فهرست

Next Page

مستحب است انسان براى امور زير وضو بگيرد:

1 -براى نماز ميّت

2 - زيارت اهل قبور

3 - رفتن به مسجد و حرم ائمه عليهم السّلام

4 - براى همراه داشتن و خواندن و نوشتن قرآن

5 - براى مسح حاشيه قرآن

6 - براى خوابيدن

7 - وضوى تجديدى ، يعنى كسى كه وضو دارد، دوباره وضو بگيرد.

مسأله 58 :

مسح كردن خط قرآن ، يعنى رساندن جايى از بدن به خط قرآن ، براى كسى كه وضو ندارد حرام است ، ولى تماس موى انسان با خط قرآن ، بنابر اظهر مانعى ندارد و اگر قرآن را به زبان فارسى يا به زبان ديگر ترجمه كنند مسح آن اشكال ندارد.

مسأله 59 :

كسى كه وضو ندارد، حرام است اسم خداوند را به هر زبانى كه نوشته شده باشد، مسح كند و احتياط واجب آن است كه اسم پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و امام عليه السّلام و حضرت زهرا عليهاالسّلام را هم مسح نكند.

مبطلات وضو

مسأله 60 :

هفت چيز وضو را باطل مى كند:

1 - بول

2 - غائط (مدفوع )

3 - باد معده و روده كه از مخرج غائط خارج مى شود

4 - خوابى كه به واسطه آن چشم نبيند و گوش نشنود

5 - چيزى كه عقل را از بين مى برد (ديوانگى ، مستى ، بيهوشى )

6 - استحاضه

7 - جنابت و بنابر احوط مس ميت .

وضوى جبيره اى

معناى جبيره

مسأله 61 :

چيزى كه با آن زخم و شكسته را مى بندند و دوايى كه روى زخم و مانند آن مى گذارند، جبيره ناميده مى شود.

مسأله 62 :

اگر در يكى از جاهاى وضو، زخم يا دمل يا شكستگى باشد، چنانچه روى آن باز است و آب براى آن ضرر ندارد، بايد به طور معمول وضو گرفت .

مسأله 63 :

اگر زخم يا دمل يا شكستگى در صورت يا دست ها باشد و روى آن باز بوده و آب ريختن به كمترين مقدار و شستن روى آن ضرر دارد بنابر احتياط واجب دست تر بر آن بكشد و بعد احتياطاً پارچه پاكى روى آن گذاشته و دست تر را روى پارچه هم بكشد.

اگر اين مقدار هم ضرر دارد يا زخم نجس است و نمى شود آب كشيد، بايد اطراف زخم را از بالا به پايين بشويد و بنابر احتياط واجب ، پارچه پاكى روى زخم گذاشته و دست تر روى آن بكشد.

مسأله 64 :

اگر زخم يا دمل يا شكستگى ، در جلوى سر يا روى پاها باشد و روى آن باز باشد، چنانچه نتواند آن را مسح كند، بايد پارچه پاكى روى آن بگذارد و روى پارچه را با ترى آب وضو كه در دست مانده مسح كند. اگر گذاشتن پارچه ممكن نباشد مسح لازم نيست ولى بايد بعد از وضو احتياطاً تيمم نمايد.

استفتائات

1 - چه مقدار مسح جلوى سر كافى است .

بسمه تعالى

آنكه در عرف مسح بنامند و احوط مقدار سه انگشت است از حيث طول و عرض .

 

2 - آيا در مسح ما بين زنان و مردان فرق است يا نه .

بسمه تعالى

فرقى نيست ، لكن مستحبّ موكّد است براى زنان در مسح وضو به جهت نماز صبح ، برداشتن چيزى كه سر خود را به آن پوشيده اند، و كمتر از اين است در تاكّد استحباب ، به جهت نماز مغرب ، و مجزى است او را در ساير نمازها داخل نمودن انگشت خود را زير مقنعه و نحو آن .

 

3 - آيا تكرار مسح ، موجب بطلان وضو مى شود يا نه .

بسمه تعالى

بعد از خشك كردن محل مسح ضرر ندارد خصوصاً اگر به جهت رعايت احتياط باشد در تحقق مسح شرعى ، لكن موجب معصيت است اگر به قصد مشروعيت باشد.

 

4 - اگر كسى سهواً يا جهلاً، با آب غصبى وضوء بگيرد، صحيح است يا نه .

بسمه تعالى

بله وضوء صحيح است ، امّا قيمت آن آب را ضامن است .

 

5 - اگر شخصى با آب نجس سهواً، جهلاً، نيساناً يا غفلةً وضو گرفت حكمش چيست .

بسمه تعالى

وضو آن شخص باطل است و براى وضو مجدّد بايد جاهاى نجس را تطهير كند.

 

6 - اگر جبيره نجس باشد و چيزى هم نباشد كه بر روى آن بگذارد حكمش چيست :

بسمه تعالى

در جايگاه و محل شستن جبيره بايد اطرافش را بشويد با مراعات از بالا به پايين بوده و در محل مسح جبيره دو طرفش را مسح نمايد و مراعات طول در حين مسح بشود و اقوى كفايت وضو مذكور است و احوط ضمّ تيمُم است .

 

7 - اگر كسى بعد از نماز شك مى كند كه آيا وضو داشتم يا نه وظيفه اش چيست .

بسمه تعالى

بناء را بر صحت عمل مى گذارد و لكن از براى نماز بعد، وضو بسازد.

 

8 - اگر شخصى يقين در حدث و شك در وضو داشته باشد تكليفش چيست .

بسمه تعالى

بايد وضو بگيرد.

 

9 - اگر شخصى يقين در وضو دارد و شك در حدث تكليفش چيست .

بسمه تعالى

بناء را بر طهارت مى گذارد. در صورتى كه شكّ در حدث ، ناشى از خروج رطوبت مشتبهه به بول قبل از استبراء كه محكوم به بوليّت است نباشد.

 

غسل

غسل هاى واجب هفت قسم است :

1 - غسل جنابت

2 - غسل حيض

3 - غسل نفاس

4 - غسل استحاضه

5 - غسل مس ميّت

6 - غسل ميّت

7 - غسل نذر و قسم

مستحب است انسان براى امور زير وضو بگيرد:

1 -براى نماز ميّت

2 - زيارت اهل قبور

3 - رفتن به مسجد و حرم ائمه عليهم السّلام

4 - براى همراه داشتن و خواندن و نوشتن قرآن

5 - براى مسح حاشيه قرآن

6 - براى خوابيدن

7 - وضوى تجديدى ، يعنى كسى كه وضو دارد، دوباره وضو بگيرد.

مسأله 58 :

مسح كردن خط قرآن ، يعنى رساندن جايى از بدن به خط قرآن ، براى كسى كه وضو ندارد حرام است ، ولى تماس موى انسان با خط قرآن ، بنابر اظهر مانعى ندارد و اگر قرآن را به زبان فارسى يا به زبان ديگر ترجمه كنند مسح آن اشكال ندارد.

مسأله 59 :

كسى كه وضو ندارد، حرام است اسم خداوند را به هر زبانى كه نوشته شده باشد، مسح كند و احتياط واجب آن است كه اسم پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و امام عليه السّلام و حضرت زهرا عليهاالسّلام را هم مسح نكند.

مبطلات وضو

مسأله 60 :

هفت چيز وضو را باطل مى كند:

1 - بول

2 - غائط (مدفوع )

3 - باد معده و روده كه از مخرج غائط خارج مى شود

4 - خوابى كه به واسطه آن چشم نبيند و گوش نشنود

5 - چيزى كه عقل را از بين مى برد (ديوانگى ، مستى ، بيهوشى )

6 - استحاضه

7 - جنابت و بنابر احوط مس ميت .

وضوى جبيره اى

معناى جبيره

مسأله 61 :

چيزى كه با آن زخم و شكسته را مى بندند و دوايى كه روى زخم و مانند آن مى گذارند، جبيره ناميده مى شود.

