - All Rights Reserved