مسأله 62 :

اگر در يكى از جاهاى وضو، زخم يا دمل يا شكستگى باشد، چنانچه روى آن باز است و آب براى آن ضرر ندارد، بايد به طور معمول وضو گرفت .

مسأله 63 :

اگر زخم يا دمل يا شكستگى در صورت يا دست ها باشد و روى آن باز بوده و آب ريختن به كمترين مقدار و شستن روى آن ضرر دارد بنابر احتياط واجب دست تر بر آن بكشد و بعد احتياطاً پارچه پاكى روى آن گذاشته و دست تر را روى پارچه هم بكشد.

اگر اين مقدار هم ضرر دارد يا زخم نجس است و نمى شود آب كشيد، بايد اطراف زخم را از بالا به پايين بشويد و بنابر احتياط واجب ، پارچه پاكى روى زخم گذاشته و دست تر روى آن بكشد.

مسأله 64 :

اگر زخم يا دمل يا شكستگى ، در جلوى سر يا روى پاها باشد و روى آن باز باشد، چنانچه نتواند آن را مسح كند، بايد پارچه پاكى روى آن بگذارد و روى پارچه را با ترى آب وضو كه در دست مانده مسح كند. اگر گذاشتن پارچه ممكن نباشد مسح لازم نيست ولى بايد بعد از وضو احتياطاً تيمم نمايد.

استفتائات

1 - چه مقدار مسح جلوى سر كافى است .

بسمه تعالى

آنكه در عرف مسح بنامند و احوط مقدار سه انگشت است از حيث طول و عرض .

2 - آيا در مسح ما بين زنان و مردان فرق است يا نه .

بسمه تعالى

فرقى نيست ، لكن مستحبّ موكّد است براى زنان در مسح وضو به جهت نماز صبح ، برداشتن چيزى كه سر خود را به آن پوشيده اند، و كمتر از اين است در تاكّد استحباب ، به جهت نماز مغرب ، و مجزى است او را در ساير نمازها داخل نمودن انگشت خود را زير مقنعه و نحو آن .

3 - آيا تكرار مسح ، موجب بطلان وضو مى شود يا نه .

بسمه تعالى

بعد از خشك كردن محل مسح ضرر ندارد خصوصاً اگر به جهت رعايت احتياط باشد در تحقق مسح شرعى ، لكن موجب معصيت است اگر به قصد مشروعيت باشد.

4 - اگر كسى سهواً يا جهلاً، با آب غصبى وضوء بگيرد، صحيح است يا نه .

بسمه تعالى

بله وضوء صحيح است ، امّا قيمت آن آب را ضامن است .

5 - اگر شخصى با آب نجس سهواً، جهلاً، نيساناً يا غفلةً وضو گرفت حكمش چيست .

بسمه تعالى

وضو آن شخص باطل است و براى وضو مجدّد بايد جاهاى نجس را تطهير كند.

6 - اگر جبيره نجس باشد و چيزى هم نباشد كه بر روى آن بگذارد حكمش چيست :

بسمه تعالى

در جايگاه و محل شستن جبيره بايد اطرافش را بشويد با مراعات از بالا به پايين بوده و در محل مسح جبيره دو طرفش را مسح نمايد و مراعات طول در حين مسح بشود و اءقوى كفايت وضو مذكور است و احوط ضمّ تيمُم است .

7 - اگر كسى بعد از نماز شك مى كند كه آيا وضو داشتم يا نه وظيفه اش چيست .

بسمه تعالى

بناء را بر صحت عمل مى گذارد و لكن از براى نماز بعد، وضو بسازد.

8 - اگر شخصى يقين در حدث و شك در وضو داشته باشد تكليفش چيست .

بسمه تعالى

بايد وضو بگيرد.

9 - اگر شخصى يقين در وضو دارد و شك در حدث تكليفش چيست .

بسمه تعالى

بناء را بر طهارت مى گذارد. در صورتى كه شكّ در حدث ، ناشى از خروج رطوبت مشتبهه به بول قبل از استبراء كه محكوم به بوليّت است نباشد.

غسل

غسل هاى واجب هفت قسم است :

1 - غسل جنابت

2 - غسل حيض

3 - غسل نفاس

4 - غسل استحاضه

5 - غسل مس ميّت

6 - غسل ميّت

7 - غسل نذر و قسم .

احكام جنابت

مسأله 65 :

به دو چيز انسان جنب مى شود:

اول : جماع

دوم : بيرون آمدن منى ، چه در خواب باشد و چه در بيدارى ، با اختيار باشد يا بى اختيار، كم باشد يا زياد، با شهوت باشد يا بى شهوت .

مسأله 66 :

اگر رطوبتى از انسان خارج شود و نداند منى است يا بول يا غير اينها، چنانچه با شهوت و جستن بيرون آمده و بعد از بيرون آمدن آن بدن سست شده ، آن رطوبت ، حكم منى را دارد و اگر هيچ يك از اين نشانه هاى بالا را نداشته باشد، حكم منى را ندارد.

و در مريض لازم نيست آن آب ، با جَستن بيرون آمده باشد، بلكه اگر با شهوت بيرون آمده باشد در حكم منى است بنابراظهر، و همچنين در زن مريض بنابراحوط، و لازم نيست بدن او سست شود، بلكه خالى از وجه نيست كه حكم زن در صحت و مرض مانند مرد باشد.

مسأله 67 :

مستحب است انسان بعد از بيرون آمدن منى ، بول كند و اگر بول نكند و بعد از غسل رطوبتى از او بيرون آيد كه نداند منى است يا رطوبت ديگر، حكم منى را دارد.

مسأله 68 :

اگر كسى در قُبُل زن جماع كند و به اندازه ختنه گاه داخل شود هر دو جنب مى شوند و همچنين است بنابراظهر اگر در دُبُر زن نزديكى كند.

مسأله 69 :

اگر منى از جاى خود حركت كند و بيرون نيايد، يا انسان شك كند كه منى از او بيرون آمده يا نه ، غسل بر او واجب نيست و همچنين است اگر خواب ببيند كه محتلم شده ولى بعد از بيدار شدن اثر از منى نبيند.

مسأله 70 :

هرگاه بعد از غسل ، منى مرد از زن خارج شود غسل واجب نيست و همچنين است اگر شك كند كه منى بيرون آمده از خود اوست يا از مرد، اما اگر علم يا اطمينان داشت باشد كه منى خارج شده از خود اوست و يا مخلوط با منى مرد است ، غسل بر او واجب است .

مسأله 71 :

كسى كه نمى تواند غسل كند ولى تيمم برايش ممكن است ، بعد از داخل شدن وقت نماز هم مى تواند با عيال خود نزديكى كند.

كارهاى حرام بر جنب

مسأله 72 :

كارهايى كه بر جنب حرام است ، عبارت است از:

1 - رساندن جايى از بدن به خط قرآن يا به اسم خدا و بنابر احتياط به اسم پيامبران و امامان عليهم السّلام و اسم حضرت زهراعليهاالسّلام

2 - رفتن به مسجدالحرام و مسجد پيامبرصلّى اللّه عليه و آله اگر چه از يك در داخل و از درِ ديگر خارج شود و بنابر احتياط واجب توقف و عبور در حرم امامان عليهم السّلام و رواقه

3 - توقف در مساجد ديگر، ولى اگر از يك در داخل و از در ديگر خارج شود، يا براى برداشتن چيزى برود مانعى ندارد، و احتياط واجب آن است كه در حرم امامان هم توقف نكند بلكه عبور نيز ننمايد و همچنين در رواق ها.

4 - گذاشتن چيزى در مسجد

5 - خواندن سوره اى كه سجده واجب دارد

و آن چهار سوره است :

1 - سجده (سوره 32)

2 - فصلت (سوره 41)

3 - نجم (سوره 53)

4 - علق (سوره 96).

غسل جنابت

مسأله 73 :

غسل جنابت به خودى خود مستحب است و براى خواندن نماز واجب و مانند آن واجب مى شود ولى براى نماز ميت و سجده شُكر و سجده هاى واجب قرآن غسل جنابت لازم نيست .

مسأله 74 :

غسل را چه واجب باشد و چه مستحب ، به دو صورت مى شود انجام داد. ترتيبى و ارتماسى ، و غسل ترتيبى افضل از ارتماسى است .

غسل ترتيبى

مسأله 75 :

در غسل ترتيبى بايد به نيّت غسل ، اوّل سر و گردن ، بعد طرف راست ، بعد طرف چپ بدن را بشويد و اگر عمداً يا از روى فراموشى يا به سبب ندانستن مسأله ، به اين ترتيب عمل نكند، غسل او باطل است . ولى چنانچه قصد قربت داشته ، آنچه را كه مقدم داشته اگر اعاده كند، غسل او صحيح است . و احتياط واجب رعايت ترتيب در هر عضو از غسل ترتيبى است ، به اين صورت كه از بالا شروع كند و به قسمت هاى پايين عضو ختم كند.

مسأله 76 :

نصف ناف و نصف عورت را بايد با طرف راست بدن و نصف ديگر را بايد با طرف چپ بشويد.

مسأله 77 :

براى آن كه يقين كند هر سه قسمت يعنى سر و گردن و طرف راست و طرف چپ را كاملاً شسته ، بايد هر قسمتى را كه مى شويد مقدارى از قسمت هاى ديگر را هم با آن قسمت بشويد.

مسأله 78 :

اگر بعد از غسل بفهمد جايى از بدن را نشسته و نداند كجاى بدن است بايد دوباره غسل كند.

غسل ارتماسى

مسأله 79 :

در غسل ارتماسى ، اگر به نيّت غسل ارتماسى ، به تدريج در آب فرو رود تا تمام بدن زير آب رود، غسل او صحيح است و احتياط آن است كه از اوّل فرو رفتن در آب ، نيّت غسل كردن را داشته باشد به آنچه غسل ارتماسى با آن محقق و تمام مى شود، اظهر، كفايت نيّت در حال فرو رفتن مجموع بدن در آب است .

مسأله 80 :

در غسل ارتماسى اگر همه بدن زير آب باشد و بعد از نيّت غسل ، بدن را حركت دهد غسل او صحيح است .

احكام غسل

مسأله 81 :

در غسل ارتماسى بايد تمام بدن پاك باشد مگر اين كه در آنِ واحد هم بدن پاك شود و هم غسل انجام بگيرد. در غسل ترتيبى پاك بودن تمام بدن ، لازم نيست و اگر تمام بدن نجس باشد و هر قسمتى را پيش از غسل دادن آن قسمت آب بكشد، كافى است ، پاك بودن تمام بدن ، قبل از شروع در غسل مطلقاً موافق احتياط است .

مسأله 82 :

اگر در غسل ، مقدارى از بدن نشسته بماند، غسل باطل است ، ولى شستن جاهايى از بدن كه ديده نمى شود مثل داخل گوش و بينى ، واجب نيست .

مسأله 83 :

در موقع غسل كردن ، لزوم شستن موهاى كوتاه كه پوست از لاى آنها ديده مى شود،خالى از قوّت نيست ، ولى موهاى بلند لازم نيست .

مسأله 84 :

تمام شرطهايى كه براى صحيح بودن وضو گفته شد، مثل پاك بودن آب ، در صحيح بودن غسل هم شرط است .

در غسل لازم نيست بدن را از بالا به پايين بشويد، اما در ترتيبى ، احوط است .

و نيز در غسل ترتيبى لازم نيست بعد از شستن هر قسمت ، فوراً قسمت ديگر را بشويد، بلكه اگر بعد از شستن سر و گردن ، مقدارى صبر كند و بعد طرف راست را بشويد و بعد از مدتى ، طرف چپ را بشويد، اشكال ندارد.

مسأله 85 :

كسى كه غسل جنابت كرده ، نبايد براى نماز، وضو بگيرد، ولى در غسل هاى ديگر، براى نماز بايد وضو بگيرد.

مسأله 86 :

چيزى را كه مانع رسيدن آب به بدن است ، بايد برطرف كند.

غسلهاى اختصاصى بانوان

خونهاى سه گانه :

1 : استحاضه

2 : حيض

3 : نفاس

استحاضه

تعريف استحاضه :

استحاضه از خونهايى كه از زن خارج مى شود، خون استحاضه است و زن را در وقت ديدن اين خون ((مستحاضه )) مى گويند

علائم خون استحاضه :

غالباً زرد رنگ و سرد و بدون فشار و سوزش بيرون مى آيد و ممكن است گاهى بر خلاف اوصاف مذكور باشد.

اقسام استحاضه :

1 - قليله

2 - متوسطه

3 - كثيره

استحاضه قليله

آن است كه خون در پنبه اى كه زن داخل فرج مى نمايد نفوذ نكند.

استحاضه متوسطه

آن است كه خون در پنبه فرو رود ولى از آن نگذرد.

استحاضه كثيره

آن است كه خون از پنبه به دستمال جارى شود.

مسأله 87 :

وظيفه مستحاضه قليله

در استحاضه قليله بايد زن براى هر نماز يك وضو بگيرد و بنابر احتياط پنبه را عوض كند يا آب بكشد و ظاهر فرج را هم اگر خون به آن رسيده آب بكشد.

مسأله 88 :

وظيفه مستحاضه متوسطه

در استحاضه متوسطه بايد زن براى نماز صبح غسل كند و تا صبح ديگر براى نمازهاى خود بنابر احتياط واجب پنبه را اگر خونى شده عوض كند يا آب بكشد و همچنين ظاهر فرج ، اگر نجس شده است . و وجوب وضو براى هر نماز در اين صورت خالى از وجه نيست ، و اين در صورتى است كه استحاضه متوسطه پيش از نماز صبح يا در بين آن پيدا شود. ولى اگر بعد از نماز صبح تا پيش از نماز ظهر يا بين آن حاصل شود بايد براى نماز ظهر غسل كند و به همين ترتيب پيش از هر نماز يا بين هر نمازى كه استحاضه متوسطه شده بايد براى آن غسل كند، و اگر عمداً يا از روى فراموشى براى نماز صبح غسل نكند بايد براى نماز ظهر و عصر غسل كند.

و اگر براى نماز ظهر و عصر غسل نكند بايد پيش از نماز مغرب و عشاء غسل نمايد چه آنكه خون بيايد يا قطع شده باشد.

مسأله 89 :

وظيفه مستحاضه كثيره

در استحاضه كثيره علاوه بر كارهاى استحاضه متوسطه كه در مسئله پيش گفته شد، بايد براى هر نماز دستمال را عوض كند يا آب بكشد و يك غسل براى نماز ظهر و عصر و يكى براى نماز مغرب و عشاء بجا آورد. و بنابر احتياط واجب با هر غسلى يك وضو بگيرد، بلكه براى نماز عصر و نماز عشاء نيز بايد بنابر احتياط واجب وضو بگيرد و همچنين بايد بين نماز ظهر و عصر فاصله نيندازد. و اگر فاصله بيندازد بايد براى نماز عصر دوباره غسل كند و نيز اگر بين نماز مغرب و عشاء فاصله بيندازد بايد براى نماز عشاء دوباره غسل نمايد.

مسأله 90 :

اگر خون استحاضه پيش از وقت نماز هم بيايد اگر چه زن براى آن خون ، وضو و غسل را انجام داده باشد بايد در موقع نماز وضو و غسل را بجا آورد.

مسأله 91 :

اگر استحاضه قليله زن بعد از نماز صبح متوسطه شود، بايد براى نماز ظهر و عصر غسل كند و اگر بعد از نماز ظهر و عصر متوسطه شود بايد براى نماز مغرب و عشاء غسل نمايد.

مسأله 92 :

اگر استحاضه قليله يا متوسطه زن بعد از نماز صبح كثيره شود بايد براى نماز ظهر و عصر يك غسل و براى نماز مغرب و عشاء غسل ديگرى بجا آورد.

و اگر بعد از نماز ظهر و عصر كثيره شود بايد براى نماز مغرب و عشاء غسل نمايد.

مسأله 93 :

زن مستحاضه بعد از آن كه خونش قطع شد، فقط براى نماز اولى كه مى خواند، بايد كارهاى استحاضه را انجام دهد و براى نمازهاى بعد لازم نيست .

مسأله 94 :

اگر زن نداند استحاضه از چه قسم است ، در صورت امكان بايد مقدارى پنبه داخل فرج نمايد و كمى صبر كند و بيرون آورد و بعد از آنكه فهميد استحاضه او كدام يك از آن سه قسم است ، كارهايى را كه براى آن قسم دستور داده شد انجام دهد.

مسأله 95 :

زن مستحاضه اگر پيش از آنكه خود را وارسى كند، مشغول نماز شود، با اينكه مى توانسته خود را وارسى كند چنانچه قصد قربت داشته و به وظيفه خود عمل كرده مثلاً استحاضه اش قليله بوده و به وظيفه استحاضه قليله عمل نموده ، نماز او صحيح است و اگر قصد قربت نداشته يا عمل او مطابق وظيفه اش نبوده مثل آنكه استحاضه او متوسطه بوده و به وظيفه قليله رفتار كرده ، نماز او باطل است .

مسأله 96 :

زن مستحاضه اگر نتواند خود را وارسى نمايد، بنابر احوط به آنچه مشكل تر است عمل كند، مثلاً اگر نمى داند استحاضه او قليله است يا متوسطه ، بايد كارهاى استحاضه متوسطه را بنابر احوط انجام دهد و اگر نمى داند متوسطه است يا كثيره بايد كارهاى استحاضه كثيره را بنابر احوط انجام دهد ولى اگر بداند سابقاً كدام يك از آن سه قسم بوده بايد به وظيفه همان قسم عمل كند.

مسأله 97 :

زن مستحاضه اگر بداند از وقتى كه مشغول وضو يا غسل شده خونى از او بيرون نيامده و تا بعد از نماز هم خون در داخل فرج نيست و بيرون نمى آيد مى تواند خواندن نماز را تاءخير بيندازد.

مسأله 98 :

مستحاضه كثيره و متوسطه وقتى كاملاً از خون پاك شد بايد غسل كند ولى اگر بداند از وقتى كه براى نماز قبلى مشغول غسل شده ديگر خون نيامده ، لازم نيست دوباره غسل كند.

مسأله 99 :

زن مستحاضه اگر بين غسل و نماز فاصله بيندازد، بايد دوباره غسل كند و بلافاصله مشغول نماز شود ولى اگر خون در داخل فضاى فرج نيايد غسل لازم نيست .

مسأله 100 :

زن مستحاضه بايد موقع غسل و وضو و بعد از آن تا آخر نماز خود را از بيرون آمدن خون (در صورتى كه براى او ضرر نداشته باشد) حفظ كند و اگر مسامحه كرد و خونى خارج شد بنابر احتياط هر چه بجا آورده از غسل يا وضو يا نماز، دو مرتبه انجام دهد.

مسأله 101 :

اگر استحاضه كثيره زن متوسطه شود، بايد براى نماز اول عمل كثيره و براى نمازهاى بعد عمل متوسطه را بجا آورد. مثلاً اگر پيش از نماز ظهر استحاضه كثيره متوسطه شود، بايد براى نماز ظهر غسل كند و براى نماز عصر و مغرب و عشاء فقط وضو بگيرد.

مسأله 102 :

اگر استحاضه كثيره ، قليله شود، بايد براى نماز اول عمل كثيره و براى نمازهاى بعد، عمل قليله را انجام دهد و نيز اگر استحاضه متوسطه ، قليله شود بايد براى نماز اول ، عمل متوسطه و براى نمازهاى بعدى قليله را بجا آورد.

مسأله 103 :

اگر استحاضه قليله زن پيش از نماز، متوسطه يا كثيره شود بايد كارهاى متوسطه يا كثيره را كه گفته شد انجام دهد و اگر استحاضه متوسطه كثيره شود بايد كارهاى استحاضه كثيره را انجام دهد.

حيض

تعريف

حيض خونى است كه غالباً در هر ماه چند روزى از رحم زنها خارج مى شود و زن را در موقع ديدن خون حيض ،((حائض )) مى گويند

علائم خون حيض :

خون حيض در بيشتر اوقات غليظ و گرم و رنگ آن سرخ مايل به سياه يا سرخ است و با فشار و كمى سوزش بيرون مى آيد.

مسأله 104 :

زنهاى سيّده بعد از تمام شدن شصت سال قمرى يائسه مى شوند، يعنى خون حيض نمى بينند، و زنهايى كه سيّده نيستند بعد از تمام شدن پنجاه سال قمرى يائسه مى شوند.

مسأله 105 :

خونى كه دختر پيش از تمام شدن نُه سال مى بيند، در صورتى كه معلوم باشد نُه سال او تمام نشده است و علامت و نشانه ديگرى غير از سن ، بر بلوغ او نباشد و همچنين خونى كه زن بعد از يائسه شدن مى بيند حيض ‍ نيست .

مسأله 106 :

زن حامله و زنى كه بچه شير مى دهد ممكن است حيض ببيند بنابر اقوى ، ولى اگر بيست روز از ايام عادت ديرتر بود هم وظيفه حائض و هم مستحاضه را احتياطاً انجام دهد.

مسأله 107 :

اگر دخترى نمى داند كه نُه سالش تمام شده يا نه و خونى ديد كه يقين كرد خون حيض است بايد آن را خون حيض قرار دهد.

مسأله 108 :

زنى كه شك دارد يائسه شده يا نه اگر خونى ببيند و نداند حيض است يا نه بايد بنا بگذارد كه يائسه نشده است .

مسأله 109:

مدت حيض كمتر از سه روز و بيشتر از ده روز نمى شود و اگر مختصرى هم از سه روز كمتر باشد حيض نيست .

مسأله 110 :

بايد سه روز اولِ حيض پشت سر هم باشد پس اگر مثلاً دو روز خون ببيند و يك روز پاك شود و دوباره يك روز خون ببيند حيض نيست .

مسأله 111 :

اگر سه روز پشت سرهم خون ببيند و پاك شود، چنانچه دوباره خون ببيند و روزهايى كه خون ديده و در وسط پاك بوده روى هم از ده روز بيشتر نشود تمام اين مدت را حيض قرار مى دهد.

مسأله 112 :

اگر خونى ببيند كه از سه روز بيشتر و از ده روز كمتر باشد و نداند خون حيض است يا زخم ، اگر قبلاً حيض بوده ، يعنى خون حيض ديده و ممكن است اين خون دنباله آن باشد، حيض است ليكن اظهر اعتبار خروج از چپ براى حيض و خروج از طرف راست براى زخم است ، و با عدم امكان وارسى عمل به حالت سابقه مى نمايد و اگر پاك بوده وظيفه اى نسبت به حيض ندارد.

مسأله 113 :

اگر خونى ببيند و شك كند كه خون حيض است يا خون نفاس اگر در ايام عادت زن باشد آن را خون حيض قرار مى دهد و گر نه بايد به وظيفه اى كه مشترك بين حيض و نفاس است عمل كند، يعنى لازم نيست آنچه بر حائض واجب است ولى بر نفساء واجب نيست و آنچه بر نفساء واجب است و بر حائض واجب نيست بجا آورد. گرچه انجام دادن مجموع وظايف حائض و وظايف نفساء مطابق احتياط است بلكه اين احتياط در صورت امكان ترك نشود و در صورت عدم امكان احتياط، مخالفت قطعيّه ننمايد.

مسأله 114 :

اگر خونى ببيند كه نداند خون حيض است يا بكارت ، ولى احتمال خون ديگرى مثل خون جراحت و زخم را هم نمى دهد بايد خود را وارسى كند يعنى مقدارى پنبه داخل فرج نمايد و كمى صبر كند بعد بيرون آورد پس اگر اطراف آن آلوده باشد خون بكارت است و اگر به همه آن رسيده ، حيض مى باشد.

البته بايد خون زياد نباشد تا به وسيله فوق بتواند بين خون حيض و بكارت فرق بگذارد و در صورت عدم امكان تشخيص و عدم حصول يقين ، در ايام عادت حكم به حيض بودن مى كند و گر نه عمل به حالت سابقه مى نمايد.

مسأله 115 :

اگر كمتر از سه روز خون ببيند و پاك شود و بعد سه روز خون ببيند، خون دوم حيض است و خون اول اگرچه در روزهاى عادتش باشد حيض نيست .

مسأله 116 :

اگر حائض پاك شد و بعد از گذشتن ده روز يا بيشتر، دوباره خون ديد اگر از سه روز بيشتر طول بكشد ولى از ده روز بيشتر نباشد و ساير شرايط حيض را داشته باشد، خون دوم نيز حيض است .

مسأله 117 :

اگر زنى بيش از سه روز خون ديد و ده روز يا كمتر از آن پاك شد، چنانچه نمى داند خون زخم و جراحت است يا نه ، اگر در ايام عادت زن باشد يا اينكه شرايط حيض را داشته باشد آن را خون حيض قرار دهد.

اقسام زنهاى حائض

مسأله 118 :

زنهاى حائض بر شش قسمند:

1 - صاحب عادت وقتيّه و عدديّه

2 - صاحب عادت وقتيّه

3 - صاحب عادت عدديّه

4 - مضطربه

5 - مبتدئه

6 - ناسيه

تعريف عادت وقتيه و عدديه

آن زنى است كه دو ماه پشت سرهم در وقت معين خون حيض ببيند و در وقت معين هم پاك شود و شماره روزهاى حيض او هم در هر دو ماه يك اندازه باشد مثل آنكه دو ماه پشت سرهم از اول ماه تا هفتم آن خون ببيند.

تعريف صاجب عادت وقتيه

آن زنى است كه دو ماه پشت سرهم در وقت معين خون حيض ببيند ولى شماره روزهاى حيض او در هر دو ماه يك اندازه نباشد. مثلاً دو ماه پشت سرهم از روز اول ماه خون ببيند ولى ماه اول روز هفتم و ماه دوم روز هشتم از خون پاك شود.

تعريف صاحب عادت عدديه

آن زنى است كه شماره روزهاى حيض او در دو ماه پشت سرهم به يك اندازه باشد ولى وقت ديدن آن دو خون يكى نباشد. مثل آنكه ماه اول از پنجم تا دهم و ماه دوم از دوازدهم تا هفدهم خون ببيند.

تعريف مضطربه

آن زنى است كه چند ماه خون ديده ، ولى عادت معينى پيدا نكرده يا عادتش بهم خورده و عادت تازه اى پيدا نكرده است .

تعريف مبتدئه

آن زنى است كه دفعه اول خون ديدن او است .

تعريف ناسيه

آن زنى است كه عادت خود را فراموش كرده است .

احكام زنهاى حائض

مسأله 119 :

زنى كه عادت وقتيه و عدديه دارد اگر در وقت عادت يا دو سه روز جلوتر يا دو سه روز عقب تر خون ببيند، به طورى كه بگويند حيض را جلو يا عقب انداخته اگر چه آن خون ، نشانه هاى حيض را نداشته باشد بايد به احكامى كه براى زن حائض گفته مى شود عمل كند. و چنانچه بعد بفهمد حيض نبوده مثل اينكه پيش از سه روز پاك شود، بايد عبادتهايى را كه بجا نياورده قضا نمايد.

مسأله 120 :

زنى كه عادت وقتيه و عدديه دارد، اگر بيشتر از ده روز خون ببيند خونى كه در روزهاى عادت ديده اگر چه نشانه هاى حيض را نداشته باشد حيض است و خونى كه بعد از روزهاى عادت ديده اگر چه نشانه هاى حيض را داشته باشد استحاضه است . مثلاً زنى كه عادت حيض او از اول ماه تا هفتم است اگر از اول تا دوازدهم خون ببيند، هفت روز اول آن حيض و پنج روز بعد استحاضه مى باشد.

مسأله 121 :

زنى كه عادت وقتيه دارد اگر در وقت عادت خود يا دو سه روز پيش از عادت يا دو سه روز بعد از عادت خون ببيند به طورى كه بگويند حيض را جلو يا عقب انداخته اگر چه آن خون نشانه هاى حيض را نداشته باشد بايد به احكامى كه براى زنهاى حائض گفته مى شود عمل نمايد. و اگر بعد بفهمد حيض نبوده مثل آنكه پيش از سه روز پاك شود بايد عبادتهايى را كه بجا نياورده قضا نمايد.

مسأله 122 :

زنى كه عادت عدديه دارد اگر بيشتر از شماره عادت خود، خون ببيند و از ده روز بيشتر شود چنانچه همه خونهايى كه ديده يك جور باشد بايد از موقع ديدن خون به شماره روزهاى عادتش حيض و بقيه را استحاضه قرار دهد و اگر همه خونهايى كه ديده يك جور نباشد، بلكه چند روز از آن نشانه حيض و چند روز ديگر نشانه استحاضه را داشته باشد، اگر روزهايى كه خون ، نشانه حيض را دارد با شماره روزهاى عادت او يك اندازه است بايد همان روزها را حيض و بقيه را استحاضه قرار دهد.

و اگر روزهايى كه خون نشانه حيض دارد از روزهاى عادت او بيشتر است فقط به اندازه روزهاى عادت او حيض و بقيه استحاضه است و اگر روزهايى كه خون نشانه حيض دارد از روزهاى عادت او كمتر است بايد آن روزها را با چند روز ديگر كه روى هم به اندازه روزهاى عادتش شود، حيض و بقيه را استحاضه قرار دهد.

مسأله 123 :

مضطربه (زنى كه چند ماه خون ديده ولى عادت معينى پيدا نكرده ) اگر بيشتر از ده روز خون ببيند و همه خون هايى كه ديده يك جور باشد. چنانچه عادت خويشان او مشخص است آن مقدار را براى خود حيض و بقيه را استحاضه قرار مى دهد.

مسأله 124 :

مضطربه اگر بيشتر از ده روز خونى ببيند كه چند روز آن نشانه حيض و چند روز ديگر آن نشانه استحاضه دارد، چنانچه خونى كه نشانه حيض دارد كمتر از سه روز و بيشتر از ده روز نباشد همه آن حيض است و اگر خونى كه نشانه حيض را دارد كمتر از سه روز باشد بايد بنابر احتياط تا هفت روز را حيض قرار دهد.

مسأله 125 :

مبتدئه ، يعنى زنى كه دفعه اول خون ديدن اوست ، اگر بيشتر از ده روز خون ببيند و همه خون هايى كه ديده يك جور باشد بايد عادت خويشان خود را به طورى كه در مضطربه گفته شد حيض و بقيه را استحاضه قرار دهد.

مسأله 126 :

مبتدئه اگر بيشتر از ده روز خونى ببيند كه چند روز آن نشانه حيض و چند روز ديگر نشانه استحاضه را داشته باشد، چنانچه خونى كه نشانه حيض دارد كمتر از سه روز و بيشتر از ده روز نباشد، همه آن حيض است . ولى اگر پيش از گذشتن ده روز از خونى كه نشانه حيض دارد دوباره خونى ببيند كه آن هم نشانه خون حيض داشته باشد، مثل آن كه پنج روز خون سياه و نُه روز خون زرد و دوباره پنج روز خون سياه ببيند، بايد از اول خون اول كه نشانه حيض دارد، حيض قرار دهد و در عدد رجوع به خويشاوندان خود كند و بقيه را استحاضه قرار دهد.

مسأله 127 :

مبتدئه اگر بيشتر از ده روز خونى ببيند كه چند روز آن نشانه حيض و چند روز ديگر آن نشانه استحاضه داشته باشد، چنانچه خونى كه نشانه حيض دارد از سه روز كمتر يا از ده روز بيشتر باشد، بايد از اولى كه خون نشانه حيض دارد حيض ‍ قرار دهد و در عدد به خويشاوندان خود رجوع كند و بقيه را استحاضه قرار دهد.

مسأله 128 :

ناسيه ، يعنى زنى كه وقت و عدد عادت خود را فراموش كرده است اگر بيشتر از ده روز خون ببيند بايد روزهايى را كه خون او نشانه حيض دارد تا ده روز، حيض قرار دهد و بقيه را استحاضه قرار دهد و اگر نتواند حيض را به واسطه نشانه هاى آن تشخيص دهد، بنابر احتياط واجب بايد هفت روز اول را حيض و بقيه را استحاضه قرار دهد.

مگر اينكه بداند به طور مسلّم در روزهاى اول حيض نمى شده است كه در آن صورت بعد از آن روزها را بايد حيض قرار دهد و اگر ظن اطمينانى پيدا كرد كه ايام عادتش مثل خويشان خود است عادت آنها را براى خود انتخاب مى كند.

احكام حائض

مسأله 129 :

چند چيز بر حائض حرام است

1 - عبادتهايى كه مانند نماز بايد با وضو يا غسل يا تيمّم بجا آورده شود. ولى بجا آوردن عبادتهايى كه وضو و غسل و تيمم براى آنها لازم نيست ، مانند نماز ميت ، مانعى ندارد.

2 - تمام چيزهايى كه بر جنب حرام است و در احكام جنابت گفته شد.

3 - جماع كردن در فرج ، كه هم براى مرد حرام است و هم براى زن ، اگر چه به مقدار ختنه گاه داخل شود و منى هم بيرون نيايد.

مسأله 130 :

جماع كردن در روزهايى هم كه حيض زن قطعى نيست ولى شرعاً بايد براى خود حيض قرار دهد حرام است پس زنى كه بيشتر از ده روز خون مى بيند و بايد به دستورى كه قبلاً ذكر شده

روزهاى عادت خويشان خود را حيض قرار دهد. شوهرش نمى تواند در آن روزها با او نزديكى نمايد.

مسأله 131 :

اگر شماره روزهاى حيض زن به سه قسمت تقسيم شود و مرد در قسمت اول آن با زن خود در قُبُل جماع كند، بايد هيجده نخود طلا كفاره به فقير بدهد و اگر در قسمت دوم جماع كند، نُه نخود و اگر در قسمت سوم جماع كند، بايد چهار نخود و نيم بدهد. مثلاً زنى كه شش روز خون حيض مى بيند، اگر شوهرش در شب يا روز اول و دوم با او جماع كند بايد هيجده نخود طلا بدهد. و در شب يا روز سوم و چهارم نُه نخود و در شب يا روز پنجم و ششم بايد چهار نخود و نيم بدهد.

مسأله 132 :

طلاق دادن زن در حال حيض ، به طورى كه در كتاب طلاق گفته مى شود باطل است .

مسأله 133 :

اگر زن بگويد حائضم يا از حيض پاك شده ام بايد حرف او را قبول كرد، مگر اينكه اطمينان پيدا شود كه دروغ مى گويد.

مسأله 134 :

اگر زن در بين نماز حائض شود نماز او باطل است .

مسأله 135 :

بعد از آنكه زن از خون حيض پاك شد، واجب است براى نماز و عبادتهاى ديگرى كه بايد با وضو يا غسل يا تيمم بجا آورده شود غسل كند و دستور آن مثل غسل جنابت است ، ولى بنابر اظهر براى نماز بايد پيش از غسل يا بعد از آن وضو هم بگيرد و اگر پيش از غسل وضو بگيرد بهتر است .

مسأله 136 :

نمازهاى يوميه اى كه زن در حال حيض نخوانده ، قضا ندارد ولى روزه هاى واجب را بايد قضا نمايد.

مسأله 137 :

اگر چند روز را حيض قرار دهد و عبادت نكند، بعد بفهمد حيض نبوده است بايد نماز و روزه اى را كه در آن روزها بجا نياورده قضا نمايد و اگر چند روز را به گمان اينكه حيض نيست عبادت كند بعد بفهمد حيض بوده ، چنانچه آن روزها روزهايى بوده كه بايد روزه مى گرفته ، واجب است قضا نمايد.

نفاس (خون ولادت)

تعريف نفاس

وقتى كه اولين جزء بچه از شكم مادر بيرون مى آيد هر خونى كه زن مى بيند، اگر پيش از ده روز يا سر ده روز قطع شود، خون نفاس است و زن را در حال نفاس ((نفساء)) مى گويند.

مسأله 138 :

خونى كه زن پيش از بيرون آمدن اولين جزء بچه مى بيند نفاس نيست .

مسأله 139 :

لازم نيست كه خلقت بچه تمام باشد، بلكه اگر خون بسته اى هم از رحم زن خارج شود و خود زن بداند، يا چهار نفر قابله بگويند كه اگر در رحم مى ماند انسان مى شد، خونى كه تا ده روز ببيند خون نفاس است بنابر احوط.

مسأله 140 :

ممكن است خون نفاس يك لحظه بيشتر نيايد، ولى بيشتر از ده روز نمى شود.

مسأله 141 :

توقف در مسجد و رساندن جايى از بدن به خط قرآن و كارهاى ديگرى كه بر حائض حرام است ، بر نفساء هم حرام است و آنچه بر حائض واجب ، مستحب ، و مكروه است ، بر نفساء هم واجب ، مستحب ، و مكروه مى باشد.

مسأله 142 :

طلاق دادن زنى كه در حال نفاس مى باشد باطل است و نزديكى كردن با او حرام مى باشد. و اگر شوهرش با او نزديكى كند احتياط واجب آن است كه به دستورى كه در احكام حيض (مسأله 131) گفته شد كفاره بدهد.

مسأله 143 :

وقتى زن از خون نفاس پاك شد بايد غسل كند و عبادتهاى خود را بجا آورد و اگر دوباره خون ببيند چنانچه روزهايى كه خون ديده با روزهايى كه در وسط پاك بوده روى هم ده روز يا كمتر از ده روز باشد تمام آن نفاس است و اگر روزهايى كه پاك بوده روزه گرفته باشد بايد قضا نمايد.

مسأله 144 :

اگر زن از خون نفاس پاك شود و احتمال بدهد كه در باطن خون هست ، بايد مقدارى پنبه داخل فرج نمايد كه اگر پاك است ، براى عبادتهاى خود غسل كند.

مسأله 145 :

اگر خون نفاس زن از ده روز بگذرد، چنانچه در حيض عادت دارد به اندازه روزهاى عادت او نفاس و بقيه استحاضه است .

و اگر عادت ندارد، تا ده روز بنابر اظهر نفاس و بقيه استحاضه مى باشد. و احتياط مستحب آن است كسى كه عادت ندارد از روز بعد از عادت و كسى ندارد بعد از روز دهم تا روز هيجدهم زايمان ، كارهاى استحاضه را بجا آورد و كارهايى را كه بر نفساء حرام است ترك كند.

مسأله 146 :

زنى كه عادت حيضش كمتر از ده روز است ، اگر بيشتر از روزهاى عادتش خون نفاس ببيند در صورتى كه از ده روز بيشتر نشود بنابر اظهر تمام آن مدت را نفاس قرار مى دهد.

استفتائات

1 - آيا استبراء در حق زنان ثابت است يا نه .

بسمه تعالى

استبراء در حق زنان ثابت نيست ، و سزاوار است كه بعد از بول ، فى الجمله آرام گيرند و تنحنح نمايند و فرج خود را به طرف عرض ، فشار دهند و رطوبت مشكوكى كه از زنها خارج مى شود پاك است ، مطلقاً و ناقض طهارت نيست . اگرچه رعايت امور مزبوره را ننمايد.

2 - هرگاه خون حيض ، مشتبه به خون بكارت شود، شناختن آن به چه طريق است .

بسمه تعالى

در تشخيص و شناختن آن ، بايد قدرى پنبه ، داخل در فرج كند و قدرى صبر نمايد، و بهتر آن است وقتى كه مى خواهد اين عمل را بكند به پشت بخوابد و پاها را بلند كند، و بعد از مدتى پنبه را آهسته بيرون آورد، پس اگر خون در دور آن واقع شده باشد آن خون بكارت است و اگر خون تمام پنبه را گرفته باشد، خون حيض است و شرط است در امتحان مذكور، اينكه قروح يا جروح ، احاطه به فرج مثل بكارت نداشته باشد و همچنين خون بسيار نباشد كه نتوان تشخيص ‍ داد. بلكه بايد احتمال غير اين دو قسم خون كه خون بكارت و خون حيض است ندهد.

3 - اگر زنى سه روز خون ديد و قطع شود و در بين ده روز دوباره خون ديد و قبل از ده روز قطع شد تكليف اين زن نسبت به اين ايام چيست .

بسمه تعالى

تمامى خون و پاكى وسط، يعنى مابين سه تا ده محكوم به حيض است .

4 - آيا زن باردار ممكن است حيض ببيند يا نه :

بسمه تعالى

بلى ممكن است بنابر اقوى ، ولى با تاءخّر از ايام عادت ، بيست روز بايد احتياط كند به جمع بين تروك حائض و افعال مستحاضه .

5 - اقل و اكثر ايام حيض چقدر است .

بسمه تعالى

اكثر زمان حيض ، ده روز است و اقل زمان حيض سه روز است پس هرگاه يك روز يا دو روز خون ببيند حيض نخواهد بود.

6 - در زمان حيض ، و طى نمودن در قُبُل حائض ، چه صورت دارد.

بسمه تعالى

حرام است در زمان حيض وَطْى نمودن در قُبُل حائض با علم به آن ، و درباره هر يك از مرد و زن ، موجب فسق مى شود على المعروف ، اگرچه از كبائر بودن آن معلوم نيست ، بلى حلال شمردن آن ، موجب كفر است با علم به حرمت آن .

7 - اگر وطى كرد مرد، زنش را در زمان حيض ، آيا كفّاره واجب است بر زن يا نه :

بسمه تعالى

واجب است به احتياط وجوبى در صورت علم و عمل .

8 - كفّاره وطى ، چقدر است .

بسمه تعالى

كفّاره عبارت است از يك دينار، يعنى اشرفىِ هيجده نخودى كه يك مثقال شرعى است . و اين مقدار كفّاره ، در اول حيض ‍ است ، و در وسط آن نصف اشرفى است ، و در آخر آن ربع اشرفى است .

9 - اول ، وسط و آخر حيض را بيان فرمائيد.

بسمه تعالى

زنى كه مدتش مثلاً شش روز است ، روز اوّل و دوّم آن ، اوّل حيض است و روز سوم و چهارم ، وسط حيض است و روز پنجم و ششم ، آخر حيض است .

10 - آيا غُسل حيض كفايت از وضو مى كند يا نه :

بسمه تعالى

كيفيت غسل حيض ، مانند غسل جنابت است ، لكن غسل حيض ، كفايت از وضو نمى كند و اظهر وجوب وضو است .

11- خانمى بعد از پنج روز ايام عادتش پاك شده و غسل كرده ، روز هشتم يك قطره خون مى بيند، اين خون چه حكمى دارد.

بسمه تعالى

با فرض اينكه بين اين خون و اوّلين روزى كه خون ديده بيش از ده روز فاصله نشده ، تمام اين هشت روز به حكم حيض است .

12 - زن پس از ايام عادت كه معمولاً شش يا هفت روز است پاك شده ولى بعد از آن باز خون زرد رنگى مى بيند و شك دارد كه خون حيض است يا نه و نمى داند تا ده روز تمام مى شود يا نه ، وظيفه اش چيست .

بسمه تعالى

صبر مى كند اگر قبل از ده روز قطع نشد تمام آنرا حيض قرار مى دهد و اگر از ده روز تجاوز كرد فقط ايّام عادت را حيض قرار داده و نمازهاى روزهاى غير آنرا قضا مى كند.

13 - زنى پس از شش روز از خون حيض پاك مى شود و هيچ خونى نمى بيند و روز نهم ترشح خونى بسيار كمى مى بيند بعد هم كاملاً پاك مى شود حكم اين خون چيست .

بسمه تعالى

با فرض اينكه عرفاً خون بر آن صدق مى كند مثل سؤ ال اوّل است .

14 - زنى جنب بوده و قبل از غسل جنابت حيض شده آيا صحيح است كه قبل از پاك شدن از حيض غسل جنابت كند و غسلهاى ديگر چطور.

بسمه تعالى

صحيح است قبل از پاك شدن از حيض غسل جنابت كند به جهت تخفيف قذارت باطنى و هم مى تواند در وقت پاك شدن يك غسل به نيّت هر دو انجام دهد و اگر قبلاً غسل جنابت كرده در آن وقت به نيّت وظيفه فعليّه غسل كند و بعض ‍ اغسال مثل غسل احرام براى حائض مستحبّ است .

15 - زنى حيض شد، روز دوم حيض رحمش را با عمل جراحى در آوردند، كه حيض سه روز نشد آيا غسل حيض واجب است .

بسمه تعالى

غسل حيض بر او واجب نيست بلكه بايد غسل استحاضه كند و عبادتهاى ترك شده را قضا كند.

16 - رحم زنى را طى يك عمل جراحى برداشته اند، خونهايى كه بعداً مى بيند محكوم به چيست .

بسمه تعالى

خون حيض نيست و محكوم به دم قرحه است خصوصاً اگر علامت آن را دارا باشد كه خروج از راست است .

17 - در صورتى كه استحاضه كثيره است و شخص از نظر جسمى توانايى سه مرتبه غسل در شبانه روز را ندارد (مبتلا به كمر درد و پا درد مى باشد) آيا مى تواند براى نماز بجاى غسل استحاضه ، تيمم بدل از غسل كند و همچنين براى روزه مى تواند تيمم كند؟ و آيا قضاى روزه هاى اين چند روز را بايد بگيرد.

بسمه تعالى

يكى از مسوّغات تيمّم حرج و مشقّت شديدة در استعمال آب است ، و اگر بخواهد احتياط كند در آخر وقت تيمّم كند و نماز و روزه اش صحيح است و قضا ندارد.

18 - در رابطه با استحاضه قليله اگر شخصى بعد از نماز صبح پاك شده آيا براى نماز ظهر بايد يك وضو و براى نماز عصر هم يك وضوى ديگر بگيرد و همچنين براى نماز مغرب و عشا؟

بسمه تعالى

با پاك شدن از استحاضه قليله براى اوّلين نماز وضو مى گيرد و براى نماز ديگر هم كافى است .

19 - زنى ادعا مى كند كه هر ماه فقط يك روز يا دو روز خون مى بيند و هميشه اينطور بوده است ؟ آيا اين خون استحاضه است يا حكم ديگرى دارد.

بسمه تعالى

استحاضه است .

20 - زنى است كه 50 سال او تمام شده است ولى هنوز هر ماه هفت الى ده روز خونى از او خارج مى شود كه از نظر ظاهر تفاوتى با خون حيض او ندارد آيا اين خون را بايد حيض حساب كرد يا استحاضه .

بسمه تعالى

احتياط در جمع بين تروك حائض و احكام استحاضه كند.

21 - زن حامل در حال حمل گاهى يك لكّه خون مى بيند و ممكن است ده روز بعد هم لكّه اى ببيند تكليف آن زن چيست .

بسمه تعالى

استحاضه است مگر علم به غير آن حاصل شود.

22 - اگر زنى كه قرص ضدباردارى مى خورد كه در ماه مبارك رمضان حائض نشود بر فرض دو يا سه روز خون در باطل باشد و بيرون نيايد حكم روزه او چيست .

بسمه تعالى

احتياط مى كند به اينكه روزه به رجاء عمل به وظيفه مى گيرد و بعداً هم قضا مى كند با علم به اينكه سه روز ادامه داشته است .

23 - خانمى براى جلوگيرى از عادت ماهانه قرص خورده و در بين آن بر اثر ترك قرص كمى خون ديده ولى پيش از سه روز قطع شده است . آيا اين خون كه در ايام عادت بوده حكم حيض را دارد.

بسمه تعالى

خير، مگر با علم به بقاء در باطن كه وظيفه احتياطى آن گذشت .

24 - لطفاً بفرماييد زن تا چند سال حيض مى بيند و به سال شمس يا قمرى چگونه محاسبه مى گردد با توجه به اينكه در شناسنامه ها تاريخ به سال شمسى است .

بسمه تعالى

حدّ ياءس در قرشيه تمام شدن شصت سال قمرى است و در غير او تمام شدن پنجاه سال قمرى است كه ظاهراً به ترتيب 58 سال و 2 ماه و 18 روز، و 48 سال و 6 ماه و 7 روز به سال شمسى مى شود.

25 - خانمى شك دارد كه به سن يائسگى رسيده يا نه و خونى مى بيند كه نمى تواند يقين به ادامه آن تا سه روز پيدا كند وظيفه او نسبت به نماز و روزه چيست .

بسمه تعالى

وظيفه او مثل سابق استظهار است و ترك عبادت .

26 - زنى حائض است و گردنبند او با نقش اللّه مى باشد و گاهى بى اختيار روى بدنش قرار مى گيرد. آيا جايز است چنين گردنبندى را به گردن آويزان كند.

بسمه تعالى

با علم به تماسّ با بدن حائز نيست .

27 - رفتن زن با حالت عادت ماهانه به حرم ائمه معصومين به قصد زيارت جايز است يا نه .

بسمه تعالى

جائز نيست على الاحوط، و اين احتياط در حرم و رواق در مكث و عبور ترك نشود.

28 - رفتن زن به حالت عادت ماهانه به حرم امامزادگان به قصد زيارت جايز است يا نه .

بسمه تعالى

مراعات عدم هتك بنمايد و فى نفسه جايز است .

29 - مقاربت زن و شوهر بعد از حيض و قبل از غَسل حيض ، چه حكمى دارد و نوزاد حاصل از اين مقاربت چه حكمى دارد.

بسمه تعالى

جائز است على كراهيّة ، و احوط تجنّب از آنست مگر بعد از غُسل فَرْج ، و حكم ولد حكم سائر اولاد است يعنى حلال زاده است .

30 - زنى حائض يا به خاطر جهل به مسأله و يا عمداً حال خود را به شوهر نمى گويد و بعد از جماع براى مرد يقين حاصل مى شود كه زن در حال حيض بوده است ، آيا كفاره دارد و اگر دارد بر عهده زن است يا مرد. و يا هر دو.

بسمه تعالى

كفّاره ندارد.

31 - خونى كه دختر بعد از شب عروسى به مدت يك يا دو روز مشاهده مى كند غسل دارد يا خير.

بسمه تعالى

دم بكارت موجب غسل نيست .

32 - زنى در اثر ملاعبه با شوهرش ، احساس شهوت مى كند و حالت انزال به او دست مى دهد و فكر مى كند جنب شده است آيا با چنين حالتى غسل بر او واجب مى شود.

بسمه تعالى

با علم به خروج منى به بيرون غسل واجب مى شود ولو حصول علم با علائم باشد كه در مسئله 350 رساله آمده .(2)

33 - گاهى بانوان و دوشيزگان عقد بسته ، در اثر ملاعبه با شوهر خود ترشحاتى همراه با كمى لذّت و خوشى مى بينند، آيا اين ترشحات حكم منى را دارد.

بسمه تعالى

مبنى بر حصول علم است به شرحى كه گذشت .

34 - زنى پس از نزديكى با همسرش ، غسل كرده و پس از آن مقدارى منى خارج شده است ، نمى داند از مرد است يا از خود او، تكليف او چيست .

بسمه تعالى

هرگاه بعد از غسل ، منى مرد از زن خارج شود غسل واجب نيست و همچنين است اگر شك كند كه منى بيرون آمده از خود اوست يا از مرد، اما اگر علم يا اطمينان داشته باشد كه منى خارج شده از خود اوست و يا مخلوط با منى مرد است ، غسل بر او واجب است .

35 - زنى حائض بوده و غسل حيض را فراموش كرده و مدتى نماز خوانده البته براى نمازهاى خود وضو گرفته آيا نمازهاى او صحيح است .

بسمه تعالى

صحيح نيست مگر غسل واجبى در بين انجام داده باشد كه نمازهاى بعد آن تا عادت ماهانه بعدى صحيح است .

36 - زنى جنب بوده و فراموش كرده و مدتى نماز خوانده ولى در اين بين غسل حيض انجام داده است و فعلاً متوجه شده ، تكليف او نسبت به نمازهاى گذشته چيست .

بسمه تعالى

اگر بقصد آنچه بر ذمّه اوست غسل كرده كفايت از غسل جنابت هم نموده است ، و اگر خصوص حيض را قصد كرده و توجّه به جنابت نداشته بعيد نيست از غسل جنابت هم كفايت كند لكن احوط خلاف آنست .

37 - آيا با غسل استحاصه كثيره ، وضو هم لازم است با غسل متوسطه چطور.

بسمه تعالى

با غسل متوسطه وضو لازم است ، و همچنين با اغسال كثيرة على الاحوط و توضيح در مسأله 383(3) و 384(4) رساله آمده است .

38 - در صورت شك بين خون نفاس و خون زخم :

الف ) تكليف زن در اين مورد چيست .

ب ) چنانچه لباس بيمار، آغشته به خون باشد حكم خون نفاس دارد يا زخم ؟

بسمه تعالى

الف : اگر همراه با ولد يا پس از آن تا ده روز باشد بلكه خون همراه سقط بنحويكه در مسأله 439(5) رساله بيان شده نفاس است ، مگر اينكه بداند قرحه اى در باطن هست كه اين خون از آنست .

ب : مبنى بر جواب قبلى است .

39 - زنى براى جلوگيرى از حاملگى از دستگاه ((آى يو دى )) [IUD] استفاده مى كند اگر در اين حالت خونريزى رخ دهد تكليف چيست .

بسمه تعالى

اگر علم دارد كه از زخم است فقط تطهير مى كند و اگر شك دارد به مسأله 407(6) و 408(7) رساله مراجعه كند.

40 - زنى را كه عمل جرّاحى مى كنند جهت سقط جنين ، خونى كه از مجراى عادى او خارج مى شود چه حكمى دارد.

بسمه تعالى

احكام نفاس را دارد.

41 - وقتى براى اوّلين بار عادت ماهانه شدم ، چون در آن زمان رسم نبود كه مادرها مسأله زنانه خود، حتى غسل كردن براى حيض را براى دخترانشان بگويند به مدت 3 سال هر وقت براى غسل كردن به حمام مى رفتم ، زير دوش آب مى ايستادم و فقط صلوات مى فرستادم و وقتى كه عادت بودم نماز و روزه ام را انجام مى دادم و هم به مسجد مى رفتم و بعد كه شوهر كردم فهميدم كه زن وقتى كه حائض مى شود بايد غسل كند حالا تكليف من نسبت به نماز و روزه هايم در اين مدت 3 سال چيست .

بسمه تعالى

نماز و روزه قضا دارد مگر خصوص روزهاى عادت كه نمازهاى آنها قضا ندارد.

42 - زنى عادت وقتيه ندارد، اما در مورد اينكه صاحب عادت عدديه است نيز ترديد دارد به اين صورت كه مدت خون ديدن وى هفت روز است از هفت تا ده روز ترشحاتى به رنگ زرد تيره مى بيند گاهى نيز در فاصله روز هفتم و دهم لكّه خون مى بيند وظيفه وى چيست .

بسمه تعالى

اگر دو ماه پى در پى چنين حالتى براى او پيش نيامد عادت مستقّر شده و با يك مرتبه رؤ يت خلاف ، زائل نمى شود، ولى اگر چندين مرتبه چنين حالت برايش پيش آمد كه محكوم به حيض شد و بنحوى بود كه در نزد عرف صاحب عادت بحساب نيامد عادت سابق زائل شده و مضطربه بحساب مى آيد مگر همين حالت دو ماه پى در پى مثل هم باشد.

 

فهرست

Next Page

 
 Copyright © 2003-2013 - AVINY.COM - All Rights Reserved